پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در بحران مؤسسات مالی ۱۱ هزار میلیارد تومان از خزانه پرداخت شد
هفت صبح / نمیخواهیم اینجا با تکرار بدیهیات سر شما را به درد بیاوریم. در عوض نکتههای مکشوف این اتفاق را برایتان بازگو میکنیم تا دقیقتر با حجم و آثار ظهور این مؤسسات مالی آشنا شوید
۱- مؤسسات مالی با افزایش بیرویه سود سپردهها، بانکها را به وادی یک رقابت سنگین برای حفظ سپردهها کشانده بودند که نتیجهاش پرداخت ۷۰ هزار میلیارد تومان سود اضافه به مردم بود! در سالهای اخیر بانکها برای حفظ این رقابت شگفتانگیز سالانه ۲۰۰ هزار میلیارد تومان سود به مردم میدادند تا عملاً بخشی از رتق و فتق زندگی عموم مردم با این ارقام شگفتانگیز انجام شود. با آغاز مقابله بانک مرکزی با مؤسسات مالی غیر مجاز رقم سود سالانه سپرده که از بانکها به مردم میرسد به ۱۳۰ هزار میلیارد تومان در سال کاهش یافته است؛ یعنی برخورد بانک مرکزی با مؤسسات مالی موجب شد تا بانکها ۷۰ هزار میلیارد تومان در پرداخت سود صرفهجویی کنند و منابع بیشتری برای پرداخت وام و تسهیلات به دست بیاورند. درواقع مسابقه بهره سپرده که تا ۲۲ و ۲۳ درصد هم بالغ میشد حالا به ارقام زیر ۱۵ درصد برگشته است.
۲- برای پرداخت سرمایه مالباختگانی که در این صندوقها سرمایهگذاری کرده بودند، بانک مرکزی ۱۱ هزار میلیارد تومان را پرداخت کرده است. این ۱۱ هزار میلیارد تومان درواقع از جیب بقیه مردم به این مالباختگان پرداخت شده است. طبق گزارش بانک مرکزی با ۹۶ درصد از مالباختگان تسویهحساب شده است. جالب است بدانید که تا امروز ۴۵۰۰ میلیارد تومان برای ۵۰۰ هزار سپردهگذار کاسپین تخصیص داده شده است (کاسپین خودش شامل ادغام هشت موسسه مالی بوده است: فرشتگان، الزهرا، کشاورزان کرمانشاه، عام کشاورزان مازندران، حسنات اصفهان، پیوند مشهد، بدر طوس، امید جلین). به اینها اضافه کنید شرایط ۳۹۰ هزار سپردهگذار موسسه وحدت (آرمان)، ۳۶۰ هزار سپردهگذار موسسه افضل طوس و همینطور دهها هزار سپردهگذار موسسه البرز ایرانیان . درباره این ۴ موسسه بزرگ مالی که حدود ۳ میلیون و چهارصد هزار نفر در آنها درگیر هستند با ۹۶ تا ۹۸ درصد تسویهحساب از سوی بانک مرکزی روبهرو هستیم که خب بخش اعظم این تسویهحسابها از جیب بقیه مردم پرداخت شده است. ۱۱ هزار میلیارد تومان. کمیکمتر از ۳ میلیارد دلار.
۳- مشهد یکی از کانونهای اصلی این اجتماع مصیبتبار منابع مالی طی ۱۰ سال گذشته بوده است. اگر ماجرای پدیده و مؤسساتی مثل ثامنالحجج و میزان را هم اضافه کنیم میبینیم از سوی مشهد چه فشار سنگینی روی بانک مرکزی و منابع مالی عموم کشور وارد شده است. خوشبختانه ماجراهای ثامنالحجج و پدیده و میزان به شکل بیدردسری از سوی بانک مرکزی حل شده بود. چرا در مشهد نظارتی بر اینگونه مؤسسات انجام نمیشود؟
۴- آن دو یا چهاردرصد باقیمانده کسانی هستند که حسابهای سپرده بسیار کلان داشتهاند. شاید برایتان جالب باشد که سهم این ۲ تا ۴ درصد از سپردهگذاران، حدود یکچهارم کل بدهیهای معوق این صندوقهاست که خب میتوانید حدس بزنید که از سوی برخی از این سپردهگذاران بزرگ (که نامهای آشنایی هم در میان آنهاست بهخصوص در خطه خراسان و مشهد) چه فشار کنترلشدهای بر بانک مرکزی و افکار عمومی برای تسویهحساب هرچه سریعتر شکل میگیرد.
۵- درواقع با مؤسسات مالی روبهرو هستیم که با بلندپروازی و جاهطلبی تأسیس شدند و مصائبی عظیم بر ملت حاکم کردند و حالا مؤسسانشان در زندان هستند اما دولت شانس چندانی برای بازپسگیری اموال تباه شده از سوی آنها ندارد. چرا که بخشی از ثروتهای ناشی از سپردهها، وارد اموال معتمدان و اقوام نزدیک آنها شده است. درواقع آنها میراث انبوهی از ثروت را برای اخلاف خود در خانواده بر جای میگذارند.
۶- سپردهگذاران باید بدانند که هر موسسه مالی و حتی هر بانکی احتمال هرچند ضعیف برای ورشکست شدن دارند و خب بانک مرکزی موظف است بخشی از این ورشکستگی را جبران کند؛ اما به شکل عرفی بانک مرکزی برای سپردههای بالای ۱۰۰ میلیون تومان در حد سپردههای عرفی یعنی ۱۰۰ میلیون تومان خود را موظف به پاسخگویی میداند. سپردهگذاری بیشتر از این مقدار به نام یک نفر در هر بانک ریسک کوچکی را به ماجرا اضافه میکند!
۷- یادمان باشد بانک و مؤسسات مالی اکوسیستمی میان ۵ گروه مختلف هستند. سهامداران، سپردهگذاران، وامگیرندگان، کارمندان بانک و البته مردم که از خدمات معمول بانکی استفاده میکنند. در حادثه مؤسسات مالی غیر مجاز و فشار سیاسی و اقتصادی که بر کشور وارد کرد بازندگان اصلی سپردهگذاران بودند و تقاص این باخت سنگین را بانک مرکزی با منابع مالی که از بودجه عمومی و درواقع جیب من و شما بود پرداخت کرده است.