راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

گفت‌ و گو با مهندس ژان صیاد

عصر یک روز پنج‌شنبه در بهمن ماه، در ساختمان بانک کارآفرین، پای صحبت‌های ‌مهندس ژان صیاد می‌نشینیم تا از پیشینه کوربانکینگ و کارگروهی که به همین نام در شورای راهبری بانکداری الکترونیک تشکیل شد بگوید و از حاصل تلاش این کارگروه که به تدوین یک مدل مفهومی در این زمینه انجامید. مهندس صیاد مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته «علوم کامپیوتر و کاربردهای آن» از کشور انگلستان گرفت و با پشتوانة 30 سال فعالیت و تجربه، از جمله مدیریت پروژه طرح جامع انفورماتیک بانک ملی ایران، مدیرعاملی شرکت «داده‌پردازی سداد» و عضویت در شورای راهبری بانکداری الکترونیک، صیاد از افراد مؤثر در تحول سیستم بانکداری سنتی به سیستم های پیشرفته در نظام بانکداری کشور به شمار می‌آید. همین باعث می‌شود که نگاهش قابل تأمل باشد و حرف‌هایش خواندنی.

در ابتدا می‌خواهیم کمی به گذشته برگردیم. کارگروه کربنکینگِ شورای راهبری بانکداری الکترونیک در چه فضایی و با چه پیش‌زمینه‌ای شکل گرفت؟

خب، بانک‌ها مفاهیم واقعی بانکداری لحظه‌ای یا بلا‌درنگ و همچنین بانکداری الکترونیکی را بعد از سال 1376 درک کردند. در آن زمان که بحث بانکداری لحظه‌ای و بلادرنگ را شروع کردیم‌، دیدگاه‌ها این بود که هر شعبه را به‌طور مستقل به قابلیت‌هایی مجهز ‌‌کنند که وقتی مشتری به یکی از شعبه‌ها مراجعه کرد‌، این شعبه بتواند اطلاعات را از محل افتتاح حساب بگیرد و خدمات ارائه کند. در سیستم مجازی، مشتری خودش را در یک جایی به بانک معرفی می‌کند و مشتری آن بانک می‌شود؛ ولی می‌تواند خدمات مورد نیاز را در جاهای دیگری هم دریافت کند. جلسات زیادی با بانک‌ها داشتیم و زمان زیادی طول کشید تا اثبات کنیم که سیستم بانکی ماهیتاً سیستمی متمرکز است. بحث کربنکینگ هم از همان‌جا شروع شد.

حالا وضعیت بانک‌ها از این لحاظ چطور است؟

درحال حاضر تمام بانک‌ها بدون استثنا، امکاناتی را چه از خارج و چه در داخل کشور تهیه و تمرکز لازم را در سیستم‌های بانکی خودشان ایجاد کرده‌اند‌. با این فرض، دیگر محدودیت جغرافیایی مراجعة مشتری به شعبه وجود ندارد؛ چون اطلاعات‌، پردازش‌ها و قواعد آن محصول، در مرکز متمرکز است.

البته با توجه به لایه‌بندی موجود در بخش‌های تخصصی، سطح دسترسی به خدمات متفاوت است. علاوه بر این مجاری ارائۀ خدمت هم افزایش یافته‌اند؛ مانند: دستگاه‌های خود‌پرداز‌، پایانه‌های فروش (POS)، تلفن‌بانک و اخیراً هم اینترنت بانک. البته علی‌رغم اینکه بانک‌ها در حال حاضر این خدمات را ارائه می‌دهند‌، ولی هنوز هم یکپارچگی کامل بین سیستم‌ها ایجاد نشده است‌. این مسئله به‌خصوص در سیستم‌هایی که به مدیریت و نظارت بر عملکرد سیستم کُر مربوط می‌شود، هنوز وجود ندارد‌.

ما یک مدل مفهومی جامع برای کربانکینگ در شورای راهبری به نظام بانکی ارائه کردیم ‌، ستون سمت چپ آن در بخش کر، مربوط به سیستم‌های مدیریت و نظارت است‌. مانند‌: مدیریت منابع، مدیریت مخاطره، سیستم‌های مربوط به پول‌شویی، سیستم مبارزه با سوء استفاده. بانک‌ها هنوز نتوانسته‌اند‌، این سیستم‌ها را به‌خوبی تشکیل دهند. چون داده‌های آن‌ها در محل‌های مختلفی قرار دارد و بحث تمیز دادن داده‌ها هم از مسائل خیلی مهم است‌. از آنجایی که زمانی همة این اطلاعات روی کاغذ بوده‌، داده‌ها یا کافی نیستند یا نادرست‌اند و هیچ اقدامی نیز برای به‌ روز کردن این داده‌ها انجام نشده است. البته اخیراً اقداماتی روی کد ملی شروع شده است که می‌تواند در این زمینه امیدبخش باشد. چون کد ملی شامل عددی انحصاری است. طبیعی است که اگر سیستمی نتواند با مشخصه‌ای واحد مشتریان خود را منحصر کند، نمی‌تواند او را در قالب خدمات خاصی که ارائه می‌دهد، بازیابی و شناسایی کند و تصویری یگانه از او در سیستم خودش بیافریند.

فرضاً اگر در یک سامانه، وارد بخش تسهیلات ‌شوید، باید به همان اطلاعاتی برسید که با وارد شدن به حساب جاری آن فرد می‌رسید. چون این قسمت‌ها در سامانه وجود ندارد، من به همین دلیل می‌گویم که ستون سمت چپ مدل مفهومی ارائه شده برای کربنکینگ وجود ندارد.

در بخش سمت راست که ارتباط با سیستم‌های خارجی مانند متصل شدن به بانک مرکزی، اتصال به کارت، اتصال به سیستم‌های سویفت، اتصال به سیستم‌های پایاپای چک‌ها و اموری از این دست است، کارها با توجه به قابلیت‌هایی که در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات موجود است و پروتکل‌هایی که ایجاد شده است، انجام می‌گیرد. در قسمت سمت چپ مدل مفهومی، کارهای زیادی هست که باید انجام شود؛ مانند: تشکیل انبار داده‌ها به‌طور یکسان و حاوی داده‌های تمیز، گرفتن ابزار داده‌کاوی و آنالیز کردن داده‌ها.

از سوی دیگر در سیستم‌های موجود و در دست اجرای ما، به‌علت نوع هم‌بندی که وجود دارد، نیروی انسانی زیادی به خدمت گرفته شده است و برای برپا نگه داشتن سیستم‌ها، نیروی انسانی بسیار زیادی تلف می‌شود. یعنی سیستم‌ها هنوز قابلیت یک‌پارچگی کامل را ندارند‌ و افراد زیادی باید در پشت صحنه، این سیستم را به‌صورت فیزیکی و دستی پایش و مدیریت کنند‌. به‌طور مثال سیستم‌های تلفن‌بانک ما سیستم خود‌شناس برای شناسایی مشکلات به‌وجود آمده در مسیر خدمات‌دهی به مشتری را ندارند و اگر به‌فرض مشکلی در سیستم پیش بیاید، تا مشتری به بانک زنگ نزند و پیگیر نشود، مشکل رفع نمی‌شود‌. نظارت کافی و لازم در این زمینه‌ها فعلاً وجود ندارد.

کارگروه کربنکینگ برای اولین بار یک مدل صحیح از سیستم‌های یکپارچه بانکی را در قالب مدل مفهومی ارائه کرد. لطفاً این مدل مفهومی را بیشتر برایمان تشریح کنید.

مدل مفهومی، نگاهی کلان به معماری به‌کار رفته در یک کر core)) بانکی دارد. علت ارائۀ این مدل هم این بود که ما برای یک کار واحد، مدل‌‌های مختلف نداشته باشیم و هر کسی ننشیند و به زعم خودش مدلی در این خصوص طراحی و اجرا کند. بدون در نظر گرفتن اینکه ما تا چه میزان به این مدل عمل کرده‌ایم یا از آن فراتر رفته‌ایم، خوبی ارائة مدل مفهومی این بود که ما حالا پس از گذشت چند سال، وقتی از کر بانکی صحبت می‌کنیم، می‌دانیم منطورمان همان سیستم یکپارچه‌ای است که آن روز در قالب مدل مفهومی ارائه و از آن به‌طور مستدل و علمی دفاع کرده‌ایم. علاوه بر اینکه این مدل همان سال‌ها از سوی بانک مرکزی به همۀ بانک‌ها ابلاغ شد.

یکی از کارهایی که همان زمان انجامش برعهدۀ ما قرار گرفت این بود که اقدامات بانک‌ها را در خصوص بهره‌گیری از مدل مفهومی مورد ارزیابی قراردهیم. در کارگروه کربنکینگ سؤالاتی را طراحی کردیم تا با دریافت پاسخ بانک‌ها بتوانیم ارزیابی مورد نظر را انجام دهیم و دریابیم هر بانکی چه سطحی از انتظارات مورد نظر را انجام داده است.

البته این مشکل هم بود که ما به‌دلیل جایگاه مشورتی، نه امکان ورود به جزئیات را داشتیم و نه دریافت اطلاعات جزئی در حیطۀ وظایف گروه قرار می‌گرفت. از سویی دیگر کار آن‌قدر ساده نبود که ما بتوانیم با طرح چند سؤال به اطلاعات لازم و کافی دست پیدا کنیم و بتوانیم قضاوت کنیم که کدام بانک در چه سطحی مدل مفهومی در خصوص کربنکینگ را مورد استفاده قرار داده است. در نهایت کاری که ما کردیم این بود که با توجه به خود‌اظهاری بانک‌ها، آن‌ها را رتبه‌بندی کردیم و این رتبه‌بندی جایگاه بانک‌‌ها را نسبت به هم نشان می‌داد و به‌طور گویا و مستدل بیانگر میزان بهره‌گیری بانک‌ها از مدل مفهومی ارائه شده نبود.

ما ضمن استخراج و اعلام وضعیت بانک‌ها در این زمینه (با عنایت به اینکه بانک مرکزی وظیفۀ نظارت بر نظام بانکی را هم بر عهده دارد) پیشنهاد دادیم که ادارۀ نظارت بر بانک‌ها در بانک مرکزی، کارگروهی از متخصصان زبده تشکیل دهد و با مراجعه و بررسی وضعیت بانک‌ها جایگاه واقعی آنان را در بهره‌گیری از مدل مفهومی ارائه شده تعیین کند.

این پیشنهاد، با توجه به تغییرات صورت گرفته و جابه‌جایی مدیران، منجر به تصمیم‌گیری نشد. گرچه اخیراً دوستانی از وزارت اقتصاد تماس گرفته‌اند و به‌دنبال راه‌اندازی گروه و پی‌گرفتن امور بر زمین مانده هستند که این خود نشانگر اهمیت کار و تأثیر آن کارگروه در امور محوله بوده است. البته در شکل‌گیری مجدد گروه‌ها، برای افزایش کارآمدی و تأثیر‌گذاری آن‌ها باید مواردی را در نظر بگیریم‌. از جمله اینکه اعضای معرفی شده در کارگروه، ضمن آنکه از تحصیلات و تجربة لازم در این زمینه برخوردارند، عضو ثابت گروه باشند و تا حد امکان خودشان در همة جلسات شرکت جویند.

در نگاهی اجمالی به کربنکینگ، می‌توان دو بعد‌ مدیریتی و فنی را مورد کنکاش قرار داد؛ ولی در این میان بحث داشتن یا نداشتن سیستم کربنکینگ و تمرکز یا عدم تمرکز سیستم کر در یک نهاد، مانند بانک مرکزی یا به‌صورت غیرمتمرکز و به‌صورت رقابتی بین بانک‌ها‌، مناقشاتی را به‌دنبال داشته است‌.‌ شما به‌عنوان یک مدیر پیش‌کسوت و صاحب‌نظر در این زمینه چه نظری دارید‌؟

داشتن یا نداشتن سیستم کر، به تعریف ما از کربنکینگ بازمی‌گردد. اگر نگاهمان به مدل مفهومی ارائه شده باشد‌، به‌نظر من هر کدام از بانک‌ها‌ تا حدودی خودشان را با آن مدل تطبیق داده‌اند‌. ما در بالای مدل مفهومی CRM را داریم که با ورود به آن می‌شود قضاوت کرد کدام‌یک از بانک‌ها سیستم کر را رعایت کرده‌اند. ولی سؤال این است که آیا اساساً بانک‌ها همین قدم اول را درست و مناسب برداشته‌اند که بتوان دربارۀ آن‌ها قضاوت کرد؟

چون نگاه واحدی به مشتری وجود ندارد، امکان قضاوت صددرصدی در مورد این قضیه هم وجود ندارد. در سیستم‌های بانکی هم تلاش می‌شود با سرهم کردن برخی نرم‌افزارها و کمک گرفتن از آن آدم‌های پشت صحنه که به آن‌ها اشاره کردم، شرایطی را به وجود بیاورند که بتوانند حداقلی از انتظارات مشتری را برآورده سازند. اما در واقع یک سیستم کر باید ویژگی‌هایی داشته باشد که بتواند اطلاعات را به‌صورت لحظه‌ای‌، به متقاضی و مشتری ارائه دهد یا پول‌شویی باید در آن قابل کنترل باشد که نیست. در سیستم فعلی کر ما، یک جایی رد انتقال و جابه‌جایی گم می‌شود‌. فرض بفرمایید پولی از یک حساب به حساب دیگر منقل می‌شود و از حساب دوم یک چک تضمینی بانکی صادر می‌شود‌. از اینجا به بعد امکان رصد کردن اتفاقاتی که برای آن پول می‌افتد، در سیستم کر وجود ندارد و در واقع رد آن در سیستم گم می‌شود‌؛ در صورتی که در یک سیستم کر جامع، این عملیات نباید در هیچ نقطه‌ای قطع یا پنهان شود‌. البته موضوعی که به آن اشاره کردم یکی از شاخص‌های پول‌شویی است‌.

ضمناً یادمان باشد که برای داشتن یک سیستم کر جامع خیلی از قوانین و محصولات ما باید در سیستم بانکی تغییر پیدا کنند‌. این امر در کنار کارهای اساسی دیگر باعث خواهد شد انقطاع و فواصلی که در سیستم وجود دارد و می‌تواند موجب آسیب‌پذیری سیستم‌، عدم اطمینان مشتری و باعث بالا رفتن خطر خدمات بانکداری الکترونیک می‌شود‌، از بین برود.

به دلیل وجود همین اشکالات، من هم اعتقاد دارم که ما سیستم کربنکینگ به معنای جامع و مانع آن نداریم. دلیلش هم این است که ما واقعاً روی فرایندها و قوانین، کار لازم و کافی را انجام نداده‌ایم‌. با آمدن و مدرن شدن سیستم‌های جدید باید قوانین و فرایندهای آن هم تغییر پیدا کند.

حالا مخصوصاً با توجه به تجربه‌هایتان، نرم‌افزارهای خارجی را می‌پسندید یا نرم‌افزارهای داخلی را؟

من نرم‌افزار خارجی را ترجیح می‌دهم؛ اما برای این نظر شرط قائل‌ام‌. منظور من بهره‌گیری از دانش نرم‌افزار خارجی است نه اینکه نرم‌افزار خارجی را بخریم و عیناً از آن استفاده کنیم‌. طراحی و سازمان سیستم‌های بیرونی، با آنچه که ما به‌لحاظ بومی و داخلی داریم قابل مقایسه نیستند. ما این سیستم‌‌ها را باید با دانش مربوط بیاوریم و درواقع خودمان را وابستة محض به آن سیستم‌ها نکنیم. با وضعیتی که ما داریم و اهدافی که آن‌ها دنبال می‌کنند، اصلاً به صلاح بانک‌ها و کشور نیست که ما وابسته به نرم‌افزار خارجی باشیم. در نتیجه باید گروه قابل توجهی از متخصصان و افراد هوشمند و صاحب‌نظر این دانش را فرا بگیرند و در پناه آموزش‌هایی که می‌بینند، نرم‌افزارهای وارداتی را بومی کنند و مورد استفاده قرار دهند.

در مورد بهره‌گیری از یک سیستم کر بانکی متمرکز هم باید بگویم که این کار هر ‌قدر هم خوب و ایده‌ال باشد، عملی نیست و شما در 169 کشور جهان هم نمونه‌ای را نمی‌بینید که از یک راه‌حل واحد استفاده کنند‌. مطلوب این است که هر بانکی این اجازه را داشته باشد تا در یک بازار رقابتی سالم‌، سیستم مناسبی را که می‌تواند بهترین خدمات را با شاخص‌هایی که یک کر واقعی باید داشته باشد طراحی و از آن بهره گیرد‌. این دیدگاه باعث ورود و توسعۀ دانش در این زمینه می‌شود و آیندۀ آکنده از تغییرات و نوآوری‌ها را برای ما در مسیر کارآمدی و سرویس‌دهی مناسب و ایمن، تضمین خواهد کرد.

نکتۀ مهمی که در این زمینه نباید از آن غافل شد این است که نیازی نیست، ما دوباره چرخ را از نو ابداع کنیم. الحمدلله جوانان و نیروهای مستعد، باهوش و قابلی داریم که بتوانند از حاصل دانش بشری در این زمینه که خوش‌بختانه قابل دسترسی هم هست بهره بگیرند و ضمن بهره‌گیری از تجربیات مثبت دیگران ما را درآینده‌ای نزدیک از وابستگی محض به نرم‌افزار خارجی بی‌نیاز کنند.

شاید تصورش مشکل باشد، ولی در حال حاضر ما در سیستم بانکداری الکترونیکی کارهایی انجام می‌دهیم که در بسیاری از جاهای دنیا هنوز انجام نمی‌شود. البته این موضوع به دلیل نبود فناوری لازم در نزد آن‌‌ها نیست؛ بلکه به دلیل ریسک‌های عملیاتی بالایی است که وجود دارد. مثلاً آن‌ها نوع کاری را که ما انجام می‌دهیم و فرد می‌تواند از طریق بانک خودش یک عملیات خاص بانکی را در بانک دیگری انجام دهد، انجام نمی‌دهند. واقعیت این است که ما در این خصوص خیلی بی‌پروا حرکت می‌کنیم و این بی‌پروایی می‌تواند نتایج خطرناکی داشته باشد. ما معمولاً در این زمینه‌ها‌، زمانی به خودمان می‌آییم که افرادی از سیستم بانکی سوء استفاده کنند و عده‌ای قربانی این بی‌پروایی شوند. ما از سیستم فعلی به‌عنوان سیستم متمرکز یاد می‌کنیم‌، به‌دلیل اینکه آن چیزی که جریان دارد با آن مدل مفهومی که ارائه شده بود یا مدل‌هایی که در خارج به‌عنوان مدل‌های پذیرفته شدۀ کربنکینگ وجود دارند‌، همخوانی ندارد.

با همان تعریفی که از کر ایرانی دارید و از آن به‌عنوان سیستم متمرکز یاد کردید‌، چه نمره‌ای به عملکرد سیستم بانکداری الکترونیکی کشور می‌دهید‌؟

هرکسی در کار خودش، تخصص و اجتهادی دارد، من به بانکداری موجود نمره‌ای بین 65 تا 70 می‌دهم.

نگاه شما به آیندة بانکداری با همین سیستم متمرکز چیست‌؟ مسائلی مانند بهره‌گیری از کلود کامپیوتینگ یا استفادۀ اشتراکی از نرم‌افزارها را چگونه می‌بینید؟

من در سیستم مالی کلود را توصیه نمی‌کنم. اصلاً این موضوع را فراموش کنید. کلود برای کارهای غیر مالی بانکی مناسب است و به همین دلیل من اصلاً توصیه نمی‌کنم که سیستم بانکی بخواهد از کلود کامپیوتینگ استفاده کند‌. خوب است که فناوری را به‌کار بگیریم، ولی در سیستم کلود آن‌قدر ناامنی وجود دارد که اصلاً نباید به آن فکر کنیم. تمام مشکلاتی که ما داریم از جنس همین امکانات ایمنی است که سیستم IT باید فراهم می‌کرد‌. فراهم نشد و ما ضربۀ آن را هم در هزینه‌کرد سرمایه‌های ملی خوردیم‌.

یک نکته را فراموش نکنید‌! در هیچ عملیاتی (‌بانکی یا غیر بانکی‌) کاری نباید انجام شود، مگر آنکه اجازۀ آن توسط سیستم صادر و تأیید شود. همۀ مشکلات از آنجا ناشی می‌شود که فرد یا افرادی خارج از سیستم بتوانند برای عملیاتی در جایی خارج ار آن سیستم تصمیم بگیرند. تمام مشکلاتی که برخی از آن‌ها حجم انبوهی از سرمایه‌های ملی را در معرض خطر قرار داده است، ناشی از این است که امکان دخالت فرد در آن وجود داشته است. گاهی اوقات استفاده از ماشین ما را گول می‌زند، ولی اگر خوب دقت کنیم فواصل و حفره‌هایی که در مسیر استفاده ار ماشین وجود دارد‌، فراوان، امکان دخالت فرد و سوء استفاده‌های احتمالی را فراهم می‌آورد.

حداقل بخش قابل ملاحظه‌ای از آنچه بدان اشاره کردید، به بحث‌های فرهنگی و اجتماعی برمی‌گردد. فابا هم به‌عنوان مرکزی برای فرهنگ‌سازی در حوزۀ بانکداری الکترونیکی برای خودش وظایفی قائل است. شما در حوزۀ فعالیت‌های مربوط به کارگروهی که از آن یاد شد، چه توصیه‌هایی دارید‌؟

نکته‌ای که توجه به آن می‌تواند راهگشا باشد این است که بسیاری از دوستان مسئول ما در حوزۀ بانکداری، علی‌رغم تظاهر به آشنایی، با حوزۀ فناوری اطلاعات آشنایی چندانی ندارند. ژست آن هست، ولی من به جرئت می‌گویم که آشنایی لازم در این زمینه بین این بزرگواران وجود ندارد. به‌طور مثال، زمانی بانک مرکزی اعلام کرد که متقاضیان تأسیس بانک مجازی تقاضایشان را ارائه کنند؛ فارغ از ‌اینکه اصل کار درست بود یا اشتباه، این تقاضاها مسیر خاص خود را طی کرد و در بستۀ سیاستی ـ نظارتی قرار گرفت و تأیید شد که بانک‌های مجازی تأسیس شود‌. زمان گذشت و مدیریت‌ها تغییر کرد. بعد از آن، آقایان به‌نوعی در مخالفت با تأسیس این‌گونه بانک‌ها گفتند که ما نمی‌دانیم با بودن بانک‌های دیگر‌، چه نیازی به وجود بانک‌های مجازی هست و اساساً این بانک‌ها چه کار جدیدی می‌خواهند انجام دهند که بانک‌های موجود نمی‌توانند‌. خدا وکیلی با شنیدن این حرف آدم از زنده بودنش خجالت می‌کشد‌!

کسی نسیت بگوید: مؤمن! اساس‌نامۀ این بانک‌ها در مراجع قانونی مصوب شده است؛ و تازه قرار نیست این بانک جدید، کار جدیدی انجام دهد؛ بلکه قرار است مجموعه‌ای از خدمات بانکی را به‌گونه‌ای ارائه کند که نیاز به شعبه‌های فیزیکی و احداث ساختمان و تجهیزات وابسته را به صفر برساند‌.

کمی فکر کنیم. اگر آن متولی محترم که خودش مصوب کرده است سرمایه‌گذار‌، سرمایه‌اش را در این مسیر به کار بیندازد و او را از چندین کانال نظارتی و سؤال و جواب گذرانده، خودش چوب لای چرخ او نگذارد و فرصتی فراهم آورد که با ایجاد امنیت لازم و نظارت مؤثر‌، نیاز به مجموعه‌ای عظیم از ساختمان‌ها و تجهیزات مربوط به آن از بین برود، و خدمات لازم هم در قالب بانک مجازی و بدون شعبۀ فیزیکی صورت گیرد‌، چه خدمت بزرگی به مملکت کرده است! چرا باید بانک‌ها انرژی و سرمایۀ سرمایه‌گذاران خود را در رقابت بر سر ساخت شعبه‌های بزرگ‌تر و شیک‌تر صرف کنند و یک بانک 3500 شعبه در سرتاسر کشور داشته باشد‌. باید قوانین و مقررات لازم و کافی در این زمینه فراهم شود و نگاه‌ها و تفکر در مورد بانکداری به آن سمتی برود که ما بتوانیم در سیستم‌های نوین بانکی، با کمترین هزینه، بیشترین میزان ارائۀ خدمات را فراهم کنیم. این مهم نیاز به فرهنگ‌سازی و آشنایی دوستان با دنیای شگفت انگیز و شتابندۀ فناوری اطلاعات دارد.

ما در این زمینه نیاز به پایگاه‌های اطلاعاتی جامع ملی داریم تا زمانی که قرار است فردی را شناسایی کنیم‌، گذرنامه‌، شناسنامه‌، کارت ملی‌، گواهی‌نامه و همة اوراق شناسایی او شخصیت واحد و منحصر به‌فردی را به ما معرفی کنند و با ارائۀ یک کارت هویت واحد تمامی اطلاعات مربوط به یک فرد‌، به‌صورت شفاف و تمیز در دسترس باشد و امکان هرگونه جعل و سوء استفاده‌ای را از بین ببرد تا سیستم بانکی ما هم بتواند با اتکا برچنین اطلاعاتی خدمات مناسب و مؤثر خود را در سیستمی جامع به مشتریان ارائه کند‌. در کشورهای پیشرفته، موضوعی به‌عنوان آدرس، بخش مهمی از اطلاعات مربوط به یک فرد است و کتمان آن یا ارائۀ آدرس غیر‌واقعی جرم محسوب می‌شود؛ ولی ما خیلی اوقات در برخورد با این مسئله به مخاطبمان می‌گوییم، مهم نیست یک آدرس که در خاطرتان هست بنویسید.

این است که می‌گوییم برای توفیق بانکداری الکترونیکی و سیستمی که قرار است در قالب یک کل متمرکز سرویس مناسب و به‌روز ارائه کند، نیاز به همکاری در سطح ملی و از سوی همۀ بخش‌های مرتبط در جامعه دارد و خود به‌تنهایی قادر به ادامۀ حیات و بالندگی نیست.

منبع: ماهنامه بانکداری الکترونیک (مرکز فابا) – شماره 30

1 دیدگاه
  1. محمد می‌گوید

    دیدگاه عزیزانی مانند آقای ژان صیاد متاسفانه هزینه های بسیار زیادی را به دوش سیستم بانکی و کشور انداخته و عدم آشنایی ایشان همانطور که خودشان در متن مصاحبه نیز فرمودند به جزییات منجر به تصمیم گیری های کلانی شده که نتیجه حضور این دوستان و مشاوره های آنها در طی این سالها جز ضرر و زیان برای کشور و سیستم بانکی و نفوذ دلال ها برای فروش مهمترین کالای استراتژیک کشور ( هم رده ریز ترین موارد نظامی) را اعتقاد ایشان و مافیای ایجاد شده سپردن به افراد ناآگاه و فقط دارای ارتباط با مافیا و ورود سیستمهای خارجی است – جای بسی تاسف

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.