راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

متن کامل کنفرانس بانکداری و پرداخت همراه

دومین کنفرانس خدمات ارزش افزوده تلفن همراه ایران به همت دانشگاه صنعتی شریف و کار‌شناسان و مدیران صنعت مخابرات کشور در روزهای ۱۴ و ۱۵ اسفندماه در محل مرکز همایش‌های بین المللی صدا وسیما برگزار شد. روز دوم این همایش پنلی با موضوع خدمات پرداخت و بانکداری همراه برگزار شد.

این پنل با حضور این افراد برگزار شد:

  • مهندس مظاهری، عضو هیأت مدیره و معاون امور مشتریان شرکت توسن (رئیس پنل)
  • مهندس قمصری، مدیرعامل پرداخت الکترونیک سامان
  • مهندس مرتضویان، مسئول کارگروه پرداخت سیار در بانکداری همراه شرکت خدمات انفورماتیک
  • مهندس طلوع، مدیرعامل شرکت جیرینگ
  • مهندس ضیا، مدیر تجاری و عضو هیأت مدیره شرکت حصین
  • مهندس حجازی‌نیا، مدیر محصولات شرکتی ایرانسل

در این پنل حضور داشتند.

مظاهری: عرض سلام دارم. همان‌طور که توضیح داده شد، محور اصلی این نشست و گفت‌وگو چالش‌های پرداخت و بانکداری همراه است و ترکیب خوبی از افرادی که به نوعی در این اکوسیستم (زیست بوم) تجاری پرداخت همراه نقش دارند، در این نشست شکل گرفته است. دوستان عزیز ما از همراه اول و ایرانسل، از آقای مهندس قمصری حوزه پرداخت و بانکی، آقای ضیاء از شرکت حصین در حوزه تولیدکننده‌ها و تکنولوژی، مهندس مرتضویان که به نظرم نقش دوگانه دارند به عنوان نماینده حوزه تکنولوژی و سیاستگذاری به نیابت از آقای حکیمی در این جمع حضور دارند.

مرتضویان: اگر سوالات مربوط به آقای حکیمی، به جلسه دیگری که ایشان هم حضور داشته باشند منتقل شود، بهتر است. همان‌طور که صحبت شد، چالش‌ها هم در حوزه سیاستگذاری، قانون‌گذاری و استانداردسازی و شفافیت در این مقوله می‌گنجد. در مدل کسب و کاری که صحبت شد در وضعیت تقابلی هستیم. ارکانی که در زنجیره ارزش پرداخت همراه وجود دارند، استراتژی فعلی بازیگرها، بازار یا فرهنگ‌سازی در مقوله پرداخت همراه یکی از چالش‌هایی است که در این حوزه با آن مواجه هستیم.

مظاهری: سوالات را شروع می‌کنم و خواهش می‌کنم دوستان سوالاتی را که در این ارتباط به نظرشان می‌رسد مطرح کنند.

در ارتباط با چالش‌ها و با هدف رشد سرویس پرداخت همراه سوالات را طرح کنید. شاید موضوع اولی که خودم علاقه‌مند بودم شخصا از جناب حکیمی به نمایندگی از سیاستگذار بپرسم، این است که برنامه بانک مرکزی در حوزه پرداخت همراه از نظر شاخص‌گذاری و قوانین و مقررات و استاندارد به چه صورت است؟ چون ایشان تشریف ندارند از آقای مرتضویان می‌خواهم اگر اطلاعاتی در این زمینه دارند، به سوال ما پاسخ بدهند.

مرتضویان: در همایش دیگری که اخیرا برگزار شد، آقای حکیمی به بخشی از این موضوع‌ها اشاره کردند و اگر من بخواهم جمع‌بندی آن را بگویم، بانک مرکزی سال ۸۷ کارگروهی تشکیل داد که این بخش را ساماندهی کند.این روند به جریان افتاده بود و قطعا در کشور ما هم اجتناب‌ناپذیر بود. نظر بانک مرکزی این بود که قبل از مواجه شدن با این فضا، مدیریت این بخش را در حد تعریف، قانون‌های مورد نیاز، قوانینی که باید مورد تبعیت قرار بگیرد و حکمیت از بعد نقشی که اصولا بانک مرکزی در بحث مدیریت نقدینگی کشور دارد را داشته باشد. آن زمان این کارگروه با این هدف تشکیل شد و فرآورده‌ای هم داشت، احتمالا بعضی از دوستان آن را دیده باشند. تحت عنوان قوانین کیف پول الکترونیک و اصطلاحا «کیپا» که آن زمان مصطلح شده بود. یک‌سری استانداردهایی تعریف کردند که رویکرد آن تعاریف آن زمان به دلیل نابالغ بودن این بحث در کشور بیشتر با محوریت کپی‌برداری از نمونه‌های خارج از کشور بود. حتی به طور خیلی صریح در آن سند اشاره می‌شد که در بحث استاندارد x، از این نمونه که در کشور فلان تجربه شده استفاده می‌کنیم و در بحث‌های دیگر به همین صورت بود. تعاریف و تمرکز بحثی که مطرح شد به دلیل بدیهی بودن در آن زمان ش عمدتا در مورد کیف پول بود. بعدها این فضا گسترده شد و خدمات بیشتری به آن اضافه شد و ارزش افزوده‌ای که در این صنعت دیده می‌شود، وسیع‌تر شده است. اگر حرکتی که آن زمان شروع شد، ادامه پیدا می‌کرد، تا الان نتایج خیلی خوبی برای صنعتگران و بازیگران این صنعت به دست می‌آورد ولی متأسفانه به دلایلی و بنا بر اولویتی که اتفاق افتاد، وقفه‌ای در این موضوع به وجود آمد و اخیرا که فضا مجددا مطرح شده، هدف بانک مرکزی این است که تا حد ممکن از اینکه بخواهد در فضای اجرایی این موضوع نقش‌آفرینی کند، پرهیز می‌کند. با توجه به تحولاتی که اتفاق افتاده، تلاش بانک مرکزی این است که بتواند همان حرکت قبلی را احیا کند. تعریفی که در آن سند تحت عنوان کیف پول الکترونیک مطرح شد، به دلیل اینکه آن زمان که از بحث نقدینگی الکترونیکی که عملکردش کاملا شبیه به پول فیزیکی بود استفاده می‌کردیم، بحث‌هایی که در آن سند مطرح شد، عمدتا در همین فضا بوده ولی این پدیده در طول این مدت متحول شده و اگر آن فضا بخواهد براساس این تحولات نغییر پیدا کند، باید قوانین و تعاریف جدیدی حاکم شود. بنابراین فرض بر این است که بانک مرکزی تلاش کند در یک‌سو فضای قبلی را احیا کند و سعی کند از بعد قانونگذاری و تدوین استانداردهایی که در این حوزه حاکم است، حاکمیت لازم را داشته باشد. در عین حال از شرکت‌هایی که این خدمات را عرضه خواهند کرد با قید پشتیبانی و تطبیق داشتن با قوانینی که در بحث اول اشاره کردم ، استقبال می‌کند. به نظر می‌رسد چالشی که به وجود آمده، این است که این بحث به طور ناخواسته در بانک مرکزی با هم تلفیق شده است. البته این امر اجتناب‌ناپذیری است. از آنجا که بعضی از شرکت‌هایی که می‌خواستند وارد عرضه خدمت شوند، قدم اول را برداشتند، بین سرویس‌هایی که در کشور از طریق Providerها شکل گرفتند، و اینکه این فاصله به نحوی باید از طریق بانک مرکزی جبران شود، فاصله به وجود آمد. تصمیم بانک مرکزی این است که تا آن جایی که در نظام بانکی کشور اختلال به وجود نیاید، برای این شرکت‌ها ممانعت ایجاد نکند. بنابراین اگر حد و مرزها و خطوطی که قاعدتا از جانب بانک مرکزی ضروری است و حمایت در خدماتی که دارد عرضه می‌شود به وجود بیاید، بانک مرکزی استقبال خواهد کرد. مذاکراتی بین شرکت جیرینگ و بانک مرکزی در شرف است. همین‌طور این ارتباط بین شرکت‌های دیگری که مدتی است فعالیتی را شروع کرده بودند و الان دنبال یکپارچه و گسترده کردن این فعالیت هستند، نیازمند این ارتباط هستند که تا همین اواخر به این شکل یکپارچه مورد پشتیبانی قرار نمی‌گرفت، شکل گرفته است.

امیدوارم از یک‌سو بانک مرکزی با احیای سیر قوانین و مقرراتی که دچار وقفه شده بود و از سوی دیگر پذیرفتن شرکت‌های دیگر عرضه‌کننده این خدمات تابع آن قوانینی که در آینده تدوین خواهد شد هستند، در این صحنه حاضر شوند و نقش‌آفرینی کنند. این فضای کلی است که با مدل رفتاری که بانک مرکزی در جاهای دیگر داشته، مغایرتی نخواهد داشت.

مظاهری: خیلی ممنونم. به نکته خیلی خوبی اشاره کردید. اینکه بحث سیاستگذار و اجرا دو مقوله جدا از هم هستند، نکته مهمی است. شاید شبیه آن چیزی که در پروژه شاپرک یا نهاد که بحث سیاستگذاری و اجرا شاید به دلیل الزامات نظارت خلط ‌شد، اینجا تمرکز بر سیاستگذاری است ولی نکته دیگر این است که به نظر می‌رسد ما در حوزه سرویس نسبت به حوزه قانونگذاری جلوتر افتادیم. اجازه بدهید سوال را کمی دقیق‌تر باز کنم. بقیه دوستانم که به نوعی در تعامل با این مساله هستند، نظر بدهند.

از سمت بانک مرکزی در این مقوله قانوگذاری دو وجه وجود دارد. یکی وجه پولی مساله است که اساسا از جنس استاندارگذاری نیست، یعنی تکنیکال نیست. آن هم این است که این تکنولوژی و سرویس جدید الزامات جدید آورده، مثل مدل اپراتور محور مانند جیرینگ که مطرح شد. می‌توانند خارج از بانک‌ها خدمات پرداخت ارائه کنند. فکر می‌کنم جناب طلوع باید دقیق‌تر وضعیت فعلی را شرح دهند. اینکه Mobile Money به عنوان پول پذیرفته شد یا خیر؟ یعنی بانک مرکزی استراتژی مشخصی دارد؟ به عنوان مثال اجازه می‌دهد از یک کیف پولی به کیف پول دیگر انتقال پولی انجام شود ؟ یک وجه، مقوله پولی است که شاید بیشتر به حوزه اقتصاد و نقدینگی منتهی می‌شود و یک وجه دیگر که به خوبی اشاره کردید، بحث کیپاست و استانداردگذاری که آنجا می‌شود، باید هزینه‌های سرمایه‌گذاری آتی را پایین بیاورد. بحث اپلیکیشن‌هایی که روی تلفن همراه گذاشته می‌شود هم باید با هم سازگار باشد. در مورد اول برنامه مشخصی داریم؟

مرتضویان: بحث انتقال را از دو بعد می‌توانیم مورد بررسی قرار دهیم. یکی ذات و سرویسی است که مصرف‌کننده می‌خواهد از آن استفاده کند که یک انتظار بیرونی از نظر مشتریان این سرویس دارد و آنچه که تاکنون روی سیستم‌هایی که تحت عنوان Mobile Banking داشتند تجربه می‌کردند ولی انتظار بیرونی‌اش برای آنها محسوس نیست. ممکن است نوع تکنولوژی که استفاده خواهند کرد تفاوت کند، سامانه‌های تبادل پیام تغییر کند. ممکن است انتظار بیرونی از این بعد تغییر کند ولی به لحاظ کسب و کاری نه. از نظر رویکرد مالی انتظار است رفتار مشابه در پشت‌صحنه اتفاق بیفتد چون یک بعد قضیه به عملیات مالی و پولی که در این زمینه اتفاق می‌افتد، برمی‌گردد. بین آنچه که در کسب و کارهای قبلی در کانال‌های توزیع مثل Mobile Banking و در کانال‌های نوین دیگر حاکم بوده که بانک مرکزی آنجا تحت عنوان قانون‌گذار حد و حدودی را معرفی کرده است. به نظر می‌رسد به این بخش از موضوع یعنی وجهه کسب و کاری موضوع همچنان مقید است و انتظار دارد که عرضه‌کنندگان آن خدمات مراعات کنند که این منجر به اختلال در نظام مالی نشود. بنابراین چالشی که وجود دارد این است که این موضوع انعکاس فراگیری پیدا کرده است. تجربیاتی که بعضی از شرکت‌های عرضه‌کننده داشتند، این بود که حوزه عملکرد آن نوع خدمات کمی با فضای عرضه خدمات به عنوان یک Provider به عنوان خطی که می‌خواهد با بهره‌گیری از یک تکنولوژی کسب و کار خدمت‌رسانی را شکل بدهد، فرق می‌کند. تصور بر این است که این فضا از مرزی که به طور معمول در تجربیات دیگر خدمات مورد مراعات قرار می‌گرفت، خارج شده و تلاش بر این است که این اتفاق به جریان بیفتد. آن جایی که بحث مدیریت مالی کسب و کار می‌خواهد از حوزه بانکی خارج نشود، مدیریت نقدینگی، خواب پول، نگهداشت آن و آنجایی که بحث محفل‌هایی که می‌خواهد در این فضا بیاید و تکنولوژی و کسب و کار جدیدی را تولید کند، همچنان مطابق قبل باقی بماند. فکر می‌کنم مرزی است که در هر صورت چه در مبحث کیف پول و چه در بحث E-money قاعدتا نیاز است مورد توجه قرار بگیرد.

مظاهری: اجازه بدهید همین مقوله را از منظر آنچه در اجراست، از دوستان بپرسیم. جناب طلوع شما در بحث سرویس جیرینگ چقدر از منظر قانون‌گذار مشکل و عدم شفافیت دارید؟ مشخصا Mobile Money را بانک مرکزی پذیرفته یا هنوز چیزی باقی مانده که باید تعریف شود؟

طلوع: سلام عرض می‌کنم. قبل از آن می‌خواهم بحثی داشته باشیم. هر پدیده جدیدی که وارد کشور می‌شود، مثلا وقتی موبایل وارد کشور ما شد، یک‌سری تحولاتی را در جامعه ایجاد کرد. به تبع آن تعهدات قانونی یکی از مواردی بود که باید انجام می‌شد و این راهکارها با تعاملاتی که بین قانونگذار و مجریان وجود داشت، به نقطه‌ای رسید که قانونگذار چطور قوانین وضع کند؟ چطور نظارت کند و مجریان در چه چهارچوبی به فعالیت بپردازند. بعد فضا باز شد و اپراتورهای دیگری آمدند و توانستند بازار رقابتی ایجاد کنند. در حوزه پرداخت هم به همین صورت. پرداخت از طریق موبایل پدیده نویی در جهان است. فقط برای ایران جدید نیست. اگر در سمینارهای مختلف که شرکت کنید، بیشتر چالش اصلی در این زمینه قانون‌گذاری است که چطور برای این پدیده جدید قانونگذاری کنند چون پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر است و خواه‌ناخواه در حال توسعه پیدا کردن است. با توجه به ضریب نفوذ بالایی که موبایل نسبت به شبکه بانکی دارد، ابزار خوبی است که می‌تواند در اختیار قانون‌گذار قرار گیرد تا بتواند سیاست‌هایشان را اعمال کنند. در بحث جیرینگ که مطرح شد، حدود یک سال، یک سال و نیم است که با بانک مرکزی در حال تعامل هستیم. مواردی که مدنظر بانک مرکزی بود، بحث KYC، پول‌شویی که جز قابلیت‌های سیستم است. بقیه یک سیستم استاندارد داریم و در تمام موارد رعایت کردیم ولی قطعا ریزه‌کاری‌هایی در کار است که در تعامل به نتیجه می‌رسد. این پدیده در کشورمان نوظهور است و باید بتوانیم راهکارهایش را در کشور پیاده‌سازی کنیم. در تعاملاتی که با بانک مرکزی داریم، اعلام کردیم آمادگی پیاده‌سازی هر بحثی که آنها لحاظ کنند را در سیستم داریم.

مظاهری: چون با این مساله به نوعی تعامل داشتم، می‌خواهم بدانم مدل و وجه پولی مساله Mobile Money در بانک مرکزی مشخص شده است؟ چون کیپا، کیف پول و Mobile Money از نظر پولی در یک زمینه هستند. آیا اجازه انتقال وجه بین حساب‌های جیرینگ داده شد یا هنوز این روند در سیر بررسی است؟

طلوع: سرویس‌هایی که در حال حاضر توسط ما ارائه می‌شود، سرویس‌های خود اپراتور هستند. اکثرا شارژ تلفن همراه و پرداخت قبض است که بانک مرکزی در این زمینه مشکل ندارد. اگر پرداخت خارج از شبکه بانکی بخواهد انجام شود تمام مقرراتش باید لحاظ شود که ما آن موارد را از طریق بانک‌ها باید پیش ببریم. در مورد انتقال وجه چون ما سرویس مخابراتی ارائه می‌دهیم و این مثل انتقال اعتبار است که یک مشترک برای مشترک دیگر ارائه می‌دهد که از قبل این انتقال اعتبار را داشتیم. یک‌سری تسهیلاتی انجام شد که از طریق کیف پولشان می‌توانند این اعتبار را انتقال دهند و شارژ بخرند یا قبض‌شان را پرداخت کنند ولی در حوزه بانکی موارد بانکی باید رعایت شود.

مرتضویان: واقعیت امر پیاده‌سازی این تکنولوژی و خدمات مدل‌های مختلف دارد که خیلی به شرایط اقلیمی، بومی و… وابسته است. اگر دوستان اطلاع داشته باشند سه چهار طبقه‌بندی کسب و کاری کلی در این فضا وجود دارد. یکی از این طبقه‌بندی‌ها نوع کسب و کاری که شکل می‌گیرد، کسب و کار بانک محور است. یعنی صحنه‌گردان اصلی این بازی بانک است. حتی تا آنجا پیش می‌رود که Take Over می‌کنند. اپراتورهای شبکه‌های همراه تا آنجایی که این نقش حفظ ‌شود می‌توانند حرکت کنند. در کشورهای دیگر که زیرساخت‌های بانکی ضعیفی داشتند این به مدل اپراتور محور معروف است و این صحنه کاملا معکوس می‌شود. یعنی نوع کسب و کار تغییر می‌کند. سعی بانک مرکزی هم این است. چراکه اعتقار دارد مدل موفق مدلی است که Win-Win باشد و همه کسانی که در این عرصه وجود دارند، از این بازی احساس رضایت کنند. در صحنه‌ای که شکل گرفته، بی‌میلی در شبکه بانکی وجود دارد. چون تصور شبکه بانکی این است که این نوع کسب و کار منجر به این می‌شود که بخشی از درآمدها و سرمایه جذب شده از شبکه بانکی خارج ‌شود. تعریفی هم که در کیپا وجود دارد این است که این به پول فیزیکی تبدیل می‌شود که قابل ردیابی نیست. مثل پول یا اسکناس نقدی که می‌گیرید. دیگر آن اسکناس از نقدینگی بانک خالی شده و بانک دیگر نمی‌تواند آن را جزو منابعش حساب کند و روی آن سرمایه‌گذار کند. این واقعیتی است که نمی‌شود آن را رد کرد. بنابراین باید این بی‌میلی را به نحوی جبران کرد که احساس رضایت برای حضور شبکه بانکی در این صحنه وجود داشته باشد. نه فقط به عنوان عضوی که نگه‌دارنده مشخصات بانکی مشتریان یا مبالغ موجودی آنها باشد و بعد سرویس‌دهنده به بازیگران دیگر از نظر اینکه مبلغ را سرمایه‌گذاری یا کیف پول خودشان را شارژ کنند. بانک مرکزی تلاش می‌کند در این کسب و کار مدلی را حاکم کند که بانک هم احساس کند اگر مبلغی از سرمایه جذب شده‌اش از کسب و کارش خارج می‌شود، به نحوی از این مبلغ منتفع شود. این‌ها مدل‌هایی هستند که در خارج از کشور پذیرفته شده است. یعنی آنجا بانک‌ها مدعی هستند. وقتی معامله‌ای شکل می‌گیرد، یک طرف پول می‌گذارد و طرف دیگر کار را انجام می‌دهد. سرمایه‌گذار سهم سرمایه‌اش را دارد ؛ اگرچه ممکن است در اجرا سهم نداشته باشد ولی انتظار برگشت سرمایه دارد و این اتفاقی است که باید در این کسب و کار بیفتد. چون اگر بانک احساس کند فقط عضوی است که دارد به عرصه‌ای سرمایه تزریق می‌کند که هیچ دریافتی ندارد، قاعدتا میل و رغبتی برای حضور در این عرصه ندارد. این باعث شده که آن صحنه‌ای که دارد در کشور شکل می‌گیرد، مشابه صحنه‌ای باشد که به اپراتور محور معروف است و این اتفاقی است که به بانک مرکزی در تلاش است با برقراری ارتباط که آقای مهندس طلوع هم به آن اشاره کردند با برقرار کردن ارتباط این مدل را به مدلی تغییر دهد که همه بازیگران آن احساس رضایت کنند و حاضر باشند آن را تبلیغ کنند. بانک هم بیاید مثل دیگر اعضا برای کیف پول الکترونیکی تبلیغ کند. اگرچه مجری‌اش کس دیگری باشد. این سیاستی است که در کنار بحث استانداردگذاری تحت عنوان سیاست‌گذاری بانک مرکزی تلاش می‌شود به نتیجه برسد. بازی‌ها با مکانیزمی عمل کنند که شبکه بانکی را از این بی‌رغبتی خارج کند.

مظاهری: آقای حجازی‌نیا تجربه ایرانسل در این مقوله به چه صورت است؟

حجازی‌نیا: سلام عرض می‌کنم. ما هم مدل‌های متعدد Mobile Money را در دنیا بررسی کردیم که جایی که شریک خودمان در آفریقای جنوبی بود و نقاط مختلف و جاهای دیگر. جایگاهی که برای خودمان در این طیف مدل‌های کسب و کاری مختلف که از سیستم‌های اپراتور محور تا سیستم‌های بانک‌محور وجود داشته، انتخاب کردیم متعلق به بانک است. اعتقادمان این بوده که به نحوی این هسته کسب و کار Mobile Banking متعلق به بانک است. با توجه به شرایطی که وجود دارد، بانک‌ها در اقیانوس قرمزی که در مدل اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز است، وجود دارند و اپراتورها هم شرایط مشابهی را داشتند. اپراتورها هم به نحوی در اقیانوس قرمز برای رقابت در حوزه sms و… قرار گرفته بودند. نظر ما این بود که اگر این دو فضا به نوعی در کنار هم قرار گیرند، می‌تواند اقیانوس آبی را برای مجموعه اپراتوری و بانکی فراهم کند و به نوعی سینرژی ایجاد کند تا همه بتوانند از آن بهره‌مند شوند. آنچه همواره در نظام بانکی وجود داشته، دسترسی به کانال بانکی مخصوصا در نقاط دورافتاده است. این بحث زمانی شدت می‌گیرد که افراد ممکن است حساب‌های زیادی داشته باشند اما این حساب‌ها قابل دسترسی از کانال‌های موجود مثل Poss، ATM و شعبه وجود نداشته باشد. شبکه اپراتوری در نوع خودش سرمایه‌گذاری عظیمی را کرده است، برای Voice و پیام کوتاه و بعد Value added Service های دیگری که مطرح می‌شود. این سرمایه‌گذاری برای آن منظور صورت گرفته است. اکنون نتیجه این سرمایه‌گذاری می‌تواند برای یک امر جدید که همان بحث بانکداری همراه است استفاده شود و در کنار خودش می‌تواند صنعت دیگری را پربار و مسائلش را حل کند که آن صنعت، صنعت بانکداری است. ما روی این هسته کسب و کار، کار می‌کنیم. این دسترسی را تسهیل می‌کنیم و به ازای خدمتی که فراهم می‌کنیم، قسمت کوچکی را برمی‌داریم. دیدگاه ما در ایرانسل چنین دیدگاهی است.

مظاهری: به عبارت دیگر استراتژی ایرانسل مدل تعاملی و مشارکتی است که وجه مالی را در سمت سیستم بانکی می‌بینید و با مساله جدیدی مواجه نمی‌شود که بحث قانون‌گذاری مانند Mobile Money بخواهد چالش ایجاد کند. در این قسمت مقوله دیگری به جز بانک مرکزی نداریم. بحث کیپا که توضیح دادند، بحث استانداردگذاری فنی است. یعنی اگر به نقطه‌ای برسیم که در معرفی (Presentation) بحث NFC و خرید از نزدیک بود. اگر استانداردگذاری از حالا شروع شود، تمام شرکت‌ها و اکوسیستمی که دارند کار می‌کند در چهارچوب آن استاندارد توسعه را انجام می‌دهند و این سرمایه‌گذاری بازگشت بهتری خواهد داشت. سوالم از آقای مهندس ضیا این است که با توجه به تجربه‌ای که شرکت حصین در این حوزه دارد، وضعیت را به چه صورت می‌بینید و ما کجا هستیم؟ آن استانداردهای تدوین‌شده فعلی به کجا باید برود؟

ضیاء: سلام عرض می‌کنم. بحث‌های خوبی مطرح شد و به نظر من استانداردسازی چه بحث همکاری ذی‌نفعان باشد و چه بحث رقابت هیچ ضرری ندارد. چه کسی از عدم استانداردسازی نفع می‌برد؟ کسی که صرفا می‌‌خواهد انحصار ایجاد کند. چه یک اپراتور باشد، چه بانک مرکزی باشد و چه یک بانک خاص. تجربه نشان داده که انحصار اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت مزیت‌هایی برای ذی‌نفع داشته باشد ولی در بلندمدت به این علت که از اینکه User به این قسمت بیاید جلوگیری می‌کند ، باعث درآمد کمتر می‌شود. یک مثال است که می‌گویند اگر شما ده درصد از سهام یک شرکت ۱۰ میلیاردی را داشته باشید، بهتر از این است که ۱۰۰ درصد سهام یک شرکت ۱۰۰ میلیونی را داشته باشید چون در آن شرکت کارهای بسیار بزرگتری می‌شود انجام داد و آن سینرژی و Value addedهایی که در بلندمدت دارد، بیشتر است. این امکان که با سیم‌کارت ایرانسل می‌توانید با همراه اول تماس بگیرید، مزیت خوبی است. اگر این ارتباط وجود نداشت، خیلی دشوار می‌شد. اینکه مبالغ رومینگ برای خارج از کشور بالاست، دشواری ایجاد می‌کند. تجربه‌ای که امسال ایرانسل و همراه اول درباره حجاج داشتند، نشان داد کاهش قیمت رومینگ چقدر به گسترش این سرویس کمک کرد و درآمد بیشتری را نصیب اپراتورها کرد. در بحث بانکی این موضوع کمی جلوتر رفته، یعنی اپراتورها یک استاندارد جهانی را پیگیری می‌کنند و اپراتورها بیشتر از تعداد شرکت‌های تولیدکننده تکنولوژی در جهان است و تعداد آنها کم است و استانداردها تعریف شده است. انجام این کار برای اپراتورها خیلی سخت نیست ولی شاید برعکس اپراتورها تجربه استاندارد ایرانی را کمتر دارند. یعنی از بانک‌ها عقب‌تر هستند. به حرکتی که در بانک‌ها تحت عنوان شتاب و اخیرا شاپرک شروع شده، ایراد خلط بحث اجرا و نظارت مطرح است و به نظر من هم جزو اشکالات جدی است، ولی ثمرات زیادی برای کشور به ارمغان داشته است. اگر شما به یروستای دورافتاده‌ای هم بروید، می‌توانید با استفاده از هر کارتی به همه بانک‌هایی که به این شبکه متصل هستند، استفاده کنید. من بانک‌ها و اپراتورها را عرض کردم. کاری که شرکت‌ها و تولیدکنندگان تکنولوژی می‌توانند انجام دهند، این است که بیشتر به ذی‌نفعان دیگر کمک کنند و مدل‌هایی را پیشنهاد دهند که به فرض اگر اپراتور بخواهد در فضای بانکی کار کند، شاید آن دانش خاص را نداشته باشد، می‌تواند از طریق بانک یا شرکت‌هایی که در بازار بانکی کار کرده‌اند این کار را انجام دهد. به نظرم بهتر بود آقای حکیمی هم بودند و نتیجه این نشست دو سه برابر می‌شد. ایشان می‌گفتند ما اوایل با بانک‌ها جلسه می‌گذاشتیم. می‌گفتیم آقای مدیرعامل بانک شما این کار را بکنید. بعد دیدیم تا این کار اجرا شود، شش ماه تا یک سال طول می‌کشد. بعدها در بانک مرکزی یاد گرفتیم به جای اینکه بخشنامه‌ها را به آنها ابلاغ کنیم به شرکت‌های طرف قراردادشان که مشخص هستند بگوییم. این شرکت‌ها در بخش سوئیچ، Core، موبایل و… شناخته شده هستند. این کار باعث شد بانک‌ها راحت‌تر باشند و وقتی نامه‌ای، درخواستی زده می‌شود آن شرکت‌ها کارش را سریع انجام می‌دهند و هم اینکه از قبل در شرکت‌ها آمادگی ایجاد می‌شود. شرکت‌ها می‌توانند این نقش را داشته باشند، در صورتی که اینجا نهاد قانونگذار که می‌تواند ۹۰-۸۰ درصد بانک مرکزی و ۲۰-۱۰ درصد مخابرات باشد.

اینجا بحث payment است. نقش قانونگذاری در آن پررنگ باشد. البته به نظر من باید حتما حضور داشته باشند.‌کاری که بانک ها و اپراتورها می‌توانند در مقابل نهادهای قانونگذار و نظارت انجام دهند این است که می‌توانند منتظر باشند تا بانک مرکزی و قانونگذاری به استاندارد برسد و آن را ابلاغ کنند و سرویس دادن را شروع کنند.

یکی از موارد دیگر کیف پول است که برای آن خیلی زحمت کشیده شده ولی عملا پیاده‌سازی بزرگی نشده است. یا سال هشتاد و چهار بحث VSPS را بانک مرکزی ابلاغ کرد ولی حرکتی روی آن انجام نشد. یعنی هیچ کدام از بانک ها به سمت این جریان نرفتند.

اینکه بانک مرکزی درست و به موقع استاندارد مناسب را بدهد خیلی مهم است و علی‌رغم نقش بیرونی اپراتورها و بانک ها تا هشتاد، نود درصد حضور فعال اپراتور و بانک می‌تواند به ترفیع این جریان کمک کند. یعنی فعال باشند و اپراتورها با هم یک استانداردی تدوین کنند و بانک ها هم به همین صورت، به صورت مستقل پیشنهاد بدهند.

مظاهری: به چندین نکته خیلی خوب اشاره شد، یک اینکه استاندارد‌سازی باید به موقع و در زمان خودش باشد. من چون در جلسات کیپا حضور داشتم برای بررسی E_Money در آن جلسات بانک مرکزی شرکت کردیم ولی خیلی فشرده بود و چه بسا بهتر بود ادامه پیدا می‌کرد و یکی از آفت‌های این حرفه این است که سرمایه‌گذاری انجام می‌شود، جلو می‌رویم و جایی به یک مسئله‌ای بر می‌خوریم که دیگر با هم سازگاری ندارد. در بقیه حوزه ها هم می‌شود مثال‌هایی از این دست دید. نکته دیگر هم اینکه اگر آگاهانه باشد شاید عدم استانداردسازی به نوعی انحصار ایجاد کند و تجربه خیلی خوبی که بانک مرکزی شروع کرده این است که به حوزه صنعت و تکنولوژی شرکت‌ها فضا بدهد تا در مقوله استاندارد‌گذاری در قالب کارگروه‌ها مشارکت کنند و تجربه‌هایشان را بیاورند. به نظر می‌آید در ادامه راه کیپا این مقوله باید به حوزه موبایل تعمیم داده شود تا آن دو روی سکه‌ای که از بعد پولی و مالی و از بعد تکنولوژی می‌بینیم به نقطه یکسانی برسد. از بحث قانونگذار بگذریم و از آقای قمصری به عنوان شرکتی که در زنجیره ارزش پرداخت همراه در حوزه سرویس هستتند بپرسیم در حوزه بازار تجربه شرکت پرداخت الکترونیک به چه صورت بوده است؟

در یکی از ارائه‌ها دیدم به نکته‌ای اشاره شد که توان بازایابی اپراتورها را با بانک‌ها مقایسه کرده بودند. ما تجربه مدل‌های اپراتور محور در حوزه سیستم بانکی شرکت پرداخت را داریم و آن را جزئی از آن مقوله می‌بینیم.

قمصری: سلام عرض می‌کنم، اجازه می‌خواهم تاریخچه‌ای راجع به پرداخت الکترونیک بگویم. هرچند دوستان در این رابطه اطلاعاتی دارند. بعد از اینکه در اواخر دهه شصت در دنیا به این نیاز رسیدند که پرداخت‌ها از طریق حضوری خارج شود و به سیستم پرداخت الکترونیکی تبدیل شوند سیستم های مختلفی را ابداع کردند و به این نتیجه رسیدند که بانک‌ها باید هزینه زیادی را باید برای دریافت و پرداخت متحمل شوند. دریافت و پرداخت را از سیستم بانکی جدا کردند و به شرکت‌های PSP سپردند. این به جامعه کمک می‌کرد تا هزینه ایاب و ذهاب، ‌هزینه‌های بانک‌ها و ترافیک را کم کنند.

ما این مزایا را دهه هشتاد با استفاده از تجربیات دیگران در ایران پیاده کردیم و سال هشتاد و دو این کار شروع شد. بانک مرکزی بانک‌ها را موظف کرد شرکت‌های PSP ایجاد شود و دریافت و پرداخت از سیستم بانکی جدا شود. در ایران هزینه دریافت و پرداخت یک قبض چهارصد تومان است. بنابراین اگر این قیض مجانی پرداخت شود چهارصد تومان به نفع سیستم بانکی است، اما این شروع بدی بود. متاسفانه مثل خیلی از کسب و کار های جدید که در ایران داریم. به خاطر قیمت تمام‌شده بسیار گران در ایران به جای اینکه این کار را شرکت‌های ارائه خدمات پرداخت انجام دهند این کار را بانک‌ها انجام می‌دهند. شرکت‌‌های پرداخت سرمایه‌گذاری می‌کنند، نرم‌افزار تهیه می‌کنند، نیروی انسانی متخصص می‌گیرند که این کسب و کار نوینی در ایران بود. دوستان مجبور شدند این کسب و کار را به شکل دیگری انجام دهند. بانک ها از این فرصت رقابتی حداکثر استفاده را کردند. آخرین استفاده‌اش این بود که شرکت‌های PSP سرمایه‌گذاری می‌کنند این خدمات را ارائه می‌کنند به جای اینکه پول بگیرند مجانی انجام می‌دهند، کار مجانی هم نتیجه و نوآوری ندارد. اما در شرکت الکترونیک سامان ما آخرین شرکتی بودیم که مجبور شدیم این کسب و کار را مجانی کنیم. گروهی که در آن قرار داریم، گروه پرداخت الکترونیک سامان متعلق به گروه مالی سامان و شرکت توسن است، مجبوریم نوآوری داشته باشیم. ادعایمان در کسب و کار پرداخت این است که بعد از اینکه Poss را شروع کردیم اولین شرکتی بودیم که به اینترنت رفتیم متاسفانه با توجه به اینکه بیست و پنج درصد خرید و فروش‌ها در جهان از طریق ابزارهای الکترونیکی صورت می‌گیرد این میزان نزدیک به دوازده درصد در ایران است. که کمتر از یک درصد آن از تراکنش‌های اینترنتی انجام می‌شود. به علت عدم امکانات اینترنتی که در ایران داریم نتوانستیم این کسب و کار را توسعه دهی. طبق آمار کمتر از دو میلیون مشترک داریم. و این کسب و کار را چنان‌که در دنیا معمول است در ایران نداشتیم. به همین دلیل کسب و کار از طریق Mobile Payment را توسعه دادیم. رفتیم با اپراتورهایی که در ایران بود مذاکره کردیم و چاره‌ای نداشتیم که با اپراتور کیش صحبت کنیم و با آنها این کسب و کار را شروع کردیم. تمام عملیات پرداخت را روی موبایل از بستر USSD انجام می‌دهیم. در سیستم‌های که در ایران موجو است تنها ما و جیرینگ از بستر USDD استفاده می‌کنیم. آقای مظاهری گفتند قوانین و مقررات بانک مرکزی چیست؟ ما قوانین و مقررات بانک مرکزی را رعایت کردیم تنها PSP هستیم که مجوز دریافت و پرداخت را از طریق Mobile Payment در بانک مرکزی داریم.

مظاهری: اجازه دهید به سمت سوالات دوستان عزیز در جلسه برویم.

یکی از حضار: ضمن عرض سلام، مطالبی که در ارتباط با پرداخت مطرح شد در چارچوب بانکداری اینترنتی بود و کوچکترین صحبتی در رابطه با بانکداری الکترونیکی نشد. به نظر شما این دو یکی است؟ اگر این مشخص شود طبق سندهایی که در سی فکت وجود دارد می‌تواند استانداردهای خاص خودش را اعمال کند. همان‌طور که شما هم روی استاندارد تاکید کردید. استانداردها وجود دارد و چیزی نیست که دوباره بخواهند انجام دهند فقط این مسئله است که بین این دو تفاوت قائلید یا به نظر شما یکی است؟ اگر یکی نیست چه تفاوتی دارد؟ چون سی فکت برای این دو تفاوت قائل شده است. همانطور که می‌دانید سی فکت تنها ارگان سازمان ملل متحد است که بر امور تجارت الکترونیکی نظارت دارد و آنجا تفاوت‌هایی برای این دو قائل شده‌اند و با توجه به ضوابطی که در آنجا مشخص شده فکر می‌کنم در ایران هیچ کدام از آن ضوابط را نداریم. نظر شما چیست؟

مرتضویان: اگر به ریشه موضوع نگاه کنیم بحث موضوع پنل که پرداخت از طریق تلفن همراه است یک کسب و کار الکترونیک داشتیم که موضوع کسب و کار الکترونیک منجر به تجارت الکترونیک شد و تجارت الکترونیک همان‌طور که از اسمش مشخص است تعاملی است بین دو طرفی که در آن پول جابه جا می شود. تفاوتش با کسب و کار این است که عمدتا جا‌ به جایی پول است. پس تجارت الکترونیک مقوله‌ای تحت عنوان تجارت الکترونیک را مطرح کرد. پرداخت الکترونیک، کانال‌ها و شیوه‌های پرداخت الکترونیک را به وجود آورد.

اول به مفهوم اشاره می‌کنم و بعد به استاندارد می‌پردازم. پرداخت سیار الکترونیک از مشخصات پرداخت است. هر نوع کانالی که قابلیت حرکت داشته باشد در این فضا قرار می‌گیرد حتی اینترنت. اگر روی لپ تاپ و تبلتتان اینترنت دارید و اینترنت شما پورت‌بلیتی دارد پرداختی که از این طریق صورت می‌گیرد از این نوع است. بنابراین پرداخت الکترونیکی یعنی بانکداری اینترنتی. جایگاه و شکل انتزاع بیرونی در این طبقه‌بندی است که متفاوت است ولی پشت صحنه نوع کسب و کاری که شکل می‌گیرد مشابه است. البته به تکنولوژی اشاره نکردم. استانداردهای تکنولوژی این دو موضوع متفاوت هستند، ولی مدل کسب و کار و آنچه که عرضه‌کننده سرویس می‌خواهد به دست مصرف‌کننده برساند، مشابه است. یک ماژول پرداخت اینترنتی است که می‌خواهد در کانال پرداخت اینترنتی یا موبایل یا کانال‌های دیگر مورد مصرف قرار بگیرد اما سرویس بانکداری اینترنتی متفاوت است. اگر آن را از پرداخت جدا کنیم، حوزه متفاوتی خواهد بود. اگر بانکداری اینترنتی را به عنوان یکی از مشتقات بانکداری الکترونیکی تلقی کنیم، در این صورت روی تکنولوژی خاصی که در این فضا وجود دارد و سرویس‌های خاصی که در این فضا قابل عرضه است و روی تکنیک‌های عرضه متمرکز می‌شویم. به این شکل می‌توانیم آن را به عنوان یکی از مشتقات بانکداری الکترونیکی متفاوت کنیم. به عبارت دیگر این دو هم‌عرض نیستند.

 از قول سی فکت می‌گویم. یکی از تفاوت‌هایی که اینجا وجود دارد، این است که در تجارت و بانکداری الکترونیکی استانداردی باید اعمال شود که اصلا در هیچ‌کدام از مضامینی که شما مطرح کردید، وجود ندارد. تصورم این است که شما عصاره پرداخت الکترونیک یا بانکداری الکترونیک هستید. اگر در شرکت‌های شما این موضوع مطرح شود، انگار در کل جامعه مطرح شده است. از استانداردهایی که سی فکت در پرداخت مطرح می‌کند، استاندارد آی تی پک است که ندیدم کسی از شما آن را عنوان کند.

مرتضویان: همان‌طور که اشاره کردید، شروع و زیرساخت این تکنولوژی از این استاندارد بوده است. سی فکت و دی فکت که آن وقت تعریف شدند، قالب‌هایی بود که در ابتدای بحث پرداخت الکترونیک به عنوان زیرساختار و ابزارهای استاندارد شده تعریف و معرفی شدند، ولی بعد تحولات شگرفی به وجود آمد. طوری که اخیرا کمیته‌ای که تشکیل شد، استاندارد جدیدی را مطرح کرده است. آن استاندارد تعاریفی را که در قالب سی فکت داشتیم را با تکنولوژی جدیدی که با آن آمیخته شده، هماهنگ کرده است. یکی از ضعف‌های سی فکت و دی فکت این بود که با تکنولوژی‌ها هماهنگ نبودند. بعد که این تکنولوژی‌ها تحول پیدا کردند، به جایی رسیدند که در حال حاضر کیف پول شرکت مایکروسافت هم از این استاندارد تبعیت می‌کند. آن چهارچوب مسیر بلوغی داشت که نقطه شروعش استانداردها و پروتکل‌هایی بود که EDI گفته شد. آن تعاریف با تحولات تکنولوژی که رشد بسیار بالاتری داشته است و این تکنولوژی است که تعاریف و استانداردها را پیش می‌برد. تحولات اخیری که در سیستم‌های عامل ویندوز وجود دارند، تبعیت از همین استانداردهاست. اگر بخواهیم آن تکنولوژی را نفی کنیم، آن استاندارد قابل استناد نیست و این دو با هم عجین شده‌اند.

آخرین جلسه‌ای فکت که در کره جنوبی تشکیل شد – خوشبختانه ای‌فکت الان به ایران منتقل شده است – استانداردی که مورد تأیید قرار گرفت، پیشرفته دی‌فکت است. فقط توضیحات بیشتری به آن اضافه شده است.

یکی از حضار: من دانشجو هستم. به نظر من، شما به عنوان رؤسای شرکت‌هایی که در این زمینه کار می‌کنید، در این سال‌ها ایده‌های نویی را پیدا نکردید یا اگر پیدا کردید، نتوانستید خوب پیاده کنید. یعنی اطلاع‌رسانی انجام نشده و سوءاستفاده‌هایی در این زمینه صورت گرفته است. مثلا شرکت ایرانسل انتقال شارژ را ارائه کرد ولی از آنجا که اطلاع‌رسانی خوبی در این زمینه انجام نشد، کسانی که سیم کارت ایرانسل داشتند، با سیل عظیمی از پیامک‌هایی که برای سوءاستفاده به تلفن همراهشان می‌آمد، مواجه شدند و به این صورت متضرر شدند. علاوه بر این، شما از پتانسیل‌های موجود در دانشگاه‌ها استفاده نمی‌کنید. ایده‌های نو کم نیستند. دراین‌باره توضیح دهید.

طلوع: درباره ارتباط با دانشگاه باید بگویم همراه اول از دو سال قبل آزمایشگاه خدمات ارزش افزوده را در دانشگاه شریف راه‌اندازی کرد تا ایده‌هایی را که دانشجویان مطرح می‌کنند، تجاری‌سازی شود. آقای ضیا قبلا در این آزمایشگاه بودند و در حال حاضر به صورت مستقل به کارشان ادامه می‌دهند. اگر شما ایده خاصی دارید، می‌توانید با آن آزمایشگاه در تماس باشید.

ضیاء: کسب و کار همراه بحث مفصلی است. درباره فضایی که دراین‌باره در خارج از کشور دارد دنبال می‌شود، با آقای حکیمی بحث مفصلی داشتیم. این کسب و کاری است که به نقطه پایداری رسیده و شاید بیش از هفده، هجده بازیگر در این صحنه وجود دارند که بازی بالغی را به وجود می‌آورند. آنچه که بانک مرکزی را به استیصال می‌کشد تا شبکه شتاب و شاپرک را به وجود آورد. طبق صحبت‌های گفته شده احتمال دارد شاپرک همه پرداخت‌ها حتی پرداخت‌های موبایل را مدیریت کند. شاپرک قرار است پرداخت‌های PSP را تولید کند. پرداخت‌های PSP هم بر مبنای کارت هستند و در حال حاضر گپی در این زمینه وجود دارد. بانک مرکزی می‌گوید من در آن مدل پایدار شده می‌بینم که بازیگرانی در صحنه هستند که فقط یک سرویس را از یک نقطه به نقطه دیگر انتقال نمی‌دهند. در حال حاضر ده سرویس کیف پول به کشورمان آمده و بانک مرکزی دنبال کیف پول ملی است و این بخشی از نقطه ضعف‌های ماست.

مظاهری: در ارتباط با مقوله ارتباط با دانشگاه اشاره‌ای به تجربه همراه اول و دانشگاه شریف شد و من اطلاع دارم کارهای دیگری در این زمینه دارد صورت می‌گیرد.

یکی از حضار: در مورد Mobile Payment برداشتم این بود که دو مدل کلی داریم؛ مدلی که مثالش جیرینگ است که در واقع مشتری اعتباری را خریداری می‌کند. یعنی اعتباری نزد اپراتور دارد و می‌تواند از آن خرج کند. یک مدل دیگر که بعضی از بانک‌ها آن را اجرا کردند، این است که یک نرم‌افزار مبتنی بر دریافت و ارسال پیامک‌ها وجود دارد و آنها می‌توانند به مشتری اجازه دهند از حساب خودش بدون اینکه لازم باشد پرداختی به اپراتور داشته باشد، پولی را جابه‌جا یا برداشت کند. سوالم این است در مدل اول وقتی مشتری اعتباری را مثلا از همراه اول خریداری می‌کند، دیگر اهمیتی دارد که بانک به او اجازه دهد؟ چون این اعتبار را خودشان مبادله می‌کنند و طرف حساب مشتری و اپراتور است. فکر می‌کنم اینکه اپراتور اجازه دهد انتقال وجه بین مشتری‌های مختلف اتفاق بیفتد، کافی است. آیا لازم است بانک اجازه‌ای برای این صادر کند؟ در هر دو مدل این بحث مطرح شده که به مشتری‌ها اجازه می‌دهند از اعتبار استفاده کنند، مثل کارت‌های اعتباری یعنی بدون اینکه پرداختی به اپراتور صورت گیرد، بتوان خرید یا پرداخت کرد. آیا تا به حال چنین بحثی شده یا خیر؟

طلوع: در مورد قسمت اول توضیح می‌دهم. درباره انتقال جیرینگ سؤال شد. این امکان از نظر تکنولوژی وجود دارد ولی اینکه بانک مرکزی این اجازه را می‌دهد یا خیر، بحث دیگری است. بانک مرکزی باید اعلام کند چه سرویس‌هایی قابل ارائه است. انتقال P2P یعنی شخص به شخص یکی از سرویس‌هایی است که روی موبایل قابل پیاده‌سازی است و به راحتی می‌توان استفاده کرد.

مظاهری: وظیفه بانک مرکزی مشخصا تولید و ایجاد نقدینگی است. رویه‌ای که بانک مرکزی با بانک‌ها دارد، کنترل این مسأله است. یعنی در درجه اول باید ابزارهای کنترلی ایجاد شود. وقتی مسأله Mobile Money که مطرح می‌شود، فقط در حوزه موبایل نیست. ما در حوزه بلیت الکترونیک هم این تجربه را داریم. باید ابزار کنترل کیف پول و قدرت خرید ایجاد شود. این دو مقوله مأموریت بانک مرکزی است به عنوان متولی مسائل پولی کشور است که باید آنها را کنترل کند. در دنیا تجربه‌هایی در این زمینه وجود دارد. بانک‌های مرکزی ابزار کنترلی ایجاد کردند تا این دغدغه از طرف بانک مرکزی مرتفع شود. مسأله‌ای درباره تکنولوژی در این زمینه وجود ندارد. در یکی از جلسات گزارشی از IBS بود که حجم پول خرد را بین کشورهای مختلف مقایسه کردند. این میزان در بعضی موارد زیر یک درصد است. از آنجا که این میزان بعضی موارد ناچیز بود، گفته شد که نباید در این زمینه نگرانی داشته باشیم.

حجازی‌نیا: برای سؤال قبل در مورد رابطه با دانشگاه در نمایشگاه تله‌کام امسال ما از تیم‌های رباتیک دانشگاه‌های مختلف حمایت کردیم و علاقمندی خودمان را به دانشگاه‌ها اعلام می‌کنیم.

ضیا: از دوستان تشکر می‌کنم که این سؤال را مطرح کردند. از مجموعه دانشگاه شریف که متولی این همایش بوده تشکر می‌کنم. البته گله‌ای هم دارم. من دانشجوی دانشگاه شریف بودم و در حال حاضر در مجموعه حصین بیشتر بچه‌ها دانشجو هستند. گله اصلی به دانشگاه برمی‌گردد؛ چراکه عملکرد بعضی از اساتید و مدیریت دانشگاه مناسب نبود. در ارتباط بین صنعت و دانشگاه عمده اشکال سمت دانشگاه است. وقتی کسی وارد کسب و کاری می‌شود، به این معنی است که می‌خواهد تجارت کند و پول دربیاورد ولی کسی که در دانشگاه است، اشکالی ندارد پول دربیاورد؛ به شرط اینکه این هدف دومش باشد. متأسفانه بعضی از اساتید تجارت را اولویت اول قرار می‌دهند و این باعث می‌شود برخلاف هزینه‌های زیادی که در این زمینه انجام می‌شود، نتیجه قابل قبول به دست نیاید.

یکی از حضار: جمع‌بندی موارد عنوان شده از صبح این بود که ما خیلی خوب عمل کردیم. بیش از ۹۳ درصد از خانوارهای ایرانی حساب بانکی دارند، ۱۷۰ میلیون کارت داریم، بزرگترین اپراتور خاورمیانه را داریم، بیش از ۹۰ درصد نفوذ موبایل صورت گرفته است، جامعه جوانی داریم که به سمت محصولات جدید حرکت می‌کند. شرکت‌های فعالی داریم که تکنولوژی تولید می‌کنند، بانک‌های خوبی داریم، بزرگترین بانک جهان اسلام هستیم. به نظر می‌رسد ابزارها و منابع لازم فراهم است ولی چرا خروجی ندارد؟ آیا در سطح کلان بررسی صورت گرفته که چرا این اتفاق نیفتاده است؟ چرا بانک‌ها ترجیح می‌دهند برای خودشان کار کنند و به بازار نمی‌آیند؟ چرا بازار استقبال نمی‌کند؟ چطور یک شرکت خارجی می‌تواند بدون داشتن نمایندگی در ایران محصولاتش را بفروشد ولی ما نمی‌توانیم محصولی که از نظر خودمان خوب است را در بازار توسعه دهیم؟ آیا دلیل این امر بررسی شده است؟ البته قانونگذار کار خودش را می‌کند. اگر بازار استقبال می‌کرد، قانونگذار مجبور به قانونگذاری بود. اینکه بازار از بعضی چیزها استقبال نکرده است. در بانکداری کارت اعتباری را داریم که چطور بعد از اینکه قانون و دستور می‌شود که بانک‌های دولتی حتما باید آن را داشته باشند، بعد از شش، هفت سال هنوز محقق نشده ولی در تمامی شاخص‌های دیگر بانکداری بالای صد درصد حرکت می‌کنند ولی در مورد کارت اعتباری درجا می‌زند. به نظر می‌رسد بازار از این امر استقبال نکرده است.

مظاهری: درباره موضوعی که عنوان کردید، اگر مدل کسب و کار آنجایی که در زنجیره تأمین یا زنجیره ارزش باید با هم کار کنند، به خوبی و درستی تعریف شود و نقش‌ها درست تبیین شوند، به نفع ذی‌نفع و تولیدکننده باشد. باید از رویکرد تقابلی به رویکرد تعاملی و همکاری بین بازیگرها برویم. به نظر قسمتی از ارزش‌ها وجود دارد که در این زنجیره دفع می‌شود. بخش دیگر درباره کارت اعتباری است. در همایش اخیر بانکداری الکترونیک، یکی از شاخص‌هایی که در آن وضع مناسبی نداشتیم، همین کارت بود. شاید قانونگذار اینجا باید دخالت کند و اهداف تعیین شود. ولی فکر می‌کنم همه در این زمینه شروع کرده‌اند اما اینکه این سرویس‌ها یا محصولات برای مصرف‌کننده یا بازار جذابیت داشته باشد که خود آنها به دنبالش بیایند، مقوله دیگری است. از مهندس قمصری می‌پرسم چون در کنار اپراتورها سرویسی از آن جنس را انجام دادند. دوست دارم تجربه شرکت پرداخت را از این بابت بدانم. شما چقدر با استقبال مواجه شدید؟ فکر می‌کنید کاری که در پرداخت همراه شروع کردید، چقدر جای توسعه دارد؟

قمصری: ما کسب و کارمان را با ایرانسل شروع کردیم؛ چراکه شرکت همراه اول همزمان جیرینگ را داشت. کسب و کار جیرینگ از کسب و کار ما جداست و رقابتی با هم نداریم. آنها مشتری‌های On Banking را دارند و کسب و کار ما مشتری‌های Banking را دارد. مشتری‌های ما کسانی هستند که یک کارت شتاب دارند. بازار را تقسیم کردیم و بررسی کردیم چه کسانی سیم کارت ایرانسل دارند. رشد بسیار خوبی داشتیم. با فاصله کمی این کسب و کار را شروع کردیم. سال ۸۹ این کسب و کار شروع شد ولی به دلایلی شروع اصلی را نداشتیم. سال ۹۰ قراردادمان نهایی شد. چهار میلیون تراکنش برای شارژ و دیگر پرداخت‌ها اعم از پرداخت قبض داشتیم. برای کسب و کار بانکی به عنوان یک PSP لازم بود مجوز بانک مرکزی را داشته باشیم. چون بدون مجوز بانک مرکزی نمی‌توانیم کاری انجام دهیم. مجوز گرفته شد و عملیات بانکی را شروع کردیم. در حال حاضر مانده‌گیری داریم ولی انتقال وجه که یکی از مهم‌ترین مزیت‌های رقابتی برای این کسب و کار است را نداریم. امیدواریم با مذاکراتی که با همراه اول کردیم، این خدمت را به دارندگان سیم‌کارت همراه اول نیز ارائه دهیم. ما در بستر USSD که خود آقایان جیرینگ‌دار دارند، برنامه‌ریزی‌هایی کردیم البته کمبودهایی در تبلیغات داشتیم اما لازم است قدم اولیه را محکم برداریم و آن این است که تمام قوانین و مقررات امنیت و پول‌شویی بانک مرکزی را بگیریم. بازار آینده ایران را به عنوان هدف انتخاب کردیم.

مظاهری: در ارتباط با صحبت آقای قمصری این سؤال را از آقای طلوع دارم که استراتژی توسعه بازار جیرینگ به چه صورت خواهد بود؟ اشاره‌ای که کردند، منجر به این نشود که زیرساخت USSD همراه اول صرفا در مدل جیرینگ استفاده شود. آیا اساسا این استراتژی اجازه شکل‌گیری بقیه مدل‌ها را هم خواهد داد؟

طلوع: برنامه‌ریزی‌ای که انجام دادیم، پنج ساله است. دلیل اینکه خروجی خوبی نداریم، شاید این است که برنامه‌ریزی نداریم. باید آنها را نیز همسو کنید تا بتوانیم به هدف خاصی برسیم. استراتژی برای ورود به بازار انتخاب کردیم که با توجه به بررسی‌های انجام شده و نظرسنجی‌هایی که در کل کشور صورت گرفته، به این جمع‌بندی رسیدیم که از Mobile Wallet شروع کنیم. در برنامه توسعه‌مان این مورد را لحاظ کردیم، با چند بانک وارد مذاکره شدیم تا سرویس بانکداری همراه را با آنها نهایی کنیم ولی مزیتمان این است که می‌توانیم P2P انجام دهیم؛ یعنی از کیف پول همراه به کیف پول همراه، ولی بحث KYC آن مهم است. یکی از دغدغه‌هایی است که بانک مرکزی دارد. خوشبختانه تمامی سیم‌کارت‌های همراه اول رجیستر شدند. همان‌طور که می‌دانید، شرط عضویت در شبکه همراه اول رجیستر شدن و پر کردن فرم مربوطه است. این زحمات چند ساله نتیجه داده است. علاوه بر آن KYC بحث جابجایی موبایل و قابل شناسایی است. موضوع Location Bace Service مزیت ارزش افزوده ماست که شخص و موقعیتی که از آن سرویس استفاده کرده، مشخص است که این می‌تواند مزیتی باشد تا چرخه زیست‌بوم تجاری آن کامل شود.

مظاهری: نوع نگاه اپراتورها در توسعه پرداخت همراه بسیار تأثیرگذار خواهد بود. این بحث سال گذشته هم اینجا مطرح شد. در دسته‌بندی‌هایی که روی خدمات انجام دادیم، بحث Mobile Money یا کیف پول را نداریم. آنجا به طور مشخص استراتژی‌های جیرینگ و همراه اول و کاری که ایرانسل دارد انجام می‌دهد، یعنی آن نگاهی که هسته کسب و کار را در سمت سیستم بانکی نیز می‌بیند، دارد انجام می‌شود؟ وارد بحث کیف پول نمی‌شویم.

طلوع: بانک‌ها باید کار بانکی انجام دهند و این موضوعی است که کسی روی آن بحث ندارد. اپراتورها هم کار خودشان را انجام می‌‌دهند ولی موضوعی که مطرح می‌شود، این است که هر سرویس جدیدی که ارائه می‌شود، پیش‌نیازهایی دارد؛ مثلا پرداخت قبوض. پرداخت قبوض روشی سنتی است. شناسه پرداخت قبض را وارد می‌کنیم و تمامی مشترکان می‌توانند پرداختشان را انجام دهند. در پرداخت قبوضی که از طریق جیرینگ انجام می‌شود، شما می‌گویید می‌خواهم قبضم را پرداخت کنم. دیگر نیازی نیست شناسه قبض داشته باشید و این ارزش افزوده دیگری است. دیگر اینکه اگر قطع باشید، همان جا وصل می‌شوید. این مزیت‌ها را کانال‌های دیگر ندارند. نقش ما این است که روش‌ها را اصلاح کنیم تا بتوانیم در روش‌های بهینه آن را اجرایی کنیم.

مرتضویان: کمبود قوانین و مقررات و قانونگذاری جای خودش را دارد و قابل دفاع نیست. بانک مرکزی اخیرا گفت اجازه ندارید انتقال کارت به کارت را روی موبایل بگذارید. علت آن هم این است که Key IPها دارد رد و بدل می‌شود، امن نیست ولی در همین عرصه خدماتی را داریم که مجددا این را تکرار می‌کنند و دوباره دچار چالش خواهند شد. باید از قوانین تبعیت شود.

مظاهری: اگر بخواهم مباحثی که داشتیم را جمع‌بندی کنم، باید بگویم بحث چالش‌های قانونگذاری را در حوزه پرداخت همراه بررسی کردیم. هم در حوزه پولی و استانداردگذاری به اینکه نقش صنعت و شرکت‌ها می‌تواند در استانداردگذاری مفید باشد و استانداردگذاری جلوی انحصارگرایی را می‌گیرد، اشاره شد. هدف این نیست که بانک مرکزی به اجرا ورود کند بلکه سیاستگذاری باید به جدیت دنبال شود. در مورد نگاه‌های اپراتورها هم صحبت شد که تکنولوژی جدید الزامات جدید دارد و در حال حاضر مشکل جدی از نظر سیاستگذاری وجود ندارد. استراتژی شرکت ایرانسل توضیح داده شد که هسته کسب و کار پرداخت را سمت بانک‌ها می‌بیند و در مدل تعاملی و باز حرکت می‌کند.

در پایان از همه کسانی که در این پنل شرکت کردند، تشکر می‌کنم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.