راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

کمونیسم لوکسِ کاملاً اتوماتیک!

همشهری اقتصاد / باتوجه به پیش‌بینی سازمان بین‌المللی کار (از ارگان‌های وابسته به سازمان ملل متحد) مبنی بر بیکاری 11 میلیون نفر تا سال 2020، حجم بیکاری و از دست رفتن فرصت‌های شغلی نگران کننده است. این‌طور تخمین زده می‌شود که بین 35 الی 50 درصد از مشاغل حال حاضر در خطر تعطیلی و اتوماتیکی شدن هستند. در این بازار کار رو به افول، برخی از مشاغل بیشتر متضرر خواهند شد، اول مشاغل ساخت و تولید و دوم امور اداری و دفتری. در طی پنج سال آینده افراد به ازای هر فرصت شغلی جدید شاهد از بین رفتن سه شغل خواهند بود. برخی تحقیقات مدعی هستند در حالی که «انقلاب صنعتی چهارم» در صنایع مختلف و مشاغل گوناگون تأثیر ژرفی خواهد داشت، افراد را نیز به شیوه‌ای متفاوت متأثر خواهد کرد. اول از همه کارگران یقه آبی یا همان کارگران فنی کارخانه‌ها از کار برکنار می‌شوند و بعد از آنها نیز این خطر بیکاری و اتوماسیون شدن کارگران یقه سفید شاغل در دفاتر، تشخیص‌دهندگان و حتی نمایندگان خدمات به مشتری را تهدید می‌کند.

این ماجرا یک داستان نیست، بلکه هم‌اکنون در حال اتفاق افتادن است. ساخت‌وساز و تولید جزء اولین صنایعی است که به دست روبات‌ها سپرده می‌شود و فعالیت انسانی را حذف می‌کند، اما تصور از بین رفتن یک صنعت و قرار دادن گسترده‌تر و مقرون به‌صرفه‌تر روبات و هوش مصنوعی به‌جای آن بسیار سخت است. ما به‌جای مبارزه با چنین پیشرفت وسیعی و جلوگیری از روبات‌های سارق مشاغل، باید به‌فکر بیکاری‌مان در آینده باشیم.

البته اکثریت مردم در حرفه‌هایی مشغول به‌کار هستند که از روزمرگی و تکراری بودن آن به‌ستوه آمده‌اند. شاید به همین دلیل ما مسئول واگذاری این مشاغل به روبات‌ها هستیم.

از دیدگاه یک مشاور تجاری، هر شغلی که قابلیت سیستماتیک و اتوماتیک شدن را دارد باید در زمرهٔ این مشاغل باشد. بسیاری از کارها یا خارج از محدوده توان بشر هستند و یا آنقدر پیش‌پا افتاده‌اند که انجام آنها به‌عنوان اتلاف وقت برای انسان‌ها تلقی می‌شود.

چالش اصلی ما تجدید نظر در سیستم اقتصادی‌مان است تا اطمینان حاصل شود افرادی که مشتاق به انجام کاری هستند و از انجام آن لذت می‌برند، توانایی انجام آن را نیز دارند.

 

آیندهٔ بدون شغل چگونه خواهد بود؟

تمام پیشرفت‌های تکنولوژیکی که امروزه شاهد به وجود آمدنشان هستیم، از جمله داده‌های کلان، هوش مصنوعی، روباتیک و اینترنت اشیا، چالشی مهم برای سرمایه‌داری به شمار می‌آیند.

هرچه میزان سیستماتیک و اتوماتیک شدن بیشتر شود، به طبع آن رشد و تولید بیکاری نیز بیشتر خواهد شد.

با درنظر گرفتن این منطق، شاهد پارادوکسی از افزایش رشد تعداد محصولات، تولید بیشتر، موثرتر و کارآمدتر خواهیم بود، اما در قبال آن افزایش بیکاری، کاهش درآمد و کاهش دستمزد واقعی و نیز استانداردهای بی‌کیفیت زندگی را خواهیم داشت.

به‌عبارتی دیگر، محصولات بیشتری با قیمت ارزان‌تر و با کارآمدی بیشتری تولید می‌شود اما دیگر کسی قادر به خرید آن محصولات نخواهد بود.

درواقع، این دوره مدتی است که شروع شده است. گرچه میزان پیشرفت تکنولوژی و بهره‌وری کارگران در حال افزایش است، اما دستمزدها کاهش می‌یابد، مشاغل کارخانه‌ای از بین می‌رود و همچنین با توجه به تخمین محققان چیزی بین 35 الی 50 درصد مشاغل موجود در خطر تعطیلی و اتوماتیکی شدن خواهند بود.

اما اگر این پیش‌بینی‌ها در آینده عذاب‌آور نبود چه؟ اگر همه این اتوماسیون‌ها درعوض فراهم آوردن یک محیط لاکچری با حداقل کار انسانی و تعبیه تمام و کمال نیازهای ما توسط ماشین‌آلات باشد، چه؟

کمونیسم لوکسِ کاملاً اتوماتیک، به توصیف یک ایدئولوژی و ایده‌ای می‌پردازد که در آن ماشین‌آلات در آیندهٔ نسبتاً نزدیک قادر به فراهم آوردن تمام نیازهای اساسی ما خواهند بود. وظیفه انجام بسیاری از کارها از دوش بشر برداشته و این امر باعث می‌شود که افراد وقت آزاد بیشتری برای انجام کارهای متفرقه و دلخواه خود داشته باشند. نتیجهٔ این روند، ایجاد زندگی لوکس و بدون زحمت برای همه افراد خواهد بود.

می‌توان گفت اغلب شغل‌ها نیاز به چند مهارت دارند. هوش، نیروی بدنی، مهارت‌های فنی ومهارت‌های بصری. به گفته توماس ادیسون یک درصد نبوغ را الهام می‌سازد 99 درصد را سخت‌کوشی؛ بنابراین اتوماسیون برخی وظایف انسانی را خودکار می‌کند اما جامعه را از بسیاری مهارت‌های دیگر انسان بی‌نیاز نمی‌سازد. روبات‌ها، هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، داده‌های کلان و غیره می‌توانند به‌جای ایجاد نابرابری بیشتر، کار انسانی را از بین ببرند. این کار می‌تواند منجر به ایجاد یک جامعه لوکس شود که ماشین‌آلات در آن دست به تولید می‌زنند و وقت آزاد بیشتری را برای بشر فراهم می‌کنند تا به انجام اموراتی بپردازند که خارج از قدرت روبات‌ها هستند. کارهایی از جمله: کشف علوم، هنر، موسیقی، شعر، اختراع و اکتشاف.

 

کارکرد یک جامعه بدون شغل چگونه خواهد بود؟

ترجیح تکنولوژی به فراهم کردن نیازهای جهانی بشر است تا به میزان سوددهی. قراردادن تکنولوژی مدرن به‌منظور کار برای بشر به‌عنوان یک هدف والا تلقی می‌شود و دموکراتیزه کردن مزایای این پیشرفت‌ها در برخی قسمت‌ها به‌وقوع پیوسته است.

چالشی که با وجود پیشرفت شغل‌های خودکار ما با آن روبرو هستیم کمبود شغل نیست بلکه چالش اصلی نبود شغل خوب یا نداشتن مهارت کافی برای شغل‌های مناسبِ به وجود آمده است. در شغل‌هایی مانند پزشکی، پرستاری، برنامه‌نویسی، مهندسی، بازاریابی و مدیریت فروش که نیاز به افراد تحصیل‌کرده و ماهر دارد، شاهد رشد اشتغال خواهیم بود. از سوی دیگر در شغل‌هایی که به مهارت و تخصص پایین نیاز دارند مانند خدمات موادغذایی، نگهبانی و تمیزکاری نیز رشد اشتغال قابل توجه است.

آوردن دولت‌ها و سازمان‌های غیرانتفاعی در زمینه‌های تکنولوژیکی به‌عنوان شرکت‌های سودآور، گام قابل توجهی است و می‌تواند گام‌های بزرگی در راستای بهبود شرایط زندگی، کاهش جرم، کاهش فقر و همچنین رفع سایر مشکلات باشد.

ما معتقدیم که اگر بتوانیم تکنولوژی را به همهٔ افراد برسانیم و آن را در دسترس همگان قرار دهیم، نه تنها این تکنولوژی کارهای روزمره انسان را انجام می‌دهد، بلکه فرصت جدیدی را برای جایگزینی مشاغل ازدست رفته ایجاد می‌کند. نکته قابل توجه: مشاغل بدون نظارت و توجه تعطیل می‌شوند اما ما این کار را برای ایجاد فرصت‌های جدید انجام می‌دهیم.

این ایده که موزارت، انیشتین و یا ادیسون بعدی در انتظار تولدی دوباره هستند، ممکن است به‌خاطر نابرابری‌های اجتماعی همچون فقر آموزشی، گرسنگی و نیز کمبود مسکن و یا سرپناهی مناسب، هیچ‌وقت محقق نشوند.

اگر فناوری بتواند زمینه‌های مساوی را برای کودکان و نوجوانان فراهم کند همهٔ نیازهای آنان مرتفع می‌شود؛ و این امر هنگامی محقق خواهد شد که برخی کارهای خاص، ناخوشایند و مشاغل امروزی حذف شوند. مسیر برای تولید راه‌های نوین برای نسل جدید باز باشد و ابزار و ملزومات پیشرفت و اکتشافات چیزهای باورنکردنی را در اختیارشان قرار دهد.

نویسنده: برنارد مار، از نویسندگان فوربز / مترجم: سارا حاجی نجاری

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.