پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نقش شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد مقاومتی / پایان تصدیگری
احسان مهدیزاده؛ ماهنامه پیوست / در یک تعریف کلی دانش استدلال درباره اطلاعات و دادهها برای دسترسی به کارایی، حل مسائل، تصمیمگیری، یادگیری و آموزش است. در دنیای امروزی و با پیشرفت علم و فناوری، دانش با توجه به مزایایی نظیر غیرکاهشی بودن، غیرمستهلک بودن، در دسترس بودن و از همه مهمتر مولد بودن، شاهکلید کشورها برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و توسعه و ایجاد اقتصادی پویا و جامعهای رو به رشد به شمار میرود.
دانش با ماهیت ذاتی خود یعنی عمومی بودن، میتواند در اختیار تمام افراد یک جامعه باشد و این خاصیت باعث شده است از آن بهعنوان یک کالای عمومی مولد یاد شود؛ کالایی که نه تمام میشود و نه برای استفاده نیاز به اجازه دیگری دارد. هر کس در هر جای دنیا میتواند از طرق مختلف به آن دسترسی داشته باشد و از بستر آن برای خلاقیت و نوآوری و تولید ثروت استفاده کند.
ویژگی مهم دیگر دانش امکان به اشتراکگذاری آن به تعداد و مقدار نامحدود است و این امر امکان استفاده مستمر از آن را فراهم میسازد؛ استفادهای که زمینهساز تنوع در استفاده و ایجاد کالا و محصول جدید همراه با ارزش افزوده برای تولیدکننده آن است.
دانش با کارکردهای ذکرشده در هر جامعهای سبب گسترش رفاه اجتماعی و کاهش فقر و بیعدالتی خواهد بود و در ادامه ارتقای روند توسعه پایدار آن جامعه را به دنبال خواهد داشت. در دنیای امروز به اعتقاد بسیاری از اقتصاددانان دیگر حجم سرمایه و در اختیار داشتن سهم بازار لزوماً توسعه اقتصادی را به همراه نخواهد داشت، بلکه این دانش و فناوری است که در بازار رقابتی امروز نقش اصلی را ایفا میکند و فناوری بهعنوان جدیدترین ابزار جوامع، به خلق ثروت برای کشورها میپردازد.
بنابراین مدل اقتصادیای که بر پایه دانش بنا نهاده شده باشد با توجه به مزایای ذاتی دانش، از درصد موفقیت بالایی برخوردار خواهد بود و در بدترین حالت همواره از مدلهای کسبوکار تکراری و بارها آزمون شده و قابل پیشبینی شرکتها جلوتر خواهد بود؛ چرا که هر خلاقیت و نوآوری در یک جامعه میتواند زمینهساز نفوذ در بازاری جدید و تولید ثروتی جدید برای آن جامعه باشد.
ویژگی خاص یک اقتصاد دانشبنیان این است که در آن محل فعالیت لزوماً اهمیتی ندارد؛ با این توضیح که دانش در ذهن خالق محصول یا ارزش افزوده است و با استفاده از فناوریها و روشهای مناسب، بازارهای جدید به وجود میآید و در خدمت فعالیت قرار میگیرد. نکته حائز اهمیت، سرعت عمل در انجام فعالیتها و بسط آن در مقیاسهای بزرگتر کشوری و جهانی است.
پسازاینکه از کارکردهای دانش و نقش آن در اقتصاد گفتیم، اهمیت اقتصاد دانشبنیان مشخص شد و نیک دریافتیم که اقتصاد دانشبنیان یک اقتصاد درونزا، خلاق و مولد خواهد بود. حال به بررسی شرکتهای دانشبنیان که در این اقتصاد نقش اصلی را ایفا خواهند کرد، میپردازیم.
در آییننامه تشخیص شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، این شرکتها اینگونه تعریف شدهاند:
«شرکت یا موسسه خصوصی یا تعاونیای است که بهمنظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرمافزارهای مربوط تشکیل میشود.»
با توجه به مطالب فوقالذکر، ویژگیهایی اساسی و جذاب برای شرکتهای دانشبنیان قابلتصور و پیادهسازی است که اصلیترین آنها عبارتاند از:
1. چیرگی تعداد نیروهای متخصص شرکت نسبت به کل کارکنان آن
2. چیرگی درصد رشد نیروهای متخصص شرکت نسبت به کل کارکنان آن
3. ارتباط تنگاتنگ این شرکتها با بدنه علمی و آکادمیک کشور نظیر دانشگاهها و مؤسسات علمی و پژوهشی و استادان و دانشجویان علاقهمند به فعالیتهای تحقیق و توسعه
4. نیاز این شرکتها به بودجه بیشتر جهت تحقیق و توسعه با توجه به تعدد نیروی متخصص و ماهیت علمی و سازندهتر بودن آنها نسبت به شرکتهای سنتی موجود
5. بهرهمندی از توانمندی ویژه در استفاده از فناوری برای رشد سریع در چارچوب اهداف شرکت
6. توسعه در این شرکتها مبتنی بر فناوری است نه سرمایه و سختافزار
7. مزیت رقابتی در شرکتهای دانشبنیان مبتنی بر استفاده از فناوری و نهایتاً نوآوری در تولید محصول یا ایجاد ارزش افزوده است.
8. فتح بازارهای جدید توسط این شرکتها از طریق محصولات خلاقانه و نوآورانه مبتنی بر استفاده از دانش جدید صورت میپذیرد.
9. وجود این شرکتها در بستر اقتصاد یک جامعه، ارتقای فرهنگ عمومی کارآفرینی را به دنبال خواهد داشت.
10. وجود این شرکتها، دانشجویان و فارغالتحصیلان بدنه آکادمیک یک جامعه را برای ورود به بازار کسبوکار توانمند میسازد.
با توجه به ویژگیهایی که برای شرکتهای دانشبنیان برشمرده و کارکردهای این شرکتها در یک اقتصاد دانشبنیان مشخص شد، به شرح نقش این شرکتها در مفهوم «اقتصاد مقاومتی» که بخش مهمی از آن، از مسیر «اقتصاد دانشبنیان» قابلدستیابی به نظر میرسد، میپردازیم.
در سالهای اخیر و پس از اعمال تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران، مبحث اقتصاد مقاومتی بهعنوان جدیترین گزینه و تنها راه برونرفت از شرایط تحریم و وابستگی کشور از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد. در همین رابطه سیاستهای کلانی برای نهادها و سازمانها از سوی ایشان جهت اجرا ابلاغ شد که بعد به فرمان ۲۴ مادهای اقتصاد مقاومتی مشهور شد. در این فرمان ۲۴ مادهای که دربرگیرنده اصول و چارچوب کلی و راهبردهای کلان در حوزه اقتصاد مقاومتی است، به موضوع پیشتازی شرکتهای دانشبنیان بهصورت صریح اشاره شده است.
در بیان اهمیت دانش و کارکردهای آن در جهت رشد و تعالی یک کشور کافی است به این موضوع اشاره کنیم که اثرات مؤثر آن بر اقتصاد و فرهنگ و جامعه و بسترهای دیگر شاخص در ارزیابی کشورهای توسعهیافته، از نظر پوشیده نیست.
رهبر معظم انقلاب معنای اقتصاد مقاومتی را چنین بیان کردهاند: «اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیریاش کاهش پیدا کند.»
همچنین ایشان در جای دیگر این مفهوم را چنین معنا میکنند: «اقتصاد مقاومتی فقط جنبه نفی نیست، اینجور نیست که اقتصاد مقاومتی معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهای تدافعی باشد. نه اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند.»
در همین راستا در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که توسط مقام معظم رهبری به تاریخ ۲۹ بهمن ۹۲ ابلاغ شد، اقتصاد دانشبنیان بهصورت صریح بهعنوان مزیت رقابتی موردتوجه جدی ایشان بوده است؛ آنجا که در بند دوم تأکید شده است: «پیشتازی اقتصاد دانشبنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری بهمنظور ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.»
در این مدل از اقتصاد، تهدیدها به فرصت تبدیل شده و میتوان با استفاده از ظرفیتهای آن، برای رفع اشکالات اقتصادی موجود تلاش کرد. شرکتهای دانشبنیان در این مدل از اقتصاد، بهعنوان تنها پیونددهنده اقتصاد با مجراهای دانش، ارتباطی ناگسستنی و درهمتنیده با جریان علمی جامعه خواهند داشت. این نقش محوری آنجایی بیشتر نمود عینی و تجربی خواهد داشت که بدانیم با توجه به ویژگیهایی نظیر پویایی دانش، تطبیق با شرایط محیطی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی هنگام مواجهه با شرایط خاص دوران تحریم برای شرکتهای دانشبنیان قابلتصور است؛ بنابراین این شرکتها هم در شکلگیری اقتصاد مقاومتی و هم در توانمندسازی و توسعه آن نقشی بسیار کلیدی و قابلملاحظه خواهند داشت.
در یک نتیجهگیری کلی، نقش شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد مقاومتی را میتوان در سرفصلهای ذیل خلاصه کرد:
- توزیع عادلانه ثروت از طریق دستیابی به مزیتهای دانش که به تفصیل اشاره شد.
- قطع وابستگی به فروش کالای صرف و متکی بودن به یک اقتصاد تکبعدی مبتنی بر یک کالای خاص نظیر نفت و محصولات پتروشیمی
- مدیریت مصرف و فرهنگسازی درزمینهٔ استفاده از محصولات داخلی به جای نمونههای خارجی آنها
- افزایش سود و دستیابی به بهرهوری بیشتر از طریق کاهش هزینه تمامشده برای تولید محصولات از طریق تولید مواد اولیهٔ آنها در داخل
- استفاده از ظرفیت این شرکتها در تولید صنایع جدید و قابلرقابت در بازارهای بینالمللی و افزایش قدرت مانور اقتصادی کشور
- خودکفایی درزمینهٔ تولید کالاها و محصولات استراتژیک موردنیاز کشور بهخصوص در دوران تحریم یا جنگهای احتمالی و افزایش حمایت از تولید ملی
با توجه به سرفصلهای بالا و با یک بررسی کلی میتوان شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را بهصورت پیشفرض دانشبنیان دانست، زیرا حجم دانش و فناوری در آنها همواره در حال بهروزرسانی و افزایش است و عملاً هر شرکتی در این حوزه برای استمرار فعالیتها و ماندگاری و تثبیت خود نیاز به بهرهگیری از ظرفیتها و مزایای دانش دارد.
نکته مهم این است که چنانچه پذیرفته باشیم در دنیای امروز اقتصاد تکمحصولی دیگر راهگشای توسعه نیست، فناوری اطلاعات بهعنوان پیشران و بسترساز این حوزه میتواند زمینهساز رشد اقتصادی کشورها نیز باشد، ضمن اینکه توانمندسازی دیگر بخشهای صنعت نیز از بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات صورت خواهد پذیرفت و این بخش در این حوزه، مسئولیت مهمی بر عهده دارد.
مزیت مهم در این بخش فارغالتحصیلان توانمند هستند و دوره پساتحریم هم فرصت بسیار مناسبی برای تحقق این امر خواهد بود. در این مسیر یک چالش بزرگ وجود دارد و آن کاهش تصدیگری وزارت ICT است که میبایست با استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان محقق شود. به نظر میرسد صنعتی شدن و ورود به دنیای تکنولوژیهای جدید از این طریق ممکن خواهد بود و بهرهگیری از تجربه موفق جوامع و کشورهایی که این مسیر را طی کردهاند، بسیار راهگشاست.
در پایان ذکر این نکته ضروری مینماید که بدنه علمی کشور شامل دانشگاهها و مؤسسات علمی، پژوهشی و آموزشی قطب مهمی در ایجاد و توسعه شرکتهای دانشبنیان به شمار میروند و استادان، دانشجویان و فارغالتحصیلان بهعنوان اصلیترین افراد، نقش بسیار مهمی برای ایجاد ارتباط بین هسته علمی کشور و چرخه صنعت ایفا میکنند.
همچنین ناگفته مشخص است که نقشآفرینی شرکتهای دانشبنیان در تحقق اقتصاد مقاومتی، نیاز به هماهنگی و حمایت همهجانبه کلیه دستگاههای اجرایی و قانونگذاری کشور دارد.