پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا این همه رویداد بانکی و پرداختی گرانقیمت داریم؟
موارد و ابهامهایی که در یادداشت دیروز طرح کرده بودیم انعکاس گستردهای در بین فعالان صنعت پرداخت یافت. حرفهایی گفته شد که مدتها بود در محافل طرح میشد و کسی هم نمیخواست برای سری که درد نمیکند دستمال ببند. هدف از طرح این موارد، نه یک شرکت و یک فرد خاص، بلکه، اشاره به اشکالاتی بود که در ساختار دولت وجود دارد و این وظیفه دولتمردان است که آن را درست کنند؛ وگرنه تیمها و دولتها میآیند و میروند و چیزی تغییر نمیکند و صرفاً از دوران تحریم به دوران پساتحریم وارد میشویم و تمام.
یکی از بزرگواران صنعت پرداخت بعد از این یادداشت از ما سؤالهایی پرسید: «اصولاً کشوری بهاندازه ما آیا نیاز به نمایشگاه مستقل کارت دارد؟ در کشورهایی با اندازه جمعیتی ما چند نمایشگاه اختصاصی برگزار میشود؟ چرا همایش که باید اصل باشد فرع میشود و نمایشگاه که باید فرع باشد میشود اصل؟ چرا شرکتها و مجموعههایی مثل بانکها که اصلاً در این نمایشگاهها مخاطب ندارند غرفه میگیرند؟ چرا شرکتی مثل … که اصلاً یک مشتری هم در نمایشگاه پیدا نمیکند همواره در بالاترین سطح و هزینه شرکت میکند؟ این رویدادها که الآن مجموعه آنها بالای ده میلیارد تومان هزینه به نظام بانکی تحمیل میکنند ارزش دارند؟ این هزینهها را هم باید مردم بدبخت با نرخ بهره بالاتر بدهند.»
همانگونه که این بزرگوار به ما گفت «موضوع فراتر از اشخاص و شرکتهاست. سوراخی در اقتصاد کشور وجود دارد به نام نرخ بهره بانکی. این سوراخ اگر پر نشود اقتصاد کشور سامان نخواهد گرفت. بانکها با مجاز بودن افزایش نرخ بهره (به اسم کارمزد و بلوکه کردن بخشی از وام و …) هر هزینه و اشتباهی را انجام میدهند؛ این رویکرد، رویکرد غلط اقتصاد و مردم عادی را هدف قرار داده است.»
او به ما توصیه کرد «تمرکز کنید که آگاهیبخشی در این حوزه افزایش یابد.»
.
رویداد چیست؟ شرکت چیست؟ دولت چیست؟
دوستی داریم در مطبوعات که میگوید تا امروز هیچ خبرنگار بانکی ندیده است که بانکها را نقد کند؛ متأسفانه درست میگوید. اندک نقدهایی هم که میشود نقدهای فرمالیته است یا نقدهایی با ریشه سیاسی. متأسفانه ما بارها گفتهایم که سیاسی شدن یک حوزه تخصصی برای همه مانند سم است و همه را بیمار میکند.
جالب اینجاست که همه میدانیم بانکها دچار بیماری هستند و همه هم از کنار آن میگذریم. مردم عادی هم به دلیل پیچیدگی سیستم بانکی قادر به درک بیماری نیستند و نمیتوانند چیزی بگویند اما با گوشت و پوستواستخوان خود اثرات آن را احساس میکنند؛ ولی کسی برای احساس تره خورد نمیکند!
واقعیت این است که رویداد برگزار کردن یک کسبوکار است و کار علمی، دانشگاهی، پژوهشی و رسانهای یک کار دیگر. نمیتوان هم رویدادی بود که پول درمیآورد و همزمان ادعای علمی بودن داشت. در دنیا همایشهای علمی و فنی را دانشگاهها و نهادهایی مانند آن برگزار میکنند و رویدادها را هم رویدادبرگزارکنها. در سطح خاورمیانه شرکت تراپین یکی از برترین رویداد برگزارکنها است که نمایشگاههایی نه فقط در دبی که در همه نقاط جهان برگزار میکند و کلاس کارش هم جهانی است.
ما در آن یادداشت هم گفته بودیم که همه باید آزاد باشند و رویداد برگزار کنند. این بازار است که انتخاب میکند کجا باشد و کجا نباشد. نمیتوان شرکتی بود که قوانین تجارت بر آن حاکم است، ولی از طرف وزارت اقتصاد و بانک مرکزی صحبت کرد. اینکه نوبخت، سیف، حکیمی یا هر فرد دولتی دیگری در یک رویداد شرکت کنند، برگزارکننده رویداد را نهادی تصمیمساز یا تصمیمگیر در سطح دولت تبدیل نمیکند. نمیشود واژهها را بهگونهای کنار هم بیان کرد که مخاطب ناآگاه را گمراه کند. نمیشود از این ناآگاهی استفاده کرد و با نمایش رئیسکل بانک مرکزی از این حضور سوءاستفاده کرد.
سؤال مهمتری که پرسیدیم این بود که فرض کنیم بالاترین مقام دولتی یک کشور یعنی رئیسجمهور در یک رویداد شرکت کند. این چه نفعی برای بازاریابی کسبوکاری در حوزه بانکی و پرداخت دارد؟ فرض کنیم رئیسجمهور بیاید یکییکی با مسئولین غرفه هم عکس یادگاری بگیرد. این چه نفعی برای آن کسبوکار دارد. باز فرض کنیم که کار همینجا تمام نمیشود و مسئول غرفه کسبوکار خودش را به رئیسجمهور معرفی میکند. باز چه فایدهای دارد؟ فرض کنیم رئیسجمهور آن کسبوکار را فراموش نمیکند! انتهای این زنجیره به کجا میرسد؟ رئیسجمهور دستور میدهد وام بدهند؟ مگر مشکل کسبوکارهای بانکی و پرداختی ما وام است؟ فرضاً که مشکلشان این باشد. راه وام گرفتن این است؟ چرا ما اصرار داریم شیپور را از سر گشادش بدمیم؟ بله! برای یک کسبوکار دولتی این از اوجب واجبات است که نمایشگاهی برگزار کند و دستاوردهایش را به مردم و مسئولین نشان دهد. ولی یک کسبوکار که میخواهد در بازار آزاد کار کند چه نیازی به این شوها دارد؟
کسبوکارها نیاز دارند در یک نمایشگاه واقعی شرکت کنند. نمونههای آن کم نیست و ما هم در راه پرداخت کم آنها را معرفی نکردیم: جیتکس، سبیت، موبایل بارسلون، CES، کارت و پرداخت (سیملس)، کارتس (تراستک) و دهها رویداد ریزودرشت دیگر. این رویدادها کسبوکاری هستند و هیچ ادعایی نه درزمینهٔ حاکمیتی دارند و نه هیچ ادعایی درزمینهٔ علمی. رویدادهای گرانقیمت کارتس، رویدادهای کسبوکاری هستند و ارائهدهنده ممکن است از تحصیلات سنگین دانشگاهی هم برخوردار نباشد. کسی نمیپرسد برت کینگ در دانشگاه چه خوانده است! کسی او را دکتر برت کینگ صدا نمیکند. به حرفهای کینگ گوش میکنند چون سخنران خوبی است و کتابهای خوبی نوشته است. همه هم میدانند که کینگ کاسب خوبی است.
رویدادهایی داریم از جنس حاکمیتی که داستانشان متفاوت است. بهعنوان نمونه رویداد بانکداری اسلامی که هفته آینده برگزار میگردد یک رویداد حاکمیتی است که سالهاست برگزار میگردد. در اینکه اکنون بعد از این همه سال رویداد مفیدی هست یا نه، این را باید سر فرصت بررسی کرد.
.
رویداد علمی چیست؟
رویدادهای علمی هم داستان دیگری دارند. بهعنوان نمونه چند ماه پیش دانشگاه MIT رویدادی درزمینهٔ فینتک برگزار کرد. درست است که کسبوکارها حامی برگزاری این رویداد شدند اما هیچ کسبوکاری برای بازاریابی نمیرود آنجا. آنها از روی مسئولیت اجتماعی و کمک به توسعه دانش درزمینهٔ فینتک حامی این رویداد شدند و البته هزینههایی که صرف چنین رویدادهایی میشود حتی با دلار ۵۰۰۰ تومانی هم قابلمقایسه با برخی از ریختوپاشهای ما نیست.
علاوه بر اینها نوع دیگری از رویدادها را داریم که در آن، کسبوکارهای نوپا یا استارتآپها به رقابت با هم میپردازند که آن هم خودش انواع گوناگونی دارد.
سمینار، کنفرانس، کنگره، همایش، جشنواره، سمپوزیوم، بزرگداشت، گردهمآیی و دهها واژه دیگری که برای نامگذاری رویدادها استفاده میشود هرکدام معنای خاص خودش را دارد و به نوع خاصی از رویداد اشاره دارد. ما نمیتوانیم همهچیز را با هم داشته باشیم و تصور کنیم بقیه عقبمانده هستند و نمیفهمند.
میشود یک رویداد کوچک و جمعوجور برگزار کرد و ادعا هم نداشت و منشأ اثر و تأثیر بود. یک نگاهی بیندازیم به شهرستانها و ببینیم چه خبر است و بچههای شهرستانی چهکار میکنند.
دلیل عمده شرکت کردنداکثر این شرکت ها فساد پشت سر ان است.مشخص است هدف این شرکت ها از حضور در این نمایشگاه های فرعی و اصلی بازاریابی و فروش نیست.هدف اصلی اعلام هزینه های بالا برای کاهش میزان مالیات و دید و بازدیدهای فاسد محور در این نمایشگاه ها است.