پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا غرفههای صندوقهای جسور خالی بود؟
مینا والی / دقیقا دو هفته پیش سازمان بورس مراسمی برگزار کرد و به پنج صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر موافقت اصولی داد. فیناستارز اولین حضور این صندوقها در یک نمایشگاه بود و زود است از روی این حضور مایوسکننده قضاوت کرد! ولی گاهی وقتها وقتی خشت اول کج گذاشته میشود تا ثریا دیوار کج میرود. شاید بورس با برگزاری رویداد فیناستارز قصد داشت خیلی غیررسمی از این که «صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه» زیر نظر بورس هستند رونمایی کند اما غرفههای خالی این صندوقها را چگونه باید تحلیل کرد؟ شاید زمان نداشتهاند و شاید احساس کردند این رویداد جایی نیست که باید به دنبال ایده و استارتآپ بگردند! این صندوقها از نظر مالکیت معمولا ساختار تو در تو و پیچیدهای دارند و نمیتوان به راحتی متوجه شد چه کسی پشت آن قرار دارد اما در نهایت وقتی سرنخها را که میگیری بالاخره یک جایی به چند بانک میرسی. فطانت رئیس سازمان بورس دو هفته پیش گفته بود: «اگر سیستم بانکی قرار باشد این شرکتهای جوان را تامین مالی کند، اولین چیزی که از آنها میخواهد وثیقه است و این موضوع برای این شرکتها با ریسک همراه است. علاوه بر این آنها وثیقهای ندارند که ارائه دهند و در نتیجه امکان دارد ایدهشان به انجام نرسد.» بنابراین صندوقهای جسور برای این خلق شدند که این ایدهها را به سرانجام برسانند. اما سوال اینجاست که این صندوقها چقدر جسور هستند؟ تا امروز که این صندوقها در ایران به صورت غیررسمی فعالیت میکردند چه دستاوردی داشتند؟ آیا باید به نقش مثبت آنها در آینده امیدوار بود؟ آیا این روشی است که برای ایران جواب میدهد؟ صندوقها تا امروز داستانهای موفقیتی را ذکر میکنند که پیش از ورود غیررسمی آنها شکل گرفتند! برخی از این صندوقها در زمان درست خودشان را شریک برخی کسبوکارهای درست کردند و البته هنوز هم نمیتوان آنها را کسبوکارهای موفق خواند؟ ممکن است یک شرکت معروف و شناخته شده باشد اما موفق نباشد! دقت کنیم که گاهی وقتها ما شرکت معروف و موفق را یکی میبینیم. با توجه به این که بیشتر این صندوقها قرار است در حوزه فناوری فعالیت کنند، بد نیست به تجربههای موفق واقعی نگاه کنیم. با نگاهی به تجربههای موفق میبینیم که شرکتهای موفق نه از درون دانشگاه یا صندوقها و مراکز رشد و پارکهای فناوری بلکه از درون شرکتها بیرون آمدهاند. به طور کلی این شرکتها هستند که شرکت به دنیا میآورند. ممکن است ایرادگیرها ایراد بگیرند که سیلیکونولی از دل دانشگاه استنفورد بیرون آمده است. پاسخ این است که رها کنیم سیلیکونولی را و رها کنیم این واژههای انگلیسی گمراهکننده را. صندوقها اگر چیزی در چنته داشته باشند شاید بتوانند کاری کنند وگرنه صرفا شوآفی بیش نخواهند بود. شرکتهای موفق فناوری در ایران با گرفتن وامهای کمرشکن بانکی و سروکله زدن با نهادهایی مثل مالیات و بیمه و تعامل با انواع بخشهای نظارتی رشد کردند و جالب اینجاست اینها زمانی شکل گرفتند که هیچ کسی نمیخواست از رشد آنها حمایت کند. تصور نکنیم که اگر به کلام گفتیم که میخواهیم حمایت کنیم خروجی آن هم خوب خواهد بود.
البته گفتم که از روی غرفههای خالی آن هم یک هفته بعد از گرفتن موافقت اصولی زود است برای قضاوت و امیدواریم که اشتباه قضاوت کرده باشیم!
منبع: هفتهنامه شنبه
سلام
این مقاله عالی بود و دقیقن حرف دل رو زد. هیچ کدوم از این استارت اپ ویکندها و صندوق ها خروجی درستی نداشتند و فقط نمایش بوده و بس
طبق معمول شعار برای هیچ و استفاده از رانت ها از این مجوزها
سپاس از نویسنده