پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آموزش و فرهنگسازی؛ حلقه مفقوده در تجارت و دولت الکترونیک افغانستان
افغانستان نمیتواند در عرصه تجارت و دولت الکترونیک، موفق عمل کند مگر آنکه در حوزه آموزش آن هم از طریق مدارس ابتدایی برنامه مشخصی داشته باشد.
غلامرضا خرمی دانشجوی نمونه مهاجر افغانستانی و عضو انجمن علمی تجارت الکترونیکی ایران، طی یادداشتی اختصاصی به موضوع اهمیت آموزش و فرهنگسازی در تجارت و دولت الکترونیکی در افغانستان پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: «همه دانشمندان و محققین آگاه هستند که هر ارتباط و هر وسیله جدیدی در کشور نیازمند رشد و توسعه است و آموزش و فرهنگسازی از جایگاه مهمی برخوردار است.»
اما توجه به این نکته که باید آموزش را از سطوح پایین برای دستیابی به این موفقیت آغاز کرد را نباید نادیده گرفت؛ نظیر کشورهای توسعهیافته که برای رسیدن به امور بلندمدت توسعه از آموزش برای سنین پایین شروع میکنند. ما نمیتوانیم در افغانستان بدون در نظر گرفتن کیفیت زندگی مردم که شاخصهای جهانی خود را دارد، به سراغ دغدغههای فرهنگی برویم.
.
گام نخست
لذا در گام نخست ما اول باید الزامات زندگی دیجیتالی را اندازه بگیریم و بعد سطح سواد رسانهای را بالا ببریم؛ این شاخصها که توسط سازمان ملل متحد تنظیم و ارائه میشوند، دارای 3 فاکتور امید به زندگی، استاندارد زندگی مناسب و دانایی تشکیل شده است.
در این بین باید به نقش مؤثر آموزش بهعنوان بارزترین مقوله در افغانستان با توجه به شاخص سوم اشاره کرد. لذا سعی بر آن است با توجه به جایگاه آموزش (کسب دانایی) متناسب با فاکتور و سپس به مباحث فرهنگی پرداخته شود.
.
عوامل مؤثر در عدم پذیرش بانکداری الکترونیک
بر اساس تحقیقاتی که در جامعه صورت گرفته است، عوامل مؤثر در عدم پذیرش تجارت الکترونیکی و بانکداری الکترونیک در افغانستان به سه عامل عمده تقسیم شده است:
- عدم اعتماد مردم نسبت به بانکداری شفاف در افغانستان
- عوامل معیشتی و آموزشی– فرهنگی
- عدم اعتماد مردم نسبت به سیستم بانکداری در افغانستان
.
مفهوم اعتماد در سیستم بانکداری سنتی افغانستان به دلیل بیثباتی این کشور در 30 سال گذشته بسیار تیرهوتار بوده و بهطور مداوم نگرانیهایی در مورد فساد مالی و امنیت در این سیستم وجود دارد. بر همین اساس تجار بهعنوان جریان اصلی تجارت و کسبوکارهای بزرگ به دلیل عدم امنیت و سوءاستفادههای احتمالی از منابع مالی خود، از سیستم بانکی استفاده نمیکنند و همین امر باعث نادیده گرفتن تجارت الکترونیک شده است.
اما ناگفته نماند خوشبختانه در افغانستان همه بانکهای خصوصی و دولتی امروزه خدمات بانکداری الکترونیکی را ارائه میدهند و روزبهروز هم درحالتوسعه آن هستند و شما اگر امروز یک حساب بانکی داشته باشید بهراحتی امکان انتقال وجه بهصورت اینترنتی از هرکجای جهان را دارید.
.
عوامل معیشتی و فرهنگی – آموزشی
افغانستان را باید در مباحث آموزشی به 2 گروه تقسیم کرد:
- گروهی که هنوز آموزشهای ابتدایی و اولیه را فرا نگرفتهاند (بحران بیسوادی)
- دستهای که آموزشهای ابتدایی و اولیه را فرا گرفته و منتظر فراگیری عرصههای علوم الکترونیکی هستند. (بیسوادی مدرن)
اما متأسفانه تعداد گروه اول به واسطه بحرانهای امنیتی بسیار بیشتر از دسته دوم است، لذا در جامعه افغانستان باید امکانات را برای هر 2 دسته را آماده کند.
دولت در بحث آموزش عمومی گامهای ارزندهای را برداشته اما باید گفت، متأسفانه دولت دسترسی به تمام امکانات آموزشی را به لحاظ نبود امنیت کافی در افغانستان و نابودی زیرساختها در اختیار ندارد.
رشد سریع تلویزیون و رسانههای جمعی و دسترسی همگان به آن فرصت خوبی را برای دولت فراهم کرده تا با ایجاد شبکههای آموزشی دولتی با چارچوب درست و مطابق با فرهنگ کهن کشور و در راستای ترویج و آشنایی مردم با خدمات نوین الکترونیکی که نیاز امروز کشور است، برای سوادآموزی با محوریت آموزش از راه دور و فرهنگسازی اقدام کند. همچنین دولت میتواند در راستای کاهش تعدد شبکههای داخلی که وابسته به افراد سیاسی بوده و برای ترویج فرهنگ برهنگی و دموکراسی غلط غربی و نه آموزش به وجود آمدهاند، اقدام کند.
مردم افغانستان با توجه به جنگهای به وقوع پیوسته در این کشور، مهاجرتهای وسیعی به کشورهای اروپایی، آمریکایی و حتی استرالیا و … غیره داشتهاند و این موج وسیع مهاجرتها به کشورهای مختلف باعث شده که آهنگ پذیرش تکنولوژیهایی از این قبیل برای این دسته از مردم با توجه به فرهنگ آن مناطق و متناسب با شرایط، غالباً خود به خودی اتفاق افتاده و بیفتد.
اما مردمی که در داخل افغانستان ساکن بوده و هستند با توجه به بحران، هنوز آگاهی چندانی از این تکنولوژیها ندارند و باید در این زمینه بسیج آموزشی و فرهنگی صورت گیرد.
خوشبختانه در برنامه اخیر وزارت آموزشوپرورش این گام برداشته شده و با توجه به موج گستره بیسوادی در افغانستان به علت جنگهای طولانیمدت و نبود امکانات آموزشی، در ابتدا باید به مسائل آموزشی در راستای توسعه فرهنگ پرداخته شود و برای ریشهکن کردن موج گسترده بیسوادی در ابتدا باید به دسته اول آموزشهای ابتدایی داده شود.
.
علم محوری، رکن اصلی توسعه فرهنگی یک کشور
معتقدیم و باور داریم که علم محوری رکن اصلی توسعه فرهنگی در کشور محسوب شده و باعث فرهنگسازی میشود.
افغانستان بهعنوان کشوری که دارای 5 هزار سال سابقه فرهنگی است، ظرفیتهای بزرگی را برای توسعه فرهنگی و فرهنگسازی داشته و دارد. علاوه بر این کشوری است که 99 درصد جمعیت آن را مردم مسلمان تشکیل میدهد و قشری جوان را در خود میپروراند.
این خود امری مهم است چراکه قشر جوان خود نویدی است برای آموزش و پذیرش سریع؛ قشری که میتواند بهسادگی آموزشها را با توجه به جایگاه آن در جامعه و پیشرفت درک کرده و به سادگی آموزش را برای فرآیند توسعه فرهنگی صورت داد.
سابقه تمدنی افغانستان و ادبیات، فرهنگ دینی آن، معطوف به طرح پدیده علم محوری، بهعنوان یک ارزش قطعی و بیبدیل و تعیین کننده است. همانطور که در قرآن کریم گفته شده است: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ».
با توجه به جنگهای فراوان داخلی و خارجی در افغانستان، تنها راه پیشرفت و توسعه همهجانبه بها دادن به دانش و ارج نهادن به سرمایههای علمی کشور است.
در حال حاضر نظام آموزشی افغانستان نسبتاً از رشد، توسعه و پیشرفت مطلوبی برخوردار بوده است؛ خوشحال هستیم که از سوی سازمان ملل متحد این نظام آموزشی در جایگاه نخست کشورهای جنوب آسیا به لحاظ بیشترین توسعه انسانی (که یکی از شاخصههای آن کیفیت نظام آموزشی است) در بین کشورهایی مانند هند و پاکستان و…قرار داریم و دارای بیشترین توسعه است.
نظام آموزشی کشور اعم از (مراکز دولتی و حوزههای علمیه) چیزی حدود 11 میلیون نفر را در خود جای داده است و به پرورش و تربیت آنان مشغول است.
اگر سرمایهگذاریها و هزینههای مالی به بار نشسته و تعداد قابلتوجهی از این افراد به مدارج و مدارک علمی نائل شوند و یک نظریهپرداز بزرگ در حوزههای مختلف شوند، در این صورت به جرئت میتوان گفت که این تلاش و سرمایهگذاری به بار نشسته و نظام آموزشی دستمزد خود را گرفته است.
.
توسعه فرهنگی در گروی بروز خلاقیت
نتیجه اینکه تحقق توسعه فرهنگی در گرو ظهور و بروز خلاقیت است و خود این پدیده مولود علم باوری و بسط آن به جامعه است.
هیچ راه آسانتری بهمنظور غلبه کردن بر میزان بیشمار بیسوادی در افغانستان وجود ندارد که به گمان غالب این آمار 60 درصد در سطح کشور تخمین زده میشود.
بدون در نظر داشت اتخاذ هرگونه شیوه، یقیناً سالها نیاز است تا به میزان سوادآموزی قابلقبول در اقتصادهای پیشرفته در این کشور دست یابیم؛ ولی ارتباطات بین اشتغال، رشد اقتصادی، رفاه و سواد بسیار واضح است و افغانستان تا زمانی که پیشرفتهای چشمگیری در راستای بالا بردن میزان سوادآموزی نداشته باشد، اقتصاد ثابت نخواهد داشت.
اکنون که زیربنا و کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به بیشتر از 88 درصد جمعیت کشور قابلدسترس است باید دولت با ترویج آموزش از راه دور کمی بر وسعت آموزشی بیفزاید و آن را با کمک بخش خصوصی که نقش عمدهای در پیشرفت کشور داشته، بردارد.
در بسیاری از بازارهای در حال ظهور بهطور مثال در کشور مصر، چالشهای آموزش از طریق تأمین دسترسی کودکان در سن مدرسه به فراگیری از فاصله دور بهصورت اجباری مورد رسیدگی قرار میگیرد. چیز عجیب تکنولوژی آن است که حتی کوچکترین کودک توانایی قابلملاحظهای در خصوص پذیرش سریع تکنولوژیهای جدید را دارد تا اندازهای که آنها میتوانند بهتر از معلمان و والدینشان به آموزش بپردازند.
آموزش و فرهنگسازی باعث مشارکت در نیروی کاری، روند دموکراتیک جامعه و تقویت ساختار اجتماعی و امنیت میشود.
بنابراین افغانستان نمیتواند در عرصه تجارت و دولت الکترونیک موفقانه عمل کند، مگر آنکه در حوزه آموزش آن هم از طریق آموزش در مدارس ابتدایی برنامه مشخص داشته باشد و این برنامه را با توجه به تجربیات کشورهای پیشرفته به چرخه عمل خود وارد کند. همزمان نیز فرهنگسازی که شاکله درست و مفید استفاده از ابزارهای الکترونیکی است و بدون آن نمیتوان از هر ابزار جدیدی به نحو مطلوب استفاده کرد و از قابلیتهای مثبت آن بهره جست را در برنامه مشخص وزارت آموزش و پرورش قرار دهد.
منبع: فارس