راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

بیلی آیلیش؛ برنده جایزه نوآوری وال‌استریت در بخش موسیقی

از «Ocean Eyes» تا رکوردشکنی «Birds of a Feather» در اسپاتیفای، مسیر بیلی آیلیش مسیری بوده میان تاریکی، اعتراف و صداقت بی‌پرده. همین امضای شخصی است که او را در ۲۳سالگی به یکی از هفت برنده «جایزه نوآوران وال‌استریت» در سال ۲۰۲۵ در بخش موسیقی تبدیل کرده است؛ هنرمندی که هم‌زمان درباره افسردگی، شهرت، بدن، مد و محیط‌زیست حرف می‌زند و همچنان صدایش شبیه یک اتاق‌خواب کم‌نور باقی مانده است. در ادامه، گفت‌وگوی ضمیمه مجله وال‌استریت را با او می‌خوانید.

در فوریه ۲۰۲۳، بیلی آیلیش به همراه فینیاس، برادر و اصلی‌ترین همکارش، در استودیوی خانگی او کار روی یک آهنگ جدید را آغاز کردند. یکی از پارادوکس‌های ترانه‌نویسی این است که ساختن چیزی که «بی‌زحمت و ساده» به نظر برسد، می‌تواند به شکل دیوانه‌واری سخت باشد. آن دو برای یازده ماه با این ترک کلنجار رفتند؛ کوروس را بارها بازنویسی کردند و تلاش می‌کردند جمله‌ «تا روزی که بمیرم عاشقت می‌مانم» را طوری در آهنگ بگنجانند که کلیشه‌ای و سطحی به نظر نرسد.

وقتی سرانجام آهنگ Birds of a Feather تمام شد، آیلیش مطمئن نبود که اصلاً بخواهد آن را منتشر کند. او به‌خاطر آهنگ‌های غمگین و کم‌نورش شناخته می‌شود، اما این یکی تقریباً شاد بود؛ با سینتی‌سایزرهای پُر و تُرد و وعده‌های عشق ابدی. او می‌گوید: «چند بار گفتم باید اینو حذف کنیم.»

او در سوئیت یک هتل در طبقه هفتم، رو به خیابان برادوی در Upper West Side منهتن نشسته است؛ چهارزانو روی کاناپه، کمی به جلو خم شده و یک بالشت سبز را در بغل گرفته و می‌گوید: «حتی وقتی کل آلبوم را برای لیبل پخش کردم، گفتم: بچه‌ها، این یکی یه‌خورده احمقانه‌ است.»

بیش از ۱۶ ماه بعد، Birds of a Feather هنوز در تاپ ۱۰ جهانی اسپاتیفای است؛ بالاتر از آهنگ‌های جدید سابرینا کارپنتر و جاستین بیبر. طبق داده‌های Chartmetric، این آهنگ در ۴۸۱ روز از مرز ۳ میلیارد استریم عبور کرد؛ سریع‌تر از هر آهنگ دیگری در تاریخ پلتفرم. رتبه دوم، یعنی As It Was از هری استایلز، نزدیک ۲۰۰ روز بیشتر طول کشید تا به همین عدد برسد.

در ۲۳سالگی، آیلیش تا امروز ۴۴ آهنگ در چارت هات ۱۰۰، ۹ جایزه گرمی و دو اسکار به دست آورده است. آخرین آلبوم او، Hit Me Hard and Soft، پنجمین آلبوم محبوب سال گذشته در آمریکا بود و طبق داده‌های Luminate بیش از ۲.۲ میلیارد استریم کسب کرد.

پس از آلبوم، او تور خود را برگزار کرد؛ توری که طی ۹ ماه گذشته بیش از ۳۸۳ هزار بلیت فروخت و ۵۵ میلیون دلار درآمد داشت (طبق Pollstar).

آیلیش همه این موفقیت‌ها را در حالی به دست آورده که اصلاً اهل ساختن پاپ‌های شاد و بی‌دغدغه نیست؛ و خیلی‌ها در صنعت موسیقی باور نداشتند که رویکرد تیره و احساسی او بتواند برای مخاطب عام جذاب باشد.
او می‌گوید: «خیلی خنده‌داره که به تمام اون انتقادهایی فکر می‌کنم که می‌گفتن آهنگ‌ها خیلی غمگینن. خیلی از آدم‌ها و شرکت‌ها می‌خواستن ما آهنگ‌های شادتر بسازیم.»

حتی هنگام نوشتن Birds of a Feather هم مطمئن شد که «یه چیز تاریک» اضافه کند تا آهنگ فقط «رنگین‌کمان و لبخند» نباشد. «نوشتیم درباره این ایده که: تو به‌زودی می‌میری، پس بیاین اینو تا وقتی هستیم ادامه بدیم.»

در مکالمه، آیلیش راحت، ریلکس و با چشمانی درخشان است؛ و وقتی هیجان‌زده می‌شود، عادت دارد جمله‌ها را با«Hell, yeah» آره، لعنتی تمام کند. او کتانی‌های مشکی کانورس، شلوار ارتشی سبز و یک تی‌شرت از گروه سینث‌پاپ دهه ۸۰ به تن دارد…

بیلی آیلیش هنگام صحبت درباره محیط‌زیست، به‌طور خاص پرانرژی و سرزنده می‌شود. او بدون حتی یک مکث، نزدیک به هشت دقیقه درباره پایداری به‌عنوان یک پروژه شخصی حرف می‌زند و تک‌تک راه‌هایی را که تلاش می‌کند در همه جنبه‌های کارش دوستدار محیط‌زیست باشد، فهرست می‌کند.

او با همان انرژیِ «آره لعنتی!» درباره همکاری جدیدش با جیمز کامرون؛ یک کنسرت سه‌بعدی نیز صحبت می‌کند.و به‌عنوان یک هنرمند، خوشحال است که حتی در ۱۶سالگی، زمانی که تازه کارش را شروع کرده بود، هیچ‌وقت تحت فشار قرار نگرفت تا آهنگ‌هایش را «شادتر» کند.

آیلیش می‌گوید: «اگه اون کار رو می‌کردیم، اصلاً واقعی نمی‌شد. واقعاً به خودِ نوجوانم افتخار می‌کنم که در برابر چنین چیزهایی ایستادگی کرد.»

آیلیش در اتاق دوران کودکی‌اش با برادرش ضبط می‌کرد؛ اتاقی که در فیلم Billie Eilish: The World’s a Little Blurry مستند سال ۲۰۲۱ به کارگردانی آر. جی. کاتلر؛ دیده شد. وقتی ناامید می‌شود، روی کاناپه ولو می‌شود و درحالی‌که در میکروفن می‌خواند، برادرش پشت لپ‌تاپش خم شده است.

فینیاس آرام می‌گوید: «بعضی‌ها با من موافقن که تو خیلی خوبی.»

خواهرش مات و یخ‌زده به او خیره می‌شود. در یک جلسه دیگر که چند دقیقه بعد ضبط شد، فینیاس مسیر متفاوتی را امتحان می‌کند: «من فقط سعی می‌کنم بهترین آهنگی که تا حالا نوشتیم رو بنویسم.»

آیلیش اعتراض می‌کند: «این احمقانه است.»

ناامنی بین هنرمندان؛ یا بین مابقی آدم‌ها چیز غیرعادی نیست؛ اما ستاره‌ها به‌ندرت این ناامنی‌ها را با چنین شفافیتی مثل آیلیش به دنیا نشان می‌دهند. او بااحساساتی که مثل یک شیر آتش‌نشانی در وسط تابستان فوران می‌کند، بسیار باز و صریح است. در عین‌حال، اصلاً علاقه‌ای ندارد جملات انگیزشیِ مثبت‌نمایی بگوید که بعضی سلبریتی‌ها برای مقاصد حساب‌شده از آن‌ها استفاده می‌کنند، انگار که خود آسیب‌پذیری یک فرصت بازاریابی است. او می‌گوید: «نوشتن آهنگ‌هایی که بیانگر احساسات واقعی‌ام هستند، کاریه که انجام می‌دم.»

آیلیش قبلاً درباره سندروم تورت خود صحبت کرده، درباره مبارزه‌اش با افسردگی و خودآسیبی، و درباره احساس تنهایی در سفرها.
در بخشی از مستند The World’s a Little Blurry، درست قبل از اجرای کوآچلا، آیلیش روی شانه جاستین بیبر زار می‌زند؛ جایی که او به‌شدت عاشق بود و مادرش در صحنه حضور داشت.

تصور کنید یک ستاره در اوج صنعت پاپ چنین حرف‌هایی رو درباره خودش بزند؛ مخصوصاً جلوی دوربین و اجازه بدهد این‌ها ثبت شوند.»

آیلیش می‌گوید از وقتی یادش می‌آید «تا حدی شفاف و قابل‌خواندن برای دیگران» بوده است.«

او می‌گوید: «با دوستان و خانواده و آدم‌هایی که می‌بینم، دوست دارم درباره هر چیز کوچکی از زندگی‌شون بدونم. این چیزی‌یه که من می‌خوام. این چیزی‌یه که مشتاقشم.»


از اتاق‌خواب تا صدر چارت موسیقی


این رویکرد عاطفی و پایان‌باز، در سراسر آثار او هم دیده می‌شود. برخی از آهنگ‌هایش وصله‌هایی از اعترافات یک‌طرفه عاشقانه‌اند.

«تو از من می‌خوای بس کنم / اما هیچ‌وقت نمی‌ذاری ترکت کنم.»

در صفحه‌اش همیشه به‌روزرسانی‌هایی درباره قساوت صنعت مد منتشر می‌کند، بیلی می‌گوید: «آدما می‌گن وقتی لاغر شدم خوشحال شدم، اما من فقط از ظاهرش خوشم اومد.»

او همچنین حاضر نیست بخش‌های اصلی آهنگ‌هایش را تغییر بدهد: «هفته پیش فهمیدم وقتی داستانی رو تعریف می‌کنم، باعث دلسوزی می‌شم. و وقتی داستان رو دوباره تعریف می‌کنم، اوضاع رو حتی بدتر جلوه می‌دم.»

موسیقی او طوری به‌نظر می‌رسد که انگار در اتاق‌خواب نوشته شده؛ تاریک، صادق و آسیب‌پذیر. ساومنخا کریشنا، طرفداری که بیش از ۸ سال پیش بخش مربوط به بیلی در ردیت را ساخته، می‌گوید: «او تلاش نمی‌کنه که شبیه بقیه باشه.»

وقتی آیلیش در سال ۲۰۱۵ با تک‌آهنگ Ocean Eyes مشهور شد، یک پیشنهاد موسیقایی بی‌نظیر ارائه داد:
بر اساس کلاسیک‌های بیتلز بزرگ شده بود، فرانک سیناترا را هم‌چنان شریک رؤیای همکاری می‌دانست و عاشق آوازهای بلندپروازانه و نمایشی بود. اما در نوجوانی و در اواسط دهه ۲۰۱۰، به رپ سرکش و پرهیاهوی SoundCloud نیز دلبسته شده بود؛ سبکی که ستاره‌هایی مانند XXXTentacion و لیل اوزی ورت را مشهور کرد.

این سبک خطوطی را می‌پسندید که همچون آجر به‌صورتت کوبیده می‌شد؛ موسیقی آشفته و خشن که باعث می‌شد طرفداران موسیقی ایندی دچار حمله عصبی شوند!

آیلیش می‌توانست از هر دو دنیا الهام بگیرد، اما این‌ها در اولین آلبوم او When We All Fall Asleep, Where Do We Go? با هم برخورد کردند: بالش‌های نرم و آوای آرامش‌بخش در مقابل ضربه‌های خشن خواننده؛ ترانه‌سراها و سینتی‌سایزرهای آسیب‌زننده. آهنگ «Bad Guy» با سینت‌های خشن و خط باس پرقدرت، به شماره ۱ چارت هات ۱۰۰ رسید.

در آلبوم‌های بعدی، او استایل‌های جدیدی را تجربه کرد؛ جهش‌های اوج‌گیرنده صدایی در Happier Than Ever و حرکت به‌سمت موسیقی دنس در Hit Me Hard and Soft. سینتی‌سایزر در «Chihiro» به سمت سبک خلسه‌آور ترنس می‌رود. «آره لعنتی؟» می‌گوید.


تور سبز بیلی آیلیش علیه اسراف صنعت مُد


آیلیش لحظه‌ای را به یاد می‌آورد که فهمید بسیاری از برندهای مد به اثرات زیست‌محیطی کارهایشان توجه نمی‌کنند.
او با عصبانیت دست‌هایش را بالا می‌برد، انگار که تازه این موضوع را کشف کرده است: «این یکی از اسراف‌کارترین چیزهای دنیاست.» وقتی درباره ترویج پایداری صحبت می‌کند، سرعت صحبتش بالا می‌رود و نکاتش را تکرار می‌کند. می‌گوید که هدفش این است که مردم را متقاعد کند یک وعده غذای گیاهی در روز بخورند.

می‌گوید: «نمی‌تونم بگم در کل مزایایش از گوشت بیشتره، اما می‌تونم بگم یکی از بهترین کارهایی که می‌تونید برای زمین انجام بدید، خوردن تنها یک وعده غذای گیاهی در روزه.» مکث می‌کند. «برام مهمه. فقط یکی در روز.»

او هر جزئی از تورش را زیر ذره‌بین می‌گذارد تا راهی برای سازگارتر شدن با محیط پیدا کند. یک مشاور پذیرایی، غذاهای کاملاً گیاهی برای تیم تدارک می‌بیند. همچنین بطری‌های زیست‌تخریب‌پذیر برای کنسرت‌ها تهیه‌شده و طرفداران را تشویق می‌کنند بطری‌های خود را بیاورند. در برخی شهرها سالن‌های اجرا درخواست او را برای سرو «غذای کاملاً گیاهی» پذیرفته‌اند.

او می‌گوید: «می‌توانید دقیقاً همان چیزهایی را داشته باشید؛ با مواد پایدار ساخته شده؛ و مردم اصلاً متوجه تفاوت نمی‌شوند. مهم‌ترین چیزی که یاد گرفتم این هست که شرکت‌های زیادی وجود دارند که می‌خواهند با من همکاری کنند و محصولات مرسوم من را تولید کنند، اما تقریباً هیچ‌کدام نمی‌خواهند از مواد پایدار استفاده کنند. این موضوع به‌نظرم احمقانه‌ است.»

لباس‌ها و اکسسوری‌هایی که او در کنسرت‌ها می‌پوشد اغلب از برندهایی هستند که به پایداری شهرت دارند؛ برندهایی چونUGG، Pangaia، Stella McCartney و دیگران. او می‌گوید: «فوق‌العاده بود که این تلاقی موسیقی و مد، ما رو کنار هم قرار داد.»

وقتی از یکی از خوانندگان پرسیدند آیا او هم مثل آیلیش درگیر موضوعات محیط‌زیستی است، ایرل پاسخ داد:
«مگه کسی هست که درگیر نباشه؟»

باوجود تمایل بیلی به رقص‌های پرانرژی و آهنگ‌های کلاسیک، او در اجراهایش حالتی فورانی و بی‌پروا دارد.

آیلیش از سپتامبر ۲۰۲۴ در حال اجرای تور Hit Me Hard and Soft است. یکی از اجراهایش در منچستر، انگلیس، در ماه جولای بود. فردی در جایگاه تماشاگران یک تابلو بزرگ بالا گرفته بود: «یه جا پیدا کنید که بیلی اونجا باشه، چون انگار هرجا هست، می‌دوه و با همه شوخی می‌کنه.» آیلیش می‌گوید: «بهترین لحظه‌های زندگیم بود.»

البته مادرش همیشه به تماشای اجرا نمی‌آید، چون «خیلی مضطرب» می‌شود وقتی بیلی را می‌بیند که بدون وقفه از یک گوشه صحنه به گوشه دیگر می‌دود. به‌همین دلیل برخی از خوانندگان دیگر هم تورهای سه‌بعدی ساخته‌اند U2، کیتی پری، بیبر اما کامرون در کار با آن‌ها و در ادامه پروژه‌های Avatar اعتبار زیادی در استفاده از این فناوری دارد.

آیلیش توسط کارگردان مستند؛ مادرش مگی برد به کامرون معرفی شد. برد به‌کامرون گفت که دخترش درباره ساخت فیلم‌های سه‌بعدی فکر می‌کند؛ زیرا متوجه شده در فیلم‌های کنسرت، ایرادها بیش از حد بزرگ‌تر به‌نظر می‌رسند. کامرون ایده‌ای برای حل این مشکل داشت.

برای آیلیش، اجراهای سه‌بعدی فرصتی است تا اجراهایش را به بخش بیشتری از طرفدارانش نشان دهد؛ روی پرده بزرگ، نه فقط در ویدئوهای کوچک تیک‌تاک بعد از کنسرت. مستند کاتلر که بخش‌هایی از اجراها را نشان می‌دهد، بیشتر روی صحنه قبل و بعد از اجرا تمرکز دارد تا خودِ اجرا. آیلیش می‌گوید: «اگه کاری کنی مثل یه وسیله پرنده باشه و دورم فیلم بگیره، نمی‌تونم اون تجربه واقعی رو داشته باشم. ولی داشتن نسخه سه‌بعدی می‌تونه کمک کنه.»

او نیز مثل همیشه درباره چالش‌های زندگی روی تور صریح است. در زمانی که نوجوانان در حال یادگیری اجتماعی شدن و ساختن دوستی‌های جدید هستند، او همچنان درحال رشد است. به گروهی از دانشجویان دانشگاه چَپمَن در سال ۲۰۲۴ گفت:«من تقریباً هفت سال اول دوران هنرستانم رو در اتاق‌های هتل گذروندم. سال‌ها بود که هیچ دوستی نداشتم.»

اما این بار او تجربه تور را مانند کنار آمدن با تعطیلات تابستانی با بهترین دوستانش مقایسه می‌کند. او دوستان کودکی‌اش را با خود می‌برد؛ خواهران آلیسون و جین هورن، همراه با تفریحاتی که برایشان ترتیب داده است. دو عضو جدید گروه تور هم «بهترین آدم‌هایی شدن که تا حالا باهاشون کار کردم.»

کمک می‌کند که آیلیش ظاهراً برنامه تورش را با قوانین جدیدی اصلاح کرده است: «من بیشتر از سه هفته پشت‌سرهم تور نمی‌ذارم. در خانه زمان می‌گذرانم، حتی اگر فقط یک هفته باشد. و کنسرت‌های بی‌هدف برگزار نمی‌کنم.»

او با خوشحالی می‌گوید: «زمان بیشتری می‌بره، و پول کمتری درمیاری؛ اما برای من، واقعاً جادوییه.»

منبع WSJ Innovators Awards
نویسنده همکار الیاس لایت
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.