پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نشست اتاق تهران: بررسی فرصتها و چالشهای ایران در زنجیره ارزش جهانی هوش مصنوعی
در نشست «هوش مصنوعی؛ شتابدهی اقتصاد دیجیتال» مطرح شد
در نخستین نشست از سلسله نشستهای اقتصاد دیجیتال مرکزنوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران که به موضوع «هوش مصنوعی؛ شتابدهی اقتصاد دیجیتال» اختصاص داشت، جمعی از مدیران و متخصصان اکوسیستم نوآوری هشدار دادند که حضور فعال در اقتصاد مبتنی برAI نیازمند سرمایهگذاری جدی، رفع موانع ساختاری و تعریف نقش واقعبینانه برای ایران در زنجیره ارزش جهانی است. سخنرانان با تأکید بر ظرفیت عظیم این فناوری در افزایش بهرهوری صنایع، خواستار برنامهریزی فوری برای جلوگیری ازعقبماندگی کشور شدند.
به گزارش اتاق بازرگانی تهران، نخستین نشست از سلسله نشستهای اقتصاد دیجیتال با عنوان «هوش مصنوعی؛ شتابدهی اقتصاد دیجیتال» با حضور جمعی از مدیران، صاحبان کسبوکار و فعالان فناوری در اتاق بازرگانی تهران برگزار شد. این نشست به همت مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران و با مشارکت مجموعه دنیای اقتصاد برگزار شد و طی آن، شماری از صاحبنظران حوزه هوش مصنوعی به تحلیل ابعاد این فناوری و جایگاه آن در اقتصاد و صنایع کشور پرداختند.
سحر بنکدارپور، رئیس مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران، در ابتدای این نشست با تأکید بر ضرورت شکلگیری نگاه مشترک میان دولت و بخشخصوصی گفت: «در این نشستها سعی داریم نگاهی جامع به نقش بخشخصوصی در حوزههای مرتبط با تحول دیجیتال داشته باشیم و مشخص کنیم دولت در این مسیر چه وظایفی برعهده دارد و در کدام نقاط باید نقشآفرینی یا عقبنشینی مؤثر داشته باشد.»
او افزود: «هدف ما از برگزاری این جلسات هماندیشی آن است که بتوانیم مجموعهای از راهکارها و پیشنهادهای عملی را برای تبیین واقعیتها و خروج از وضعیت کنونی و اثرگذار ارائه کنیم.»
در ادامه این جلسه، مهدی چراخلو، مدیر ارشد فناوری یک استارتاپ نوپا در حوزه AI به نام «یار» گزارشی درباره روندها، فرصتها و کاربردهای هوش مصنوعی در اقتصاد دیجیتال ارائه کرد.
چراخلو با اشاره به آغاز تحقیقات هوش مصنوعی از سال ۱۹۵۶ و نقش پیشگامانی همچون مککالاک، گفت: «بسیاری از چهرههایی که مفاهیم اولیه نورونهای مصنوعی و شبکههای عصبی را بنا گذاشتند، ریاضیدان، برنامهنویس و حتی متخصص کامپیوتر نبودند، اما متوجه شدند که میتوان با مدلسازی اجزایی از مغز، مسائل پیچیدهای را که الگوریتمهای سنتی قادر به حل آن نبودند، به شکل بهینهتری حل کرد.»
او با مرور تاریخچه فراز و فرودهای هوش مصنوعی افزود: «در این ۷۰ تا ۸۰ سال، هوش مصنوعی، دورههای اوج و رکود بسیاری داشته است. هر نسل جدید مدلهای ریاضی از شبکههای نسل دوم تا مدلهای امروزی مبتنیبر ترنسفورمرها، موج تازهای از پیشرفت به راه انداخته است.»
مدیر ارشد فناوری استارتاپ یار در ادامه با اشاره به محدودیتهای موجود در کشور گفت: «برای نقشآفرینی در هوش مصنوعی باید لایههای مختلفی از زنجیره ارزش فراهم باشد. یکی از این لایهها سختافزار و زیرساختهای میکروالکترونیک است؛ حوزهای که نهتنها ایران، بلکه حتی چین بهعنوان جدیترین رقیب آمریکا هنوز بهصورت جدی و کامل به آن دست پیدا نکرده و تنها در حال نزدیک شدن به آن است.»
چراخلو تأکید کرد که شرکتهای ایرانی باید با درک صحیح از توان داخلی، مشخص کنند در کدام بخش زنجیره ارزش امکان فعالیت واقعی دارند و کدام بخشها نیازمند همکاری، سرمایهگذاری یا زیرساخت متفاوت است.
او افزود: «ما بهعنوان یک شرکت کوچک که حدود هفت تا هشت ماه از آغاز فعالیتمان میگذرد، تلاش کردهایم از زاویه دید خود چالشها و فرصتها را مورد شناسایی قرار داده و سهمی هرچند کوچک در توسعه اکوسیستم AI در ایران داشته باشیم.»
فرصت واقعی در افزایش بهره وری صنایع سنتی نهفته است
در ادامه این جلسه و با شکلگیری یک پانل تخصصی با حضور فرزین فردیس، عضو هیئترئیسه اتاق تهران؛ محمدامیناللهداد، سرپرست مرکز پایش و فراداده؛ آرش عباسی، معاون سابق فناوریهای ملی هوش مصنوعی؛ کامران باقری، مدیرعامل اسمایلینو؛ روحالله هنرور، همبنیانگذار مرکز استراتژی و تحول هوش مصنوعی شریف و احمد عطارزاده، از فعالان حوزه استارتاپی، درباره مختصات بهرهگیری از هوش مصنوعی در صنایع ایران، چگونگی ارتقای کاربرد این ابزار در صنعت و تهدیدها و فرصتهای پیشرو به بحث و تبادل نظر پرداختند.
فرزین فردیس، عضو هیئترئیسه اتاق بازرگانی تهران، در سخنانی در جمع فعالان بخش خصوصی با اشاره به رشد بیسابقه ارزش شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی در جهان گفت: «این روزها ارزش برخی شرکتهای AI از ۵ تریلیون دلار عبور کرده و نسبت ارزش به سودآوری آنها در مقایسه با سایر صنایع بیسابقه است.»
او با بیان اینکه «ظرفیت خلق ثروت هوش مصنوعی چه از جنس کاهش هزینه و چه ایجاد ارزشافزوده جدید در صنایع به ظاهر دور از فناوری مثل معدن، کشاورزی و حملونقل بسیار بالاست» ادامه داد: «فرصت واقعی کشور در افزایش بهرهوری صنایع سنتی است. این حوزه جایی است که میتواند ثروت واقعی بسازد و هزینهها را کاهش دهد.»
عضو هیئترئیسه اتاق تهران با اشاره به مقاومت برخی صنایع سنتی در برابر پذیرش فناوریهای نو گفت: «بخشی از این مقاومت طبیعی است. صنعتی که ۲۰ سال با یک فناوری سروکار داشته، به دنبال تغییر سریع نخواهد رفت. اما بخش دیگری از این مقاومت، ناشی از توزیع رانت و تضاد منافعی است که ورود فناوری و شفافیت را برنمیتابد.»
او افزود: «در حوزههایی که رانتهای بزرگ جریان دارد، طبیعی است که برخی از بازیگران تمایلی به ورود فناوریهای دادهمحور ندارند. بنابراین اگر هدف این است که هوش مصنوعی وارد این حوزهها شود، باید بپذیریم که تضاد منافع وجود دارد و نباید انتظار پهن شدن فرش قرمز برای تحولات حوزه فناوری را در این صنایع داشت.»
او با بیان اینکه «حذف رانت و ایجاد زمین بازی عادلانه وظیفه سیاستگذار است» ادامه داد: «اتاق بازرگانی تهران نیز بهعنوان واسط میان دولت و بخش خصوصی، مسئولیت دارد این روند را تسهیل کرده و صنایع را به سمت درک پتانسیلهای این حوزه هدایت کند.»
فردیس در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نسبت دولت و بخشخصوصی با هوش مصنوعی گفت: «واقعیت این است که در نهاد دولت،بخشخصوصی و حتی آحاد جامعه، گویی نوعی بی خبری از تحولات شتابناک جهانی شاهده میشود. از طرفی، بنگاههای ما چنان درگیر مسائل روزمره از تأمین ارز تا قطعی برق و کمبود منابع هستند که پهنای باند ذهنی برای فکر کردن به آینده ندارند. بسیاری از مدیران حتی فرصت نمیکنند بپرسند هوش مصنوعی دقیقا چه کاربردی در صنعتشان دارد و چگونه میتواند ارزشآفرین باشد.»
او ادامه داد: «در سطح فردی نیز بسیاری از مردم بیشتر نگران نوسانات بازارهایی مثل رمزارز و طلا هستند تا اینکه وقت بگذارند و درباره تأثیرات فناوری بر زندگی خود کنکاش کنند.»
فردیس با اشاره به نقش اتاق تهران در کمک به صنایع برای شناخت فرصتها در حوزه هوش مصنوعی افزود: «یکی از وظایف ما این است که پتانسیلها را نشان دهیم و اجازه ندهیم صنایع درست در لحظهای پیش از رسیدن به گنج عقبنشینی کنند. هوش مصنوعی، گنجهای ارزشمندی برای صنایع سنتی دارد، اما نهادینه شدن آن در صنعت، نیازمند صبر و درک متقابل است.»
عضو هیئترئیسه اتاق تهران تأکید کرد: «تا زمانی که هوش مصنوعی در صنایع ارزش خلق میکند، فراتر از یک ترند بوده و باید این پدیده را جدی گرفته و از آن غافل نشویم.»
هوش مصنوعی، پدیدهای متفاوت از تمام موجهای فناورانه گذشته است
در ادامه این رویداد، کامران باقری، مدیرعامل مرکز نوآوری اسمایلینو، در سخنانی درباره ابعاد تحولات هوش مصنوعی و اثرات آن بر اقتصاد دیجیتال توضیح داد و گفت: «هوش مصنوعی یک فناوری معمولی نیست، بلکه خود یک ابزار فناوریساز است؛ مفهومی که به گفته او در تاریخ فناوری بیسابقه بوده و نمیتوان آن را با موجهای گذشته مانند متاورس مقایسه کرد.»
باقری با اشاره به حجم عظیم سرمایهگذاری و ورود نیروهای نخبه به این حوزه گفت: «وقتی هزاران میلیارد دلار سرمایه و این تعداد نیروی متخصص وارد یک حوزه میشود، بدیهی است که باید انتظار یک تحول گسترده و پرصداتر را داشت.»
او افزود: «تمام آنچه در اطراف ماست حاصل هوش انسان و روند طبیعی زندگی است. اکنون در نقطهای قرار گرفتهایم که هر دو، هم زندگی روزمره و هم ابزارهای هوشمند قابل مهندسی شدهاند. این یک نقطه عطف تاریخی است و تعمیم تجربیات گذشته به آن کار صحیحی نیست.»
باقری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه بیشترین چالش پذیرش هوش مصنوعی در صنایع بزرگ و سنتی خواهد بود، گفت: «بیشترین اثرگذاری هوش مصنوعی در ایران احتمالا درحاشیه اقتصاد دیجیتال دیده میشود؛ جایی که گروههای بزرگی از جامعه از خدمات دیجیتالی جا ماندهاند.»
او یکی از نمونههای مهم را جمعیت سالمندان دانست و گفت: «حداقل دو تا سه میلیون سالمند در ایران وجود دارند که برای اموری مانند گرفتن تاکسی اینترنتی، تماشای فیلم یا حتی استعلام مانده حساب بانکی با مشکل مواجهاند، در حالی که میتوان امور مربوط به این قشر را با کمک هوش مصنوعی و ایجنتهای صوتی مدیریت کرد.»
باقری در ادامه با اشاره به اینکه بخشهایی مانند سلامت روان و آموزش که سالها بهصورت کاملاً محلی فعالیت میکردند، در آستانه یک تحول جدی هستند، ادامه داد: «سرویسهای هوش مصنوعی با هزینه کمتر و دقت بالا این خدمات را ارائه میکنند و پیشبینی میشود طی دو سال آینده بسیاری از کاربران دیگر به سراغ مدلهای سنتی نروند.»
باقری در پاسخ به این پرسش که آیا هوش مصنوعی بخشی از فضای کسبوکار بوده یا نقش پیشران را ایفا خواهد کرد، گفت: «هوش مصنوعی پیشران اصلی است. این فناوری میتواند کسانی را که از اقتصاد دیجیتال جا ماندهاند وارد جریان اصلی کند؛ از سالمندان تا کسبوکارهای محلی. این تنها یک فرصت جانبی نیست، بلکه یک موتور محرک است.»
هزینه جبرانناپذیر عدم سرمایهگذاری در هوش مصنوعی
در ادامه محمدامین اللهداد، سرپرست مرکز پایش و فراداده، نیز به پیامدهای راهبردی و تمدنی این فناوری اشاره کرد و گفت که هوش مصنوعی در حال شکستن چندین حصار بنیادین است و همین امر آن را از تمامی انقلابهای فناورانه پیشین متمایز میکند.
اللهداد در تشریح ماهیت این تحول گفت: کار فناوری، شکستن حصارهاست و هرچه این حصارها عمیقتر باشند، اهمیت فناوری بیشتر میشود. همانطور که ماشین بخار، حصار زمین و مدل حکمرانی را تغییر داد و اینترنت حصار جغرافیا را شکست، هوش مصنوعی نیز در حال حذف موانعی است که حتی در نظریات پیشرو سیاست و اقتصاد هم کمتر دیده شده است.
او یکی از مهمترین این حصارها را حصار زبان دانست و گفت: «به نظر میرسد که هوش مصنوعی ظرف چند سال آینده حصار زبان را کاملا برمیدارد. این تحول فقط در خدمات ساده نیست؛ بلکه در آموزش، ارتباطات و تصمیمگیری نیز اثر عمیق خواهد داشت. دیگر انتخاب مدرسه، شغل یا ارتباط بینالمللی وابسته به جغرافیا و زبان نخواهد بود.»
اللهداد «جمعیت» را دومین حصار مهم دانست که با هوش مصنوعی دچار تغییر خواهد شد. به گفته او، در جهان سیاست و اقتصاد، جمعیت پارادایم اصلی قدرت است، اما هوش مصنوعی این مزیت را نیز کماثر میکند. همانگونه که فناوریهای اجتماعی یونیکورنهای ۱۰ تا ۱۵ نفره ساختند، هوش مصنوعی میتواند خلق ارزش را تماما از قید جمعیت آزاد کند.
اللهداد در ادامه با اشاره به نقش دولت در توسعه هوش مصنوعی در کشور گفت: «اصلیترین محمل سرمایهگذاری در این حوزه باید دولت باشد. سرمایه موردنیاز برای توسعه این بخش در مقیاسی نیست که بخشخصوصی ایران بتواند بهتنهایی آن را پوشش دهد. حتی برای دولت نیز کار آسانی نیست، اما تنها با تجمیع توان حاکمیت میتوان امکان رشد و کاربردپذیری را برای شرکتهای خصوصی فراهم کرد.»
او افزود: «وظیفه ما در حاکمیت، علاوه بر تنظیمگری، گفتمانسازی، تسهیلگری و ایجاد زیرساخت، این است که دریابیم کشور باید در کدام بخش از این رقابت جهانی قرار بگیرد. نگاه ما باید به سمت دولت کارآفرین باشد، نه دولتی که صرفاً نظارت میکند.»
این مقام مسئول سپس با اشاره به اظهارات مدیرعامل سابق گوگل گفت: «هوش مصنوعی جهان را دوباره به دو بخش تقسیم خواهد کرد؛ کشورهای توسعهدهنده فناوری که اقلیتاند و کشورهای استفادهکننده که اکثریت خواهند بود. او حتی میگوید کشورهای جنوب جهانی هرچقدر تلاش کنند، به سطح شمالیها نمیرسند. حتی اگر این گزاره دقیق نباشد، نشان میدهد که چالش برای کشوری مثل ایران بسیار جدی است.»
اللهداد تأکید کرد که آینده هوش مصنوعی، آیندهای است که اگر امروز برای آن سرمایهگذاری نشود، فردا هزینه جبرانناپذیری خواهد داشت.
ضرورت تعریف نقش واقعبینانه برای ایران
در ادامه آرش عباسی، معاون سابق فناوریهای ملی هوش مصنوعی با تشریح چالشهای ایران در مواجهه با نسل جدید فناوریهای مبتنیبر AI گفت که جهان بهسمت تقسیمبندی جدیدی میان کشورها حرکت میکند؛ تقسیمبندی که به گفته او میتواند از فناوری فراتر رفته و مستقیما بر تولید علم اثر بگذارد.
عباسی با اشاره به اظهارات برخی صاحبنظران جهانی گفت: «دلیل آنکه میگویند هوش مصنوعی جهان را به شمال و جنوب تقسیم خواهد کرد، نقش AI در تولید علم است. جهان با فناوریای مواجه است که نهتنها ابزار، بلکه فناوریساز و علمساز است.»
او به استارتاپ آمریکایی Future House که مدیران سابق گوگل در آن سرمایهگذاری کردهاند اشاره کرد و افزود: «این شرکت از سال گذشته با هدف توسعه علم مبتنیبر AI آغاز به کار کرده و نسل بعدی دیپمایند محسوب میشود. این روند نشان میدهد که آینده علم نیز در اختیار دارندگان فناوریهای هوش مصنوعی خواهد بود.»
عباسی سپس به دو چالش بزرگ ایران در ورود به بازی جهانی AI اشاره کرد و گفت: «رقابت با سرویسهای جهانی قدرتمند از جمله این چالشهاست و اکنون مدلهای چینی و غربی با کیفیت بالا و بدون محدودیت در دسترس هستند. در عین حال، نابرابری شدید سرمایهگذاری چالش بعدی است و این نابرابری احساس حذف شدن را در بسیاری کشورها ایجاد کرده و باید آن را جدی گرفت.»
او سپس دو نگاه افراطی موجود درباره نقش ایران را تشریح کرد و گفت: «یک طیف بر این عقیدهاند که ایران صرفا محصول خارجی را بستهبندی کند و بفروشد و امروز بسیاری از استارتاپهای فعال ایران عملا فروشنده اکانت ChatGPT هستند. در مقابل گروه دیگری بر این باورند که ایران فارغ از ظرفیتها باید توسعهدهنده کامل فناوری باشد. این همان رویکردی است که ساخت سیستمعامل ایرانی و موبایل ایرانی را توجیهپذیر جلوه میدهد؛ تجربهای که بارها شکست خورده است.»
عباسی با تأکید بر اینکه هر دو نگاه، غیرواقعبینانه است، افزود: «اگر میخواهیم در ته جدول جنوبیها مستقر نشویم، باید نقش خود را با واقعیتهای سرمایهگذاری، زیرساخت، داده و رقابت جهانی تنظیم کنیم؛ در این موقعیت نه میتوان توسعهدهنده کامل بود، نه صرفا نقش فروشنده پوسته را ایفا کرد.»
به گفته او، مسیر صحیح، تعریف نقش میانی مبتنیبر مزیتهای بومی و نیازهای واقعی کشور است؛ مسیری که میتواند سهمی واقعی، هرچند محدود، برای ایران در زنجیره ارزش جهانی هوش مصنوعی ایجاد کند.
ضرورت آمادگی برای تغییر ساختار مشاغل
روحالله هنرور، همبنیانگذار مرکز استراتژیک هوش مصنوعی شریف بهعنوان دیگر سخنران این نشست، نقش هوش مصنوعی را زیربنایی، تحولآفرین و همارز برق در تاریخ فناوری توصیف کرد و هشدار داد که کشور باید برای موج نوآوری و تغییر ساختار مشاغل آماده شود.
او گفت: «واقعیت این است که هوش مصنوعی برخلاف تصور برخی، صرفا یک فناوری جدید نیست؛ بلکه فناوریای است که زیربنای فناوریهای دیگر خواهد شد، درست مانند برق که ابتدا کاربرد محدودی داشت اما سپس پایه دهها فناوری دیگر شد.»
هنرور با اشاره به مفهوم General Purpose Technology (GPT) توضیح داد که هوش مصنوعی اکنون ویژگیهای یک فناوری عمومی را دارد و این فناوری قابلتشخیص، قابلبهبود مستمر، دارای تنوع کاربردی بسیار بالا و همچنین دارای اثرات جانبی قابلتوجه بر سایر صنایع است. یکی از روشنترین نمونههای این اثر جانبی، مسئله انرژی است.
او با اشاره به اقداماتی مانند راهاندازی نیروگاه اتمی اختصاصی برای مراکز داده گوگل گفت: «این سطح از نیاز انرژی نشان میدهد که AI وارد مرحلهای شده که صنایع بزرگ را نیز ناچار به تغییر ساختار میکند.»
هنرور تأکید کرد که مهمترین ظرفیت هوش مصنوعی، نه قدرت محاسباتی، بلکه ظرفیت عظیم آن در تولید موجهای پیاپی نوآوری است.
او مثال استفاده نوآورانه شرکت نایکی از AI را مطرح کرد و گفت: «نایکی بر اساس دادههای رفتاری و ویژگیهای مشتریان، فرایند طراحی و تولید کفش را به گونهای هوشمند کرده که مشتری میتواند کفش کاملا سفارشی را با قیمت مناسب سفارش دهد و تنها دو ساعت بعد از فروشگاه تحویل بگیرد. این نمونه نشان میدهد که نوآوری مبتنیبر AI میتواند مدل کسبوکار را کاملا دگرگون کند.»
به گفته او، صنایع ایرانی نیز باید تمرکز خود را بر همین نوع نوآوری بگذارند و بهجای تلاش برای رقابت سختافزاری، از ظرفیتهای جدید AI برای تحول فرآیندها استفاده کنند.
هنرور با اشاره به پژوهشهای مرکز استراتژی و تحول هوش مصنوعی شریف گفت: «در نرخ پذیرش و استفاده سازمانی از هوش مصنوعی (Adoption)، ایران حدود ۷ سال از میانگین جهانی عقب است.»
او سپس سه صنعتی که بیشترین میزان استفاده از AI را در ایران داشتهاند معرفی کرد و گفت که صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات، خدمات مالی و تولید از این جملهاند.
او همچنین گفت که موانع استفاده از هوش مصنوعی در صنایع فعال شامل هزینه بالا، محدودیت منابع پردازشی و نبود داده یکپارچه و قابلاستفاده است. در مقابل، صنایع غیرفعال با دو مانع متفاوت شامل ناآشنایی با کاربردهای ممکن و دیجیتال نبودن فرایندها مواجه هستند.
هنرور یکی از مسائل کمتر مورد توجه اما بسیار مهم را تغییر ساختار مشاغل در عصر هوش مصنوعی دانست و گفت: «همانطور که با ورود موتور بخار بسیاری از مشاغل از بین رفت اما مشاغل جدید خلق شد، در مورد هوش مصنوعی نیز از میان رفتن مشاغل پدیدهای موقت خواهد بود. جامعه انسانی همواره نیازمند تعامل انسانی است و افراد ترجیح میدهند این خدمات را از انسان دریافت کنند.»
او تأکید کرد که کشور باید درباره شکل مشاغل آینده و نوع نیروی انسانی مورد نیاز پس از گسترش AI، سیاستگذاری و برنامهریزی جدی داشته باشد.


