پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آخرین و بزرگترین قمار پدرخوانده کسبوکارهای تکنولوژی آمریکا
ورود پرریسک اوراکل به موج AI؛ تأمین مالی با اوراق ۱۸ میلیارد دلاری برای بزرگترین قمار لری الیسون
مجله بارونز (Barron’s) یکی از معتبرترین نشریات اقتصادی و مالی آمریکا که زیرمجموعه والاستریت ژورنال است در یکی از تحلیلهای تازهاش به سراغ لری الیسون، مؤسس افسانهای و رئیس هیئتمدیره اوراکل، رفته است؛ مردی که بسیاری او را «پدرخوانده کسبوکارهای تکنولوژی آمریکا» میدانند. الیسون که در ۸۱ سالگی همچنان با جسارت و عطش قدرت تصمیم میگیرد، اینبار تمام سرمایه و اعتبار خود را روی بزرگترین قمار زندگیاش گذاشته است: پیوستن تمامقد اوراکل به تب طلای هوش مصنوعی، حتی به قیمت بدهیهای سنگین ۱۸ میلیارد دلاری.
قمار لری الیسون روی هوش مصنوعی
لری الیسون دوباره تمام سرمایه و اعتبارش را روی یک ریسک بزرگ گذاشته است. اوراکل، غول نرمافزاریای که او بنیانگذاری کرده و همچنان بر آن کنترل دارد، وارد دورهای تازه از شکوفایی شده و از موج هوش مصنوعی سود کلانی به دست آورده است. سهام شرکت در سه سال گذشته ۳۷۳ درصد رشد کرده؛ بازدهیای که نهتنها از رشد کل بازار ۸۷ درصد جلو زده، بلکه رقیب دیرینهاش مایکروسافت ۱۲۳ درصد را هم پشت سر گذاشته است. این جهش چشمگیر حتی برای مدتی کوتاه الیسون را به ثروتمندترین مرد جهان بدل کرد.
سهم ۴۰.۶ درصدی الیسون از اوراکل اکنون ۳۴۳ میلیارد دلار ارزش دارد. زندگی شخصی او هم بهنظر میرسد به ثبات رسیده است؛ او اخیراً دوباره ازدواج کرده و در ۸۱سالگی همچنان پرانرژی است. دو فرزند بزرگسالش ــ مگان ۳۹ساله، تهیهکننده موفق سینما، و دیوید ۴۲ساله، غول نوظهور رسانه ــ هر دو مسیر مستقلی برای خودشان ساختهاند. الیسون حتی با پسرش در چند معامله مهم همدست شده است: ابتدا برای خرید شرکت پارامونت و اکنون هم در حال بررسی پیشنهادی برای تصاحب وارنر برادرز دیسکاوری. افزون بر این، پیشنهاد دیگر برای خرید بخش آمریکایی تیکتاک فقط از سوی اوراکل ارائه شده است.
اما شاید از همه چیز برای او رضایتبخشتر این باشد که در عصر هوش مصنوعی، جهان سرانجام به دیدگاهش درباره «اصل و جوهر فناوری» نزدیک شده است. از نگاه الیسون، نه سختافزار مهمترین چیز است و نه اینترنتِ مصرفی یا حتی نرمافزار؛ بلکه داده همیشه در مرکز ماجرا قرار دارد. به باور او، تواناییِ گردآوری، مدیریت و ارزشآفرینی از دادهها، مأموریت اصلی فناوری بوده و هست و خواهد بود ــ و اکنون هوش مصنوعی، که بزرگترین پروژه تاریخ در جمعآوری و بهینهسازی دادههاست، گواهی روشن بر این باور قدیمی است.
زَک نلسون، مدیر پیشین اوراکل و مدیرعامل سابق نتسویت (شرکتی که الیسون در تأسیس آن نقش داشت و بعداً آن را خرید)، میگوید: «لری همیشه شیفته سیستمهای عظیم پردازشی بوده که حجم انبوهی از دادههای متمرکز را مدیریت میکنند. دقیقاً همین اتفاق امروز در دنیای هوش مصنوعی در حال رخ دادن است. حالا او در نقطهای قرار گرفته که بیش از هر زمان دیگر با علاقهاش همسو است.»
اوراکل با شتاب وارد تب طلای هوش مصنوعی شده است. بنا بر گزارش والاستریت ژورنال، این شرکت قراردادی ۳۰۰ میلیارد دلاری با OpenAI امضا کرده، اما این جهش هزینهها و ریسکهای سنگینی هم به همراه دارد. از یکسو، اوراکل در موقعیتی ایدهئال قرار گرفته و از سوی دیگر، بر لبه خطر حرکت میکند؛ وضعیتی که البته برای این شرکت چیز تازهای نیست.
برای یک مدیرعامل معمولی، چنین ترکیبی از فرصت و خطر شاید فاجعهبار باشد، اما برای الیسون این فقط بخشی دیگر از کسبوکار است. او همیشه با ایدههایی جاهطلبانه و گاه باورناپذیر شناخته میشود؛ همان سبکی که سالهاست از آن با عنوان «شیوه اوراکلی» یاد میکنند: شروع با هیاهو و وعدههای بزرگ، سپس برخورد با واقعیت و دورهای از رکود، و در نهایت، تحقق تدریجی ایده اصلی در قالبی تعدیلشده که در بسیاری موارد به سود سهامداران تمام میشود. پروژه هوش مصنوعی اوراکل شاید بزرگترین قمار زندگی الیسون باشد، هرچند این جمله را بارها درباره او گفتهاند.
تام سیبل، از کارکنان قدیمی اوراکل و بنیانگذار Siebel Systems و C3.ai، دربارهاش میگوید: «لری همیشه بیرون از چارچوب فکر میکند و نگاهش به آینده است. انعطافپذیری خارقالعادهای دارد. به همه تغییراتی که فناوری تجربه کرده نگاه کنید؛ او بارها و بارها اوراکل را از نو اختراع کرده است. مردی است نابغه.»
مارک بنیوف، همبنیانگذار و مدیرعامل Salesforce و یکی از ستارههای فروش پیشین اوراکل، میگوید: «او فقط اسم شرکتش را اوراکل نگذاشته؛ خودش واقعاً یک پیشگو است.»
در دهه ۱۹۹۰، در اوج رونق فناوری، اوراکل در کنار اینتل، هیولتپاکارد، سیسکو و سانمایکروسیستمز جزو شرکتهای محبوب سیلیکونولی بود. امروز اگر به عقب نگاه کنیم، وضعیت آن شرکتها چگونه است؟ اوراکل در سال ۲۰۱۰ سانمایکروسیستمز را خرید و اکنون ارزش بازارش ۸۲۳ میلیارد دلار است؛ یعنی بیش از یک و نیم برابر مجموع ارزش بازار آن چهار شرکت.
همانند دیگر میلیاردرهای فناوری مانند بیل گیتس، ایلان ماسک، جف بزوس و استیو جابز (اولی رقیب دیرینهاش و دومی صمیمیترین دوستش)، لری الیسون شخصیتی پیچیده دارد. فراز و فرودهای اوراکل بازتابی از چشمانداز کمنظیر و مهارت منحصربهفرد اوست، اما در عین حال نشانهای از خودبزرگبینی و نقاط کورش هم هست. تاریخ اوراکل در واقع روایت تلاشهای بیپایان او برای آزمودن مرزهاست: گاهی با ضربهای قاطع و پیروزی بزرگ، و گاهی با شکست، اما همواره با توان برخاستن و بازی دوباره.
الیسون گذشتهای پرکشمکش دارد که یادآور قصههای آمریکایی از نوع «گوتیک» است. او از مادری مجرد متولد شد که نوزادش را به اقوام سپرد تا بزرگش کنند. (الیسون که برای این مقاله حاضر به گفتوگو نشد، گفته است خانوادهاش مهاجرانی از اروپا بودند که نام «الیسون» را پس از ورود از طریق جزیره الیس برای خود برگزیدند.) او در خانوادهای کارگری در ساختمانی اجارهای در شیکاگو بزرگ شد. پدرخواندهاش، لوئیس، حسابداری بود که مدام به لری میگفت: «به هیچ دردی نمیخوری.»
رقبا رفتند، پایگاه داده ماند و اوراکل پیشتاز شد
شاید به همین دلیل بود که وقتی از استیو جابز پرسیدند چه چیزی انگیزه اصلی الیسون است، او خندید و فقط گفت: «Rosebud» و شاید جای تعجب نباشد که الیسون امروز زندگی پرزرقوبرقی دارد. دیو رو، مدیر پیشین اوراکل و همبنیانگذار شرکت سرمایهگذاری سیلورلیک، میگوید: «زندگی شخصی جذابی دارد: گیتار کلاسیک مینوازد، تنیسباز ماهری است، جام آمریکا را در قایقرانی برده و مجموعهای عظیم از آثار هنری ژاپنی دارد.» هر بهار، او در عمارت ژاپنیسبک خود در وودساید کالیفرنیا، جشن شکوفههای گیلاس برگزار میکند.
اما بزرگترین لذت الیسون همچنان کار است. او میگوید: «او از معدود افرادی در سیلیکونولی است که همهچیز را درک میکند؛ نه فقط جنبههای فنی یا فرهنگی کار، بلکه بُعد مالی را هم. در میان همنسلانش تنها کسی بود که سهام خود را در شرکت افزایش داد، آن هم از طریق بازخرید سهام.»
اگر الیسون در دورههایی کمی از رادار عمومی دور بوده، شاید دلیلش این باشد که برخلاف اغلب شرکتهای بزرگ دره سیلیکون، اوراکل کسبوکاری مصرفمحور ندارد. این شرکت مجموعهای از نرمافزارهای B2B تولید و عرضه میکند، از جمله ERP (برنامهریزی منابع سازمانی)، EPM (مدیریت عملکرد سازمانی)، SCM (مدیریت زنجیره تأمین)، و در هسته مرکزی آن، سیستم مدیریت پایگاه داده یا DBMS.
الیسون در سال ۱۹۷۷، زمانی که جیمی کارتر رئیسجمهور آمریکا بود و ژنرال استنسفیلد ترنر ریاست سیا را بر عهده داشت، شرکت را با نام «آزمایشگاههای توسعه نرمافزار» بنیان گذاشت. نام «اوراکل» از رمز پروژهای تأمینشده توسط سیا گرفته شد که او در آن مشارکت داشت. سیا نخستین مشتری اوراکل بود و اجازه داد شرکت از این نام استفاده کند.
در سال ۱۹۷۹، اوراکل نخستین پایگاه داده رابطهای تجاری را معرفی کرد که وظیفهاش سازماندهی و مدیریت مجموعههای داده بود. جالب آنکه الیسون آن را «نسخه ۲» نامید چون باور داشت کسی حاضر نیست نسخه ۱ را بخرد! این پایگاه داده بر هر سیستم سختافزاری قابلاجرا بود، تصمیمی که نخستین «لحظه کشف» بزرگ الیسون محسوب میشود و راه را برای سلطه اوراکل بر بازار پایگاه دادهها هموار کرد.
شاید نرمافزار پایگاه داده رابطهای در ظاهر ساده به نظر برسد، اما در عمل ستون فقرات هر کسبوکار دیجیتال است؛ و از آنجا که امروز تقریباً همه کسبوکارها دیجیتالاند، این یعنی باد موافقی عظیم پشت سر اوراکل. رقیبانی چون Ingres، Ashton-Tate، Sybase و Informix از میان رفتهاند، اما اوراکل هنوز در این بازار پیشتاز است؛ هرچند SAP، IBM و مایکروسافت هم سهمهای قابلتوجهی دارند.
مایکروسافت در ۱۳ مارس ۱۹۸۶ به بازار بورس رفت، تنها یک روز پس از عرضه عمومی سهام اوراکل. هر دو سهم بیش از ۳۰ درصد رشد کردند، اما مایکروسافت توجه بیشتری را به خود جلب کرد، چراکه نرمافزارهای کاربردی و سیستمعاملش برای رایانههای شخصی برای عموم مردم قابلدرکتر بود. رقابت میان گیتس و الیسون نهفقط در سطح سهام و رسانهها، بلکه در سطحی فلسفی و فناورانه نیز جریان داشت: گیتس معتقد بود رایانش باید در خدمت رایانههای شخصی غیرمتمرکز باشد، در حالی که الیسون باور داشت قدرت پردازش باید متمرکز شود.
او دههها با این دیدگاه گیتس مخالفت کرد. الیسون در سال ۱۹۹۶ گفته بود: «از صمیم قلب از کامپیوتر شخصی متنفرم!»
زمان اما نشان داد که اشتباه نمیکرد. گرچه مایکروسافت اکنون بسیار بزرگتر از اوراکل است — با درآمدی ۴.۹ برابر بیشتر (۲۸۱ میلیارد دلار در برابر ۵۷ میلیارد دلار) و ارزش بازاری ۴.۸ برابر بیشتر (۳.۸۵ تریلیون دلار در برابر ۸۲۳ میلیارد دلار) — کمتر از ۲۰ درصد از فروش مایکروسافت از بخش رایانه شخصی (شامل ویندوز، ایکسباکس، جستوجو و تبلیغات خبری) به دست میآید.
در واقع، هر دو شرکت از ریشههای اولیه خود فراتر رفتند. اوراکل ابتدا شروع کرد به ساخت برنامههایی بر بستر پایگاه دادهاش تا مشتریان بتوانند سیستمهای مالی، فروش و زنجیره تأمین خود را مؤثرتر مدیریت کنند. پیشرفت در این مسیر کند بود و گاهی نرمافزارهای اوراکل از رقبای تخصصیاش ضعیفتر عمل میکرد، اما الیسون بر ادامه مسیر پافشاری داشت.
لری الیسون در آن زمان کاملاً روی رشد ارگانیک متمرکز بود و مخالف خرید شرکتها. شعارش این بود: «هیچ فناوریای را نمیخریم.» اما سه سال بعد همهچیز عوض شد؛ ناگهان تصمیم گرفت همهچیز را بخرد
زک نلسون
موج خریدهای بزرگ اوراکل از سال ۲۰۰۵ آغاز شد. نخست، خرید خصمانه PeopleSoft به ارزش ۱۰ میلیارد دلار انجام شد، سپس شرکتهای Siebel Systems (به مدیریت دوست و رقیب قدیمی، تام سیبل)، BEA Systems و چندین شرکت دیگر خریداری شدند. این مجموعه خریدها جایگاه اوراکل را در بازار نرمافزارهای سازمانی تثبیت کرد.
در همان زمان، تحول عظیمی در مدل کسبوکار نرمافزارها در جریان بود.
تا آن زمان، اوراکل عمدتاً نرمافزار را بهصورت مجوز دائمی (on-premise license) میفروخت؛ شرکتها نرمافزار را روی سرورهای خود نصب میکردند و هزینه سنگینی را یکباره پرداخت میکردند. اما از اواخر دهه ۱۹۹۰ موج تازهای شکل گرفت: نرمافزارهای سازمانی میتوانستند در «ابر» میزبانی شوند، بر سرورهای فروشنده اجرا شوند، توسط همان فروشنده نگهداری شوند و مشتریان نیز بهصورت اشتراکی هزینه بپردازند. این الگو را نرمافزار بهعنوان خدمت (Software as a Service – SaaS) نامیدند.
اوراکل در پذیرش این تحول کند عمل کرد. الیسون تا سال ۲۰۰۹، رایانش ابری را «مزخرف محض» میخواند! در همان زمان، شرکت Salesforce بهعنوان پیشگام SaaS، ده سال بود که نرمافزارهای مبتنی بر وب برای تیمهای فروش ارائه میداد.
با این حال، الیسون در پشتصحنه جانب احتیاط را نگه داشت. او شخصاً در Salesforce سرمایهگذاری کرد و عضو هیئتمدیره آن شد. همچنین یکی از مدیران سابق اوراکل، ایوان گلدبرگ، را تشویق کرد تا شرکت NetSuite را تأسیس کند؛ شرکتی SaaSمحور که با نرمافزار حسابداری مبتنی بر وب آغاز کرد و بعدتر با سرمایهگذاری مستقیم الیسون رشد یافت.
تا حدود سال ۲۰۱۰ طول کشید تا اوراکل برنامههای خود را به فضای ابری منتقل کند و تازه در میانه دهه ۲۰۱۰ بود که این شرکت شروع به مهاجرت کسبوکار پایگاه داده خود به ابر کرد؛ بخشی که بعدها با نام Oracle Cloud Infrastructure (OCI) شناخته شد.
استراتژی متفاوت اوراکل در عصر هوش مصنوعی
در آن زمان، AWS آمازون و Azure مایکروسافت هرکدام میلیاردها دلار درآمد ایجاد کرده بودند، در حالی که رشد درآمد اوراکل در دهه ۲۰۱۰ تقریباً متوقف شد: از ۳۵ میلیارد دلار در ۲۰۱۱ به تنها ۴۰ میلیارد دلار در ۲۰۲۰. امروز AWS حدود ۳۰ درصد، Azure بیش از ۲۰ درصد و Google Cloud حدود ۱۳ درصد از بازار را در اختیار دارند؛ سهم OCI در مقایسه با آنها چندان زیاد نیست.
اما اکنون، رونق هوش مصنوعی به اوراکل نیرویی دوباره بخشیده است. سرمایه عظیمی که به سمت پروژههای هوش مصنوعی سرازیر شده، چهار غول بزرگ رایانش ابری را نیز بالا کشیده است. برِنت تیل از مؤسسه جفریز میگوید: «در این حوزه فقط چند بازیگر میتوانند در مقیاس کلان فعالیت کنند، و اوراکل یکی از آنهاست؛ بنابراین، بهصورت طبیعی از رشد بازار منتفع میشود.»
سهام اوراکل بیش از سایرین رشد کرده است؛ تا حدی به این دلیل که از پایه درآمدی کوچکتری حرکت کرده بود.
اوراکل همچنین مزیتهای خاص خود را دارد. اکنون مجموعه یکپارچهای از خدمات ابری بهروز، برنامههای سازمانی، و محصول جدید پایگاه دادهاش با عنوان Version 23ai را ارائه میدهد. برخلاف گوگل و مایکروسافت، اوراکل محصول مصرفی مبتنی بر هوش مصنوعی ندارد؛ در نتیجه، بهجای رقابت با مدلهای زبانی بزرگ مانند OpenAI، در واقع به آنها خدمات ارائه میدهد، جایگاهی مشابه با «سوئیس» در میدان نبرد فناوری.
و در نهایت، اوراکل هنوز لری الیسون را دارد؛ مدیری که استاد شبکهسازی است. او سال گذشته در دیداری با تحلیلگران، ماجرای شامی را با ایلان ماسک و جنسن هوانگ (مدیرعامل انویدیا) تعریف کرد، جایی که از هوانگ خواهش کرده بود:
«لطفاً پول ما را قبول کن… نه، بیشترش را بگیر!»
بدهیهای سنگین و قمارهای تازه
اوراکل اکنون بیش از ۹۰ میلیارد دلار بدهی بلندمدت دارد و از نظر اهرم مالی (leverage) بسیار بیشتر از رقبایش تحت فشار است.
هرچند شرکت هنوز رتبه اعتباری سرمایهگذاری (Investment Grade) خود را حفظ کرده است، اما مؤسسات مودیز و استاندارد اند پورز در ژوئیه، چشمانداز آن را به «منفی» تغییر دادند. دلیل این تصمیم، اعلام خود شرکت مبنی بر ورود میلیاردها دلار درآمد تازه از پروژههای ابری و نیاز به افزایش هزینههای سرمایهگذاری بود.
در اواخر سپتامبر، اوراکل اوراق قرضهای به ارزش ۱۸ میلیارد دلار منتشر کرد و تحلیلگران انتظار دارند برای ادامه توسعه، باز هم ناچار به استقراض میلیاردها دلار دیگر شود.
جکسون آدر از مؤسسه KeyBanc پیشبینی میکند که هزینه درآمد بخش ابری اوراکل از ۱۰.۹ میلیارد دلار در سال مالی ۲۰۲۵ به ۷۲.۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۹ افزایش یابد و حاشیه سود ناخالص شرکت از ۷۲ درصد به ۵۲ درصد کاهش پیدا کند.
با این حال، او همچنان برای سهام اوراکل رتبه «خرید پرقدرت» (Overweight) و قیمت هدف ۳۵۰ دلار تعیین کرده است، زیرا انتظار دارد درآمد خالص شرکت از ۱۷.۳ میلیارد دلار در سال جاری به ۴۲.۶ میلیارد دلار در ۲۰۲۹ برسد؛ به لطف رشد فوقالعاده کل درآمد از ۵۷.۴ میلیارد دلار امروز به بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار در چهار سال آینده.
یکی از منابع اصلی این رشد، همکاری گسترده اوراکل با OpenAI است. در ژانویه، پروژه عظیمی با نام Stargate معرفی شد؛ ابتکاری مشترک میان Oracle، OpenAI و گروه سرمایهگذاری SoftBank که با حمایت مستقیم رئیسجمهور وقت، دونالد ترامپ، هدف دارد تا ۵۰۰ میلیارد دلار صرف ساخت مراکز داده در ایالات متحده برای پشتیبانی از مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی OpenAI کند.
با وجود تبلیغات فراوان، پیشرفت عملی این طرح تاکنون کند بوده است. در سپتامبر همان سال، تغییرات مهمی در ساختار مدیریتی اوراکل اعلام شد.
سافرا کتز، مدیرعامل باسابقه شرکت، به سمت نایبرئیس هیئتمدیره ارتقا یافت و جای خود را به دو مدیر جدید داد: کلی مگورک و مایک سیسیلیا، که مجموعاً ۲۸ سال در حوزههای ابر، هوش مصنوعی و برنامههای کاربردی در اوراکل فعالیت کردهاند.
اما مهمتر از همه خبری بود که بازار را شگفتزده کرد.
اوراکل اعلام کرد میزان تعهدات اجرانشده (RPO) خود را از ۹۹ میلیارد دلار به ۴۵۵ میلیارد دلار افزایش داده است؛ رقمی که در واقع نشاندهنده ارزش قراردادهای امضاشده شرکت برای سالهای آینده است. برای مقایسه، کل درآمد اوراکل در سال مالی منتهی به مه ۲۰۲۵ تنها ۵۷ میلیارد دلار بود. طبیعی بود که بازار سهام به این خبر واکنش نشان دهد: قیمت سهام شرکت در روز بعد ۳۶ درصد جهش کرد و به رکورد ۳۲۸ دلار رسید، پیش از آنکه کمی عقبنشینی کرده و روی ۲۹۷ دلار تثبیت شود.
سه مشتری بزرگ سهم اصلی را در این قراردادها داشتند، که حدود ۳۰۰ میلیارد دلار از آن به OpenAI مربوط میشد. این یعنی آینده اوراکل اکنون بهشدت به شرکتی وابسته است که هنوز زیانده است و تنها حدود ۱۰ میلیارد دلار درآمد سالانه دارد.
مودیز هشدار داده که چنین تمرکزی بر یک مشتری واحد، ریسک «وابستگی متقابل» (Counterparty Risk) را برای اوراکل بالا میبرد. یکی از مدیران یک شرکت نرمافزاری رقیب در ایمیلی طعنهآمیز نوشته بود: «باید منتظر بمانیم و ببینیم این اعداد RPO تا سال ۲۰۲۹ چقدر واقعی از آب درمیآیند…).
آدر از کیبَنک نیز محتاط است و میگوید: «RPO واقعی و قراردادی است، اما قراردادها همیشه قابل اصلاحاند. مثل ازدواج که نیتش دوام تا آخر عمر است، ولی گاهی مسیر چیز دیگری رقم میزند.»
در هر صورت، اجرای این قراردادها نیازمند کوهی از سرمایه است؛ میلیاردها دلار برای تأمین زیرساخت، از جمله تراشههای گرانقیمت انویدیا. برای نخستینبار از سال ۱۹۹۰، جریان نقدی آزاد اوراکل در سال مالی ۲۰۲۵ منفی شد و تحلیلگران انتظار دارند این روند چند سال ادامه یابد، زیرا شرکت در حال هزینهکرد برای گسترش ظرفیت است.
ماجرای تیکتاک و نفوذ به دنیای رسانه
ارتباط دیگر الیسون با حوزه هوش مصنوعی و رسانه، ماجرای TikTok است. داستان از سال ۲۰۲۰ آغاز شد، زمانی که او همراه با والمارت برای خرید بخش آمریکایی تیکتاک پیشنهاد دادند، پس از آنکه دولت ترامپ شرکت چینی ByteDance را تحت فشار گذاشت تا داراییهای آمریکایی خود را واگذار کند. در آن زمان قرار بود اوراکل میزبانی امن دادههای کاربران آمریکایی تیکتاک را برعهده گیرد؛ گامی بزرگ برای تقویت بخش ابری اوراکل.
گرچه آن معامله انجام نشد، اما در سال ۲۰۲۲ همکاری رسمی میان دو شرکت شکل گرفت: پروژهای موسوم به Project Texas که در آن تیکتاک متعهد شد دادههای کاربران آمریکایی را به فضای ابری اوراکل منتقل کند.
اکنون در مرحلهای تازه، اوراکل همراه با گروه سرمایهگذاری سیلور لیک و شرکت MGX (متعلق به دولت ابوظبی) بهدنبال خرید کامل TikTok USA است. در صورت موفقیت، اوراکل همچنان ارائهدهنده خدمات ابری تیکتاک باقی خواهد ماند و به نسخهای مجاز از الگوریتم اصلی آن دسترسی پیدا میکند تا آن را بازنویسی و نظارت کند، بهگونهای که از نفوذ یا جاسوسی دولت چین در امان باشد. مهلت فعلی برای نهاییشدن این معامله تا ۱۶ دسامبر تعیین شده و نیازمند تأیید ترامپ، کنگره و دولت چین است.
یکی از نزدیکان الیسون میگوید: «این معامله از آنجا نیامده که لری بخواهد وارد صنعت محتوا شود. برای او تیکتاک صرفاً یک مشتری بزرگ است. هدفش حفظ رابطهای استراتژیک است. تصور کنید اگر تیکتاک را مایکروسافت بخرد چه اتفاقی میافتد؟»
در کنار آن، لری الیسون از طریق پسرش دیوید و شرکت Skydance Media، در حال ورود غیرمستقیم به صنعت فیلم و تلویزیون است. دیوید، که مدتی شاگرد استیو جابز بود، در سال ۲۰۰۶ اسکایدنس را بنیان گذاشت.
در اوت ۲۰۲۵، اسکایدنس شرکت پارامونت را که مالک CBS نیز هست با ارزشی حدود ۸ میلیارد دلار خرید؛ ۲ میلیارد دلار از سرمایه این معامله را شرکت RedBird تأمین کرد و ۶ میلیارد دلار از خانواده الیسون آمد.
سافرا کتز، مدیر پیشین اوراکل و عضو هیئتمدیره سابق والتدیزنی، نیز به هیئتمدیره پارامونت اسکایدنس پیوست. اسکایدنس بهدنبال تحول در ساختار رسانهای سنتی است و میخواهد CBS را از وابستگی به الگوهای کهنه تلویزیونی جدا کند.
هفته گذشته، این شرکت Free Press را که توسط روزنامهنگار باری ویس تأسیس شده بود به قیمت ۱۵۰ میلیون دلار خرید و او را بهعنوان سردبیر ارشد CBS News منصوب کرد تا مستقیماً به دیوید الیسون گزارش دهد.
اکنون اسکایدنس و RedBird به فکر خرید Warner Bros. Discovery هستند؛ معاملهای که با احتساب بدهیها ممکن است تا ۶۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد.
جدول سبز
لری الیسون از نظر تأمین مالی این پروژهها نقش پررنگی دارد. او حدود ۱.۲ میلیارد سهم اوراکل در اختیار دارد و با توجه به سود نقدی فصلی ۵۰ سنت برای هر سهم، سالانه ۲.۳ میلیارد دلار سود دریافت میکند. در پرونده مالی سپتامبر ۲۰۲۵ نیز آمده که او ۳۴۶ میلیون سهم خود را معادل حدود ۱۰۰ میلیارد دلار بهعنوان وثیقه برای دریافت وامهای شخصی بهمنظور سرمایهگذاری در پروژههای خارج از اوراکل در رهن گذاشته است.
ماندگاری مردی که خسته نمیشود
دیوید الیسون گفته است: «مطمئنم که CBS News و Free Press پیشگام تحولی ضروری در شیوه گردآوری، گزارش و انتشار اخبار خواهند بود.»
اما پرسش پایانی این است: لری الیسون تا چه زمانی قصد دارد بازی را ادامه دهد؟
استیو جابز ۲۵ سال پیش در گفتوگویی با مجله Fortune گفته بود: «لری کاملاً درگیر کار است و هیچ قصدی برای بازنشستگی ندارد.»
این جمله امروز هم صادق است. در حالی که جابز ۱۴ سال پیش درگذشت و بیل گیتس نیز از سال ۲۰۰۸ از فعالیت روزمره در مایکروسافت کنار کشید، الیسون تقریباً تنها بازمانده نسل غولهای فناوری است که هنوز در صحنه حضور دارد.
در همان گفتوگو، خود الیسون گفته بود که قصد دارد «تا آخر راه» در اوراکل بماند. تاکنون، این تصمیم برای او و سهامدارانش نتیجه خوبی داشته است.
بهنظر میرسد قمار بزرگ دیگری در راه است و شاید هنوز پایان بازی از راه نرسیده باشد.





