پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
حکمرانی مکانمحور؛ اپراتور کاروَر و نه مالک داده یا وبسرویس است
حمیدرضا معیری، معاون راهکار و فناوری آستان / پروژههای «ژئوکد» و «جینف (GNAF)» از زیرساختیترین طرحهای ملی کشور در مسیر تحقق حکمرانی هوشمند و توسعه دولت دادهمحور محسوب میشوند. اهمیت این دو پروژه نه تنها در جنبههای فنی آنها، بلکه در تأثیر عمیقی است که بر نظام تصمیمگیری، ارائه خدمات عمومی، و شفافیت اداری کشور دارند.
بر اساس قانون مدیریت داده و اطلاعات ملی مصوب مجلس شورای اسلامی، هر دو پروژه از پایگاه دادهای بهره میبرند که ارائه آن منحصرا از مرکز ملی تبادل اطلاعات باید صورت بپذیرد.
همانطور که شرکت سامانههای تجاری نوآوران توسن نیز بارها اعلام کرده اپراتور مالک داده و حتی وبسرویس ارائه شده نیست و صرفا کاروَر دادههای مرکز ملی تبادل اطلاعات است.
رئیسجمهور نیز با نگاه ویژهای به دو پروژهی «ژئوکد» و «جینف (GNAF)» در نظر دارد خیز بلندی برای تبیت حکمرانی هوشمند مبتنی بر روشهای داده محور بردارد.
پروژه ژئوکد (Geocode) به طور خلاصه، فرایند تبدیل آدرسهای پستی به مختصات دقیق مکانی (طول و عرض جغرافیایی) است. این یعنی هر نقطه جغرافیایی در کشور،از منازل و اماکن عمومی تا شرکتها و اراضی، دارای یک نشانه مکانی منحصربهفرد خواهد بود. این کدگذاری مکانی، پایهای برای تحلیلهای فضایی و مکانمحور در مدیریت شهری، امدادرسانی، مالیاتستانی، خدمات شهری و حتی امنیت ملی است. وقتی همه آدرسها به زبان دادههای مکانی ترجمه شوند، دولت قادر خواهد بود بر مبنای موقعیت جغرافیایی واقعی، سیاستها و برنامهها را دقیقتر طراحی و اجرا کند.
از سوی دیگر، پروژه جینف (GNAF – Geocoded National Address File) در واقع تکمیلکننده ژئوکد است. این سامانه، دادههای مکانی را با اطلاعات هویتی و کد ملی اشخاص، اشیاء و نهادها پیوند میزند. به زبان ساده،GNAF یک «نقشه ملی از آدرسهای استانداردشده» است که در آن هر فرد و هر مکان، شناسهای یکتا دارد. چنین زیرساختی سبب میشود دستگاههای اجرایی کشور بتوانند با دقت و هماهنگی بیشتری تبادل داده کنند و از بروز خطاهای تکراری یا تضادهای اطلاعاتی جلوگیری شود.
اهمیت این دو پروژه در تحقق اهداف کلان حکمرانی هوشمند و شفافیت دادهای آشکار میشود. با بهرهبرداری از این سامانهها، دولت میتواند فرایندهایی مانند ارسال یارانه، مالیات، صدور مجوزها، کنترل تردد، خدمات پستی، امدادرسانی و حتی مدیریت بحران را بهصورت هدفمند و بدون اتکا به دادههای ناقص انجام دهد. برای مثال، در مواقع وقوع زلزله یا سیل، داشتن یک سامانه مکانی دقیق میتواند سرعت امدادرسانی را چند برابر کند. همچنین در حوزه مالیاتی و املاک، امکان شناسایی دقیق داراییها و فعالیتهای اقتصادی فراهم میشود، که نقش بسزایی در کاهش فساد و افزایش عدالت مالیاتی دارد.
از سوی دیگر، مزیت اقتصادی و امنیتی این زیرساختها قابل توجه است. با وجود چنین نقشه دادهمحوری، وابستگی به شرکتهای خارجی در حوزه نقشهسازی و دادههای مکانی کاهش مییابد و کشور صاحب مرجع رسمی دادههای فضایی خود میشود. این امر برای امنیت ملی و حفظ حریم دادهها حیاتی است.
در مجموع، پروژههای ژئوکد و جینف، بهمثابه «ستون فقرات دادهای دولت هوشمند ایران» عمل میکنند. بدون وجود این دو، هرگونه تحول دیجیتال در دولت صرفاً در سطح نرمافزاری باقی میماند و فاقد عمق تحلیلی و یکپارچگی لازم خواهد بود. این دو پروژه، بستر واقعی گذار از دولت سنتی به دولت دادهمحور و شفاف را فراهم میکنند.
اهمیت موضوع و کارکردهای اساسی آن
با بررسی این گزارش و آگاهی از مباحث مشابه در حوزه مدیریت عمومی و دولت الکترونیک، میتوان چند دلیل اساسی برای اهمیت این موضوع برشمرد:
- افزایش کارآمدی خدمات دولتی
وقتی تمام دستگاهها به یک پایگاه داده مشترک دسترسی داشته باشند، امکان اشتراکگذاری سریع و بهروزرسانی لحظهای فراهم میشود. این امر موجب کاهش دوبارهکاری، تسریع در پاسخگویی به شهروندان و بهبود تجربه کاربران خواهد شد. - شفافیت و کاهش فساد
یکی از مشکلات جدی در ساختارهای اداری، پنهانکاری و فرافکنی مسئولیتها است. وجود دادههای یکپارچه و قابل نظارت، امکان پیگیری فرایندها را برای ناظران و مردم فراهم میسازد و به کاهش فساد داخلی کمک میکند. - پشتیبانی از تصمیمگیری دادهمحور
مدیران در سطح کلان و میانی نیاز به اطلاعات دقیق و بهروز دارند تا بتوانند سیاستها و تخصیص منابع را بر اساس واقعیتهای عینی طراحی کنند. زیرساخت دادهمحور، امکان تحلیل پیشرفته را فراهم میکند. - هماهنگی بین نهادها و دستگاهها
یکی از چالشهای دولتهای بزرگ، جزیرهای بودن دادهها و سیستمهای اداری است. وقتی نهادهای مختلف از بانکهای داده مجزا استفاده میکنند، تعامل بین آنها دشوار میشود. یک زیرساخت مشترک باعث انسجام بیشتر در نظام اداری میشود. - پشتیبانی از نوآوری و خدمات هوشمند
بسیاری از خدمات مدرن مثل شهر هوشمند، اینترنت اشیاء، مدیریت ترافیک و حملونقل، مراقبتهای بهداشتی هوشمند، نیازمند دادههای مکانی و هویتی یکپارچهاند. زیرساخت دادهمحور، بستری فراهم میکند تا فناوریهای نوین بتوانند به صورت مؤثر در زندگی روزمره مردم نقشآفرینی کنند. - امنیت و حریم خصوصی
هنگام طراحی چنین زیرساختهایی، چالش مهمی که مطرح است، تضمین امنیت دادهها و حفاظت از حریم خصوصی افراد است. اگر این موضوع مغفول بماند، اعتماد عمومی خدشهدار خواهد شد. بنابراین توجه ویژه به مقررات، رمزگذاری، کنترل دسترسی و سازوکارهای نظارتی ضروری است.
موانع و چالشها
مسلماً حرکت به سمت زیرساخت دادهمحور با موانعی همراه است:
- مقاومت بوروکراتیک و عدم همکاری دستگاهها
- نبود استانداردهای متحد برای دادهها
- نگرانیها درباره امنیت، سوءاستفاده یا افشای اطلاعات
- هزینههای بالا برای اجرا، نگهداری و بهروزرسانی
- نیاز به نیروی متخصص و تغییر فرهنگ سازمانی
راهکار دولت برای غلبه بر موانع و چالشها تقسیم پروژه به بخشهای محلی تر است. این رویکرد که در اندازههای بزرگتر در مدل قانونگذاری فدرال دیده شده و مواهب و موانع آن قابل بررسی است. در نخستین کنفرانس ملی حکمرانی داده، معیری و همکاران در مقالهای به مقایسه نوع قانونگذاری در دو مدل اروپایی و آمریکایی پرداختهاند. مدل فدرال به تکثر توجه کرده و اصرار در ایجاد وحدت رویه ندارد در حالی که مدل اتحادیه اروپا علی رغم تکثر به دنبال غلبه بر چالشهای ایجاد وحدت رویه است.