راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

آینده D-Commerce در بازار ایران: فرصت یا تهدید؟

شورش مرادی، کارشناس صنعت پرداخت / این مقاله بر سناریوهای آینده، چالش‌های رگولاتوری، ظرفیت PSPها و فرصت‌های برندهای ایرانی متمرکز خواهد بود و ضمن بررسی روندهای جهانی، تحلیل می‌کند که در افق ۱۴۰۵–۱۴۱۰ ایران چه وضعیتی می‌تواند داشته باشد.


دگردیسی تجارت در عصر دیجیتال


تحولات دیجیتال در دهه اخیر، نه‌تنها شیوه‌های تعامل اجتماعی و الگوهای استفاده از رسانه را دگرگون کرده، بلکه ساختار بنیادین تجارت و زنجیره تأمین را نیز به شکل چشمگیری متحول ساخته است. اگر تا سال‌های ابتدایی قرن بیست‌ویکم، E-Commerc  را نماد نوآوری در فروش و ارتباط با مشتری می‌دانستیم، امروزه مدل‌های جدیدی مانند D-Commerce (Direct-to-Consumer Commerce) به‌سرعت در حال بازتعریف نقش واسطه‌ها، برندها و حتی ابزارهای پرداخت در اکوسیستم تجاری هستند.

رشد سریع شبکه‌های اجتماعی، افزایش ضریب نفوذ اینترنت موبایل، و توسعه ابزارهای پرداخت دیجیتال موجب شده مصرف‌کننده امروز در موقعیتی قرار گیرد که بدون واسطه و مستقیم با تولیدکننده یا برند تعامل کند. در این میان، D-Commerce  نه‌تنها یک تغییر در کانال فروش محسوب می‌شود، بلکه نشانه‌ای از دگرگونی قدرت در زنجیره ارزش است: قدرت از خرده‌فروشان و واسطه‌ها به سمت تولیدکنندگان و برندها منتقل شده است.

در فضای جهانی، این تغییر به ظهور برندهایی منجر شده که بدون اتکا به فروشگاه‌های فیزیکی یا پلتفرم‌های واسطه، توانسته‌اند بازارهای بزرگی را به دست آورند. نمونه‌های مشهور آن، برندهای Glossier در حوزه آرایشی یا Dollar Shave Club در حوزه بهداشت فردی هستند که با فروش مستقیم آنلاین، نه‌تنها هزینه‌های خود را کاهش دادند، بلکه ارتباط عمیق‌تر و شخصی‌تری با مشتریان برقرار کردند.

اما تحقق چنین مدلی بدون وجود زیرساخت‌های پرداخت دیجیتال کارآمد امکان‌پذیر نیست. تراکنش‌های بی درنگ و در لحظه، کیف پول‌های الکترونیک و خدمات مالی نوآورانه، ستون فقرات D-Commerce را تشکیل می‌دهند. در غیاب این ابزارها، فروش مستقیم عملاً نمی‌تواند به‌صورت گسترده و پایدار صورت بگیرد.

با توجه به روندهای جهانی و شرایط خاص ایران، تحلیل تفاوت‌های D-Commerce با مدل‌های پیشین تجارت، و بررسی اهمیت نقش پرداخت‌های دیجیتال در موفقیت این رویکرد، برای ترسیم آینده آن ضروری است.

توضیح مفهوم D-Commerce (فروش مستقیم برند به مصرف‌کننده)

D-Commerce مدلی است که در آن برند یا تولیدکننده بدون واسطه‌های سنتی (مانند عمده‌فروشان، خرده‌فروشان یا پلتفرم‌های مارکت‌پلیس) مستقیماً با مشتری نهایی وارد تعامل می‌شود. این مدل علاوه بر حذف لایه‌های هزینه‌زا، امکان ایجاد رابطه نزدیک‌تر با مشتری را فراهم می‌کند. در واقع، D-Commerc  تنها یک کانال فروش نیست، بلکه یک اکوسیستم مستقل برند-مصرف‌کننده است که مالکیت داده‌ها، تجربه مشتری و سود نهایی را به خود برند بازمی‌گرداند.

تفاوت بنیادین آن با E-Commerce و مدل فروش B2C کلاسیک

  • E-Commerce  سنتی: برند یا فروشنده، کالا را در یک پلتفرم (مثلاً آمازون یا دیجی‌کالا) عرضه می‌کند. مالک اصلی تجربه مشتری، پلتفرم است نه برند.
  • B2C  کلاسیک: برند از طریق واسطه‌ها (فروشگاه‌های زنجیره‌ای یا توزیع‌کنندگان) به مصرف‌کننده می‌رسد. ارتباط برند با مشتری غیرمستقیم و داده‌های رفتار مصرف کننده و یا خریدار در اختیار واسطه یا واسطه ها قرار می‌گیرد.
  • D-Commerce: برند مالک کامل کانال فروش، تجربه کاربری و داده‌های مشتری است. این موضوع نه‌تنها به استقلال تجاری برند منجر می‌شود، بلکه امکان شخصی‌سازی و خلق ارزش متمایز برای هر مشتری را فراهم می‌سازد.

اهمیت پرداخت‌های دیجیتال به‌عنوان ستون فقرات این مدل

پرداخت دیجیتال، قلب تپنده D-Commerce است. در غیاب یک سیستم پرداخت سریع، ایمن و کاربرپسند، فروش مستقیم هیچ شانسی برای رقابت با مدل‌های سنتی ندارد. کیف پول‌های دیجیتال، پرداخت‌های مبتنی بر QR،BNPL  (الآن بخر، بعداً پرداخت کن)، و تسویه آنی (Instant settlement)، از جمله ابزارهایی هستند که D-Commerce را عملیاتی و مقیاس‌پذیر می‌کنند.

در ایران نیز با رشد استفاده از IPGها، پرداخت موبایلی و کیف پول‌های داخلی، زمینه برای توسعه D-Commerce فراهم شده است. با این حال، چالش‌هایی نظیر محدودیت‌های قانونی برای برندها و تولیدکنندگان خرد و ناپایداری برخی زیرساخت‌ها، می‌تواند مانع گسترش این مدل شود. در نتیجه، آینده D-Commerce در ایران به‌شدت وابسته به کیفیت و نوآوری در حوزه پرداخت دیجیتال خواهد بود.


روندهای جهانی در آینده  D-Commerce


در دوره دیجیتالِ پرتکاپوی امروز، ساختار سنتی تجارت تحت تأثیر دو روند هم‌افزا قرار گرفته است: گسترش شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای پرداخت موبایلی. شبکه‌هایی که نقطه تماس جدیدی برای ارتباط مستقیم برندها با مشتریان فراهم کرده‌اند و ابزارها، امکان پرداخت سریع و بدون واسطه را تضمین می‌کنند. این همگرایی، بستری پدید آورده که در آن مدل D-Commerce  در حال تبدیل شدن به یک چارچوب غالب در تجارت جهانی است.

این مدل با تقویت و حفظ استقلال برندها در فروش مستقیم، فاصله عمیقی از E-Commerce و B2C سنتی ایجاد کرده است. اگر در گذشته، مصرف‌کننده برای خرید به فروشگاه‌ها یا پلتفرم‌های واسطه پناه می‌برد، امروز برندی که از حضور در شبکه‌های اجتماعی بهره‌ برده و پرداخت دیجیتال را در سرویس های خود ادغام کرده است، جایگزینی سریع‌تر، بهتر و مؤثرتر برای تجارت فراهم کرده است.

در این مسیر، برندهای مستقل به ابزارهایی مانند Shopify، WeChat Mini Programs و UPI متکی شده‌اند تا بدون نیاز به پلتفرم‌های واسط، تجربه خرید اختصاصی و مجهز به داده‌های ارزشمند را فراهم کنند. اما آینده D-Commerce قرار است با ورود تکنولوژی‌های نوآورانه‌ای مانند هوش مصنوعی (Artificial Intelligent)، واقعیت افزوده و مجازی (Augmented Reality / Virtual Reality)، بلاک‌چین و همچنین روش‌های پرداخت انعطاف‌پذیر مثل BNPL تحولی فراتر از صرفاً کانال فروشی ساده داشته باشد.

در واقع، این فناوری‌ها ستون فقراتی برای آینده D-Commerce هستند: هوش مصنوعی برای شخصی‌سازی تجربه، AR/VR برای ایجاد فضایی ملموس و تعاملی، بلاک‌چین برای افزایش امنیت و شفافیت در تراکنش‌ها، و BNPL  برای آسان‌سازی تصمیم خرید مصرف‌کننده. چنین ترکیبی می‌تواند نه‌تنها تجربه خرید را لذت‌بخش‌تر کند، بلکه موانع ورود برندها به بازارهای آنلاین را به‌طور چشمگیری کاهش دهد.

الف) رشد برندهای مستقل بر بستر شبکه‌های اجتماعی و پرداخت موبایلی

شبکه‌های اجتماعی – از اینستاگرام و تلگرام گرفته تا TikTok – به کانال فروش مستقیم برندها تبدیل شده‌اند. برندهایی که با فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، می‌توانند با هزینه کمتر و تعامل بیشتر، مخاطب هدف را جذب کنند. افزون بر این، پذیرش گسترده پرداخت‌های موبایلی (به‌ویژهQR، کیف پول داخلی و امکانات BNPL در بازارهای توسعه‌یافته) بستری برای تراکنش مستقیم بدون نیاز به واسطه فراهم می‌کند. این ترکیب شبکه اجتماعی و پرداخت دیجیتال، به‌ویژه در خاورمیانه نقش‌آفرینی چشمگیری داشته، به‌گونه‌ای که برندهای کوچک و حتی خانگی توانسته‌اند بدون فروشگاه فیزیکی، سهم قابل توجهی از بازار کسب کنند.

ب) نمونه‌های موفق جهانی

این پلتفرم پایه و اساس خلق تجربه D-Commerce برای برندها را فراهم آورده است. برندها می‌توانند بدون نیاز به تیم توسعه یا زیرساخت پیچیده، فروشگاه آنلاین خود را راه‌اندازی کرده و با ابزارهای تحلیلی قدرتمند، تجربه مشتری را شخصی‌سازی کنند.

  • WeChat Mini Programs (چین):

WeChat با بیش از یک میلیارد کاربر فعال، بستری ساخته که برندها می‌توانند بدون ترک اپلیکیشن، فروشگاه خود را راه‌اندازی کرده و پرداخت را در همان اپ انجام دهند؛ پیشرفتی که به معنی یکپارچگی حداکثری در تجربه کاربر و داده یادگیری رفتار اوست

  • UPI (هند):

زیرساخت پرداخت فوری هند – UPI – اجازه می‌دهد تا تراکنش‌ها بی‌درنگ و بدون واسطه مالی انجام شود. برندهایی که در هند D-Commerce را اجرا می‌کنند، عمدتاً از این روش استفاده می‌کنند تا تجربه پرداخت را روان و سریع ارائه کنند.

  • Ounass  (امارات متحده عربی):

پلتفرم لوکس Ounass که در سال ۲۰۱۶ آغاز به‌کار کرد، مثال بارزی از D-Commerce موفق در خاورمیانه است. این برند با بیش از ۱۲۰۰ برند داخلی و بین‌المللی، تحویل سریع (۲ ساعته در دبی)، محتوا و خدمات شخصی‌سازی‌شده، توانسته جایگاهی ممتاز در فروش مستقیم آنلاین داشته باشد. رشد سالانه ۳۰ تا ۴۰ درصد آن، چشمگیرتر از نرخ عمومی بازار آنلاین منطقه GCC (Gulf Cooperation Council) است.

ج) ترکیب D-Commerce با فناوری‌های نوظهور

  • هوش مصنوعی (AI): سیستم‌هایی برای توصیه محصول (Recommender)، شخصی‌سازی محتوا، و پیش‌بینی رفتار مشتری ارائه میکند که خصوصاً در فروشگاه‌سازها مانند Shopify کاربردی است.
  • واقعیت افزوده/واقعیت مجازی (AR/VR): امکان امتحان مجازی پوشیدنی‌ها یا قرار دادن مبلمان در فضای واقعی برای خریدار، کاهش بازگشت کالا و افزایش رضایت خریدار را در پی دارد (مشابه ابزار اتوکامپانی‌های پیشرو و یا مدل IKEA).
  • بلاکچین: افزایش شفافیت و اطمینان در زنجیره تأمین، تأیید اصالت کالا (مخصوصاً در حوزه کالاهای لوکس و شناسنامه دار)، و تسهیل تجارت جهانی.
  • BNPL (Buy-Now-Pay-Later): روش پرداختی که با ارائه امکان پرداخت اقساطی، تبدیل به ابزاری قدرت‌مند برای افزایش میانگین ارزش سبد خرید شده است. در امارات، خدمات مانند Tamara، Tabby رشد قابل توجهی داشته‌اند.

شرایط فعلی ایران


برای تحلیل آینده D-Commerce در ایران، نخست باید شرایط کنونی کشور را با نگاهی جامع بررسی کرد. هرچند ایران در سال‌های اخیر با محدودیت‌های متعددی در حوزه اقتصاد دیجیتال روبه‌رو بوده است، اما زیرساخت‌های پرداخت، ضریب نفوذ اینترنت و حضور فعال جمعیت جوان و دیجیتال‌محور، ظرفیت‌هایی را فراهم کرده‌اند که در بسیاری از کشورهای منطقه نظیر آن کمتر دیده می‌شود. با این حال، این فرصت‌ها در صورتی بالفعل خواهند شد که چالش‌های ریشه‌ای – از رگولاتوری و مالیات گرفته تا برخی کاستی ها در لجستیک و نابرابری دسترسی به خدمات – به شکل علمی و کارآمد مدیریت شوند.

شرایط کنونی ایران در حوزه تجارت دیجیتال به نوعی پارادوکس شباهت دارد: از یک سو، کشور در زمره بزرگ‌ترین بازارهای پرداخت الکترونیک منطقه قرار دارد، به‌گونه‌ای که تراکنش‌های روزانه از مرز صدها میلیون عدد عبور می‌کند و PSPها (شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت) با گستردگی چشمگیری فعالیت دارند. از سوی دیگر، بخش بزرگی از برندهای خرد و متوسط که بستر اصلی D-Commerce محسوب می‌شوند، همچنان با موانع قانونی، کمبود دسترسی به درگاه‌های رسمی و عدم شفافیت در زنجیره تأمین و تسویه مالی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

افزون بر این، در حوزه اجتماعی و فرهنگی، ایران دارای جامعه‌ای جوان، باسواد و آشنا با فناوری است. بخش قابل‌توجهی از جمعیت فعال کشور در بازه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال قرار دارند که مهم‌ترین کاربران و تولیدکنندگان محتوا در شبکه‌های اجتماعی هستند. همین گروه، موتور محرک رشد فروشگاه‌های کوچک آنلاین و کسب‌وکارهای خانگی به شمار می‌روند. با وجود این، ریسک‌های ناشی از فیلترینگ، ناپایداری سیاست‌های کلان و نبود قوانین مشخص برای حمایت از فروش مستقیم، موجب می‌شود که بسیاری از این کسب‌وکارها در «منطقه خاکستری» فعالیت کنند؛ منطقه‌ای که نه کاملاً رسمی است و نه کاملاً غیررسمی.

از سوی دیگر، زیرساخت لجستیک در ایران هنوز متناسب با رشد تجارت دیجیتال توسعه نیافته است. اگرچه شرکت‌های پست خصوصی و استارتاپ‌های لجستیک نوظهور (مانند پلتفرم‌های تحویل فوری درون‌شهری) نقش مهمی ایفا می‌کنند، اما در سطح ملی با وجود پیشرفت های خوبی که صورت گرفته اما همچنان توزیع سریع، ارزان و مطمئن یک چالش اساسی باقی مانده است. این موضوع، به‌ویژه در مدل D-Commerce که وابسته به تحویل به‌موقع کالا و تجربه مشتری بدون واسطه است، اهمیت دوچندان پیدا می‌کند.

در این شرایط، باید ایران را بازاری دید که همزمان ظرفیت‌های چشمگیر و ریسک‌های جدی دارد. آینده D-Commerce در کشور، به کیفیت مدیریت این دوگانه بستگی دارد: اگر چالش‌ها به فرصت تبدیل شوند، ایران می‌تواند به یکی از قطب‌های تجارت مستقیم دیجیتال در منطقه بدل شود؛ اما اگر مشکلات ادامه پیدا کند، بسیاری از برندهای کوچک و متوسط اگر توانایی رقابت داشته باشند ناچار خواهند شد به بازارهای خارجی مهاجرت کنند.


زیرساخت‌های موجود


  • PSPها (شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت):

ایران یکی از پیشرفته‌ترین شبکه‌های پرداخت الکترونیک منطقه را دارد. PSPها با پوشش گسترده دستگاه‌های کارتخوان، درگاه‌های پرداخت اینترنتی (IPG)، و سامانه‌های پرداخت موبایلی، امکان تراکنش‌های گسترده را فراهم کرده‌اند. اما مشکل اصلی در اینجاست که خدمات آن‌ها بیشتر بر پرداخت سنتی (pos و درگاه‌های فروشگاهی) متمرکز است و کمتر به سمت سرویس‌های نوآورانه موردنیاز D-Commerce مانند APIهای باز، کیف پول یکپارچه برند یا مدل‌های BNPL حرکت کرده‌اند.

  • IPG (درگاه‌های پرداخت اینترنتی):

تقریباً هر کسب‌وکار رسمی می‌تواند درگاه اینترنتی دریافت کند، اما کسب و کارهای خرد – که اغلب ثبت رسمی ندارند – با محدودیت جدی در دسترسی به این ابزار روبه‌رو هستند. همین مسئله سبب شده بخش بزرگی از فعالیت D-Commerce در ایران به «لینک‌های پرداخت شخصی» یا ابزارهای غیررسمی مانند انتقال پول به روش کارت به کارت متکی باشد.

  • کیف پول‌ها:

کیف پول‌های داخلی در سال‌های اخیر رشد کرده‌اند، اما به دلیل نبود هم‌پذیرندگی گسترده، کارایی آن‌ها محدود است. برای مثال، کیف پول یک PSP معمولاً فقط در شبکه همان PSP قابل استفاده است و امکان استفاده در سطح ملی وجود ندارد. این مسئله مانع بزرگی در مسیر توسعه D-Commerce است. چنانچه پیشتر شاهد بودیم و در دوره ای در تاکسی ها بعضا امکان پرداخت بوسیله QR با استفاده از کیف پول های مستقل وجود داشت اما امکان تسویه مشترک و یا انتقال وجه از کیف پولی به دیگری ممکن نبود.

  • شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام و تلگرام نقش بی‌بدیلی در ایجاد بستر D-Commerce غیررسمی ایفا می‌کردند، اما با محدودیت‌های اخیر، بخش بزرگی از کسب‌وکارهای کوچک با مشکل مواجه شده‌اند. پیام‌رسان‌های داخلی توانسته‌اند تا حدودی این خلأ را پر کنند، اما هنوز در حوزه پرداخت و یکپارچگی لجستیک کارآمدی لازم را ندارند.


چالش‌ها


  • محدودیت‌های رگولاتوری: قوانین مربوط به فعالیت کسب‌وکارهای کوچک دیجیتال شفاف نیست. بسیاری از کسب و کارهای خرد از ترس جرایم مالیاتی یا مسدود شدن درگاه‌ها، ترجیح می‌دهند در فضای غیررسمی فعالیت کنند.
  • مالیات: نبود چارچوب شفاف برای مالیات کسب‌وکارهای خرد و آنلاین، مانعی برای رسمی‌سازی فعالیت آن‌هاست. این موضوع نه‌تنها توسعه D-Commerce را محدود می‌کند، بلکه اعتماد فروشندگان و خریداران را هم کاهش می‌دهد.
  • عدم دسترسی کسب و کارهای خرد به ابزارهای رسمی پرداخت: در حالی که PSPها توانایی ارائه خدمات پیشرفته دارند، الزامات سخت‌گیرانه باعث شده بخش عمده‌ای از خرده‌فروشان از چرخه رسمی بیرون بمانند.
  • توسعه لجستیک سراسری: به نسبت شبکه پرداخت و حوزه غیر لجستیکی اک.سیستم تجارت الکترونیک توزیع کالا در ایران پرهزینه، زمان‌بر و پرچالش است. این مسئله تجربه مشتری را تحت تاثیر قرار داده و بعضاً تضعیف کرده و موجب می‌شود D-Commerce در ایران همواره با نارضایتی‌های جدی روبه‌رو باشد.

فرصت‌ها


  • جمعیت جوان و دیجیتال: بیش از ۵۰ درصد جمعیت ایران در رده سنی زیر ۴۵ سال قرار دارد. این جمعیت، مصرف‌کننده اصلی خدمات دیجیتال و موتور رشد تجارت آنلاین است.
  • رشد فروشگاه‌های آنلاین خرد: در سال‌های اخیر هزاران فروشگاه کوچک آنلاین در حوزه پوشاک، صنایع دستی، و خوراکی‌های خانگی شکل گرفته‌اند. این موج نشان می‌دهد ظرفیت D-Commerce در ایران بسیار بالاست.
  • افزایش اعتماد به پرداخت موبایلی: با رشد استفاده از کارت‌های بانکی، پرداخت‌های موبایلی و QR در میان کاربران رایج شده و زیرساخت فرهنگی لازم برای D-Commerce تا حد زیادی فراهم است.
  • پوشش بالای اینترنت: ضریب نفوذ اینترنت پهن‌باند در ایران بالای ۹۰ درصد است. این مسئله، امکان دسترسی آسان مصرف‌کننده به برندها و بالعکس را تضمین می‌کند.

SWOT شرایط فعلی ایران در حوزه D-Commerce


WeaknessStrengths
تمرکز PSPها بر پرداخت‌های سنتی (POS، IPG) و کمبود نوآوری. محدودیت برندهای خرد در دسترسی به ابزارهای رسمی پرداخت. ضعف لجستیک سراسری و هزینه بالای توزیع. وابستگی شدید کسب‌وکارها به اینستاگرام و تلگرام و ریسک ناشی از فیلترینگ. ناپایداری سیاست‌های اقتصادی و مقرراتی.شبکه گسترده PSPها و حجم بالای تراکنش‌های روزانه. پوشش بالای اینترنت پهن‌باند (بیش از ۹۰ درصد). جمعیت جوان و دیجیتال‌محور. رشد فروشگاه‌های آنلاین خرد و کسب‌وکارهای خانگی. افزایش اعتماد عمومی به پرداخت موبایلی و  QR
ThreatsOpportunities
محدودیت‌های رگولاتوری و مالیاتی غیرشفاف. احتمال انسداد یا محدودیت ابزارهای پرداخت آنلاین. فشارهای بین‌المللی و محدودیت در دسترسی به فناوری‌های نوین. ریسک مهاجرت برندهای کوچک به بازارهای خارجی. بی‌اعتمادی مشتری در صورت ضعف لجستیک و خدمات پس از فروش.گسترش ابزارهای کیف پول و امکان هم‌پذیرندگی در سطح ملی. رشد سریع کسب‌وکارهای خانگی و برندهای D2C پتانسیل استفاده از فناوری‌های نوین مانند BNPL و APIهای باز. ظرفیت صادرات دیجیتال (محصولات فرهنگی، صنایع دستی و محتوای دیجیتال، خدمات مهندسی). امکان سرمایه‌گذاری استارتاپ‌های لجستیک و تحویل فوری.

مقایسه ایران با روندهای جهانی


بررسی شرایط ایران در زمینه D-Commerce بدون مقایسه با روندهای جهانی ناقص خواهد بود. آنچه در جهان رخ داده، الگویی روشن از چگونگی بلوغ تدریجی تجارت مستقیم دیجیتال به دست می‌دهد؛ الگویی که نقاط ضعف و قوت ایران را آشکارتر می‌سازد. در کشورهای پیشرو، گذار از E-Commerce به D-Commerce با محوریت شبکه‌های اجتماعی، پرداخت‌های موبایلی، و فناوری‌های نوظهور رخ داده است. برندها توانسته‌اند با حذف واسطه‌ها، تجربه‌ای شخصی‌تر و سریع‌تر به مشتریان ارائه دهند. در ایران نیز نشانه‌هایی از این تحول دیده می‌شود، اما تفاوت‌های قابل‌توجهی وجود دارد که آینده این مسیر را تعیین می‌کند.

در سطح جهانی، برندها با تکیه بر زیرساخت‌های نوآورانه پرداخت، لجستیک یکپارچه و قوانین شفاف توانسته‌اند D-Commerce را به مدلی پایدار و مقیاس‌پذیر بدل کنند. برای نمونه، در آمریکا، Shopify  با ابزارهای ساده اما قدرتمند امکان حضور صدها هزار برند کوچک را فراهم کرده است. در چین، WeChat Mini Programs دنیای اجتماعی و تجاری را یکپارچه کرده‌اند. در هند، UPI  به‌عنوان زیرساخت ملی پرداخت، D-Commerce را برای میلیون‌ها کسب‌وکار خرد ممکن ساخته است. حتی در امارات متحده عربی، پلتفرم‌هایی چون Ounass و Namshi توانسته‌اند تجربه خرید مستقیم را با ترکیب پرداخت سریع و لجستیک کارآمد ارتقا دهند.

اما در ایران، شرایط به گونه‌ای متفاوت رقم خورده است. از یک طرف، ایران دارای یکی از بزرگ‌ترین و پیشرفته ترین شبکه‌های پرداخت الکترونیکی در منطقه است که از نظر حجم تراکنش‌ها حتی با برخی کشورهای توسعه‌یافته قابل مقایسه است. از طرف دیگر، همین شبکه در لایه‌های نوآورانه و همگام با استانداردهای جهانی نقاط قابل توسعه بسیار جدی دارد. محدودیت برندهای خرد در دسترسی به درگاه‌های رسمی پرداخت، نبود کیف پول‌های هم‌پذیر و موضوعات نیازمند توسعه در لجستیک، ایران را از جریان اصلی جهانی دورتر نگاه داشته است.

به لحاظ اجتماعی نیز تفاوت‌ها آشکار است. اگرچه جمعیت جوان ایران از نظر مهارت دیجیتال و الگوی استفاده از شبکه‌های اجتماعی مشابه یا حتی پررنگ‌تر از بسیاری از کشورهاست، اما محدودیت‌های دسترسی به پلتفرم‌های بین‌المللی (به‌ویژه اینستاگرام و تلگرام) مانعی جدی ایجاد کرده است. در سطح قانونی نیز ایران هنوز چارچوب شفاف و پایداری برای حمایت از کسب‌وکارهای خرد دیجیتال ندارد؛ در حالی که در کشورهایی مانند هند یا امارات، حمایت دولت و ایجاد زیرساخت ملی پرداخت، به رشد انفجاری D-Commerce کمک کرده است.

در مجموع، می‌توان گفت ایران در نقطه‌ای ایستاده است که هم شباهت‌های بنیادین با روندهای جهانی دارد (از جمله جمعیت دیجیتال‌محور، رشد فروشگاه‌های خرد و ضریب نفوذ اینترنت) و هم تفاوت‌های ساختاری (مانند ساختار رگولاتوری قابل توسعه و لجستیک نیازمند بهبود). این مقایسه نشان می‌دهد که برای آینده D-Commerce در ایران، تنها برخورداری از جمعیت و ابزارهای پایه کافی نیست؛ بلکه حوزه اقتصاد دیجیتال در کشور نیازمند تحولات نوین است تا بتواند با سرعت تحولات جهانی همگام شود.

پایان بخش اول.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.