پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در گفتوگو با مدیرتحقیق و توسعه سبدگردان آگاه مطرح شد: درسآموختههای جنگ برای بازار سرمایه
مروری بر تجارب بورسهای ایسلند و آمریکا در گذر از بحران مالی سال ۲۰۰۸
هفتههای اخیر شاهد آن بودیم که بازار سرمایه با یکی از جدیترین ریسکهای خود مواجه شد. جنگی که تا مدتها تنها نام آن، روان سرمایهگذار را متشنج و او را برای سرمایهگذاری مردد میکرد، سرانجام رخ داد و پس از حدود دو هفته تعطیلی و بلاتکلیفی در بازار، ترکشهای خود را در قالب صفهای فروش سنگینی که خریدار چندانی نیز برای آن وجود ندارد، به جان سهامداران نشاند.
به گزارش روابط عمومی گروه آگاه، در شرایطی که آتشبس، آرامشی نسبی را در فضای سیاسی کشور حاکم کرده، هنوز حال و روز بازار سرمایه چندان خوب نیست. در روزهای اخیر و با وجود جمع شدن بسیاری از صفهای فروش، هنوز سرمایهگذاران حقیقی زیادی در تلاش برای خارج شدن از بازار هستند و اعتماد از دست رفته بازار هنوز بازنگشته است.
در گفتوگویی که با سروش بهرامی، مدیر تحقیق و توسعه سبدگردان آگاه داشتیم، به تحلیل این وضعیت و راهکارهای خروج از وضع موجود پرداختیم و تجارب دیگر کشورها در عبور از بحرانهای مشابه را مرور کردیم.
بحرانها، آزمونی برای استراتژیهای سرمایهگذاری
در هفتههای ابتدایی بازگشایی بازار پس از جنگ، شاهد آن بودیم که بازار سهام سراسر قرمزپوش شد و خریداری برای صفهای فروش سنگین نمادها وجود نداشت. بهرامی با اشاره به این موضوع در خصوص آنچه بازار در این مدت پشت سر گذاشت، توضیح داد: «مسئلهای که پیش از هر صحبتی باید در نظر داشت آن است که هیچگاه نمیتوان ریسک را از بازارهای مالی جدا دانست و این مسئله محدود به بازار سهام ایران نیست و در هر بازاری صادق است. ریسکها به صورت کلی به دو دسته تقسیم میشوند. یکی ریسکهای ذاتی و بلندمدتی هستند که تحلیلگران همواره به آنها توجه دارند و در بررسیها، وزنهای مختلفی برای این ریسکها در نظر گرفته میشود؛ دیگری ریسکهایی هستند که به صورت مقطعی و حسب شرایط خاص بر بازار حاکم میشوند و عموما تاثیرات بسیار بزرگ و یکبارهای روی بازار میگذارند و در شرایط جنگ اخیر نیز شاهد بروز چنین ریسکی بودیم.»
او ادامه داد: «متاسفانه بازار سرمایه کشور، اکنون درحال تجربه هر دو این ریسکهاست. تا همین ماه پیش، بازار با انواع ریسکهای سیاسی اقتصادی دست به گریبان بود و حالا به یکباره و با نگرانی از وقوع حمله مجدد و آغاز جنگ، ریسک سنگین دیگری به آن اضافه شده و سهامداران را به وحشت انداخته است. در نتیجه بازار به وضعی درآمده که اکنون شاهد آنیم و انتظار میرود این هیجانات ظرف مدت کوتاهی به تعادل برسند. در نهایت، اینکه بازار در شرایط فعلی با چنین وضعیتی مواجه شود، کاملا طبیعی است؛ خصوصا آنکه چارچوبهای فعلی اقتصاد ما آنچنان محکم نیستند که اتفاقی مانند جنگ روی آن اثر زیادی نداشته باشد و بازار هنوز بلوغ کافی برای هضم اتفاقاتی در این سطح را دارا نیست. اما پاسخ به این سؤال که در مدیریت این شرایط، چه راهکارهایی میتوان به کار گرفت، به چندین مسئله بستگی دارد. پیش از هرچیز باید مشخص شود که سیاستگذار برای کنترل بازار چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا به دنبال جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت سهام است؟ یا فعلا حفظ نقدشوندگی داراییها را در اولویت گذاشته شده است؟ اگرچه چنین تصمیمگیریهایی به واسطه بیسابقه بودن وقوع اتفاقات مشابه در دهههای اخیر، بسیار دشوار است، اما ضرورت آن حس میشود که هرچه سریعتر راجعبه آن تصمیمگیری و اقدام شود. خصوصا آنکه در حدود دو هفتهای که بازار تعطیل بود، فرصت کافی برای تحلیل وضعیت و انتخاب یک رویکرد مناسب وجود داشت.»
مدیر تحقیق و توسعه سبدگردان آگاه با اشاره به پیشنهادات حمایتی و مالی فعلی جهت خروج بازار سرمایه از بحران و فشار فروش گفت: «باید توجه داشته باشیم که نسخه واحدی برای بهبود شرایط فعلی بازار وجود ندارد و اینکه خیال کنیم صرفا با تزریق نقدینگی و یا تغییر دامنه نوسان و یا تغییر حجم مبنا، مشکل بازار حل خواهد شد، خیالی باطل است. آنچه در نهایت میتواند تعادل را به بازار باز گرداند، ترکیبی از چندین تغییر در المانهای مختلف بازار خواهد بود.»
او همچنین با اشاره به سیاستهایی که میتواند به حفظ نقدشوندگی و پایداری بازار سرمایه کمک کنند، گفت: «یکی از پیشنهادات خوبی که در مدت اخیر مطرح شده و به نظر من نیز پیشنهاد بسیار خوبی است، آن است که همزمان با حذف دامنه نوسان (و یا تغییر آن از ۳ به مثلا ۱۵ درصد)، حجم مبنای سهام و صندوقها بالا برده شوند. چنین تغییری کمک میکند سهامدارانی که به هرقیمتی خواهان فروش دارایی سهامی خود هستند، امکان نقد شدن و خروج از بازار را پیدا کنند؛ در عینحال به واسطه بالا بودن حجم مبنا، فروشهای انجام شده در قیمتهای بسیار پایین، تاثیر چندانی روی قیمت پایانی نمیگذارند و سرمایه سهامدارانی که تمایلی به فروش فوری سهام ندارند نیز، افت قابلتوجهی نمیکند. همزمان با این اقدامات، تزریق نقدینگی از سوی سیاستگذار باعث میشود نقدشوندگی بازار در سطح مطلوبی قرار گیرد و افرادی که تمایل به فروش دارند، به راحتی از بازار خارج شوند. سیاستگذار نیز با این حمایت، میتواند سهامی با قیمت بسیار پایین خریداری کند و کف بازار را ببندد. با ترکیب این اقدامات، انتظار میرود که بازار به سرعت به تعادل بازگردد و با جلوگیری از شکلگیری یک روند نزولی فرسایشی، انتظارات تمامی طرفین، پاسخ داده شود.»
بهرامی افزود: «به نظر میرسد چنین اقداماتی بتواند به بهبود نقدشوندگی کمک شایانی کند و زمینه بازگشت هرچه سریعتر تعادل به بازار را فراهم کند. باید از شرایط ایجاد شده درس گرفته و بپذیریم که با تداوم محدودیتهای اینچنینی، بازار سرمایه کشور بهبودی پیدا نخواهد کرد و با بروز کوچکترین بحرانی که حتی از نوع دیگری باشد هم، مجددا شاهد وضعیت مشابهی در بازار خواهیم بود. سیاستگذاریهای اقتصادی نیز تاثیر مستقیمی بر شرایط بازار دارند. سیاستگذاریهایی که به یکباره اعمال میشوند، مانند اعلام قیمتگذاریهای دستوری و اعلام نرخهای متفاوت از واقعیت و ذهنیت سرمایهگذار، همگی به نوعی بازار را متاثر میکنند و جا دارد برای بهبود شرایط، اصلاح آنها در دستور کار قرار بگیرد.»
به گفته سروش بهرامی فارغ از تمام اینها، مسئلهای که به بیش از هرچیز میتواند نجاتبخش بازار سرمایه کشور باشد، اصلاح ساختارها و تدوین چارچوبهایی است که با اصول جهانی و تجارب موفق همخوانی دارند. بحران مالی دنیا در سال ۲۰۰۸ و رویکردی که بورس کشورهای مختلف برای کنترل شرایط در پیش گرفتند، میتواند الگوی مناسبی برای بررسی مدلهای مختلف و تصمیمگیری برای دستیابی به بهترین نتایج باشد. بر اساس مستندات موجود، بورسهایی که دارای دامنه نوسان محدود بودند، بیش از کشورهایی که محدودیتی برای نوسان قیمت سهامشان در نظر نگرفته بودند، از یک بحران مالی مشخص آسیب دیدند و همزمان روند بازگشت به وضع عادی نیز برای آنها به مراتب طولانیتر شد.
بهرامی با اشاره به بحران مالی ۲۰۰۸ بیان کرد: «بورس ایسلند که در سال ۲۰۰۸ دارای دامنه نوسان ۱۰ درصدی بود، از بحران مالی رخ داده در آن سال به شدت آسیب دید و با شکلگیری صفهای فروش سنگین و تمامنشدنی، شاهد یک روند نزولی فرسایشی و طولانی بود. همین مسئله باعث شد در نهایت، به دلیل افت جدی قیمت سهمها تا منفی ۶۰ درصد، نهادهای تصمیمگیر معاملات را برای مدت سه روز متوقف کرده و با بازگشایی مجدد بازار بدون دامنه نوسان، شرایط را دنبال کنند. این تغییر رویکرد باعث شد بازار با یک افت قابلتوجه یکباره در قیمت سهام مواجه شود. اما صفهای فروش به سرعت (ظرف یکی دو روز) جمع شدند و تعادل به بازار بازگشت. با این وجود، اقدام دیرهنگام سیاستگذاران ایسلندی، در پایان سهامداران را متحمل زیانهای قابلتوجهی کرد. بهطوری که نهایتا افت شاخص بورس ایسلند به حدود ۹۵ درصد رسید. نقطه مقابل ایسلند، بورس کشور آمریکاست که بدون محدودیت دامنه نوسان فعالیت میکند. درحالی که روند ریزش قیمت سهام بازار بورس ایسلند حدود یک و نیم سال طول کشید، بورس آمریکا توانست ظرف حدود ۱۰ ماه به تعادل برسد و روند صعودی خود را آغاز کند و حتی قلههای قیمتی جدیدی را به ثبت برساند. اما بازگردانی دامنه نوسان در بورس ایسلند پس از گذر از آن مقطع خاص، باعث شده که پس از حدود ۱۶ سال، شاخص بورس ایسلند، حتی نزدیک سقف پیشین هم نباشند. قطعا در آنچه بازار بورس این دو کشور تجربه کردند، شرایط متعدد دیگری مانند شرایط اقتصادی کشورها نیز دخیل است، اما از تاثیرات مخرب چنین محدودیتهایی نباید غفلت کرد.»
مدیرتحقیق و توسعه سبدگردان آگاه در پاسخ به این سوال که در این بحران چه درسهایی برای اهالی بازار و نهادهای مالی فعال در آن نهفته بود، گفت: «معمولا در پس هر بحرانی درسها و تجارب ارزشمندی نهفته است که میتوان آن را در دو بعد سرمایهگذار و سیاستگذار جداگانه مورد بررسی قرار داد. شاید مهمترین درس بحران اخیر برای سهامداران این باشد که پیش از سرمایهگذاریها، همواره درک درستی نسبت به انواع ریسکهایی که در هر بازار وجود دارد پیدا کنند و با چشم باز سرمایهگذاری کنند. مورد دوم هم میتوان به اهمیت نقد نگه داشتن بخشی از سرمایه برای شرایط خاص اشاره کرد. این مورد از آن جهت حائز اهمیت است که چنانچه شرایط خاصی رخ دهد که سهام خریداری شده، امکان فروش در قیمت مناسب را پیدا نداشته باشد، زندگی معمول فرد با مشکل مواجه نشود و به جایی نرسد که ناچار شود چوب حراج به سهام خود بزند و به هر قیمتی سهام خود را نقد کند. مزیت دیگر داشتن نقدینگی و یا صندوق درآمد ثابت در پورتفو آن است که در بدترین شرایط هم ممکن است فرصتهای سرمایهگذاری جذابی پیش بیاید که داشتن نقدینگی این امکان را فراهم میکند که بتوان تصمیمات بهتری گرفت و از فرصت ایجاد شده بهره برد تا مثلا بخشی از زیانی که به واسطه شرایط پیش آمده جبران شود.»
او ادامه داد: «از دیگر موارد قابلاشاره شرایط اخیر برای درسآموزی سرمایهگذاران، توجه به اهمیت تنوعبخشی به سبد دارایی برای تعدیل ریسک سرمایهگذاری است. به قول معروف به جای آنکه تمام تخممرغها را در یک سبد قرار دهند، سرمایه خود را در کلاسهای مختلف دارایی، اعم از صندوقهای سهامی یا سهام صنایع مختلف، صندوقهای طلا یا طلای فیزیکی، ارز، اوراق بدهی و … بگذارند تا با وقوع چنین رخدادهای خاصی، تمام دارایی فرد در معرض ریسک بالا قرار نگیرد.»
بهرامی همچنین اضافه کرد: «در بعد سرمایهگذار نیز مهمترین درس آن است که تلاش این نهاد باید در راستای اصلاح ساختار فعلی بازار قرار گیرد تا از رخدادهای اینچنینی کمترین تاثیر را بپذیرند. به عبارتی طراحی چارچوبهای بازار سرمایه بهگونهای تغییر کنند که حسب وقوع بحرانها و ریسکهای مختلف، انعطافپذیری لازم برای حفظ تعادل بازار و جلوگیری از ایجاد صفهای فروش سنگین و یا هیجانات کاذب خرید، وجود داشته باشد.»
نقش نهادهای مالی در آموزش و فرهنگسازی ریسک
سروش بهرامی با اشاره به نقش ابزارهای مالی و راهکارهای مدیریت دارایی ارائه شده توسط نهادهای مالی در کنترل شرایط موجود و جلوگیری از تکرار بحرانهای مشابه توضیح داد: « تجارب بازارهای کشورهای مختلف به خوبی نشان میدهد که داشتن تنوع کافی در ابزارها و راهکارهای مالی، تا چه اندازه میتوانند به کنترل بهتر بازار در شرایط خاص و کنترل ریسک ناشی از بحرانهای مختلف کمک کنند. نمونهای از این موارد که در کشور خودمان نیز قابل مشاهدهاند، صندوقهای سرمایهگذاری مختلفی هستند که هر کدام بر یک کلاس دارایی مشخص تمرکز دارند. از آنجا که گاهی همبستگی این کلاسهای دارایی با یکدیگر متفاوت است، این صندوقها روندهای صعودی و نزولی خاص خود را دارند و افراد میتوانند در شرایط مختلف، از فرصتهای سرمایهگذاری متنوعی بهرهمند شوند که با شرایط خاص آن مقطع زمانی تناسب دارد. در همین هفتههای اخیر شاهد آن بودیم که صندوقهای درآمد ثابت در مرکز توجه قرار گرفتند و توانستند در پوشش بخشی از ریسک شرایط موجود به بازار کمک کنند.»
او اضافه کرد: «در نتیجه تلاش برای ارائه ابزارهای سرمایهگذاری مختلفی که کلاسهای دارایی مختلفی را پوشش دهند، این امکان را فراهم میکنند که سرمایهگذاران با توجه به شرایطی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مختلف و حسب پروفایل-ریسکی که دارند، ابزارهای متفاوتی برای تنظیم پورتفویشان در اختیار داشته باشند. اساسا بازار سرمایه از جمله شفافترین بازارهای موجود در کشور است که سالانه حجم قابلتوجهی داده از وضعیت شرکتها را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. در کنار گزارشهای دورهای از وضعیت عملکردی شرکتها، نظارت روی این بازار نیز بیش از سایر بازارهاست و همین مسئله باعث میشود سرمایهگذاری در آن، در قیاس با بازارهای فیزیکی دیگر، از شفافیت و امنیت بالاتری برخوردار باشد.»
بهرامی در خصوص اینکه با توجه به تجربیات فعلی چه تغییراتی در ساختار، عملکرد و ابزارهای نهادهای مالی باید ایجاد شود، گفت: «در شرایط حاضر، نهادهای مالی مختلف، اقدام به ایجاد شرکتهای سبدگردانی اختصاصی کردهاند. از آنجا که چنین نهادهایی، مدیریت بهینه سبدها و صندوقهای خود را در اولویت دارند، نقدشوندگی در این صندوقها بهتر از سایر سهام بازار است و سهامداران سادهتر میتوانند به دارایی خود دسترسی داشته باشند. تداوم چنین روندی، نقدشوندگی بازار را به بالاترین حد ممکن میرساند و سهامداران دیگر برای در اختیار گرفتن داراییهایشان نگرانی نخواهند داشت.»
بهرامی با اشاره به نقش سبدگردانها در مدیریت صندوقهای درآمد ثابت در زمان بحران، گفت: «یکی از نکات قابلتوجه بحران اخیر، عملکرد خوبی بود که صندوقهای درآمد ثابت بازار از خود به نمایش گذاشتند. در حقیقت شاهد آن بودیم که روند معامله این نوع از دارایی به سرعت از سر گرفته شد. در حالی تنش میان دو کشور در اوج خود بود و امکانی برای بازگشایی بازار سهام وجود نداشت، دارندگان واحدهای این صندوقها به راحتی دارایی خود را نقد کردند.»
او ادامه داد: «خوشبختانه عملکرد بازارگردانهای شرکتهای مختلف در دوره جنگ ۱۲ روزه اخیر نیز قابلتحسین بود. با وجود تقاضای بالایی که برای خروج از صندوقها وجود داشت، انتظار میرفت که نتوان فشار فروش در برخی صندوقها را کنترل کرد. اما خوشبختانه با بازارگردانی خوب و تامین نقدینگی کافی، هیچ مشکلی در پاسخ به درخواستهای سهامداران این صندوقها به وجود نیامد. با اتخاذ اقداماتی مانند کاهش موقت نرخ سود این صندوقها، امکان پاسخگویی به تمامی سفارشات فروش فراهم شد؛ تا جایی که ظرف تنها چند روز فشار فروش واحدهای این صندوقها از بین رفت و حتی شاهد ورود مجدد پول نیز بودیم.»
اقدامات آگاه برای گذر از بحران
بهرامی در خصوص اقدامات گروه آگاه در همراهی با سرمایهگذاران برای گذر از بحران فعلی توضیح داد: «مدیریت دارایی آگاه در بازار سرمایه کشور، سابقه فعالیت ۱۷ ساله دارد. بدون شک تجارب این مدت فعالیت که حاصل عبور از چالشهای متعدد است، بهبود قابلتوجهی در تصمیمگیریهای مرتبط با مدیریت داراییها ایجاد کرده است. در بحران مالی اخیر عملکرد مدیریت دارایی آگاه نیز به مانند بسیاری از سبدگردانهای دیگر بازار، عملکرد قابلدفاعی بود؛ کما اینکه صندوق درآمد ثابت این مجموعه به خوبی توانست به تقاضای موجود پاسخ دهد. حتی صندوق یاقوت در زمان جنگ بیشترین ارزش معاملات را در میان تمام صندوقهای درآمد ثابت داشت و نقدشوندگی بسیار خوبی از خود نشان داد. این روند در صندوقهای دیگر آگاه نیز در حال طی شدن است و با تغییر رویکرد به سرمایهگذاری در داراییهای کمریسکتر، در تلاش برای حفاظت از دارایی سهامداران هستیم. در کنار اینها، حفظ نقدشوندگی داراییها در کلاسهای مختلف، همواره در اولویت آگاه قرار داشته و دارد.»