پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
حقایقی از محیط کاری فیسبوک که زاکربرگ نمیخواست عمومی شود
کارمند فیسبوک با نوشتن کتاب مردم بیخیال از رازهای مدیران فیسبوک پردهبرداری کرد
در طول ۱۴ سالی که شریل سندبرگ بهعنوان مدیر عملیاتی در فیسبوک کار میکرد، این تصور وجود داشت که او نقش فرد بزرگسالی را دارد که در کنار مارک زاکربرگ، مدیرعامل، کارمندان جوان را در مسیر درست نگه دارند و راهنمایی کنند. اما به گفته سارا وین – ویلیامز که بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ در فیسبوک کارکرده و در حال حاضر به مقام مدیر سیاست عمومی جهانی ارتقایافته این تصور غلط است و هیچ بزرگسالی در آن شرکت وجود ندارد. او میگوید: «این افراد قدرت زیادی داشتند و فکر میکردند هیچ قانونی برای آنها وجود ندارد.»
کتاب مردم بیخیال
کتاب جدید و افشاگرانه سارا وین – ویلیامز با عنوان «مردم بیخیال» (Careless People) در هفته گذشته توجه زیادی را در سیلیکونولی جلب کرده است. این کتاب یک افشاگری تکاندهنده و انتقادی درباره شش سال تجربه او در فیسبوک است. زاکربرگ تمایلی ندارد که مردم این کتاب را بخوانند و حتی نمیخواهد که شما مصاحبههای مربوط به آن را مطالعه کنید. روز چهارشنبه، متا، شرکت مادر فیسبوک، یک دستور موقت از یک داور آمریکایی دریافت کرد تا تبلیغات کتاب توسط وین – ویلیامز را متوقف کند، اما بااینحال، انتشارات مکمیلان در بریتانیا به چاپ کتاب ادامه داد. تا شب جمعه، این کتاب به رتبه چهارم در لیست پرفروشهای آمازون رسید.
متا که مالک اینستاگرام و واتساپ هم هست، میگوید کتاب سارا وین – ویلیامز شامل «ادعاهای نادرست و بیاساس» درباره مدیرانش است. همچنین، این شرکت گفته که این کتاب تنها تکرار «ادعاهای قدیمی» درباره فیسبوک است و وین – ویلیامز را بهعنوان یک کارمند ناراضی معرفی کرده که به دلیل عملکرد ضعیف و رفتار نادرست از کار اخراج شده است (درحالیکه در کتاب او این موضوع به شکلی متفاوت بیان شده). متا همچنین پیش از انتشار کتاب درخواست کرده بود که حق بررسی صحت مطالب کتاب را داشته باشد.
خبرنگار تایمز میگوید که من روز سهشنبه، قبل از صدور حکم قانونی، با وین – ویلیامز ملاقات کردم. او گفت که نمیخواهد انتقام بگیرد و هدفش این است که «واقعیتها را نشان دهد» و بگوید که چطور شرکت عمل کرده است. او توضیح میدهد که همیشه از خود میپرسیده سکوت او به نفع چه کسی است و اگر موضوع برایش مهم نبود، اصلاً در این موقعیت قرار نمیگرفت. برای اینکه متا از انتقامجویی خودداری کند، وین – ویلیامز نوشتن کتاب را بسیار مخفی نگه داشته بود و حتی مادرش هم از آن خبر نداشت. او میگوید: «آنها خیلی تلاش کردند که حقیقت بیرون نیاید.»
کتاب مردم بیخیال (که به شخصیتهای تام و دیزی در رمان «گتسبی بزرگ» اشاره دارد و در اینجا به زاکربرگ و سندبرگ ربط داده میشود) مسیر تحول سارا وین – ویلیامز را از یک کارمند جوان و آرمانگرا به فردی ناامید و سرخورده نشان میدهد. او در کتابش همچنین شرکتی را توصیف میکند که در آن هیچکس پاسخگو نیست و رهبرانی هستند که از قدرت خود به نفع خودشان استفاده میکنند.
وین – ویلیامز زاکربرگ را بهعنوان ترکیبی از یک نوجوان سرکش و یک کودک نوپا توصیف میکند. او میگوید که زاکربرگ دوست ندارد قبل از ظهر بیدار شود، حتی اگر قرار باشد با نخستوزیران ملاقات کند. همکارانش نیز احساس میکنند که باید در بازیهای تختهای به او اجازه بدهند برنده شود. وقتی باراک اوباما او را بهخاطر نقش فیسبوک در گسترش اخبار جعلی در انتخابات ۲۰۱۶ سرزنش کرد، زاکربرگ عصبانی شد و با خشم گفت: «او هیچچیز نمیفهمد، کاملاً اشتباه میگوید.»
حقایق کار در فیسبوک
باوجود ظاهر مدرن و براق فیسبوک، وین – ویلیامز معتقد است که این شرکت به شکلی قدیمی و عجیب عمل میکرد. روابط خانوادگی در آنجا بسیار رایج بود و به نظر میرسید همه از هاروارد آمدهاند. او میگوید: «فیسبوک یک شبکه پیچیده است — همه همدیگر را حمایت میکردند و حتی خانههای یکدیگر را میخریدند.» وین – ویلیامز توضیح میدهد که وقتی مردم میگویند «مارک و شریل در یک حباب هستند»، منظورشان این است که آنها فکر میکنند دنیای واقعی را میبینند، اما در واقع حبابی که در آن هستند خیلی مبهم است و نمیتوانند از داخل جت خصوصیشان دنیای بیرون را ببینند. او این احساس را بهگونهای توصیف میکند که انگار از یک فرقه بیرونآمده است.
رفتار سندبرگ، طبق توصیفهای کتاب، با تصویر عمومی او که بهعنوان یک فمینیست شناخته میشود، تفاوت دارد. سندبرگ با نوشتن مانیفست فمینیستیاش در سال ۲۰۱۳، به زنان آموزش داده بود که چگونه در محل کار و خانه خود را نشان دهند، اما وین – ویلیامز داستان متفاوتی از او بیان میکند.

او پرده از برخی رفتارهای غیراخلاقی مدیرانی مانند سندبرگ برمیدارد و ادعا میکند که با رد کردن پیشنهادات غیراخلاقی او احساس کرده که از جمع کنار گذاشته شده است.
سندبرگ خود را بهعنوان فردی معرفی کرده بود که به زنان در دنیای مردانه سیلیکونولی کمک میکند. وین – ویلیامز میگوید: «من در آن زمان کاملاً این موضوع را باور داشتم.» اما او اضافه میکند که بیشتر افرادی که مستقیماً تحتنظر سندبرگ بودند، مرد بودند. وین – ویلیامز توضیح میدهد که توصیههای سندبرگ بیشتر با دنیای خاصی که او در آن زندگی میکند، مطابقت دارد، اما این نوع توصیهها برای یک مادر شاغل که حمایتی ندارد، مناسب نیست. او همچنین اشاره میکند که «ما فراموش میکنیم اینترنت آن زمان چه شکلی بود.»
وین – ویلیامز که اصالتاً اهل نیوزیلند است و حالا بهعنوان مشاور فناوری کار میکند، درباره دوران کودکیاش میگوید که بدون حادثه خاصی بود، به جز زمانی که در ۱۳ سالگی نزدیک بود توسط یک کوسه کشته شود و به کما رفت. او قبل از اینکه به فیسبوک بپیوندد، بهعنوان دیپلمات در سازمان ملل در نیویورک کار میکرد. حالا او در لندن با همسرش، تام بریتویت، ویراستار فایننشال تایمز، و سه فرزندشان زندگی میکند. او اولین فردی نیست که درباره فیسبوک افشاگری میکند، اما اولین کسی است که از داخل حلقه مدیریتی این شرکت به این مسائل پرداخته است.
وین – ویلیامز در جلسات مختلفی در مورد تلاشهای فیسبوک برای ورود به چین حضور داشته و در سال ۲۰۱۶ در یک پرواز خصوصی با زاکربرگ بود، زمانی که او بالاخره پذیرفت که فیسبوک نقش خود را در قدرتگرفتن دونالد ترامپ در کاخ سفید پذیرفته است.
در طول دوران کارش در فیسبوک، وین – ویلیامز اغلب احساس میکرد که نیازهای شرکت برای مدیریت بیشتر از رفاه کارکنان اهمیت دارد. در سال ۲۰۱۴، وقتی که باردار بود، او را به مرکز شیوع ویروس زیکا فرستادند. در سال ۲۰۱۶، یکی از همکارانش به نام دیهگو دزودان در برزیل به دلیل اینکه واتساپ از تحویل دادهها به مقامات در یک پرونده قاچاق مواد مخدر خودداری کرده بود، دستگیر شد. وین – ویلیامز میگوید زاکربرگ خواست که پستی «دلانگیز» درباره اینکه چگونه دزودان از ارزشهای شرکت دفاع کرده بنویسد، حتی با اینکه مشاورانش هشدار دادند که این کار ممکن است به دفاع دزودان آسیب بزند.
او میپرسد: «چطور هنوز در یک شرکت آمریکایی چیزی شبیه این اتفاقات رخ میدهد؟»
نقش زاکربرگ در ریاست جمهوری آمریکا و چین
آرمانگرایی وین – ویلیامز در طول زمان فرسوده شد. او به یاد میآورد که همیشه از خود میپرسید آیا خط اخلاقیای وجود دارد که مدیران فیسبوک از آن عبور نکنند. او نتوانست جوابی پیدا کند. او همچنین به تعداد دفعاتی که کلیپ معروف میچل و وب درباره نازیها را تماشا کرده اشاره میکند که در آن افراد با کلاههای جمجمه پرسیدند: «آیا ما آدمهای بد هستیم؟» انتخابات ترامپ در سال ۲۰۱۶ نقطه عطف دیگری بود. بعد از آن، زاکربرگ ادعا کرد که «دیوانگی» است اگر بگوییم فیسبوک نقشی در نتیجه انتخابات داشته است. اما بعداً در یک گفتوگوی خصوصی در جت، کارکنانش توضیح دادند که فیسبوک واقعاً به ترامپ کمک کرده بود.
وین – ویلیامز میگوید: «شما شرکتی را اداره میکنید که میتواند برند یک خمیردندان را تغییر دهد، اما از این که فیسبوک نقشی در انتخابات دارد، متعجب هستید؟» او اضافه میکند که کارکنان فیسبوک در کمپین ترامپ حضور داشتند و به آنها آموزش میدادند که چگونه از پلتفرم فیسبوک استفاده کنند. درحالیکه کمپین کلینتون از همین خدمات فیسبوک استفاده نکرد. وین – ویلیامز میگوید که زاکربرگ بالاخره فهمید که فیسبوک چه نقشی در نتیجه انتخابات داشت و بعد از آن به فکر نامزدی خودش برای ریاستجمهوری افتاد. به گفته وین – ویلیامز، «نهنگ سفید» زاکربرگ که همیشه هدفش فتح آن بوده، چین است با جمعیت ۱.۴ میلیارد نفر.
وین – ویلیامز میگوید برای دسترسی به بازار چین، فیسبوک قول داده بود که نظم اجتماعی را ترویج کند و به مهندسان چینی جزئیات دقیقی از نحوه عملکرد قابلیت تشخیص چهره خود داد. او همچنین ادعا میکند که فیسبوک به حزب کمونیست چین پیشنهاد داده بود که در سانسور پستهای ویروسی کمک کند و حتی پیشنهاد کرده بود که دولت فهرستی از مطالب ممنوعه به فیسبوک بدهد. او نگرانیاش را اینگونه بیان میکند که فیسبوک حتی شمارندههای ویروسی را در هنگکنگ و تایوان نصبکرده بود.

روشهای دیگری هم برای ورود به چین امتحان شد. در سال ۲۰۱۵، زاکربرگ از شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، خواسته بود که آیا میتواند افتخار نامگذاری فرزند متولدنشدهاش را به او بدهد، اما شی از این درخواست امتناع کرد.
از سال ۲۰۱۹، متا اعلام کرده که در چین فعالیت نمیکند، اما وین – ویلیامز اشاره میکند که این شرکت هنوز هم در سال گذشته ۱۸ میلیارد پوند از تبلیغات شرکتهای مستقر در چین در پلتفرمهایش درآمد داشته است.
وین – ویلیامز معتقد است که «بیخیالی» فیسبوک در میانمار به بدترین شکل خود را نشان داده است. در سال ۲۰۱۸، کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل گزارش دادند که فیسبوک به گسترش نفرتپراکنی علیه مسلمانان روهینگیا کمک کرده است که در نتیجه آن حدود ۲۵ هزار نفر از آنها توسط ارتش برمه و ملیگرایان قتلعام شدند.
وین – ویلیامز میگوید که فیسبوک در میانمار آنقدر فراگیر است که مردم آنجا فکر میکنند که فیسبوک همان اینترنت است. او میافزاید: «تعجبی ندارد که بدترین اتفاقات در جایی رخداده که بیشترین استفاده افراطی از فیسبوک را داشتند.» متا همچنین اعتراف کرده که در برابر سوءاستفادهها در میانمار «بیش از حد کند عمل کرده است».
چیزی جز پول در میان نیست
نیک کلگ که قبلاً معاون نخستوزیر بریتانیا و رئیس حزب لیبرال دموکراتها بود، در سال ۲۰۱۸ به فیسبوک پیوست و مسئول سیاستگذاری جهانی این شرکت شد. وین – ویلیامز که قبل از ورود کلگ به فیسبوک این شرکت را ترک کرده بود، حالا که او هم شرکت را ترک کرده است، از او میخواهد که درباره تجربیاتش در فیسبوک «صادقانه» صحبت کند. در داخل فیسبوک، افراد از دستمزد کلگ شگفتزده بودند، زیرا گزارش شده که او در مدت حضورش در فیسبوک بیش از ۱۰۰ میلیون پوند درآمد داشته است. وین – ویلیامز از خود میپرسد: «آیا کلگ برای این دستمزد بالا، اصول خود را کنار گذاشته است؟»
در ماههای اخیر، به نظر میرسد که مارک زاکربرگ کمتر نگران نظرات منتقدان لیبرال باشد، حتی به صندوق افتتاحیه رئیسجمهور ترامپ کمک مالی کرده است. آیا در پس این رفتار ایدئولوژی خاصی وجود دارد؟ وین – ویلیامز میگوید: «واقعاً نه.» او توضیح میدهد که مردم دوست دارند فکر کنند کسی که اینقدر قدرت جمع کرده، باید مجموعهای از ارزشها داشته باشد، اما در واقع چیزی جز پول در میان نیست.
وین – ویلیامز میگوید که بعضی از دوستان زاکربرگ ممکن است از ارتباط او با ترامپ ناراضی باشند. اما او به این سؤال پاسخ میدهد: «آنها دوستیهایی مثل من و شما ندارند.» او میگوید: «افراد زیادی اطراف زاکربرگ هستند که نهتنها حقوقبگیر او هستند، بلکه از ثروت عظیمی که او به دست آورده بهرهمند شدهاند. وقتی کسی حرفی ناراحتکننده میزد، بهآرامی از کنار او کنار میرفت چون وفاداری کافی به او نداشتهاند.»
وین – ویلیامز معتقد است که در آینده، میلیاردرهای بیشتری از دنیای فناوری مثل ایلان ماسک وارد سیاست خواهند شد. او میگوید: «سیاستمداران و مدیران اجرایی فناوری فهمیدهاند که با هم میتوانند قدرت و نفوذشان را ترکیب کنند و این ترکیب قدرت میتواند بسیار بزرگ باشد.» او اضافه میکند: «ما هنوز در ابتدای این مسیر هستیم و وقتی این قدرت را با فناوریهایی مثل هوش مصنوعی ترکیب کنیم، به یک قدرت بیسابقه خواهیم رسید.»
بعد از ترک فیسبوک، وین – ویلیامز روی پروژهای جهانی در زمینه هوش مصنوعی کارکرده و میخواهد از اشتباهات گذشته در زمینه رسانههای اجتماعی درس بگیریم تا در فناوریهای آینده بهتر عمل کنیم.
او میگوید: «هوش مصنوعی در حال ترکیبشدن با سلاحها است.» و اضافه میکند: «ما نمیتوانیم بدون دقت وارد این دوران جدید شویم. اگر فکر میکنید مشکلات رسانههای اجتماعی زیاد بوده، باید بدانید که این مشکلات در آینده خیلی بزرگتر خواهد بود.»
وقتی از او میپرسند که آیا هنوز در رسانههای اجتماعی فعالیت دارد، او با شانه بالا انداختن جواب میدهد: «من هنوز در فیسبوک با مارک و شریل… و با جوئل دوست هستم.» سپس مکث میکند و میگوید: «البته هرچند دوستان فیسبوکی معنای خاصی ندارد.»