راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

ناصر حکیمی مدیرکل فناوری اطلاعات بانک مرکزی: همه چیز در یک سال تغییر کرد

انجام دادن گفت‌وگو درست سر ظهر یک روز گرم تابستان آن هم در ماه رمضان کار آسانی نیست؛ هم برای مصاحبه‌کننده و سخت‌تر از آن برای مصاحبه‌شونده. ناصر حکیمی مدیر کل فناوری اطلاعات بانک مرکزی بعد از یک جلسه فشرده به مصاحبه رسید و تقریباً دیگر توانی برایش باقی نمانده بود. وقتی به او گفتم کلی سوال در ذهنم هست که نمی‌دانم از کجا شروع کنم و کدام را مطرح کنم، گفت:«شما هر چه بپرسید من جواب می‌دهم.» همین اتفاق هم افتاد. در ادامه می‌توانید متن کامل گفت‌وگو با وی را بخوانید:

ناصر حکیمی مدیرکل فناوری اطلاعات بانک مرکزی
ناصر حکیمی مدیرکل فناوری اطلاعات بانک مرکزی

زمانی‌ که نقشه راه گذشته تقریباً به انتهای خود رسیده بود، برنامه‌ریزی برای نقشه راه آتی یا به قولی نقشه ۱۴۰۰ در دستور کار قرار گرفت. نقشه راه قبلی با دو سال تاخیر یعنی سال ۹۲ تقریباً به اتمام رسید. از آن زمان حدوداً دو سال می‌گذرد. طبق برنامه‌ریزی‌ها تا پایان سال ۱۴۰۰ یعنی شش سال دیگر باید به اهداف پیش‌بینی‌شده در نقشه ۱۴۰۰ دست یابید. تاکنون چه اقداماتی برای محقق شدن اهداف صورت گرفته است؟

در حقیقت برنامه قبلی امسال به پایان رسید. پروژه چکاوک آخرین سامانه پیش‌بینی‌شده در برنامه قبلی بود که امسال راه‌اندازی شد. اما در کنار سامانه‌هایی که برنامه قبلی بود چند سامانه دیگر بر مبنای مقتضیات و نیازمندی بانک ‌مرکزی راه‌اندازی شد، مانند پورتال ارزی و سپام. این سامانه‌ها در نقشه راه وجود نداشتند. نقشه راه در اصل مسیر ما را در ۱۰ سال آینده مشخص می‌کند. همان‌طور که می‌دانید برنامه قبلی بر حوزه نظام‌های پرداخت تمرکز داشت و برنامه کنونی کل فعالیت‌های بانک مرکزی را دربر می‌گیرد. در این نقشه راه ما به دنبال این هستیم که ساختار اطلاعاتی بانک مرکزی مدرن را شناسایی کنیم. باید بدانیم بانک مرکزی مدرن نیازمند چه سامانه‌هایی است و این سامانه‌ها باید دارای چه ساختاری باشد؛ سپس این سامانه‌ها را در قالب پروژه‌ها طی چند سال آینده راه‌اندازی کنیم.

.

در اصل رویکرد کلی نقشه راه به صورت کامل تغییر کرده است.

بله دو تفاوت اصلی بین این دو نقشه راه وجود دارد؛ یکی وسعت و برد آن است. نقشه راه قبلی فقط به نظام‌های پرداخت توجه داشت ولی الان کل عملکرد بانک مرکزی را مورد توجه قرار می‌دهیم و نکته دوم، در نقشه راه جدید فقط به سامانه و سیستم نمی‌پردازیم بلکه به تغییر در فرآیندها و روش‌های انجام کار هم می‌پردازیم.

.

شما می‌گویید بیشتر روی کل ساختار بانک مرکزی و تبدیل بانک مرکزی به یک بانک ‌مرکزی مدرن تمرکز شده است، اما در نقشه‌ای که روی سایت بانک ‌مرکزی وجود دارد و در همایش گذشته نظام‌های پرداخت نیز ارائه شد، بر ایجاد سامانه‌های متعددی تمرکز شده بود.

بیشتر آنها سامانه‌های داخلی هستند و برای انتقال وجه یا شبکه‌سازی به کار می‌روند مثل ساتنا و شتاب و غیره. از سویی سامانه‌های فعلی نیز به‌روز می‌شوند، به طور مثال در نقشه راه باید ساتنا و پایا در هم ادغام شوند و سیستم انتقال وجه یکپارچه شود زیرا سامانه جدید که در دنیا به کار گرفته می‌شود ادغامی از این دو است و اجرای آن از دو ساعت به پنج دقیقه می‌رسد؛ برای مشتری انتقال وجه در ساتنا باشد یا پایا، تفاوتی ندارد چون این یک مساله درون‌بانکی است و او فقط به دنبال پرداخت یا انتقال پول خود است. بحث بعدی ما بر سر کارت بانک‌ها و شتاب و تطبیق آنها بر اساس استانداردهای بین‌المللی است. در این بحث چه تحریم‌ها برداشته شوند چه برداشته نشوند باید کل ساختار کارت‌ها منطق بر استانداردهای جهانی باشد.
از سویی بحث موبایل و ارائه خدمات پرداخت روی آن دیگر جدی است و در نقشه راه یک برنامه مشخص برای آن در نظر گرفته شده است. زمانی ما باید به سمت کارت بانک‌های هوشمند می‌رفتیم که این بحث با توجه به تغییرات تکنولوژیکی متوقف شد، به‌ خصوص با پیشرفت گوشی‌های هوشمند و ارائه‌ سرویس‌هایی مانند Apple pay و google pay ؛ در سطح جهانی دیگر لزومی به حرکت به سمت کارت‌های هوشمند نیست.

.

با توجه به مدت‌زمان طی‌شده برای پیاده‌سازی نقشه راه چه اقداماتی صورت گرفته است؟

تاکنون سه وظیفه برای بانک مرکزی در نظر گرفته شده؛ اول سیاست پولی است که بحث حفظ ارزش پول را دربر می‌گیرد، دوم نظارت بانکی و ثبات پولی است که به امنیت در سیستم بانکی توجه دارد و سوم سیستم‌های پرداختی است. این سه وظیفه هر بانک مدرنی است و بقیه وظایف در چارچوب بانکداری تجاری هستند یا برای دستگاه‌های دیگر در نظر گرفته شده‌اند. کل فلسفه نقشه راه این است که به این سه وظیفه رسیدگی شود و به تدریج وظایف دیگر را که زمان‌بر هستند، به دستگاه‌های دیگر واگذار کند؛ به عنوان مثال بانک مرکزی توزیع پول‌ نقد را بر عهده خود بانک‌ها گذاشت‌، بانک مرکزی اسکناس را در تهران چاپ می‌کند و بانک‌ها آن را در شهرستان‌ها توزیع می‌کنند. اتفاقاً این پروژه موفقی هم بود. در نقشه راه به چنین مسائلی پرداخته شده که چگونه باید این وظایف را بر عهده دیگر دستگاه‌ها سپرد. چون این تغییرات یک‌شبه قابل انجام نیست.

.

برنامه اجرایی این نقشه مشخص شده است؟

در مورد نحوه اجرایی کردن این نقشه باید گفت ۲۰ تا ۲۲ استراتژی وجود دارد که طرز فکرها و مسیر حرکت را مشخص می‌کنند. از بین این استراتژی‌ها در حدود ۵۶ پروژه استخراج شده‌ که همه آن پروژه‌ها فناوری اطلاعات نیستند و نیمی از آن مربوط به بازنگری، تجدید ساختار و به‌روزرسانی مقررات و آموزش و غیره است و نیمی دیگر، پروژه‌هایی است که باید در سه فاز راه‌اندازی شوند؛ در ابتدا پروژه‌های مربوط به زیرساخت بانکی و نظارت بانکی را عملیاتی می‌کنیم بعد به سمت سیاست پولی و خدمات بانکی می‌رویم و همزمان با این پروژه، نظام پرداخت و واگذاری خدمات را نیز مورد بررسی قرار می‌دهیم. در این سه فاز که تکمیل هر کدام دو تا سه سال به طول می‌انجامد، نقشه راه نیز تکمیل خواهد شد.

.

اگر بخواهیم زمانی برای آن تخمین بزنیم می‌توانیم بگوییم اجرایی کردن نقشه راه تا سال ۱۴۰۴ به طول خواهد انجامید.

خیر، نقشه راه ۱۰ ساله است. برنامه‌ریزی ما برای تکمیل پروژه‌ها شش تا هفت سال است و ما امیدوار هستیم تا سال ۱۴۰۰ برنامه را به پایان ببریم؛ اما در همه نقشه راه‌ها امکان دارد که بیش از موعد مقرر طول بکشد.

.

یکی از بحث‌هایی که مطرح کردید و این روزها خیلی به آن توجه شده، تغییر روش پرداخت از کارت به موبایل است. این پروژه چندین سال است که در دستور کار بانک مرکزی قرار دارد اما متاسفانه هنوز به سرانجام نرسیده. حتی اواخر سال گذشته یا اوایل امسال اعلام شد سپاس به سرانجام رسیده اما دوباره کار متوقف شد. طبق گفته شما در نقشه به این مقوله توجه جدی شده است؛ در این صورت چرا تاکنون قدم‌های برداشته‌شده به نتیجه نرسیده است؟

البته سپاس و موبایل ربط مستقیمی به یکدیگر ندارند.

.

مگر سپاس زیرساخت پرداخت از طریق موبایل نیست؟

سپاس زیرساخت کیف پول بود و ربطی به موبایل ندارد. در آن مقطع زمانی که سپاس تقریباً به پایان رسیده بود و می‌توانست به مرحله اجرا برسد، بحث Apple pay پیش آمد؛ در Apple pay دو اتفاق رخ داد: یکی اینکه کارت‌ها روی گوشی‌های هوشمند مجازی‌سازی بشوند و دیگری اینکه Apple pay از Nfc که در مورد ادامه حیاتش شک وجود داشت، استفاده کرد و به نوعی آن را احیا کرد. بنابراین با توجه به این اتفاق‌ها، ما اگر اجرایی کردن برنامه‌های قبلی را ادامه می‌دادیم، با توجه به تغییرات عظیم در دنیا هزینه‌هایمان را به هدر می‌دادیم؛ پس برنامه‌هایمان را تغییر دادیم ولی به دلیل تحریم‌ها نمی‌توانستیم از Apple pay بهره ببریم، پس تصمیم گرفتیم ساختاری بومی منطبق بر استانداردهای دنیا بسازیم.

.

پس پروژه کیف پول هم کاملاً تغییر می‌کند؟

دو سال پیش که با شما در مورد کیف‌ پول مصاحبه می‌کردم نمی‌توانستم به راحتی در مورد گوشی‌های هوشمند و NFC با قاطعیت صحبت کنم اما الان می‌توانم در مورد این مسائل اظهار نظر کنم؛ چون این تغییرات ایجاد شده و اگر ما به عمد بخواهیم این تغییرات را در نظر نگیریم، عملاً برای یک پروژه منسوخ‌شده هزینه‌ کرده‌ایم. در حالی که اگر برنامه‌ای برای موبایل داشته باشیم، هزینه‌های سخت‌افزاری کاهش می‌یابد، چون دیگر نیازی به چاپ کارت و نصب دستگاه خودپرداز نیست و از سویی وقتی پروژه‌ای راه‌اندازی می‌شود طی اندک‌زمانی در اختیار مردم قرار می‌گیرد؛ بنابراین با تغییراتی که ایجاد شده، ما نیز به سمت و سوی این مسیر بین‌المللی رفتیم و به تازگی نیز بحثی در مجامعی چون نمایشگاه موبایل بارسلون مطرح شده به نام secure element که اکنون روی آن کار می‌کنیم تا به جایگاه و موارد استفاده‌اش در ایران پی ببریم.

.

فناوری در دنیا به سرعت در حال تغییر است و ما باید همگام با پیشرفت دنیا پیش برویم. اگر تعلل کنیم مرتب فناوری تغییر می‌کند و ما همیشه درجا می‌زنیم.

نکته‌ اصلی این است که تغییرات تکنولوژی سریع رخ می‌دهد اما این تغییرات، انقلابی نیستند؛ به عنوان مثال کارت‌های هوشمند اوایل دهه ۹۰ میلادی معرفی شدند و تا الان هم رواج داشته‌اند. ویزا و مستر به تازگی اعلام کرده‌اند قصد دارند در سال ۲۰۱۷ صدور کارت را متوقف کنند و همه سامانه‌های بانکی روی موبایل قابل دسترس شوند. تا سال ۲۰۱۷ سه سال فاصله هست پس با اینکه تکنولوژی تغییر سریعی می‌کند اما تغییرات در زیرساخت‌های اصلی به سرعت رخ نمی‌دهد. همان‌طور که می‌بینید تغییر از سمت کارت هوشمند به گوشی تلفن همراه بیش از ۲۰ سال طول کشیده است. به تازگی تمامی فناوری‌ها در یک حرکت انقلابی به سمت ابزار گوشی‌های هوشمند رفته‌اند. در مورد گوشی هوشمند نیز شاید در آینده از لحاظ فرم تغییر کنند و به حالت پوشیدنی یا به صورت عینک درآیند اما اصل قضیه این است که اگر بتوانیم از ابزارهای موجود به عنوان سیستم پرداخت بهره ببریم، به یک تغییر انقلابی دست یافته‌ایم.

.

پس به نظر شما تقریباً یک دهه زمان داریم تا بتوانیم با تکنولوژی روز همگام شویم چون عمر فناوری‌های جدید حداقل ۱۰ سال است.

کسی نمی‌تواند پیش‌بینی کند و زمان دقیقی اعلام کند. اما عمر تغییرات انقلابی کمتر از ۱۰ سال نیست.

.

تمامی مواردی که شما به آن اشاره کردید باید روی یک اصل سوار شود و آن اصل کارمزد است. نمی‌توانیم سرویس‌های جدید را بدون کارمزد و با روش فعلی راه‌اندازی کنیم و امیدوار باشیم که پیشرفت خواهد کرد. تاکنون اجرای طرح‌هایی که برای کارمزد پیش‌بینی شده به نتیجه نرسیده است، برای آن راه‌حلی در نقشه راه دارید؟

بحث کارمزدها کمی پیچیده است و ما روند استانداردهای بین‌المللی را در پیش نگرفتیم. متاسفانه خدمات بانکی ما متاثر از ارزان‌فروشی و کم‌فروشی است و این نگاه اشتباه وجود دارد که باید این خدمات را ارزان ارائه دهیم تا مردم جذب شوند؛ لذا نمی‌توان این مساله را به آسانی تغییر داد و اگر قصد تغییر داشته باشیم با مقاومت روبه‌رو می‌شویم. بنابراین باید برنامه‌ای داشته باشیم تا به تدریج این ساختار را پیاده کنیم. نکته اصلی این است که اگر تحریم‌ها برداشته شود و قرار باشد کارت‌های بین‌المللی در ایران نیز کار کنند پذیرندگان باید کارمزد سنگینی بابت آن بپردازند. در اصل اگر قرار باشد کارت‌های بین‌المللی روی POS فروشگاه‌ها کار کنند و در شاپرک به چرخش درآیند باید کارمزد بسیار سنگین و در حدود دو درصد از پذیرندگان و صاحبان پایانه‌های فروش دریافت کنیم و اگر فروشنده از پرداخت آن امتناع کند، دستگاه او کارت‌های بین‌المللی را قبول نمی‌کند. بنابراین برای تطبیق با این روند بین‌المللی باید در سطح خرده‌فروش‌ها و فروشندگان آمادگی به وجود آوریم. اما نکته اصلی در مقاومت پرداخت کارمزد، رکود بی‌سابقه در این دو سال بود و این باعث شد فروشندگان تحت فشار قرار گیرند. کارمزد هر چقدر هم که کم باشد اما بر فشار روانی فروشندگان می‌افزاید و موجب می‌شود در برابر آن مقاومت کنند. اگر از این رکود خارج شویم می‌توانیم به راحتی از فروشندگان کارمزد بگیریم.

.

پس بانک مرکزی باید صبر کند تا وضعیت اقتصادی تغییر یابد؟

به عقیده ما فشار ناشی از رکود بر بازار و خرده‌فروش‌ها یکی از عوامل محدودکننده در وضع کارمزد فروشنده است.

.

پس سرویس‌های جدیدی که وارد بازار شدند نیز به همین سرنوشت دچار می‌شوند؟

بین سیستم جدید و قدیم تفاوت وجود دارد؛ برای سیستم‌های جدیدی که از سال ۸۷ معرفی شدند، کارمزد تعیین کردیم مانند سیستم سحاب و مانده‌گیری‌ها. اما در مورد سیستم‌های قدیم که کارمزد نداشتند اگر الان بخواهیم کارمزد تعیین کنیم دچار مشکل می‌شویم.

.

پس طبق گفته شما اگر سرویس‌های جدید موبایلی راه‌اندازی شوند، از ابتدا برای آن کارمزد در نظر گرفته می‌شود و از این نظر مشکلی به‌وجود نمی‌آید؟

بله. متاسفانه در گذشته نظرات اشتباهی وجود داشت که باید خدمات الکترونیکی رایگان باشد تا در میان مردم جا باز کند؛ این اشتباه هزینه زیادی نیز در پی داشت. در هر صورت مردم به این سرویس‌ها روی می‌آوردند اما مسئولان عجله داشتند که حتماً شش‌ماهه به نتیجه برسند. در حقیقت سرمایه‌گذاری‌ای که در سال ۸۳ شروع شد، تا سال ۸۷ به نتیجه نرسید و تراکنش خودپردازها زیاد نبودند اما به طور ناگهانی در سال‌های ۸۸ تا ۸۹ رشد کرد. واقعیت این است که رفتار مردم در قبال تغییرات تکنولوژی یک‌شبه تغییر نمی‌کند و نیاز به زمان دارد. و این تجربه گران‌قیمتی بود که نشان داد نمی‌توان عادت مردم را با ارزان‌فروشی یک‌شبه تغییر داد. در اصل تورم افزایش یافت و ارزش ریال کاهش پیدا کرد، قیمت کالاهای وارداتی سه برابر شد ولی اسکناسی که مردم از دستگاه‌های خودپرداز می‌گرفتند ثابت ماند و دیگر ارزشی برای مبادلات نداشت؛ مگر برای استفاده‌‌های خرد. در نتیجه مردم ناچار شدند از کارت استفاده کنند و این ربطی به ارزان‌فروشی و غیره نداشت. در اصل می‌خواستیم یک کودک زودتر از ۹ ماه به دنیا بیاید اما در این خصوص ما کاری نمی‌توانیم انجام دهیم، طول زمانی که تولد یک بچه نیاز دارد ۹ ماه است. این ارزان‌فروشی‌ها و مفت‌فروشی‌ها که تصور می‌شد در جذب مردم تاثیر بگذارد نه‌تنها باعث پیشرفت نشد بلکه سبب شد دستگاه‌ها ضرر هم بکنند. در اصل آن‌قدر به مادر ویتامین تجویز کردیم تا کودک زودتر به ‌دنیا بیاید اما این اتفاق نیفتاد؛ نه‌تنها زودتر به ‌دنیا نیامد بلکه مسموم هم شد.

.

موضوع احراز هویت نیز یکی از موضوعاتی است که هنوز نتوانسته‌ایم برایش جوابی پیدا کنیم و به نظر می‌رسد با ورود فناوری‌های جدید و ارائه سرویس‌ها روی گوشی این موضوع از اهمیت جدی‌تری برخوردار خواهد شد. دو سال پیش اعلام شد امضای الکترونیکی یا نماد عملیاتی شده است اما به نظر نمی‌رسد این پروژه موفق بوده باشد؟

الان نماد عملیاتی است و در همین اتاق بغلی، این سرویس به متقاضیان ارائه می‌شود.

.

درست است وقتی من هم وارد ساختمان شدم اتاق نماد را دیدم اما از روند کلی کار مشخص است که این پروژه چندان موفق نبوده.

نماد هم به سرنوشت سپاس دچار شد. در نماد هیچ ابزاری وجود نداشت تا آن را روی گوشی‌های هوشمند استفاده کنیم و الان بیشتر افرادی که می‌خواهند کار بانکی انجام دهند از تبلت و گوشی خود استفاده می‌کنند؛ بنابراین باز هم این تکنولوژی منسوخ شد. البته بعضی شرکت‌ها که بیشتر از لپ‌تاپ یا کامپیوترهای میزی بهره می‌برند می‌توانند از آن استفاده کنند؛ اما واقعیت این است که دیگر عمومی نیست. ولی راهکاری که برای آن در نظر گرفتیم همان secure element است که روی گوشی‌ها و تبلت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

البته هنوز ماهیت secure element مشخص نشده. ما دو سال است نماد را راه‌اندازی کرده‌ایم، طی این دو سال در صرافی‌ها، حساب‌های دولت و خزانه‌داری کل کشور از آن استفاده می‌کنیم اما برای عموم گسترش ندادیم چون نمی‌خواستیم مردم برای تکنولوژی‌ای که دو سال دیگر کارایی ندارد، هزینه‌ای پرداخت کنند.

.

پس می‌توان نتیجه گرفت ابزارهای بانکی در وضعیتی واقع شده‌اند که نیاز به یک بازنگری دارند؟ این‌طور که به نظر می‌رسد تغییرات زیادی در پیش است.

بحث امضای دیجیتال و گواهی‌های دیجیتال وجود دارد اما اینکه روی کدام ابزار مورد استفاده قرار گیرند هنوز مورد بحث است. به طور مثال ما تشکیلات امضای دیجیتال را داریم ولی هنوز نمی‌دانیم آن را روی توکن مورد استفاده قرار دهیم یا دستگاه‌های دیگر و تا زمانی که نتوانیم در این مورد تصمیم‌گیری کنیم نمی‌توانیم سرویسی ارائه دهیم.

.

چه زمان این تصمیم‌گیری به نتیجه می‌رسد؟

وقتی بحث secure element به نتیجه رسید.

.

شاید این بحث شش ماه یا یک سال طول بکشد تا نتیجه دهد. در حالی که هم‌اکنون نیاز به وجود این ابزارها حس می‌شود.

بله درست است.

.

تا این زمان می‌خواهید پروژه‌ها را متوقف کنید؟

واقعیت این است که شما الان می‌خواهید از مشتری یک میلیون تومان بگیرید و یک سال بعد بگویید آن را دور بینداز.

.

البته امضاها یک‌ساله هستند.

عمر مفید توکن‌ها ۱۰ ساله است. تاریخ انقضای امضا یک‌ساله است که می‌توان آن را تمدید کرد. سخت‌افزار تغییر نمی‌کند. تا زمانی که این موضوعات مشخص نشود، نمی‌توان کاری انجام داد. مساله این است که ما این سال‌ها سرویس را ارائه نکردیم؛ شش ماه یا یک سال هم روی آن سال‌ها. در ‌حقیقت هزینه‌های این سرویس‌ها بسیار سنگین است. اگر تصمیم گرفته شود که از این سرویس در مدت یک سال استفاده شود باید ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه کرد. آیا می‌ارزد؟ هم‌اکنون بانک‌ها با otpهای خود و ابزارهای دیگرشان امنیت سیستم را برقرار کرده‌اند. ما فراد بزرگی در اینترنت بانک‌ها نداریم و خوشبختانه اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاده است. بنابراین دلیلی نمی‌بینیم برای یک سال ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه کنیم.

.

۲۰۰ میلیارد تومان از طرف مشتری هزینه می‌شود یا بانک‌ها؟

تفاوتی ندارد. حتی اگر از طرف مشتری هم هزینه شود، این پول به دلیل پرداخت‌های ارزی است و هزینه مملکت به هدر می‌رود. چرا که هزینه اصلی برای واردات توکن باید صورت گیرد. اگر در اینترنت بانک با مشکل حادی روبه‌رو بودیم و بر اساس بررسی‌ها متوجه می‌شدیم این میزان هزینه کردن به‌صرفه است، حتماً این هزینه را تقبل می‌کردیم؛ اما در حال حاضر مشکلی نداریم.

.

دو سال پیش که نماد راه‌اندازی شد شما اعلام کردید برای پرداخت‌های بالای ۱۵ میلیون تومان باید از امضای الکترونیکی استفاده شود.

در بخشنامه این‌گونه نیست. در آن گفته شده حتماً یک عامل سخت‌افزاری باید وجود داشته باشد، در اصل OTP بانک‌ها در شرایط فعلی همان کار را انجام می‌دهند. در اصل ما می‌خواستیم افراد با یک نام کاربری و پسورد نتوانند بیش از ۱۵ میلیون تومان جا‌به‌جا کنند.

.

پس از این گفته‌ها می‌توان نتیجه گفت تقریباً تمام کاربردهای بانکی در دو سال آینده باید تغییر کنند، بدین صورت که در آینده از کارت استفاده نکنیم و خدمات بر گوشی ارائه شود؟

قطعاً. گوشی‌های هوشمند طی یک سال اخیر گسترش زیادی یافته‌اند. شاید یک سال پیش من این حرف را نمی‌زدم.

.

طبق گفته وزیر ارتباطات الان ۲۰ میلیون گوشی هوشمند در شبکه فعال است.

تلگرام، وایبر و شبکه‌های OTT که در یک سال اخیر به‌ وجود آمده‌اند به شدت رشد کرده‌اند. از پیرزن خانه‌دار گرفته تا یک کودک از این بستر استفاده می‌کنند. OTTها فشار آوردند تا جایی که حتی کسانی ‌که هیچ اعتقادی به گوشی هوشمند نداشتند، فقط به وسیله آن زنگ می‌زدند و پیامک می‌فرستادند، برای اینکه بتوانند جوک‌ها را بخوانند مجبور شده‌اند از کاربردهای گوشی‌های هوشمند استفاده کنند. این یک سال خیلی چیزها تغییر یافته؛ واقعیت این است که شما باید از این ابزارها استفاده کنید. باید خدمات را روی این ابزارها بدهید اگر به این ترتیب عمل نکنید، شکست می‌خورید.

.

در این صورت برنامه بخش‌ نظام‌های پرداخت بانک مرکزی یا فناوری اطلاعات بانک مرکزی برای اینکه از این بازار عقب نماند، چیست؟

اینکه ما بازار را رها کنیم و هر کس بخواهد بدون در نظر گرفتن secure element یک اپلیکیشن بانکی بدهد مانند وضعیتی است که الان هم وجود دارد. کاربرد اپلیکیشن‌های بانکی هم‌اکنون بسیار محدود است و تقریباً قابلیت استفاده ندارند. طبق تجربه‌ای که در سطح بین‌الملل است ما یک اسپانسر برای کل شبکه نیاز داریم، مثل خود اپل؛ تا استاندارد مشخصی وضع کند و secure element را برای همه به ‌صورت مشترک پیاده‌ سازد. قواعد آن اپلیکیشنی را که بانک‌ها باید روی آن کار کنند مشخص و کاربردهایی را نیز روی آن معرفی کند.

.

ما چنین فردی را در ایران نداریم.

چرا نداریم؟

.

ما اپل نداریم.

شما اپل ندارید اما باید اپل را شبیه‌سازی کنید.

.

یعنی الان رگولاتورها باید وسط بیایند و چنین چیزی را طراحی کنند؟

نکته اصلی این است که ما چنین نهادی نداریم اما چنین بحثی مطرح است که بانک مرکزی باید الزاماتی را بگوید و فرد یا نهاد دیگری secure element را پیاده‌سازی کند. هم‌اکنون در حال مذاکره هستیم تا مشخص شود جای secure element کجاست.

.

پس ممکن است جای آن رگولاتور باشد یا بانک یا بانک مرکزی یا حتی هر نهاد دیگری؟

بله، حالت‌های مختلفی وجود دارد و شما راه‌حل‌های متنوعی برای آن دارید. هر کدام از راه‌حل‌ها نیز مزایا و معایب خود را دارند.

.

پس وظیفه‌ای به وظایف بانک مرکزی افزوده می‌شود.

نه وظیفه بانک مرکزی هست.

.

اما این وظیفه بانک مرکزی آمریکا نیست. بانک مرکزی آمریکا تصمیم نگرفته چنین تغییری ایجاد کند. این سرویسی است که اپل داده.

بیایید اندازه‌ها را با هم مقایسه کنیم. خود اپل بیشتر از کل تولید ناخالص ملی ما می‌ارزد. یعنی اگر به کشورهای دنیا نگاه کنید اپل از کل کشورهای دنیا بزرگ‌تر است. پس وقتی استانداردی را وضع می‌کند استانداردش دوفاکتو می‌شود (لازم‌الاجرا). نیازی نیست بانک مرکزی دخالتی در این قضیه داشته باشد. ما مبدع تکنولوژی نیستیم و خود اپل‌پی هم به ایران نمی‌آید. باید چه کاری انجام دهید؟ خود اپل را هم که ندارید؟ انحصار هم که نمی‌توانید برای یک شرکت خصوصی در داخل ایران ایجاد کنید. مجبورید بدنه‌ای ایجاد کنید از موجوداتی که می‌توانند این شبکه را به وجود آورند. حالت‌های مختلفی وجود دارد. در اصل ما می‌خواهیم شبیه‌سازی کنیم.

.

این کاری که می‌خواهیم انجام دهیم خیلی پیچیده‌تر از کاری است که اپل انجام داده است.

نه. چرا؟

.

آنجا یک ساختار است و خودش آمده یک استاندارد پیاده کرده…

خیر آنجا هم پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. مثلاً اپل‌پی برای گوشی‌های اپل است، روی گوشی‌های اندرویدی کار نمی‌کند؛ مجبورند سراغ گوگل‌پی بروند. هدف ما این است که مجموعه‌ای از استانداردها داشته باشیم تا بتوانند روی همه گوشی‌ها کار کنند. خوشبختانه این تسلط بازار در سمت ما وجود ندارد. نکته بعد این است که اپل باید در ۲۰۰ کشور با دو هزار اپراتور مختلف فعالیت کند و گاه هماهنگی‌ آنها دشواری‌های خاص خود را دارد. به همین خاطر کل تکنولوژی را روی گوشی‌اش برده است. در حالی که لزومی ندارد ما نیز همان کار را انجام دهیم. ما می‌توانیم از چیزهای بیرون گوشی استفاده کنیم.

.

بحث پیچیده‌ای است. هنوز برایم جا نیفتاده قرار است چه اتفاقی بیفتد.

واقعیت این است که چون در فاز بررسی است و بسیار بحث پیچیده‌ و متنوعی است نمی‌توانم به ضرس قاطع توضیح دهم که قرار است چه اتفاقی بیفتد.

.

فارغ از این موارد یکی از موضوعاتی که در این مدت مطرح شده، برنامه بانک مرکزی برای واگذاری شرکت‌های وابسته به خود است…

خیر من این مطالب را تکذیب می‌کنم؛ مصوبات بانک مرکزی هم مشخص کرده است باید شأن حاکمیتی شرکت‌ها تقویت شود.

.

یعنی بخش رقابتی‌شان کمرنگ شود؟

به طور طبیعی شرکت‌ها هم وجه رقابتی و هم حاکمیتی دارند؛ انتظاری که ما از شرکت‌ها داریم این است که شأن حاکمیتی را صد درصد حفظ کنند و اگر فضایی ایجاد شد، وارد رقابت شوند. بسیار هم مراقب هستیم که شأن حاکمیتی به خاطر رقابت خدشه‌دار نشود. در طول سال‌های گذشته برخی از بانک‌هایی که با شرکت خدمات انفورماتیک سر و کار داشتند پس از مدتی از خدمات توسن بهره بردند، اگر می‌خواستیم از قدرت خود استفاده کنم اجازه چنین کاری را نمی‌دادیم؛ اما واقعیت این است که انتخاب پیمانکار برای بانک یک بحث رقابتی است و بانک مرکزی نباید در این موضوع مداخله کند.

.

اما بحث اینجاست که اگر شرکت حاکمیتی صرف باشد، دیگر درآمدی نخواهد داشت و برای اجرای پروژه‌ها باید از دولت بودجه بگیرد. اینجاست که شاید کار بانک مرکزی سخت شود یا اجرایی شدن پروژه‌ها با مشکل مواجه شود.

ما بدون کمک دولت شبکه‌هایمان را توسعه داده‌ایم و از درآمدی که شبکه کسب می‌کند برای توسعه خودش هزینه می‌کنیم. نکته اصلی این است که برای تمام این شبکه‌هایی که مشاهده می‌کنید نه‌تنها از دولت کمک نگرفتیم بلکه به دولت مالیات نیز پرداخته‌ایم و درآمدزایی هم کرده‌ایم. به نظر ما الگوی موفقی است که یک مجموعه حاکمیتی داشته باشیم تا هم تفرق در تصمیم‌گیری‌ها رخ ندهد و هم مکانیسمی برای دریافت پرداخت‌ها فراهم آوریم تا شبکه خودش پول مورد نیاز را کسب کند. هم‌اکنون نیز درآمدهایی که داریم برای راه‌اندازی پروژه‌هاست و از بانک مرکزی یا دولت کمک نگرفته‌ایم؛ ما برای کسب درآمد از بانک‌ها درخواست کردیم تا سرویس‌هایی به مردم ارائه دهند و در قبال آنها پولی به عنوان کارمزد دریافت کنند. گاه اگر پولی هم نگرفتند برایشان به‌صرفه است چرا که از رسوب پول در حساب‌ها استفاده می‌کنند. بابت سیال بودن پول‌ها در شبکه باید هزینه‌هایی پرداخت کنند؛ این هزینه‌ها برای شبکه استفاده می‌شوند نه برای جیب من. هزینه تمام سامانه‌هایی که بر اساس نقشه راه، راه‌اندازی شده‌اند از درآمدزایی خود شبکه به دست آمده است. به نظر ما هزینه‌کرد و پروژه‌هایمان باید افزایش یابد؛ در طول مسیر سیستم پرداخت ما به لحاظ کاربری بسیار پیشرفته شد ولی از نظر فناوری و زیرساختی مشکل زیادی دارد. باید برای آن حسابی هزینه کنیم. زیرساخت‌ها و تخصص‌ها و فناوری ما فرسوده شده‌اند.

.

۲۰ سال از عمر آنها گذشته است.

زیرساخت ما مثل راه‌آهن و جاده‌ای می‌ماند که پر از دست‌انداز و چاله شده است.

.

درست مثل مشکلی که مخابرات نیز با آن مواجه است.

درست است. تا الان گاو شیرده بوده است. از الان به بعد هزینه است. شما باید کل زیرساختی را که ۲۰ سال از عمر آن می‌گذرد، بازسازی کنید؛ اگر این کار را انجام ندهید کل شبکه پرداخت‌تان کهنه و متلاشی می‌شود.

.

هزینه این بازسازی را نیز باید خودش تامین کند؟

بله باید هزینه‌اش را خودش تامین کند. اصولاً این تفکر که دولت پول دهد تا کاری انجام شود، تفکر موفقی نبوده است. اتفاقاً این مدل خیلی موفقی بود و یک حوزه و یک بخش اقتصادی روی پای خود ایستاد، با پول خودش شبکه را درست کرد و با پول خودش هم شبکه را راهبری کرد.

.

جهت تغییرات زیرساختی برای شرکت، الزامی وجود دارد؟

بله

.

برنامه‌ای برای آن تدوین می‌شود؟

پروژه‌هایی که اجرا می‌شود، به سبب قراردادی است که بین بانک مرکزی و شرکت خدمات انفورماتیک عقد می‌شود و در آن قرارداد ما به آنها می‌گوییم چه کاری انجام دهند.

.

شاید شرکت خدمات قصد داشته باشد روی زیرساخت‌های قدیمی سامانه راه‌اندازی کند.

بر اساس معیارها، KPIهایی وجود دارد که می‌گوید باید چه‌ کند مثلاً در مورد موبایل و موضوعاتی که در مورد آن با هم صحبت کردیم، ماموریت‌هایی برایشان تعریف می‌شود که باید طبق آن عمل کنند.

.

در اصل باید بعضی چیزها را تغییر دهند؟

این خارج از بحث رقابتی است، ما در بخش رقابتی شرکت هیچ دخالت و حمایتی نمی‌کنیم و نباید هم این کار را انجام دهیم. اما در بحث حاکمیتی، مشتری و کارفرما ما هستیم، ما در خواست می‌کنیم و بر اساس عملکردش پرداختی صورت می‌گیرد. بنابراین اگر معیارهای مطلوب ما را پیاده نکنند طبیعتاً پرداختی هم صورت نمی‌گیرد.

.

اگر شرکت خدمات نتوانست یا نخواست بر اساس خواست شما زیرساخت را تغییر دهد، بانک مرکزی می‌تواند پروژه‌اش را به شرکت خدمات ندهد؟

ما تاکنون چنین بحث‌هایی نداشته‌ایم و فکر هم می‌کنم نداشته باشیم. در حقیقت فلسفه وجودی شرکت حاکمیتی و تفاوت آن با شرکت رقابتی در این است که اگر شما در شرکت‌های حاکمیتی به جمع‌بندی برای اجرای طرحی می‌رسید باید اجرا شود؛ اما و اگری در کار نیست. اما در شرکت رقابتی بحث به‌صرفه بودن پروژه‌ها مطرح است. در بحث حاکمیتی بحث صرفه مطرح نیست، اگر به این جمع‌بندی رسیدیم که برای مملکت لازم است، باید انجام شود. دیالوگ ما می‌صرفد یا نمی‌صرفد وجود ندارد. این دیالوگ بخش خصوصی و بخش رقابتی است. حتی در مورد آمریکا وقتی پروژه آپولو مطرح بود صرفه اقتصادی آن مطرح نشد. در ناسا هم هر پروژه‌ای به دلیلی اجرایی می‌شود و بحث صرفه اقتصادی آن مد نظر قرار نمی‌گیرد. این در مورد زیرساخت‌هایی که بانک مرکزی برای نظام مالی کشور لازم دارد، نیز صادق است.

منبع: ماهنامه پیوست؛ شماره 26

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.