پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پرسشهای بیپاسخ بانکداری یکپارچه / مروری اجمالی بر رویکرد بانکهای داخلی به فناوری
امروزه ارائه خدمات به مشتریان در «هر زمان» و «هر مکان» جزء جدانشدنی فعالیت بانکهای کشور است؛ اما انجام تراکنش بانکی در هر مکان خاص امروز سیستم بانکی نبوده است؛ در اواخر دهه 1340 یکی از بانکهای کشور حساب پساندازی را به بازار معرفی کرد که با دفترچه این حساب مشتریان قادر بودند با مراجعه به هر شعبهای از این بانک در کشور، از حساب خود برداشت نمایند. لذا یک مشتری دارنده حساب در یک شعبه تهران قادر بود از یک شعبه در شیراز با ارائه این دفترچه پول نقد دریافت نماید. نام این سپرده «حساب در گردش» بود و مشتریان خاص خود را بهویژه در میان اقشاری چون دانشجویان، بازاریابها، سربازها، رانندگان جادهها و … داشت. حساب در گردش در این بانک تا اوایل دهه 1370 فعال بود و با پیدایش حسابهای فراگیر جمع شد. با این مقدمه و در بازخوانی اجمالی تاریخ به نقش و حضور فناوری در بانکهای کشور میپردازیم تا به مبحث بانکداری یکپارچه (سیب) برسیم. حضور فناوری در بانکداری کشور را میتوان به دو دوره قبل و بعد از انقلاب طبقهبندی نمود.
.
دوره قبل از انقلاب
در این دوره نقش فناوری در بانکهای مشترک مانند «بانک ایران و هلند» و «بانک ایران و انگلیس» … بیشتر بود و سامانههای نرمافزاری بانکی در این دوره بهصورت دستهای (Batch)، حساب محور (Account Base) و شعبه محور (Branch Base) بودند و بعضی از بانکها از کارتهای حساب مکانیزه استفاده میکردند. درواقع دستگاه تایپ خاصی برای سیستم بانکی طراحی شده بود. در این دوره شاهد حضور دستگاههای خودپرداز در برخی از بانکهای کشور بودیم و حتی خدماتی مانند «اتوبانک» در بانک سپه و بانک پارس ارائه گردید. اتوبانک شعبهای است که مشتریان با خودرو خود جلو گیشههای آن توقف نموده و بدون پیاده شدن امور بانکی خود را انجام میدادند.
.
دوره بعد از انقلاب
نقش فناوری اطلاعات در بانکها تا دستیابی به یک سامانه یکپارچه بانکی (سیب) در بانکهای کشور در دوره پس از انقلاب را میتوان به چهار دهه، 1360، 1370، 1380 و دهه 1390 تقسیم کرد.
.
دهه 1360
بانکها که هنوز در راستای اجرای ماده 17 لایحه قانونی اداره بانکها مصوب 03/07/1358 شورای انقلاب اسلامی در تلاطم ادغام بودند، در نیمه اول این دهه درگیر تدوین رویهها و تطبیق آن بودند. تبدیل رویههای بانکی بر رویههای اسلامی نیز در همین زمان انجام شد. در نیمه دوم این دهه شاهد گسترش استفاده از فناوری اطلاعات در بانکها بهویژه در بانک ملت و تجارت بودیم. استفاده از سامانههای حساب محور و شعبه محور در این دهه توسط بانکها صورت گرفت و طرح تجمیع حسابها در مرکز از پدیدههای این دهه است، در این طرح که اولین بار توسط بانک تجارت در تهران اجرا شد، اسناد دریافت و پرداخت در پایان روز از شعب تحت پوشش به مرکز ارسال میشد و در مرکز، این اسناد پردازش میگردید و ماندهحسابها بهروز و بهنگام میگردید و برای شعب تحت پوشش این طرح ارسال میشد. با این روش واریز 24 ساعته بین شعب تحت پوشش امکانپذیر شد. بدین معنی اگر مشتری به شعبهای که زیر چتر این طرح قرار داشت، مراجعه و واریزی به حسابی که متعلق به شعبه دیگری بود، انجام میداد، روز بعد در شعبه اصلی قابلدسترسی بود. این طرح در بانک تجارت معروف به SGB است که نرمافزاری است که از بانک ایران و هلند بهدستآمده است. این سرویس بهقدری مقبول گردید تا بانک تجارت واژه تهران بزرگ را ایجاد کرد و شعب بانک تجارت از فیروزکوه تا زنجان تحت پوشش این طرح قرار گرفتند. البته بانک ملت نیز همزمان با بانک تجارت این سرویس را ایجاد کرده بود.
اواخر این دهه شاهد حضور اولین سامانههای ورود اسناد توسط کاربران در شعبه بر اساس شبکه محلی و داخلی بودیم که باعث رشد شعب تحت پوشش طرح شد و همچنین گسترش طرح تجمیع و افزایش صحت اطلاعات را در پی داشت.
بهطور خلاصه این دهه شاهد شروع استفاده از فناوری اطلاعات در ورود اسناد پرداخت و دریافت و تجمع آن در مرکز بودیم و سامانهها بهصورت حساب محور و شعبه محور فعالیت میکردند.
.
دهه 1370
در نیمه اول دهه شاهد گسترش فناوری اطلاعات در شعب بانکها هستیم و سامانهها بانکی در شعبه توانمندتر شدند، افزایش سرعت و دقت و صحت اطلاعات حاصل از آن در اوایل این دهه رخ داد. در این زمان یک اتفاق خیلی مهم در کشور رخ داد و آن هم تصویب طرح تحول و دگرگونی در نظام بانکی کشور بود. طرح بهینهسازی و استانداردسازی عملیات بانکی، اتوماسیون واحدها و ایجاد شبکه اختصاصی مخابراتی در سیستم بانکی توسط مرحوم دکتر محسن نوربخش وزیر امور اقتصادی و دارایی وقت در 224 امین جلسه مجمع عمومی بانکها در 26/11/1371 مطرح و مصوب گردید. اهداف این طرح عبارت بودند از:
- کاهش مشکلات اجرایی در شعب و ادارات مرکزی بانکها و افزایش توان اجرایی سیستم
- تسریع در اجرای عملیات نظام بانکی و ارتقای کیفیت آن
- ارائه خدمات دقیق و بهموقع
- ایجاد زمینههای لازم برای کاهش مبادلات نقدی و نقلوانتقال پول
- دسترسی به آمار و اطلاعات بهمنظور اتخاذ تصمیم در مورد سیاستهای پولی و بانکی
- ایجاد هماهنگی با سیستمهای بانکداری بینالمللی که امروزه از ضرورتهای برقراری ارتباط بین بانکها در نظام بانکداری جهانی است.
- صرفهجویی در امور مختلف از قبیل وقت کارکنان و مشتریان بانکها، انجام سفرهای شهری، تعداد مکاتبات و خروج اسناد و مدارک از شعب
.
پس از گذشت دو دهه از این طرح هنوز خیلی از اهداف آن تحقق نیافته است. پس از ابلاغ این مصوبه، شرکت ملی انفورماتیک ایجاد و سپس برای اجرای طرح فوق، شرکت خدمات انفورماتیک ایجاد گردید. اگر منصفانه نگاه کنیم اهداف طرح مذکور با اهداف سامانه یکپارچه بانکی (سیب) خیلی وجه اشتراک دارد و تحقق آن همراه با چالشها و دشواریهای بزرگی است. لذا در نیمه دوم این دهه شاهد حضور حسابجاری فراگیر در صنعت بانکداری هستیم که میتوان سیبا در بانک ملی، حسابجاری رفاه در بانک رفاه کارگران و حسابجاری طلائی را در بانک سپه نام برد.
.
دهه 1380
با تأسیس بانک خصوصی در اولین سال این دهه یعنی بانک پارسیان و بانک اقتصاد نوین، استفاده از فناوری اطلاعات خیلی پررنگ گردید و مدیران این دو بانک استفاده از فناوری اطلاعات را تنها راه حیات و رشد خود دیدند. بانک پارسیان راهبرد خود را بر اساس مشتری محوری، خدمات فراگیر و بانک محور قرار داد و مشتریان برای انجام امور بانکی قادر بودند به هر شعبه که میخواهند، مراجعه نمایند. در برنامه راهبردی این بانک، شعب کوچک و رسیدن به شاخص انجام 70 درصد تراکنش در خارج از شعبه گنجانده شده بود. بانک اقتصاد نوین راهبرد خود را بر اساس مشتری محوری و خدمات شعبه محور قرار داد ولی بعدها بر اساس مطالبات بازار و مشتری این بانک هم بهسوی خدمات بانک محور حرکت کرد. راهبرد هر دو بانک استفاده صددرصدی از سامانههای نرمافزاری در تمام فعالیتهای بانک بود. در این دهه شاهد گسترش خودپردازها و پایانههای فروشگاهی (کارتخوان) هستیم و برای بهدست آوردن سهم بیشتر بازار رقابت فشردهای بین بانکها رخ داد که نظام بانکی کشور بهویژه نظام پرداخت را دچار مشکلات بزرگی کرد. نصب پایانههای فروشگاهی (کارتخوان) تکراری توسط بانکها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت (PSP)، حذف کارمزد تراکنش و واریز آنی سه پدیده مشکلساز نظام پرداخت کشور است که هنوز هم به قوت خود باقی است. بانکها برای بهدست آوردن سهم بیشتر سیاست واگرایی را در برنامه خود قراردادند که این سیاست متأسفانه هنوز جاری است.
در نیمه دوم این دهه شاهد ارائه خدمات اینترنتی توسط بانکها هستیم و کاربردهای مبتنی بر تلفن همراه بر اساس برنامههای کاربردی قابلنصب بر گوشی تلفن همراه اجرایی شدند و در آخرین سال این دهه شاهد استفاده از USSD بهعنوان دریچه تلفن همراه در نظام بانکی کشور هستیم که این امر جز باهمکاری اپراتورهای تلفن همراه و نظام بانکی کشور تحقق نمییافت. همچنین خدمات کارت به کارت و پرداخت قبوض، خرید شارژ و معاملات آنلاین در بورس گسترش یافت و مورد استقبال مردم کشورمان قرار گرفت. تدوین شبا (شناسه بانکی ایران) که شماره یکتای حساب بانکی کشور است در شورای راهبری بانک مرکزی باعث تحقق سامانههای پایاپای الکترونیکی (پایا) و سامانه تسویه ناخالصی آنی (ساتنا) گردید و مردم کشورمان قادر هستند واریز ثانیهای و لحظهای به حسابهای دیگران در هر جای کشور انجام دهند.
یکی از رخدادهای نیک در این دهه، ایجاد شورای راهبری فناوری اطلاعات در بانک مرکزی بود. این شورا با کمیته فناوری اطلاعات کمیسیون بانکها در کشور، سبب رشد فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری گردید. همچنین تشکیل کارگروههای بانکداری الکترونیک در معاونت امور بانک و بیمه وزارت امور اقتصادی و دارایی نقش عمدهای در گسترش فناوری اطلاعات در بانکهای کشور داشت. همه این مسائل دستبهدست دادند تا رشد خدمات و استفاده کمی از آن قابلتوجه شود بهطوریکه در بعضی از بانکهای کشور استفاده از خدمات غیر شعبهای به بیش از 90 درصد رسیده است.
چالشهای این دهه عدم توجه به امنیت و تداوم عملیات، عدم توجه به مقررات، رویهها و بخشنامهها میباشند. در نیمه دوم این دهه بر اساس واگراییهای بازیگران نظام پرداخت و افزایش تعداد شرکتهای ارائه خدمات پرداخت (PSP) که عمدتاً متعلق به بانکها بوده و هستند، طرح شرکتهای ارائه خدمات پرداخت مستقل یا (Mega PSP) به وجود آمد که بعداً تبدیل به شاپرک گردید.
.
دهه 1390
در شروع این دهه هنوز رقابت برای کسب سهم بازار در نظام پرداخت جهت افزایش منابع، بحث اصلی بانکها است که تأسیس شرکت شبکه الکترونیکی پرداختکارتی (شاپرک) توسط بانک مرکزی برای همین منظور و ایجاد همگرایی در صنعت پرداخت کشور صورت گرفت. با تأسیس شاپرک تصور بر این بود که اخذ کارمزد از فروشندگان دارای کارتخوان اجرایی خواهد شد، پایانههای فروشگاهی (کارتخوان) ساماندهی خواهد شد و کارتخوانهای تکراری و چالش واریز آنی مدیریت خواهد شد ولی باگذشت دو سال هنوز موارد فوق جاری است و شاپرک تبدیل به یک نقطه حساس در کشور بهویژه نظام پرداختشده است و در صورت خللی در آن تمام نقاط و دریچههای پرداخت شاپرکی دچار خلل خواهد شد. لذا تشکیل شاپرک 2 با ظرفیت 100 درصد که آن دو شاپرک پشتیبان هم باشند، پیشنهاد میشود. البته باید یادآوری نمود تجمیع اطلاعات جهت مدیران برنامهریز در صنعت پرداخت و اعمال استانداردهای یکسان از مزایای شاپرک در صنعت پرداخت بوده است.
.
چند سؤال
باوجود رشد و توسعه صورت گرفته در عرصه بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت، هنوز درزمینهٔ سامانههای یکپارچه بانکی، چالشها و ابهامات زیادی وجود دارد و سؤالات اساسی مطرح است. برخی از این سؤالات بهقرار زیر است:
1. چرا باگذشت اینهمه سال و رشد قابلتوجه صنعت پرداخت هنوز دستیابی به یک سامانه یکپارچه بانکی (سیب) در دستور کار بیشماری از بانکهای کشور است؟
2. چرا هنوز سامانههای شعبه با تکنولوژیهای منسوخشده در بانکهای کشور جاری است؟
3. چرا نظام بانکی کشور فقط در منابع (سپردهها) آنهم در نظام پرداخت به شاخص خیلی خوب و قابلقبول رسیده است؟
4. چرا مدیران هنوز بین سامانههای داخلی و خارجی تردید دارند؟
.
پاسخ سؤالات فوق را میتوان در موارد ذیل پیدا نمود.
.
- تردید و تأخیر در تصمیمگیری
- انتظارات زیاد از سامانههای یکپارچه بانکی (سیب)
- فناوری زدگی کارکنان واحد فناوری بانک
- عدم تعریف واحد از سامانههای یکپارچه بانکی (سیب)
- تعجیل در عملیاتی ساختن سیب
.
1. تردید و تأخیر در تصمیمگیری
مدیران و مسئولین همواره در انتخاب سامانه یکپارچه بانکی (سیب) تردید داشتهاند. این تردید شامل انتخاب روشهای دستیابی به سامانه از میان گزینههای مختلف است:
- تولید توسط کارشناسان بانک
- خرید سیب از تولیدکننده داخلی
- خرید سیب از تولیدکننده خارجی
.
من در اینجا قصد مقایسه این روشها را باهم ندارم، مهمتر از هر چیزی، تصمیمگیری است و سپس رفع مشکلات درراه پیادهسازی برای جاری شدن آن است. چون نمونههای موفق و ناموفق از سه روش فوق وجود دارد.
.
2. انتظار زیاد از سامانههای یکپارچه بانکی
کارشناسان بانکها بهویژه واحدهای کسبوکار از سیب انتظار آتی بیشازاندازه دارند. اگر مایکروسافت میخواست نیازهای امروزی کاربران را برآورده نماید، هیچگاه موفق به عرضه سیستمعامل DOS و سپس Windows نمیگردید. چندین سال پیش من در پروژه سیستم اطلاعات مالیاتی انجاموظیفه میکردم. طرحی ارائه شد که پرداخت مالیات توسط مودیان مالیاتی را به شاخص 60 درصد میرساند یعنی در آن زمان وصول دو و نیم برابر میشد و افزایش 250 درصدی را به دنبال داشت؛ اما توقع و انتظار کارشناسان رسیدن به شاخص 100 درصدی بود. این امر چالش بزرگی را ایجاد کرد چون رسیدن به 100 شاخص به خاطر ذات کسبوکار، خیلی دشوار است. یادمان باشد ذات کسبوکار متداوم و استوار، معتدل بودن آن است، البته این بدین معنی نیست که چالاکی و چابکی معقول را از سامانه یکپارچه بانکی (سیب) انتظار نداشته باشیم و فکر نکنیم. یک سیب باید قادر باشد هرچه که در کسبوکار بانکی در آینده لازم است را پوشش دهد.
.
3. فناوری زدگی کارکنان واحد فناوری
پدیده فناوری زدگی عارضه خیلی بزرگی است که گریبان گیر کارشناسان فناوری اطلاعات بانکی کشور شده است و در خیلی از موارد انتظار دارند موارد تازه طرحشده که بیشتر در واحدهای تحقیقاتی طرحشده را سامانه یکپارچه بانکی (سیب) پوشش دهد. چند سال پیش در جلسه تبادلنظر سامانه یکپارچه بانکی (سیب) در یکی از بانکهای بزرگ کشور حضور داشتم، یک انتظار از طرف یکی از کارشناسان فناوری اطلاعات آن بانک بیان گردید بدین معنی که سیب ارائهشده بر اساس معماری سرویس گرای 2 (SOA 2) تولیدشده است؟ در همان لحظه من یک جستوجو در گوگل انجام دادم که نتیجه آن حدود 60 مورد بود.
آیا فناوری که هنوز در سمینارهای تحقیقاتی و دانشگاهی مطرح میشود را میتوان در یک بانک که باید یک سرویس مطمئن و کارا به مشتریان خود ارائه کند، استفاده کرد؟ جواب کاملاً روشن است: نه! لذا یک فناوری مناسب، مطمئن و کارآمد باید مدنظر کارشناسان فناوری اطلاعات باشد. یک دلیل فناوری زدگی متخصصین کشور به خاطر عدم کپیرایت و استفاده از نسخههای بازشده نرمافزارها در کشور است و چون هزینه ناچیزی برای به دست آوردن نسخ جدید و یا فناوری جدید میپردازند، سبب این مسئله شده است و ثبات فناوری را تحتالشعاع قرار داده است.
.
4. عدم تعریف واحد از سامانههای یکپارچه بانکی
نداشتن یک تعریف جامع برای سامانههای یکپارچه بانکی (سیب) در بانکهای کشور دستیابی به آن را به چالش کشانده است. مرکز فابا (فرهنگسازی و آموزش بانکداری الکترونیک) تلاشهایی را برای این منظور آغاز کرده و دورههایی را برای آموزش این موضوع تدوین و اجرا نموده است که امید است با حضور کارشناسان در این دورهها و تعامل آنان با مرکز، تعریف سیب کاملتر گردد.
.
5. تعجیل در عملیاتی ساختن سیب
بعد از تصمیمگیری برای انتخاب سامانه یکپارچه بانکی (سیب) برای جبران تأخیر زمان انتخاب سیب، تعجیل مدیریت بانک چیره میگردد و سامانهای که هنوز کامل و راستی آزمایی دقیق نشده است، عملیاتی میشود.
مهندس عبدالحمید منصوری؛ مدیر عامل شرکت سامانههای یکپارچه بزرگ فردا
منبع: ماهنامه تخصصی بانکداری الکترونیک شماره 60؛ مرکز فابا