راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

مساله بانک مرکزی، تحول یا بازنگری؛ گفت‌وگو با ولی‌الله سیف

ولی‌الله سیف زمانی ‌که به عنوان رئیس‌ کل بانک مرکزی انتخاب شد، شعار بهبود ساختار و نوسازی و بازآرایی بانک ‌مرکزی را مطرح کرد. قرار بود در دوره جدید ساختار بانک مرکزی بازآرایی شود، فاصله بانک‌ مرکزی ایران با بانک‌های بین‌المللی پر شود و به تدریج با استانداردهای بین‌المللی هماهنگ شویم تا ما را نیز به عنوان یکی از بانکداران دنیا در باشگاه بانکداران به رسمیت بشناسند. برای انجام گفت‌وگو و پیگیری چگونگی اجرای این برنامه رئیس کل، در آستانه برگزای چهارمین همایش بانکداری الکترونیکی و نظام‌های پرداخت، در یکی از روزهای میانی هفته به همراه رئیس پژوهشکده پولی و بانکی به دفتر رئیس کل بانک مرکزی رفتیم. مشغله کاری رئیس ‌کل به ‌گونه‌ای بود که امکان هماهنگ کردن یک قرار در میان آن فراهم نبود، از همین رو دکتر فرهاد نیلی بخشی از زمان جلسه خود با دکتر سیف را به انجام گفت‌وگو اختصاص داد؛ متنی که در ادامه می‌خوانید، نتیجه آن جلسه است.

.

فرهاد نیلی، رئیس پژوهشکده پولی و بانکی: شما در اولین روزهای تصدی مسئولیت یانک مرکزی، برای اولین بار بحث نوسازی و بازسازی‌ بانک مرکزی را مطرح کردید. طرح این موضوع نشان از توجهی است که جناب‌عالی به فاصله زیاد بین بانک مرکزی ایران و بانک‌های مرکزی تراز اول دنیا و حتی بانک های مرکزی مطرح منطقه دارید. اگر موافق باشید در همین ابتدا به برنامه‌های شما برای استاندارد کردن و تراز کردن بانک مرکزی ایران بپردازیم!

ما در دوره جدید بانک مرکزی برنامه‌ای ارائه کردیم که در نظر داریم آن را دنبال کنیم. یکی از اساسی‌ترین‌ موضوعات این برنامه در ارتباط با خود بانک مرکزی است که عملا به نوسازی و بازآرایی بانک مرکزی می‌پردازد. طرح این موضوع مبتنی بر این باور است که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به‌‌رغم تحولات بسیار زیادی که در کارکردهای بانکداری مرکزی در دنیا اتفاق افتاده، هنوز نتواسته خودش را متحول کند و همچنان در همان روش‌های سنتی و ساختارهای قدیمی مانده است. اگر بخواهیم نگاهی بسیار کلی به این موضوع بیندازیم، می‌بینیم شکافی بین وضعیت موجود بانک مرکزی و آن چیزی که باید باشد، وجود دارد.

اولین اقدامی که ما ‌باید انجام می‌دادیم این بود که شرایط موجود را تصویر کنیم و همچنین شرایط مطلوب و ایده‌آل را طراحی و شکاف بین شرایط موجود و وضعیت ایداه‌آل را مشخص کنیم تا بتوانیم از این رهگذر پروژه‌هایی تعریف کنیم و مبتنی بر زمان‌بندی معین به اهداف برنامه دست یابیم. در یک نگاه کلی بنا بر تصویری که ما از بانک مرکزی 1400 داریم، پروژه‌هایی تعریف کردیم که شامل 54 پروژه است. برنامه زمان‌بندی‌ای که برای اجرای این پروژه‌ها وجود دارد این است که آخرین پروژه‌هایی که در قالب این برنامه اجرا می‌شود، به سال‌های 1402 و 1403 می‌رسد. از همین رو می‌توانیم بگوییم یک برنامه 10ساله داریم، منتها بخش عمده‌ای از این 54 پروژه ظرف سه سال آتی عملیاتی می‌شوند.

در این برنامه سامانه‌های مختلفی طراحی شده‌اند که تاکنون برخی از این سامانه‌ها به مرحله پیاده‌سازی نیز رسیده‌اند و برخی در شرف پیاده‌سازی هستند. به عنوان مثال یکی از آن‌ها همین سامانه چکاوک است که در حال پیاده‌سازی است. در حال حاضر تقریبا در 22 استان کشور از جمله استان تهران نیز عملیاتی شده و قرار است تا 22 بهمن در کل کشور پیاده‌سازی شود. این سامانه یک انضباط ویژه در فعالیت‌های بانکی مخصوصا در استفاده از چک و ساماندهی چک‌های برگشتی ایجاد می‌کند. سایر پروژه‌ها نیز به همین ترتیب شناسایی می‌شوند و به مرحله پیاده‌سازی می‌رسند. فکر می‌کنم در این مسیر بانک مرکزی این امکان را پیدا می‌کند که به شرایط مطلوبی دست یابد.

Seif-Seyf-CBI-Index-way2pay-93-08-19

پروژه دیگری که به گمان من تحول شگرفی در کارکردهای بانک مرکزی به وجود می‌آورد پروژه نسیم است. همان‌طور که می‌دانید بانک مرکزی، بانک دولت هم تلقی می‌شود. تاکنون به دلیل عدم استفاده یا نبود فناوری‌های روز در بانک مرکزی این مسئولیت به بانک‌های دیگر واگذار شده بود. تاکنون بیشترین نقش نمایندگی بانک مرکزی را بانک ملی بر عهده داشته است. به این صورت که حساب‌های مختلفی در شبکه بانکی کشور به ویژه بانک ملی ایران وجود داشت که منابع آن منابع دولتی است و دولت اشراف زیادی به منابع پولی متعلق به خودش نداشت و نمی‌توانست سرعت مانور عملیاتی خود را بالا ببرد؛ این موضوع سبب ایجاد یکسری کمبودها و عدم اشراف برای خزانه‌داری کل کشور شد. اکنون با استفاده از فناوری‌های نوین سامانه‌ای به نام نسیم طراحی شده که با استفاده از این سامانه کلیه حساب‌های دولتی تحت کنترل درمی‌آید. بانک مرکزی وظایف و عملیاتی را که بر عهده دارد راسا انجام می‌دهد و کلیه واریزها نیز مستقیما به حساب‌های تعریف‌شده در سامانه نسیم واریز می‌شود و برداشت‌ها نیز کاملا شفاف می‌شود. خزانه‌دارکل کشور هم با برخورداری از قابلیت‌های سامانه نسیم به اطلاعات منابع خزانه اشراف کامل پیدا می‌کند و می‌تواند وضعیت منابع و نحوه صرف آن را کاملا تحت نظارت داشته باشد. این سامانه اکنون در حال پیاده‌سازی است و گمرکات اولین جایی است که ورود اطلاعات به این سیستم را آغاز کرده، به همین ترتیب سایر دستگاه‌های دولتی نیز یکی پس از دیگری باید این فرآیند را انجام دهند.

.

با توجه به اینکه ما در شرایط تحریم به سر می‌بریم این برنامه چگونه پیگیری می‌شود؟

یکی از مشکلاتی که خصوصا در شرایط تحریم با آن مواجه هستیم، دسترسی به آخرین فناوری‌های روز است که سعی کردیم با شیوه‌ها و روش‌های متنوع به منابع متصل شویم و فناوری‌ها را شناسایی کنیم و اشخاصی را دعوت کنیم که قابلیت‌های لازم را در این زمینه داشته باشند بدون اینکه موسسات آنها درگیر شوند، خود افراد –با توجه به تجربیات‌شان- دانش فنی را منتقل کنند و اطلاعات را در اختیار بانک مرکزی و نظام بانکی کشور قرار دهند.

.

نیلی: شما به نوسازی و بازآرایی بانک مرکزی اشاره کردید که به تعبیری با پیاده‌سازی سامانه‌ها، گام‌های اولیه آن برداشته شده است. آیا می‌توانیم افقی را که تا پایان دهه 90 برای بانک مرکزی متصور هستیم، یک بانک مرکزی استاندارد با شاخصه‌های بانک‌های مرکزی تراز اول منطقه تصور کنیم؟

قطعا همین‌طور است اما باید همین‌جا به نکته‌ای اشاره کنم که همکارانم در بانک مرکزی بدان آگاه باشند؛ نوسازی بانک مرکزی فقط از طریق طراحی و پیاده‌سازی سامانه‌های الکترونیکی امکان‌پذیر نیست. یکی از بحث‌های بسیار جدی ما در برنامه تحول و بازآرایی بانک مرکزی بازتعریف فرآیندهای اجرایی و سازماندهی متناسب با نیازهای بانکداری مدرن مرکزی است. این تحولات در پیش است و از مقولات بسیار مهم که می‌تواند به تحقق این اهداف کمک کند، درک مشترک و همراهی مشترک نیروی انسانی است. باید کارکنان و همکاران من در بانک مرکزی نشان دهند آمادگی جذب حرف‌های جدید را دارند و برای اینکه بتوانند فناوری‌های روز را به کار گیرند، از قابلیت‌های لازم برخوردارند. به همین دلیل در این رابطه باید به صورت کامل مشارکت کنند تا بتوانیم این ایده‌ها را با هزینه کمتر و سرعت بیشتر پیاده کنیم و در نهایت بانک مرکزی در شرایط بهتری در ارتباط با بانک‌های مرکزی همکار قرار گیرد.

.

شما در صحبت‌هایتان به درستی به این موضوع اشاره کردید که بازآرایی بانک مرکزی فقط از رهگذر پیاده‌سازی سامانه‌های نرم افزاری نیست و تحول در نیروی انسانی نیز در دستور کار قرار دارد. آیا این بازآرایی در سطح ساختار سنتی بر جای مانده از سالیان گذشته نیز رخ می‌دهد؟

از نظر من شالوده این کار از جایی آغاز می‌شود که وظایف اصلی بانک مرکزی و فرآیندهای جدید عملیاتی برای انجام وظایف مشخص و متناسب با اجرای این فرآیندها و سازماندهی مناسب برای بانک مرکزی تعریف می‌شود. پس از آن شرایط تبدیل از سازمان و ساختار موجود به سازمان مطلوب طراحی می‌شود. قطعا ما باید در شرایطی باشیم که این تحولات را با سرعت انجام دهیم.

در این مسیر ممکن است با دو مقوله مواجه شویم؛ یکی آمادگی ایجاد انعطاف و همراهی در نیروی انسانی موجود در بانک مرکزی است که نهایت تلاش‌مان این خواهد بود که همکاران ما پدیده‌های در حال تغییر و تحولات را درک کنند و فرصت کافی برای همراه شدن با تغییرات و تحولات مورد نیاز داشته باشند و بتوانند خودشان را با آن تطبیق دهند. در جاهایی که این موضوع امکان‌پذیر نباشد ما بایستی در فرصت مناسب اقدام به آموزش نیروی انسانی و جذب آنها کنیم تا بانک مرکزی در شرایط مطلوب از نظر نیروی انسانی متناسب با نیازهای بانک قرار گیرد.

.

نیلی: اگر موافق باشید بحث آموزش را کمی بیشتر بشکافیم. همان‌گونه که مطلع هستید آموزش‌های مورد نیاز بانک مرکزی معمولا از داخل دانشگاه‌ها بیرون نمی‌آید. به عبارتی ممکن است یک فارغ‌التحصیل دانشگاهی با بالاترین رده دانشگاهی با اطلاعات و مفاهیم اولیه بانک مرکزی ناآشنا باشد. از همین رو باشگاه بانک مرکزی باشگاه خاصی است که ادبیات خودش را دارد. در حال حاضر در دنیا در مقوله آموزش تخصصی بانکداری مرکزی، یک نهاد بانک تسویه بین‌الملل (Bank for International Settlements) را داریم که بانک مرکزی بانک‌های مرکزی دنیاست و دیگری صندوق بین المللی پول است. قاعدتا بانک مرکزی ایران باید بتواند از توان تخصصی این دو نهاد استفاده کند وگرنه در داخل کشور ظرفیت آموزشی و بازآموزی چندانی برای همکاران بانک مرکزی وجود ندارد؛ با فرض این‌که نیروی انسانی برای فراگیری اشتیاق دارد. یک روش دیگر هم این است که بانک مرکزی ایران با یک بانک مرکزی پیشرو جفت شود. این موضوع در گذشته نه چندان دور نیز تجربه شده است؛ چنان‌که بوندس بانک آلمان با بانک مرکزی ایران همراه بود و کار می‌کرد.

شما به نکته دقیقی اشاره کردید. البته به رغم نگاه انتقادی که ما به بانک مرکزی خودمان داریم اما نباید این واقعیت را هم فراموش کرد که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در برخی زمینه‌ها برای تعدادی از کشورهای همسایه الگوست؛ چنان‌که در مذاکراتی که من با IMF داشتم از بانک مرکزی ایران خواسته شد برخی دوره‌های آموزشی را برای کشورهای همسایه فراهم کند. اما برگردم به موضوع آموزش که شما به آن اشاره کردید که از نظر من کاملا درست است. نیازهای آموزشی بانک مرکزی الزاما نیازهای کلاسیک نیست، آموزش‌های کاربردی برای ما ملاک است؛ برای مثال بحث حاکمیت شرکتی (corporate governance) در نظام بانکی و حساسیت‌هایی که در ارتباط با شناسایی ریسک و مدیریت ریسک و حسابرسی داخلی وجود دارد از جمله مقولاتی است که در دانشگاه‌ها به آن پرداخته نمی‌شود. پس ما حتما باید همکاران‌مان را به جاهایی که این دوره‌ها را برگزار می‌کنند مثل IMF بفرستیم یا اساتید آنها را دعوت کنیم تا این دوره‌ها در ایران برگزار شود و کشورهای همسایه را نیز در آن مشارکت دهیم. ضمن آنکه نظام بانکی کشور نیز برای آموزش برخی از نیروهای انسانی خود نیاز به چنین امکانی دارد که شاید با برگزاری سمینارهای کوتاه‌مدت با مدرسان تراز اول دنیا بتوان بخشی از آموزش‌های کاربری را برای نظام بانکی کشور برگزار کرد.

.

در تکمیل صحبت‌های شما در این بخش، بانک ‌مرکزی اجرای پروژه مدل‌های بانکی نوین ایران (مبنا) را نیز در دستور کار خود قرار داده تا بخشی از مفاهیم جدید وارد نظام بانکداری ایران شود. از همین رو این پروژه نام دانشگاه بانکداری به خود گرفته‌است. هم‌اکنون اجرای این پروژه در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

.

نیلی: در پروژه‌ مبنا که اجرای آن را با شرکت‌ خدمات انفورماتیک پیگیری می‌کنیم و به تصویب هیات عامل بانک مرکزی هم رسیده قرار شده ظرف 33 ماه مدل‌های کسب و کار بانکداری تجاری، شرکتی، سرمایه‌ای و بانکداری توسعه‌ای مشخص شود. اسناد اولیه را به تدریج به بیرون می‌دهیم. ما با دانشنامه بانکداری شروع کرده‌ایم؛ یعنی با استاندارد کردن واژه‌های بانکداری. قدم بعد استاندارد کردن محصولات، بسته‌های کاری، فرآیندها و مدل‌های تجاری است.

در واقع در دنیا بانک‌هایی موفق هستند که مدل‌های اجرایی خاصی برای خودشان ترسیم می‌کنند؛ به گونه‌ای که این مدل‌ها تقریبا جزیی از برند آن بانک به شمار می‌رود. وقتی بحث بهترین نمونه (best practice) را مطرح می‌کنند، یعنی بهترین عملیات اجرایی و بهترین فرآیند را تعریف کرده‌اند که دارای کمترین هزینه است و از نظر کنترل‌های داخلی و امنیت جریان اطلاعات وضعیت مطلوب‌تری دارد. خیلی اتفاق افتاده که یک بانک جدید شروع به کار کرده و شکل گرفته و به سرعت بازار را به سمت خود کشانده. در اصل اینها مدل تجاری درستی انتخاب کرده‌اند. متاسفانه بانک‌های ما مشابه هم هستند و همه از یک الگو استفاده می‌کنند. اما در گذشته، قبل از مقوله بانکداری بدون ربا و حتی پیش از ادغام بانک‌ها این‌گونه نبود.

ما بعد از انقلاب با اجرای لایحه ملی شدن بانک‌ها، لایحه اداره امور بانک‌ها و نهایتا قانون بانکداری بدون ربا، بانک‌هایمان را کاملا یکدست و انعطاف‌ناپذیر کردیم. در نتیجه همه بانک‌ها الگویشان واحد شد و رقابت موضوعیت خود را از دست داد. قبل از آن بانک‌هایی داشتیم با تفاوت ماهوی اجرایی بسیار زیاد. بانک صادرات معرفه‌اش سرعت عمل بود. برای اینکه این سرعت عمل را حفظ کند، از برخی کنترل‌های داخلی که زمان‌بر بود، صرف نظر کرده بود. بانک سهل و آسان بود. در مقابل بانک ملی و سپه را داشتیم که نمی‌توانستند با سرعت خدمت را ارائه دهند و آن سرعت را فدای دقت عمل کرده بودند. منتها بعد از این دو قانون ما دیگر آثاری از آن تفاوت‌ها در بانک‌ها نمی‌بینیم. بانک‌های ما باید هر کدام هویت تخصصی مشخص خودشان را معرفی کنند، هر بانک باید ادعای خاص خودش را داشته باشد. با چنین شرایطی بازار رقابتی خدمات بانکی شکل می‌گیرد. معتقدم بانک‌ها باید در درک دقیق‌تر خواسته مشتریان از یکدیگر سبقت بگیرند، در حال حاضر رقابتی که در بین بانک‌ها وجود دارد، رقابت مخرب است. تنها چیزی که بانک‌ها بر سر آن با یکدیگر رقابت می‌کنند، نرخ سود بیشتر است. در این رهگذر هر بانکی سود بیشتری بدهد دست بالاتر را می‌گیرد و کمی بالاتر می‌رود. این نوع رقابت باعث اغتشاش و اخلال در بازار می‌شود. اگر بانکی توانست با کیفیت خدمتی که ارائه می‌دهد و شیوه خدماتی که عرضه می‌کند با هزینه کم بازار را به خودش جذب کند، طبیعتا موفق خواهد شد.

.

موضوعی که در این رقابت اهمیت بسیاری دارد، سرعت تحول در فناوری است که باعث ایجاد رقابت نیز شده است. فناوری رقابت را افزون کرده است، هرچند برخی معتقدند فناوری نحوه ارائه خدمات را یکنواخت کرده که به اعتقاد من این تعبیر درستی نیست.

در حال حاضر سرعت تغییر در فناوری اطلاعات تنوع خدمات را در عرصه بانکداری به شدت افزایش داده و رقابت‌های جدیدی در ارائه خدمات نوین بانکی دنیا ایجاد کرده است. از همین رو گروهی از منتقدان اعتقاد دارند سرعت همراهی بانک مرکزی به منظور ارائه این خدمات کندتر از سرعت فناوری است، برای مثال به تاخیرهایی که در صدور مجوزهای لازم برای فناوری‌های جدید همچون کیف پول الکترونیکی، پی‌اس‌پی‌ها و سپاس صورت می‌گیرد، اشاره می‌کنند. بانک مرکزی در این زمینه چه راهکاری در پیش رو دارد؟

بانک مرکزی بنا بر رسالت خود یک وظیفه بسیار جدی بر دوش دارد. برای اینکه این مطلب به خوبی باز شود لازم است به تجربه‌ای که به دست آورده‌ایم، اشاره کنم. به تدریج که امکانات ارائه خدمات بانکی از بسترهای الکترونیکی مهیا شد، بانک‌ها شروع به سبقت گرفتن از یکدیگر کردند. در آن زمان بانک مرکزی یک نگرانی بزرگ پیدا کرد که با این سرعت سبقت‌گیری آیا زمینه‌های کنترلی و جلوگیری از نفوذ افراد سوءاستفاده‌گر در سیستم در این مدل‌ها تعبیه‌ شده یا نه؟ بنابراین وسواس بانک مرکزی به این قضیه برمی‌گردد. درست است که اکنون با موبایل امکان جابه‌جا کردن رقم‌های درشت وجود دارد ولی آیا امنیت فضای اقتصادی کشور اقتضا می‌کند که نظام بانکی ریسک بزرگی را بر عهده گیرد و این احتمال را خیلی راحت به‌ وجود آورد که افرادی به راحتی بتوانند از منابع نظام بانکی جابه‌جا کنند و پرونده‌های بسیار بزرگی مجددا شکل بگیرد؟ به نظر می‌رسد برخی از این سوءجریاناتی که در نظام بانکی اتقاق افتاده، به علت عدم تطابق موقعیت زمانی و زیرساخت‌های لازم بوده که باید از قبل پیش‌بینی می‌شد و پس از آن یک محصول یا خدمت جدید یا سامانه و نرم‌افزار جدید ارائه می‌شد. اگر اقتضای مدیریت این سامانه‌ها را در نظام بانکی رعایت نکنیم و بی‌نظم با همان روش‌های سنتی با آن برخورد کنیم، خطرات بزرگی در سیستم بانکی ایجاد می‌کنیم. یکی از بحث‌های مهم در بخش آی‌تی بانک‌های مهم دنیا همین است که با سرمایه‌گذاری‌های بسیار عظیم و استفاده از فایروال‌های متعدد و پیش‌نیازهای دیگر شبکه بانکی را از این سوءاستفاده‌ها مصون نگه می‌دارند. اگر ما بخواهیم در این خصوص سهل‌انگاری کنیم بانک‌ها را با خطرات بزرگی مواجه می‌سازیم.

از همین‌جا برمی‌گردم به سوال شما؛ اگر بانک مرکزی در این موارد با احتیاط رفتار می‌کند می‌خواهد مطمئن شود که پیش‌نیازهای مورد نیاز در شبکه بانکی ایجاد شده است، بعد به سمت پیاده‌سازی می‌رود. شاید به خاطر داشته باشید در سال‌های 81 یا 82 یک هکر نوجوان توانسته بود کل اطلاعات اصلی بانک ملی و کشاورزی را در سیستم خودش کپی کند. خداوند بسیار کمک کرد که با 50 میلیون تومان این مشکل برطرف شد.

.

آقای دکتر سیف مطلب شما درست است. نگرانی‌های امنیتی که بخشی از آن به زیرساخت‌های فنی ربط دارد، سبب محتاط‌تر شدن بانک‌های مرکزی‌ در دنیا نیز شده است. اما فارغ از این مسائل زیرساختی، مسائل حقوقی و قانونی نیز مانع استفاده یکسری از فناوری‌ها شده‌ است. در اصل قدیمی بودن بسیاری از قوانین و عدم تحول آنها و همچنین کند بودن روند اجرای قوانین جدید مانع به‌کارگیری فناوری‌های جدید می‌شود.

شما نمونه‌ای هم برای این موضوع دارید؟ من چیزی در ذهنم نیست.

.

قانون بانک مرکزی یک قانون 50ساله ‌است که هیچ نوآوری‌ای در آن به‌ وجود نیامده ‌است. موضوع امضای الکترونیکی یا اسناد الکترونیکی یا سپاس؛ همه اینها مشکلات قانون‌گذاری دارد.

درست است، مواردی وجود دارند که درصدد هستیم هر چه زودتر آنها را برطرف کنیم. گرچه باید مراجع دیگر را نیز برای پیاده‌سازی این موارد اقناع کنیم. البته موضوعی که حتما شما هم در جریان بودید، مخصوصا سوءجریان‌هایی که در نظام بانکی ایجاد شده‌ است. که بعضی وقت‌ها سوال می‌شود نظارت بانک مرکزی در این خصوص چه کرده ‌است. بهتر است به این نکته هم اشاره کنم که عموما وظیفه بانک مرکزی رفتن به درون شعبه و بازرسی و کشف سوءجریان نیست. بانک مرکزی یک نظارت عالیه دارد و هدف از این نظارت عالیه نیز اطمینان یافتن از کفایت سیستم‌های مدیریت ریسک و کنترل‌های داخلی موجود در بانک‌هاست. اگر بانک مرکزی در جاهایی دیر تصمیم می‌گیرد، می‌خواهد اطمینان پیدا کند که این کفایت کنترل‌های داخلی قطعیت دارد. لذا بر این اساس باید نقش بانک ‌مرکزی را جست‌وجو کرد.

.

نیلی: نقشه راهی ‌که برای بانک مرکزی ترسیم شده، یک جزء مکمل مفقود در بانک‌ها دارد. یعنی بانک‌های ما نیاز دارند این قاب و چارچوب را بدانند تا بتوانند با بانک‌ مرکزی گفت‌وگو کنند. الان به ‌نظر می‌رسد این دیالوگ بین بانک ‌مرکزی و بانک‌ها برقرار نیست. آیا در گام بعدی بانک ‌مرکزی تصمیم به دعوت از بانک‌ها و تعریف نقشه راه برای آن‌ها دارد؟

حتما همین‌طور است. باید دو کار در رابطه با بانک‌ها انجام شود. یکی این‌که وضع موجود بانک‌های کشور را پایش کنیم که چه وضعیتی دارند، اگر بخواهیم وضعیت بانک‌های ایران را با استانداردهای روز دنیا مطابقت دهیم باید ببینیم کجاها دچار ضعف هستند و چه اقداماتی باید انجام دهیم تا بانک‌های ما در مراودات بین‌المللی مورد اعتماد جامعه بانکداری بین‌المللی قرار گیرند. چون یکی از اولین اقدامات بانک‌ها این است که به ‌طور مثال یک بانک اروپایی از بانک‌های ما می‌پرسد نرخ کفایت سرمایه‌تان چقدر است؟ از کدام استانداردها پیروی می‌کنید؟ اینها مفاهیم مشترک بین‌المللی است و باید خودمان را با این مفاهیم تطبیق دهیم تا بتوانیم وارد باشگاه بانکداران بزرگ دنیا شویم. در شرایط حاضر ارتباطات محدودی داریم، منتها در فضایی که در آینده برای اقتصاد ما باز خواهد شد، باید بانک‌ها بتوانند با سایر بانک‌های جهان ارتباط برقرار کنند.

در حال حاضر بررسی دقیقی در بانک‌ مرکزی در حال انجام است و نتایجش به‌ زودی اعلام خواهد شد. از این رهگذر بانک ‌مرکزی به هر بانکی خواهد گفت که تو باید چگونه عمل کنی تا به شرایط روز برسی. البته این در مجمع عمومی بانک‌ها مطرح می‌شود تا اگر لازم است سهامداران اقدامی انجام دهند با آن هماهنگ شوند. این به لحاظ ایجاد ثبات و پایداری در وضعیت مالی بانک است. وضعیت دیگر هم به سیستم‌های اجرایی بانک‌ها بازمی‌گردد. همان‌طور که اشاره کردم استانداردهای روز دنیا در مورد عملیات فرآیند بانکی و ساختار سازمانی بانک‌ها، با بانک‌های موجود دنیا تفاوت بسیاری دارد. بدون مبالغه بانک‌های ما حدود سه دهه از تحولاتی که در بانکداری دنیا اتفاق افتاده، عقب مانده‌‌اند. تلاش‌هایی در حال انجام است اما این فاصله‌ جدی است. بانک‌ها می‌بایست تمرکز ویژه‌ای داشته باشند و بررسی کنند که برای پر کردن این فاصله‌ها چه‌ کارهایی باید انجام دهند. باید به این سمت بروند که با سرمایه‌گذاری مورد نیاز، شرایط جدید را در ساختارهای سازمانی و سرمایه‌گذاری خود به‌ وجود آورند. از این بابت هم بانک ‌مرکزی زمان‌بندی‌هایی را انجام خواهد داد. همان‌طور که گفتم از نظر ثبات و پایداری‌های مالی اقداماتی در حال انجام است، نقشه راه هم برای ایجاد تحولات ساختاری در اداره امور بانکی در حال اجراست.

.

آیا توقفی که در شرایط فعلی در صدور مجوزها در بخش‌های مختلف بانک ‌مرکزی به وجود آمده‌، دلیل خاصی دارد؟

همه این موارد منطبق با نقشه‌ راه است. ما در نقشه راه، نقش هر کدام از این نهادها را تعریف کرده‌ایم و متناسب با آن عمل خواهد شد. به‌ طور مثال «ما چند psp نیاز داریم» یا «بانکداری همراه قرار است چه‌ کاری انجام دهد»؛ تمامی این موارد در پروژه 1400 تعریف شده‌ است. آن 54 پروژه‌ای که به آن‌ها اشاره کردم همه این موارد را در نظر می‌گیرد.

.

پس از برگزاری سه دوره همایش بانکداری الکترونیکی و نظام‌های پرداخت در ایران همزمان با برگزاری دوره چهارم، برآوردتان از شرایط موجود این صنعت با توجه به تحولات فناوری اطلاعات چیست و چه چشم‌اندازی برای آن متصور هستید؛ آیا همایش بانکداری الکترونیکی می‌تواند نقشی در تحولات پیش رو داشته باشد؟

قطعا از یک همایش دو روزه به اندازه خودش باید انتظار و توقع داشته باشیم. این همایش برندسازی در حوزه بانکداری مدرن و نظام‌های پرداخت را تعقیب می‌کند و به اعتقاد من در این زمینه هم بسیار موفق بوده است. از سوی دیگر، همایش باید بتواند روندهای آتی و جریان‌های متحول‌کننده در بانکداری مرکزی و تجاری را به همکاران ما در بانک مرکزی و بانک‌ها منتقل سازد و آنها را به‌روز کند. رسالت همایش از یک سو، راه‌اندازی یک جریان پارادایم‌سازی و آموزشی فشرده برای خانواده نظام بانکی به خصوص در سطح مدیران ارشد و میانی و کارشناسان و از سوی دیگر فراهم کردن فرصتی برای تشریک مساعی و تضارب آرا در حوزه‌های بازآرایی نظام بانکی است. از این منظر، همایش یک نقطه عطف و چراغ راه، در مسیری است که برای نوسازی بانک مرکزی و حرفه‌ای‌سازی بانک‌ها در پیش گرفته‌ایم.

مصاحبه کنندگان: مهرک محمودی و مجتبی محمودی

منبع: ماهنامه پیوست، ویژه‌نامه چهارمین همایش سالانه بانکداری الکترونیکی و نظام‌های پرداخت

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.