پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مسیح قائمیان: نباید از اهمیت شبکههای اجتماعی در بانکداری غافل شویم
مسیح قائمیان از کهنهکارهای نظام بانکداری الکترونیکی است. نمیگوییم بانکداری و با تأکید روی بانکداری الکترونیکی درواقع اشاره میکنیم به انبوه کارها و کارتهایی که او در نظام بانکی ایران انجام داده و وارد کرده است. او در همه جایگاههای تأثیرگذار بانکداری الکترونیکی ایران و البته فناوری اطلاعات حضور داشته و مدیریت کرده، هماکنون در بانک شهر نشسته است. شرکت توسعه نوآوری شهر که بازوی فناوری بانک شهر است، محل جدیدی است برای نوآوریهای مسیح قائمیان. تازهترین دستاورد او هم VTM یا نسل جدید ATM است که بهتازگی در شعب بانک شهر رونمایی شده است. با او از نوآوری در بانکداری الکترونیکی صحبت کردیم.
.
اکوسیستم شبکه بانکی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیستم بانکی یک سیستم خودکفاست که میداند چهکاری انجام دهد و درواقع قلب اقتصاد محسوب میشود. اقتصاد خودش قلب هر سیستمی بهحساب میآید و در هر سیستمی اگر بعد اقتصادی معلوم نباشد، آن سیستم رو به نابودی میرود؛ لذا بعد اقتصادی کلید تداوم و قلب آن مجموعه محسوب میشود و حتی در هر مکتبی این اقتصاد تعریفشده است.
در خود اقتصاد هم قلبی وجود دارد؛ یعنی بانک که تنها یک عملکرد مؤثر دارد و آن تبدیل پولهای کوچک به بزرگ است مثل عملکردی که سد نسبت آب و رودهای کوچک و بزرگ دارد.
قوانین حاکم بر نظام بانکی سالم است و چون بانک قلب سیستمها بوده، توجه و اهمیت دادن به تدوین مقررات آن باعث شده که تبدیل به منظمترین مجموعههای عملیاتی شود و جلوی همه اشتباهات آن درجایی گرفته شده و اصلاحات لازم در آن صورت گیرد. بنابراین اگر ما الگوی خود را از یک بانک استاندارد و معتبر جهانی بگیریم، اصلاً ضرر نمیکنیم. حالا با این مقدمه که من آن را یک سیستم پخته با باگهای کم میدانم که میتواند روی آن حساب کرد، عبور کنیم.
کار افراد خبره آن است که به رشد و ارتقای آن ادامه دهند. برخی حرفهها مانند حقوق و بانکداری که در تمام دنیا خیلی مهم هستند، برعکس ما در کشورمان خیلی آنها جدی نمیگیریم. ما باید افراد خیلی قوی داشته باشیم تا چه در بانکداری محلی و چه جهانی و در این جهانی که رو به کوچک شدن میرود حرفی برای گفتن داشته باشیم.
دنیایی که با ابزارهای مدرن امروزی مثل یک ویدئوکنفرانس ارزان و راحت تبادل و تسویهها صورت میگیرد. ما در دورهای زندگی میکنیم که دنیا رو به کوچکی گذاشته و فهم آن برای افراد آسان شده است و امروز حتی یک کودک هم میتواند روی گوگلارت تمام دنیا را رصد کند.
در چنین دنیایی بانکداری هم در حال رسیدن به مکانیزمی است که مسائل خود را حل کرده و گردش پولی تسهیل شود. هماکنون بانکها طبق استانداردهایی باهم کار میکنند و اتفاق بزرگی در حال روی دادن است و امروز دیگر یک مکالمه در ویدئوکنفرانس و یا یک پیامک، سند محسوب میشوند و سرعت هم بیشتر شده پس بانکهای ما هم باید اگر تا دیروز بر اساس کاغذبازی بودند، اکنون به دنبال این ابزار هم باشند.
هرچند قوانین ما طبق این امضاها و کاغذهای دادگاه پذیر و قابلاعتماد شکل گرفته است اما این ابزار جدید هم قوانین و قواعد خود را پیداکردهاند. ما باید امضا را از حالت سنتی و کاغذی با ابزار قابل استناد انکارناپذیر در دادگاه جایگزین کنیم که لازمه این کار استفاده از دانشهای مختلف ازجمله الکترونیک است. البته شاید روند آن کند و گران باشد اما در ابتدا میتواند آن را ارزانتر و آسانتر و برای اهداف کوچکتر تعریف کرد تا در دسترس همه موقعیتها و اقشار باشد و بدین شکل بانکداری در دسترس تر و ارزانتری هم داشته باشیم.
.
نقش تدوین قوانین و مقررات طبیعتا در اینجا بسیار پررنگ خواهد بود.
ما پولهای بزرگ، متوسط، کوچک و خیلی خرد داریم که باید در بانکداری برای همه آنها با ایجاد قوانین متنوع که ساده و سخت بودن آنها بهاندازه این پول بستگی دارد، برنامهریزی کنیم.
یک هوش باعث ایجاد ابزار یا خلق یک ایده میشود و قطعاً هوش دیگری هم میآید و یک تقلب و ترفند برای آن میسازد و این کار باعث این میشود که هوش دیگری زمینه ایجاد امنیت و مصونیت را به وجود بیاورد که همه اینها در مسیر عملیات پیش میآید.
از طرف دیگر ما درجاهایی کمبود قانون داریم. هر نقطه از دنیا درجههای هوشی متفاوت، قانونگذاران متعدد و شرایط مختلفی دارند. یک مکانیزم مالی کلی و نسبتاً ساده و ارزان در دنیا وجود دارد که همه از آن پیروی میکنند. متخصصان ما هم که اتفاقاً از سطح هوشی بالایی برخوردارند، باید با مشورت یکدیگر قوانین را برای استفاده بهینه از ابزارها بررسی و تدوین کنند.
در بانکداری هم مجموعهای از افراد مالی و حقوقی در حال حمایت دو طرفی که تبادل مالی انجام میدهند، هستند. این افراد حکم چرخدندههایی را دارند که درست چرخیدن آنها اهمیت دارد اما مهمترین عامل در این فرایند، تبادل کنندگانی هستند که یک مبادله را در هر سطحی انجام میدهند و باید برای هر سطح آن قانون درست و صحیحی تنظیم شود که بازخورد آن را از حجم عملیاتیمان بفهمیم.
مرحوم دکتر نوربخش در کشور ما فرد تأثیرگذاری در سیستم بانکی بود که بانک مرکزی را به شکلی مدرن درآورد و بانک ملی را با بالای ۳۷۰۰ شعبه منسجم و به هم متصل کرد که در جهان رقم قابلتوجهی است. ما در خیلی از حرفهها در این عمق قرار نگرفتیم اما در بانکداری الکترونیکی در حد خوبی هستیم و اگر استانداردهایمان را با بقیه جهان بسنجیم، ملاحظه میکنیم که سطحمان به نسبت کمتر از آنها نیست و در بخش اجرایی در سایز مناسب، کار مناسب انجام دهیم اما نباید متوقف شویم بلکه باید با سرعت روبهجلو برویم.
.
بانکها در ابتدا برای نگهداشتن پول یک سری افراد پولدار به وجود آمدند اما کمکم سرویسهای پرداخت و دیگر خدمات به آن اضافه شد و همه را درگیر خود کرد. امروزه بانکها در جهان، کاربران را با تمام انتظارات متفاوتشان از بانک چگونه مدیریت میکنند؟
امروزه بانکها در دنیا نیازها را کلاسه و طبقهبندی میکنند و هر بانک در حوزه تخصصی مشخصی فعالیت میکند و به خواسته کاربران در بخش تجارت، صنعت یا مسکن و حتی مسکن مثلاً ۱۰۰ واحد به بالا یا کمتر از آن رسیدگی میشود. هر بانکی در یک زمینه تخصصی مشخص کار میکند. نه مثل کشور ما که همه بانکها همه سرویسها را ارائه میدهند. در دنیا فروشنده و خریدار، پشت سر دو بانک قرار میگیرند و مستقیم باهم روبهرو نمیشوند.
شرط و شروط را بانکها میگذارند و پول یکطرف با ابزار و تجهیزات طرف مقابل مبادله میشود و این راه شاید هزینه بیشتری داشته باشد اما امنیت و اطمینان بیشتری را تضمین میکند و بانکها به متخصص حامی منافع آن دو طرف تبدیل میشود.
وقتی میگوییم که بانک دخالت میکند منظور این نیست که خودش تمام آن تخصص را داشته باشد اما از شرکتهای متخصص استفاده میکند. این بانکها، خبرهها را در زمینههای مختلف جذب میکنند و این نهفقط جابهجایی پول بلکه جابهجایی آن با شرایط موردنظر مشتری است و همهچیز در این فرایند بانکی فکر شده و عمیق است. بانکها در کشورهای پیشرفته، ماژولهایی ساختهاند و از آنها استفاده میکنند. کشور ما هم باید چنین ماژولهایی بسازد که مثلاً اگر یک کشتی در یک حادثه زیرآب رفت، بانک بتواند فردا پول آن را بدهد.
سیستم بانکداری دنیا با قواعد مدون و اصولی، انسجام دهنده معامله دو طرف میشوند و اسناد باوجود آنها اعتبار مییابد، چون بانکها به آنها اعتماد کرده و تأییدشان میکنند. چنین مکانیزمهایی به کار گرفته میشود تا نظم در سیستم این فرایند به وجود آید.
.
در شبکههای اجتماعی نیز گاهی افراد از طریق ارتباطاتی که ایجاد شده، بدون وجود هیچ بانکی باهم مبادلات مالی انجام میدهند. نظر شما در مورد این سبک از معاملات چیست؟
بله، امروزه بنا به نیازی که به وجود میآید در شبکههای اجتماعی هم این کار انجام میشود و کم کم رگولیشن هم برای آن پیدا میشود. ما باید بپذیریم که همهچیز صحیح است مگر آنکه عکس آن اثبات شود و در شبکه اجتماعی هم باید با همین تصور پیش برویم و افراد خوب و با اهداف مثبت سعی میکنند تا کمکم شرایط غیرعادی را کنار بزند و بهترین شرایط را به وجود آورند و این امر در یک پروسه منطقی کمکم جای خود را بهصورت حرفهای باز میکند که البته شاید زمان ببرد.
از طرف دیگر آزادی عمل آنهم بیشتر است پس تخلف نیز در آن بیشتر است تا وقتیکه رگولاتوری وارد عرصه آن شود و از طرفی افراد نیز خودشان با حذف یک گروه منفی و عدم عضویت در آن و مخالفت کردن با یک عمل غیرقابلقبول بهصورت اتوماتیک، نقش پلیس را بازی میکنند و بدین شکل فرایندهای شبه بانکی علیرغم غیبت بانک در آن اتفاق میافتد و امنیتهای نهچندان ساختاریافته بانکی و اطلاعرسانیهای بین افراد باعث سلامت محیط و کمک به حفظ امنیت آن میکند.
به نظر من ازآنجاییکه ساختار درونی همهچیز بهگونهای است که گرایش بهخوبی دارند و به سمت خوب بودن پیش میروند لذا این روند در شبکههای اجتماعی البته نه برای انجام معاملات بزرگ اما برای معاملات کوچک در فضایی که امنیت خود را ایجاد میکند، رو به گسترش میگذارد.
.
شاید ما در ایران ازلحاظ زیرساختی کم نداریم اما فرهنگ استفاده از این تکنولوژی هنوز برای ما تعریف نشده، یعنی ما از یکسو با موج تغییرات جدید و از سویی عقب ماندن در استفاده صحیح از آنها مواجهیم؛ مثلاً هنوز هم بیشترین استفاده از دستگاه خودپرداز مربوط به برداشت پول است. فکر نمیکنید این موضوع درروند پیشرفت ما تأثیر منفی داشته و مشکلآفرین باشد؟
به نظر من کشور ما در بانکداری از دیگر نقاط دنیا عقب نیست. شما وقتی در انگلیس برای پرداخت پول به یک بانک مراجعه میکنید، پروسه آن خیلی بیشتر از کشور خودمان طول میکشد. البته از سوی دیگر ما برخلاف آنها در ایران تقریباً عملیات اعتباری نداریم. ما توان خوبی داریم اما اینکه چرا نخواستیم به چنین جایی برسیم را باید بررسی کرد.
ما تعدادی افراد حرفهای در زمینه بانکداری، جامعهشناسی و روانشناسی که کارشان فرهنگی است در کنار یکدیگر نیاز داریم تا همراه با کارشناسان کامپیوتر و الکترونیک و مالی و حقوقی این کار را انجام دهند. ما در بحث پرداخت، قوانین سادهای داریم و توانستیم خوب پیش برویم.
یکزمانی در سیستم بانکی ما مواقعی مانند شب سال نو، پول نقد رساندن به مردم یک کار اساسی و مهم بود و گاهی پول نقد کم میآمد و به نظر میرسد که ما امروز مشکل مدیریت پرداختمان تا حدی حل شده و عملیات پشتصحنه بانکیمان را خوب انجام میدهیم؛ اما باید در قسمت اعتبار هم سرمایهگذاری کنیم. ما باید بهجز شرکتها برای مردم هم اعتبارسنجی بگذاریم.
بانک اگر برای هردو بخش پولهای خیلی خرد و دیگری اعتبار اقدام کند و اعتبارسنجی هر ایرانی را انجام دهد، میتواند پیشرفت زیادی داشته باشد.
.
انجام این کار اعتبارسنجی، بیشتر یک اقدام قانونی است یا فنی؟
این امر بیشتر به قبول افراد احتیاج دارد تا قانون. ما در حال حاضر به این آسانی نمیتوانیم اعتبار کسی را در جامعه تشخیص بدهیم. برفرض من یک دستگاه کارتخوان در فروشگاه دارم که مراجعهکننده کارت میکشد و پول میپردازد اما هیچ راهی ندارم که تشخیص دهم این فرد تابهحال چک برگشتی داشته و این چکها چه رقمی داشته.
البته درجاهای دیگر دنیا که این امکان وجود دارد، هرگز به خاطر داشتن چک برگشتی، فرد را غیر معتبر نمیدانند بلکه با تمهیدات و ارائه سطح مشخصی از خدمات متناسب با اعتبار وی کمک میکنند تا بتواند دوباره پیش برود.
ما برای فرهنگسازی در این امر به جامعهشناس، روانشناس و حقوقدان کشور خودمان نیاز داریم تا بررسی لازم را با توجه به وابستگیهای شخصی و بومی خودمان انجام دهند. ما باید ابزارهایی را به کار ببریم تا گردش مالی در کشورمان بهتر شود و برای این کار باید فرهنگ خودمان را ارتقا بدهیم و این کار باید طبق ارزشهای کشور خودمان برنامهریزی شود.
با این اوصاف من هنوز نمیدانم ارائه این سرویس اعتبارسنجی و اقدام برای انجام آن وظیفه کیست البته تا حدی از آن را شاید بانک بتواند انجام دهد؛ مثلاً من میتوانم از بانک بخواهم که بخشی از اطلاعات من را در اختیار فردی بگذارد که قرار است با او معاملهای انجام دهم، تا در جریان میزان اعتبار من قرار بگیرد.
.
در بانک شهر شما تا چه حدی این کارها را انجام دادهاید؟
من آمدهام تا در بانک شهر خدمات مربوط به پول خرد را رایج کنم. شهرداری چندین سال است که NFC را بهنوعی انجام میدهد و مترو و اتوبوس این کار را در کنار هم انجام میدهند اما کمی مشکلات وجود دارد. مثلا کارتها برای تاکسی یا پرداخت در یک شهر دیگر و خرید روزنامهها جواب نمیدهد و این برای پرداخت پول خرد توسط مردم مشکلاتی پیش میآورد؛ پس باید ابزاری به وجود بیاوریم که این مسئله حل شود و با ساخت کیف پول خرد و متصل کردن سرویسهای شهروندی با همکاری بانکهای دیگر و گسترش این روند سعی کنیم تا این مشکل اندکی حل شود. ما هنوز برای کیف پول خرد دستورالعمل دقیقی از بانک مرکزی نداریم و فعلاً داریم روی آن کار میکنیم.
وقتی بحث کیف پول میشود، در این قسمت بانک مرکزی اعمالنظر میکند. سرویسهای شهری زیادی نظیر پارکومتر و ورود به محدوده طرح ترافیک و غیره وجود دارند که با پول خرد سروکار دارند و میشود آنها را به شبکه شتاب متصل و وارد کیف پول کرد.
اینها از برنامههای تسهیل پرداخت سرویسهای شهری است و میتوانیم آن را به ارائه خدمت در جادهها هم بکشانیم و اگر تضمینی پشت آن وجود داشته باشد مردم هم استقبال میکنند. ازآنجاییکه بانک شهر هم به شهرداری ربط دارد و هم به بانک، درواقع ما این دو را به یکدیگر متصل میکنیم و این پول را از هر حساب و هر بانکی میگیریم و به حسابی میریزیم که باید بابت ارائه خدمت مربوطه به آن واریز شود البته برای خدمات با مبالغ کمتر. فرق آن با قبل این است که من قبلاً بلیط را به پول نمیتوانستم تبدیل کنم اما حالا قابلتبدیل است.
.
درباره جیرینگ و تمایل آن برای گرفتن مجوز کیف پول نظر شما چیست؟
به نظر من آنها بهاشتباه دنبال کارهایی هستند که وظیفه بانک است و نیازی نیست که به دنبال کیف پول باشند. جیرینگ عملاً بهنوعی بلیط جابهجا میکند و شارژ موبایل میفروشد اما اگر من بهعنوان بانک دست در دست جیرینگ بگذارم، او دیتا میدهد و من سرویس بانکی را ارائه میدهم.
اگر جیرینگ میخواهد کار بانکی کند باید نظارتهای بانکی را هم پشت سر بگذارد و از کار خود جا میماند چون کار او چیز دیگری است. زمانی برای جابهجایی یک پول که رقم نجومی هم نداشت یک هفته وقت لازم بود اما حالا دیگر با این سیستم شتاب و تنها با یک کارت، یک سرویس ارزان و سریع در اختیار داریم که با استاندارد صحیح و خوبی بهصورت کاملاً الکترونیک کار میکند. درست است که میگوییم خدمات مجانی است اما بههرحال کسی که این سرویس را میخواهد، حاضر است که کارمزد آن را هم بپردازد.
ما باید دست در دست هم کار کنیم و رگولاتور هم به ما نظارت کند. ما سعی میکنیم تا کاری کنیم که اگر کارت سوختی گم شد یا مشکلی برای چنین کارتهایی پیش آمد صاحب کارت بتواند با یک رمز آن را بسوزاند و پول خود را ولو اندک از دست ندهد و بدین شکل امنیت افراد بالا برود.
.
چقدر امیدوارید؟
من مایلم که بانک مرکزی نظارت کند چون کمککننده است و مسئولیت تقسیم میشود. شهرداری مدیریت اجرایی خوبی دارد. میخواهیم این موضوع را جا بیندازیم که ما نمیخواهیم همهکاره کیف پول الکترونیک باشیم. این پروژه بزرگی است که تنها بخشی از آن مربوط به ماست. بانک شهر بهعنوان سرویس خدمات شهری، بانکینگ را هم تسهیل میکند و با این نگاه است که ما نباید جلوی هم را بگیریم تا جایی که با قوانین بانک مرکزی تناقض نداشته باشد و یا شهرداری به مشکل برنخورد، پیش میرویم.
منبع: ماهنامه دیده بان فناوری، شماره اول