پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا کربنکینگ در ایران شکل نگرفت؟ / آیا بانکهای بزرگ از تغییر میترسند؟
وقتی اولین شعب بانکهای خصوصی افتتاح شد، مردمی که برای افتتاح حساب به آن شعب رفتند با تصویر عجیبی مواجه شدند، لازم نبود برای گرفتن خدمات در صف بایستند و برای از دست دادن نوبت خود با دیگران دعوا کنند، سیستمی زمان ورود آنان را ثبت میکرد و برحسب آن برای ایشان نوبتی تعیین میکرد. از سوی دیگر لازم نبود برای رسیدن نوبتشان بایستند بلکه صندلیهایی بود که میتوانستند روی آن بنشینند و انتظار بکشند اما از این مهمتر روی گشاده کارمندان بانک بود؛ پیش از اینکه بانکهای خصوصی راه بیفتند بداخلاقی جزو ذات کارمندان بانکها شده بود.
اما تفاوتی دیگر و بسیار مهم پس از مدتی به چشم آمد؛ در شعبههای معمول بانکهای دولتی هر کدام از باجههای بانکی یک کار را انجام میدادند؛ یک باجه قبض آب و برق میگرفت، یک باجه حساب سپرده باز یا پول واریز میکرد، باجه دیگر مربوط به حسابهای قرضالحسنه بود و در نهایت یک باجه نیز کارهای مربوط به چک را انجام میداد. از همین رو اگر مشتری قرار بود چندین کار را همزمان انجام دهد باید به باجههای مختلفی رجوع میکرد. اما در بانکهای خصوصی تمامی این کارها توسط یک فرد و باجه صورت میگرفت، مسوول یک باجه همه کارهای یک مراجعهکننده را انجام میداد، هم پول به حسابشان واریز میکرد و هم چکشان را نقد میکرد و در مورد انواع تسهیلات بانک برایشان توضیح میداد.
وقتی مدیران عامل بانکها آن زمان شعار میدادند که ما از سیستمهای متمرکز بهره گرفتهایم، مدیران بانکهای بزرگ میگفتند چنین سیستمهایی فقط در بانکهای کوچک یا تازهتاسیس امکانپذیر است، امکان پیادهسازی چنین سیستمی در بانکهای بزرگ و بیش از هزار شعبه وجود ندارد. اما این تفاوتها موجب شد مشتریان بانکها اینگونه خدمات را از بانکهای سابق خود نیز بخواهند و بانکهای بزرگتر به تدریج به فکر پیاده کردن سامانههای یکپارچه بانکی بیفتند. این احساس نیاز سبب شد بانکهای بزرگتر نگاهشان به بانک مرکزی و شرکت خدمات انفورماتیک خیره شود، آنان انتظار داشتند بانک مرکزی یا شرکت خدمات انفورماتیک برایشان نسخه سیستمهای متمرکز را بپیچد و آنها نیز از آن بهره برند.
البته پیادهسازی سامانههای یکپارچه بانکی پیش از این نیز در دستور کاری بانکها قرار گرفته بود، زمانی که قرار بود شتاب پیادهسازی شود، در ابتدا پیادهسازی سیبا در دستور کاری بانک ملی قرار گرفت تا از طریق آن حسابهای سپرده بانک ملی به عنوان یکی از بزرگترین بانکهای ایران، یکپارچه شود.
اجرایی شدن سیبا بیش از هشت سال به طول انجامید و زمانی که آن پروژه تقریبا به انتهای خود رسیده بود، دیگر سامانههای یکپارچه فقط حسابهای سپرده را شامل نمیشدند و مفاهیم بانکداری الکترونیکی و نظامهای یکپارچه تا حدودی تغییر کرد. پس از اینکه مشتریان بانکها به تدریج برای گرفتن خدمات به سمت بانکهای خصوصی رفتند، بانکهای بزرگتر و دولتی احساس خطر کردند و به این نتیجه رسیدند که باید تغییری در سامانههای خود به وجود آورند.
از همین رو برای پیادهسازی کربنکینگ سراغ شرکتهای خارجی رفتند.
بانک تجارت و کشاورزی از اولین بانکهایی بودند که برای پیادهسازی این سیستم سراغ شرکتهای خارجی رفتند اما بانک تجارت در نهایت شکست خورد و هنوز نتوانسته است کربنکینگی در سیستم خود پیاده کند و بانک کشاورزی با صرف زمان و بودجه بسیار زیاد بالاخره موفق شد محصول خریداریشده از TCF را در زیرمجموعه خود پیاده کند. از همین رو بانک کشاورزی مدعی است اولین بانک دولتی و بزرگی است که توانسته سیستم متمرکز بانکی را در شعب خود پیاده کند.
.
چگونه الزام از راه میرسد؟
تا اواخر دهه ۸۰ هنوز بانک مرکزی بانکها را ملزم به پیادهسازی سیستمهای کر نکرده بود، بلکه به آنان پیشنهاد میداد برای بهبود وضعیت سرویسدهی خود به تدریج به سمت سیستمها یا سامانههای یکپارچه حرکت کنند.
اما این پیشنهادات در نهایت منجر به خروجی مشخصی نشد و بانک مرکزی نیز به تدریج نظارتش بر بانکها سختتر میشد. با گسترده شدن فعالیت بانکها و افزایش میزان تراکنش آنها و خدمات بانکداری الکترونیکی هر روز دادههایی که در اختیار بانکها قرار میگرفت، بیشتر میشد. از سویی به دلیل اینکه این دادهها در یک جا متمرکز نبود، بانک مرکزی سختتر میتوانست نظارت خود را بر کلیه عملیات بانکی اعمال کند.
از همین رو برای اولین بار در بسته سیاستی و نظارتی در سال ۸۷ در بند ۴۵ زمانی که به سیاستگذاری در حوزه بانکداری الکترونیکی پرداخته بود، بانکها را ملزم کرد در زیرمجموعه خود اقدام به پیادهسازی کر کنند.
در این بند آمده است: «بانکهای تجاری و تخصصی با رعایت حفظ یکپارچکی و سازگار بودن سیستم بانکداری بر اساس استانداردهای ابلاغی بانک مرکزی، لازم است توسعه بانکداری الکترونیکی را به صورت core banking شبکهای برای کلیه خدمات بانکی تا پایان برنامه چهارم توسعه اقدام و عملیاتی کنند.»
این اولین باری بود که واژه لاتین core banking بدون معادلسازی درست وارد نظام قانوننویسی و برنامهریزی ما شد. هر چند بسته سیاستی و نظارتی بانک مرکزی در سال ۸۷ بانکها را ملزم کرد سامانه یکپارچه بانکی تا پایان برنامه چهارم در زیرمجموعه خود ایجاد کنند اما همان زمان نیز بانکها اعلام کردند پیادهسازی سامانههای یکپارچه بانکی در طول دوره زمانی دوساله امکان ندارد.
زمانی این بسته ابلاغ شد که کمتر از دو سال به پایان برنامه پنجساله چهارم باقی مانده بود. همان زمان بسیاری از مدیران بانکی اعلام کردند با توجه به زمانبر بودن پیادهسازی کربنکینگ امکان اجرایی کردن آن در این دوره زمانی وجود ندارد اما امیدوار بودند با این الزامی که قرار داده شده، حرکتهای اولیه و آمادهسازی اولیه برای پیادهسازی کربنکینگ آغاز شود.
.
هیچ اتفاقی نیفتاد
همانطور که بسیاری از مدیران بانکی پیشبینی میکردند طی دو سال باقیمانده تا پایان برنامه چهارم توسعه اقدام قابل توجهی برای پیادهسازی کربنکینگ صورت نگرفت از همین رو مجمع عمومی بانکها طی جلسه خود در ۱۹ مردادماه سال ۸۹ در ماده ۲ دستورالعمل شفافیت و تمرکز اطلاعات بانکها تمامی بانکها و موسسات اعتباری مکلف شدند ظرف ۲۴ ماه پس از ابلاغ این مصوبه تمامی دادههای مربوط به عملیات بانکی خود را اعم از جذب سپردهها، اعطای تسهیلات و ارائه خدمات بانکی به صورت ریالی و ارزی منحصرا در یک سامانه جامع بانکداری یکپارچه ثبت، پردازش و نگهداری کند.
اما این مصوبه نیز به تنهایی کافی نبود و مدیران در ماده ۴۹ قانون برنامه پنجم توسعه مجددا بر ایجاد کربنکینگ تاکید کردند، در این ماده آمده است: «به منظور توسعه و تقویت نظام بانکداری اقدامات زیر صورت گیرد: استقرار سامانه (سیستم) بانکداری متمرکز CORE BANKING و تبدیل کلیه حسابها اعم از سپرده اشخاص و تسهیلات به حسابهای متمرکز توسط بانکها با رعایت استانداردها و دستورالعملهای بانک مرکزی…»
اما مشکل اینجاست که هنوز بانک مرکزی استاندارد مشخصی برای کربنکینگ تهیه نکرده است. به تازگی بانک مرکزی تدوین این استاندارد را در قالب IFW و پروژه نشتا در دستور کار خود قرار داده است. در این زمان بسیاری از بانکها از شرکت خدمات خرده میگرفتند که چرا راهحل جامعی را به عنوان کربنکینگ به آنان پیشنهاد نمیکند؛ شاید تفکر اولیه نیز بانکها و شرکت خدمات را به این سمت سوق میداد؛ حتی برخی از مدیران سابق این شرکت نیز در اظهار نظرهایی اعلام کرده بودند تنها شرکتی که میتواند برای بانکها کربنکینگ بنویسد شرکت خدمات انفورماتیک است، البته بانک مرکزی و مدیران ارشد شرکت خدمات انفورماتیک از این دیدگاه پیروی نکردند.
اما شرکتهای دیگر نیز بیکار ننشستند و سعی کردند در این بازار سهمی برای خود به دست آورند. هماکنون شرکتهای خدمات انفورماتیک، توسن و فناپ، بهستان رایان و بهسازان ملت از جمله شرکتهایی هستند که اقدام به طراحی کربنکینگ کردهاند و به مشتریان خود در این حوزه سرویس میدهند.
یکی از مشکلاتی که موجب شده بانک مرکزی به صورت مرتب در آییننامهها و دستورالعملهای مختلف به پیادهسازی کربنکینگ اشاره کند، پیاده نشدن کر در بانکهای بزرگ است، حتی زمانی که مدیران بانکها برنامهریزیهایی برای اجرایی کردن آن انجام میدهند اجرایی شدن آن تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. سال ۹۱ رنجبر فلاح، مدیرعامل بانک تجارت اعلام کرد: «نرمافزار کربنکینگ بانک تجارت به زودی پیادهسازی میشود. در ایران شرکتهایی هستند که این نرمافزار را ارائه میدهند هر چند چندان در این زمینه کامل نیستند اما ما با برخی از آنها مذاکره کردیم، ویژگیهای فنی و کارایی عملکردشان را در سایر بانکها بررسی کردیم و تقریبا به یک جمعبندی کلی رسیدیم اما هنوز قرارداد نهایی بسته نشده که البته به زودی اجرا میشود.»
اما به نظر میرسد این به زودی هنوز فرا نرسیده چرا که این بانک جزو بانکهایی است که هنوز موفق به پیادهسازی کربنکینگ نشده است. از این اظهار نظرها بسیار صورت گرفته است.
بسیاری از مدیران بانکها تصور میکردند بانک مرکزی به عنوان یک رگولاتور باید برنامه نرمافزاری مشخص و استاندارد مشخصی را برای کربنکینگ به بانکها پیشنهاد دهد و آنان نیز مانند بسیاری از سیستمهایی که تاکنون در زیرمجموعه خود اجرا کردهاند به اجرای آن بپردازند. با همین تفکر بود که میگفتند اگر در شرایط کنونی کری انتخاب و به پیادهسازی آن اقدام کنند، شاید در آینده با ابلاغ استانداردها از سوی بانک مرکزی مجبور به تغییر آن شوند. پس منتظر ماندند. اما مدیران بانک مرکزی علاقهای به پیشنهاد یک نرمافزار واحد برای کربنکینگ نداشتند، بیشتر به دنبال تشویق بانکها به ایجاد کربنکینگ خود بودند. در همین بین نیز شرکتهایی که تقریبا طی ۱۰ سال اولیه زیرساختهای لازم را برای ایجاد کربنکینگ به وجود آورده بودند، به دنبال مشتریان جدیدی بودند.
توسن به عنوان اولین شرکتی که زمانی در قالب کیشویر به نوشتن کر برای بانک سامان اقدام کرده بود، حال دیگر با گذشت تقریبا ۱۰ سال تبدیل به یکی از مدعیان اصلی این بازار شده بود. او طی دوره فعالیت خود توانست کر بانکهای انصار، اقتصاد نوین، مهر، پارسیان، موسسه مالی و اعتباری افض توس، سامان، سرمایه، سینا، صندوق مهر رضا، ایرانزمین، بانک قرضالحسنه مهر، ایران و ونزوئلا، حکمت ایرانیان، شهر و خاورمیانه را در اختیارشان بگذارد.
پس از آن نیز داتین یکی از شرکتهای هلدینگ فناپ، بخش دیگری از بازار را در اختیار خود گرفت. پاسارگاد، توسعه تعاون، گردشگری، قرضالحسنه رسالت و موسسه اعتباری آرمان نیز از جمله بانکها و موسسات مالی و اعتباری بودند که از کر فناپ بهره بردند. شرکت خدمات انفورماتیک نیز به بانکهای ملی، صادرات، آینده، توسعه صادرات، سپه، دی و صنعت و معدن سرویس میدهد.
در این بین بانک ملت کربنکینگ اختصاصی خود را دارد که توسط شرکت بهسازان ملت برای این بانک طراحی شده و بانک کشاورزی نیز یک کر خارجی را به خدمت گرفته است.
با گذاشتن نام بانکها در کنار یکدیگر مشخص میشود هنوز بانک تجارت، مسکن و رفاه با وجود اینکه جزو بانکهای بزرگ ایران به شمار میآیند، از سیستم یکپارچه برخوردار نیستند و با وجود اینکه مدیرانشان سالهاست به فکر پیادهسازی کر هستند، هنوز موفقیتی در این زمینه به دست نیاوردهاند.
مدیران این بانکها معتقدند با توجه به بزرگ بودن و پراکنده بودن شعب این بانکها هنوز شرکتهای داخلی توانایی اجرای کر متناسب با آنها را ندارند چرا که توسن و فناپ تاکنون بیشتر روی بانکهای کوچک متمرکز بودهاند و سابقهای در پیادهسازی کر در بانکهایی با وسعت بیش از هزار شعبه ندارند، از سویی استفاده از کر خارجی نیز چندان در ایران موفقیتآمیز نبوده و تعداد شکستهایی که در زمینه پیادهسازی کر خارجی ثبت شده به نسبت زیاد است.
میزان بالای اطلاعات در اختیار بانکهای بزرگ و همچنین تعداد بالای تراکنشهای آنان از یک سو و از سویی تعداد زیاد شعب این بانکها موجب ترس مدیران بانکهای بزرگ از هر گونه تغییری در سیستمشان میشود، مدیران این بانکها نگرانند این تغییرات منجر به نشان دادن ضعف در دوره مدیریت آنان شود، از همین رو سعی میکنند این تغییرات را به دورهای دیگر و مدیری دیگر واگذار کنند؛ در این صورت شاید ریسک هر گونه شکستی را در دوره مدیریت خود پوشش دهند.
طی سالهای گذشته دوره مدیریت مدیران بانکها بسیار کوتاه بوده است، از سویی مدیران بانکها قادر به تدوین یک برنامه جامع و بلندمدت برای بانک تحت تصدیشان نبودند؛ حتی اگر این برنامه از سوی مدیری تدوین میشد با تغییر مدیر، مدیر دیگر الزامی به اجرایی کردن آن نداشت و برنامهها اجرانشده روی میز مدیران باقی میماند در حالی که پیادهسازی یک سیستم یکپارچه در بانکهای بزرگ مدتزمان قابل توجهی را طلب میکند و مدیران راسخ در اجرای آن.
اما به نظر میرسد این بانکها نیز باید در دوره زمانی کوتاه به یک جمعبندی مشخص برای پیادهسازی از کر در زیرمجموعه خود برسند، هر چند برخی از این بانکها هماکنون در حال مذاکره با شرکتهای فعال در این بازار هستند تا شاید بتوانند به خواستههای خود دست یابند.
منبع: پیوست