پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تجربه نکردن هنگام راهاندازی کسبوکار یک خطای بزرگ است / سقوط امپراطوری نوظهور
علی صبوری، مدیر توسعه سرویسدهندگان فرابوم / برای آن دسته از کسانی که به فکر راهاندازی کسبوکار هستند تجربه نکردن یک خطای بزرگ است. با این مقدمه کوتاه میخواهم به سراغ موضوع اصلی بروم. بعد از مدتها فیلمی در حوزه کسبوکار به اسم BlackBerry 2023 دیدم که چون بر مبنای یک روایت واقعی بود، نکات کسبوکاری جالبی داشت. این فیلم در مورد ظهور بلکبری، تاجگذاری و سپس سقوط یک محصول بود.
براساس آمار ارائهشده زمانی گوشیهای بلکبری تقریباً ۵۰ درصد سهم بازار گوشیهای هوشمند را از آن خود کرده بود؛ یعنی همان سالهایی که فیلم در آن روایت میشود؛ ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸.
ابتدای فیلم چند مهندس جوان تلاش میکنند تا یک گوشی هوشمند به بازار عرضه کنند. دقیقاً از همینجا نکات کسبوکاری فیلم شروع میشود. زمانی که این مهندسان جوان به درستی امکان نمایش ویژگیهای محصول خود را نداشتند و عدم ارائه دموی مناسب باعث میشود که هیچ شخص و شرکتی به محصول آنها توجه نکند.
در ادامه فیلم مهندس باتجربه و البته اخراجی از کمپانی دیگری، به عنوان مدیر اجرایی یا مدیر در سایه به تیم مهندسان جوان ملحق میشود. ریسکپذیری بسیار بالای این فرد باعث رشد شرکت و انجام معاملات بزرگ میشود.
پس نکته کسبوکاری بعدی ریسکپذیری معقول در کسبوکار است. افراد محافظهکار که در رأس مدیریت قرار دارند و از هرگونه چالشی خود را دور نگه میدارند در نهایت باعث حرکت لاکپشتی کسبوکار میشوند.
در ادامه فیلم میبینیم که در دموی اولیه، محصول قابلیتهای ادعاشده را دارد و همین امر باعث به سرانجام رسیدن اولین معامله میشود. در صحنه دیگری از این فیلم، همزمان فردی با مهارتهای فنی و دانش بالا در کنار مسئول فروش با توانایی بازاریابی بالا قرارداد اول شرکت بلکبری را منعقد میکنند. پس نه توانایی فنی بالا به تنهایی منجر به موفقیت خواهد شد و نه توانایی فروش و بازاریابی.
در بسیاری موارد افراد یا کسبوکارها ایجاد تفاوت را در ایجاد نوآوری جدید و خلق محصول جدید میدانند اما الزاماً همیشه خلق محصول جدید به معنای نوآوری نیست؛ بلکه گاهی فقط با استفاده از محصول یا داشتههای موجود میتوان تفاوت ایجاد کرد.
در ادامه فیلم و در راستای استفاده متفاوت از شبکههای فروش مختلف، بلکبری به سرعت گوی سبقت را از رقبای دیگر خود در بازار ربوده و به صورت چشمگیر بازار تلفن همراه را در انحصار خود میگیرد و همین امر باعث میشود از قامت شرکت استارتاپی اولیه خارج شده و به سمت ایجاد ساختار، نظم و اصول مدیریتی خاص کسبوکارهای بزرگ حرکت کند تا اثبات این ادعا باشد که برای تداوم رشد به «ساختار» نیاز داریم.
نکته دیگری که در این فیلم اهمیت دارد افراط در جذب افراد شاخص و برتر از شرکتهای مختلف است که شاید نه در ابتدا، اما در ادامه مسیر برای بلکبری یک تخلف شده و بار حقوقی برای مدیران شرکت ایجاد کرد. این موضوع باعث شد که این شرکت، سایر کسبوکارها را به عنوان رقیب جدی نگرفت و به قول معروف دچار خودبزرگبینی شد.
نکته دیگر فیلم همینجا بود که حتی در زمانی که در قله هستیم باز هم باید اخلاق را در کسبوکار رعایت کنیم؛ چراکه تنها جذب سرمایههای انسانی نخبه به هر قیمتی باعث بقای کسبوکار نخواهد بود، بلکه کسبوکار نیاز به خلاقیت، نوآوری و تغییر دارد.
در ادامه و در قسمتی از فیلم میبینیم مدیرعامل که یکی از بنیانگذاران بلکبری هم است، در رونمایی محصول جدید شرکت تنها بر این موضوع تکیه میکند که چون ما بلکبری هستیم، از بقیه برتریم، پس حتماً مشتریان تنها از ما استفاده خواهند کرد. از نظر زمانی این سخنرانی مدیرعامل بلکبری همزمان با رونمایی محصولات جدید شرکت اپل است.
نکته کسبوکاری دیگری که میتوان از این بخش از فیلم دریافت کرد نقد منصفانه محصول یا خدمت، بررسی رقبا و پیدا کردن نقاط ضعف خود و نقاط قوت رقیب است. همان SWOT که در واقع عدم توجه به آن باعث به گل نشستن بلکبری شد.
فردی که به عنوان مدیر اجرایی بلکبری به این مجموعه در زمانی که بلکبری در نقطه اوج قرار داشت، اضافه شده بود، تنها به انتفاع مالی خود و توسعه کسبوکار در زمینههای نامرتبط مثل خرید تیم هاکی و انجام پرداختهایی بدون توجه به منابع شرکت فکر میکرد و بحرانهایی را برای کسبوکار رقم زد.
در صحنه انتهایی فیلم شاهد برگشت خوردن سری storm گوشیهای بلکبری هستیم که مدیرعامل و بنیانگذار بلکبری را در حال بررسی گوشیهای برگشتخورده در انبار نشان میدهد. در این سکانس از فیلم، به دلیل عدم کارکرد صحیح محصولات و شکست پروژه، مدیران از روی استیصال و درماندگی همراه با حسرت و اندوه چندین گوشی را از جعبه خارج میکنند، تعمیر کرده و دوباره در جعبه قرار میدهند.
بحث زمانبندی در ارائه محصولات و پختگی محصول یا خدمت در این صحنه کاملاً مشهود است که در هر کسبوکاری میتواند به صورت یک آفت عمل کند.
در بسیاری از سازمانها و شرکتها محصولی که هنوز آماده نیست و نباید به بازار عرضه شود، به دلیل فشارهای درونی یا بیرونی افراد و بدون بررسی کامل و از بین بردن نقاط ضعفش به بازار عرضه میشود که همان باعث بازخوردهای منفی و هزینههای بیشتر بعدی برای بازاریابی و تبلیغات مجدد برای بازیابی جایگاه قبلی محصول میشود که بسیار برای برند مضر و در عین حال هزینهبر است.
در آخرین صحنه فیلم میبینیم که یکی دیگر از بنیانگذاران بلکبری در زمانی که شرکت در اوج قرار داشت، بسیاری از سهام خود را فروخت و تبدیل به یکی از میلیاردرهای جهان شد. این موضوع اگرچه ممکن است به لحاظ احساسی ناراحتکننده باشد اما به لحاظ منطقی زمان خروج به موقع و تصمیم درست را نشان میدهد که میتواند منجر به پیروزی در پروژه در حال شکست باشد. توضیح مطالب و نکات کسبوکاری موجود در این فیلم در چند سطر نمیگنجد؛ بنابراین دیدن آن را به همه افرادی که به مباحث مدیریتی، تبلیغات و برندینگ، مارکتینگ، نوآوری و حفظ کسبوکار علاقه دارند، پیشنهاد میکنم.