پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در پی اعلام تصمیم ستاد برگزاری هفته روابطعمومی برای تقدیر از 42 سال فعالیت علمی و عملی دکتر محمد مهدی فرقانی از اساتید علوم ارتباطات، دکتر یونس شکرخواه از استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاری و از دوستان صمیمی دکتر فرقانی با صدور پیام تبریکی، نوشت: فرقانی به وجدان، به شرافت حرفهای و اخلاق حرفه ای دلبسته و وابسته است. متن کامل این پیام چنین است:
در پاسداشت رفاقت؛ براي نازنينم مهدي
با هم پير شديم. با مهدي فرقاني، فريدون صديقي و منصور سعدي. حرفم پيري شناسنامهاي نيست؛ پيري حرفهاي است در تجربه كردن چهرههاي گوناگون يك حرفه به نام روزنامهنگاري.
مهدي براي من، فريدون و منصور كه بيش از يك دهه در اتاق تيتر كيهان بوديم احترام برانگيز بود؛ هست و ميماند. فرصت نيست به همين وجه فريدون و منصور بپردازم؛ شايد وقتي ديگر به سزا و بايستهتر.
مهدي مرد رفتارهاي نيك است به ويژه در قبول مسئوليت براي هر چه كه حتي گاه چندان هم جدي نيست. وقتي كاري را ميپذيرد بايد با خلوص تام و تمام در پي انجام آن برآيد. استارت اين خصلت اول از هر چيز؛ گره خوردن ابروهايش است و اتفاق بعدي نيمه گشوده نگاه داشتن لبهايش با ته مايهاي از رنگ انتظار در كل چهرهاش و تكرار چند واژه: “چي؟ چرا؟ اصلا! واقعا كه…”
باور كنيد همين الان صدايش را ميتوانم حس كنم: “واقعا كه!”
اعتراض مهدي مهربان به ديگران در همين حد است و بعد هم هميشه ميگويد: “والله دارم روزي چهار قرص ميخورم”.
مهدي مرد آموزش است. هر وقت تيتر اول از او نبود ميتوانست چند ساعت در نقد تيترهاي ما كه بر صفحه اول روزنامه مينشست؛ حرف بزند و …. ما تن نميداديم؛ اما خيلي وقتها حق با او بود. وقتي فردي كار برايش عادي نميشود؛ هر روز زندگي ميتواند يك انرژي ذخيره شده ناباورانه داشته باشد كه داشت و دارد هنوز. او با همين انرژي هم به كلاس ميرفت و باز ديروزش مثل امروزش نبود؛ تسليم درد هم نميشد و نميشود. مهدي با انجمن و كتاب و جزوه و نوشتن و گفتن مانوس است. او به وجدان، به شرافت حرفهای و اخلاق حرفه ای دلبسته و وابسته است و شاگردانش بچههايش هستند و دوستانش سرمايههايي كه قدرشان را ميداند.
مهدي گنجينه اي بيپايان از حيا؛ شرم و حرمت دارد. مهدي مرد باور و ايمان است. نه به قد افراد كاري دارد و نه به موقعيت آنها؛ حرمت را پاس ميدارد و كساني كه شانس پيوسته بودن با او را نداشتهاند به اشتباه اين خصيصه را به پاي محافظه كاري ميگذارند. من اين متانت رازآلوده او را در سالهايي كه در ماهنامه تدبير كنارش بودم؛ بيشتر احساس كردم.
باز صدايش ميآيد: ” والله اگر پاي احترام نبود …..”
مهدي مرد مدد و كمك است. مطمئن هستم كه راضي نيست در اين باره حتي كلمهاي به ميان آيد. اما چه كنم كه من هم راضي نميشوم اشارهاي به اين وجه او نكنم. هر كه از يزد و كاشان به تهران ميآيد به درد و گرفتاري؛ خيال راحتي دارد كه خانه پر مهر مهدي و مهدخت درهاي گشودهاي دارد.
مهدي به آداب پايبند است و شالودهها برايش مهم تر از شمايلهاست. من اگر عيدها به او زنگ ميزنم براي تبريك؛ حتما به من ميگويد: “باز خوبه هنوزعقلت به اين كارها ميرسه !” …. و البته اين شيوه تشويق اوست!
حساب منصور به كنار؛ اما مهدي هميشه به من و فريدون به ديده دو عقل زائل شده نگاه ميكند: “من هيچ وقت عقلم را دست شما دو تا نميدم؛ چند بار دادم براي هفت پشتم بس شد.”
و هزار البته هر چه به ما ميگويد ريشهاي جز بذلهگوييهايش ندارد و بعد هم هميشه خودش بيشتر از بقيه ميخندد. به خصوص اگر حامي ما مهدخت خانم آنجا نباشد…
-” واقعا كه!”
من اين چند سطر را از اعماق جان نوشتم تا بگويم و تكرار كنم دكتر محمد مهدي فرقاني را از صيميم دل به عنوان رفيق؛ همكار و همراه دوست دارم. نوشتم تا بگويم دوست دارم لبخند هميشه بر لبانش باشد و سايهاش بر سرمان.
روزگار آدمها را جا به جا ميكند؛ مثل آينهاي كه فرو ميافتد و چند تكه ميشود؛ اما هر تكه را كه برداري دوباره بازتاب ميدهد. من هنوز تكهام را در دست دارم. مهدي نازنين هنوز با من است؛ بي دريغ؛ كويري؛ با قلبي در دست براي همه روزهاي سخت.
.
گفتنی است، برای دومین مرتبه، هفته روابطعمومی از 27 اردیبهشت لغایت 2 خردادماه 1393 برگزار می شود. علاقمندان برای حضور در برنامههای این هفته میتوانند به سایت www.7pr.ir مراجعه نمایند.