پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
Rowntree’s را در گوگل سرچ کنید! / جامعه کوتاهمدت چطور برندهای سالخورده را پس میزند؟
رضا جمیلی، سردبیر هفتهنامه کارنگ / یک قوطی چهارگوش و مستطیل با رنگورو و طراحی مدل سالهای دهه ۴۰ میلادی. از همان فونت و گرافیکی که در فیلمهای هالیوود دهه ۴۰ بر سردر مغازهها و هتلها و… دیدهاید، در طراحی برندی که بر آن قوطی نقش بسته شده، استفاده شده بود. قوطی را برمیگردانم و زیرورو میکنم و میبینم سال راهاندازی شرکت سازنده آن ۱۸۶۲ میلادی است. نام برند هم Rowntree’s است. تولیدکننده پودر کاکائو در شهر یورک بریتانیا!
یکی از سرگرمیهای من بهعنوان یک روزنامهنگار حوزه اقتصاد نوآوری که بیشترین علاقهمندیاش تاریخ و سرگذشت و تطور برندهاست، سرچکردن نام برندهای خیلی قدیمی در گوگل و دیدن سرنوشت فعلیشان است. برای نمونه در صحنهای از یک فیلم از هاوارد هاوکس که در دهه ۴۰ میلادی ساخته شده و دهه ۲۰ را بازنمایی کرده، بهیکباره فیلم را نگه میدارم و تابلوی مغازهای یا آرم روی یک کامیون حمل کالایی را میخوانم و در اینترنت آن را جستوجو میکنم ببینم از آنِ چه برندی بوده و الان آن برند در چه حالی است. گاهی این جستوجوهایم به شکلی گلولهبرفی ساعتها طول میکشد و به نامها و برندهای مختلف دیگری ختم میشود.
میدانم لینکگذاشتن در یک مطلب چاپی کاری عبث است، اما اگر بخواهید بهتر بدانید که درباره چه چیزی صحبت میکنم، لینک «www.rowntrees.co.uk/the-rowntrees-story» را نصفهونیمه هم سرچ کنید، به صفحه مورد نظر من میرسید. صفحهای که در آن تاریخ ۱۶۰ساله یک برند شیرینیساز شرح داده شده است.
برای من همیشه سؤال بوده که راز سالخوردگی برندها چیست؟ چطور جاهطلبی رشد و تغییر و ماندن و نوآوری در میان چند نسل مدیران یک شرکت، کارخانه یا برند حفظ میشود تا در چرخه سخت بازار و رقابت و البته بحرانهای مختلف حذف نشوند. همیشه با خود فکر میکنم بعد از بنیانگذار اول یا دومین مدیرعامل یک برند، چطور انگیزه رشد و ماندن و بزرگی برای برندها هنوز میتواند برقرار باشد؟!
از قصه شیرین و البته غبطهبرانگیز Rowntree’s برگردیم به ایران. به برندهای جوانمرگشده و برندهای خاطرهانگیزی که جز جنازه چیزی از آنها باقی نمانده است؛ به برندهایی که گویی در جایی از تاریخ گیر کرده و با زمانه جلو نیامدهاند. در ایران قصه برندها و بزرگی و ماندگاری آنها از فرمول دیگری پیروی میکند.
گویی زمینخوردن و نابودی برندها یک پیشفرض مسلم در ذهن سیاستگذار و مردم است. اهمیت ماندن و رشدکردن و چندنسلی شدن یک برند هنوز در اقتصاد و جامعه کوتاهمدت ایران به رسمیت شناخته نشده است. شاید با همین فرمول و دیدگاه است که میشود تلاش برای نابودی کسبوکارهای آنلاین در این روزها هم از سوی برخی سیاستگذاران و هم برخی کاربران عصبانی را درک کرد! کسانی که همیشه فکر میکنند باید چیزی را که دوست نداریم، بکوبیم و از نو بسازیم. مدام ساختن و مدام از صفر شروع کردن و مدام حذف و مدام نامها و برندهای نوزاد!