پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
رد توسعهدهندگان را چطور بزنیم؟
بنیانگذار ویسی رمزارزی الکتریککپیتال میگوید راز شناسایی پروژههای آیندهدار رمزارزی این است که بدانید برنامهنویسان کجا جمع شدهاند و برای چه پروژهای وقت میگذارند.
مدیرعامل یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر رمزارز که قبلاً روی شبکههای مجیکادن (Magic Eden) و «نیر پروتکل» (NEAR Protocol) سرمایهگذاری کرده، درباره شیوه سرمایهگذاری خود نکات جالبی را مطرح کرده که میتواند راهنمایی برای سرمایهگذاری در این حوزه باشد.
او همچنین توضیح داده که چرا به نظرش توکنهای غیر قابل معاوضه (انافتی) کلید اصلی موفقیت ارزهای دیجیتال خواهند بود. به نظر وی، حتی زمانی که بازار در حال سقوط است، همیشه فرصتی برای سرمایهگذاری روی داراییهایی که زیر قیمت هستند، پیدا میشود.
شروع در دوره نزول
آویچ گارگ شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر خود به نام الکتریککپیتال را در بحبوحه بازار نزولی رمزارز در سال 2018 تأسیس کرد و در سالهای پس از آن مطمئناً از رشد بسیار زیاد رمزارزها سرمایه زیادی به دست آورده است. او در جایگاه مدیرعامل این شرکت، سرمایهگذاری در مراحل آغازین بعضی از شرکتهای بزرگ رمزارز مثل مجیکادن و نیر پروتکل را هدایت کرده است.
در اپیزودی که پادکست «Capital Allocators» منتشر کرد، گارگ درباره رویکرد شرکت الکتریککپیتال در خصوص سرمایهگذاریهای رمزارز توضیح داد. همچنین درباره این موضوع صحبت کرد که چرا فکر میکند صرافی یونیسوآپ با مشکل مواجه میشود و مهمتر اینکه چرا توکنهای غیر قابل معاوضه در جریان پذیرش رمزارز اهمیت دارند.
چگونه سرمایهگذاری در رمزارز را مجسم کنیم؟
گارگ به میزبان این پادکست گفت که به نظر او شرکتهای رمزنگاری روی یک طیف قرار دارند، یا به قول او در یک محور X و یک محور Y هستند. شرکتهایی که مشتریانشان به آنها وفادارند در سمت چپ محور X قرار دارند و شرکتهایی که زیرساختهای فنی نیرومند و سرمایهبر دارند در سمت راست محور X هستند.
به گفته گارگ، یکی از شرکتهای شناختهشدهای که در سمت چپ محور X قرار دارد، اپل است که ارتباط نیرومندی با مشتریان خود دارد. در مقابل شرکت پردازندههای رایانهای اینتل در منتهیالیه سمت راست محور X قرار دارند؛ زیرا این شرکت ارتباط مستقیم کمتری با مشتریان خود دارد.
او گفت: «به نظر من این وضعیت درباره رمزارز و سیستمهای مالی غیرمتمرکز یا دیفای نیز صادق است. صرافیهایی مانند کوینبیس و بایننس و افتیایکس که با مردم سروکار دارند، در سمت چپ محور قرار دارند. در مقابل بیتکوین و اتریوم لایه1 در سمت راست محور قرار میگیرند.»
گارگ به همین ترتیب درباره محور Y هم توضیح داده است. به گفته او این محور نماد میزان ارزشی است که یک شرکت به دست میآورد. هرچه یک شرکت در محور Y جایگاه بالاتری داشته باشد، از نظر میزان ارزش موقعیت بهتری دارد. گارگ افزود: «شرکتهایی که در یک سوی محور X قرار دارند، چپ یا راست، با سهولت بیشتری کسب ارزش میکنند و در محور Y بالاتر میروند؛ اما شرکتهایی که در وسط محور X قرار داشته باشند، چنین موقعیتی ندارند.»
یک منحنی U را تصور کنید. اگر شما در سمت چپ محور X هستید، یعنی رابطهتان با کاربر نیرومند است و از این طریق مقدار زیادی ارزش کسب میکنید، اگر در منتهیالیه سمت راست محور X قرار دارید، یعنی از فناوری سخت و سنگین برخوردار هستید و باز هم میتوانید ارزش زیادی به دست آورید، اما اگر جایی در وسط محور X هستید، مانند یک سیستم یکپارچهکننده عمل میکنید؛ یعنی هر دو مورد، رابطه با کاربران و فناوری-سرمایه را با هم ترکیب میکنید.
چرا موقعیت یونیسوآپ متزلزل است؟
گارگ بر اساس این قاعده گفت: «یونیسوآپ در وسط این طیف قرار دارد. یونیسوآپ یک صرافی غیرمتمرکز است و در طول روز 100 هزار معامله را پردازش میکند.»
با وجود اینکه یونیسوآپ فعلاً محبوبیت دارد، گارگ معتقد است که با گذشت زمان این صرافی محبوبیت خود را در میان کاربران از دست میدهد؛ زیرا سرمایهگذارانی که از یک پروژه رمزنگاری خاص پشتیبانی میکنند، ترجیح میدهند که از پلتفرم اصلی دیفای آن پروژه استفاده کنند. برای مثال کسی که حامی سولاناست، احتمالاً از صرافی سرم(Serum) استفاده میکند؛ زیرا این صرافی برخلاف یونیسوآپ، صرافی بومی سولاناست.
گارگ درباره یونیسوآپ گفت که این صرافی باید تلاش کند از سمت چپ یا راست منحنی به سمت بالا حرکت کند و ارزش بیشتری به دست آورد.
گارگ گفت: «ما همیشه فکر میکنیم که سرمایهگذاری در بخش پایین منحنی U در بلندمدت خیلی خوب نیست. البته بعضی استثناها نیز وجود دارد، اما بسیاری از این پروتکلها با وجود اینکه مفید هستند، ارزشی را که باید به دست آورند، کسب نمیکنند. برای این پروتکلها بسیار دشوار است که ارزش قابل توجه یا قابل دفاعی را به دست آورند.»
به گفته گارگ این پروتکلها تنها در صورتی ارزش قابل توجهی به دست میآورند که در کارشان تغییرات مهمی ایجاد کنند. سپس او یک پرسش واقعی را مطرح کرد؛ آیا این پروتکل است که کسب ارزش میکند یا آن شرکتی که روی پروتکل ساخته شده، ارزش به دست میآورد؟ شما ترجیح میدهید روی پروتکل سرمایهگذاری کنید یا روی شرکت؟
توسعهدهندگان را دنبال کنید
شاید این سؤال برایتان پیش بیاید که با توجه به اصولی که گارگ درباره سرمایهگذاری روی پروژههای رمزنگاری بیان میکند، چگونه میتوان یک فرصت سرمایهگذاری پیدا کرد که در طول زمان کسب ارزش کند. پاسخ او ساده و روشن است؛ توسعهدهندگان را دنبال کنید.
گارگ گفت: «پیشبینی کنید توسعهدهندگان کجا هستند و زمان خود را صرف چه چیزی میکنند. این یک سیگنال است که نشان میدهد در بلندمدت ارزش کجا ایجاد خواهد شد. البته شرط لازم آن است که آن توسعهدهندگان افراد متعهدی باشند.»
البته به گفته او هیچ گزارشی در دسترس نیست که جزئیات فعالیتهای توسعهدهندگان فضای رمزارز را به ما نشان دهد. به همین دلیل گارگ و تیمش سیستمی را ساختند که مشخص کند توسعهدهندگان واقعی کجا فعالیت میکنند.
او گفته بهدلیل همین خلأ الکتریککپیتال بهصورت سالانه یک گزارش از فعالیت توسعهدهندگانی منتشر میکند که روی پروژههای رمزنگاری و وب3 تمرکز دارند. این گزارش برای سرمایهگذاران مانند راهنمایی است تا بدانند در این اکوسیستم به کدام پروژهها توجه داشته باشند.
چرا توکنهای غیر قابل معاوضه (انافتی) موجب پذیرش ارزهای دیجیتال میشوند؟
گارگ معتقد است توکنهای غیر قابل معاوضه نقش مهمی در آینده رمزارزها دارند. به نظر او این توکنها موجب میشوند رمزارز به جریان اصلی اقتصاد تبدیل شود.
هماکنون 360 هزار کیف پول دارای توکنهای غیر قابل معاوضه هستند. با اینکه ارزش تراکنشهای این توکنها از زمستان گذشته کاهش یافته، تعداد کلی تراکنشها در سال جاری تقریباً ثابت مانده است؛ به بیان دیگر به نظر میرسد گرایش عمومی به توکنهای غیر قابل معاوضه برخلاف رمزارزها ثابت مانده و کاهش نیافته است.
گارگ معتقد است این گرایش در طول زمان افزایش خواهد یافت و توکنهای غیر قابل معاوضه در مقایسه با بازار رمزارزهای دیگر قابل دفاعتر است؛ زیرا دارایی خریداریشده منحصربهفرد و متمایز است.
به نظر او، توکنهای غیر قابل معاوضه از نخستین برنامههایی هستند که برای مصرفکننده ساخته شدهاند و در بسیاری از زیرساختهای رمزارز و زیرساختهای پرداختهای همتابههمتا کاربرد دارند.
برای مثال وقتی خواننده رپر آمریکایی به نام ناس (NAS) دست به فروش توکنهای غیر قابل معاوضه زد، شما با خرید این توکنها بخشی از حقوق موسیقی و آثار او را دریافت میکردید.
گارگ معتقد است پیرامون توکنهای غیر قابل معاوضه اجتماعاتی واقعی شکل گرفته است: «برای مثال شما میتوانید به کنفرانسها یا جلساتی بروید که برای ورود به آنها باید توکن غیر قابل معاوضه یا انافتی آن اجتماع را داشته باشید.» به نظر گارگ، بخشی از این آزمونوخطاهایی که در جهان در حال رخدادن است، یک آینده شگفتانگیز را رقم خواهد زد.