پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پروژههای اسکم در کمین کاربران / پایهگذاران پادکست سوم ژانویه از مهمترین نیازهای محتوایی و آموزشی حوزه رمزارز ایران میگویند
راضیه مینایی / از تابستان ۱۳۹۸ بود که یک پادکست رمزارزی متولد شد؛ آن هم با تأکید بر ارائه اطلاعات و داستانهای موفق این بازار پرهیاهو برای کسانی که میخواستند بدانند دنیای رمزارزها کجاست و چه ویژگیهایی دارد و چطور کار میکند. پادکستی که تداوم آن و تولید محتوای مخاطبپسند باعث شده این روزها در اکوسیستم نوپای رمزارزی ایران، از کاربران عادی گرفته تا سرمایهگذاران و صاحبان کسبوکار آن را بشناسند و با چهارنفری که پای ثابت این پادکست هستند، آشنا باشند.
مدتهاست که گفته میشود بدون تولید محتوای تخصصی و آموزش درست کاربران، بازار رمزارز میتواند به سرنوشتی چون دیگر بازارهای پرنوسان تبدیل شود که در نهایت جز انبوهی از کاربران دلزده و ناراضی چیزی از آن باقی نماند. پادکست سوم ژانویه یکی از کارهای جذاب در این حوزه است که چنین رسالتی برای خود تعریف کرده است؛ پادکستی که از گرد هم آمدن چهار علاقهمند جدی حوزه کریپتو متولد شده و این روزها میتوان آن را یک تجربه موفق محتوایی در این حوزه دانست.
علیرضا مفتخر، يزدان عباسی، پرهام لیلیان و افشین حیدرپور حالا از چهرههای شناختهشده این فضا هستند. آنها در یک روز طولانی تابستانی به دفتر «رمزارز» آمدند، از دلایل خود برای راهاندازی این پادکست، انگیزههای ادامه آن، مشکلات تولید محتوا برای حوزه بلاکچین و رمزارز و البته از ضعفها و مشکلاتی که در این مدت در این اکوسیستم دیدهاند، گفتند.
برای شروع بهتر است اول مخاطبان «رمزارز» با اعضای تیم پادکست سوم ژانویه آشنا شوند. در مورد سوابق کاری و تحصیلی خود بگویید. چه شد که به این حوزه علاقهمند شدید و اکنون مشغول چه کسبوکاری هستید؟
پرهام لیلیان: آشنایی من با این حوزه شش سال پیش از طریق یک مقاله و کارآموزی در یک شرکت خارجی شروع شد. دلیل علاقهمندی من به این حوزه، فلسفه رمزارزها و آزادی مالی بود. قبل از شروع با سایفرپانکها و دیدگاه آنها در رابطه با حریم خصوصی آشنا بودم. در حال حاضر چند سالی است که بهعنوان توسعهدهنده کسبوکار و کارشناس اقتصاد توکن در این حوزه مشغول به فعالیت هستم. فعلاً بیشتر در حوزه بازیهای بلاکچینی مشغول به کار هستم.
رشته من در مقطع کارشناسی مهندسی پزشکی و در مقطع کارشناسی ارشد MBA IT بود. در حال حاضر همراه با مفتخر روی پلتفرم معاملاتی «خودکار» کار میکنیم که فعالیت آن در حوزه کپیتریدینگ است.
علیرضا مفتخر: من از سال ۲۰۱۶ با حوزه رمزارزها آشنا شدم. در آن زمان در اینترنت دنبال راههای کسب درآمد بودم تا به کلمه بیتکوین برخوردم. در آنجا اولین آشنایی من با بیتکوین شکل گرفت و بیشتر در مورد آن مطالعه کردم. من از ۱۴سالگی برنامهنویسی میکردم و به برنامهنویسی این حوزه علاقهمند شدم و از سال 2018 برنامهنویسی اسمارت کانترکتها را شروع کردم.
رشته من در مقطع کارشناسی علوم کامپیوتر بود. در حال حاضر هم در پلتفرم معاملاتی «خودکار» مشغول به کار بوده و یکی از بنیانگذاران و CEO مجموعه هستم.
لیلیان بنیانگذار و مدیر توسعه کسبوکار پلتفرم معاملاتی «خودکار» است. پروژه خودکار را از یک سال پیش شروع کردیم. یک پلتفرم کپیتریدینگ دیگر داشتیم که موفق به توسعه آن شدیم. بعد از آزمایشهای بازار متوجه شدیم که آن پلتفرم مناسب نیست. یک سال قبل دوباره توسعه پلتفرم خودکار را آغاز کردیم که در حال حاضر پلتفرم آماده شده و مهرماه راهاندازی میشود.
این پروژه NON CUSTODIAL است. تیمهای تریدینگ ما پورتفولیوهایی برای هایریسک و لوریسک دارند. تاریخچه کاملاً مشخص و غیر قابل دستکاری است. پورتفولیو قابلیت بکتستینک و پیپرتریدینگ دارد. کاربر میتواند بهصورت مجازی آن پورتفوی را دنبال کند و نتیجه را ببیند. برخی از علاقهمندان به سرمایهگذاری در حوزه رمزارزها زمان و دانش کافی را برای این کار ندارند. این افراد معمولاً روشهای دیگر را هم آزمایش کردهاند، اما نتیجه خوبی نگرفتهاند. از طریق این پلتفرم کاربر میتواند پول خود را در صرافی قرار دهد و سپس از طریق API اجازه ترید صادر میشود. ما حق برداشت پول را نداریم. کاربر با توجه به ریسکی که میتواند تحمل کند، یکی از پورتفولیوها را انتخاب میکند و هر کاری که تریدر روی پورتفوی انجام دهد، کپی میشود. خودکار قرار است بیشتر با صرافیهای داخلی پیش برود.
یزدان عباسی: من یزدان عباسی هستم. در دانشگاه امیرکبیر کارشناسی کامپیوتر خواندهام و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد MBA گرایش استراتژی هستم.
از سال ۱۳۹۱ مشغول به کار و از سال ۱۳۹۵ به حوزه بلاکچین و کریپتو وارد شدم. قبل از اینکه وارد فضای بلاکچین شوم در یک شرکت مقرراتنویسی برای فعالان حوزه ICT کار میکردم. در سال ۱۳۹۶ شرکتی پروژهای را در حوزه مقرراتنویسی رمزارزها آغاز کرد. به خاطر تجربهای که در مقرراتنویسی در حوزه رمزارزها داشتم از من خواستند که پروپوزال آن پروژه را بنویسم. آن پروژه به نتیجه نرسید، ولی من در همین حوزه فعالیت خود را ادامه دادم.
در حال حاضر هم در شرکتی به نام سلیم مشغول به کار هستم که در حوزه سرمایهگذاری روی استارتاپها و توسعه و مدیریت بلاکچین فعالیت میکند.
افشین حیدرپور: من افشین حیدرپور، فارغالتحصیل رشته نرمافزار هستم. از سال ۱۳۹۷ وارد حوزه بلاکچین شدم. یک روز در اینترنت دنبال راهی برای پولدرآوردن میگشتم و به نرمافزار کریپتوتب رسیدم و با بیتکوین آشنا شدم. راجع به بیتکوین مطالعه کردم و به این صورت به این حوزه وارد شدم. در این حوزه کارهای فنی و توسعهای انجام میدهم و با هر شرکتی که به کارهای فنی نیاز داشته باشد، همکاری میکنم.
راجع به پادکست سوم ژانویه توضیح دهید. این پادکست با چه هدفی راهاندازی شد؟
حیدرپور: یک روز متوجه شدم به محتوایی ساده و درست در این حوزه نیاز هست. در سال ۱۳۹۸ به فکر راهاندازی یک پادکست بودم. ایده خود را به لیلیان گفتم و او هم موافق بود. بعد از چند روز متوجه شدم یزدان هم همین قصد را دارد. به این ترتیب همراه با لیلیان و یزدان کار را شروع کردیم. در ابتدا قرار بود بخشی از کار، آموزشی و بخش دیگر طنز باشد، اما بعد از مدتی قسمت طنز پادکست منتفی شد و فقط بخش آموزشی باقی ماند. هر قسمت از آموزش را بین اعضا تقسیم کردیم و به همین ترتیب فصل 1 را با ۲۳ قسمت به اتمام رساندیم. فصل یک در مورد بیتکوین و اقتصاد اتریشی بود.
پس از مدتی فصل 2 را آغاز کردیم. به علت کمبود وقت و مشغلههای زیاد، پیشنهاد افزودن فرد دیگری به گروه مطرح شد؛ بنابراین مفتخر هم به گروه اضافه شد. در حال حاضر فصل 2 هم به پایان رسیده است.
مفتخر: از فصل 2 به بعد علاوه بر پادکست، محتوای ویدئویی هم اضافه کردیم.
حیدرپور: در مورد اینکه هدف از راهاندازی چه بود، باید اشاره کنم که ما در ابتدا محتواهای تولیدشده در این حوزه را بررسی کردیم. متوجه شدیم افرادی بدون داشتن برنامه خاصی بهصورت رسمی یا غیررسمی در حال تولید محتوا هستند. در این حوزه مباحث، سنگین و فهم آنها سخت است؛ بنابراین این شکل تولید محتوا مناسب نیست. به همین دلیل تصمیم گرفتیم فضای تولید محتوا را دوستانه و صمیمانه کنیم. حالت محتوای تولیدشده ما دوستانه بود و در بین صحبتها شوخی میکردیم و جوی صمیمانه داشتیم. هدف ما این بود که فهم مسائل برای مخاطب آسانتر شود. برخی از نحوه کار ما انتقاد کردند و برخی دیگر گفتند که این فضای صمیمانه و دوستانه باعث درک بهتر مطالب و یادگیری آسانتر میشود. این مسیری است که ما در پیش گرفتهایم.
راجع به بازخوردهایی که گرفتهاید، بیشتر بگویید. سطح رضایت از پادکستها چطور بود؟
مفتخر: بازخوردها مثبت بوده و بازخورد منفی نداشتهایم. فکر میکنم دلیل بازخوردهای مثبت این بود که ما برای هر حرف و مبحثی زمینهسازی میکردیم. در ابتدا مفاهیم پایه را توضیح میدادیم تا مخاطبان با مفاهیم اولیه آشنا شوند، سپس آن مبحث را باز میکردیم و وارد مسائل تخصصیتر میشدیم. شاید هیچ کلاس یا پکیج آموزشی این روند را نداشته باشد. از افراد متخصص در این حوزه هم دعوت میشد تا مهمان پادکست باشند و این افراد نیز مباحث را باز میکردند و در مورد آنها توضیح میدادند. از این رو معمولاً بازخوردها مثبت بوده و بازخوردهای منفی خیلی کم بود.
عباسی: به نظر من سه دسته محتوا در این حوزه وجود دارد: یک دسته بسیار حرفهای هستند که اغلب به زبان فارسی تولید نشدهاند و مناسب بسیاری از افراد نیستند. این نوع محتوا برای افراد خاصی مانند توسعهدهندگان مناسب هستند.
دسته دوم محتوا در کلاسها و دورهها آموزش داده میشوند که هر چقدر کیفیت آن بهتر باشد، گرانتر است و همه نمیتوانند از آن استفاده کنند.
دسته سوم محتواهای کوتاه اینستاگرامی هستند که در بهترین حالت اگر درست هم باشند، بهدلیل محدودیت زمان کامل نیستند.
نکات جالبی در مورد این پادکست وجود داشت. این پادکست فضایی را برای باز کردن مسائل و درست و دقیق صحبتکردن در مورد آنها به وجود میآورد. بهعلاوه نیاز نبود مخاطب هزینهای پرداخت کند. به همین علت این پادکست را دوست داشتم و دوست دارم ادامه پیدا کند.
من انتظار نداشتم این پادکست خیلی شناخته شود، اما جدیداً بسیاری از افراد مرا با نام این پادکست میشناسند. بازخورد به قسمتهای طنز مخصوصاً از سمت افرادی که مخاطب طنز بودند، خوب نبود. اما بازخورد به سایر بخشها خوب بود.
همانطور که گفتید، محتوا در این حوزه دو دسته است؛ یا خیلی علمی-فنی است یا خیلی ساده و پیشپاافتاده. سوم ژانویه در کدام دسته قرار میگیرد؟ مخاطب خود را چه گروهی از افراد در نظر گرفتهاید؟
لیلیان: خود بیتکوین و اقتصاد آن یک فصل ۲۳قسمتی یعنی حدود ۲۳ ساعت زمان برد. از داستان پول و حتی قبل از آن، بحثهایی پیرامون بحرانهای مالی و دلیل بهوجودآمدن سایفرپانکها شروع کردیم. حدود 10 یا ۱۲ قسمت هم فقط راجع به خود بیتکوین صحبت کردیم. فکر نمیکنم محتوایی به این حد کامل و جامع در این حوزه به فارسی وجود داشته باشد. به غیر از یکسری کتابهای صوتی فکر نمیکنم محتوایی به این شکل، از ساده به پیشرفته وجود داشته باشد.
مفتخر: بحث پیشرفته بیتکوین را هم تا قسمت پانزدهم فصل 2 ادامه دادیم. راجع به تپروت و آپدیتهای جدید صحبت کردیم، یعنی توضیح بیتکوین تقریباً یک فصل و نیم طول کشید. به نظر من از بحثهای ساده شروع کردیم و به بحثهای تخصصی رسیدیم. برخی محتواهای دیگر یکراست به سراغ بحثهای فنی میروند و فقط افراد متخصص متوجه آن میشوند. ما به این شکل عمل نکردیم و برای رسیدن به بحثهای فنی، مسیر ساده به پیشرفته را طی کردیم.
عباسی: این پادکست به درد کسانی میخورد که تقریباً اطلاعاتی در این حوزه ندارند، به این حوزه علاقهمند شدهاند و نمیدانند از کجا شروع کنند. هدف ما کمک به این افراد در درک ادبیات موضوع، مفاهیم، مسیر و ویژگیهاست. پس از آن میتوانند به کانالهای یوتیوب مراجعه کنند و بخشهای تخصصیتر را یاد بگیرند. در واقع پس از گوشدادن به این پادکستها از موضوعات تخصصی شگفتزده نمیشوند و در درک آن مشکل نخواهند داشت؛ یعنی ما موضوعات تخصصی را پوشش ندادهایم، چون محتوا در مورد آن زیاد است و هدف ما پوشش خلاء مابین موضوعات ساده و تخصصی بود.
خود تولیدکنندگان محتوا هم به چند دسته تقسیم میشوند؛ تولیدکنندگان رسمی، اینفلوئنسرها، بلاگرها، چهرههای معروف و غیره. شما خود را جزو کدامیک از این دستهها میدانید و سوم ژانویه در کدامیک از این دستهها قرار میگیرد؟
حیدرپور: من فکر میکنم در دسته چهرههای مشهور قرار میگیریم. چون قبل از راهاندازی پادکست هر کدام از ما در این حوزه فعال بودیم و برای خود اسم و برندی داشتیم و شناختهشده بودیم. پادکست را که شروع کردیم، این چهرههای مشهور در این پادکست تجمیع شد. فکر میکنم همین مسئله باعث شد شنوندگان زیادتر شوند و کار بهتر پیش برود.
عباسی: اگر بگویم بلاگر هستیم، ممکن است بگویند شما در چه دوره بلاگری شرکت کردهاید. اگر بگویم اینفلوئنسر هستیم هم درست نیست؛ جزء هیچکدام از این دستهها نبودیم. شاید با رد این گزینهها به چهرههای مشهور برسیم.
مفتخر: چهرههای علمی شاید واژه درستتری باشد. اعضای این گروه از دل جامعه بلاکچین بیرون آمدهاند و از سالهای گذشته در این حوزه فعال بودهاند.
فکر میکنید تولید محتوا و آموزش در این حوزه چقدر اهمیت دارد و چه تأثیری بر سطح دانش کاربران و رگولاتوری داشته باشد؟
مفتخر: دغدغه ما هم دقیقاً بالابردن سطح آگاهی کاربران بود. یکی از دلایلی که فصل 2 را آغاز کردیم، این بود که برخی افراد غیرمتخصص شروع به تولید محتوا در کلابهاوس کرده بودند. به همین علت تصمیم گرفتیم فصل 2 پادکست را زودتر شروع کنیم تا افراد علاقهمند در مسیر درستی قدم بردارند. آگاهی مردم برای ما اهمیت زیادی داشت و چند قسمت در مورد این موضوع صحبت کردیم.
برای اینکه بتوانیم صدای خود را به گوش رگولاتور برسانیم، نیازمند ایجاد یک کامیونیتی هستیم. پادکست سوم ژانویه این امکان را برای ما به وجود آورد و کمک کرد کمکم این کرسی شکل بگیرد و از این بابت خیلی خوشحال بودیم. کمکم در جلسات رسمی حضور پیدا میکردیم و حرف ما شنیده میشد. سعی کردیم نسبت به اتفاقات جامعه هم بازخورد نشان دهیم.
عباسی: اهمیت محتوا مسئلهای است که همیشه در مورد آن سؤال پرسیده میشود. اگر بخواهیم به کسی پیشنهاد دهیم که مطالعه در این حوزه را چگونه و از کجا شروع کند، باید چندین کتاب به او معرفی کنیم. مطالعه چندین کتاب کار راحتی نیست و هر کسی این کار را انجام نمیدهد. یکی از فواید این پادکست این است که نقطه شروع را برای مخاطب مشخص و به افراد در ورود به این حوزه کمک میکند.
نکته بعدی این است که دورههای خوب در این حوزه معمولاً رایگان نیستند. حس میکنم باید جلوی محتواهای رایگانی که هدفی غیر از آموزش دارند را گرفت. در واقع این محتواها در ظاهر آموزشی هستند و هدف آنها جلب اعتماد کاربران و درگیرکردن آنها در پروژه و کاری است که برای آنها نفعی دارد. تنها کاری که میتوان در این فضا انجام داد، تولید محتوای درست و رایگان است.
من بعید میدانم که این پادکست به گوش رگولاتور رسیده باشد. حق هم میدهم اگر نرسیده باشد. مسئله عجیبی نیست، چون دغدغه رگولاتور خیلی بزرگتر از فکر کردن به حوزه رمزارزهاست. اما فایده این پادکست این است که ما نقش خود را برای آگاهی رگولاتور ایفا کردهایم. الان صدای ما بلند است که کاری را که باید، انجام دادهایم.
حیدرپور: پادکستها زمان مطالعه را کوتاه کرده بود. وقتی مخاطبان در مورد مطلبی از من سؤال میپرسیدند، به جای معرفی چندین کتاب، آنها را به پادکستها ارجاع میدادم و میگفتم که جواب سؤال آنها دقیقاً در کدام قسمت است.
عباسی: یکی از دلایل پذیرش همکاری در این پادکست این بود که سطح سواد خودمان نیز افزایش پیدا میکرد. یعنی ما گاهی در مورد موضوعاتی که برای پادکست انتخاب میشد، هفتهها مطالعه میکردیم.
در این مدتی که در این حوزه به شکلهای مختلف فعالیت کردهاید، آیا تغییری در سطح دانش کاربران مشاهده میکنید؟
لیلیان: بهشدت تغییر کرده است. گاهی میگوییم این تغییر بد بوده، چون دانش بدی از سمت برخی تولیدکنندگان محتوا به کاربران منتقل شده است. این تولیدکنندگان محتوا به رسانه دسترسی دارند و میتوانند هزینه کنند، ولی ما نه تبلیغ کردهایم، نه اسپانسر داریم. متأسفانه اطلاعات غلط در بین مردم جا میافتد، تعابیر اشتباهی از مفاهیم ارائه میشود، محتواهای فنی و تخصصی هم برای عموم افراد خستهکننده است. این مسائل باعث شد دست به تولید این پادکست بزنیم. میخواستیم فضایی را ایجاد کنیم تا افراد با حوصله و علاقه بیشتری به مباحث گوش دهند و راحتتر آنها را درک کنند.
مفتخر: جامعه کریپتویی ایران در این سالها بزرگ شده و رشد این حوزه بیشتر در حوزه تبادل بوده است. بخشهای فنی و فاندامنتال رشد کمتری داشتهاند. به نظر من تعداد کاربران بیشتر شده، اما سطح دانش کماکان یکی از معضلات است. جامعه رشد کرده، اما سواد آنها رشد نکرده است و همه به دنبال افزایش پول خود هستند.
همانطور که گفتید، بخش تبادل بیشترین رشد را در این اکوسیستم داشته و سایر بخشها متأسفانه رشد چشمگیری نداشتهاند. ارزیابی شما از اکوسیستم رمزارز ایران چیست؟ به نظر شما بازیگران مهم این حوزه چه کسانی هستند؟ چه بازیگر جدیدی به این حوزه افزوده شده است؟
عباسی: به نظر من اینکه اکثر افراد حول تبادل فعالیت میکنند، طبیعی است. چه افرادی که صرافی راهاندازی میکنند و چه افرادی که در صرافیها ترید میکنند، فعالیتشان طبیعی است. شاید بتوان گفت در کوتاهمدت این یکی از جذابترین راهها برای پولدار شدن است. اکثر افراد دوست دارند در زمان کوتاهی پولدار شوند.
از طرفی فضای رگولاتوری این بخش از دست رفته و بازتر است؛ یعنی برای سایر کسبوکارهای این حوزه مثل ماینینگ شدیداً به دولت نیاز است، اما برای صرافی به یک دامین نیاز است. رگولاتوری در عرضه و تقاضا بازتر است. ولی به نظر من شاید در آینده کمکم تبوتاب کریپتو در فضاهای تبادل از بین برود. اگر نوسانات بازار کریپتو کم شود، از جذابیت آن برای کاربران کاسته میشود.
وقتی این تبوتاب کمتر شود، کسبوکارهای بلاکچینی رشد میکنند و باقی میمانند. ما در ایران تقریباً کسبوکار بلاکچینی نداریم. تمام کسبوکارها حول این هایپ شکل گرفتهاند. کسبوکارهای ماینینگ هم به علت فشار در حال تعطیلشدن هستند. این 300 یا 400 صرافی تقریباً بازار را قبضه کردهاند. از این حیث این کامیونیتی بهشدت فقیر است. بزرگترین و جدیترین کار تولید محتوا در این حوزه را ققنوس انجام میدهد، اما درآمد سالانه آن به اندازه یک روز یک صرافی رتبه 10 نیست.
در این کامیونیتی اکثر کسبوکارها حول تبادل میچرخند، اما به نظر میرسد روزی تبوتاب تبادل کم شود و کسبوکارهای بلاکچینی پابرجا بمانند. به همین علت است که در این مدت خودم سعی کردهام از حوزه ترید و کریپتو فاصله بگیرم و تمرکزم بر بلاکچین باشد.
پروژههای کریپتویی گذاری در این حوزه محسوب میشوند. ایدههای توکنایز کردن هم بخشی از این گذار هستند. اکثر این پروژهها بیارزش هستند. البته این امر طبیعی است، چون هم ایدهپرداز و هم توسعهدهنده سواد کافی را ندارند. فکر میکنم در گذر زمان این مسئله درست میشود. در ایران هم پروژههای توکنایز کردن و نیمهبلاکچینی راه افتادهاند.
مفتخر: در حوزه بلاکچین من با حرفهای عباسی موافقم. در مورد حوزه کریپتو بزرگترین بازیگران، صرافیها هستند و طبق آماری که شنیدهام 450 صرافی فعال ایرانی داریم. قطعاً روزی از تعداد آنها کاسته میشود. فکر میکنم از این به بعد کسبوکارهایی که حول محور سرمایهگذاری فعال هستند، رشد میکنند. زمانی همه برای سرمایهگذاری سراغ بورس میرفتند، اما بعد به کارگزاریها و صندوقها روی آوردند. در حوزه کریپتو هم همین اتفاق میافتد و مردم کمکم به سمت پلتفرمهای سرمایهگذاری میروند.
اگر از بعد جهانی به این قضیه بنگریم به نظر شما در این اکوسیستم کدام پروژهها ماندگارند و کدام پروژهها بهتدریج کمرنگ میشوند؟
حیدرپور: اگر بخواهم یک جواب کلی به این سؤال بدهم، باید بگویم که در هر مقطع، زمانی هایپ به وجود میآید که در آن پروژههایی تعریف شود. وقتی آن هایپ از بین میرود، یکسری از آن پروژهها باقی میماند. پروژههای باقیمانده یا کاربردی هستند یا راهحلی برای یک مشکل ارائه میدهند. برای مثال پس از نابودی هایپ ICO و پروژههای آن، چند پروژه کاربردی مثل MAKER DAO، چینلینک و یونیسوآپ به وجود آمد.
لیلیان: 80 درصد پروژههای ICO اسکم بودند و از بین رفتند. یعنی از هر 10 پروژه فقط دو پروژه باقی ماند.
حیدرپور: هایپ جدید هم همینطور است. مسائلی مانند دیفای و انافتی در سال 2021 هایپ شدند و پروژههایی از آنها باقی میمانند که کاربرد داشته باشند.
مفتخر: چیزی که در آینده زیاد میبینیم CBDC است، چون زور رگولاتور به مردم بیشتر است و میتواند مردم را مجبور به استفاده از CBDC کنند.
عباسی: به نظر من اکثر پروژههای انافتی از بین میروند. فکر میکنم در موج بعدی یا کاربردی میشوند یا مدلهای کلکسیونی باقی میمانند. به نظر من چون این پروژهها کاربردی ندارند، در موجهای اول از بین میروند. حدس میزنم در موج دوم همه پروژههای بازی متاورسی از بین بروند. این پروژهها در اصل یک بازی هستند و فقط از اسم متاورس استفاده میکنند. تعداد اندکی از این پروژهها مثل مایکروسافت و اپیکگیمز باقی میمانند، چون بسیاری از این پروژهها نه مشکلی را حل میکنند و نه به نیازی که بیپاسخ بوده، پاسخی میدهند.
لیلیان: به نظر من هم پروژههای کاربردی باقی میمانند. پروژههایی زنده میمانند که زیرساختی باشند؛ یعنی پروژههایی که برای زیرساخت پروژههای بعدی بلاکچینی ضروری بودهاند. برای مثال بحث دیفای و آزادی مالی قبل از ساتوشی وجود داشته و اولین پروژه دیفای بیتکوین بوده است. پس پروژههایی که زیرساختها را ایجاد کنند، از بین نمیروند و در کنار آنها پروژههایی میتوانند بیایند که سرگرمی را در بلاکچین به وجود بیاورند.
در مورد بازیها با عباسی مخالفم چون فعالان این حوزه بسیار جسور هستند و به هزینهها اهمیت نمیدهند و تعریف دیگری از سرگرمی دارند. به نظر من بازیهای متاورسی بهجز پروژههای اسکم زنده میمانند، اما با حذفشدن پروژههای انافتی موافقم. برخی پروژههای دیفای هم بهدلیل پانزیبودن از بین میروند. مثل شبکه ترا که ساختار آن مشکل داشت. تعیین درصد ثابت یا هر چیز ثابتی در اقتصاد مشکل دارد.
توصیه شما به کاربرانی که بدون دانش و با سطح آگاهی پایین وارد این حوزه میشوند، چیست؟
حیدرپور: کاربران بدون دانش وارد این حوزه میشوند تا سریعتر پولدار شوند. نمیتوان کاربران را از مسیری که به پول منتج میشود، منصرف کرد، اما میتوان راه دیگری جلوی پای آنها گذاشت. این وظیفه بر عهده تولیدکننده محتوا نیست. پلتفرمهای تبادل باید این راه را به کاربران معرفی کنند. پلتفرمهای تبادل برای نگهداشتن و مدیریت کاربران، کاهش حجم کارهای پشتیبان و مسائل دیگر باید دانش کاربران خود را بالا ببرند.
حمایت پلتفرمهای تبادل از تولیدکنندگان محتوا اتفاق بسیار خوبی است. اگر از تولیدکنندگان محتوا حمایت شود، سطح دانش کاربران بالاتر میرود و اشتباهات آنها کمتر میشود. در نتیجه مراجعه آنها به پشتیبانی پلتفرمها نیز کمتر میشود. از طرف دیگر این کامیونیتی رشد میکند که این رشد به نفع تمام اعضای کامیونیتی است.
بالابردن دانش اکوسیستم و اعضای آن مسئولیت پلتفرمهای تبادل است. باید برای این کار هزینه کنند و این مهمترین کار آنهاست. اگر این کار را نکنند، به گرفتاری خودشان منجر میشود.
مفتخر: طبق گزارش ایلیا، 21 درصد مردم ایران بهدلیل عدم تخصص، 12 درصد بهدلیل تحمل ضرر و 7 درصد بهدلیل کلاهبرداری از حوزه تبادل و سرمایهگذاری روی رمزارزها خارج شدند. بر اساس گزارش نوبیتکس، دوجکوین با سهمی 17درصدی از سبد سرمایهگذاری ایرانیان، رتبه اولین کوین خریداریشده را بین ایرانیان دارد. بهعلاوه این کوین بالاترین تعداد معاملات را به خود اختصاص داده است.
پس میبینیم نداشتن آگاهی در پورتفولیو و صرافیهای بزرگ نیز مشاهده میشود. در نتیجه اولین نکته از نظر من آموزش است و پس از آن میتوانند نسبت به سرمایهگذاری اقدام کنند. اگر فرصت کسب دانش این زمینه را ندارند، میتوانند از پلتفرمهای سرمایهگذاری استفاده کنند.
عباسی: توصیه من این است که به این بازار به چشم قمار نگاه کنند. انتظار بهبود وضعیت در بلندمدت را نیز نداشته باشند. هیچ تضمینی برای این موضوع وجود ندارد. به نظر من ریسک آن را بپذیرند و روی تمام دارایی خود قمار نکنند. شاید برخی بگویند سرمایهشان چندبرابر شده، اما افراد باید بدانند که این فقط یک اتفاق است و منطقی نیست. باید در برابر این حرفها مقاومت کرد. سعی کنند در دورههایی که مربوط به ثروتمند شدن است، شرکت نکنند. اگر تصمیم گرفتید، وارد این حوزه شوید و سرمایهگذاری کنید، بیش از پنج درصد دارایی خود را وارد این حوزه نکنید. باید به قدری سرمایه وارد این حوزه کنید که در صورت صفر شدن صدمهای به زندگیتان وارد نشود.
نهتنها سرمایهگذاری روی کوینهایی مانند ترا، بلکه سرمایهگذاری روی بیتکوین هم خالی از ریسک نیست. چون اگر چند دولت مثل ایالات متحده و چین بهصورت گسترده بیتکوین را ممنوع کنند، بیتکوین بهشدت سقوط میکند. حتی گاهی پیشنهاد میکنم وارد این حوزه نشوید. این بازار، بازار حسرتهاست. چون اگر سرمایه فرد افزایش پیدا کند، حسرت میخورد که چرا سرمایه بیشتری وارد این حوزه نکرده است. در صورتی هم که سرمایهاش از بین برود، حسرت میخورد.
مفتخر: البته این قضیه در مورد هر فردی متفاوت است. پول وسیلهای برای پشتوانه و آرامش خاطر انسانهاست. وقتی این آرامش خاطر را به خطر میاندازید، ثبات زندگی شما به هم میریزد. به همین خاطر کمترین ریسک را به زندگی خود وارد کنید و مبلغ زیادی را وارد این فضا نکنید.
حیدرپور: آدمی که یکشبه پولدار میشود، یکشبه هم پول خود را از دست میدهد، چون این پول را با شانس به دست آورده است.
عباسی: پیشنهاد میکنم کاربران قسمتهایی از پادکست را که در مورد پروژههای اسکم هستند، گوش دهند، زیرا این پروژهها زیاد شدهاند.