راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

گفت‌وگو با تیم لطیف، بنیان‌گذار هلدینگ مکس درباره راه متفاوتی که این هلدینگ تاکنون طی کرده است / سرمایه‌گذاری به سبک کارآفرینان

عصر تراکنش 58 / در سال‌های اخیر شاهد ورود گروه‌های بزرگ صنعتی به حوزه‌های نوآورانه و فناورانه بوده‌ایم؛ موضوعی که بسیاری آن را به فال نیک گرفته‌اند و نیز برای رشد اکوسیستم نوآوری کشور مفید می‌دانند؛ چراکه حوزه‌های نوآورانه و فناورانه برای توسعه و همه‌گیری، ابتدا نیازمند منابع مالی سنگین هستند که این را می‌توان از گروه‌های بزرگ انتظار داشت و موضوع بعدی که همزمان با بزرگ‌شدن، نیاز به آن به‌شدت نمایان می‌شود، دانش مدیریتی است که این موضوع نیز اغلب در گروه‌های بزرگ صنعتی به خاطر سابقه بالایی که دارند، به شکل دانش و تجربه وجود دارد و در صورت تزریق آن به مجموعه‌های نوآور و تلفیقش با خلاقیت، می‌توان نتایج درخشانی را شاهد بود. احتمالاً همه اینها، باعث شده حضور گروه صنعتی ماموت به‌عنوان یکی از سرمایه‌گذاران در هلدینگ مکس در حوزه استارتاپی ایران به فال نیک گرفته شود؛ این هلدینگ به همت تیم لطیف در سال ۱۳۹۸ راه‌اندازی شد و مأموریتش کمک به توسعه کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، اما دارای پتانسیل، از طریق تأمین منابع مالی و ارائه خدمات غیرمالی (مشاوره، آموزش و…) است.

تیم لطیف که بیش از ۲۵ سال در حوزه‌های مختلف تجربه کارآفرینی دارد و از آلمان تا ایران شرکت‌های موفق و تأثیر‌گذار زیادی را راه‌اندازی کرده، ۱۶ سال پیش به ایران مهاجرت کرد و با آشنایی با ظرفیت‌های اقتصاد دیجیتال ایران، استارتاپ‌های موفقی را تأسیس کرد که در نهایت هلدینگ مکس برای توسعه هرچه بیشتر و بهتر این استارتاپ‌ها راه‌اندازی شد. تیم لطیف با الگوبرداری از شرکت‌های مشابه خارجی، به این نتیجه رسید که یک شرکت وی‌سی نیازمند حضور کارآفرینان یا کسانی است که سابقه مدیریت شرکت‌های بزرگ را در کارنامه خود دارند و می‌توانند این تجربه را به شرکت‌های دیگر منتقل کنند و همین موضوع موجب شکل‌گیری شبکه‌ای گسترده از کارآفرینان، مربیان، مشاوران و متخصصان در هلدینگ مکس شده است. امروز بیش از ۲۰ شرکت در پورتفوی مکس قرار حضور دارند و در حوزه‌های مختلف از جمله فین‌تک، سلامت، لجستیک، بلاکچین، خودرو و… فعالیت می‌کنند. از شناخته‌شده‌ترین استارتاپ‌های این هلدینگ نیز می‌توان به ازکی اشاره کرد که در سال ۱۴۰۰ شاهد بزرگ‌ترین کمپین تبلیغاتی کشور برای یک استارتاپ بودیم. در نتیجه در سال 1401 نمی‌توان در خصوص سرمایه‌گذاری خطرپذیر صحبت کرد و اسمی از تیم لطیف نیاورد. او با جلب اعتماد ماموت که خود برنامه‌هایی برای ورود به حوزه‌ استارتاپی و نوآورانه داشت، توانست ارتباط عمیق و موفقی بین یکی از مهم‌ترین گروه‌های صنعتی ایران و اکوسیستم نوآوری ایران ایجاد کند. در گفت‌وگویی که با تیم لطیف داشتیم، ابتدا درباره مسیر حرفه‌ای که تاکنون طی کرده، صحبت کرده‌ایم و سپس گریزی به هلدینگ مکس و چشم‌اندازی که برایش متصور هستند، زده‌ایم. تیم لطیف می‌گوید از کودکی به ساختن و خلق‌کردن علاقه داشته و هدفش در زندگی نیز همین است؛ در واقع کارآفرینی و سرمایه‌گذاری آرزوی همیشگی او بوده است.


شروع کسب‌وکار شخصی


تیم لطیف متولد خرداد ۱۳۵۵ است. در هایدلبرگ آلمان به دنیا آمده‌ و مدتی در زینسهایم و هوفنهایم زندگی کرده‌ است:‌ «شاید اسم هوفنهایم را شنیده باشید. هوفنهایم یک دهکده است که تیم فوتبال آن در لیگ اول است. من از شش‌سالگی در تیم فوتبال آنجا بازی می‌کردم. یادم هست که آن موقع تیم فوتبال آن دهکده در لیگ دسته 8 بود، ولی بعدها تا لیگ یک نیز آمد. خودم هم مدتی آنجا بازی کردم، ولی در 18سالگی، در حین مسابقه فوتبال تاندون و SEL من پاره شد و متأسفانه این حادثه آخرین نقطه زندگی فوتبالی من بود.»

تیم از کودکی علاقه زیادی به فعالیت‌های کسب‌وکاری و کارآفرینی داشت: «از 14 یا 15سالگی شروع به فروش لباس و موبایل در آلمان کردم. من دیپلمم را در هایدلبرگ گرفتم؛ جایی که از محل تولدم 25 کیلومتر فاصله دارد. همان‌جا رشته اقتصاد خواندم. پدر و مادرم خیلی زود به ایران رفتند؛ زمانی که 18 سالم بود، پدر و مادرم به ایران آمدند و از همان موقع روی پای خودم ایستادم، نه پولی از آنها می‌گرفتم و نه حمایتی داشتم. کسب‌وکار خودم را شروع کردم و نهایتاً به فروش رنگ اسپری‌های گرافیتی رسیدم. من با یکی از دوستانم که گرافیتی‌کار بود، رنگ از اسپانیا وارد می‌کردیم و شوخی‌شوخی همین فعالیت به یک شرکت تبدیل شد و بعداً آن شرکت شروع به صادرات کرد.»

او از 18 تا 28سالگی یک شرکت با نام مونتانا را اداره می‌کرد: «این شرکت هنوز هم فعال است؛ مثل اپل می‌ماند، ولی در بازار قوطی‌های اسپری رنگ که به 50 یا 60 کشور صادرات می‌کند. شرکت ما تا حدود 60 نفر رسید.»


مهاجرت به ایران


تیم لطیف در 21سالگی ازدواج می‌کند و در 22سالگی پدر می‌شود. او اکنون در 46سالگی پنج فرزند دارد: «من همیشه دوست داشتم به ایران بیایم و یکی از دلایلی که جذب ایران شدم، آن بود که خانواده پدری ما در ایران بود و خیلی گرم و صمیمی با ما رفتار می‌کردند. من تا آن زمان فقط دو بار به ایران آمده بودم؛ یک بار در سال 1984 که جنگ بود، ولی تهران امنیت داشت و یک بار هم در سال 1997. همیشه از اینکه با پسرعموهایم بیرون بروم و وقتم را اینجا بگذرانم، لذت می‌بردم.»

بعد از مدتی که از کار مونتانا گذشت، شرکت فومن‌شیمی برای بازدید به این شرکت می‌رود. لطیف تعریف می‌کند: «آنها دنبال تولید رنگ اسپری بودند، در نهایت توافق کردیم که یک شرکت در ایران راه‌اندازی کنیم و بدین ترتیب این آرزوی همیشگی که زندگی در ایران را تجربه کنم، جامه عمل پوشید و به ایران مهاجرت کردم.»

لطیف در نهایت در سال 2006 یعنی سال ۱۳۸۵ به ایران می‌آید، اما قبل از آمدنش در سال ۲۰۰۵ شرکتش را به یک هلدینگ صنعتی به نام «دوپلی کالر» می‌فروشد و بعداً با فومن‌‌شیمی آن شرکت را شریک می‌کند: «ما در آلمان فقط رنگ نمی‌فروختیم، بلکه Life Style می‌فروختیم؛ در سال 1999 پس از پنج سال از شروع‌به‌کار مونتانا، برای فروش لباس و کفش و غیره، یک فروشگاه آنلاین ایجاد کردیم. این اتفاق، اواخر دهه ۹۰ افتاد که آمازون هم تازه چند سالی بود که کارش را شروع کرده بود. برای ما تجربه کاملاً جدیدی بود. امکانات خیلی کم و مشکلات زیادی داشتیم که باید حل‌شان می‌کردیم، آن روزها «ونچر کپیتال» (venture capital) و نهادهای این‌چنینی برای جذب سرمایه وجود نداشتند، ولی در نهایت موفق شدیم و شرکت را بعد از ۱۰ سال فروختیم؛ تجربه سخت و خوبی بود.»


چالش‌های مهاجرت به ایران


او درباره چالش‌هایی که در ابتدای مهاجرتش به ایران با آنها دست‌وپنجه نرم کرده بود، می‌گوید: «در سه، چهار سال اول سختی‌های زیادی کشیدم. بعد از یکی، دو سال تصمیم گرفتم به آلمان برگردم؛ ماندن برایم خیلی سخت شده بود. به همین دلیل است که وقتی کسی به ایران می‌آید و می‌خواهد کار کند، می‌فهمم که چقدر سختی می‌کشد؛ چراکه فرهنگ ایران فرهنگ متفاوتی است. البته این مختص ایران نیست، به هر کشور در حال توسعه‌ای که بروید، چالش‌هایی وجود دارد. به‌هرحال این مهاجرت برای من یک شوک فرهنگی به حساب می‌آمد. ضمناً زبان فارسی من خیلی خوب نبود، هنوز هم زیاد خوب نیست، ولی آن زمان به‌سختی فارسی حرف می‌زدم. در آلمان همیشه احساس می‌کردم که یک رگه ایرانی دارم و یک قسمت از وجودم ایرانی است، ولی وقتی به ایران آمدم متوجه شدم آن‌قدر هم که فکر می‌کردم اینجا را نمی‌شناختم. وقتی آمدم تازه متوجه شدم که من چقدر آلمانی هستم و چه اندازه محیطی که در آن بزرگ شده‌ام، روی من تأثیر گذاشته است.»

چالش‌های این مهاجرت برای لطیف زمانی زیاد می‌شود که به‌دلیل شراکتش با فومن‌شیمی، تصمیم به تأسیس کارخانه‌ای گرفته بودند: «ما کارخانه را از صفر ساختیم و مشکلات زیادی داشتیم. من خیلی چیزها را در این مدت یاد گرفتم. به‌هرحال تجربه کارآفرینی من چندان خوشایند و روان نبود؛ به همین دلیل اکنون اتفاق‌هایی را که در بدنه یک شرکت می‌افتد، خوب درک می‌کنم؛ زیرا در این فشارها زیاد قرار گرفته و اتفاق‌های مختلف را از نزدیک دیده‌ام.»


تأسیس ام‌سیس (سیستم‌های مدیریت دیجیتال)


بعد از چند سال همکاری با فومن‌شیمی، در سال 2011، تیم لطیف با مهرزاد فردوس آشنا می‌شود: «بالاخره او هم یک رگه آلمانی دارد و ارتباط شخصی و رفاقت بین‌مان به وجود آمده بود. ما فناوری ERP را در شرکت آلمانی خود به نام «اینکام» که با برادرم شریک بودم، پیاده کرده بودیم. آقای فردوس هم خیلی علاقه‌مند بود که ERP را در شرکت ماموت پیاده کند. بدین ترتیب، «شرکت اِم‌سیس» را تأسیس کردیم که آن زمان اسمش «ماموت‌سیستم» بود، ولی بعد اسمش را به «ام‌سیس» تغییر دادیم که معلوم باشد یک شرکت مستقل است و روی حوزه ERP تمرکز دارد.»

لطیف همیشه دوست دارد از فرصت‌هایی که سر راهش قرار می‌گیرد، استفاده کند. به همین دلیل در کنار شرکت دوپلی‌کالر در ایران، یک شرکت دیگر هم در آلمان به همراهی دوست دیگری تأسیس می‌کند که در حوزه مواد اولیه حلّال و پتروشیمی بود و کالاهایی را وارد می‌کرد؛ «در آن شرکت هم کارهایی انجام می‌دادم. در آن زمان برای شرکت ام‌سیس مدیرعاملی را انتخاب کرده بودیم که نتیجه مطلوبی را از او نگرفتیم. بعد از مدتی آقای فردوس از من خواست که شرکت را خودم مدیریت کنم. با اینکه دو شرکت دیگر را هم اداره می‌کردم، برای شش ماه قرار شد مدیرعاملی ام‌سیس را هم انجام دهم. آن زمان از شراکت در دوپلی کالر نیز خسته شده بودم و احساس می‌کردم ادامه کار دارد سخت می‌شود. آن زمان شرکت را به جایی رساندیم که به پیشتاز بازار اسپری‌های رنگ در ایران تبدیل شد و با دو برند همزمان فعالیت می‌کرد؛ دوپلی کالر و کاسپین. یکی از این دو برند متعلق به فومن‌شیمی و یکی متعلق به یک شرکت آلمانی بود. من بدم نمی‌آمد که برای شرکت دوپلی کالر یک مدیرعامل بگذارم و شش ماه به ام‌سیس بروم، اما این شش ماه به سه سال تبدیل شد. من سه سال مدیرعامل ام‌سیس بودم و ERP پیاده‌سازی می‌کردم که تجربه خیلی خوبی بود؛ واقعاً خوب، از این لحاظ که برای شرکت‌های بزرگ کشور مانند گروه زر، بانک سامان، سن‌ایچ، ماموت، گروه انتخاب و…، ERP پیاده‌سازی کردیم و تجربه بسیاری خوبی برای من بود. عملاً تا سال 1394 این کار را ادامه دادم.»


تأسیس چاپ‌آقا و شروع‌به‌کار ازکی


در سال 1395 تیم لطیف اولین استارتاپ خود را با نام چاپ‌آقا تأسیس می‌کند: «آن موقع زمان برجام بود و من هم عضو هیئت‌رئیسه اتاق بازرگانی ایران و آلمان بودم و چاپ‌آقا را راه‌اندازی کردیم. من تا آن زمان در حوزه پرینت کار نکرده بودم، ولی خودم اهل هایدلبرگ هستم که شهر پرینت است. از ارتباطات خود در آلمان بهره جستیم و چند شرکت را دیدیم؛ از جمله Flier Alarm که بزرگ‌ترین آنلاین پرینتر اروپاست و از آنها خواستیم به ما کمک‌هایی بکنند؛ البته سرمایه‌گذاری آنها را نیاز نداشتیم، ولی کمک گرفتیم و کارمان به‌صورت استارتاپی شروع شد. دو سال بعد، در سال 1396 یا 1397 شرکت ازکی را شروع کردیم. بعد، من به سمت ازکی رفتم و رضا مفید، شریک من، چاپ‌آقا را اداره می‌کرد. آن موقع زمان برجام بود و در عین حال که خودمان سرمایه‌گذاری انجام دادیم، خیلی راحت توانستیم سرمایه‌گذار خارجی و داخلی بیاوریم، اما زمانی که برجام کنار رفت، کسب‌وکارهای زیادی نیز دچار چالش شدند، ولی ما همچنان در حال رشد بودیم. این تجربه به من فهماند که هر چقدر هم تورم در کشور وجود داشته باشد، اگر در حوزه درست و با تیم درست و مدل درست کار کنی، از تورم جا نمی‌مانی.»

در حالی که ازکی همچنان روبه‌رشد بود، سرمایه‌گذاری جدیدی نیز روی استارتاپ خودرو 45 انجام می‌دهد. لطیف به نقطه‌ای رسیده بود که مدیریت چند کسب‌وکار را به‌طور همزمان انجام می‌داد و این موضوع برایش سخت شده بود: «من به‌مرور یاد گرفتم که سعی کنم ساختارهایی را به وجود آورم؛ در سال 1397 «خودرو 45» راه‌اندازی شد و قدری که جلوتر رفتیم، متوجه شدم فرصت خیلی خوبی پیش روی ما قرار دارد که با قدری ساختاردهی، کسب‌وکارها را ارتقا دهیم.»


راه‌اندازی هلدینگ مکس


در نهایت تیم لطیف هلدینگ مکس را راه‌اندازی می‌کند؛ هلدینگی که به واسطه آن، خانواده فردوس که صاحب گروه ماموت هستند، در حوزه استارتاپی سرمایه‌گذاری کرده و به‌عنوان Limited Partner با مکس همکاری می‌کنند؛ «در اواخر سال 1398 مکس را به ثبت رساندیم و چند تصمیم گرفتیم؛ یکی اینکه لاین اینشورتک را قوی کنیم؛ چراکه ازکی رشد کرده بود و به نظرمان می‌رسید جای توسعه زیادی دارد. در حوزه لجستیک، پخش و… نیز کارهایی انجام دادیم؛ بازار رمزارز هم رو‌به‌رشد بود. قبلاً با «خودرو 45» در بازار خودرو بودیم، ولی احساس کردیم پتانسیل‌های بیشتری را در بازار خودرو می‌توانیم مورد استفاده قرار دهیم. نهایتاً تصمیم گرفتیم فعالیت‌های خود را قدری گسترش دهیم و تا امروز به دلایل مختلف تجربه نسبتاً خوبی در مکس داشتیم.»


وجه تمایز هلدینگ مکس


تیم لطیف می‌گوید هلدینگ مکس با دیگر وی‌سی‌های کشور تفاوت دارد و یکی از تفاوت‌ها در تجربه کارآفرینی مدیران این هلدینگ است: «در بین تمام وی‌سی‌هایی که در بازار می‌دیدم، کمتر کسی بود که خودش از قبل تجربه این کارها را داشته و به درک درستی از مشکلات کارآفرینی، منابع انسانی، مدل کسب‌وکار، چالش‌های دولتی، چالش‌های مالی و… رسیده باشد. هر استارتاپی برای رسیدن به موفقیت باید مشکلات زیادی را پشت سر بگذارد. شرکای مکس هم همگی کارآفرین بودند. در جلسات هیئت‌مدیره ما، تصمیم‌گیری و رسیدن به درک مشترک سخت نیست.»

لطیف بر این عقیده است که خلق ارزش‌افزوده در جامعه از طریق ونچر کپیتال‌ها تسهیل می‌شود: «با کمک ونچر کپیتال‌ها، کسب‌وکارهای نوپا شکل می‌گیرند و رشد می‌کنند؛ وگرنه کار اصلاً جلو نمی‌رود. پول خرج‌کردن به‌تنهایی جواب نمی‌دهد. ما در هلدینگ مکس یک ساختار به وجود آورده‌ایم و تمام شرکای کلان ما افرادی هستند که تجربه راه‌اندازی و اداره کسب‌وکار دارند. آنها شرکت ایجاد کرده‌اند، رشد داده‌اند و به بورس برده‌اند. این مسئله خیلی مهم است. یک کارآفرین نیاز دارد افراد باتجربه در کنارش باشد. خودم همیشه آرزویم بوده که یک نفر در کنارم می‌بود و به من کمک می‌کرد. در نتیجه تحلیلگران بازار می‌توانند به کسب‌وکارها کمک کنند. مکس هم خودش یک استارتاپ است و دو سال و نیم است که شروع به فعالیت کرده، اما در دل مکس افراد باتجربه زیادی وجود دارند که می‌توانند به کسب‌وکارها کمک کنند. ما به‌عنوان یک کارآفرین باید ببینیم خودمان هنگام راه‌اندازی کسب‌وکار جدید چه چیزی نیاز داشتیم و همان را در سرمایه‌گذاری‌های مکس در نظر بگیریم. خیلی جاها شاید بزرگ‌ترین کمک به استارتاپ‌ها این باشد که به آنها بگوییم «این کسب‌وکار را کلاً رها کن، چون هرگز به مقیاس بزرگ نمی‌رسد.»


توسعه فناوری دیجیتال در صنعت بیمه


تیم لطیف می‌گوید اکنون ازکی، با فاصله زیاد نسبت به همه شرکت‌های دیگر در بازار، بزرگ‌ترین فروشنده بیمه کشور است و هنوز پتانسیل گسترده‌ای در این حوزه وجود دارد: «هنوز سهم بازارمان خیلی کوچک است. شرکت‌های بیمه همچنان درکی از فناوری دیجیتال ندارند، هنوز بسیاری از آنها حوزه دیجیتال را باور ندارند. نماینده‌های بیمه می‌توانند با ما همکاری فوق‌العاده‌ای بکنند. ما امتیازها و پلتفرم عالی‌ای داریم، ولی آنها فقط می‌گویند «اینها دارند بازار ما را می‌گیرند». من مطمئن هستم تاکنون هیچ‌کس به خاطر ورود ما یا رقبای ما ورشکست نشده است. هنوز که هنوز است، 90 درصد بیمه‌نامه‌ها در دنیا توسط کارگزار به فروش می‌رسد. نماینده‌های بیمه قطعاً باقی می‌مانند؛ چراکه کسب‌وکارهای فناورانه حوزه بیمه به گونه‌ای نیست که نماینده‌ها از بین بروند، فقط کارها تخصصی‌تر می‌شوند و بعضی بیمه‌هایی که به‌صورت دیجیتال به‌راحتی قابل خرید است، توسط نماینده‌ها کمتر به فروش می‌رسد. درستش هم همین است که نماینده‌ها ارزش‌افزوده مناسبی را خلق کنند. نمایندگان بیمه هنوز هم استارتاپ‌ها را به‌عنوان یک رقیب و یک دشمن تلقی می‌کنند؛ به جای اینکه با ما شریک شوند و کیک خود را بزرگ‌تر کنند، مدام مانع‌تراشی می‌کنند. فرض کنید امروز که در دیجی‌کالا تلویزیون می‌خریم، با یک کلیک بتوانیم آن را بیمه کنیم. در این شرایط فروش بیمه می‌تواند خیلی بیشتر از قبل شود، اما چرا این کارها انجام نمی‌شود؟ مطمئناً این کارها، هم بازار بیمه را بزرگ‌تر می‌کند، هم مصرف‌کننده از آن نفع می‌برد.»


ورود به حوزه‌هایی با پتانسیل رشد بالا


هلدینگ مکس علاوه‌ بر اینکه وارد حوزه‌های فین‌تک شده، به حوزه بهداشت و سلامت نیز ورود کرده است. تیم لطیف از دلیل ورودشان به این حوزه می‌گوید: «ما از حوزه سلامت شناخت کاملی نداشتیم، ولی تیم خوبی وجود داشت که مرتب از ما مشاوره می‌گرفتند و از کارشان خوش‌مان آمد. وقتی به تیم نگاه کردیم، به نظرمان رسید که ارزش‌افزوده دارد و به سراغ‌شان رفتیم. در بازار رمزارز نیز در حوزه ماینینگ فعالیت‌هایی قانونی داشتیم، ولی متوجه شدیم خریدوفروش ارز، صرافی، ان‌اف‌تی و گیمینگ هم همگی بازارهای جذابی دارند؛ در نتیجه سعی می‌کنیم در تمام این حوزه‌ها وارد شویم، البته در برخی وارد شده‌ایم و در بعضی هم وارد خواهیم شد.»

حوزه لندتک هم یک بازار رو به گسترش در ایران است که هلدینگ مکس وارد این حوزه نیز شده است: «ما به این دلیل وارد حوزه لندتک شدیم چون BNPL قطعاً به‌زودی در ایران رشد خواهد کرد. ما از طریق ازکی یک برند به نام ازکی‌وام ساخته‌ایم که مشتریان زیادی دارد. استراتژی ما این نیست که فقط در یک حوزه، مثلاً فقط در فین‌تک فعالیت کنیم. مهم‌ترین کار ما این است که یک مدل کسب‌وکاری خوب بیابیم که بتواند جواب بدهد. بعضی مدل‌های کسب‌وکاری اکنون در کشور جواب نمی‌دهند. مثلاً اگر امروز بخواهی خدمات کلاود و SAAS در ایران بفروشی، می‌گویم خیلی سخت است، چون فرهنگ‌مان هنوز به این سمت نرفته، در آینده به آن طرف می‌رویم، ولی اگر بخواهی در سه سال آینده خیلی رشد کنی، SAAS بازار سختی است. اگر امروز کسی بخواهد 100 میلیارد سرمایه‌گذاری کند، از طریق نرم‌افزارهای تحت کلاود نمی‌تواند بازده قابل قبولی به دست آورد، ولی حوزه BNPL جای کار زیادی دارد؛ شاید سه سال بعد بازارش اشباع شود.»


اکنون وقت فین‌تک است


تیم لطیف معتقد است تمرکز هلدینگ مکس بر فعالیت‌های فین‌تکی به خاطر جذابیت و رونق این بازار در بازه زمانی کنونی است: «رمزارز در دو، سه سال گذشته، نه‌فقط در ایران، بلکه در همه نقاط دنیا بازار جذابی بوده، قیمت رمزارزها بالا رفته و بازار جذابی را شکل داده است. لندتک تا پنج سال قبل هیچ بازاری نداشت، ولی امروز شرایط فرق می‌کند. ما در مدل کسب‌وکار ازکی‌ فقط می‌خواستیم مقایسه قیمت بیمه‌نامه انجام دهیم، ولی وقتی واردش شدیم، فهمیدیم فرصت‌های جانبی زیادی در کنارش هست. به نظرم لندتک می‌تواند بازار بزرگی بشود؛ به شرطی که درست پیش برود.»

تیم لطیف می‌گوید اینکه مکس روی فین‌تک متمرکز شده، به این دلیل بوده که اکنون وقت فین‌تک است: «در حوزه اینشورتک هم در کل دنیا در ابتدای راه هستیم. تاکنون کدام اینشورتک دنیا توانسته سهم بازار زیادی را در اختیار بگیرد؟ هنوز چنین نمونه‌هایی را نداریم. به نظر من اینشورتک در کل دنیا در ابتدای راه است و جای رشد زیادی دارد. این بازار، آینده بسیار خوبی دارد.»


کارآفرینی؛ هدف تیم لطیف در زندگی


تیم لطیف از کودکی به ساختن و خلق‌کردن علاقه‌مند بود: «همیشه از ساختن خوشم می‌آمد و امروز هم همین‌طور است. خیلی اوقات بعد از اینکه شرکتی را به سایز مناسبی می‌رسانم، دوست دارم بروم کار جدیدی انجام دهم. اکنون به نظرم مکس به جایی رسیده که تیم داخلی می‌تواند آن را به‌خوبی کنترل کند و من باید 50 درصد از وقتم را برای توسعه فعالیت خارج از کشور بگذارم.»

جلب بازار جهانی یکی از حلقه‌های مفقوده در کسب‌وکارهای ایرانی به‌شمار می‌رود: «در تمام دنیا وقتی کسب‌وکار بزرگ می‌شود، شروع به ایجاد شعب در سایر کشورها می‌کند. این فرصت خوبی است و به ارزآوری به داخل کشور منجر می‌شود. من سفرهای زیادی به کشورهای مختلف داشته‌ام؛ ایران از لحاظ فناوری نسبت به کشورهای همسایه عقب نیست. راه‌حل‌هایی که ما در صنعت پرداخت داریم، در بسیاری از نقاط دنیا وجود ندارد. از همین فرصت‌ها می‌شود استفاده کرد و شرکت‌ها را به خارج از کشور منتقل کرد تا درآمدی به وجود آوریم. من اکنون دوست دارم چنین کاری را برای مکس انجام دهم. من از ساختن خوشم می‌آید و هدفم در زندگی همین است. کارآفرینی و سرمایه‌گذاری آرزوی همیشگی من است. ما فعالیت در مکس را با سه نفر شروع کردیم و نصف قراردادها را با همان سه نفر بستیم. کارمان خیلی سخت بود، چون واحد حقوقی نداشتیم و خیلی جاها به مشکل برمی‌خوردیم. هنوز هم داریم مسائل حقوقی را جمع‌وجور می‌کنیم؛ مثلاً دو سال قبل یک قرارداد داشتیم که هنوز تسویه‌حسابش نهایی نشده است. ما دائم درگیر توسعه بودیم و چهارچوب را بعد از توسعه می‌ساختیم. من خیلی دوست دارم بسازم؛ تا آخر عمرم دنبال این می‌روم که چیزی را بسازم.»


لزوم داشتن مجموعه مهارت‌های کارآفرینی


سر راه هر کارآفرین و سرمایه‌گذاری چالش‌های متعددی وجود دارد. تیم لطیف درباره یکی از چالش‌های سخت خود تعریف می‌کند که مربوط به یک قرارداد انحصاری با شرکت تولیدی رنگ در اسپانیا بود: «رنگ را از اسپانیا وارد کردیم، ولی آن فروشنده ما را دور زد و وارد دعوای حقوقی شدیم. داستان مفصلی بود، ولی نهایتاً منجر به این شد که در 10 یا 12 کشور دعوا بر سر برندینگ بین ما و آن شرکت به وجود آید و ما در معرض ورشکستگی قرار گرفتیم. این برای من خیلی سخت بود و در فاصله سال‌های 2002 تا 2003 جنگ خیلی سختی به‌عنوان یک کارآفرین داشتم که می‌خواستم زنده بمانم. هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم؛ بعضی شب‌ها بیدار می‌شدم و خیس عرق بودم. کسی که تجربه ندارد، اگر با سختی رو‌به‌رو نشود، رشد نمی‌کند و خیلی سریع جا می‌زند. هر کس به حوزه کارآفرینی قدم می‌گذارد، باید پوست کلفتی داشته باشد.»

به اعتقاد لطیف، کارآفرین هر روز صبح که بیدار می‌شود، باید منتظر اتفاق‌های بسیار ناگوار باشد: «باید بدانی با هر اتفاق چطور رو‌به‌رو شوی. به‌مرور یاد می‌گیری که نیروی انسانی را چطور مدیریت کنی. این برای من یک چالش خیلی بزرگ بود. من از خانواده‌ای می‌آیم که پدر و مادرم معلم هستند و به مسائل با دید کاملاً انسانی نگاه می‌کنند. وقتی در چنین چهارچوبی بزرگ شوی به مشکلاتی برمی‌خوری؛ چراکه در کسب‌وکار مجبور هستی تصمیم درست را برای کسب‌وکار بگیری. بعضی مواقع تصمیم درست، خیلی قاطع و خشن است. گاهی یک نفر را واقعاً دوست دارم، ولی در جایگاه درست نیست و مجبورم با او خداحافظی کنم. این تصمیم خیلی سخت است. کارآفرینی به مجموعه مهارت‌های زیادی مانند روان‌شناسی، مدیریت مالی، فروش، خرید، بازاریابی و… نیاز دارد و بدون این مهارت‌ها، فعالیت در این حوزه سخت می‌شود.»


کارآفرینی؛ یک کار تخصصی


تیم لطیف به‌عنوان یک کارآفرین موفق چند توصیه برای جوان‌ترهایی دارد که تازه می‌خواهند به اکوسیستم فناوری و نوآوری قدم بگذارند: «قبل از هر چیز به جوان‌ترها می‌گویم کاری را انتخاب کنند که واقعاً از آن لذت می‌برند. هیچ‌وقت انتخاب‌شان را بر اساس پول انجام ندهند. این مسئله فقط در کارآفرینی اهمیت ندارد؛ برای دانشگاه هم صرفاً به رشته‌ای نروند که پول در آن است. این خیلی مهم است. منظورم را اشتباه برداشت نکنید، نمی‌گویم که همیشه دنبال ورود به جاهایی باشید که همه‌چیزش گل و بلبل است، ولی دنبال هدفی باشید که شما را ارضا می‌کند؛ این خیلی مهم است، مهم‌ترین مسئله در همه کار همین است و فقط مختص کارآفرینی نیست.»

دومین توصیه لطیف این است که اگر فردی می‌خواهد کارآفرینی را به معنای واقعی انجام‌ دهد، باید بداند که این یک کار فوق‌العاده تخصصی است: «حتی اگر 20 سال تجربه داشته باشید، بدون کسب مهارت، کارآفرین نمی‌شوید. اتفاقاً یکی از اشتباهاتی که همه انجام می‌دهند، این است که می‌خواهند در جوانی کارآفرین شوند. کارآفرینان موفق سیلیکون‌ولی همگی در بین سنین 38 تا 42 سال هستند. اصلاً این‌طور نیست که در جوانی کارآفرین شوند. بله، بعضی‌ها مثل زاکربرگ از دانشگاه بیرون آمدند و کارآفرین شدند، ولی اینها استثنا هستند. اکثر کسانی که موفق بوده‌اند، سنین بالاتری دارند و این مسئله، دلیل دارد. من برای اینکه کارآفرین باشم، باید تجربه‌های زیادی را به دست آورده باشم. این یک کار تخصصی و دانش‌بنیان است. من باید دانش آن را داشته باشم. به نظر من اشتباه است اگر تصور کنم که پول سرمایه‌گذار یا پول خانواده یا پول خودم را برمی‌دارم و چند نفر را استخدام می‌کنم و جلو می‌روم.»

لطیف با بیان اینکه در کارآفرینی، همیشه امکان شکست وجود دارد، می‌گوید: «سومین توصیه من این است که افراد باید کارآفرینی را یاد بگیرند و تمرین کنند. خود من خیلی کتاب خوانده‌ام و هنوز هم می‌خوانم. این مسئله خیلی مهم است که افراد برای کارآفرینی آماده شوند. وقتی داخل آب می‌پری، باید بتوانی شنا کنی، وگرنه غرق می‌شوی. به نظر من به‌عنوان یک کارآفرین، باید انتظارات خود را مدیریت کنیم. کارآفرینی، هیچ ضمانتی ندارد. شاید تو از همه بیشتر کار کنی، از همه بیشتر سرمایه‌گذاری کنی، ولی نهایتاً به نتیجه‌ای نرسی. مدیریت انتظار خیلی مهم است؛ هم برای خودت و هم برای کسانی که روی تو سرمایه‌گذاری می‌کنند. کسی که به عرصه کارآفرینی قدم می‌گذارد، باید بداند که هر کاری صورت دهد، در انتهایش ممکن است به شکست بینجامد. اگر یک کار طی یک سال، دو سال و سه سال طول کشید و به موفقیت نرسید، نباید ناامید شد.»


به‌دنبال سرمایه‌گذاری فقط در حوزه فناوری


تیم لطیف سپس درباره چشم‌انداز هلدینگ مکس صحبت می‌کند. او می‌گوید اکنون در هلدینگ مکس به‌دنبال خروج (exit) هستند. او در این‌باره توضیح می‌دهد: «یکی از حلقه‌های مفقوده مهم ما همین است. کسب‌وکار ما هنوز تکمیل نیست. دائم سرمایه‌گذاری می‌کنیم، ولی این‌طور نیست که سرمایه برگردد و چرخش کند تا کسب‌وکار دائم بزرگ شود. دائم به‌دنبال تأمین پول و سرمایه‌گذاری جدید هستیم. البته بعضی شرکت‌های ما cash-up positive شده‌اند و امیدی هست که حتی اگر خروج انجام ندهیم، درآمدشان به قدری زیاد باشد که منابع سرمایه‌گذاری جدید را در اختیارمان بگذارند، ولی نهایتاً این خروج ضروری است. من امید دارم که این اتفاق در چند سال آینده بیفتد. در این صورت ما به شرکتی تبدیل می‌شویم که بازار سرمایه هم می‌تواند رویش حساب کند. در ایران، بازار سرمایه نسبتاً بزرگی داریم که مثل همه جای دنیا، بخشی از آن صرف سرمایه‌گذاری خطرپذیر خواهد شد. ما مثل همه جای دنیا می‌خواهیم به بازیگری تبدیل شویم که صندوق‌های بازنشستگی، شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ و کسانی که می‌خواهند بخشی از بودجه خود را صرف این حوزه کنند، ما را هم به‌عنوان یک گزینه در نظر بگیرند که می‌توانند پول‌شان را در آنجا بگذارند و خیال‌شان راحت باشد که کار را با تخصص انجام می‌دهیم.»

به نظر لطیف برای رسیدن به این نقطه ابتدا باید کیفیت کار خود را نشان دهند: «هم در اختیار داشتن فرایندهای درست، هم تکنیک‌های درست و هم نشان‌دادن خروجی‌های مالی می‌تواند سرمایه‌گذار را جذب کند. ما در دو، سه حوزه شانس آوردیم که cash-up positive شدیم و امروز می‌توانیم بازگشت‌های خوبی را به سرمایه‌گذاران ارائه دهیم. من امروز به هیچ‌وجه حاضر نیستم پولم را در جایی غیر از فناوری سرمایه‌گذاری کنم. حتی اگر بگویید بهترین ملک را در یک جای خیلی خوب تهران به قیمت مناسب به تو می‌دهیم، من قبول نمی‌کنم؛ چراکه اگر روی فناوری سرمایه‌گذاری درست انجام دهیم، برگشت دلاری 5 یا 10 برابر خواهیم داشت، اما ملک هیچ‌وقت چنین بازگشت سرمایه‌ای ندارد، هیچ سرمایه‌گذاری‌ای چنین بازگشتی ندارد. ولی در عین حال می‌دانیم که بازار فناوری تلاطم بالایی دارد. در دنیا هم همین است، مثلاً الان نتفلیکس که 500 درصد رشد کرده بود، 75 درصد افت کرد. تسلا از وقتی که عرضه اولیه سهامش را انجام داده، 20 برابر رشد کرده است. در فناوری این اتفاق می‌افتد. اگر خوب کار کنی، هیچ سرمایه‌گذاری دیگری به اندازه فناوری بازگشت ندارد.»

طبق صحبت‌های تیم لطیف، 15 درصد از صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر دنیا 85 درصد از کارهای بزرگ و خوب را انجام می‌دهند: «این نشان می‌دهد که موفقیت وابسته به توان و دانش است، وابسته به شانس نیست. آنها کارهایی بلد هستند که دیگران بلد نیستند. ما باید این را بلد باشیم. من امیدوارم طی 5 یا 10 سال آینده، ما هم یکی از بازیگرانی باشیم که بازار سرمایه روی آن حساب کند و مردم، او را معتبر و خوش‌نام بدانند.»


سرمایه‌گذاری روی فناوری بازگشت مناسبی دارد


ارزش‌گذاری شرکت‌هایی که دارایی معنوی و نرم‌افزاری دارند، به‌خصوص در کشوری مانند ایران و در بورس ایران، چالش‌برانگیز است؛ زیرا تمام سرمایه‌گذاران به ارزش‌گذاری شرکت صرفاً بر اساس دارایی‌های فیزیکی عادت دارند و این موضوع برای کارآفرینانی که قصد واگذاری و خروج از شرکت‌های فناوری را دارند، چالش‌ساز می‌شود. لطیف در این‌باره می‌گوید: «امروز در تمام دنیا ثابت شده که شرکت‌های فناور جزء سودآورترین‌ها هستند. بازار به‌مرور به این باور می‌رسد که دارایی معنوی هم دارای ارزش است. گوگل هیچ ملکی ندارد، ولی آن را چطور ارزش‌گذاری می‌کنند؟ بالاخره آن شرکت شروع به ساخت دارایی معنوی کرده و ارزش‌گذاری را بر اساس معیارهای خاصی انجام داده‌اند. این ارزش‌گذاری گاهی غلط است. بهترین کار این است که شرکت‌های فناور، قدرت سودآوری خود را نشان دهند و عرض‌اندام کنند. ما در هر دو بخش سرمایه‌گذاری و کسب‌و‌کار فعال هستیم. از یک سو بازار سرمایه را می‌بینیم و هنگامی که پول جمع می‌کنیم، باید به سرمایه‌گذاران جوابگو باشیم، چون می‌گوییم «تو پولت را بده و من درآمد خوبی در استارتاپ‌ها برایت ایجاد می‌کنم»، البته ریسک بالایی دارد، ولی چرا بعضی‌ها به این سمت می‌آیند؟ برای آنکه اعتقاد دارند چنین سرمایه‌گذاری‌ای بهتر از آن است که پول‌شان را در بورس یا روی ملک و طلا بگذارند. خودمان را گول نزنیم؛ بازار سرمایه همیشه به سمتی می‌رود که پول هست و درستش هم همین است. کار ما باید این باشد که درست سرمایه‌گذاری کنیم و این سرمایه‌گذاری‌ها عملکرد خوبی را نشان دهند. به نظر من در این صورت خود بازار سرمایه به سمت ما می‌آید. یک کار دیگر هم که باید انجام دهیم، این است که نشان دهیم در کشورهای دیگر، این روش‌ها چقدر به اقتصاد کشور کمک کرده است.»

لطیف می‌گوید که در آمریکا در 20 سال اخیر، هرچه شغل تولید شده، در عرصه فناوری بوده است: «اگر صنعت فناوری را از آمریکا حذف کنیم، می‌بینیم در 20 سال گذشته حتی یک شغل جدید هم در صنعت یا معدن آنها تولید نشده؛ حتی یک  شغل! فناوری به اقتصاد آنها کمک زیادی کرده؛ در این مدت تعداد نیروی شاغل آمریکا 25 درصد افزایش یافته و تمام این شاغلان در شرکت‌های مبتنی بر فناوری مشغول‌اند. جمعیت ایران هم به‌تدریج به 100 میلیون نفر می‌رسد و افراد زیادی را بین سنین 20 تا 40 سال داریم که نیازمند شغل دائم و بلندمدت هستند و می‌خواهند 20 یا 40 سال کار کنند؛ بنابراین ما به موتورهای تولید شغل نیاز داریم و این موتور، همان نوآوری و فناوری است که خلق ارزش می‌کند.»

او با بیان اینکه هلدینگ مکس از سرمایه‌گذاری‌هایی که در دو، سه سال گذشته انجام داده، بسیار خرسند است، توضیح می‌دهد: «ما بازگشت خوبی داشتیم که از آن راضی هستیم. بخشی از بازگشت‌ها هنوز کشف نشده، ولی به‌زودی خود را نشان می‌دهد. بازار سرمایه ناخودآگاه به این نتیجه می‌رسد که سرمایه‌گذاری روی فناوری بازگشت مناسبی دارد و ما باید خودمان را ثابت کنیم. وظیفه ما این است که کارمان را درست انجام دهیم، سرمایه‌گذاران خود به خود به سمت ما می‌آیند. وی‌سی‌ها در ایران شروع‌های خوبی داشته‌اند، ولی کسی تابه‌حال تمام‌کننده خوبی نبوده است. این‌طور نبوده که سرمایه‌گذاری را از صفر تا صد انجام دهد و در آخرین حلقه، شرکت را بفروشد و بیرون بیاید. این اتفاق باید یک بار، دو بار، سه بار، پنج بار بیفتد تا ثابت کنیم «ما این‌کاره هستیم». من در پنج سال آینده دنبال همین قضیه هستم. دنبال آن هستیم که نشان دهیم فرایند را بلدیم و هنگامی که یک صندوق تأسیس می‌کنیم، همه رویمان حساب کنند.»

لطیف در پایان صحبت‌هایش درباره کتاب «قانون قدرت» صحبت می‌کند: «من یک کتاب خواندم به نام «قانون قدرت» (The Power Law) و پیشنهاد می‌کنم حتماً این کتاب را بخوانید. کتاب فوق‌العاده خوبی است؛ نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری خطرپذیر در اقتصاد چین، آمریکا و بازارهای بزرگ دنیا چه تأثیر مثبتی بر اقتصاد گذاشته و داستان‌های مختلفی را تشریح می‌کند. در آنجا می‌بینیم که بعضی صندوق‌های بازنشستگی می‌گویند «من هر چقدر فاند به ونچر کپیتال داده‌ام، بهترین بازگشت اقتصادی را داشت؛ نه فقط در یک سال یا دو سال، بلکه 20 سال است این اتفاق ادامه دارد» و هر وقت این صندوق سرمایه‌گذاری فاند جدیدی باز می‌کند، آنها دوباره پول می‌گذارند. یادمان نرود که جذب سرمایه در حوزه فناوری نسبت به کل اقتصاد کشور زیاد نیست. اکنون در کل دنیا نزدیک به هشت تریلیارد دلار پول در بخش خصوصی وجود دارد؛ یعنی پولی که در بورس نیست، در شرکت‌های خصوصی سرمایه‌گذاری می‌شود. از این مبلغ، کل پولی که از بخش خصوصی روی استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری شده، بیش از 400 میلیارد دلار نیست؛ یعنی فقط پنج درصد از پول موجود بخش خصوصی سالانه به سمت سرمایه‌گذاری خطرپذیر می‌رود. عدد بزرگی نیست، چون در حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر امکان جذب پول خیلی سنگین وجود ندارد. اتفاقاً پولی که از کل بازار سرمایه به سمت استارتاپ می‌آید، زیاد نیست، ولی بازگشت خیلی خوبی دارد و ما باید این را ثابت کنیم.»

عکاس: حامد کریم‌زاده

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.