راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

اینگرو چگونه به دنبال خلق ارزش با استفاده از داده‌ها برای سازمان‌های بزرگ مالی است؟

چالش اینگرو چالش ساختن یک زیرساخت بیگ دیتا برای شرکت‌هاست.این زیر ساخت در حوزه اینترنت اشیا در دنیای متصل بهم نقش آفرینی خواهدکرد.

گروه نه‌چندان پرجمعیت و چابک «اینگرو» به‌عنوان یک کسب‌وکار کوچک ولی برای کمک به کسب‌وکارهای متوسط و بزرگ در حال قدم گذاشتن در مسیر بزرگ و پرپیچ‌وخمی است که به نظر می‌رسد تاکنون نمونه موفق داخلی نداشته است. این شرکت خود را به‌نوعی اولین شرکت زیرساخت برای داده‌های دیجیتال پرحجم و بزرگ می‌داند. شرکتی که ترجمه نامش «در حال رشد است» و با ورود به عرصه فن‌آوری‌های مالی قصد دارد به‌عنوان نیروی کمکی برای شرکت‌ها و سازمان‌هایی که با داده‌های بزرگ و کلان دست‌وپنجه نرم می‌کنند، عمل کند.

حمیدرضا کاوه‌ئی از بنیان‌گذاران اینگرو مزیت این شرکت را هم‌اندازه و یکسان بودن جایگاه و اهمیت تمام اعضا و کارکنانش را به‌عنوان الگویی برای رسیدن به اهداف اینگرو می‌داند. او اینگرو را یک شرکت ارائه‌دهنده زیرساخت و راهکارهای B2B می‌داند و در مورد اینکه رویکردشان چه اهمیت اقتصادی در کسب‌وکارها دارد، در کجای زنجیره ارزش‌آفرین شرکت‌ها قرار دارند، اینکه چقدر سرعت و اهمیت داده‌ها در دنیای امروز مهم است و چه سرویسی برای آن ارائه می‌دهند با راه پرداخت به گفت‌وگو نشستیم.  نادر حیدری عضو هیئت‌مدیره شرکت نیز در این گفت‌وگو کاوه‌ئی را همراهی می‌کند و به سؤالات پاسخ می‌دهد. اینگرو امروز  یک نقشه راه و یک سند راهبردی بالادستی در مورد برنامه‌های داخلی و بین‌المللی دارد. این سند وظایف شرکت را برای ۵ سال آینده روشن و هرچند ماه یک‌بار بر اساس تحولات بازبینی می‌شود. برنامه امروز آن‌ها ورود به بازارهای در حال رشد خارجی و روابط تجاری B2B است و به گفته کاوه ئی خبرهای خوب آن به‌زودی منتشر می‌شود.


شروع اینگرو


اینگرو از کجا آغاز کرده و اگر ممکن است توضیحی ابتدا در مورد این شروع بدهید؟

حمیدرضا کاوه‌ئی: شرکت ما یک شرکت SaaS یا Software as a Service (نرم‌افزار به‌عنوان سرویس)‌ هست که از اواخر سال 13۹۶ فعالیت خود را آغاز کردیم و به فکر ساخت یک ابزار مدیریتی بودیم. عقیده داشتیم همان‌طور که سازمان‌ها به یک سیستم حسابداری نیاز دارند، به یک ابزار مدیریتی که بتوانند داده‌های خود را ردیابی کنند و شاخص‌های کلیدی سازمان را مانیتور کنند نیز نیاز دارند، با این ایده‌ برنامه‌ریزی کردیم که در سال ۹۸ به یک چارچوبی از محصولمان برسیم. واقعیت این است که مشکلات داخلی زیادی داشتیم و نتوانستیم در این دو سال به آنچه می‌خواستیم برسیم. محصول اولیه که تولید شد خودمان را راضی نمی‌کرد، به این نتیجه رسیدیم که باید بررسی مجدد از محصول و ویژگی‌هایی که دارد بکنیم و درنهایت این تغییرات را هرچقدر بیشتر و عمیق‌تر بررسی می‌کردیم بیشتر متوجه می‌شدیم نیاز به تحقیقات بیشتر وجوددارد. آنچه داشتیم با رؤیاها و آنچه در تحقیقاتمان قصد داشتیم به آن برسیم فاصله زیادی داشت. ما فکر کردیم باید نیاز مشتری را تأمین کرد بنابراین مشتری را در بازار تعقیب کردیم. سرانجام آمدیم و همه‌چیز را دوباره مرتب کردیم؛ سرانجام یک تغییر استراتژیک دادیم و دوباره شروع کردیم. واقعاً خوشحالم که آن زمان این تصمیم درست را گرفتیم. شاید می‌توانم بگویم برجسته‌ترین کاری که کردیم همین تحقیق و تحول جدیدی بود که در سازمان ایجاد کردیم و با جسارت از اهداف خودمان و نیازهایی که بازار دارد عدول نکردیم، پارادایم ما داده‌ها بود و فکر می‌کردیم این داده‌ها بسیار شگفت‌انگیزند. ما به دنبال نرم‌افزاری بودیم که بتواند به‌صورت مداوم یک بانک جامع از داده‌ها و اطلاعات مشتریان ایجاد کند و دائم رفتار آن‌ها را ردیابی کند و بتواند از چندین منبع دیتا بگیرد، بعد آن‌ها را تمیز و تفکیک کند و یک نمایه مشتری واحد ایجاد کند. درواقع قصد داشتیم یک پلتفرم داده مشتری (Customer Data Platform) درست کنیم؛ ما باید در مطالعاتمان اطمینان پیدا می‌کردیم که پلتفرم ما قادر است داده‌ها را با سرعت‌بالا و در حجم‌های میلیاردی ردیابی کند! چرا باید این کار را می‌کرد؟ به این خاطر که داده‌ها نیز با سرعت بسیار ‌بالا در حال تولید هستند. ما واقعاً به ارزش فوق‌العاده این داده‌ها  پی برده بودیم و فکر می‌کردیم این داده‌ها می‌توانند مانند یک چاه نفت برای سازمان‌ها دارای ارزش باشد. با این رویکرد سال ۹۸ شروع کردیم و در حال حاضر در نقطه‌ای هستیم که پلتفرم ما آماده است، و  در بازار اعلام حضور و ازآن‌رو نمایی کردیم.

تاریخچه یا بک‌گراند تحصیلی و علمی مؤسسین این محصول چگونه‌ است؟

کاوه‌ئی: من یک پیش‌زمینه کارشناسی و تجربه کاری  در حوزه مالی دارم؛ فوق‌لیسانس من درزمینه مدیریت بازاریابی است و همچنین MBA در سازمان مدیریت صنعتی ایران خواندم، خودم را یک کارآفرین می‌دانم که سه شرکت را از ابتدا تا تولید محصول تأسیس کردم که در حال حاضر همه آن‌ها به‌عنوان شرکت‌های شاخص در حال فعالیت هستند. مدتی به‌عنوان مشاور در حوزه استراتژی شرکت‌ها فعالیت داشتم و کارم عمدتاً تحقیقات بازار بوده است.

نادر حیدری: من مدرکMBA دانشگاه تهران و لیسانس مهندسی شیمی دانشگاه شریف دارم. پیش از حضور در اینگرو در مجموعه‌هایی مانند اسنپ و بانک صادرات فعالیت داشتم. همچنین به‌عنوان مدیر توسعه کسب‌وکار در شرکت هوشمند سپهر حضور داشتم و دو سال هم به‌عنوان مشاور آقای زنگنه در وزارت نفت فعالیت می‌‌کردم.

میثم پور گنجی از مهندسین و اعضای هیئت‌مدیره شرکت که صادقانه یکی از نخبگان علمی کشور هستند. ایشون مدرک ارشد ریاضی با تخصص محاسبات عددی از دانشگاه خوارزمی تهران را دارند. علاقه‌مندی ایشان در محاسبات توزیع‌یافته است و پیش از حضور در اینگرو در مجموعه‌هایی مثل اسنپ و فرانش فعالیت داشته اند. در اینگرو به عنوان مهندس داده مشغول طراحی و توسعه‌ی بستر محاسبات توزیع‌یافته هستند.

 از دیگر افراد شرکت آقای حمید پاکنهاد مدیر فنی و عضو هیئت‌مدیره شرکت هستند که با مدرک لیسانس در رشته نرم‌افزار، علاقه زیادی به تحلیل، طراحی و توسعه نرم‌افزار دارند، ایشان ۹ سال سابقه توسعه نرم‌افزارهای تحت وب را دارند و در سال‌های اخیر به عنوان توسعه دهنده یا تیم‌لید Backend و DevOps در مجموعه‌هایی همچون NeoScriber و اسنپ فعالیت داشتند و هم اکنون به عنوان CTO در اینگرو مشغول به فعالیت هستند.

بیشتر همکاران من دارای مدارج علمی بالا و تجربه کاری موفق در این صنعت هستند که از افتخارات شرکت هستند و به آنها افتخار می‌کنیم. تعدادی از آنها نیز در کمپانی های بزرگ دنیا در حوزه دیتا فعالیت دارند و بدلایلی اجازه ندارم و نمی‌خواهیم از آنها ذکر نام کنیم.


هدف اینگرو خلق ارزش با استفاده از داده‌ها


در حال حاضر مدل فعالیت اینگرو چگونه است و در راستای حفظ امنیت داده‌های کسب‌وکارها چه اقداماتی صورت گرفته است؟

کاوه‌ئی: امروز اقتصاد با چالش‌های زیادی مواجه هست. شرکت‌ها تجاری با یک سرعت باورنکردنی الکترونیک و دیجیتال می‌شوند و در ایران نیز این روند بسیار مورد استقبال قرارگرفته است. اما واقعیت این است که تا زمانی که این شرکت‌ها داده محور نشوند به اعتقاد ما دیجیتال نخواهند شد. ممکن است اسم دیجیتال داشته باشند اما در حوزه الکترونیک و دیجیتال، سازمانی دیجیتال محسوب می‌شود که داده محور باشد؛ ما می‌بینیم در ایران سرعت رشد میان استارتاپ‌ها،الکترونیکی شدن  بانک‌ها، بازار و مارکت پلیس‌ها  و در بحث خدمات بسیار بالاست. عمده بیشتر کسب‌وکارها به سمت دیجیتالی شدن رفته‌اند، ما فکر می‌کنیم این شرکت‌ها در مسیر خود نیاز به یک زیرساخت بیگ دیتا یا کلان داده نیاز داشته باشند، یک زیرساخت داده محور به این شرکت‌ها کمک می‌کند تا هرچه سریع‌تر به اهداف خود برسند،‌ همچنین  سرعت شرکت‌ها را برای رسیدن به هوش مصنوعی نیز تسریع می‌کند و موجب رشد نمایی کسب‌وکارها می‌شود.

حالا ما در کجای این زنجیره ارزش‌آفرینی شرکت‌ها قرار می‌گیریم؟ جایگاه اینگرو در اینجا کجاست؟ ما در مسیر ارزش‌آفرینی استارتاپ‌ها در حوزه B2B مسئولیتی را برای خودمان تعریف کردیم؛  این مسئولیت کمک به خلق ارزش با استفاده از داده‌ها است. یعنی بتوانیم تصمیم سازی و تصمیم‌گیری را با شرایط اطمینان و با استفاده از داده‌ها، معنی‌دار کنیم. 

امروزه در دنیا ؛ پیش‌بینی یک کالای مهم و باارزش شده است و یک مدیر نیاز به داشتن ابزاری مطمئن دارد تا بر اساس آن پیش‌بینی درستی را داشته باشد و بعد بر اساس آن ‌بتواند قضاوت کند. وقتی حجم این داده‌ها زیاد می‌شوند و مدیران در میان‌اقیانوسی از انبوه داده‌ها قرار می‌گیرند، چه ابزاری می‌تواند به آن‌ها کمک کند؟ چه ابزاری می‌تواند تصمیم‌گیری  آنها را تسریع کند؟ این‌ها دلایل و فلسفه‌ای بود که اینگرو بر اساس آن شکل گرفت. ما خود را در این زنجیره ارزش، بخشی از مسیر می‌دانیم که بتوانیم داده‌ها را از اولین تاچ پوینت‌ها (نقاط تماس) تا آخرین آن را داشته باشیم، آن را  طبقه‌بندی، آماده و ذخیره کنیم و بتوانیم یک گزارش قابل‌اتکا به بخش‌های تصمیم‌گیری سازمان‌ها تا بتوانند خلق ارزش کنند.

در حال حاضر می‌بینید در بحث اینترنت اشیاء با چه سرعتی ابزارهای هوشمند چگونه در اختیار همه از کوچک تا بزرگ قرار می‌گیرد و با چه سرعتی لوازم شخصی انسان حتی لامپی که بالای سر ما روشن است و همه‌چیزهایی که دارد تولید می‌شود، هوشمند و دیتابیس می‌شوند، همه به ابزارهایی تبدیل می‌شوند که داده تولید می‌کنند. این نشان می‌دهد این داده‌ها دارای ارزش است که بر روی آن‌ها این‌چنین سرمایه‌گذاری می‌شود، حال برای این حجم زیاد داده‌ها باید چه‌کار کنیم؟! باید بتوان از این داده‌ها استفاده کرد!

پاسخ ما این است که سازمان‌ها به یک ابزاری نیاز دارند که داده‌های  این تجهیزات و ماشین‌آلات و لوازم شخصی را ردیابی کنند، آن‌ها را تجزیه‌وتحلیل کنند و بتوانند از داده‌های ارائه‌شده ، KPIهای تعریف‌شده را کنترل کنند و بتوانند آن‌ها را پیوسته و یا آنلاین مانیتور کنند. آنها باید بتوانند این داده‌ها را در سطوح سازمان و بدنه سازمان  با سطوح دسترسی مختلف در اختیار کارکنان قرار بدهند تا همه سازمان از آن استفاده کنند. بنابراین به نظر من داده محور بودن باید در تمام سطوح سازمان جاری شود.

امروزه بسیاری از کسب‌وکارها تلاش می‌کنند داده محور شوند، داده محور شدن به این معناست که داده‌ها در استراتژی فرآیند کسب‌وکار، سیستم و در فرهنگ کسب‌وکار باشد. داده محور بودن نتایجش زمانی برای ما آشکار می‌شود که در بدنه سازمان جاری شود، وقتیاز پایه تمام تصمیم‌گیری‌ها را شکل دهد و در تمام سطوح سازمان درک و اجرا شود. سازمان‌های داده محور طبعاً در تمام جنبه‌های کسب‌وکار خود داده‌ها را جمع‌آوری می‌کنند تا کارکنان بتوانند در زمان درست، با استفاده از داده‌های درست ، تصمیمات به‌موقع و درست بگیرند در این صورت هست که داده تبدیل به یک مزیت رقابتی برای شرکت‌ها می‌شود و می‌توانند خود را از سایر رقبا متمایز کنند.

به نظر من شیوه‌های مدرن امروز در روش‌های قدیمی جایی ندارد، روش‌های قدیمی لزوما مربوط به ۴۰ یا  ۱۰۰ سال پیش نیست، ما درباره  یک بازه 5 یا 10 سال صحبت می‌کنیم. ما با کوه وحشتناکی از داده‌ها روبه‌رو هستیم که پیوسته در حال تولید است و وقتی با این سرعت تولید مواجه هستیم طبیعتاً باید با همین سرعت این داده را تجزیه‌وتحلیل کرد؛ شما نمی‌توانید با یک سرعت آرام و تأخیری به سراغ این داده‌ها بروید وقتی داده‌ها با سرعت به سمت شما در حال حرکت هستند. سرعت داده‌ها بسیار زیاد است و می‌توان گفت، امروزه انسانی که در آفریقا یا اروپا و آسیا زندگی می‌کند، اگر فقط دسترسی به اطلاعات آزاد وجود داشته باشد می‌تواند به حجم اطلاعاتی بیش از اطلاعاتی که در اختیار رئیس‌جمهور آمریکاست دست یابد و این نشان می‌دهد که در باطن داده‌ها چه پتانسیلی نهفته است.

بنابراین می‌بینیم پارادایم‌ها تغییر کرده و با این تغییرات ما هم می‌توانیم چند برابر فکر داشته باشیم، چند برابر اطلاعات داده باشیم، چند برابر سریع‌تر تصمیم‌گیری کنیم و چند برابر سریع‌تر اقدام کنیم. دیگر شم مدیریتی برای مدیریت به‌تنهایی راه تصمیم‌گیری نیست. برای تصمیم‌گیری، نیاز به ابزاری برای پردازش حجم کلان داده‌ها داریم.کلام آخر اینکه  در اینگرو ما هزینه پیش‌بینی را بسیار کاهش داده‌ایم و قضاوت بر اساس داده‌ها را آسان کرده‌ایم. کلید اصلی در کنار شم مدیریتی امروز، استفاده از این داده‌هاست. وقتی تنوع و محصولات زیاد می‌شود چه باید کرد! شرکت‌ها مجبورند یک بیگ دیتا داشته باشند و وقتی این ساختار را ایجاد می‌کنند باید بتوانند از آن استفاده کنند.


یک پلتفرم Close Real Time


آقای حیدری اینگرو چه محصولی را ارائه می‌دهد و به لحاظ کاربردی از چه جایگاهی برخوردار است؟

حیدری: ما به دنبال محصولی بودیم که دغدغه و نیازهای یک سازمان را رفع کند. حدود دو سال درگیر این مسئله بودیم که چطور نیازها را رفع کنیم، راه‌حل‌های زیادی را بررسی کردیم و چندراه را در پیش گرفتیم. متوجه شدیم این کار دغدغه‌های فنی زیادی دارد. در دنیا هم ابزارهایی که برای حل کردن برخی مسائل بیگ دیتا به وجود آمده‌اند. ابزارهای باز ارائه‌شده است به این معنی که هنوز سؤالات و مسائل زیادی دارند به همین دلیل ما نیز مجبور بودیم ابزارها را تک‌تک تست کنیم، محیط‌های مختلفی را ایجاد و آن‌ها را تست کردیم تا ببینیم می‌توانند نیازی را پاسخ دهند؟

نادر حیدری عضو هیئت‌مدیره اینگرو

در مسیر خود درگیری‌های فنی زیادی داشتیم تا بتوانیم اگر نیازی در حوزه مارکتینگ و یا محصول هست را رفع کنیم؛ ما خیلی تمایل داشتیم یک محصول CDP یا Customer Data Platform بیرون بدهیم. پلتفرمی که به‌صورت یکپارچه تمامی تعاملات مشتریان را در جنبه‌ مارکتینک مورد پوشش قرار دهد و بتواند تبدیل به یک هاب شود. ما این چالش‌ها را در بازار ایران هم دیدیم و متوجه شدیم شرکت‌هایی که بتوانند اطلاعات لازم را ارائه دهند خیلی فعال نیستند، علت را جویا شدیم باکسانی که به‌عنوان‌مثال استارتاپ‌هایی را شروع کرده‌اند اما شکست‌خورده بودند صحبت کردیم و متوجه شدیم مشکل اصلی زیرساخت‌ها است.

کسی که بخواهد یک محصول داده محور ارائه بدهد باید یک  زیرساخت بیگ دیتا را خودش ایجاد کند درحالی‌که زیرساخت ازنظر فنی بسیار پیچیده است و نیروی انسانی زیادی می‌طلبد، در حقیقت فرد از کار اصلی خود جا می‌ماند. ما می‌خواهیم یک پلتفرم دائمی و داینامیک تولید کنیم که هم نیاز خود ما را برطرف کند و هم اینکه به‌صورت دیتا هابی در کشور فعالیت کند. قصد داریم استارتاپ‌ها را تقویت کنیم تا محصولاتی دیتایی در بستر محصول هاب ما ارائه دهند، مزیت‌های خود را می‌توانیم در اختیارشان قرار دهیم و ازلحاظ استریم کردن و ویژولایز کردن و کارهای سرویسی امکان انجام همه آن‌ها راداریم. درواقع یک زیرساخت بیگ دیتا راداریم، می‌توانیم هاب شویم و دیگر شرکت‌ها بیایند و در محصول ما محصول تولید کنند.

در حقیقت در این گروه، اولین کسانی هستیم که چنین محصولی را تولید کردیم، در حال تولید یک ترکر داخلی و در حوزه مارکتینگ  یک CDP هستیم. پلتفرم ما یک داینامیک استریم پلتفرم هست به این معنی که داده‌ها را از طریق Event Sourcing جمع‌آوری می‌کنیم. نرم‌افزار ما یک نرم‌افزار Close Real Time (تقریباً آنی) هست که داده‌ها را جمع‌آوری می‌کند. این‌ها را نگه‌داری می‌کنیم تا بتوانند همه گزارش‌هایی که موردنیازشان هست را بگیرند. هرکسی هر دیتایی را در ساختار ما بفرستد، شناسایی می‌شود و درواقع دیتا را منطبق با آن ساختار دسته‌بندی می‌کند. این دیتا می‌تواند از سمت یک شی مبتنی بر اینترنت اشیا یا یک کاربر انسانی باشد یا مثلاً دیتایی باشد که در سرور اتفاق می‌افتد.

در مرحله‌ای هستیم که در دسته Data Management Platform (پلتفرم مدیریت داده‌ها) قرار می‌گیریم و روی دیتای ناشناخته کار می‌کردیم اما بازار ما را به این سمت پیش برد که همان CDP را در حوزه مارکتینک پیش ببریم و این بخش را تقویت و در Customer Data Platform فعالیت کنیم.

ما امکان شناسایی همه کاربرها راداریم. کاربری که ناشناخته است و وارد می‌شود، زمانی که لاگین می‌کند ازآن‌پس اطلاعات او بیشتر ذخیره می‌شود. ما یک پایگاه اطلاعاتی داریم. در حقیقت اطلاعاتی از کاربرها به‌صورت یکپارچه داریم و مشتری که از پایگاه داده ما استفاده کند، می‌توانیم یک چشم‌انداز ۳۶۰ درجه‌ای از کاربران در اختیار آنان قرار دهیم. به این صورت که می‌توانند تمام تعاملات با کاربر را در پلتفرم خودشان از طریق ما به‌صورت یکپارچه داشته باشند، ازآنجایی‌که ما یک ابزار و زیرساخت موردنیاز برای data science هستیم، می‌توانند رفتار کاربر را پیش‌بینی کنند. نوعی مدل‌های تحلیل داده محسوب می‌شویم و می‌توانیم این را برای شرکت‌ها پیاده‌سازی کنیم. بنا به داینامیک بودن جامعه‌مان خیلی امکان سفارشی‌سازی کردن داریم یعنی به‌راحتی می‌توانیم، داده‌ها را با توجه به نیاز آن سازمان تطابق بدهیم و آماده کنیم. این می‌تواند در سطح Batch Processing (پردازش دسته‌ای) یا Stream Processing   (پردازش جریان) باشد.


هدف نهایی اینگرو


باوجود تمام توضیحاتی که دادید، حالا فکر کنید برای کسی که شما و فعالیت شما را نمی‌شناسد اگر تنها در چند جمله بخواهید بگویید پلتفرم اینگرو چه می‌کند، چه می‌گویید؟

حیدری: ساده‌ترین تعریف این است که یک زیرساخت بیگ دیتا هست. چالش ما چالش ساختن یک زیرساخت بیگ دیتا برای شرکت‌هاست که به‌جای آنکه خود به سمت آن بروند، اینگرو کار را برایشان انجام دهد.

معتقدید اولین شرکت در این فضا هستید، اما به‌عنوان‌مثال داده کاوان، نبض‌افزار، داتین، رادین و یا برخی شرکت‌های دیگر نیز در حوزه بانک‌ها کارهای بزرگی در حوزه دیتا انجام می‌دهند که ممکن ادعای شما را زیر سؤال ببرند.آقای کاوه‌ئی عنوان کردند ما به خلق ارزش با داده‌ها کمک می‌کنیم تا اینکه پیش‌بینی‌ برای تصمیم‌گیری انجام شود. اما کسانی که در صنایع مالی هستند و اغلب می‌گویند این دیتا را تا حدی دارند اما نمی‌توانند این داده‌ها را در برخی از حوزه‌ها تحلیل کنند یا بر اساس آن تصمیم درستی بگیرند. که البته این موضوع تمام حوزه‌ها را شامل نمی‌شود و دانیم که در برخی از حوزه‌ها محصولات و راهکارهای خوبی وجود دارد. شما چطور این نیاز را پاسخ می‌دهید؟

حیدری: طبق بررسی‌هایی که ما انجام دادیم اغلب شرکت‌هایی که می‌گویند ما یک محصول بیگ‌دیتا داریم شرکت‌های بزرگ و سنتی هستند که از این حوزه فاصله‌دارند و اغلب سرویس، خدمات یا ارزش‌افزوده اصلی آنها در چیزهای دیگری است و سرویس‌ها یا محصولات بیگ دیتای آنها اغلب برای کامل کردند سبد محصولاتشان هست و شرکت‌هایی که به‌طور تخصصی و اختصاصی فقط روی بیگ دیتا کار کنند تعدادشان از انگشتان یکدست هم کمتر است. نکته دیگر اینکه اینگرو در حال حاضر بستر استریمنگ را دارد که اکنون به‌صورت لایو و زنده قابل‌ارائه و استفاده هست که شرکت‌های ایرانی تاکنون در این بحث وارد نشده‌اند یا اگر هم شده‌اند هنوز محصولی به بازار ارائه نکرده‌اند یا اگر کرده‌اند احتمالاً به شکل محدود و تستی است.

اینکه شما بتوانید یک Data Streaming Real Time را داشته باشید این امری است که باید در لحظه باشد و  حتی خود ما همچنان از CLOSE Real Time استفاده می‌کنیم. نه ما و نه شرکت دیگری در هیچ کشور دیگری تا امروز نتوانسته در این حوزه ادعای Real Time را بکند، این مفهوم با آنچه شرکت‌های سنتی‌تر می‌گویند متفاوت است. اینکه این داده‌ها جایی جمع‌آوری بشنوند، بعد روی آن‌ها کار شود چیزی نیست که به آن حتی بتوان Close Real Time گفت. درصورتی‌که ما در اینگرو ادعا می‌کنیم در حال حاضر در این مرحله یعنی Close Real Timeهستیم. تمام تحلیل‌ها یا آنچه کمک به تصمیم‌گیری کمک می‌کند باید روی چنین دیتایی صورت بگیرد نه آنچه قدیمی است یا مربوط به ۲۴ ساعت گذشته است. ما چون این فاصله را دیدیم تمرکزمان روی گردآوری و ارائه گزارش‌های توصیفی است. البته قصد داریم در آینده به سمت محصولات خاص برویم تا به بحث تصمیم‌سازی‌ها کمک کند.

کمی بازتر صحبت کنیم؛ درواقع شما نه‌تنها یک پلتفرم را ارائه دادید، بلکه در حوزه مارکتینگ هم خودتان یک محصول یا سرویس یا روی این پلتفرم ارائه داده‌اید و در سطح کلان که کسب‌وکار اصلی شماست، این پلتفرم یا سرویس را به‌عنوان یک SaaS ارائه می‌کنید که کسب‌وکارها می‌توانند محصولات و سرویس‌های خودشان را روی آن پیاده کنند و در سطح دوم شما خودتان در نقش آن کسب‌وکارها یک محصول هم ارائه کرده‌اید روی این پلتفرم که کسب‌وکارها مشتری آن محصول هم می‌توانند بشوند. آیا این درست است؟

حیدری: بله، چون سیستم ما یک زیرساخت است، مثل یک دیتابیس هستیم و می‌توانیم روی اکوسیستم جای دیگری نصب شویم و از ما استفاده شود، زبان خود راداریم ولی چون دسترسی به آن دور است در کنار آن پنل هم زده‌ایم. همه در حال حاضر یکی است و به‌صورت جدا نیست.


آیا اینگرو یک پلتفرم قابل اتکا است؟


وقتی درباره دیتا یا داده‌ها صحبت می‌کنیم سازمان‌ها بیشتر از قبل حساس می‌شوند. سازمان‌ها و کسب‌وکارها چطور می‌توانند اطمینان داشته باشند که پلتفرم اینگرو قابل اتکا و اعتماد، پایدار و امن است؟

حیدری: دیتاها از طرف خود سازمان‌ها و با هر پلتفرمی که خود تعریف می‌کنند ارائه می‌شوند و در حقیقت استریم را خودشان تشکیل می‌دهند. گزارش‌هایی که می‌گیرند را خودشان می‌فرستند و ما هیچ دسترسی به آن‌ها نداریم. دیتاها وارد پنل آن‌ها می‌شود، در فضای خودشان ذخیره می‌شود  و ما کلیدهایی را در اختیارشان قرار می‌دهیم که تنها راه دسترسی به آن داده‌ها هستند. درنتیجه ما هیچ‌چیز را نمی‌بینیم و هیچ دسترسی به دیتاهای آنان نداریم. این‌ها را فقط خودشان می‌بینند.

کاوه‌ئی: برای اینکه موضوع ساده‌تر شود اجازه دهید مثالی بزنم. به‌عنوان‌مثال وقتی یک سیستم حسابداری در یک شرکت نصب می‌شود چه‌کار می‌کند؟ آیا اطلاعات آن نرم‌افزار حسابداری برای شرکتی که آن نرم‌افزار را ساخته است ارسال می‌شود؟ حتی در نرم‌افزارهای کلود هم که اطلاعات در فضای کلاد ذخیره می‌شوند یا در کلاد پردازش انجام می‌گیرد، آن شرکت ارائه‌دهنده راهکار هیچ دسترسی‌ای به محتوای آن مشتری ندارد. خود مشتری دیتا وارد می‌کند، دیتا به‌صورت لحظه‌ای روی پلتفرم می نشنید و بعد امکان ذخیره‌سازی داده‌ها و بعد آنالیز و تحلیل داده‌ها را خواهد داشت. کاربران می‌توانند به هر شکلی که خواستند نتایج آن را ببینند. اینگرو هیچ دخل و تصرفی در داده‌ها ندارد یا بهتر است بگوییم اصلاً اگر بخواهد هم امکانش را ندارد. آنچه ما باید به سازمان‌ها بدهیم امنیت داده‌هاست. بر اساس پروتکل‌های داخلی و بین‌المللی باید تضمین بدهیم که داده‌ها روی سرور خودشان یا هر سروری که بقیه داده هاست، قرار بگیرد و تمام این فرایندها را از سمت خودمان رعایت کرده‌ایم که شرکت‌ها می‌توانند مورد به موردبررسی و ممیزی کنند.


مشتریان واقعی پلتفرم اینگرو


مخاطب اصلی شما استارتاپ‌ها هستند یا مجموعه‌های بزرگ مثل بانک‌ها، شرکت‌های بیمه، کارگزاری‌های بورس، PSPها یا حتی نهادهای دولتی و حاکمیتی؟

حیدری: در حقیقت پلتفرم اینگرو قابل‌استفاده برای همه هست. چه یک سازمان بزرگ مثل بانک یا چه یک استارتاپ با جامعه مخاطب کوچک‌تر، تفاوتی ندارد اما ازنظر ما، کسانی که بلوغ بیشتری را در این زمینه تجربه کردند یا بزرگ‌تر هستند، مشکلات و سختی‌هایی در کسب‌وکار خود در مواجه با کلان داده‌ها دیده‌اند، بیشتر به سراغ ما می‌آیند.

کاوه‌ئی: در تکمیل صحبت‌های آقای حیدری باید بگویم اینکه  مشتریان محصول ما چه کسانی هستند، این سرویس یک طبقه‌بندی برای خود دارد. زمانی که این سرویس را به دیجی‌کالا یا علی‌بابا یا چنین پلتفرم‌هایی می‌دهیم در یک سطح است و وقتی آن را در اختیار سازمانی که در کل یک‌میلیون دیتا در ماه استریم می‌کند قرار می‌دهیم در حقیقت این در سطحی دیگر است. این‌چنین نیست که این پلتفرم هم برای این باشد و هم برای آن، بلکه سطوح مختلفی دارد. دوم اینکه این محصول بر اساس استفاده‌ای که مشتری‌ها می‌کنند، اینکه باید فروششان را رشد بدهد یا هزینه‌ها را کاهش دهد و مانند آن‌، همه به‌طور مشخص در استفاده از این محصول مشخص‌شده است.

فرض کنید بانکی که نه خیلی کوچک و نه خیلی بزرگ است، به سراغ شما آمده و می‌خواهد با شما همکاری کند، اگر از شما بپرسد چه استفاده‌ای می‌تواند از پلتفرم شما بکند، مثلاً همان بحث مارکتینگ که عنوان کردید، چه آورده‌ای خواهد داشت؟ مدیر مارکتینگ بانک چه توقعی باید داشته باشد؟ مثلاً اگر آن را در موبایل بانک قرار  می‌دهد بعداً چه استفاده‌ای از آن می‌تواند بکند؟

حیدری: در مورد بانک‌ها به این شکل است که در همان محصولات بانک‌ها مانند همراه بانک، اینترنت بانک، موبایل بانک، می‌توانیم رفتار کاربر را بررسی کنیم. اینکه کاربر با اپلیکیشن خود چه‌کار کرده است، کجاها با مشکل روبه‌رو شد، ازنظر مالی یا فنی آن ابزار چه مشکلی دارد، از محصول ما به‌عنوان آنکه محصول داخلی هستیم و ازنظر امنیت شاید تمایل بیشتری نسبت به محصول خارجی وجود داشته باشد می‌توانند استفاده کنند. محاسبه Customer Lifetime Value ، Customer Advisory Board، و همچنین در تمام شاخص‌های مارکتینگ می‌توانند از ما استفاده کنند و می‌توانیم بسیار ارزش‌آفرینی کنیم.

در بخش دیگر وقتی بانک‌ها می‌خواهند سرویس‌های الکترونیک به مشتری‌هایشان ارائه دهند و موجب همکاری و همیاری بیشتر مشتریان با بانک‌ها بشوند خب ما خود آن زیرساخت و پلتفرم هستیم.


چالش‌های سفارشی‌سازی و اینگرو


سفارشی‌سازی به چه معنی است؟ برای مثال همین الان می‌دانیم که بانک‌ها باوجود ادعاهای مختلفی که در خصوص سفارشی‌سازی یا شخصی‌سازی خدمات مشتریان داشته‌اند، هنوز نمونه موفقی که به شکل گسترده در کشور پیاده شده باشد را شاهد نیستیم. آیا اینگرو هم قرار است به خیل این دسته از ادعاها در خصوص سفارشی‌سازی بپیوندد یا حرف تازه‌ای دارد؟

حیدری: مسئله‌ای که اینجا مطرح می‌شود این است که اساساً مشتری شما چه کسی است مشتری را حساب تعریف می‌کنید، شماره مشتری، شماره کارت یا شماره‌حساب، به کدام شکل تعریف می‌کنید!

سیستم‌های BI پیچیده است، به همین دلیل می‌گویم چنین سیستم‌هایی نسبت به تکنولوژی روز قدیمی هستند ولی اگر ساختار آن‌ها از ساختاری مورد ارائه ما ساخته می‌شد اساساً همه‌چیز را به‌روز می‌کرد. دقت کنید در چنین صنعت وقتی درباره یک تکنولوژی قدیمی صحبت می‌کنیم درباره 50 سال پیش صحبت نمی‌کنیم بلکه بعضی وقت‌ها حتی تکنولوژی 5 سال گذشته هم دیگر ممکن قدیمی محسوب شود.

در صورت به‌روز بودن، کد ملی، شناسه یکتا، شماره مشتری یا هر شماره دیگری می‌توانست واحد مشتری شما باشد، در آن حالت ما رفتار مشتری را در موبایل بانک و غیره در استریم های مختلف ذخیره می‌کنیم و مشخص می‌شود این مشتری از دستگاه کارت‌خوان استفاده کرده یا از اینترنت بانک یا عابر بانک یا حتی شرایط دیگر استفاده او نیز قابل‌ردیابی است. تحلیل کردن و تطابق آن‌ها دیگر به عهده بانک است ما تنها مکان ورود این اطلاعات را برای آنان فراهم می‌کنیم. به این شکل همه‌چیز در اختیار بانک قرار می‌گیرد. اما اینکه چه سرویسی بخواهند ارائه دهند بستگی به خود آن بانک دارد و هر سرویسی می‌توان روی آن تعریف کرد. در بحث این محصول، سازمان‌ها ابزاری را که قصد بهره‌برداری آن را دارند به این فیچر محصول وصل می‌کنند و مدت‌زمانی راه‌اندازی سیستم هم تنها یک هفته به طول خواهد انجامید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.