پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نقدی بر گزارش کوین ایران درباره مقایسه چهار صرافی رمزارز ایرانی
احسان قاضیزاده مدیرعامل اکسیر / در ابتدا باید خاطر نشان کرد در فضای کنونی کسبوکار تبادل رمزداراییها در کشور که باعث سردرگمیها و تردیدهای فراوانی در خصوص چگونگی ورود به این حوزه در بین افراد شده، مطالعاتی مانند گزارش کوین ایران به خودی خود کار با ارزش و قابل تقدیری است، چراکه فارغ از نتیجه این مطالعات، اولین دستاورد آن میتواند ایجاد دانش لازم جهت مقایسه بین پلتفرمهای مختلف در کشور باشد.
در ادامه نقدها و پیشنهاداتی که به این مطالعه را وارد میدانم بیان خواهم کرد:
۱- در ابتدای این مقاله عنوان شده است که جامعه آماری این مطالعه در خصوص میزان استقبال از پلتفرمهای داخلی، کاربران رسانه مجری این طرح بوده است و نتیجه این پرسش که میزان استفاده این جامعه از اکسچنجهای داخلی را نشان میدهد، ما را به این مطلب رهنمون میسازد که کاربران مذکور از طیف متخصصان و آشنا به حوزه رمزارز انتخاب شدهاند، زیرا همانطور که میدانیم برای کاربران با سطح آگاهی کمتر اصولاً امکان عضویت فعال در پلتفرمهای خارجی به سادگی میسر نیست.
جالب اینجاست که فقط ۱۶ درصد از سؤال شوندگان از پلتفرمهای داخلی بهمنظور تبادلات خود استفاده میکنند که این عدد به هیچ عنوان در دنیای واقعی کسبوکار تبادل کشور نمیتواند واقعیت داشته باشد، چراکه حتی همین طیف متخصص هم برای تکمیل چرخه تبادلات خود نیاز به پلتفرمهای تبادل داخلی که با ارز رایج کشور امکان مبادله را ایجاد کردهاند، دارند . قطعاً این عدد در گروههای کاربری دیگر که دانش و اشراف کمتری بر روی پلتفرمهای خارجی دارند، بسیار بیشتر است.
۲- همین نقد به بخشی که در خصوص عدم رضایتمندی سؤال شوندگان از پلتفرمهای داخلی اشاره میکند نیز وارد است. اینجا عدم رضایتمندی «هزینههای تراکنش» عنوان شده است.
مشخص نیست منظور از هزینه تراکنش آیا هزینه تراکنش داراییها بر بستر بلاکچین است؟ هزینه تبادل است و یا هزینه برداشت ارز فیات (تومان) است؟
چراکه اصولاً مقایسه یک اکسچنج کریپتو به کریپتو با اکسچنج کریپتو به فیات در خصوص کارمزدها و هزینههای جانبی اصلاً قیاس درستی نیست، به دلیل هزینهها و ریسکهای بسیار بیشتری که اکسچنجهای با ورودی فیات متحمل میشوند.
حتی در بعد بینالمللی نیز بهعنوان نمونه مقایسه هزینههای کار و تبادل در اکسچنجی مانند coinbase با اکسچنج Binance ، مقایسه درستی نمیتواند باشد.
۳- نکته بعدی این است پارامترهایی که در این تحقیق در نظر گرفته شده است. علیالخصوص در حوزه مسائل مرتبط با کیفیت بازار و امنیت پلتفرم ها به هیچوجه بهصورت تخصصی در مفهوم صنعت رمزارز، مورد مطالعه و ارزیابی قرار نگرفته است.
بهعنوان مثال در بخش امنیت اتکا به نمره SSL وبسایت اکسچنجها نباید بهعنوان شاخص امنیت ارتباطی یک پلتفرم لحاظ شود و پارامترهای بسیار مهمتری در این خصوص وجود دارد که متاسفانه مغفول مانده است.
امنیت پلتفرمهای تبادل یک سرفصل بسیار مفصل و عمیق است که از حیث امنیت سرویس نگهداری داراییها، امنیت توکنهای لازم جهت تبادل داده بین کلاینت و سرور، امنیت سرورها در برابر حملات DOS و DDOS و غیره میتوان مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته شوند و به نظر من دادن یک امتیاز به رتبه امنیتی یک پلتفرم میتواند مفهوم نادرستی از امنیت را در ذهن کاربران ایجاد کند.
همچنین در مورد پارامتر کیفیت بازارها، دیتایی که مورد مطالعه قرار گرفته است به هیچ وجه کافی، دامنهدار (در طول زمان) و حاوی شفافیت نیست. انتظار میرود در نسخههای بعدی اینچنین مطالعاتی، استانداردهای جهانی در خصوص تشخیص واقعی بودن حجم معاملات و همخوانی آن با سفارشات موجود در اوردربوک (order book) بهصورت کاملاً منظم رصد شده و از دل این دیتا ضریبی که بیانگر میزان واقعی حجم مبادلاتی باشد بیرون آید.
همه ما میدانیم که یکی از نکات تاریک و مبهم در اکسچنج های متمرکز اعداد ساختگی در حجم بازارها و بهصورت کلی دیتای مرتبط با عمق و کیفیت بازارها است که کشف میزان صحت این اطلاعات امری زمانگیر و نیازمند دقت است.
۴- یکی دیگر از محورهای مورد سنجش در این تحقیق، میزان قانونمندی پلتفرمها است.
ابتدا باید این سؤال را پرسید وقتی از قانونمدار بودن یک اکسچنج در ایران صحبت میکنیم منظور از قانون چیست؟ آیا هماکنون ما قانون و رگولاسیون مدونی در این حوزه در کشور داریم که بتواند متر و خط کش قانون مداری پلتفرمها باشد؟
در فضایی که حتی پلتفرمهای تبادل اجازه حضور رسمی در اتحادیه کسبوکارهای مجازی را نداشته یا توسط مرکز ساماندهی رسانههای دیجیتال به رسمیت شناخته نمیشوند، به نظر بنده باید قانونمداری را یا باز تعریف کرد و یا اصولاً این آیتم باید از مطالعه حذف شود.
۵ – در بسیاری از آیتمهای مورد سنجش، دادههای ارائه شده توسط خود پلتفرمها ملاک امتیازدهی و ردهبندی قرار گرفتهاند. پر واضح است که باید وزن این اطلاعات که در بسیاری از موارد بدون ارائه اسناد لازم است تعدیل و وزن اصلی با پارامترهایی که قابلیت راستیآزمایی آنها وجود داشته باشد اندازهگیری شود.