راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

سوداگری در نبود سواد مالی

در حوزه سواد مالی با توجه به خلأها، فضای سوداگرانه‌ای به وجود آمده که ترکیبی از پیشنهادهای درست، غلط و اغواگرانه مطرح می‌شود. این مسئله نیازمند آن است که در سیاست‌گذاری و حوزه رسانه، دانش و سواد مالی درست به مخاطبان انتقال داده شود

بهروز خدارحمی، مدیرمسئول ماهنامه معیشت / حوزه سواد مالی از حوزه‌های آموزشی و فرهنگ‌سازی است که به‌دلیل اینکه منفعت مستقیم و کوتاه‌مدتی برای آموزش‌دهنده ندارد، کمتر کسی حاضر است بابت آن مستقیماً پولی پرداخت کند. بنابراین جزء آموزش‌های درآمدزا نیست و عموماً از جنس آموزش‌هایی است که دولت‌ها، دانشگاه‌ها و نهادهای عمومی برای آن انرژی بیشتری می‌گذارند؛ چراکه سعادت جامعه و رفاه آن را در بلندمدت طلب می‌کنند.

بنابراین چون این اتفاق در کشور ما نیفتاده و در این مورد خیلی ضعف داریم و متأسفانه در جامعه تا دل‌تان بخواهد شاهد ضعف‌هایی هستیم که نشان‌دهنده نداشتن سواد مالی است. در سطوح مختلف از آموزش تا فرهنگ‌سازی روی موضوع سواد مالی کار نشده و شواهد فراوانی وجود دارد که کسب‌وکارهای مختلفی در سطح شهر تبلیغاتی می‌کنند که به‌نوعی از نداشتن سواد و دانش مالی افراد سوءاستفاده می‌شود.

در واقع افرادی هدف این تبلیغات هستند که نمی‌توانند به شئون مختلف زندگی خود با عینک و ذره‌بین مالی و اقتصادی نگاه کنند؛ به همین دلیل دنیایی از کسب‌وکارها حول ندانستن افراد شکل گرفته و منفعت این کسب‌وکارها در نداشتن سواد مالی شکل گرفته است.

در یک سال گذشته تب نگرانی افراد نسبت به کاهش ارزش پول ملی را شاهد بوده‌ایم. بنابراین بدون اینکه نیازی داشته باشند به سمت بازارهای خودرو، مسکن، ارز و طلا و… هجوم می‌برند تا بخرند؛ آن هم نه به‌عنوان کالای مصرفی یا کالای مورد استفاده؛ بلکه برای اینکه فقط سرمایه خود را حفظ کنند. راه‌های مختلفی را پیدا می‌کنند تا از وضع اقتصادی که دارند به واسطه تورم عقب نیفتند یا اصطلاحاً تورم، ارزش پول‌ها و دارایی آنها را نخورد.

مثلاً در یک سال گذشته تمرکز روی بورس بوده و به همین شکل افراد بدون اینکه حداقل دانش و اطلاعات مالی را داشته باشند، به سمت بازار سرمایه هجوم آورده‌اند که می‌تواند تبعات نگران‌کننده‌ای داشته باشد. در همین زمینه جای خالی یک شبکه تلویزیونی که در شبانه‌روز چند ساعت در زمینه سواد مالی و دانش اقتصادی را داشته باشند، حس می‌شود. همان‌طور که آمار نشان می‌دهد 50 میلیون کد بورسی داریم؛ یعنی اکثر خانوارهای ایرانی در سراسر کشور درگیر سواد مالی شده‌اند.

در دانشگاه‌ها، آموزش‌وپرورش، فنی و حرفه‌ای و… نیز به همین ترتیب است و خلأهای آموزش سواد مالی وجود دارد؛ در حالی که بسیاری از این مفاهیم آن‌قدر ضروری هستند که باید از پایه‌های ابتدایی و دبستان در افراد نهادینه شود و جزء سرفصل‌های دروس مدرسه باشد. در بسیاری از کشورهای پیشرفته بالاترین نهاد حاکمیتی، قانونی را وضع می‌کند که طبق آن وظیفه خود می‌داند دانش مالی افراد را بالا ببرد. خوشبختانه ما تجربه‌ای داریم که حدود 20 سال پیش؛ بالاخره متوجه شدیم کامپیوتر زندگی همه افراد را دربر گرفته است، پس دیدیم چیزی تحت عنوان آموزش‌های کامپیوتری نیاز داریم و فارغ از اینکه شغل و تحصیلات افراد چیست، باید حداقلی از دانش فناوری را داشته باشند، پس نهضتی درست شد که ظرف چند سال با برگزاری دوره‌های خاص در تمام سازمان‌ها برای تک‌تک افراد نتایج خوبی به دست آمد.

اکنون نیز نیاز داریم که مانند همان نهضت در خصوص سواد مالی شکل بگیرد. اکنون ضرورت آن از سوی نهادهای تصمیم‌گیر هنوز حس نشده و هنوز متوجه نیستند که بابت این موضوع چه ضرر و زیان و چه آسیب‌های می‌بینند. 10 سال است که موضوعاتی مانند مؤسسات مالی غیرمجاز همچنان گریبان‌گیر دولت و حاکمیت است و این ناشی از آن است که افراد حداقل سواد و دانش مالی را نداشتند و نمی‌دانند کجا سرمایه‌گذاری یا پس‌انداز می‌کنند و چه ریسکی را متحمل خواهند شد. یک بانک نمی‌تواند مسئولیت فرهنگ‌سازی را عهده‌دار باشد. این مسئله باید در لایه‌های بالاتری از سوی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد انجام شود.

در پنج یا شش سال گذشته افرادی به‌صورت شخصی علاقه‌مند به این حوزه شدند و کتاب‌های نسبتاً خوبی در این زمینه منتشر کردند که این کتاب‌ها دو دسته‌اند؛ کتاب‌های قابل توجهی که با محوریت سواد مالی، مدیریت ثروت شخصی، برنامه‌ریزی مالی شخصی و اقتصاد خانواده چاپ شده‌اند. اکثر این کتاب‌ها ترجمه شده‌اند و نقص بزرگ آن عدم تناسب با سبک زندگی، فرهنگ و فضای کسب‌وکاری کشور ایران است. با وجود اینکه نکات آموزنده بسیاری در آن وجود دارد و در بازار از این دست کتاب‌ها بسیار است، ولی برای بافت اقتصادی مردم کشور دیگری نوشته شده و می‌بینیم که درکی از بسیاری از نکات آن نداریم. مثلاً در جایی از کارت اعتباری (creditcard) گفته می‌شود، در حالی که در ایران کارت اعتباری به معنای متداول بین‌المللی آن را نداریم و آن نکات برای خوانندگان کتاب کاربردی ندارد.

بخش قابل توجهی از این کتاب‌ها در خصوص مالیات‌های فردی است که در کشور ما این موضوع نیز کاربرد ندارد که افراد در پایان سال اظهارنامه مالیاتی پر کنند. به‌جز شخصیت‌های حقوقی افراد موظف نیستند که مالیات پرداخت کنند. از سوی دیگر بسیاری از توصیه‌ها، با توجه به دلایل تورمی اقتصاد کشور و اختلاف تورم در ایران با کشورهای دیگر، در کشور ما قابل استفاده نیست. در همین حال برخی توصیه‌ها با فضای بومی کشور ما سازگار نیست و خاص فضای بومی کشور ما نیست. خوشبختانه در یکی، دو سال اخیر کتاب‌هایی برای بچه‌های قبل از دبستان نوشته شده؛ از جمله کتاب‌هایی در حوزه مفاهیم مالی به‌صورت داستان، برای بچه‌های پیش‌دبستانی نوشته شده است.

در هر صورت کتاب‌های ساده‌ای در خصوص سواد مالی از سنین کودکی تا بزرگسالی وجود دارد که به نظر می‌رسد اگر روی معرفی این کتاب‌ها انرژی زیادی گذاشته شود، بخشی از وضعیت نگران‌کننده جامعه امروز را بهبود می‌بخشد. متأسفانه اکنون در صفحات مجازی بسته‌هایی تحت عنوان آموزشی فروخته می‌شود که از جملات مهم همین کتاب‌ها برداشته می‌شود و در واقع با سوءاستفاده از عدم آگاهی افراد به ده‌ها برابر فروخته می‌شود. این هم به‌دلیل پایین‌بودن سرانه مطالعه در کشور است که افرادی با سوءاستفاده از این موضوع درآمدزایی می‌کنند.

در حوزه مدیریت مالی شخصی چند اپلیکیشن وجود دارد که در این حوزه باید بانک‌ها به این سمت بروند. در دنیا زمانی که افراد حسابی را افتتاح می‌کنند، گردش حساب در این اپلیکیشن‌ها و نرم‌افزارها به‌صورت سرویس رایگان ارائه می‌شود. از آنجا متوجه می‌شوید که چند درصد از حساب خود را صرف رستوران‌رفتن کرده‌اید و چند درصد از هزینه‌ها صرف حمل‌ونقل شده و چون این هزینه‌ها را باید از حساب بانکی پرداخت کنید، بنابراین این طبقه‌بندی در سرفصل‌هایی مشخص می‌شود و پس از آن می‌توانید تصمیمات هوشمندانه‌تری بگیرید که چگونه هزینه‌های خود را مدیریت کنید و با اطلاعات حداقلی به‌راحتی هزینه‌های زندگی خود را کنترل کنید که متأسفانه ما هنوز در این خصوص کار نکرده‌ایم.

به هر حال، در حوزه سواد  مالی با توجه به خلأها، فضای سوداگرانه‌ای به وجود آمده که ترکیبی از پیشنهادهای درست، غلط و اغواگرانه مطرح می‌شود. این مسئله نیازمند آن است که در سیاست‌گذاری و حوزه رسانه، دانش و سواد مالی درست به مخاطبان انتقال داده شود.

منبع ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۷
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.