پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
دیوار کوتاه پلتفرمها / آیا پلتفرمهای فروشگاههای آنلاین، میتوانند در روند قیمتها، تاثیرات تعيینکنندهای داشته باشند؟
در دوران پساتحریم، بازار همه چیز در ایران با التهابهای فراوانی مواجه شد، از جمله بازار خودرو. در واقع این اتفاقات معلول حوادثی است که در کشور رخ میدهد؛ حوادثی از جنس عدم مدیریت نقدینگی، مدیریت اقتصاد کشور و ضعف سیستم مالیاتی. همه این موارد در کنار امید آتی پایین و ناپایداری اقتصادی بالا، باعث شکلگیری این وضعیت شده، اما مقصر کسی دیگر شناخته شد.
ماهنامه عصرتراکنش / اردیبهشت ماه بود که در قیمت بازار خودرو تلاطمی یک باره ایجاد شد و یکی از عوامل این مساله پلتفرمهای فروش آنلاین نام گرفتند، همان زمان بود که دیوار با انتشار توییتی اعلام کرد: «پس از تحولات بازار خودرو در روزهای گذشته و افزایش لحظهای قیمتها و پس از ابراز نگرانی هموطنان عزیز، دیوار تصمیم گرفت موقتاً و با هدف کمک به کاهش التهاب و بازگشت آرامش به بازار، نمایش قیمت را از آگهیهای خودرو حذف کند.»
آن زمان مساله اصلی احراز هویت کاربران بود که پس از دریافت بازخوردهای کاربران و همچنین بررسیها و جلسات مختلف با مسئولان، دیوار با انتشار اطلاعیهای با بیان اینکه منشأ تبانیهای صورت گرفته برای قیمت سازی، خارج از مسئولیت دیوار است از انجام اصلاحات قوانین درج آگهی در این پلتفرم خبر داد.
در این اطلاعیه گفته شد، در فاز اول انجام این اصلاحیه در صورت صحت اطلاعات وارد شده تطبیق آن در صفحات با همکاریهای فنی سازمان فناوری اطلاعات و با استفاده از سامانه شاهکار، از این پس در دو دستهبندی خودرو و املاک، کد ملی درجکنندگان آگهی با کد ملی مالک شماره موبایلی که از طریق آن ثبت آگهی صورت گرفته، تطبیق داده خواهد شد و آگهی نمایش داده میشود. این امر باعث خواهد شد خریداران نیز مطمئن شوند که آگهیدهنده، اطلاعات هویتی خود را به درستی اعلام کرده است.
پس از آن قرار بود، دیوار با استفاده از سرویس شاهکار مساله احراز هویت کاربران را در پلتفرم خود حل کند اما رئیس پلیس فتای تهران بزرگ در جدیدترین موضعگیری خود درباره فعالیت این پلتفرمها گفت: ««کلاهبرداری» از موضوعات داغی است که همچنان در این سایتها وجود دارد. این گونه سایتها همچنان امکان معرفی کاربر را ندارند و مدیران این سایتها در صورت ارائه شکایت توسط شهروندان، نمیتوانند کاربران را معرفی کنند و مشکلات این سایتها پابرجاست.»
چگونه این سایتها با وجود مسائلی که دارند، به محلی برای عرضه و تقاضا تبدیل شدهاند و اولین راهکار برای خرید و فروش ماشین، ملک یا هر چیزی دیگری هستند؟ در این گزارش به این پرداختهایم که چهطور این پلتفرمها جای خود را در دل مردم باز کردند و آیا آنها مسالهساز گرانیها بودهاند؟
.
انتخابهایمان محدود و منحصر نیست
خاطرم هست پیشترها، حدود 15 سال پیش، در خانواده تصمیم گرفتیم که خودرویی را بفروشیم و خودرویی دیگر بخریم. مانند دفعات قبل به پدر گفتم که در هر دو مورد به آگهی روزنامهها رجوع کنیم، اما او قاطعانه رد میکرد و حتی یک بار هم حاضر نشد تماسی با آگهیدهندگان بگیرد، چه برسد به اينكه آگهیای در روزنامه منتشر کند. تنها مرجع او برای خریدوفروش خودرو، نمایشگاه بهروز، رفیق قدیمیاش بود. پدرم برای این کار همیشه یک استدلال که نه، یک شعار داشت؛ «ماشین خوب و بینقص آگهی نمیشود.»
14 سال از آن ماجرا گذشت تا اینکه یک سال پیش از پدرم خواستم که به علت مشغله فراوان، او خودروي دست دوم مناسبی برایم پیدا و معامله کند. گمان میکردم مانند سابق سراغ آقا بهروز میرود و پس از طی مراحل همیشگی که شامل سپردن، پیدا کردن، دیدن، بازبینی متخصص، انتخاب، چانهزنی و معامله میشد، این کار انجام شود. با کمال تعجب دیدم که این انتخاب هم مانند همه چیز از رهگذر تبلتی میگذرد که چندین سال پیش به مناسبت تولدش به او هدیه داده بودم. مدام برایم عکس از ماشینهایی میفرستاد که متناسب با سلیقه و بودجه من باشند، دائما میان آنها تحلیل و قیاس میکرد تا بالاخره یکی از آنها انتخاب شود.
بسیار لذت میبرد که خلاف متد آقا بهروز، انتخابهایمان محدود و منحصر نیست و از میان گزینههای بسیار محدود ناچار نیستیم که الا و لابد خودروی مورد نیاز را تهیه کنیم. خواستم به پدرم بگویم پس چه شد آن عدم اطمینانی که به روزنامه داشتید؟ خواستم ملامت کنم که دیدم جای سرزنش نیست، او همگام با تحولات روز، متحول شده و سعی کرده نسبت به ظرفیتهای موجود ذهن خود را گشوده کند و با رد استدلالی که در واقع استدلال هم نبود، دلایل قویتری برای انتخابهای خود برگزیند. بسیاری دیگر از مردم هم در این تحول با پدر من همراه هستند.
اگر نگاهی به واکنش مردم در سالهای اخیر نسبت به فروشگاههای آنلاین بيندازيم، تصدیق خواهیم کرد که امروز دیگر در مواجهه با مشاغل اینترنتی، رویکرد منفی و بدبینانه کمتری را شاهد هستیم. در واقع پلتفرمهای آنلاین نقش بسزایی در افزایش آگاهی مردم نسبت به مشاغل جدید اینترنتی ایفا کردهاند و عموم جامعه را به سمت استفاده از فناوری و اینترنت سوق دادهاند. آنها با شناسایی نیازهای جامعه، راههای آسانتر و کمهزینهتری را برای خریدوفروش ارائه میدهند که در ازای انجام این خدمات کارمزدهای مناسب و معقولی را نسبت به بنگاهداران و دیگر واسطههای کالا میگیرند.
اما حکایت پدر من با بسیاری از مسئولان همنسل او که با وجود همه شعارهای جوانگرایی، چهار دستوپا صندلیهای مدیریت ارشد کشور را گرفتهاند، یکی نیست. کمتر پیش میآید که آنها نسبت به الگوهای جدید گشوده باشند و تنها کاربرد بسیاری از ایدهها، فناوریها و بسترهای جدید برای آنها این است که سر بزنگاه، دیواری کوتاه پیدا کنند تا تقصیرات را گردن آن بیندازند، مانند داستان سر به فلک کشیدن قیمت خودرو و انداختن گناه به گردن پلتفرمهای خریدوفروش آنلاینی مانند دیوار. اما آنها چقدر مقصرند؟
.
تکرار مکررات!
خودروسازان ایرانی اما در 40 سال اخیر وضعیتی را تجربه کردهاند که برای خودروسازان مطرح دنیا حتی آرزو و خیال هم نمیتواند باشد؛ وضعیتی که اگرچه به نام و بهانه مردم است، اما اگر نیک بنگریم این مردم هستند که از هرسو قربانی انحصار میشوند؛ مردمی که با هزار زحمت و مشقت خودروهایی میخرند که به ارابگان مرگ مشهور شدهاند.
نقل است که مدیر یکی از کمپانیهای معروف خودروسازی به ایران میآید و میگوید که دو خودروساز ایرانی، خوشبختترين کمپانیهاي دنیا هستند؛ آنها که پول را مدتها قبل از تحویل خودرو میگیرند و هیچ رقیبی هم برای خود متصور نیستند. سخنگفتن از وضعیت خودروسازی در ایران تکرار مکررات است. همه میدانیم که وضعیت انحصار خودرو چه قدرتی به اصحاب این صنعت و تاجران آن داده است.
با رشد ناگهانی قیمت مسکن و خودرو که مهمترین دلیلش میتواند مسائل سیاسی ـ اقتصادی و تحریمها باشد شوک بزرگی به بازار اقتصادی کشور وارد شد. در این وضعیت شرکتهای سازنده خودرو، قیمت تمام محصولات خود را افزایش دادند و در رشد قیمتها تاثیر انکارناپذیری داشتند و دارند؛ بهطوری که یکی از محصولاتشان را که خودروی پرتولیدی است، به یکباره تا 20 میلیون تومان گران کردند. در این وضعیت قیمت خودروی دستدوم هم افزایش یافت؛ چراکه قیمت کمپانی مبنای قیمتگذاری در بازار آزاد است.
سایپا و ایرانخودرو بهعنوان دو شرکت خودروساز، در فرایند تولید، عرضه و قیمتگذاری کالایی که تولید میکنند، نقش عمده و تاثیرگذاری دارند؛ زیرا در این بازار رقیبی ندارند و دولت همیشه از آنها حمایت کرده است. اما این حمایت نهتنها به نفع مردم (از نظر قیمت و کیفیت) نشده؛ بلکه امروز شاهد آن هستیم که خودروهایی تولید میکنیم که مربوط به نیمقرن پیش هستند، اما از نظر قیمت با ماشینهای خارجی رقابت میکنند.
وضعیت چند ماه اخیر نشان داد که خودروسازان، بهدنبال کسب سود بیشتر هستند و به جای آنکه پربازده و سودآور باشند، صنعتی پرهزینه برای اقتصاد کشورند. برای مثال، زمانی که میتوانستند محصولات خود را بهموقع عرضه کنند؛ صبر کردند و در وضعیت نابسامان و ملتهب بازار، شروع به عرضه خودرو کردند. شاید اگر این شرکتها به تعهدات خود عمل میکردند؛ شرایط خریدوفروش خودرو، اینچنین نمیشد که در طول یک ماه، قیمتها چندبرابر شوند.
بنابراین، آنها با به تعویق انداختن عرضه خودرو به بازار، مستقیما در افزایش قیمتها تاثیر داشتند. در بازار انحصاری خودرو، تنها تصمیمگیرنده خود شرکتها هستند و شورای رقابت هم نشان داده که نمیتواند در قیمتگذاری، نظر خود را اعمال کند. مجموعه این عوامل و تکقطبیبودن این عرصه آن را از حالت یک بازار سالم و رقابتی خارج کرده و تعادل میان عرضه و تقاضا را از بین برده است. با این وجود یکسري هم میگویند ما ورشکستهایم و به حمایت نیاز داریم. اما باید پرسید چرا و چگونه در بازاری بدون رقیب شکست خوردهاید؟
.
رویه دیگران در زمان بحران
آنجایی که ما غرب مینامیمش، از سال 2007 تا 2012 با بحران مالی جدیای روبهرو شد و شدت آن در مقاطعی تا آنجا زیاد میشد که دولت ناچارا به اقتصاد ورود پیدا میکرد تا بسیاری از شرکتها دچار فروپاشی کامل نشوند. در همان سالها بسیاری از کمپانیهای معروف خودروسازی، علاوه بر درگیر شدن با بحران اقتصادی غرب، نهتنها قیمت محصولات خود را افزایش ندادند، بلکه با تولید محصولات جدیدتر و بهروز کردن محصولاتشان، خود را از ورشکستگی نجات دادند. همچنین در کنار آن، سعی کردند با آسانتر کردن شرایط فروش، مشتریهای خود را از تمام اقشار جذب و در واقع خرید را برای تمام متقاضیان خودرو مهیا کنند.
مثلاً کمپانی کیاموتورز در آمریکا، فروش اقساطی خودروهایش را چنین تعیین کرد که متقاضیان خرید قسطی کیاسورنتو با اقساط ۳۶ماهه صاحب خودرو شوند. آنها بعد از پرداخت دو هزار و ۵۰۰ دلار در ابتدای امضای قرارداد، ماهیانه فقط ۲۳۹ دلار میپرداختند. هیوندای کرهای نیز شرایط خرید اقساطي را طوری تعیین کرد که خرید برای تمام اقشار آسان باشد. این در حالی است که خودروهای این برند در ایران جزء لوکسها محسوب میشود و هرکسی توان خرید آنها را ندارد.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
بازار روبهرشد دستدوم
آمارها در سوئد نشان میدهد که ۴/۳ میلیون دست مبلمان دستدوم در سال ۲۰۱۷ خریدوفروش شده که مانع از تولید ۸۰۰ هزار تن گاز گلخانهای شده است. این آمار در فرانسه ۳۰ میلیون مبلمان و ۵/۳ میلیون تن گاز گلخانهای است. در زمینه رفاه عمومی بدیهی است وقتی یک کالا در چرخه استفاده باقی میماند، این فرصت را به سایر طبقات اجتماعی میدهد که با هزینه پایینتر به کالای مرغوبتری دسترسی داشته باشند.
[/mks_pullquote]
.
یا شرکت فورد را که بسیاری از ما ایرانیان بهعنوان لوکس میشناسیم و در خود آمریکا خودرویی از نوع کلاس معمولی است، شرایط خودش را به نحوی تغيير داد که با پرداخت ماهیانه ۲۴۹ دلار تا ۳۹ ماه، در کنار ۲۵۴۹ دلار هر کسی بتواند، یک فورد مستانگ داشته باشد. این کمپانی آلمانی نیز برای خریداران و متقاضیان خودرو شرایط خوبی در نظر گرفته است. فرقی که فروش اقساطی فولکسواگن با سایر کمپانیها دارد، این است که پرداخت اولیه یا پول نقد اولیه تعیین نکرده و تنها با پرداخت مبلغی بهصورت ماهیانه میتوان سوار بر خودروهای این کارخانه شد. اگر بخواهیم از این دست مثالهایی که برای ما حیرتانگیز است، بیاوریم، باید کل صفحات مجله را صرف آن کنیم، اما همین مثالها از چند گوشه جهان، شرایط استثنایی ما را مشخص میکند.
.
نقطه آغاز التهاب
اما خودروسازان ایرانی همواره، سر بزنگاهها، با دو اقدام افزایش ناگهانی و مدام قیمتها از یک سو و عملنکردن به قراردادهایشان و تحویلندادن خودرو به مشتریان از سوي ديگر، التهاب بسیار زیادی به بازار وارد کردهاند و فضا را برای دلالانی که گرفتن ماهی از آب گلآلود را بسیار بلدند، مناسب کردهاند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
سامانه شاهکار
سامانه شبکه احراز هویت کاربران ارتباطی (شاهکار) در سال ۱۳۹۴ توسط سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی توسعه پیدا کرد و اکنون سه سرویس اصلی ارائه میدهد. سرویسهای فرعی شاهکار، اعلام تعداد خطوط با استفاده از کد ملی به مشترکین موبایل است، اما آنچه این روزها هیاهوی بسیاری به پا کرده، قابلیت اصلی این سرویس یعنی «احراز هویت و بررسی تطبیق شماره تلفن همراه با کد ملی صاحب خط تلفن» است.
[/mks_pullquote]
.
در این میان دلالان از هر چیزی که در این فضا به کمکشان میآمد و میآید، استفاده میکنند. یکی از این ابزارها، پلتفرمهای خریدوفروش آنلاین در ایران بود که همانطور كه گفته شد در میان معاملات روزمره مردم جا پیدا کرده است. آنها در التهاب بهوجودآمده با چهار حرکت سعی میکردند که بر قیمت بازار تاثیر بگذارند؛
1- نرمالسازی قیمت: اعضای این گروهها سعی میکنند در نقش خریدار و فروشنده اقدام به درج آگهی در سایتهای آگهی رایگان کنند.
2- حذف آگهیهای واقعی (ارزانتر) به دو طریق: نخست، مراجعه سريع و به شکل گروهی به شخص آگهیدهنده تا متقاعد شود که خودروی خود را به اصطلاح «مفت» میفروشد. در حالت دوم و در صورتی که فرد صاحب آگهی ارزانتر، آگهی خود را تغییر ندهد، اعضای گروه آن را در سایت مرجع ریپورت (گزارش) میکنند.
3- تغییر قیمت سایتهای مرجع: پس از انجام اقدامات ابتدایی در سایتهای رایگان آگهی، یکی از اقدامات مکمل این گروه، تماسهای مکرر با سایتهای مرجع قیمت خودرو است تا در بخش «تماس با ما» سایت اعلام کنند که این محصول را همین امروز با قیمت خاصی خریده یا فروختهاند.
4- تحت تاثیر قراردادن نمایندگیهای خودرو: با توجه به اینکه نمایندگیها، کار واسطهگری خودرو را نیز انجام میدهند، اعضای گروه، از نمایندگیها قیمت روز خودرو را میپرسند تا ببینند آیا اقدامات آنها در بازار تاثیرگذار بوده است یا خیر؟ اما از سوی دیگر، به دفعات زیاد با یک نمایندگی بزرگ تماس میگیرند و میگویند که خودروی خاصي را با قیمت (قیمت بالایی که در گروه تلگرامی توافق شده است) برای فروش دارند.
دلالان در التهابات اخیر بازار و بهخصوص در رابطه با یک خودروی خاص، توانستند قیمت آن را بهصورت وحشتناکی بالا ببرند. دیری نپايید که مجرم اصلی این وضعیت را پیدا کردند و بعضی از رسانههای جوزده که انگار باگ اقتصاد ایران را یافتهاند، با تیترهای زرد، به پلتفرمهای خریدوفروش آنلاین حمله بردند و آنها را مقصر اصلی وضعیت ملتهب بازار نشان دادند.
این پلتفرمها هم بهتزده و خیلی سریع اولین راهحل ممکن را که همان حذف قیمتها بود اعمال کردند. در همین گیرودار دلالها که تاب مستوری ندارند، با کوچ از این سایتها سراغ شبکههای اجتماعی پربازدید مانند اینستاگرام رفتند و سعی کردند دلالبازیهای خودشان و تاثیر بر بازار را از آن طریق ادامه دهند. آنها همچنان با قوت مشغول کار خود هستند و از پايینآمدن قیمتها که با ثبات نسبی ماههای اخیر در بازار ارز انتظار آن وجود دارد، با تمام قوا جلوگیری میکنند.
.
سهم تقصیر پلتفرمها
قیمت واقعی معاملات هر کالایی بهویژه در بازار دستدوم، تابعی از عرضه و تقاضاست و پلتفرمهایی که در حال حاضر بهعنوان ارائهدهنده خدمات میزبانی محتوا، عملا نقش و مداخلهای در چرخه قیمتگذاری ندارند. در رابطه با خودرو تعیین قیمتگذاری آن هیچ صاحبی ندارد و مکانیسمهای کنترل قیمت خودرو در اختیار صنف مربوطهاش هم نیست. در واقع ریشه اصلی تمام این اتفاقات را که به بازار خودرو هم منحصر نمیشود، باید در اقتصاد کلان جستوجو کرد.
حجم نقدینگی سرگردان در جامعه زیاد است و از طرفی امید به سرمایهگذاری آتی نیز وجود ندارد. به همین دلیل سرمایه به سمتوسویی میرود که بتواند در سریعترین زمان ممکن، خودش را بازتولید و بزرگ کند. حال در این وضعیت سوداگرانی که از هر ابزاری برای سود خودشان بهره میجویند، سایتهای خریدوفروش آنلاین را انتخاب میکنند. البته نمیتوان هیچ سهم تقصیری برای آنان در نظر گرفت.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
قیمت بالای شاهکار
مهمترین گلایه شرکتهای خصوصی برای استفاده از این خدمت دولتی سامانه شاهکار، تعرفه بالای قیمت آن بوده است. به گفته مسئولان این شرکتها، قیمت هر استعلام هویت از سامانه شاهکار ۳۸۲ تومان است، اما امیر ناظمی قیمتی بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ تومان را اعلام کرده که با حجم بالای درخواستهای روزانه این کسبوکارها، هزینههای سرسامآوری را به آنها تحمیل خواهد کرد.
[/mks_pullquote]
.
در استانداردهای جهانی سایتهای اینچنینی برای اعتبار خودشان اجازه رخدادن اتفاقات مشابه را نمیدهند. برای مثال ايبي اگرچه وظیفه قانونی ندارد، اما برای اینکه بازارش خراب نشود و رقبا جایش را نگیرند، از سیستمهای تشخیص فریب استفاده میکند. اساسا شرکتهایی وجود دارند که به این سایتها، سیستم تشخیص فریب میفروشند. یا همین پلتفرمها میتوانند قیمتهای میانگین را برای کاربران مشخص کنند تا به این شکل افراد از قیمتهای واقعی باخبر باشند. در واقع اگرچه همه تقصیرها یا حتی بخش بزرگی از آن را گردن پلتفرمها بیندازیم کاملا اشتباه است و بیراه رفتهایم، اما باید از این کسبوکارها هم انتظار داشت به اندازه سهمی که از بازار در اختیار دارند، مسئولیت اجتماعی خود را بپذیرند و برای سالمتر و شفافتر کردن فضای کسبوکار هم اقدام کنند و هم برنامه همیشگی داشته باشند.