راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

وزیر جوان از چالش‌های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و حواشی و متن سال ۱۳۹۷ می‌گوید

آذری‌جهرمی یکی از پرتوجه‌ترین وزرای کابینه دوازدهم است و همیشه دلیلی وجود دارد تا بیش از سایر وزرا به او توجه شود. از انتخاب او به عنوان جوان‌ترین وزیر کابینه گرفته تا مقاومت مثال‌زدنی‌اش در برابر محدودسازی اینترنت یا ورود به بحث حملات سایبری به عنوان یک کارشناس خبره تا شناخت صحیح از ارزهای دیجیتالی و بلاکچین و تغییراتی که در حکمرانی آینده به وجود می‌آورد از او تصویر یک وزیر جوان اما مسلط به دانش روز را ارائه کرده است. وی گفت و گوی مفصلی با ویژه‌نامه نوروزی روزنامه سازندگی انجام داده است که گزیده‌ای از آن در ادامه آمده است:

دلیل حمله به وزیر ارتباطات در خصوص تلگرام

نه تصمیم به فیلترینگ و نه اجرا بر عهده وزارت ارتباطات نیست، مشکل از جایی شروع می‌شود که در سال ۸۷ یا ۸۶ تصمیمی گرفته می‌شود که درحال‌حاضر دیگر آن تصمیم مبنای قانونی ندارد. در آن تاریخ به دلیل تعداد زیاد شرکت‌های اینترنتی امکان فیلترینگ سازمان‌یافته وجود نداشت، به همین دلیل برخی از وظایف به یکی از شرکت‌های تابعه منتقل شد (اگرچه نفس این موضوع هم خلاف قانون است) حالا فارغ از مباحث ذکر شده فرض را بر این می‌گذاریم که حکم قضایی صادر شده و شرکت فوق در اجرای احکام قضایی کم‌کاری کرده است این از لحاظ حقوقی به «وزیر» چه ربطی دارد؟ شرکت فوق موجودیت حقوقی مستقلی دارد، اما آنها ادعا می‌کنند که وزیر ارتباطات از اجرای دستور قانونی جلوگیری کرده است. باید دید دستور قانونی چگونه و کجا بوده که وزیر ارتباطات از آن جلوگیری کرده است؟ طبیعی است که به لحاظ حقوقی استدلالات زیادی وجود دارد که اگر این مسئله مطرح شود، قطعاً پاسخگو خواهیم بود و در رابطه با آن صحبت خواهیم کرد.

چالش عدم پذیرش رسانه‌های نوین در حاکمیت

همه کشورهای دنیا خطوط قرمزی دارند و با نگاه‌های مختلف این خطوط قرمز را بررسی می‌کنند. اگر به کره جنوبی، اروپا یا حتی آمریکا بروید، می‌بینید که آنها هم قوانین خود را در قبال فضای مجازی دارند و حاکمیت جلوی انتشار موارد پورنوگرافی، ترویج خشونت و… را می‌گیرد. هم به موضوع انتشار این مطالب حساس هستند و محتواهای خاص را حذف می‌کنند؛ اما نحوه اجرای آن در هر کشور متفاوت است، یک جا شرکت ارائه دهنده خدمات حذف می‌کند و یک جا دولت، شما در کره جنوبی و ژاپن می‌بینید که دولت و حاکمیت ورود کرده و سیاستگذاری می‌کنند ولی در غرب شرکت‌های عرضه‌کننده خدمات خودشان بر سیاست‌ها نظارت دارند. در آنجا می‌توانید پورنوگرافی را در یک شبکه اجتماعی بارگذاری کنید، اما توسط کاربران ریپورت و بسته می‌شود. اینها قواعد پذیرفته‌شده‌ای هستند که در غرب هم وجود دارند. پس اصل موضوع این است که طبیعتاً باید این سازوکارها وجود داشته باشد. حال پیچ تنظیمات اهمیت دارد، یکی پیچ‌اش خیلی سفت است و یکی خیلی شُل، پس موضوع به چگونگی تنظیم پیچ مرتبط است نه اصل موضوع. اما در کشور ما برای برخی چالش اصلی عدم پذیرش رسانه‌های نوین است. یعنی سیاست‌گذاری رسانه‌ای ما مشخص نیست. موضوع این است که آیا رسانه‌های نوین را به رسمیت می‌شناسیم یا خیر؟ اگر اصل آن را می‌پذیریم باید قواعد پذیرش آن را هم رعایت کنیم.

ردپای سیاست در تصمیمات حوزه فناوری

آن کسی که سیاسی است دنبال سکوی خودش است و ابزار خودش را دارد، اما مردم عادی نیازمند آن هستند که کسب‌وکارهایشان رونق بگیرد و خدمات می‌خواهند. بنابراین اینکه چنین صحبت‌ها و مباحثی طرح می‌شود ناشی از فضای سیاسی و غیر فنی است و ما تصمیم فنی خودمان را می‌گیریم. مگر در دولت‌های نهم و دهم این مسئله تجربه نشد؟ در دولت دهم فرآیند توسعه ICT کلاً متوقف شد و دولت نهم هم به همین صورت بود. ما ۱۲ سال کندی داشتیم و بعد از ۱۲ سال که دنیا به سمت ۳G رفت این امکان را در کشور فراهم کردیم. همه به یاد دارند که اوایل چه مخالفت‌ها و هجمه‌های سنگینی علیه MMS و مکالمه تصویری و … به راه افتاده بود اما به محض اینکه منافع عده‌ای در آن تامین شد، همه دیگر ساکت شدند. پشت پرده این موضوعات دعواهای زیادی اعم از اقتصادی، سیاسی و… وجود دارد. به نظرتان باید از کدام یک برای شما بگویم و از خون دل‌هایی که در این سال‌ها برای پیشرفت کشور خورده‌ام؟ اما نکته‌ این است که ما در وزارت ارتباطات کاری به این دعواها نداریم و به نظرم باید در این معادله حرف فنی خودمان را بزنیم. اگر به لحاظ جامعه‌شناسی نگاه کنید اشکال فشار زیاد پشتِ شبکه‌های اجتماعی یا گرایش مردم خواست دیگری است که باید مرتفع شود، اگر این خواست را حل نکنیم و فشار را به واسطه فیلترینگ ایجاد کنیم، آن مسائل حل نمی‌شوند و در جای دیگری نمود پیدا می‌کنند. این‌که عده‌ای فکر می‌کنند با فیلترینگ همه‌چیز حل خواهد شد اشتباه است، ولو اگر دغدغه داشته باشند.

هوش مصنوعی و اینترنت اشیا چالش بعدی حاکمیت

زمانی که شبکه‌های اجتماعی پدیدار شدند، من دانشجو بودم و ایرانی‌ها از همان زمان در این حوزه‌ها عموماً حضور فعال داشتند. آن کسانی که مدعی هستند و از شبکه ملی اطلاعات صحبت می‌کنند، آن زمان را به یاد بیاورند که وقتی وبلاگ‌نویسی شروع شد، ایران در صنعت وبلاگ در دنیا جزو برترین‌ها بود. منظورم صنعت پلتفرم وبلاگ است و نه‌تنها وبلاگ‌نویسی، یعنی شما در آن زمان وبلاگ‌های ایرانی را ببینید وضعیت‌شان چه بود؟ نه پولی از دولت گرفته بودند و نه ظرفیت‌های دیگری داشتند. خودشان کسب‌وکار راه انداخته بودند و به مردم خدمات می‌دادند. مثلا شبکه‌های اجتماعی مانند کلوپ که در ایران بود پا به پای مدل خارجی‌اش در ایران ظرفیت ایجاد می‌کرد آن هم به طور همزمان در عرصه داخلی و خارجی، آن زمانی که دیگران بودند ایران هم جزو مطرح‌ها بود و به نقطه عطف خوبی وارد شده بود. خودشان اکوسیستم خودشان را ساخته بودند، چه شد که آنها امروز نیستند و امروز دولت وقتی می‌خواهد سرمایه‌گذاری کند آن کشش به وجود نمی‌آید، مسائل را باید ریز و دقیق دید.
آن چیزی که آن روز رخ داد و باعث شد امروز دعواهای سیاسی و ناهنجاری‌هایی که در فضای رسانه‌ای داریم برای کشور به وجود بیاید در پنج یا ده سال آینده در اثر موضوعِ رشد IOT و AI می‌تواند بدتر از آن در سطح حاکمیت ما به وجود بیاید. الان همه تلاش‌مان را روی بخش دوم گذاشته‌ایم، بالاخره آقایان باید مسئله را جای دیگری حل کنند. امروز ما نباید به گونه‌ای کار کنیم که ۱۰ یا ۵ سال دیگر اگر کسی اینجا وزیر شد، بگوید آذری جهرمی زمانی که وزیر بود تحولی به اسم تحول دیجیتال در کشور شکل گرفته بود، اما او خواب بود و در رابطه با کشور و عرصه تحول دیجیتال فکری و برنامه‌ای نداشت. ما تمرکزمان را در این حوزه گذاشته‌ایم و اگر این موضوع را حل کنیم می‌توانیم با آن مشکل اشتغال را حل کنیم، اگر این اتفاق رخ ندهد نه‌تنها اشتغال را در آینده رونق نداده‌ایم بلکه با وادادگی کشور روبه‌رو می‌شویم. توجه امروز باعث رشد می‌‌شود و عدم توجه‌مان سبب می‌شود عقب بمانیم. حال یک عده دست ما را می‌کشند و می‌گویند که این حوزه را رها کن، این مهم نیست و ۵ سال دیگر شما که نیستید، از کار اصلی ات غافل شو بیا در رابطه با فیلترینگ دعوا کنیم. انتظار دارند من در چنین صحنه‌ای قرار بگیرم و هر روز درگیر حاشیه باشم و تمام موضوعات دیگر را کنار بگذارم، درصورتی‌که زیر پوسته این کشور اتفاقات مهمی در عرصه تحول دیجیتال رخ می‌دهد. امروز اپل در اقدامی صریح بنا بر موضوعات موجود اپلیکیشن‌های ایرانی را حذف می‌کند، اما چه چیزهایی را حذف می‌کند؟

کسب‌و‌کارهای اینترنتی و موضوع اشتغال

ما در سال ۹۲ کلاً ۴۰۰ اپلیکیشن ایرانی در فضای مجازی داشتیم. در سال ۹۶ کل اپلیکیشن‌های ایرانی به ۱۳۰هزار رسیده بود. در یک سال اخیر آمار دی‌ماه ۹۷ نشان می‌دهد که این عدد به بیش از ۲۵۰هزار اپلیکیشن ایرانی توسعه پیدا کرده است. اپلیکیشن‌هایی که بسیاری از آنها برای چند نفر ایجاد درآمد و اشتغال کرده‌اند.
یعنی به همان نسبت هم اشتغالزایی شده و حتی بسیار بیشتر از آن. این اپلیکیشن‌ها توسط گروه‌هایی ایجاد می‌شود که برخی از آنها مانند اسنپ و دیجی‌کالا و نظایر اینها چند صد نفر مشغول هستند در این میان از اسنپ گرفته تا بازی‌های رایانه‌ای طیف گسترده و متنوعی از افراد را درگیر زیست بوم خود کرده است. در زیر پوسته این فضا جنبشی عظیم در حال فعالیت و تغییر ساختارها است. این جریان به وسیله جوانان ایرانی انقلابی در حال رشد است و حال ما اگر صبح تا شب خودمان را وارد این دعواهای رسانه‌ای کنیم و فکر کنیم که کل فضای مجازی تلگرام و اینستاگرام شده است، از این توسعه عقب می‌مانیم. کارکرد شبکه‌های اجتماعی و سوشال‌مِدیا در کسب‌وکارها مشخص است و کارکرد آنها تقویت کسب‌وکارهای خُرد است. شما نمی‌توانید بگویید شبکه‌های اجتماعی در تقویت کسب‌وکارهای خُرد و ایجاد اشتغال نقش ندارند، قطعاً نقش دارند و مؤثرند. من مثال‌های متعددی در این زمینه دارم که آمار آن موجود است، کسب‌وکارهایی که همین الان به شبکه‌های اجتماعی متصل‌اند. دعوای آن عده این کسب‌وکارها نیست و دعوا فقط رسانه است و دعوای رسانه دعوای ما نیست و با داخلی شدن پلتفرم‌ها هم این مسئله حل نمی‌شود.
رشد و گسترش شبکه‌های اجتماعی در روستا هم به توسعه منجر شده و در برخی موارد روند مهاجرت را معکوس کرده است. روستای کلپورگان در سیستان و بلوچستان از این نوع است. روستایی که زنان آن مشغول به کار دستی هستند که بیش از دوهزار سال قدمت دارد و آن را به دشواری در آن سوی مرزها می‌فروختند و سودش را دلالان می‌بردند. پس از سفری که به این روستا داشتم با توسعه شبکه اینترنت و همچنین ایجاد پست بانک اشتغال رونق گرفته و زنان با کمک همسرانشان صنایع دستی خود را از طریق فضای مجازی به فروش می‌گذارند و به آن سوی مرزها پست کرده و کسب درآمد می‌کنند. حال روند مهاجرت در این روستا معکوس شده و اشتغالزایی صورت گرفته که از این مثال‌ها در توسعه روستایی کم نیستند.

آمادگی برای تحریم‌های بین‌المللی در حوزه فناوری

واقعیت این است که در برابر تحریم در مرکز ملی فضای مجازی کمیته‌ای تشکیل شده، سناریوهای مختلف نوشته شده و اتفاقاً در این حوزه همگرایی خوبی بین همه گروه‌ها اعم از سازمان پدافند، دستگاه‌های امنیتی و وزارت ارتباطات وجود دارد. سناریوهای مختلف و دقیقی نوشته شده و برای هر کدام راهکار دیده شده است. البته اینگونه نیست که ما در برابر تحریم‌ها هیچ‌‌گونه آسیبی نبینیم، اما اینگونه هم نیست که در برابر تحریم‌ها هیچ راهکار و رویکردی نداشته باشیم. توان قطع اینترنت ندارند. اینترنت شبکه به اشتراک‌گذاری ایده انسان‌های مختلف و دستاوردهای مختلف است و این شبکه هرچه در‌هم‌تنیده‌تر باشد، مستحکم‌تر است. یک شبکه ۸میلیاردی قطعاً فضیلت‌اش بر شبکه‌ای ۸۰میلیونی بیشتر است، ضمن اینکه برخی از مطالب ما تولید محتوا برای دیگران است. امروز در فضای مجازی ببینید که موضوع اول آقای ترامپ که در آمریکا با آن دست و پنجه نرم می‌کند، موضوع دخالت روسیه در انتخابات آمریکاست. قاضی موردعلاقه آقای ترامپ هر روز برگی از این مستندات رو می‌کند.
روسیه در چه فضایی برای آمریکا ایجاد تهدید کرده است؟ در همان فضای مجازی و با استفاده از فیسبوک و توئیتر آمریکایی و نرفته ابزار ویژه‌ای درست کند و با آمریکا رودررو شود. پس این فضای مجازی برای تولیدکنندگان خود نیز مخاطراتی دارد و ما باید بتوانیم هوشمندانه از این ابزار و فضا استفاده کنیم. بنابراین در برابر تحریم‌ها تمهیدات مختلفی اندیشیده شده است، واقعیت این است که در موضوع اپل این شرکت ورای تحریم‌هایی که ایالت‌متحده گذاشته به دلیل فشار و لابی ضد ایرانی در آمریکا مقرراتی را علیه شرکت‌های ایرانی اعمال کرده است. موضوعی که الان پیش آمده به صورت مستقیم ارتباط چندانی به موضوع تحریم پیدا نمی‌کند، بلکه برخی از راه‌کارها بوده که برای دور زدن سیاست‌های برنامه‌نویسی استفاده می‌شده، من در حال گرفتن آمار شرکت اپل هستم، این شرکت با چنین تصمیمی بخشی از بازار خود را در ایران از دست داد، زیرا ما الان آمار سوآپ شدن گوشی‌های اپل با گوشی‌های دیگر را در کشور می‌بینیم، بعدا نرخ آن را عرض می‌کنم که چه تعداد دستگاه اپل در همین چند روز خاموش شده است و اتفاقاً نقطه قوت همین‌جاست. یعنی ما بتوانیم کاری کنیم و تدابیری بیندیشیم که سیاست‌های اتخاذ شده از طرف آنها لگد به بار شیشه خودشان بزند. طبیعتاً در این مسئله یک نگاه این بود و خیلی‌ها بعد از فرآیند تحریم‌ها گفتند که جلوی ریجستری گوشی اپل را در ایران بگیرید، یعنی نگاه ضربتی، اما واقعیت این است که شاید با این تصمیم همراهی‌ای که الان مردم در نخریدن و کنار گذاشتن اپل دارند این وصله که به سر اپل چسبیده که در ایران به درد نمی‌خورد را شاهد نبودیم.

مساله ارزش افزوده‌های پرحاشیه

اپراتورهای ایرانسل و همراه اول در سال‌های ۹۶ و ۹۷ در خدمات ارزش افزوده دارای کاهش درآمدی چشمگیری بوده‌اند و این نشان از حذف سامانه‌های غیر‌مجاز است. (البته همان‌طور که می‌دانید تنها بخشی از ارزش افزوده خلاف است نه تمام آن) یعنی اینکه اقدامات ما در کنترل بازار خلاف ارزشِ افزوده مؤثر بوده است، ما دو پرونده مهم داشتیم؛ یک پرونده‌ای که به پنج شرکت ارجاع دادیم و حدود ۳۴ میلیارد تومان که از مردم کلاهبرداری کرده بودند، به آنها برگرداندیم، پرونده‌هایشان تشکیل شد و به مراجع قضایی فرستادیم و آنها در مراجع حکم بازرسی دادند. برخی از مدیران احضار شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند و دستگیر شدند، وثیقه گذاشتند و پرونده آنها در حال پیگیری است. پرونده دوم در رابطه با ۵۰۰ اپلیکیشن بود که بعد ما گزارش آن را به پلیس فتا دادیم، زیرا اطلاعاتمان کامل نبود و فتا هم خیلی خوب همکاری کرد. بعد دیدیم که هزار عنوان بوده و ما آمار ۵۰۰ تا از آنها را داشته‌ایم. درآمد نامشروعی که آنها کسب کرده‌اند کاملاً مشخص است و به آن اقرار کرده‌اند و الان پیگیری می‌کنند پولی که از جیب مردم برداشتند چقدر بوده است.
در نظم‌دهی این مسئله فعالیت‌هایی جدی انجام شد و نتیجه اقدامات ما به‌طور قابل‌قبولی در حوزه ارزش افزوده قابل دفاع است، اما واقعیت این است که مبحث ارزش افزوده یک بحثِ نچسبی شده است. در کنار این اقدامات قضایی که عرض کردم اقدامات حقوقی انجام دادیم، اول از باب شفافیت ۸۰۰# راه انداختیم و به همه مشترکین پیغام دادیم که شما عضو این سرویس هستید و اگر می‌خواهید می‌توانید حذف کنید، در ۸۰۰# امکانی به وجود آوردیم که پیامک‌های تبلیغاتی‌ای که باعث اصلی ارزش افزوده هستند قطع شوند و بیش از ۸۰درصد مشترکین این سرویس‌ها را قطع کرده‌اند. سامانه ۱۹۵ را راه انداختیم که شکایت مردم را دریافت کند. یعنی یک اکوسیستم کامل نظارتی گذاشتیم که بتوانیم این مسئله را پایش کرده و با آن برخورد کنیم.

سوابق امنیتی

من این مسئله را بارها طرح کرده‌ام که امنیتی را به معنای محدودساز معادل می‌کنیم و وقتی از این کلیدواژه‌ استفاده می‌شود معمولاً می‌گویند فلانی امنیتی است، اولین گزینه‌ای که به ذهن خطور می‌کند، این است که نگاهش بسته و مخالف توسعه است. وزارت ارتباطات توسعه‌ای است، اگر بگوییم یک آدم ضدتوسعه وزیر شده است، حرف درست و انتقادی بجاست، اما آیا هر کسی سابقه امنیتی (نه نگاه بسته و محدود ساز) دارد ضد توسعه است؟ اگر این سؤال را پاسخ بدهید مسئله حل می‌شود.
اینکه خط وجود دارد، گروه‌هایی وجود دارند بله طبیعتاً هست و دلیل مخالفتِ گروه‌های ضدانقلاب و بخشی از جریان اصولگرایی و دلیل مخالفتِ بخشی از جریان‌های اصلاح‌طلبی ریشه‌های مختلف دارد و تک‌تک می‌توان به این ریشه‌ها پرداخت و به آنها اشاره کرد. منتها ‌در مجموع در این فراز‌و‌نشیب‌هایی که صورت گرفت، در مجلس این رویکرد در بین نمایندگان مردم رای نیاورد، به این حاشیه‌ها نه گفتند یا نپذیرفتند. نه در این دولت بلکه در هر دولتی که یک وزیر مطرح می‌شود و عده‌ای با او مخالف بودند، از کلیدواژه «طرف امنیتی است» برای تخریبش استفاده کردند. کلاً کلیدواژه است که عمدتاً برای تخریب استفاده می‌شود نه تطهیر. اما واقعاً اینگونه نیست و من قبلاً هم گفتم که وزارت اطلاعات یا دستگاه‌های امنیتی کشور مانند همه دستگاه‌های دیگر که می‌توانند اشتباه کنند، ممکن است اشتباهاتی داشته باشند، اما خدمتی که آنها به کشور می‌کنند زیاد است. خدمتی که ممکن است خیلی از مردم اصلا متوجه نشوند که چه اتفاقاتی پیرامونشان می‌افتد. شاید این برخورد خوبی نباشد که ما بگوییم هر کسی از مجموعه‌های امنیتی بیرون آمد، منفی است و اصلاً کلمه امنیتی را با بار منفی بیان کنیم. بهتر است کلمات را در جایگاه خودش ببینیم، طبیعتاً اگر کسی در مجموعه ارتباطاتی کشور قرار می‌گیرد و مسئول توسعه زیرساخت است و دیدگاه محدودکننده و ضدتوسعه‌ای داشته باشد، آدم مفیدی نیست و در این حوزه کارنامه من و نگاه مردم تعیین‌کننده است.

تیم تبلیغاتی در فضای مجازی ندارم

اگر کسی گزارشی از تیم تبلیغاتی بنده در فضای مجازی دارد با مشخصات و آی‌دی افراد منتشر کنند تا افکار عمومی هم آن را ببینند. در فضای مجازی هیچ تیمی ندارم و شما می‌توانید کامنت‌های زیر پست‌های توئیترم را ببینید. اینگونه نیست که یک عده مدام تعریف کنند و گل و بلبل باشد. اتفاقاً اکثر فضاهای اطرافِ توئیترم را فضای انتقادی گروه‌های مختلف تشکیل می‌دهد.
اما علت دیده شدن پیام‌هایم این است که شما در هر فضایی باید از ادبیات خودش استفاده کنید. یعنی اگر پیام‌های توئیتری من را نگاه کنید، مبتنی بر فضای مجازی رسانه‌ای آنجا تنظیم می‌شود. من خودم که تنظیم می‌کنم نگاه می‌کنم تا متوجه شوم مخاطب من در فضای توئیتر چه می‌گوید و خواسته‌اش چیست و حتی زبان و ادبیاتش چیست و متناسب با همان ادبیات با او صحبت می‌کنم. اینکه تیم خاص یا گروهی باشند که به قول شما نوشته‌اند خوش‌بینان به وزیر، در صورتی که ما بدبین داشتیم و خوش‌بین نداشتیم، این اولین بار است که چنین صحبتی می‌شنوم.
یک زمان قصد داشتیم مدیری را در مجموعه‌ای منصوب کنیم، حراست پرونده ایشان را بررسی کرده بود و از قدیم گزارشی در پرونده این فرد بود، نوشته بود که این آدم خیلی خوش‌اخلاقی و خوش‌برخوردی است و در انتهای متن نوشته بود که مستعد موضوعات غیراخلاقی است. کلی به این موضوع می‌خندیدم که مستعد موضوعات غیراخلاقی چه معنایی دارد. آیا این هم عنوان است که به کار می‌برید، خب اگر از قیافه طرف خوشتان نمی‌آید باید عنوان کنید، چرا از چنین اصطلاحاتی استفاده می‌کنید؟ واقعیت اینچنین نیست و من تیم و گروهی ندارم و حتی اعتقادی به این فعالیت‌ها ندارم و به این فضاسازی‌ها اهمیت نمی‌دهم چرا؟ چون برخی می‌خواهند وزیر ارتباطات به جای کار اصلی‌اش در حاشیه باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.