پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
وزیر جوان از چالشهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و حواشی و متن سال 1397 میگوید
آذریجهرمی یکی از پرتوجهترین وزرای کابینه دوازدهم است و همیشه دلیلی وجود دارد تا بیش از سایر وزرا به او توجه شود. از انتخاب او به عنوان جوانترین وزیر کابینه گرفته تا مقاومت مثالزدنیاش در برابر محدودسازی اینترنت یا ورود به بحث حملات سایبری به عنوان یک کارشناس خبره تا شناخت صحیح از ارزهای دیجیتالی و بلاکچین و تغییراتی که در حکمرانی آینده به وجود میآورد از او تصویر یک وزیر جوان اما مسلط به دانش روز را ارائه کرده است. وی گفت و گوی مفصلی با ویژهنامه نوروزی روزنامه سازندگی انجام داده است که گزیدهای از آن در ادامه آمده است:
دلیل حمله به وزیر ارتباطات در خصوص تلگرام
نه تصميم به فيلترينگ و نه اجرا بر عهده وزارت ارتباطات نيست، مشکل از جايي شروع ميشود که در سال ۸۷ يا ۸۶ تصميمي گرفته ميشود که درحالحاضر ديگر آن تصميم مبناي قانوني ندارد. در آن تاريخ به دليل تعداد زياد شرکتهاي اينترنتي امکان فيلترينگ سازمانيافته وجود نداشت، به همين دليل برخي از وظايف به يکي از شرکتهاي تابعه منتقل شد (اگرچه نفس اين موضوع هم خلاف قانون است) حالا فارغ از مباحث ذکر شده فرض را بر اين ميگذاريم که حکم قضايي صادر شده و شرکت فوق در اجراي احکام قضايي کمکاري کرده است اين از لحاظ حقوقي به «وزير» چه ربطي دارد؟ شرکت فوق موجوديت حقوقي مستقلي دارد، اما آنها ادعا ميکنند که وزير ارتباطات از اجراي دستور قانوني جلوگيري کرده است. بايد ديد دستور قانوني چگونه و کجا بوده که وزير ارتباطات از آن جلوگيري کرده است؟ طبيعي است که به لحاظ حقوقي استدلالات زيادي وجود دارد که اگر اين مسئله مطرح شود، قطعاً پاسخگو خواهيم بود و در رابطه با آن صحبت خواهيم کرد.
چالش عدم پذیرش رسانههای نوین در حاکمیت
همه کشورهاي دنيا خطوط قرمزي دارند و با نگاههاي مختلف اين خطوط قرمز را بررسي ميکنند. اگر به کره جنوبي، اروپا يا حتي آمريکا برويد، ميبينيد که آنها هم قوانين خود را در قبال فضاي مجازي دارند و حاکميت جلوي انتشار موارد پورنوگرافي، ترويج خشونت و… را ميگيرد. هم به موضوع انتشار اين مطالب حساس هستند و محتواهاي خاص را حذف ميکنند؛ اما نحوه اجراي آن در هر کشور متفاوت است، يک جا شرکت ارائه دهنده خدمات حذف ميکند و يک جا دولت، شما در کره جنوبي و ژاپن ميبينيد که دولت و حاکميت ورود کرده و سياستگذاري ميکنند ولي در غرب شرکتهاي عرضهکننده خدمات خودشان بر سياستها نظارت دارند. در آنجا ميتوانيد پورنوگرافي را در يک شبکه اجتماعي بارگذاري کنيد، اما توسط کاربران ريپورت و بسته ميشود. اينها قواعد پذيرفتهشدهاي هستند که در غرب هم وجود دارند. پس اصل موضوع اين است که طبيعتاً بايد اين سازوکارها وجود داشته باشد. حال پيچ تنظيمات اهميت دارد، يکي پيچاش خيلي سفت است و يکي خيلي شُل، پس موضوع به چگونگي تنظيم پيچ مرتبط است نه اصل موضوع. اما در کشور ما براي برخي چالش اصلي عدم پذيرش رسانههاي نوين است. يعني سياستگذاري رسانهاي ما مشخص نيست. موضوع اين است که آيا رسانههاي نوين را به رسميت ميشناسيم يا خير؟ اگر اصل آن را ميپذيريم بايد قواعد پذيرش آن را هم رعايت کنيم.
ردپای سیاست در تصمیمات حوزه فناوری
آن کسي که سياسي است دنبال سکوي خودش است و ابزار خودش را دارد، اما مردم عادي نيازمند آن هستند که کسبوکارهايشان رونق بگيرد و خدمات ميخواهند. بنابراين اينکه چنين صحبتها و مباحثي طرح ميشود ناشي از فضاي سياسي و غير فني است و ما تصميم فني خودمان را ميگيريم. مگر در دولتهاي نهم و دهم اين مسئله تجربه نشد؟ در دولت دهم فرآيند توسعه ICT کلاً متوقف شد و دولت نهم هم به همين صورت بود. ما ۱۲ سال کندي داشتيم و بعد از ۱۲ سال که دنيا به سمت ۳G رفت اين امکان را در کشور فراهم کرديم. همه به ياد دارند که اوايل چه مخالفتها و هجمههاي سنگيني عليه MMS و مکالمه تصويري و … به راه افتاده بود اما به محض اينکه منافع عدهاي در آن تامين شد، همه ديگر ساکت شدند. پشت پرده اين موضوعات دعواهاي زيادي اعم از اقتصادي، سياسي و… وجود دارد. به نظرتان بايد از کدام يک براي شما بگويم و از خون دلهايي که در اين سالها براي پيشرفت کشور خوردهام؟ اما نکته اين است که ما در وزارت ارتباطات کاري به اين دعواها نداريم و به نظرم بايد در اين معادله حرف فني خودمان را بزنيم. اگر به لحاظ جامعهشناسي نگاه کنيد اشکال فشار زياد پشتِ شبکههاي اجتماعي يا گرايش مردم خواست ديگري است که بايد مرتفع شود، اگر اين خواست را حل نکنيم و فشار را به واسطه فيلترينگ ايجاد کنيم، آن مسائل حل نميشوند و در جاي ديگري نمود پيدا ميکنند. اينکه عدهاي فکر ميکنند با فيلترينگ همهچيز حل خواهد شد اشتباه است، ولو اگر دغدغه داشته باشند.
هوش مصنوعی و اینترنت اشیا چالش بعدی حاکمیت
زماني که شبکههاي اجتماعي پديدار شدند، من دانشجو بودم و ايرانيها از همان زمان در اين حوزهها عموماً حضور فعال داشتند. آن کساني که مدعي هستند و از شبکه ملي اطلاعات صحبت ميکنند، آن زمان را به ياد بياورند که وقتي وبلاگنويسي شروع شد، ايران در صنعت وبلاگ در دنيا جزو برترينها بود. منظورم صنعت پلتفرم وبلاگ است و نهتنها وبلاگنويسي، يعني شما در آن زمان وبلاگهاي ايراني را ببينيد وضعيتشان چه بود؟ نه پولي از دولت گرفته بودند و نه ظرفيتهاي ديگري داشتند. خودشان کسبوکار راه انداخته بودند و به مردم خدمات ميدادند. مثلا شبکههاي اجتماعي مانند کلوپ که در ايران بود پا به پاي مدل خارجياش در ايران ظرفيت ايجاد ميکرد آن هم به طور همزمان در عرصه داخلي و خارجي، آن زماني که ديگران بودند ايران هم جزو مطرحها بود و به نقطه عطف خوبي وارد شده بود. خودشان اکوسيستم خودشان را ساخته بودند، چه شد که آنها امروز نيستند و امروز دولت وقتي ميخواهد سرمايهگذاري کند آن کشش به وجود نميآيد، مسائل را بايد ريز و دقيق ديد.
آن چيزي که آن روز رخ داد و باعث شد امروز دعواهاي سياسي و ناهنجاريهايي که در فضاي رسانهاي داريم براي کشور به وجود بيايد در پنج يا ده سال آينده در اثر موضوعِ رشد IOT و AI ميتواند بدتر از آن در سطح حاکميت ما به وجود بيايد. الان همه تلاشمان را روي بخش دوم گذاشتهايم، بالاخره آقايان بايد مسئله را جاي ديگري حل کنند. امروز ما نبايد به گونهاي کار کنيم که ۱۰ يا ۵ سال ديگر اگر کسي اينجا وزير شد، بگويد آذري جهرمي زماني که وزير بود تحولي به اسم تحول ديجيتال در کشور شکل گرفته بود، اما او خواب بود و در رابطه با کشور و عرصه تحول ديجيتال فکري و برنامهاي نداشت. ما تمرکزمان را در اين حوزه گذاشتهايم و اگر اين موضوع را حل کنيم ميتوانيم با آن مشکل اشتغال را حل کنيم، اگر اين اتفاق رخ ندهد نهتنها اشتغال را در آينده رونق ندادهايم بلکه با وادادگي کشور روبهرو ميشويم. توجه امروز باعث رشد ميشود و عدم توجهمان سبب ميشود عقب بمانيم. حال يک عده دست ما را ميکشند و ميگويند که اين حوزه را رها کن، اين مهم نيست و ۵ سال ديگر شما که نيستيد، از کار اصلي ات غافل شو بيا در رابطه با فيلترينگ دعوا کنيم. انتظار دارند من در چنين صحنهاي قرار بگيرم و هر روز درگير حاشيه باشم و تمام موضوعات ديگر را کنار بگذارم، درصورتيکه زير پوسته اين کشور اتفاقات مهمي در عرصه تحول ديجيتال رخ ميدهد. امروز اپل در اقدامي صريح بنا بر موضوعات موجود اپليکيشنهاي ايراني را حذف ميکند، اما چه چيزهايي را حذف ميکند؟
کسبوکارهای اینترنتی و موضوع اشتغال
ما در سال ۹۲ کلاً ۴۰۰ اپليکيشن ايراني در فضاي مجازي داشتيم. در سال ۹۶ کل اپليکيشنهاي ايراني به ۱۳۰هزار رسيده بود. در يک سال اخير آمار ديماه ۹۷ نشان ميدهد که اين عدد به بيش از ۲۵۰هزار اپليکيشن ايراني توسعه پيدا کرده است. اپليکيشنهايي که بسياري از آنها براي چند نفر ايجاد درآمد و اشتغال کردهاند.
يعني به همان نسبت هم اشتغالزايي شده و حتي بسيار بيشتر از آن. اين اپليکيشنها توسط گروههايي ايجاد ميشود که برخي از آنها مانند اسنپ و ديجيکالا و نظاير اينها چند صد نفر مشغول هستند در اين ميان از اسنپ گرفته تا بازيهاي رايانهاي طيف گسترده و متنوعي از افراد را درگير زيست بوم خود کرده است. در زير پوسته اين فضا جنبشي عظيم در حال فعاليت و تغيير ساختارها است. اين جريان به وسيله جوانان ايراني انقلابي در حال رشد است و حال ما اگر صبح تا شب خودمان را وارد اين دعواهاي رسانهاي کنيم و فکر کنيم که کل فضاي مجازي تلگرام و اينستاگرام شده است، از اين توسعه عقب ميمانيم. کارکرد شبکههاي اجتماعي و سوشالمِديا در کسبوکارها مشخص است و کارکرد آنها تقويت کسبوکارهاي خُرد است. شما نميتوانيد بگوييد شبکههاي اجتماعي در تقويت کسبوکارهاي خُرد و ايجاد اشتغال نقش ندارند، قطعاً نقش دارند و مؤثرند. من مثالهاي متعددي در اين زمينه دارم که آمار آن موجود است، کسبوکارهايي که همين الان به شبکههاي اجتماعي متصلاند. دعواي آن عده اين کسبوکارها نيست و دعوا فقط رسانه است و دعواي رسانه دعواي ما نيست و با داخلي شدن پلتفرمها هم اين مسئله حل نميشود.
رشد و گسترش شبکههاي اجتماعي در روستا هم به توسعه منجر شده و در برخي موارد روند مهاجرت را معکوس کرده است. روستاي کلپورگان در سيستان و بلوچستان از اين نوع است. روستايي که زنان آن مشغول به کار دستي هستند که بيش از دوهزار سال قدمت دارد و آن را به دشواري در آن سوي مرزها ميفروختند و سودش را دلالان ميبردند. پس از سفري که به اين روستا داشتم با توسعه شبکه اينترنت و همچنين ايجاد پست بانک اشتغال رونق گرفته و زنان با کمک همسرانشان صنايع دستي خود را از طريق فضاي مجازي به فروش ميگذارند و به آن سوي مرزها پست کرده و کسب درآمد ميکنند. حال روند مهاجرت در اين روستا معکوس شده و اشتغالزايي صورت گرفته که از اين مثالها در توسعه روستايي کم نيستند.
آمادگی برای تحریمهای بینالمللی در حوزه فناوری
واقعيت اين است که در برابر تحريم در مرکز ملي فضاي مجازي کميتهاي تشکيل شده، سناريوهاي مختلف نوشته شده و اتفاقاً در اين حوزه همگرايي خوبي بين همه گروهها اعم از سازمان پدافند، دستگاههاي امنيتي و وزارت ارتباطات وجود دارد. سناريوهاي مختلف و دقيقي نوشته شده و براي هر کدام راهکار ديده شده است. البته اينگونه نيست که ما در برابر تحريمها هيچگونه آسيبي نبينيم، اما اينگونه هم نيست که در برابر تحريمها هيچ راهکار و رويکردي نداشته باشيم. توان قطع اینترنت ندارند. اينترنت شبکه به اشتراکگذاري ايده انسانهاي مختلف و دستاوردهاي مختلف است و اين شبکه هرچه درهمتنيدهتر باشد، مستحکمتر است. يک شبکه ۸ميلياردي قطعاً فضيلتاش بر شبکهاي ۸۰ميليوني بيشتر است، ضمن اينکه برخي از مطالب ما توليد محتوا براي ديگران است. امروز در فضاي مجازي ببينيد که موضوع اول آقاي ترامپ که در آمريکا با آن دست و پنجه نرم ميکند، موضوع دخالت روسيه در انتخابات آمريکاست. قاضي موردعلاقه آقاي ترامپ هر روز برگي از اين مستندات رو ميکند.
روسيه در چه فضايي براي آمريکا ايجاد تهديد کرده است؟ در همان فضاي مجازي و با استفاده از فيسبوک و توئيتر آمريکايي و نرفته ابزار ويژهاي درست کند و با آمريکا رودررو شود. پس اين فضاي مجازي براي توليدکنندگان خود نيز مخاطراتي دارد و ما بايد بتوانيم هوشمندانه از اين ابزار و فضا استفاده کنيم. بنابراين در برابر تحريمها تمهيدات مختلفي انديشيده شده است، واقعيت اين است که در موضوع اپل اين شرکت وراي تحريمهايي که ايالتمتحده گذاشته به دليل فشار و لابي ضد ايراني در آمريکا مقرراتي را عليه شرکتهاي ايراني اعمال کرده است. موضوعي که الان پيش آمده به صورت مستقيم ارتباط چنداني به موضوع تحريم پيدا نميکند، بلکه برخي از راهکارها بوده که براي دور زدن سياستهاي برنامهنويسي استفاده ميشده، من در حال گرفتن آمار شرکت اپل هستم، اين شرکت با چنين تصميمي بخشي از بازار خود را در ايران از دست داد، زيرا ما الان آمار سوآپ شدن گوشيهاي اپل با گوشيهاي ديگر را در کشور ميبينيم، بعدا نرخ آن را عرض ميکنم که چه تعداد دستگاه اپل در همين چند روز خاموش شده است و اتفاقاً نقطه قوت همينجاست. يعني ما بتوانيم کاري کنيم و تدابيري بينديشيم که سياستهاي اتخاذ شده از طرف آنها لگد به بار شيشه خودشان بزند. طبيعتاً در اين مسئله يک نگاه اين بود و خيليها بعد از فرآيند تحريمها گفتند که جلوي ريجستري گوشي اپل را در ايران بگيريد، يعني نگاه ضربتي، اما واقعيت اين است که شايد با اين تصميم همراهياي که الان مردم در نخريدن و کنار گذاشتن اپل دارند اين وصله که به سر اپل چسبيده که در ايران به درد نميخورد را شاهد نبوديم.
مساله ارزش افزودههای پرحاشیه
اپراتورهاي ايرانسل و همراه اول در سالهاي ۹۶ و ۹۷ در خدمات ارزش افزوده داراي کاهش درآمدي چشمگيري بودهاند و اين نشان از حذف سامانههاي غيرمجاز است. (البته همانطور که ميدانيد تنها بخشي از ارزش افزوده خلاف است نه تمام آن) يعني اينکه اقدامات ما در کنترل بازار خلاف ارزشِ افزوده مؤثر بوده است، ما دو پرونده مهم داشتيم؛ يک پروندهاي که به پنج شرکت ارجاع داديم و حدود ۳۴ ميليارد تومان که از مردم کلاهبرداري کرده بودند، به آنها برگردانديم، پروندههايشان تشکيل شد و به مراجع قضايي فرستاديم و آنها در مراجع حکم بازرسي دادند. برخي از مديران احضار شدند و مورد بازجويي قرار گرفتند و دستگير شدند، وثيقه گذاشتند و پرونده آنها در حال پيگيري است. پرونده دوم در رابطه با ۵۰۰ اپليکيشن بود که بعد ما گزارش آن را به پليس فتا داديم، زيرا اطلاعاتمان کامل نبود و فتا هم خيلي خوب همکاري کرد. بعد ديديم که هزار عنوان بوده و ما آمار ۵۰۰ تا از آنها را داشتهايم. درآمد نامشروعي که آنها کسب کردهاند کاملاً مشخص است و به آن اقرار کردهاند و الان پيگيري ميکنند پولي که از جيب مردم برداشتند چقدر بوده است.
در نظمدهي اين مسئله فعاليتهايي جدي انجام شد و نتيجه اقدامات ما بهطور قابلقبولي در حوزه ارزش افزوده قابل دفاع است، اما واقعيت اين است که مبحث ارزش افزوده يک بحثِ نچسبي شده است. در کنار اين اقدامات قضايي که عرض کردم اقدامات حقوقي انجام داديم، اول از باب شفافيت ۸۰۰# راه انداختيم و به همه مشترکين پيغام داديم که شما عضو اين سرويس هستيد و اگر ميخواهيد ميتوانيد حذف کنيد، در ۸۰۰# امکاني به وجود آورديم که پيامکهاي تبليغاتياي که باعث اصلي ارزش افزوده هستند قطع شوند و بيش از ۸۰درصد مشترکين اين سرويسها را قطع کردهاند. سامانه ۱۹۵ را راه انداختيم که شکايت مردم را دريافت کند. يعني يک اکوسيستم کامل نظارتي گذاشتيم که بتوانيم اين مسئله را پايش کرده و با آن برخورد کنيم.
سوابق امنیتی
من اين مسئله را بارها طرح کردهام که امنيتي را به معناي محدودساز معادل ميکنيم و وقتي از اين کليدواژه استفاده ميشود معمولاً ميگويند فلاني امنيتي است، اولين گزينهاي که به ذهن خطور ميکند، اين است که نگاهش بسته و مخالف توسعه است. وزارت ارتباطات توسعهاي است، اگر بگوييم يک آدم ضدتوسعه وزير شده است، حرف درست و انتقادي بجاست، اما آيا هر کسي سابقه امنيتي (نه نگاه بسته و محدود ساز) دارد ضد توسعه است؟ اگر اين سؤال را پاسخ بدهيد مسئله حل ميشود.
اينکه خط وجود دارد، گروههايي وجود دارند بله طبيعتاً هست و دليل مخالفتِ گروههاي ضدانقلاب و بخشي از جريان اصولگرايي و دليل مخالفتِ بخشي از جريانهاي اصلاحطلبي ريشههاي مختلف دارد و تکتک ميتوان به اين ريشهها پرداخت و به آنها اشاره کرد. منتها در مجموع در اين فرازونشيبهايي که صورت گرفت، در مجلس اين رويکرد در بين نمايندگان مردم راي نياورد، به اين حاشيهها نه گفتند يا نپذيرفتند. نه در اين دولت بلکه در هر دولتي که يک وزير مطرح ميشود و عدهاي با او مخالف بودند، از کليدواژه «طرف امنيتي است» براي تخريبش استفاده کردند. کلاً کليدواژه است که عمدتاً براي تخريب استفاده ميشود نه تطهير. اما واقعاً اينگونه نيست و من قبلاً هم گفتم که وزارت اطلاعات يا دستگاههاي امنيتي کشور مانند همه دستگاههاي ديگر که ميتوانند اشتباه کنند، ممکن است اشتباهاتي داشته باشند، اما خدمتي که آنها به کشور ميکنند زياد است. خدمتي که ممکن است خيلي از مردم اصلا متوجه نشوند که چه اتفاقاتي پيرامونشان ميافتد. شايد اين برخورد خوبي نباشد که ما بگوييم هر کسي از مجموعههاي امنيتي بيرون آمد، منفي است و اصلاً کلمه امنيتي را با بار منفي بيان کنيم. بهتر است کلمات را در جايگاه خودش ببينيم، طبيعتاً اگر کسي در مجموعه ارتباطاتي کشور قرار ميگيرد و مسئول توسعه زيرساخت است و ديدگاه محدودکننده و ضدتوسعهاي داشته باشد، آدم مفيدي نيست و در اين حوزه کارنامه من و نگاه مردم تعيينکننده است.
تیم تبلیغاتی در فضای مجازی ندارم
اگر کسی گزارشی از تیم تبلیغاتی بنده در فضای مجازی دارد با مشخصات و آيدي افراد منتشر کنند تا افکار عمومي هم آن را ببينند. در فضاي مجازي هيچ تيمي ندارم و شما ميتوانيد کامنتهاي زير پستهاي توئيترم را ببينيد. اينگونه نيست که يک عده مدام تعريف کنند و گل و بلبل باشد. اتفاقاً اکثر فضاهاي اطرافِ توئيترم را فضاي انتقادي گروههاي مختلف تشکيل ميدهد.
اما علت ديده شدن پيامهايم اين است که شما در هر فضايي بايد از ادبيات خودش استفاده کنيد. يعني اگر پيامهاي توئيتري من را نگاه کنيد، مبتني بر فضاي مجازي رسانهاي آنجا تنظيم ميشود. من خودم که تنظيم ميکنم نگاه ميکنم تا متوجه شوم مخاطب من در فضاي توئيتر چه ميگويد و خواستهاش چيست و حتي زبان و ادبياتش چيست و متناسب با همان ادبيات با او صحبت ميکنم. اينکه تيم خاص يا گروهي باشند که به قول شما نوشتهاند خوشبينان به وزير، در صورتي که ما بدبين داشتيم و خوشبين نداشتيم، اين اولين بار است که چنين صحبتي ميشنوم.
يک زمان قصد داشتيم مديري را در مجموعهاي منصوب کنيم، حراست پرونده ايشان را بررسي کرده بود و از قديم گزارشي در پرونده اين فرد بود، نوشته بود که اين آدم خيلي خوشاخلاقي و خوشبرخوردي است و در انتهاي متن نوشته بود که مستعد موضوعات غيراخلاقي است. کلي به اين موضوع ميخنديدم که مستعد موضوعات غيراخلاقي چه معنايي دارد. آيا اين هم عنوان است که به کار ميبريد، خب اگر از قيافه طرف خوشتان نميآيد بايد عنوان کنيد، چرا از چنين اصطلاحاتي استفاده ميکنيد؟ واقعيت اينچنين نيست و من تيم و گروهي ندارم و حتي اعتقادي به اين فعاليتها ندارم و به اين فضاسازيها اهميت نميدهم چرا؟ چون برخي ميخواهند وزير ارتباطات به جاي کار اصلياش در حاشيه باشد.