پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
از انقلاب بلاکچین تا تکامل بلاکچین؛ چگونه از بلاکچین استفاده کنیم؟ / ما و بلاکچین
ماهنامه عصر تراکنش / مقالهای در نشریه هاروارد بیزینس ریویو (HBR) منتشر شده که مسیر درست استفاده از فناوری بلاکچین برای کسبوکارها را شرح میدهد. اینجا و بر مبنای آن مقاله نگاهی انداختهایم به بهترین مسیر استفاده از بلاکچین و اینکه چگونه باید این فناوری را رام کنیم تحول بلاکچین در کسبوکارها سالها طول میکشد که به نتیجه برسد؛ منتها نکته مهم این است که سفر مدتی است که آغاز شده. «مارکو یانسیتی» و «کریم لاخانی» تلاش میکنند قطبنمایی برای این سفر به رهروهای راه بدهند. در ادامه تلاش میکنیم واقعیتهایی درباره بلاکچین یا زنجیره بلوک را بگوییم که مدیران لازم است بدانند.
پیش از هر چیز لازم است بدانیم که وقتی داریم درباره بلاکچین صحبت میکنیم، صرفا درباره یک فناوری معمولی حرف نمیزنیم. بلاکچین یک فناوری بنیادی است؛ چیزی که احتمالا در سالهای آینده ساختارهای مالی و اقتصادی و حتی اجتماعی و سیاسی را هم تغییر میدهد. اساسا قراردادها، تراکنشها و ذخیرهسازی این تراکنشها سیستمهای سیاسی، حقوقی و اقتصادی جوامع ما را تعریف میکنند. اینکه ما مالک چه چیزهایی هستیم، مجاز به انجام چه کارهایی هستیم و نیستیم، اجازه ورود به چه مکانهایی را داریم یا نداریم و با چه کسانی مجاز به تعامل هستیم و بسیاری از آن چیزهایی که هویت ما را در جامعه تعریف میکنند، مبتنی بر قراردادها، تراکنشها و البته شیوههای ذخیرهسازی و دسترسی ما به آنها هستند؛ این سه مورد از داراییهای ما محافظت و مرزهای سازمانها را مشخص میکنند. هویت ما وابسته به این سه مورد است و تعامل بین ملتها، سازمانها، گروهها، افراد و حاکمیت را تعریف میکنند. متاسفانه بوروکراسی حاکم بر سازمانها هنوز نتوانسته با تحول دیجیتال کنار بیاید. سازمانها و رویههای آنها مانند ترافیک سنگینی میمانند که یک ماشین مسابقهای «فرمولوان» را گیر انداختهاند. در دنیای دیجیتال نحوه تنظیم مقررات، حفظ و کنترل مدیریت امور باید تغییر کند.
این متن به ما میگوید درست است که همه ما شنیدهایم که بلاکچین انقلابی در کسبوکارها به پا میکند؛ منتها باید توجه داشته باشیم که مدتزمان رسیدن به این تحول بسیار بیشتر از آن چیزی است که بسیاری ادعای آن را دارند. بلاکچین یک فناوری بنیادی است؛ مانند فناوری TCP/IP که وب و اینترنت روی آن ساخته شد. پیچیدگیهای این فناوری و دامنه تاثیرگذاری آن باعث میشود بلوغ این فناوری زمانبر باشد. بلاکچین نیز مسیری مشابه TCP/IP را طی خواهد کرد. این مسیر سالها طول میکشد؛ منتها برای موفقیت در این زمینه برنامهریزی را از هماكنون باید آغاز کرد.
بلاکچین مشابه TCP/IP است
حتما میدانید که فناوری پیشبرنده بیتکوین بلاکچین است و احتمالا میدانید که این فناوری در حال حذف واسطههایی مانند وکلا، دلالها و بانکدارهاست. اینکه این تغییر تا چه زمانی رخ میدهد و ما شاهد جایگزینی واسطهها با بلاکچینها هستیم، احتمالا مسیری طولانی است. بلاکچین وعده میدهد ترافیکی را که در ابتدای این نوشته به آن اشاره شد که ماشین فرمول وان در آن گیر افتاده را از بین ببرد. به کمک بلاکچین، افراد، سازمانها، دستگاهها و حتی الگوریتمها بهصورت آزادانه و با حداقل دردسر با یکدیگر تعامل میکنند. همه از این پتانسیل بلاکچین اطلاع دارند و میدانند که انقلابی به پا خواهد کرد. این موضوع کسبوکارها و اقتصاد را متحول میکند. با این حال نگرانیهایی وجود دارد که لزوما همه آنها از جنس امنیت نیست. هرچند در این سالها مسائل امنیتی به تعداد کافی رخ داده، اما نگرانیها فراتر از مساله امنیت است.
تجربه نشان میدهد برای اینکه یک نوآوری بنیادی مانند بلاکچین بتواند انقلاب به پا کند، باید موانع فنی، حاکمیتی، سازمانی و حتی اجتماعی از میان بروند. عجلهکردن در زمینه نوآوری بلاکچین و حرکت بدون آیندهنگری اشتباه است. تحول واقعی در استفاده از بلاکچین در دولت و سازمانها در سالهای دور رخ خواهد داد. این ادعا به این دلیل است که بلاکچین یک فناوری توفنده (اخلالگر) نیست که به یک مدل کسبوکار سنتی حمله کند و راهحلی ارزان را جایگزین روشهای قدیمی کند. بلاکچین یک نوآوری بنیادی است. بلاکچین این پتانسیل را دارد که بنیانهای سیستمهای اجتماعی و اقتصادی را از نو خلق کند؛ بنابراین با وجود این تاثیر دهها سال طول میکشد که بلاکچین بتواند جایگزین نظم موجود شود. فرایند بهکارگیری بلاکچین تدریجی خواهد بود. بلاکچین بهصورت ناگهانی تغییر ایجاد نمیکند.
شبیهترین مثال تاریخی برای درک بلاکچین فناوری TCP/IP است که پایه و اساس توسعه اینترنت است. این فناوری سال ۱۹۷۲ معرفی شد که ابتدا برای ابزار ایمیل در بین محققان آرپانت در وزارت دفاع آمریکا استفاده میشد. پیش از این معماری ارسال پیام بر مبنای سوئیچینگ مدار بود که در آن ارتباطات بین دو گروه یا دو دستگاه باید از قبل برقرار میشد. در آن زمان میلیاردها دلار هزینه صرف تضمین اینکه دو گروه میتوانند با هم ارتباط داشته باشند، میشد و روی خطوط اختصاصی سرمایهگذاری میکردند. ارائهدهندگان سرویس تلکام و تولیدکنندگان تجهیزات میلیاردها دلار هزینه صرف روشهایی کردند که فناوری TCP/IP بهکلی آنها را دگرگون کرد. بر مبنای این فناوری اطلاعات دیجیتالی شده و به بستههای بسیار کوچکی که شامل اطلاعات آدرس بود، تجزیه میشد.
این بستههای کوچک میتوانستند هر مسیری را برای رسیدن به پذیرنده انتخاب کنند. گرههای ارسال و دریافت هوشمند در لبه شبکه میتوانستند بستهها را باز کنند. بنابراين دیگر نیازی به خطوط شخصی اختصاصی یا زیرساخت گسترده نبود. TCP/IP یک شبکه عمومی مشترک آزاد ایجاد کرد که بدون آنکه هیچ مقام اجرایی یا گروهی مسئولیت نگهداری و بهبود آن را بر عهده داشته باشد، کار میکند. بخشهای سنتی نسبت به این فناوری بدبین بودند. تعداد اندکی فکر میکردند که ارتباطات ویدئویی، صوتی، پیامرسانی و انتقال داده میتوانند روی معماری جدید برقرار شوند یا اینکه این سیستم باقی میماند و بزرگ میشود. دهه ۸۰ و دهه 90 شرکتهایی مانند سان، نکست و اچپی از این فناوری استفاده کردند و بهمرور کاربرد این فناوری به فراتر از ایمیل گسترش یافت. بهمرور روشهای ارتباطی سنتی جایش را به فناوری جدید داد و سازمانها هم افزایش کارایی ناشی از کاربرد آن را درک کردند. بهمرور شرکتهای جدیدی خلق شد که در زمینه سختافزار، نرمافزار و سرویسهای اتصال به اطلاعات و شبکه کنونی فعالیت میکنند. نتاسکیپ خلق شد و انقلابی که مرورگرها ایجاد کردند و استفاده از سرویسهای اینترنتی مرسوم شد. سان زبان برنامهنویسی جاوا را توسعه داد.
بهمرور که اطلاعات افزایش یافت و جنگل اطلاعات دسترسی به اطلاعات را سخت کرد، اینفوسیک، اکسایت، آلتاویستا و یاهو ظهور کردند تا راهنمای کاربران باشند. بهمرور اتصال به این شبکه جهانی ارزانتر و سریعتر شد. سینت اخبار را به دنیای آنلاین برد و آمازون کتابها را در وب برای فروش عرضه کرد. پرایسلاین و اکسپدیا امکان خرید بلیت ایرلاینها را فراهم کردند. توانایی تازهکارها در ارائه سرویس بهصورت گسترده به طیف وسیعی از مردم با هزینه اندک فشار زیادی به کسبوکارهای سنتی مانند روزنامههای چاپی و خردهفروشیهای آفلاین وارد کرد. موج بعدی هم در راه بود و شرکتها با کمک اینترنت برنامههای نوین و متحولکنندهای ساختند که مدلهای کسبوکار را بهصورت بنیادین تغییر داد. مثلا اییبی را ببینید که چگونه با استفاده از حراجها، خردهفروشی آنلاین را تغییر داد، نپستر صنعت موسیقی را دگرگون کرد، اسکایپ در مخابرات تحول ایجاد کرد و گوگل جستوجوی وب را متحول کرد.
میدانید این قصه چند سال طول کشید؟ ۳۰ سال! ۳۰ سال طول کشید تا TCP/IP تمامی فازها را طی کند و شکل جدیدی به اقتصاد بدهد. اکنون بیش از نیمی از باارزشترین شرکتهای بورس مدلهای کسبوکار مبتنی بر پلتفرم دارند که اینترنت محرک آنهاست، بنیانهای اقتصاد دگرگون شدهاند و مقیاس فیزیکی و داراییهای منحصربهفرد دیگر مزایای شکستناپذیری بهحساب نمیآیند.
از TCP/IP تا بلاکچین
بلاکچین سال ۲۰۰۸ بهعنوان بخشی از پروژه بیتکوین معرفی شد؛ سیستمی برای صدور، انتقال مالکیت و تایید تراکنشها بهصورت توزیعشده و بدون استفاده از یک سیستم مرکزی. بیتکوین اولین برنامه مبتنی بر بلاکچین است. همانگونه که ایمیل امکان پیامرسانی بین دو طرف را فراهم کرد، بیتکوین هم امکان انجام تراکنش بین دو طرف را فراهم میکند. توسعه و نگهداری بلاکچین آزاد است و مانند TCP/IP توزیعشده است. داوطلبانی از سراسر جهان نرمافزار اصلی را حفظ میکنند و درست مانند ایمیل بیتکوین هم نظر گروه نسبتا کوچک مشتاقی را به خودش جلب کرد. TCP/IP ارزش اقتصادی جدیدی را با کاهش چشمگیر هزینههای ارتباطات ایجاد کرد. بلاکچین هم میتواند بهشدت هزینههای انجام تراکنش را کاهش دهد و این پتانسیل را دارد که به سیستم ثبت تمامی تراکنشها تبدیل شود. اگر این اتفاق رخ دهد، اقتصاد بار دیگر تحولی چشمگیر را تجربه خواهد کرد و منابع جدید مبتنی بر بلاكچين ظهور میکنند.
حفظ رکوردهای تراکنشها در حال حاضر وظیفهای بر دوش هر سازمانی است. این رکوردها اقدامات و عملکرد گذشته را ردیابی میکند و راهنمای آینده است. سازمانها برای ارتباط با بیرون هم نیاز به این رکوردها دارند. نکته مهم و حیاتی اینجاست که ثبت تراکنشها در دفاتر سازمانها کاری طولانی است و البته در معرض خطا. بهعنوان نمونه انجام یک تراکنش در بورس در کسری از ثانیه انجام میشود و حتی نیازی به دخالت انسان هم نیست. ولی انتقال مالکیت سهام میتواند گاهی تا هفتهها به طول بینجامد. چون گروههای مختلف به دفاتر هم دسترسی ندارند و نمیتوانند بهصورت خودکار تایید کنند که مالک داراییها تغییر کرده است. مجموعهای از واسطهها نقش بازی میکنند تا مالکیت را تضمین کنند. در حالی که در سیستم مبتنی بر بلاکچین دفترکل به تعداد وسیعی در پایگاههای داده یکسان توزیعشده است. هر فرد و گروهی میتواند دفتر را نزد خود نگهداری کند و هنگامی که تغییراتی در یک نسخه اعمال میشود، تمامی نسخهها بهطور همزمان بهروزرسانی میشوند. به عبارتی بعد از انجام تراکنش رکوردها بهصورت خودکار وارد دفاتر میشود و نیازی به واسطهها و شخص ثالث برای تایید انجام تراکنش وجود ندارد.
چارچوبی برای درک و پذیرش بلاکچین
اگر بیتکوین مانند ایمیل در روزهای اولش باشد، آیا چند دهه برای رسیدن به حداکثر پتانسیل بلاکچین فاصله داریم؟ نمیتوان پیشبینی کرد که دقیقا چند سال بعد کدام برنامهها محبوب خواهند شد. آنچه از تجربه به دست آمده این است که دو بعد روی نحوه تکامل فناوری بنیادی و کاربرد آن در کسبوکار تاثیر میگذارد؛ تازگی و پیچیدگی. تازگی یعنی میزان جدید بودن یک برنامه برای مردم؛ هرچه تازگی بیشتر باشد، تلاش بیشتری لازم است که مردم بدانند این برنامه دقیقا چه مسالهای را حل میکند. پیچیدگی هم تعداد و تنوع گروههایی است که باید با یکدیگر کار کنند که با فناوری ایجاد ارزش صورت بگیرد. مثلا یک شبکه اجتماعی با یک عضو، ارزشی ندارد! یک شبکه اجتماعی زمانی ارزش دارد که اکثر ارتباطات ما در آن ثبت شده باشد.
با توجه به دو بعدی که مطرح شد، جا افتادن فناوری بنیادی بهصورت نرمال در چهار مرحله رخ میدهد. هر فاز با میزان تازگی کاربرد و پیچیدگی تلاشهای لازم برای انطباق با آن نیازهای موجود تعریف میشود. کاربردهایی که تازگی و پیچیدگی اندکی دارند، زودتر پذیرفته میشوند. موارد با تازگی و پیچیدگی بالا به سالها و گاهی دههها زمان نیاز دارند، ولی پتانسیل ایجاد تحول در اقتصاد را دارند. فناوری TCP/IP که در سال ۱۹۷۳ در آرپانت معرفی شد، اکنون به فاز تحول رسیده؛ منتها بلاکچین در روزهای ابتدایی خود به سر میبرد. در دیاگرام محور عمودی پیچیدگی است. پایین کم، بالا زیاد؛ محور افقی تازگی است؛ سمت راست کم، سمت چپ زیاد.
تککاره (Single use)
در ربع اول برنامههایی قرار دارند که تازگی کمی دارند و پیچیدگی پایین. ایمیل یک گزینه جایگزین ارزان برای تماسهای تلفنی، فکسها و نامهها بود؛ یک برنامه تککاره برای TCP/IP. بیتکوین نیز در این دسته قرار دارد. بیتکوین در حال رشد است و برای پرداختهای آنی و بینالمللی کاربرد دارد و محدودیتهای سیستم مالی کنونی را هدف گرفته است.
محلی کردن (Localization)
ربع دوم نوآوریهایی هستند که تازگی بالایی دارند، اما برای ایجاد ارزش نیاز به بازیگران بیشتری دارند. ترویج استفاده از آن کماکان ساده است. ممکن است چند سازمان همان کاربردهای تککاره را بین خود به اشتراک بگذارند و شبکههای محلی ایجاد کنند که در آنها چندین سازمان از طریق یک دفترکل توزیعشده با هم ارتباط برقرار میکنند. مثلا بورس نیویورک (نزدک) در حال کار با Chain.com است تا فناوری لازم برای پردازش و تایید تراکنشهای مالی را ارائه کند که بانک آمریکا، جیپی مورگان، بازار بورس نیویورک، فیدلیتی و استاندارد چارترد جایگزینی برای پردازش کاغذی و دستی در حوزههای فاینانس، مبادله خارجی و مسائل امنیتی بیابند. بانک کانادا در حال آزمایش روی کدکوین است که انتقال بینبانکی و فرایند تسویه و تصفیه را تسهیل کند. در این بخش بلاکچینهای خصوصی مختلفی ایجاد میشوند که اهداف خاصی برای صنایع مشخص را دنبال میکنند.
جایگزینی (Substitution)
ربع سوم برنامههایی است که تازگی بالایی ندارند؛ منتها پیچیدگی بالایی دارند. این نوآوریها بهدنبال جایگزینی روشهای موجود با روشهای جدید هستند. آنها موانع متعددی پیش روی خود دارند. چون مصرفکنندگان هم باید رفتار خود را تغییر دهند. پژوهشی در دانشگاه امآيتي چالشهای پیش روی ارزهای رمزنگاریشده را بررسی کرده است. باشگاه بیتکوین در سال ۲۰۱۴ به هرکدام از ۴۹۴ دانشجوی خود يكصددلار بیتکوین داد. جالب است بدانید که ۳۰ درصد دانشجویان حتی برای دریافت ثبتنام نکردند و ۲۰ درصد دیگر هم در طول چند هفته بیتکوین را تبدیل به دلار کردند. حتی آنهایی که اهل فناوری بودند، نمیدانستند چگونه باید از بیتکوین استفاده کنند. یکی از برنامههایی که بلندپروازی و جاهطلبی خیرهکنندهای دارد، استلار است؛ موسسهای غیرانتفاعی که بهدنبال ارائه خدمات مالی ارزان به مردم است. در ابتدا استلار متمرکز بر آفریقا و بهصورت دقیق نیجریه بود. جمعیت هدف بهخوبی از آن استقبال کرد؛ اما آینده به هیچوجه قطعی نیست. استلار برای توسعه نیاز دارد روی سیاستهای دولتی تاثیر بگذارد و بانکهای مرکزی و سازمانهای بزرگ را به استفاده از آن ترغیب کند. در ایران کنسرسیوم ققنوس که یک فورک از استلار است، با هدف دیجتالی کردن داراییهای فیزیکی در حال فعالیت است.
تحول (Transformation)
آخرین ربع مربوط به کاربردهای نوین است که اگر با موفقیت پیادهسازی شوند، میتوانند سیستمهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را دگرگون کنند. در این وضعیت ما به تغییر اساسی اجتماعی، قانونی و سیاسی نیاز داریم. قراردادهای هوشمند مهمترین برنامه بلاکچین در حال حاضر است. اگر قراردادها خودکار شوند؛ چه بر سر ساختارها، فرایندها و واسطهها میآید؟ حسابداران و وکلا چه میشوند؟ مدیران چطور؟ نقشهای آنها با تغییر قابل ملاحظهای روبهرو خواهد شد. البته ما هنوز دههها با استفاده گسترده از قراردادهای هوشمند فاصله داریم.
این چارچوب به ما چه میگوید؟
این چارچوب مانند راهنمایی برای سرمایهگذاران در این حوزه عمل میکند. راحتترین نقطه برای شروع برنامههای تککاره است که ریسک را به حداقل میرسانند. آنها جدید نیستند و به هماهنگی آنچنانی با گروههای ثالث نیاز ندارند. مثلا میتوان بیتکوین را بهعنوان یک روش پرداخت اضافه کرد. زیرساخت بیتکوین و بازار آن بهخوبی توسعه یافته و استفاده از آن مجموعههایی مانند فاینانس، حسابداری، فروش و بازاریابی را درگیر خواهد کرد. راهکار دیگر استفاده از بلاکچین بهعنوان یک پایگاه داده داخلی برای کاربردهایی همچون مدیریت داراییهای دیجیتالی و فیزیکی و ضبط تراکنشهای داخلی و تایید هویت است. بهطور خاص کسبوکارهایی که درگیر استفاده از چند پایگاه داده هستند، میتوانند از این روش استفاده کنند.
صنعت تولید الماس یکی از صنایعی است که بلاکچین را به خدمت گرفته است. به کمک این فناوری الماس از معدن تا مصرفکننده ردیابی میشود. یکی از راهبردها این است که روی جایگزینهایی تمرکز شود که نیازی نیست کاربران نهایی رفتار خود را تغییر دهند. جایگزینها باید قابلیتی بهخوبی یک راهحل سنتی ارائه كنند و به اندازه کافی ساده باشند تا اکوسیستم بتواند آنها را جذب کرده و به کار بگیرد. پیشتازی فرستدیتا در زمینه کارتهای هدیه مبتنی بر بلاکچین نمونهای از جایگزینی است. خردهفروشان میتوانند آنها را به مصرفکنندگان ارائه کنند که میتوانند هزینههای آنها را به ازای هر تراکنش کاهش داده و امنیت را با استفاده از بلاکچین افزایش دهند. این کارتها حتی امکان انتقال صورتحسابها و قابلیت تراکنش بین فروشندگان از طریق دفترکل مشترک را فراهم میکند. برنامههای متحولکننده کماکان دور از دسترس هستند.
در این زمینه ببینید که شرکتهای حقوقی چگونه باید تغییر کنند تا قراردادهای هوشمند معتبر شوند. آنها باید تخصص جدیدی در برنامهنویسی بلاکچین داشته باشند. مدیران اجرایی باید مطمئن شوند که سناریوهای متحولکننده بهسختی جلو میروند؛ منتها بیشترین ارزش را دارند. سیستمهای دولتی مثلا برای کارهایی مانند کنترل پاسپورت و جلوگیری از پولشویی در تراکنشهای مالی پیچیده میتوانند از این روش استفاده کنند. این روند بازیگران جدیدی را خلق میکند که گوگل و فیسبوک نسل بعدی خواهند بود.
این مقاله چه میگوید؟
برای درک بلاکچین نیاز به یک اهرم داریم. بهترین اهرم فناوری TCP/IP و مسیری است که این فناوری طی کرده است. درک فناوری پایهای اینترنت به ما کمک میکند بتوانیم درک بهتری از بلاکچین داشته باشیم. بلاکچین مانند اینترنت بر بالای دادههای دیجیتالی، ارتباطات و زیرساختهای محاسباتی سوار شده است. بلاکچین قرار است هزینههای تجربه ما را کاهش دهد و کمک کند که کاربردهای جدیدی با سرعت زیاد خلق شوند. چارچوبی که در این مقاله ارائه شده به فعالان کسبوکارها کمک میکند تا بدانند برای پیادهکردن بلاکچین در سازمانهایشان چه مسیری را باید دنبال کنند.
پرسنل کسبوکارهایی که میخواهند از بلاکچین استفاده کنند، باید آموزش ببینند و سازمانها برای توسعه اپلیکیشنهای خود باید شروع به سرمایهگذاری کنند. با این وجود مدیران کسبوکارها باید چالشهای استفاده از این فناوری را بدانند و ریسکها را بشناسند. به زبان ساده برای شروع باید کوچک شروع کرد و بزرگ اندیشید. سطح مورد نیاز برای سرمایهگذاری هم وابسته به ابعاد سازمان و صنعتی است که در آن قرار دارد. بهعنوان نمونه صنایع مالی بهخوبی در زمینه بلاکچین سرمایهگذاری کردهاند، ولی کارخانهها هنوز کار خاصی نکردهاند. در پایان و نه کماهمیتتر از بقیه اینکه مهم نیست در چه صنعتی فعالیت میکنید. بلاکچین در هر صنعتی که باشید بر شما تاثیر خواهد گذاشت. سوال اصلی این است: چه زماني؟
درباره بلاکچین
فناوری بلاکچین یا دفتر کل توزیعشده یا زنجیره بلوک، پایگاه دادهای مبتنی بر اجماع و توزیعشده است که اطلاعات در آن بهصورت تغییرناپذیر بر روی شبکهای همتا به همتا و به شکلی امن ذخیره میشود. مبنای فناوری بلاکچین سه فناوری دیگر است که قبل از این وجود داشتهاند اما ترکیب آنها بلاکچین را خلق کرده است. این سه فناوری عبارتاند از:
· شبکه همتا به همتا
· رمزنگاری و امضای دیجیتالی
· پلتفرم نرمافزاری (پروتکل بلاکچین)
برای درک مفهوم بلاکچین بایستی دفتر کل یا کتابی را تصور کرد که هر صفحه به صفحه قبل متصل است و به آن ارجاع میدهد. در این استعاره کتاب همان بلاکچین است و هر صفحه معادل یکی از بلوکهای زنجیره است و هر سطر درون صفحه را میتوان معادلی از یک تراکنش در نظر گرفت. در این دفتر کل اگر یک صفحه (بلوک) جدا شود یا پاک شود بهراحتی قابلشناسایی است. مرتب کردن صفحات (بلوکها) به دنبال هم و شناسایی فعالیتهای مشکوک ساده است. در بلاکچین، هر بلوک بر روی آخرین بلوک ساخته میشود و محتوای بلوک قبلی (امضای آن) را بهاضافه یک مقدار موقت به کار میبرد. ساختن بلوک و افزودن آن به زنجیره بلوکها فعالیتی است که معمولاً گرههای خاصی متولی آن هستند. در بلاکچینهای عمومی این امر به لحاظ محاسباتی سخت است تا از نفوذ به سامانه جلوگیری شود.
رگولاتوری بیتکوین و بلاکچین در آمریکا
گزارش شورای نظارت بر ثبات مالی ایالاتمتحده آمریکا (FOSC) در سال 2016 با این جمله شروع میشود: «سامانههای «دفتر کل توزیعشده» مانند اغلب فناوریهای جدید، ریسکها و عدم تردیدهایی را مطرح میکند که بازیگران بازار و تنظیمکنندگان مقررات باید آنها را مانیتور کنند. بازیگران بازار تجربه کمی در استفاده از سامانههای «دفتر کل توزیعشده» دارند و ممکن است آسیبپذیریهای عملیاتی مربوط به چنین سامانههایی تا زمانی که در مقیاس گسترده به کار گرفته شوند، آشکار نشود». در اوایل سال 2016، شورای ثبات مالی (FSB) که مدیران بانک مرکزی و تنظیمکنندگان مقررات مالی اقتصادهای بزرگ جهان عضو آن هستند، اعلام کرد که مایل است بلاکچین را بهتر بفهمد. آنها در سال 2017 صریحاً مسائل مربوط به فینتک، ازجمله «مسائل حقوقی مرتبط با فناوری دفتر کل توزیعشده» را موردتوجه قرار دادند.
رگولاتوری بیتکوین و بلاکچین در بریتانیا
اداره هدایت مالی بریتانیا (FCA) از نزدیک فعالیت کسبوکارهای مبتنی بر بلاکچین را رصد کرده است. این فرصت قرار گرفتن در مسیر کسبوکارهای زنجیره بلوکی و دفتر کل گسترده به این دلیل فراهمشده که تعدادی از پروژههایی که زیر چتر «سندباکس» قرارگرفتهاند، با بلاکچین مرتبط بودند. از میان 18 شرکتکننده اولین گروه که در سال 2016 انتخاب شدند، 9 شرکتکننده کسبوکارشان با بلاکچین مرتبط بود. گروه دوم، در زمان نگارش این مقاله، هنوز اعلامنشده است، اما انتظار میرود که پروژههای مبتنی بر بلاکچین بیشتری در گروه دوم کسبوکارهایی باشد که میخواهند زیر چتر قانونی سندباکس فعالیت کنند.
رگولاتوری بیتکوین و بلاکچین در سنگاپور
سازمان پولی سنگاپور (MAS) اعلام کرد که در حال شراکت با R3 برای ایجاد مدل مفهومی انجام پرداختهای بینبانکی با استفاده از فناوری بلاکچین است. در ابتدای مارس 2017، اداره پولی سنگاپور (MAS) و بازار جهانی ابوظبی (ADGM) به توافقی دست یافتند تا در مورد چشمانداز قوانین، آگاهی متقابل فراهم کنند که در آن «هر دو اداره متعهد به انجام پروژههای نوآورانهای در مورد کاربرد فناوریهای کلیدی ازجمله پرداخت دیجیتالی و تلفن همراه، حسابرسی توزیعشده و زنجیره بلوکی، دادههای بزرگ، سکوهای انعطافپذیر (API) و سایر فناوریهای جدید میشوند».
مانیفست بیتکوین
۳۱ اکتبر ۲۰۰۸، مقالهای با عنوان «Bitcoin: A Peer-to-Peer Electronic Cash System» منتشر شد که میتوان آن را مانیفست بیتکوین به شمار آورد. نویسنده این مقاله از نام مستعار «ساتوشی ناکاماتو» استفاده کرده است که نامی ژاپنی است. فرد یا افراد واقعی پشت این نام همچنان ناشناخته هستند. در آغاز برخی ژاپنی بودن این فرد را به سبب «انگلیسی بیعیب و نقص» وی رد میکردند. گروهی هم فردی ژاپنی – آمریکایی را با همین نام پیدا کردند، اما خود آن فرد در کنفرانسی خبری این ادعا را که سازنده بیتکوین است، رد کرد. گمانهزنیها در مورد شخصیت واقعی پشت بیتکوین همچنان ادامه دارد و هنوز پدیدآورنده یا پدیدآورندگان آن بهطور رسمی شناختهنشدهاند. این ارز از زمان پیدایشش با چالشهایی روبهرو بوده است، اما بااینوجود محبوبیت، مقبولیت و ارزش بالایی پیداکرده است.
نهادهای ناظر مالی چه نگاهی به بیتکوین دارند؟
مدافعان بیتکوین میگویند بیتکوین سامانهای غیرقابل نفوذ ارائه کرده است، اما مانند هر کیف پول واقعی امکان سرقت کیف پول مجازی بیتکوین وجود دارد، هرچند نهادهای ناظر مشکلشان سرقت نیست؛ آنها با کل موضوع مشکلدارند. در صورت دزدیده شدن کارتهای نقدی یا اعتباری، امکان استفاده از آنها خیلی پایین است، اما اگر کسی کیف پول بیتکوینی شخص دیگری را بدزدد، هیچ ردی از او بهجا نمیماند. در این مورد کیف پول بیتکوین دقیقاً مانند یک کیف پول واقعی میماند. بااینحال بیتکوین خیلی با ارزهای سنتی فرق دارد. برخلاف دلار و پوند و یورو، بیتکوین توسط هیچ دولتی پشتیبانی نمیشود، بلکه نوعی پول کاملاً غیرمتمرکز است. بیتکوین به هیچ نوع سامانه بانک مرکزی یا سامانه کنترل پولی متصل نیست و این بخشی بزرگ از جاذبه آن است. هیچ قطب رایانهای ویژهای وجود ندارد که تمام فرایندهای مرتبط با بیتکوین را پردازش کند. در عوض، هر کاربر بیتکوین بخشی از شبکهای است که بخشی از بار پردازش بیتکوین را به دوش میکشد. ماهیت غیرمتمرکز بیتکوین آن را در مقابل دخالتهای دولتی غیرقابل نفوذ کرده و از نظارت و قانونگذاری دورنگه داشته است.
چه کسی بیتکوین را اداره میکند؟
بیتکوین، بدون کنترل و نظارت نیست، بلکه بهجای آنکه دیوانسالاریهای دولتی، آن را تحت نظارت داشته باشند، با استفاده از الگوریتمهای موجود کنترل میشود. به همین دلیل، امکان فساد در بیتکوین وجود ندارد. این گفته آندریاس آنتونوپولوس، نویسنده، طرفدار دوآتشه بیتکوین و متخصص امنیت است. این روزها تب بیتکوین بالاگرفته و بسیاری میخواهند بدانند بیتکوین چیست. یکی از سؤالهایی که مدام تکرار میشود این است که اگر کسی مالک و حاکم بیتکوین نیست پس بیتکوین چگونه اداره میشود و یا چه کسانی آن را اداره میکنند. در فضل چهارم کتاب راهنمای بیتکوین پاسخ این داده شده است.
هاروارد بیزینس ریویو
هاروارد بیزینس ریویو یک نشریه عمومی در زمینه مدیریت است که توسط انتشارات هاروارد بیزینس سالانه در ده شماره منتشر میشود. این نشریه متعلق به دانشگاه هاروارد بوده و مقر اصلیاش در واترتاون ماساچوست واقع شده است.