پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نگاهی به روند شکلگیری، چالشها و نحوه مواجهه بانکها با بانکداری باز
مسعود خرقانی؛ معاون فناوری اطلاعات شرکت مهندسی صنایع یاس ارغوانی / تحولات روزافزون فناوری و ارائه خدمات نوآورانه، موجب بروز مفاهیم جدیدی در صنایع مختلف از جمله صنعت بانکی شده است. در همین راستا، مدیران ارشد بانکی به فکر موضوعاتی هستند که بتواند دارای تاثیرات مهم و کلیدی در حفظ جایگاه رقابتی آنها در بازار آینده باشد. به همین جهت بسیاری از بانکها در حال تدارک برای تحول دیجیتال مرتبط با صنعت مالی هستند و یکی از موضوعاتی که میتواند به این دگرگونی کمک کند، بانکداری باز است.
بانکداری باز میتواند برای مؤسسات مالی، در آینده هر دو حالت تهدید یا فرصت را داشته باشد. بانکها و مؤسسات اعتباری در این مسیر میتوانند فقط نظاره گر جریان باشند، یا برای مقابله و رقابت با ارائه دهندگان خدمات فینتکی کوچک و بزرگ، از توان APIهای باز استفاده نمایند.
الزامات و مقررات قانونی (مانند PSD2) در زمینه بانکداری باز بزودی رشد و توسعه هر چه بیشتر شرکتهای بزرگ فناوری محور مانند گوگل، آمازون، فیس بوک و … سایر غولهای فناوری را امکان پذیر مینماید. دسترسی گستردهتر به اطلاعات مالی مشتریان که در حال حاضر در اختیار بانکها است، این شرکتها را قادر میسازد که استراتژی بازاریابی خود را نسبت به گسترش محصولات و خدمات قابل ارائه به مشتری، مورد بازبینی و تجدید نظر قرار دهند و با وجود اقبال و تمایل طیف مشتریان در رده سنی 20 تا 30 سال، به دریافت خدمات بانکی از مؤسسات ارائه دهنده خدمات غیر مالی، ارائه APIهای باز بانکی یک شانس و فرصت مناسب برای این قبیل شرکتها (غولهای فناوری) خواهد بود.
یکی از ارکان مهم در تحول دیجیتال نظام بانکی
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر، گاها به عنوان یکی از ارکان مهم و کلیدی در تحول دیجیتال نظام بانکی و در محافل مختلف از آن یاد میشود، بحث بانکداری باز و نحوه مواجهه بانکها با این پدیده است. در این بحث نظریات متفاوتی نسبت به اینکه این موضوع میتواند برای بانکها به منزله تهدید و یا فرصت باشد مطرح شده است. در همین راستا، حسب علاقه و تجربه قریب به 25 سال حضور مستمر در طراحی و تولید سامانهها و محصولات بانکی و آشنایی با مفاهیم و اصول کسبوکار بانکی از یک سو و مطالعه و بررسی روند پیشرفتهای تکنولوژی و محصولات نوآورانه در زمینه بانکی از سویی دیگر، موجب نگارش این مقاله گردید.
در این نوشتار ابتدا مروری کلی بر حضور شرکتهای بزرگ فناوری محور و ورودشان به صنعت مالی و بانکی و ارائه محصولات نوآورانه مبتنی بر پیشرفت تکنولوژی خواهیم داشت. سپس تعریفی کلی از مفهوم بانکداری باز و رابط برنامهنویسی کاربردی (API) ارائه میشود. در ادامه به بررسی برخی از تهدیدها و فرصتهای ممکن در زمینه بکارگیری مفاهیم عنوان شده میپردازیم. پس از آن مروری خواهیم داشت بر اقداماتی که میتواند در تدوین استراتژی بانکداری باز مفید باشد. در نهایت نگاهی داریم بر چهار نمونه از مدلهایی که توسط شرکت اکسنچر ارائه گردیده و میتواند در بانکداری امروز مورد استفاده واقع شود.
امید است مطالب ارائه شده در این مقاله بتواند هر چند اندک کمکی به شفافیت بیشتر موضوع برای مخاطبین و خوانندگان آن باشد.
تحولات روزافزون فناوری و ارائه خدمات نوآورانه، موجب بروز مفاهیم جدیدی در صنایع مختلف از جمله صنعت بانکی شده است. در همین راستا، مدیران ارشد بانکی به فکر موضوعاتی هستند که بتواند دارای تاثیرات مهم و کلیدی در حفظ جایگاه رقابتی آنها در بازار آینده باشد. به همین جهت بسیاری از بانکها در حال تدارک برای تحول دیجیتال مرتبط با صنعت مالی هستند و یکی از موضوعاتی که میتواند به این دگرگونی کمک کند، بانکداری باز است.
صنعت بانکی چگونه میتواند به کمک بانکداری باز از خود در مقابل تهدید بزرگان فناوری محافظت کند؟
بانکداری باز میتواند برای مؤسسات مالی، در آینده هر دو حالت تهدید یا فرصت را داشته باشد. بانکها و مؤسسات اعتباری در این مسیر میتوانند فقط نظاره گر جریان باشند، یا برای مقابله و رقابت با ارائه دهندگان خدمات فینتکی کوچک و بزرگ، از توان APIهای باز استفاده نمایند.
الزامات و مقررات قانونی (مانند PSD2) در زمینه بانکداری باز بزودی رشد و توسعه هر چه بیشتر شرکتهای بزرگ فناوری محور مانند گوگل، آمازون، فیس بوک و … سایر غولهای فناوری را امکان پذیر مینماید. دسترسی گستردهتر به اطلاعات مالی مشتریان که در حال حاضر در اختیار بانکها است، این شرکتها را قادر میسازد که استراتژی بازاریابی خود را نسبت به گسترش محصولات و خدمات قابل ارائه به مشتری، مورد بازبینی و تجدید نظر قرار دهند و با وجود اقبال و تمایل طیف مشتریان در رده سنی 20 تا 30 سال، به دریافت خدمات بانکی از مؤسسات ارائهدهنده خدمات غیر مالی، ارائه APIهای باز بانکی یک شانس و فرصت مناسب برای این قبیل شرکتها (غولهای فناوری) خواهد بود.
این بازیگران در حال حاضر نیز با خدماتی از قبیل گوگلپی، اپلپی، واتساپپی و آمازونپی، به صنعت مالی وارد شدهاند. همچنین آمازون اعلام نموده که مذاکرات و توافقاتی با JPMorgan، Capital One و چند موسسه مالی دیگر برای ایجاد حساب جاری خاصی با برند آمازون برای مشتریان خود داشته است. رویکردهای جدید و نوآورانه در زمینه همکاری و مشارکت مشتریان، از ویژگیهای بارز این غولهای فناوری، تازه وارد به صنعت مالی و بانکی است و خبرگان اهل فن معتقدند که زمان آن رسیده است تا بانکها نیز از این رویکرد پیروی نمایند. اگرچه بانکها بر اساس تفکرات خود تا به حال در زمینه مدیریت تهدیدات شرکتهای استارتآپی در حوزه مالی (موسوم به فینتک) موفق عمل کردهاند، اما تهدید شرکتهای بزرگ فناوری در بخش مالی برای بانکها به سرعت در حال رشد و افزایش است.
توسعه و افزایش این شرکتها به عنوان جایگزین بانکهای سنتی، این بانکها را در وضعیت آسیب پذیری، قرار داده است و قدمت و سابقه تاریخی این قبیل بانکها نیز نمیتواند نجات دهنده و برگ برنده آنها در جذب نسل جدید مشتریان و مصرفکنندگان محصولات و خدمات بانکی است. به نقل از گزارشهای شرکت مکنزی، برای 73 درصد کاربران نسل جدید در امریکا، استفاده از خدمات مالی جدید در آمازون، گوگل و امثال آنها در مقایسه با بانکهای سنتی دارای جذابیت بیشتری خواهد بود. در مواجهه با این موج جدید رقابت دیجیتالی، بانکها به سرعت به دنبال توسعه زیر ساختهای دیجیتال خود هستند و ورود به عرصه ارائه APIهای باز و پرداختن به مسائل اقتصادی مربوطه، نشان دهنده تجدید نظر بانکها نسبت به رویکردهای خود در جهت انتظارات مشتریان خود و به طور فعال به دنبال خلق ارزش برای آنها است.
بانکداری باز و رابطهای برنامه نویسی کاربردی باز
API باز در واقع چیزی به جز یک بستر و زیرساخت برای ایجاد ارتباط و اتصال بین محصولات و خدمات یک بانک یا سازمان با دیگران نیست و بانکداری باز، توصیفی است برای به اشتراکگذاری اطلاعات حسابهای مشتریان، دادههای معاملات و تراکنشها، دادههای محصولات و سایر اطلاعات مالی با تولید کنندگان ثالث نرمافزار (خارج از سازمان یا بانک)، به منظور تشکیل یک اکوسیستم قوی جهت ارائه خدمات و محصولات بانکی.
در این اکوسیستم، فراوانی داده و اعتماد مشتریان، به طور غالب در اختیار بانکها قرار دارد و این در حالی است که نوآوریهای فناورانه سایرتوسعه دهندگان (شرکتهای فینتکی) میتواند موجب بهبود و افزایش خدمات قابل ارائه به مشتریان باشد. با رویکردی مبتنی بر ارائه رابط برنامه نویسی کاربردی (API) به صورت باز، به بانکها کمک میشود که قوانین بازی را تغییر داده و راندن و بکارگیری نوآوری را همراه با بازیگران و شرکتهای بزرگ فناوری، به پیش ببرند.
ارائه API باز، تنها یکی از هزاران نوآوری ممکن در ارتباط با فراوانی دادههای مالی نزد بانکها است و این یک جور پیشنهادی است که نیاز بانکها به ادامه تولید محصولات و ارائه خدمت به مشتریان خود و حفظ جایگاه رقابتی را برایشان فراهم میسازد. بانکها برای حفظ وضعیت موجود در امور مالی، باید دارای روشی پویشگرانه در ارتقاء و تحول محصولات جاری خود باشند و جذابیتهای خود را متناسب با تمایلات مشتریان موجود و آتی، بیشتر کنند.
بانکداری باز، تهدید یا فرصت؟
دستیابی سایر شرکتهای ارائه دهنده خدمات، به اطلاعات مالی بانکها میتواند به منزله نوعی تهدید برای آنها تلقی شود. به عنوان مثال، آنها میتوانند با استفاده از دادههای مشتریان، در زمان بسیار کوتاهی پیشنهاداتی را در زمینه ارائه خدمات مدیریت مالی برای مشتریان فراهم کنند، در صورتیکه بانکهای سنتی در این زمینه با آهنگ آهستهتری ورود میکنند. با این وجود بانکها میتوانند با تثبیت موقعیت مناسب خود به شکلی دقیق، این تهدید را به فرصت تبدیل کنند و برای این کار باید از مقاومت و رویگردانی نسبت به حرکتهای آغاز شده مثل ارائه API برای بانکداری باز، اجتناب کنند. بانکها بجای اینکه فرصت نوآوری را فقط به شرکتهای فینتکی واگذار کنند، باید با سرمایهگذاری روی چنین فرصتهایی تحرک لازم را در زمینه بهره بردن از نوآوریها در طیف وسیعی از محصولات و خدمات موجود، در خود به وجود بیاورند.
APIهای بانکداری باز میتوانند باعث افزایش توان بانکها در زمینه استفاده کارآمدتر از دادههای مشتریان خود باشد و آگاهی و بینش لازم را برای ارائه محصولات متناسب با سلیقه مشتریان فراهم کند. بانکهای سنتی برای به حداقل رساندن فشار ناشی از حضور غولهای فناوری به واسطه ورودی که به صنعت خدمات مالی کردهاند و با در نظر داشتن پیشرفت قابل ملاحظهای که این شرکتها در خدمت رسانی و تغییر ذائقه مشتریان دارند، باید توانایی دیجیتالی خود را گسترش دهند. امروزه بیشتر شرکتهای تأسیس شده جهت ارائه خدمات نوآورانه، بر روی استفاده از سرویسهای بانکداری باز حساب و سرمایهگذاری کردهاند. به طوری که مشاهده میشود در اروپا دسترسی به اطلاعات حساب از طریق API به یک قانون جهت ارائه خدمات پرداخت تحت عنوان (PSD2) تبدیل شده است.
بانکها با استفاده از APIها، میتوانند پیشنهادات محصول و خدمات خود را بهبود ببخشند، زمینه مشارکت مشتری را افزایش داده و درآمدهای خود را از طریق کارمزدهای متناسبی که میتواند از طریق کانالهای دیجیتال به دست آید، افزایش دهند. ورود بانکها به کارکرد ارائه و استفاده از رابطهای برنامه نویسی کاربردی، این امکان را فراهم میسازد تا بانکها نیز از طریق APIهای دیگری که توسط سایر شرکتها ارائه میشود، سهم بیشتری در بازار داشته باشند و سرویسها و خدماتی با راه حلهای نوآورانه برای خود تعریف و به گسترش آنها بپردازند.
به منظور مقابله با تهدیدات ناشی از رقبای غیر بانکی و پاسخ گویی به تقاضاهای رو به رشد مشتریان، ارائه خدمات مشتری محور باید با بالاترین اولویت، در دستور کار بانکها قرار داشته باشد. به عنوان مثال، امروزه شاهد هستیم که در پیامرسان فیسبوک کاربران قادرند، خدمات انتقال وجه را با همکاری بازیگران اصلی این صنعت مانند پی پال، ویزا، مستر کارت یا امریکن اکسپرس انجام دهند. بر همین اساس تعدادی از بانکها سرویسهای استفاده از چتباتها (chatbots) را برای پردازشهای خود در زمینه ارائه خدمات به مشتریان راه اندازی کردهاند، برخی از این رباتها قابلیت دارند که از طریق پردازش زبان طبیعی با مشتریان ارتباط برقرار کنند و مثلاً صورتحساب و یا مانده حساب مشتریان را به اطلاع ایشان برسانند.
APIهای باز، قابلیت ادغام و یکپارچه سازی خدمات، حسابهای بانکی و اطلاعات مشتریان را بر روی زیر ساختهای موجود بانکی فراهم مینماید و بانکهایی که پذیرای APIهای باز باشند، بهتر میتوانند خود را با کمک راه حلهای نوآورانه، آماده پاسخگویی به نیازهای مشتریان نسل جدید نمایند. با این حال، بانکها باید بدانند که به صورت استراتژیک چطور میشود، ابتکار عمل را به دست آورد و چگونه استراتژیهای کسبوکار موجود خود را با APIهای باز، سازگار کنند. این امر به آنها برای به دست آوردن کنترل بر تعاملات مشتری با سازمانهای غیر بانکی که توانایی استفاده کارآمد از دادههای مشتریان را داشته باشند و غلبه بر ترس و رهایی از اینکه فقط نقش ابزار واسط (Utility) داشته باشند، کمک میکند.
بانکها باید برای طراحی یک استراتژی در زمینه پذیرش API باز، عوامل متعددی را مد نظر داشته باشند. مثلاً اینکه استفاده از این فناوری چگونه میتواند ارزشهای افزودهای برای سرویسهای موجود یا سرویسهای آتی مرتبط با مشتریان به وجود بیاورد و اینکه چه نوع مشارکتی باعث ایجاد محصولات جدید در بازار خواهد شد و در کل، API چه نقشی در فرآیند تحول دیجیتال دارد.
بانکها باید، با دید جامعی که از دادههای مشتریان به دست میآورند و استفاده از APIهای داخلی، به ایجاد محصولات و خدمات ارزشافزوده برای مشتری بپردازند. بدین منظور جهت نوآوری در ارائه محصولات و ایجاد یک محیط داخلی برای استفاده از APIها، بانکها نیازمند به کارگیری نیروهای نخبه و مستعد در استفاده از این تکنولوژی و توسعه آموزشهای مناسب در این زمینه هستند. اتخاذ رویکرد استفاده از رابط برنامهنویسی کاربردی در گام نخست، میتواند جلب رضایت مشتریان در مراحل بعدی را در پی داشته باشد.
اقداماتی که میتواند در تدوین استراتژی بانکداری باز نقش موثری داشته باشد
مشاهده تجربیات بسیاری از بانکهای دیگر در سراسر جهان، که برای خود پایگاههای توسعه API بانکی ایجاد کردهاند، میتواند انگیزه بالایی را جهت تمایز در بازاریابی برای بانکهایی که تمایل دارند در زمینه بانکداری باز فعالیت کنند، ایجاد نماید. به منظور حصول اطمینان کافی نسبت به اینکه آمادگی لازم برای این چشم انداز جدید در بانک وجود دارد، اقدامات زیر میتواند در تدوین استراتژی مفید باشد:
1- استفاده از بهترین شیوههای جهانی در استفاده از رابط برنامه نویسی کاربردی در صنایع مختلف از جمله صنعت بانکی
2- داشتن توضیح و دلیل منطقی برای API در راستای استراتژی کسبوکار، جهت ایجاد راههای جدید کسب درآمد
3- شناسایی و اولویتبندی ارزشهای قابل استحصال از APIها
4- مدیریت فعالیتهای درآمدزایی از APIها و شفافیت در اینکه به چه صورت و از طریق چه کسانی این قابلیت بوجود میآید
5- هدایت و راهبری کارکردها و تنظیم شرایط مناسب در توزیع بار استفاده از APIها، به منظور افزایش تاثیرات مثبت در شبکه و قابلیت مقیاس پذیری
بانکها همچنین نیازمند برگزاری جلسات توفان فکری در خصوص جریان درآمدی بازار پیش رو برای محصولات و خدمات مبتنی بر API هستند. مدل کسبوکاری و درآمدی بانکها نیز باید در این مسیر مورد بازبینی و تجدید نظر قرار بگیرد تا بتوانند مدل بانکداری سنتی خود را شبیه مدل شرکتهای نوآوری محور (فینتک) نمایند. ظهور و توسعه این اقتصاد جدید مبتنی بر فناوری باز، میتواند یک فرصت عالی برای بانکها جهت هدایت و حفظ جایگاه خود در بازار، باشد. باز کردن قفل ارزشهای موجود در دادههای مشتریان، موجب بهره مندی بیشتر بانکها، افزایش درآمد و ارائه خدمات به مشتریان به شیوهای بهتر خواهد شد.
در این رابطه هر بانکی مانند سایر کسبوکارهای دیگر، برای خود دارای دیدگاهها، اهداف، محصولات و مخاطبان هدف و از همه مهمتر مشتریان منحصر به فرد خود است. از منظر بانکداری باز، مهمترین عامل و تفاوت رقابتی برای بانکهایی که تمایل به رشد و کسب سهم بیشتری از بازار دارند، این است که ارائه محصول به تنهایی کافی نیست، بلکه راحتی مشتری و جلب رضایت مطابق سلیقه مشتری نیز اهمیت زیادی دارد.
هم چنین علاوه بر فشارهای کلی اقتصاد کلان، نرخهای بهره و فشارهای حاشیهای و هجمههای گوناگونی که بر مدل بانکداری سنتی وارد میشود، بانکها باید با دقتی مضاعف رویکردی که در این محیط جدید خواهند داشت را در نظر داشته باشند. با توجه به همه این موارد، بر اساس بررسیها و گزارشات منتشره اخیر توسط شرکت اکسنچر، بانکها میتوانند چهار نمونه از مدلهای بانکداری و نقشی که بانک در این زمینه دارد، را مورد ملاحظه قرار دهند:
1. مدیریت ارتباطات دیجیتال
در این مدل بانکها در نقش یک مدیر ارتباط دیجیتال، از مدل یکپارچه کسبوکار قبلی خود تبعیت میکنند در حین اینکه از تجربیات بانکهای دیگری که در مسیر ارائه خدمات دیجیتالی دارای قابلیت شخصی سازی توسط مشتریان، گام بر میدارند، استفاده مینمایند. برای رسیدن به موفقیت در این روش، بانکها باید خدمات جاری خود را در کانالهای فیزیکی و دیجیتال بهینه سازی نموده و با تمرکز بر محوریت دادن به مشتری، در جهتگیری استراتژی خود مبنی بر فراهم نمودن قابلیت شخصی سازی خدمات و محصولات اقدام کنند. در این روش بانکها همچنین نیازمند ایجاد یک اکوسیستم همکاری با مشارکت اشخاص ثالث (سایر شرکتها) برای ارائه محصولات قابل اعتماد و میز خدمات مورد نیاز مشتریان هستند.
2. خدمات دیجیتال طبقه بندی شده
در حالی که در مدل مدیریت ارتباطات دیجیتال، بانکها قصد دارند طیف گستردهای از خدمات را برای بخشهای مختلف و نیازهای متفاوت مشتریان ارائه دهند، در مدل خدمات دیجیتال طبقه بندی شده، تمرکز صرفاً بر ارائه بهترین راه حلهایی است که بیشترین ارزش افزوده را جهت پیشنهاد به مشتری ایجاد کند. با وجود اینکه در این مدل به تعداد کمتری از نیازهای مشتری توجه میشود، هدف اصلی بر تحت پوشش قرار دادن بیشترین تعداد مشتری ممکن و توزیع حداکثری خدمات مورد ارائه از طریق کانالهای مختلف به آنها، استوار است. رویکرد انتخاب این مدل میتواند زمینه پیوست و اتصال شرکتهای تکنولوژی محور (فینتک) و ارائه دهندگان تخصصی خدمات مانند Paypal با بانکها را فراهم نماید. اگرچه این مسیر برای بسیاری از بانکهای سنتی جذابیت چندانی ندارد، ولیکن اگر به درستی اجرا شود، پتانسیل بالایی برای گسترش و رشد زیاد و تسلط بر بازار در قطعه (طبقه) انتخاب شده دارد.
3. ارائه دهنده پلتفرم باز
در رویکرد ارائه پلتفرم باز، بانکها نقشی شبیه به شرکتهای بزرگ فناوری (مانند: گوگل، آمازون، فیس بوک، اپل) دارند و با مشارکت و همکاری ارائه دهندگان شخص ثالث (سایر شرکتها)، به ایجاد یک اکوسیستم برای ارائه خدمات به مشتریان بانکی میپردازند. در این راستا بانکها کمتر به هدایت و راهبری در تولید محصولات ورود میکنند و بیشترین تمرکز خود را به شناخت ذائقه و تجربیات مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتری معطوف مینمایند. همزمان با تعاملاتی که مشتریان در این پلتفرم با سایر ارائه دهندگان محصولات انجام میدهند، بانکها میتوانند اطلاعات ارزشمند و منحصر به فردی را در مورد خدمات مورد علاقه و استفاده آنها بدست بیاورند و از این اطلاعات برای ارائه خدمات بسیار شخصی و مبتنی بر محتوا، مانند وام اختصاصی مورد نیاز و یا سایر نیازهای خاص مشتری، استفاده نمایند.
در حال حاضر بسیاری از بانکها به این رویکرد علاقه دارند و در حال استفاده یا سرمایه گذاری فعالانه بر روی آن است. با وجود مزایایی که برای مدل ارائه پلتفرم وجود دارد، اما تهدیدهایی نیز از طرف شرکتهای بزرگ فناوری میتواند وجود داشته باشد، به این معنی که بانکها باید در انتخاب بین ایجاد یک پلتفرم توسط خودشان، یا اتصال به پلتفرمهای ساخته شده موجود و استفاده از آنها، اندیشه و دقت مناسب داشته باشند.
4. ارائه دهنده خدمات (Utility Provider)
در رویکرد ارائه دهنده خدمات (با نقش Utility Provider)، بانکها در ارتباط مستقیم با مشتریان نهایی قرار نخواهند گرفت و تمرکزشان فقط بر ارائه خدمات و محصولات صرفاً بانکی و تکلیفی از طرف نهادهای رگولاتوری، با کیفیت خوب و به شکلی کارآمد خواهد بود. در این مدل بانکها به بازیگران نقش پشت صحنه تبدیل شده و به طور بالقوه از چرخه ارائه خدمات بخش کسبوکاری خرد، کنار میروند و بیشترین تمرکز این دسته از بانکها بر ارائه خدمت به بخش شرکتی بازار (B2B) خواهد بود. موفقیت در این رویکرد به طور کلی به توانایی بانکها در ارائه راه حلهای کم هزینه، با کیفیت بالا و سازگار با قوانین مالی حاکم بر شرکتها (مشتریان تجاری و شرکتی)، بستگی دارد. و در نهایت ممکن است خدمات آنها به عنوان یک راه حل “as-a-service” به مشتریان عرضه شود.
اگرچه ممکن است این مسیر یک نسخه قابل قبول به نظر برسد، ولیکن نمیتواند ایده آلترین انتخاب بانکها باشد. در این مدل اگر تمایز چشمگیر و قابل رقابتی در هزینههای دریافتی از مشتریان با سایر رقبا وجود نداشته باشد، میتواند حتی موجب کمرنگ شدن نقش بانک در پشت صحنه نیز گردد و مشتری به سمت سایر رقبا و ارائه دهندگان خدمات یوتیلیتی گرایش پیدا کند.
عوامل کلیدی در تصمیمگیری بانکها
مدلهای فوق به عنوان نمونههایی از رویکردهایی است که بانکها میتوانند بکار گیرند و خدمترسانی کنند، اما به هیچ وجه تنها گزینهها نیستند. همانطور که چشمانداز بانکی و فناوری همچنان در حال تکامل است، ممکن است شاهد مدلهای جدید دیگری نیز برای ایجاد رقابت و جایگزینی در صنعت بانکی باشیم. چند عامل کلیدی و بسیار حائز اهمیت در تصمیمگیری بانکها و انتخاب مسیر و رویکرد مناسب، وجود دارد:
– اول اینکه بانکها فارغ از هر مسیری که انتخاب میکنند، باید استراتژی دیجیتال داشته باشند.
– ثانیاً برای تحول و نوآوری در کسبوکار باید، مشی و رویه از بالا به پایین را در سازمان خود به کار بگیرند.
– در نهایت اینکه بانکها باید یک شخص خاص را برای هدایت و مسئولیت انجام این کار تعیین کنند، که فارغ از پست سازمانی و نقشی که در سازمان دارد، باید مورد حمایت کامل مدیریت ارشد سازمان باشد.