راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

جوانان، به زور هم که شده، به دولت مشورت دهند

حامد اکبری، پژوهشگر سیاستگذاری دولت الکترونیک و فضای مجازی / عنوان این یادداشت حکایت از نگاه نگران نگارنده دارد که بحرانی عمیق را نشانه گرفته وسعی دارد راه حلی برایش پیدا کند.

این یادداشت فرض‌هایی را در نظر دارد که خود آنها، اصل مشکل و عبور از آنها به هر قیمتی راه‌حل آن مشکلات است. زیرا وقتی درگیر بدیهیات هستیم، هیچ‌چیزی مهم‌تر از بازگشت به اصول علمی و پارادایم‌های رشته‌ای و عبور از هرچه غیر آن است وجود ندارد.

آن فرض‌ها عبارتند از اینکه اولا ناکارآمدی دولت و دولت‌های قبل و اساسا نظام حکمرانی کشور از مرز توجیه و سرسری گرفتن گذشته و به گمان بسیاری از کارشناسان، ایران به کشور ناممکن‌ها تبدیل شده است. ثانیا دولت و نظام سیاست‌گذاری و حکمرانی ایران، تاکنون توان عبور از این بحران‌ها را نداشته و احتیاج به کمک فکری دارد.

ثالثا دولت در اخذ مشورت و نظر کارشناسی، از غیر از حلقه حکمرانان و مسئولین کشور که سال‌هاست خودشان مستقیم یا غیرمستقیم مسببان این ناکارآمدی‌ها و بحران‌ها هستند، کاملا ناتوان است.

و رابعا جوانان متخصص که هم وارثان کشور و جانشینان حکمرانان فعلی هستند و هم از انرژی و توان و دانش مفیدتر و به‌روزتر و راهگشاتری برخوردارند، اساسا دستشان به دولتمردان و حکمرانان نرسیده و کهن‌سالان سیاستمدار و سیاست‌گذار و مجریان امور به‌هیچ‌عنوان از جریان فکرهای تازه در دولت و نظام حکمرانی استقبال نکرده و خود را بی‌نیاز از این مشورت‌ها می‌بینند.

این فروض چهارگانه که خواننده محترم کمابیش می‌تواند دریابد که از بدیهی‌ترین معضلات این کشور است به‌قدر کافی تاسف‌آور است و برای آن راه‌حلی جز بازگشت بی‌چون‌وچرا از این الگوی فوق‌العاده ناکارآمد و بحران‌آفرین نباید متصور بود. ولی افسوس که کار از چاره گذشته است و کشور همچنان درگیر بدیهیات است.

مثلا اینکه بازنشستگان باید بازنشسته شوند و مجددا به کار گرفته نشوند، هم‌اکنون از مشکلات اساسی کشور است و می‌بایست برایش قانون مستقلی تصویب شود! اینکه دولت در کارهای اجرایی اقتصادی با بخش خصوصی رقابت نکند همچنان محل مناقشه است! اینکه ایران متعلق به همه ایرانیان است و یک شهروند زرتشتی می‌تواند در شورای یک شهر حضور داشته باشد و در حل‌وفصل مشکلات شهر بکوشد، محل دعوای طولانی ارکان مهم حاکمیت بوده است!

اینکه نظارت‌های کنترلی و انواع فیلترها نباید به تبدیل به موتور ناکارآمد کردن کشور، به روش حذف انتخاب‌های مردم شود، هنوز درک نشده! یا اینکه نظامیان نباید در سیاست و اقتصاد و فرهنگ، دخالت کنند، از بدیهیاتی است که هر کدام نه تنها بدیهی انگاشته نمی‌شود و بلکه محل مجادلات جدی و فرصت سوز اساسی در کشور شده است.

اتفاقی که در چند سال اخیر با توسعه شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های ارتباطی در کشور افتاده و نظام متصلب سیاست‌گذاران و حکمرانی کشور را با چالش جدی موجه کرد، سونامی هشتگ‌ها و کمپین‌های اعتراضی بود که مردم و غالبا جوانان در مقابل یک سیاست یا اقدام و یا اظهار نظر غلط یا فساد داری و حتی توهین یک مسئول، ظرف چند دقیقه در فضای مجازی با هم هماهنگ شده و در قالب انواع هشتگ‌ها و کمپین‌ها موضوع موردنظر را محاصره و مسئولان امر را مجبور به عقب‌نشینی کردند و در بسیاری از موارد آنها را وادار به عذرخواهی و تجدید نظر در رفتار و عملکردشان کردند.

برخی صاحب‌نظران اصرار بخشی از نظام حکمرانی بر فیلترینگ تلگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی را ناشی از این غافلگیری می‌دانند. پس می‌توان پذیرفت که هشتگ‌ها و کمپین‌ها دیده شده و موثر واقع شدند.

اکنون که لشکر کهن‌سالان حکمرانان کشور، آمادگی و فرهنگ استفاده از دانش و مشورت جوانان ندارند و همچنین جوانان به ابزارهای قدرتمند فناورانه نوین مجهز بوده و توانایی و انس با شبکه‌های اجتماعی و ارکان و الزامات و ظرفیت‌های آن را دارند، شایسته است، در قالب ضبط ویدئوهای یک یا دو دقیقه‌ای در موضوعات مختلف و انتشار در شبکه‌های اجتماعی و تگ کردن و منشن کردن و هشتگ زدن مسئول یا سازمان مرتبط و دولت، راه‌حل‌های موردنظر خود، که از تخصص و نگاه علمی برمی‌آید را به آنها رسانده و حجت را بر تصمیم گیران تمام کنند.

این اتفاق می‌تواند فرصت دیده شدن نظرات جدید و صاحب‌نظران جوان آنها را فراهم کرده و همچنین دولت‌مردان را با ابعاد جدید نظرات تخصصی آشنا کند.

نگارنده در بسیاری از جلسات مشورتی در سطوح بالای سیاست‌گذاری موضوعات مختلف، به رای‌العین دیده‌ام که مدیران کهن‌سال پشت میز نشسته و لشگر مشاوران و مدیرانشان چقدر از واقعیت‌ها و ظرفیت‌های موجود علمی و فنی جوانان برای راه‌حل‌یابی معضلات کشور بیگانه‌اند و در بسیاری از مواقع در برابر شنیدن نظرات ساده علمی یک جوان که به‌سادگی در بخش خصوصی در حال انجام شدن است، حیرت‌زده تماشا می‌کنند و البته بعضی از مدیران که کمتر از موقعیت خود و درگیر شدن با کارهای جدید و متفاوت با الگوی برکه‌ای وضع موجود می‌ترسند، از آن جوانان کمک گرفته و باعث خدمات مفیدی برای کشور شده‌اند.

جوانان به زور هم که شده باید به دولت مشورت دهند، چون چه خوششان بیاید چه نیاید، دولت همچنان رکن موثر و مهم‌ترین نقش‌آفرین در امروز و آینده کشور است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.