پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نقطه اشتراک گفتههای معاونان فناوری اطلاعات بانکها در چیست؟ / گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
با اینکه هر سال دنیا با روندهای فناوری جدیدی در صنعت مالی روبهرو میشود و موج تغییرات به ایران هم میرسد و گاهی حتی به تنه صخرهای نظام بانکداری و رگولاتوری هم ضربه سختی میزند، اما در داخل کشور حرفهای همیشگی از دغدغههایی است که برای سایر نظامهای بانکی در سایر کشورها وجود خارجی ندارد. علت هم مشخص است. نمیتوان قابهای گچکاریشده پرزرقوبرق برای ستونهای خانهای ساخت که پی و بنی ندارد. اگر نگوییم تمام، بیشتر تحولات در حوزه فناوریهای بانکی و سیستم بانکداری به این پی و بن بستگی دارد و تا زمانی که استخوانبندی این سازه ساخته نشده، صحبت از جزئیات گچکاری عبث به نظر میآید. از مرتضی ترکتبریزی، علی چهارلنگی، فرهاد بهمنی، علی رضازاده و سید مرتضی بکا؛ معاونان فناوری اطلاعات بانکهای ملت، حکمت ایرانیان، پستبانک، انصار و موسسه مالی و اعتباری ملل دعوت کردیم تا از آنها درباره روندهای جدید فناوریها بپرسیم و برایمان از تحول شعب بگویند؛ از فرصتهای ارتباط با کسبوکارهای فینتک و سیستم بانکی جهانی و نيز تصویری از آینده بانکداری دیجیتال برای ما ترسیم کنند. اما در این گردهمایی کوچک حرفها فقط از درد مشترکی بود که بانکها در آن شریک بودند؛ رگولاتوری.
دانلود کنید: فایل PDF میزگرد «گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار» در شماره 19 ماهنامه عصر تراکنش
ماهنامه عصر تراکنش / توزیع نامناسب کارمزد، تراکنشهای خرد گران، ارتباط ناکافی رگولاتور با معاونان فناوریهای اطلاعات بانکها و نبود برنامه روشن از آینده نظامهای بانکداری از مجموعه دغدغههای حاضران این میزگرد بود. درخواستها و انتقادها واضح و مشخص است. تا زمان بهبود شرایط نمیتوان به تحول نظام بانکداری امید داشت و از روندهای فناوریهای جدید حاضر در دنیا استفاده کرد.
بزرگ داده، حالا مهمتر از هر چیز
عصر تراکنش: از همایش هفتم نظامهای پرداخت و بانکداری الکترونیک تا همایش هشتم یک سال گذشته است. در این یک سال بهعنوان معاون فناوری اطلاعات در بانک خود چه فعالیتهایی را به اجرا درآوردید و با چه چالشهایی مواجه بودید؟
مرتضی ترکتبریزی: به خاطر دارم در همایش سال گذشته در نظرسنجی راه پرداخت از من پرسیده بودید چه روندهای فناوری را برای سال آینده مهم میدانم. پاسخ من به این پرسش فناوریهای بلاکچین و بزرگداده بود. امروز بعد از گذشت یک سال همچنان همین پاسخ را میدهم. با این حال به نظرم موضوعي که بیشتر از هرچیزی صنعت را با خود درگیر میکند، در وهله اول، بزرگداده است و بعد بلاکچین.
برخلاف بسیاری از گفتهها، به عقیده من فناوریهای بلاکچین دوای همه دردها نیست. برخی حتی برای مسائلی که اکنون حل شدهاند باز هم بلاکچین را پیشنهاد میدهند. در عین حال احساس میکنم از سال گذشته تاکنون بیش از همه، بحثها حول محور بزرگداده بوده که ارتباط زیادی هم با فناوری اینترنت اشیا و کسبوکارهای فینتک دارد. راه نجات ما هم همین است. بزرگداده درست مانند نوزادی در فیلمهای علمی_تخیلی است که بهسرعت رشد میکند و به غولی تبدیل میشود که همه را در خودش دربر میگیرد و به همین اندازه گریزناپذیر است. هر بانکی که حداقل یک یا دو دهه از عمرش میگذرد و اطلاعات زیادی در آرشیوهای اطلاعاتی خود دارد، در یکی، دو سال آینده میتواند از این اطلاعات استفاده کند و در شکل سرویسدهی خود تغییر ایجاد کند و خود را با تغییرات بازار و زمان تطبیق دهد.
دقیقا به همین علت است که در حال حاضر بانکها بهشدت با بخشهای مختلف خود و کسبوکارها دچار اصطکاک شدهاند؛ چراکه اگر این دیتا استخراج شود و تغییرات خودش را در کسبوکارها نشان دهد، تحولات خیلی بنیادیتري رخ خواهد داد. تا پیش از این تحولها از جنس درگاههای پرداخت اینترنتی بود. ما درگاهی درست میکردیم و کسبوکار پشت آن قرار میگرفت و لزومی نداشت تا ظاهر خود را تغییری بدهد. اما اکنون استفاده بانک از دیتاها شکل و ظاهر کسبوکارها را هم تغییر میدهد. این دیتا همه اطلاعات لازم را دربر میگیرد. بانکها امروزه به این نتیجه رسیدهاند که اکنون هرگونه اطلاعاتی میتواند مفید باشد؛ بنابراین منظور از دیتا تنها اطلاعات کربنکینگ و خودپردازها و دستگاههای کارتخوان نیست، بلکه چیزی فراتر از آن است.
با این حال کسبوکارها متوجه شدهاند که استفاده از این دادهها آنها را مجبور به تغییرات بزرگ میکند و به همین دلیل بقای خود را در خطر میبینند و به همین علت در برابر این تغییرات مقاومت میکنند. اما این تحولات گریزناپذیر هستند و در یک سال آینده بسیار نمود خواهند داشت.
عصر تراکنش: پیشنهاد شما برای حل مقاومت چیست؟ نمیتوان چنین تغییراتی را به اجبار به آنها تزریق کرد.
ترکتبریزی: برای ترویج فرهنگ بانکداری دیجیتال پیشنهاد من این است که بهتر است شربت را شیرین کنیم و به خورد کسبوکارها دهیم. بهمرور که طعم این شکل از بانکداری را بچشند، بیشتر به آن جذب و علاقهمند میشوند، در صورتی که اگر یکشبه آییننامه و دستورالعمل بزنیم که از فردا روال تغییر خواهد کرد، هیچکس آن را نمیپذیرد. گمان میکنم بین شش ماه تا یک سال بخش فناوری اطلاعات بانکهای مختلف با صبر و حوصله محصولات اولیه ساختهشده را به بخش کسبوکار ارائه دهند و با علاقهمند کردن آنها ظرف یک سال محصولات دیجیتال را در همه بخشها جاری کنند.
ماکتی از فناوریهای بینالمللی
علی چهارلنگی: برای بررسی فعالیتها و چالشها و اهداف بانکها بهتر است پیش از هرچیز ماموریتهای بانکها را در نظر داشته باشیم. اولویت ما در بانک حکمت ایرانیان بیشتر روی بانکداری خرد است و بيشتر بر سرویسهایی که برای مشتریان خاص خود در نظر میگیریم، تمرکز داريم. بنابراین عمده فعالیتهای ما روی سرویسهای پرداخت است. طی یک سال گذشته هم نخستین شعبه مجازی بانک حکمت ایرانیان را افتتاح کردیم و دومین شعبه نيز در دست اجراست و در نظر داریم تا پایان سال سه عدد و تا سال آینده ده عدد از این شعب در کشور داشته باشیم. آمار و اطلاعاتی که پس از شروع کار این شعبه به دست آوردیم، برای خود ما هم عجیب و نشاندهنده تراکنشهای بسیار زیادی بود.
بنابراین تمرکز ما بیشتر روی تراکنشهای خرد بوده است. بانک حکمت ایرانیان نیز بانکداری شرکتی را راهاندازی و تقویت کرد و از آنجایی که در فهرست بانکهای مورد تحریم نیست، خدمات بانکی بینالمللی متعددی را برای کسبوکارها انجام میدهد.
در عین حال نیز نمیتوان گفت ما از فعالیتهایی که مربوط به فناوریهای بانکی است، غافل بودیم. فناوریها و روندهای جدید به شکل موج حرکت میکنند و تا به کسبوکارها برسند، باید راه طولاني را طی کنند. زمانی همهجا حرف از فناوری NFC بود. اکنون به چه سرانجامی رسیده است؟ در سال گذشته هم حرف از ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین بسیار مطرح شده و امکان دارد سال آینده موضوع دیگری مهم تلقی شود. به عقیده من ابزارهای موجود فناوریهای اطلاعات یک طرف مساله است و مشکلات و چالشها با قوانین موجود یا ناموجود بحث دیگری است. تا زمانی که نهاد قانونگذار به این نتیجه نرسد که برای فناوریهای جدید قوانین و مقررات خاص طراحی و تنظیم کند، استفاده از آنها معنایی ندارد.
به نظر من ما از هر فناوری بانکی در کشور یک ماکت داریم. امکان دارد تراکنشهای زیادی هم با یک فناوری خاص انجام شود، اما باید دید آیا استانداردها هم رعایت میشود؟ بهعنوان مثال داشتن دستگاه کارتخوان یک طرف قضیه است و فرایند پشت آن یک طرف دیگر قضیه.
عصر تراکنش: در یکی از مصاحبههای خود با راه پرداخت گفته بودید تلاش بانک باید به دست آوردن یک چشمانداز 360 درجه از مشتری باشد. آیا میتوان شعبههای مجازی بانک حکمت ایرانیان را یکی از مصداقهای این دانست یا فرایند دیگری از بانک است که هدف متفاوتی را دنبال میکند؟
چهارلنگی: قطعا در همین راستاست. در عین حال نباید فراموش کنیم که مشتری تنها یک بخش از فرایندهای بانکی است و فعالیتهای فناورانه در بانک همگی برگرفته از یک سند بالادستی است که نشان میدهد ما در حال طی چه مسیری هستیم.
زیرساخت ارتباطی کشور نیاز به بازنگری دارد
سید مرتضی بکا: در خصوص موسسه مالی و اعتباری ملل ما هم از جامعه بانکی تبعیت میکنیم. یکی از چالشهای ما در بحث زیرساخت است که باید بازنگری شود. تا زمانی زیرساخت ارتباطی مناسب فراهم نباشد، حتي اگر بهترین دستگاههای سختافزاری هم در یک مکان قرار داده شود، نمیتواند نتیجهبخش باشد؛ چراکه با مشتریان ارتباط برقرار نمیکند.
میتوان گفت ما اهداف و برنامههای خوبی را طراحی و اعلام میکنیم، اما در مرحله اجرایی دچار مشکل میشویم. یکی از چالشهای عمده ما همواره زیرساخت ارتباطی کشور است و این بخش خارج از کنترل و اختیار ماست و بهترین مرکز داده و جایگاه پردازش را هم که داشته باشیم، تاخیری که در ارتباط ایجاد میشود، زحمات ما را در بخش فناوری اطلاعات از بین میبرد و نتیجه در نهایت عدم ارائه خدمت مورد نیاز و نارضایتی مشتریان است.
مورد دیگر، فرهنگ عمومی درباره ارائهدهندگی سرویس است. بهعنوان مثال همین فناوری استفاده از بزرگدادهای که مطرح شد، زمانی میتواند مفید واقع شود که فرهنگ دریافت دادهها صحیح باشد؛ وگرنه با انباشت دادههای نامعتبري مواجه هستیم که تحلیل نادرستی را ارائه میدهد. در مراحل آغازین انجام کار، بسیاری از مشتریان از ارائه پیشپاافتادهترین اطلاعات خود به بانک به دلایل مختلف خودداری میکنند.
بهعنوان مثال فرمهای مبارزه با پولشویی را که جلوی مشتریان میگذاریم، از دادن اطلاعات خودداری میکنند. یا در هنگام تکمیل فرمهای دریافت دستگاه کارتخوان هم تلاش زیادی انجام میشود که اطلاعات زیادی به بانک یا موسسه مالی داده نشود. در بخش کربنکینگ در ابتدای راه که بیشتر از حالا روی ایدههای خود کار میکردیم، حتی رنگ دلخواه مشتریان را از آنها میپرسیدیم که اگر سبز دوست دارند، دسته دفترچه سبز به آنها ارائه میشد یا اگر بانک میخواست هدیهای برای آنها بفرستد سبز باشد. اما در نهایت دیدیم که این پرسیدن رنگ مورد علاقه برای بسیاری از مشتریان ایجاد سوال كرده است؛ در نتیجه از ادامه اجرای اینگونه ایدهها منصرف شدیم.
بنابراین یک بخش فرهنگسازی است که به عموم جامعه برمیگردد و یک بخش به ساختار درونسازمانی مربوط میشود که بتواند با ابزارهای جدید ارتباط برقرار کند. در حوزه فناوری اطلاعات دو رسالت سنگین داریم. یکی باید تکنولوژی و روشهای نوین را به دست آوریم و در قسمت دوم اینکه فرهنگ آن را در سازمان و جامعه ایجاد کنیم. البته فرهنگها معمولا به اجبار ایجاد شده و با آموزش نهادینه میشوند. در بانکها معاونت فناوری اطلاعات قدرت دارد، اما این قدرت در لایههای بعدی شکسته میشود. ما به این فرهنگسازی برای از بین بردن عقاید منفی نسبت به جمعآوری اطلاعات توسط بانک نیاز داریم.
بهصورت کلی در یک سال گذشته، تلاش و همت موسسه مالی و اعتباری ملل بر این بود که روی زیرساختها تمرکز داشته باشد. اکنون دارای کربنکینگ و سوئیچ استاندارد بینالمللی هستیم و در جهت فرهنگسازی تلاش میکنیم. گاهی بانکها مردم را تحریک میکنند که ما این سرویس را داریم و بقیه ندارند و حال آنکه مبنای سرویسدهی ما یکی است، آنچه ملاک است ایدهها و خلق خدماتی است که جامعه به آنها نیاز دارد.
مردم دوست ندارند دادههای خود را به بانک منتقل کنند
عصر تراکنش: اشاره کردید مشتریان بانک از اینکه رنگ مورد علاقه خود را بهعنوان یک داده به بانک ارائه کنند، اجتناب میکردند. جدا از اینکه نمیتوان رنگ مورد علاقه مشتریان را بهعنوان یکی از مصداقهای تلاش بانکها برای شخصیسازی خدمات به مشتریان دانست، به عقیده شما این عدم تمایل از مقاومت مردم نسبت به شخصیسازی نشات میگیرد یا از این باور غلط که بانکها و موسسههای مالی از دادههای مردم سوءاستفاده میکنند؟
بکا: بهصورت کلی مردم دوست ندارند دادههای خود را به بانک منتقل کنند. فرقی هم نمیکند که مشتریان حقیقی باشد یا حقوقی. منظور ما هم از داده اینجا لزوما دادههای بانکی نیست. بهعنوان مثال زمانی که اطلاعات کارت بانکی خود را در اختیار دیگران قرار میدهند، به جای فرستادن شماره کارت، تصویر آن را میفرستند. در صورتی که روی کارت اطلاعات خیلی بیشتری از یک شماره کارت وجود دارد که امکان سوءاستفاده را نیز به وجود میآورد. در عین حال زمانی که از آنها میخواهیم اطلاعات خود را برای شناسایی نیازمندیها و ارائه خدمات بهتر به بانک بدهند، مانند اطلاعات کسبوکار، وضعیت شغلی یا تعداد فرزندان، با بیمیلی روبهرو میشویم.
با این حال در نظر بگیرید شرکتی مانند اسنپ در حال جمعآوری چه میزان داده از مردم است؛ بهصورت مشخص میتواند بگوید در یک سال گذشته مشتریانش در چه نقاطی از شهر در حال رفتوآمد بودند. تا یک سال دیگر اطلاعات اسنپ ارزش بسیار زیادی پیدا میکند، اما این جمعآوری داده اسنپ مستقیم انجام نمیشود. در بانک ما ملزم به دریافت اطلاعات مستقیم هستیم و با مسائل مالی مشتری درگیریم؛ در نتیجه حساسیت بیشتری وجود دارد.
سال تثبیت و یکسانسازی سیستمها
فرهاد بهمنی: پستبانک را میتوان یک خردهبانکدار بزرگ در کشور در نظر گرفت و تا چند سال گذشته بیشتر ماموریت توسعهای داشت که نگاه ویژهای به مناطق کمتر برخوردار داشت که عموما روستاها را تشکیل میدادند. البته به این معنی نیست که ما در شهرها فعالیت نداشتیم یا به مشتریان بزرگتر سرویس نمیدادیم. اما ماموریت اصلی بانک، خردهبانکداری در مناطق کمبرخوردار بود. در چند سال اخیر ماموریت جدیدی برعهده پستبانک قرار گرفته و حالا ما علاوه بر بانک توسعهای، بهواسطه رابطه نزدیکی که با وزارت فناوری ارتباطات و اطلاعات داریم، بانک تخصصی در حوزه فناوری اطلاعات هم هستیم.
بنابراین مسائلی اکنون در پستبانک وجود دارد که شاید کمتر در بانکهای دیگر مطرح باشد، مانند مشارکت در طرحهای فناورانه شرکتهای دانشبنیان و سرمایهگذاری در توسعه استارتآپها و ارائه تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان شاغل در حوزه فناوری اطلاعات. این فرایند در پستبانک در حال راهاندازی است و با ماموریتی که وزارت ارتباطات به ما محول کرده، در حال ورود به حوزههایی از این دست هستیم.
در خصوص فعالیتهای اخیر فناوری اطلاعات پستبانک، باید گفت ما تا پیش از این یک تجربه ناموفق در پیادهسازی کربنکینگ خارجی داشتیم و سپس توسط گروهی از کارشناسان بانک یک کربنکینگ داخلی تهیه کردیم و همچنین بهواسطه حضور در حدود 10 هزار روستای کشور و با هدف ارائه خدمات بانکی آنلاین در این تعداد باجه روستایی، با حمایت وزارت ارتباطات یک کربنکینگ ایرانی برای آنها راهاندازی کردیم و تا مدتها با دو کربنکینگ کار میکردیم؛ بنابراین مجبور بودیم یک عملیات یکسانسازی و تلفیق را شبانه انجام بدهیم.
از سال 1395 با مشارکت یک شرکت بزرگ داخلی عملیات یکپارچهسازی سیستمها را شروع کردیم و از ابتدای سال 1396 کربنکینگ و سوئیچ جدید یکپارچه بانک برای تمام شعب و باجهها یعنی در بیش از 10 هزار نقطه راهاندازی شد. سال 1396 برای ما سال تثبیت و یکسانسازی سیستمها و پاکسازی دادهها بود. از شش ماه دوم سال 1396 بهویژه در بخش مشتریان به ثبات رسیدیم؛ بهطوری که در این مدت تراکنش ناموفقی نداشتیم. امسال این فرایندها را پشت سر گذاشته و در سال 1397 به حوزه مشتریان حقوقی بیشتر وارد شدیم و همچنین با مشارکت با یکی از شرکتهای فناوری کشور یک شرکت مشترک تاسیس کردیم تا بتوانیم در بخش فینتک سرمایهگذاری کنیم و بازار را از سمت تقاضا هم فعال کنیم.
بنابراین سال 1397 برای ما سال رفع مشکلات باقیمانده و رسیدن به ثبات و اقدام به توسعه محصولات و خدمات استفاده بهینه از دادهها بود. همانطور که باقی دوستان هم گفتند، با وجود همه مشکلات موجود در صنعت بانکی، بانکها توانستهاند حجم زیادی داده ارزشمند به دست بیاورند که استفاده از آنها میتواند بسیار مفید باشد و نهتنها به شفافیت برخی مسائل کمک میکند؛ بلکه باعث تحول در حوزه کسبوکار و ارائه خدمت مطلوبتر و متناسب با ذائقه مشتری ميشود. البته آقای بکا بهدرستی گفتند که گاهی مشتریان، حتی مشتریان حقیقی هم به علت ترس از نقض حریم خصوصی یا عدم تمایل به شفافسازی مسائل مالی علاقهای به ارائه اطلاعات کافی یا صحیح ندارند، بنابراين در این حوزه باید فرهنگسازی انجام شود.
توجه به پول خرد
علی رضازاده: من هم با مقدمه کوتاهی از بانک انصار گفتههایم را شروع کنم. همانطور که شعار ما در بانک انصار بانک تمامالکترونیک است، تلاش ما همیشه حرکت با فناوری روز بوده و بهنوعی گفتهایم که بخش فناوری اطلاعات، همه بانک نیست، اما همه بانک با بخش فناوری اطلاعات در ارتباط است. شاید زمانی که واحدهای تصمیمگیرنده در بانک بخواهند دستورالعملی را تبیین کنند، معاونت فناوری اطلاعات بانک حضور کمتری داشته باشد، اما برای اجرا قطعا باید از این معاونت کمک بخواهند. همچنین میتوان گفت رقابتهای موجود بینبانکی در ارائه سرویسها و استفاده از فناوریهای جدید رقابت شیرینی است، اما رقابت در بخشهای بینبانکی مناسب نیست.
در بحث توسعه خدمات بانکداری الکترونیک، تلاش داریم بانکداری را فارغ از زمان و مکان آن پیش ببریم تا مشتری بتواند در هر زمان و مکان به خدمات بانکی مورد نیاز خود دسترسی داشته باشد. بحث دیگری که در بانک انصار در یک سال گذشته به آن توجه زیادی شده، بحث پول خرد است. با وجود نرخهای تورم کنونی، مدیریت پولهای خرد اهمیت دوچندانی پیدا میکند. جدا از این بانک انصار سعی داشته خدمات پیشخوان بانکی (cashless) را توسعه دهد؛ منظور از این خدمات صرفا خدمات بانکی نیست و خدمات ارزش افزوده آن است مثل خدمات خاص به نهادها از جمله بیمارستانها و حتی در برخی موارد ابزارهای بانکی در ارائه خدمت به شهروندان مثل سرویسهای حملونقل یا فروش اتوماتیک آب شرب كه به کمک مردم آمده است.
جدا از این فعالیتها که در یک سال گذشته انجام گرفت، فناوریهای زیادی نیز به وجود آمده که به قول آقای چهارلنگی مانند موج میآیند و میروند. همه بانکها هم در این میان میخواهند سهم خود را از این پیشرفت فناوری داشته باشند. در بانک انصار ما هم بحثهایی درباره تولید کربنکینگ داخلی داشتیم، اما بعد از بررسیهای انجامشده در نهایت به این نتیجه رسیدیم که همین شرایطی که در حال حاضر در سیستمهای کربنكینگ ما وجود دارد، اگر درست مدیریت شود و به توسعه خدمات بانکی در بانک انصار منجر شود، شرایط مطلوب و بهصرفهتري است؛ بنابراين برنامه خودمان را روی نوآوری در سرویسهای ارزش افزوده به مشتریان متمرکز کردیم. در سال جاری، چند رخداد فناورانه داشتیم که شامل همکاری با دانشگاه امیرکبیر و شریف و همکاری با شرکت توسن و پارک علم و فناوری میشد. این رخدادها بیشتر در راستای این عقیده بود که بانک انصار بتواند از افکار و نیروهای جدید که با خود ایدههای جدیدی به همراه میآورند بیشتر استفاده کند. ایده مدرسه فینتک در بانک انصار نیز در همین زمینه بود که بتوانیم از ایدههای جدید و نوآورانه حوزه استارتآپها در زمینه توسعه بازاریابی مدرن و بهکارگیری فناوری اطلاعات بیشتر استفاده کنیم.
مسیر چند سال آینده نظام باید روشن باشد
عصر تراکنش: بزرگترین چالش حال حاضر حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بانکها را در چه چیزی میدانید؟
ترکتبریزی: اجازه بدهید یک نکته کلی را عرض کنم. مهندس چهارلنگی گفتند نگاه 360 درجه به مشتری داشته باشیم. من میگویم انشاءالله حاکمیت هم نگاهی 360 درجه به بانکها خواهد داشت. به عقیده بنده چنانچه نگاهها از بالا به پایین سیستمی باشد در روند تهیه محصول و اجرا و استفاده از محصول، کارها تسهیل میشود. در حال حاضر ما با توجه به جدید بودن حوزه فناوری اطلاعات محصولاتی را تولید میکنیم که بانک مرکزی با نگرانی به آن نگاه میکند و بعضا این موضوع باعث توقف یا کندی در ارائه سرویس از طریق محصول و باعث تلف شدن هزینهها میشود؛ در حالی که اگر از ابتدا بانک مرکزی بگوید چه کارهایی در چه محدودهای میتوانید انجام دهید و چه برنامهای برای کشور در نظر گرفته شده و نقش شما در این میان چه میتواند باشد و من بهعنوان بانک مرکزی در این میان چه کمکی میتوانم به شما کنم، این هزینهها به بانکها تحمیل نمیشود. خواسته ما هم برنامه 10ساله نیست، بلکه اگر راه در پیش خود را در سه سال آینده هم بدانیم، میتوانیم برنامهریزی زیادی انجام دهیم. بهعنوان مثال اعلام کند از بانکها میخواهد بانکداری باز داشته باشند، نرخ کارمزد را تعیین کنند، این استانداردهای مشخص را رعایت کنند و هر برنامه دیگری.
ما در کشور محصولاتی را در حوزه فناوری اطلاعات بانکها تولید کردهایم که در نوع خود بینظیر است و وقتی کارشناسان فناوریهای بانکی از کشورهای دیگر بازدید میکنند یا خبردار میشوند با تعجب میپرسند چطور در هر بانک سوئیچ خودتان را دارید، تراکنشهای سهوجهی ایجاد میکنید و کربنکینگهای داخلی دارید. این در حالی است که این سرویسها در بسیاری از کشورها، حتی کشورهای توسعهیافته وجود ندارد. یک کارشناس روسی میگفت شما سوئیچ داخلی دارید که 15 میلیون گردش دارد. این گفتهها تنها نشان میدهد در بخش فنی ما مشکل زیادی نداریم و با کمبود دانش یا ابزار و امکانات مواجه نیستیم. تنها خواسته ما این است که رگولاتور با توجه به شرایط کشور و با در نظر گرفتن اینکه برخی بانکها در تحریم به سر میبرند، برنامهای طراحی کند که در آن چارچوبی که بانکها بتوانند در آن مرز فعالیت کنند را مشخص کند و بانکها بتوانند در این مرزبندی مشخص با هم رقابت کنند؛ ما یک محصولی ارائه دهیم، دیگری سرویسی بسازد و هرکدام از سود حاصل از فعالیتهایشان استفاده ببرند. در غیر این صورت آینده روشنی را نمیتوان برای بانکداری داخلی متصور شد؛ چراکه اکثریت تجهیزات و سختافزارهای ما خارجی است و تمام متخصصان حاذق هم بهمرور کشور را ترک میکنند.
بهمنی: نظر من این است که بانک مرکزی هم میتواند مطابق گفته آقای ترکتبریزی یک دورنما طراحی کند و بگوید چه چشماندازی داشته باشیم و چارچوب و برنامه مشخص ارائه کند، همچنين میتواند کمترین کار ممکن را انجام دهد و فقط خطوط قرمز را مشخص کند و بگوید با در نظر گرفتن این مسائل برنامههایتان را پیش ببرید. این روش هم نتیجه میدهد.
چهارلنگی: در دنیا دو رویکرد وجود دارد، یا دستورالعملها وجود دارد که چطور کاری انجام شود، یا بستری برای کسبوکار فراهم شود و بگویند از این بستر هرطور میتوانید استفاده ببرید. از یک تکه زمین هرکسی میتواند استفاده خودش را داشته باشد. بانک مرکزی مشخص کند و هر بانکی هم با شناختی که از کسبوکارش دارد، برنامهای طراحی میکند. موافق گفتههای آقای ترکتبریزی هستم. بلاتکلیفی در شرایط موجود بیشتر از هرچیزی بانکها را اذیت میکند.
ترکتبریزی: این کار نیازمند یک تهور است. یعنی شجاعت همراه با تصمیمگیری بهموقع. باید تلاش کنیم این تهور در سیستم بانکی و بانک مرکزی بیشتر باشد.
موضوع دیگری که مطرح میشود این است که آیا همانقدر که ما آمادگی داریم، سازمانهایی که قرار است در انجام یک پروژه با ما همراه باشند هم آماده هستند؟ بهعنوان مثال، سازمان اسناد. ما هرچه حرف از بزرگداده بزنیم، تا زمانی که سازمان اسناد با بانکها همکاری نکند، بیفایده است. بانکداری دیجیتال یعنی اطلاعات همهچیز و تا زمانی که ما این اطلاعات را نداریم، عملا دستوپایمان برای اجرای هر کاری بسته است. چگونه میتوانیم برای مشتری که اطلاعات کاملی از او در اختیار نداریم سرویس خاص خودش را تعریف کنیم؟ مهم هم نیست که خودمان چه فناوریهایی برای شروع بانکداری دیجیتال در دست داریم.
بنابراین اینجا ما به بانک مرکزی احتیاج داریم که مثلا اعلام کند به سمت بانکداری دیجیتال نروید و سیستمهای بزرگداده طراحی نکنید؛ چراکه سازمان اسناد آمادگی یا حتی تمایل کافی برای همکاری را ندارد. منظور بنده از تهور دقیقا همین است که بانک مرکزی بگوید در یک بازه مشخص دو یا چندساله، نهادهایی که قرار است با شما همکاری داشته باشند را تعيين میکنم. تا آن زمان خودتان را آماده کنید.
مشکلات رگولاتوری کشور با آغوش باز حل نمیشود
عصر تراکنش: اگر چالش عمومی بانکها را در این دوره رگولاتوری بدانیم، نقش معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی در این حوزه چیست؟ به نظر میرسد این معاونت تاکنون نسبت به فناوریهای جدید نگاه بازی داشته است.
ترکتبریزی: درست است که نگاه آقای حکیمی باز است و دیدارهایی با بانکها دارد، اما آقای حکیمی تنهاست و به افراد دیگری از بخشهای دیگری نیاز دارد که به او کمک کنند تا بتوانیم به نتیجه برسیم. به صرف اینکه معاونت فناوریهای نوین آغوش بازی به روی فناوریهای نوین دارد، چالش رگولاتوری بانکی کشور حل نمیشود. در عین حال سرعت تغییرات خیلی بالاست و به همان نسبت، انتظارات هم از ما بالاست. همه کشور از ما انتظار دارند.
بهمنی: ضمن تشکر از آقای حکیمی برای زحماتشان این نگاه باز را باید تعریف کنیم. اگر یک مسئول در خصوص رویدادهای جدید مثلا بلاکچین بگوید فوقالعاده است و اگر ارائهها و مقالههایی هم در این زمینه تهیه و ارائه شود، بسیار خوب است، اما مسئولیت به همین جا ختم نمیشود. اواخر سال 1395 بود که بنا به درخواست مجلس آقای حکیمی اعلام کرد بانک مرکزی تا شش ماه نخست سال آینده سند مورد نیاز را تنظیم و ارائه میکند و بعد اعلام شد تا پایان سال ارائه میشود و پس از آن هم تا شهریور 1397 و در نهایت یک سند اولیه ششماهه دوم امسال تنظیم و منتشر شد. از حرف تا اجرا فاصله زیاد است. درست است که نگاه نسبت به مسائل نو باز است، ولی روند کار خیلی کند است، زمانی که یک فناوری جدید وارد صنعت میشود، نظر بانک مرکزی را که میپرسیم، میگویند خیلی خوب است، اما اظهار نظری روی آن نمیشود.
چهارلنگی: اگر بانک مرکزی را مغز و مرکز اعصاب نظام بانکی در نظر بگیریم، ما سرانگشتان این نظام عصبی هستیم و اگر نخواهد به شکل پیوسته با ما در ارتباط باشد، چطور میخواهد دید و حس درستی نسبت به محیط اطراف خود به دست آورد و تصمیمگیری درست را انجام دهد؟
این در حالی است که معاونان فناوری اطلاعات بانکها تجربه و دانش زیادی در این حوزه دارند و با جزئیات مشکلات موجود بهخوبی آشنا هستند. تجربه نهتنها آنها را به مرحله پختگی رسانده، بلکه باعث سوختگی هم شده!
شما درباره ارتباط بین بانکها میپرسید. سوال اصلی این است که چرا اصلا ارتباط بین بانکها باید وجود داشته باشد؟ به قول جناب رضازاده همه ما در عمل یک ادارهایم و تلاش میکنیم مجموعهاي از سرویسها را ارئه دهیم. یکی از ما هم ارائه کند، مشتری یا حتی رگولاتوری هم آن را طلب میکنند که بانکهای دیگر در حال ارائه این سرویس هستند.
در ترکیه در جلسهای که با مدیران بانکی این کشور داشتیم، میگفتیم شتاب داریم و مشتریان میتوانند با هر کارتی از هر دستگاهی به هر کارتی وجه منتقل کنند. آنها میگفتند ما چنین چیزی نداریم، میخواهیم خودمان به مشتریهایمان سرویس ارائه کنیم. در حالی که اینجا برخی سرویسها که با هزینه و به رایگان ارائه میشود، حق تلقی میشود. در اروپا برداشت پول از دستگاههای خودپرداز بین 7 تا 18 درصد کارمزد دارد. بنابراین اگر میخواهیم به سمت بانکداری اسلامی پیش برویم، در وهله اول باید به مساله کارمزد توجه کنیم. ما سرویسی ارائه میکنیم که مشتریان رایگان از آن استفاده میکنند و این برای بانکها متحمل هزینههای سنگینی است. بنابراین زمانی که میخواهیم از ارتباط بین بانکها صحبت کنیم، باید در ابتدا از خود بپرسیم اصلا باید باشد یا نه، یا اگر قرار است باشد، چه شرایطی را میتواند داشته باشد.
حرکت به سمت بانکداری تخصصی، یک خواسته عمومی است
بهمنی: اگر سیستم «بانکداری بهعنوان یک پلتفرم» (Banking As A Platform) راهاندازی شود و کسبوکارهای فینتک بتوانند فعالیت خود را در این حوزه شروع کنند و با شناسایی مشتریان خاص هر حوزه خدمات مطلوب را به شکل جذاب برای آن دسته از مشتریان ارائه کنند، دیگر اصلا نیازی نیست یک بانک دقیقا همان راهی را برود و همان سرویسی را ارائه کند که بانک دیگری عرضه کرده است. هر کدام مشتریان خاص خودشان را دارند و سرویسهای خودشان را بر مبنای سلایق مشتریانشان روی پلتفرم بانکی ارائه میکنند.
چهارلنگی: حتی میتوان گفت در این صورت بانکها، تخصصی میشوند. تخصص یک بانک در یک حوزه است و یک بانک دیگر هم فعالیت دیگری را راه میاندازد. دیگر لزومی ندارد بانکها هرکدام صد مدل موبایلبانک داشته باشند.
رضازاده: نکتهای را باید اضافه کنم. باید شرایطی داشته باشیم که در آن هر بانک بتواند در حوزه تخصصی خودش کار انجام دهد و در کار هم وارد نشوند. دوستان اشاره کردند ما به یکسری قوانین و مقرراتی نیاز داریم که با مشورت بانکها طراحی شده و شکل گرفته باشد. من که در معاونت فناوری اطلاعات بانک هستم، اگر با شعبه هیچ ارتباطی نداشته باشم، نمیتوانم وظایفم را بهدرستی انجام دهم. مشخصا اگر من از تجربههای تحویلداری در شعب خبر نداشته باشم، نمیتوانم بهخوبی مطابق مشکلات آنها سیستمهای مناسب طراحی و پیادهسازی کنم. در لایههای بالایی بانکداری کشور هم وضع به همین صورت است.
رگولاتوری بعد از مشورت با بانکهاست که میتواند روابط را برای بانکها بهدرستی تنظیم کند تا در مرحله بعدی بتوانیم سراغ راهاندازی بانکهای تخصصی برویم. در این میان یک بانک از آنجا که روی بانکداری خرد تمرکز دارد، خدمات خاص خودش را روی موبایلبانک ارائه میدهد و یک بانک دیگر که در حوزه بانکداری شرکتی فعالیت میکند، سرویسهای مربوط به بانکداری شرکتی را روی اینترنتبانک خود قرار میدهد، اما اکنون بانکها مجبور هستند هر سرویسی را که میتواند وجود داشته باشد، ارائه دهند، چراکه هیچ حد و مرزی در این بخش وجود ندارد.
چرا مردم نمیخواهند هزینه سرویسهای بانکی را بپردازند؟
بکا: یکی از مسائل ما این است که فرهنگسازی متولی خاصی ندارد. میتواند متولیان مختلفی داشته باشد و یک فرهنگ صحیح یا حتی اشتباه را در جامعه پیاده کنند. آنقدر دور نیست که به خاطر نداشته باشیم، زمانی انتقال پول یکی از اساسیترین مشکلات مردم، خصوصا مغازهدارها بود. دغدغه عمده مردم حضور در صفهای بانک بهویژه در اسفندماه بود. بانکها این مشکل را با کارت بانکی حل کردند. بعدها هم دستگاههای خوددریافت رواج پیدا کرد و در مکانهای مختلف جایگذاری شد؛ هرچند اکنون این دستگاهها هم دیگر معنای زیادی ندارند و عمده تراکنشها از طریق همان کارت بانکی انجام میشود. حالا این وسط مشکلی که وجود دارد، این است که دستگاههای خودپرداز حالا تراکنشهای سهوجهی را هم انجام میدهند اما خوددریافتها تنها تراکنشهای خود بانک را انجام میدهند؛ چراکه به لحاظ قانونی ما نمیتوانیم بهعنوان تحویلدار یک بانک دیگر باشیم. وگرنه این ابزار از نظر تکنولوژی هیچ کم و کاستی ندارد.
رگولاتوری برای حل این مسائل پیشنهادهایی داده و ما بانکها هم باید بهنوبه خود پیشنهادها و راهکارهایی را که در این حوزه داریم به او ارائه کنیم؛ چراکه وقتی مسیری را شروع کردیم و تبدیل به فرهنگ شد، تغییر آن به فرهنگ درست و بسی سخت است، ولی شدنی است.
از طرفی همه ما در بخش زیرساخت یکسان هستیم و همه بانکها در داشتن امکانات فنی و نوآورانه مشابه هستند. حوزه کسبوکار بانکی هم در بخش فناوری نیست. بنابراین بانکها به جای اینکه از بخش فناوری بهعنوان کسب درآمد استفاده کنند، باید برای تجهیز منابع یا کاهش هزینهها از آن بهرهمند شوند و با تعریف خدمات متمایز کسبوکار متمایزی ایجاد کنند.
بهمنی: من با گفتههای آقای بکا موافقم، ولی از یک زاویه دیگر هم میتوان به این موضوع نگاه کرد. این نگرفتن کارمزد یک ایراد بزرگ هم به وجود آورده که بحث پول خرد است. بهطوری که بالای 80 درصد از تراکنشهای آنلاین ما زیر 25 هزار تومان است. یعنی ما یک تراکنش 1000 تومنی شارژ را با قیمت چند دههزارتومان ارائه میکنیم. اگر همه بازیگران این موضوع سهم خودشان را از کارمزد پرداخت کنند، آن وقت این هزینه فقط برگردن بانکها نمیافتد، بنابراین همه به فکر چاره جدید میافتند و موضوع تراکنشهای آفلاین و مثلا استفاده از کیف پول مطرح میشود و گسترش مییابد. در حال حاضر حوزه شتاب و شاپرک منافع قابل توجهی از این کارمزدها میبرند؛ بنابراين رگولاتوری خیلی جدی به این موضوع ورود نمیکند. البته منکر تبعات اجتماعی و صنفی تغییر کارمزدها هم نیستم.
چهارلنگی: تراکنشهای خرد ما گران هستند. سرور تهیه کردیم، ارتباط برقرار شده، سختافزار دادیم، نرمافزار نصب کردیم، سرویسها را بهصورت آنلاین برقرار کردیم و در نهایت تراکنشی که انجام ميشود، گرانتر از همه این سرویسها هزینه میبرد.
بهمنی: با این حساب اگر سکه ضرب کنیم، هزینه کمتری دارد. بنابراین باید به فکر ارزانکردن این تراکنشها باشیم.
چهارلنگی: در نوار تراکنشها، ما یک نوار قرمز داریم؛ چراکه تراکنشها در این بخش گران است. در استانداردهای EMV که از آن صحبت میکنیم، کافی است نگاه کنید تراکنشهای آفلاین و آنلاین چه تفاوتهایی با هم دارند. تمام تراکنشهایی که در حوزه آفلاین تعریف شدهاند را ما وارد حوزه آنلاین کردهایم؛ هرچند مشکلات ما به یکی، دو مورد محدود نمیشود و تعداد بالای شعبههای بانکها را هم باید در نظر بگیریم. باید بررسی کرد که چطور حجم زیاد این شعبهها روی اقتصاد کل کشور تاثیر منفی گذاشته است. کافی است یکی از خیابانهای تهران را از ابتدا تا انتها برویم و تعداد شعبهها را بشماریم. تنها سند بالادستی متمرکز کردن شعب میتواند راهکار این مشکل باشد. نیاز نیست پرسنل را هم تعدیل کنیم، کافی است در چند شعبه بهصورت متمرکز آنها را به کار گیریم. یک بررسی کنید ببینيد بانکهای خارجی در یک شهر یا حتی کشور در مجموع چند شعبه دارند. برخی از آنها یکی، دو شعبه بیشتر ندارند.
رضازاده: توزیع مناسب کارمزد را از یک طرف دیگر هم میتوانیم ببینیم. وظایف اجزای تراکنشهای بانکی را بررسی کنیم. وظایف و هزینههای هر یک از موجودیتهای این شبکه اعم از شاپرک، شتاب، بانک و PSP را بررسی کنیم تا بتوانیم کارمزد حقیقی را تعیین و مشخص کنیم چه کسی باید کارمزد دهد و چه کسی باید کارمزد بگیرد.
علاوه بر این باید موضوع استانداردسازی نگهداری اطلاعات و سوابق بانکی در کشور را بررسی کرد و بر اساس قوانین حقوقی و مالی و بانکی برای نگهداری اطلاعات، تعریف مجزایی ارائه داد. یعنی باید به فکر تجهیزات ذخیرهسازی اطلاعات و انبارهای داده هم باشیم. تا چه زمانی ما باید این دادهها را نگهداری کنیم؟ و با چه هزینهای؟ بهعنوان مثال فردی با حکم دادگاه به بانک میآید و تمام ریز سوابق سال 1380 خود را میخواهد. از طرفی ما دقیقا چه اطلاعاتی را باید نگهداری کنیم؟ بهعنوان مثال در سیستم پزشکی نگهداری سوابق و پرونده پزشکی بیمار که برای خودش یک رشته دانشگاهی هم است، مشخص میکند چه مواردی باید در پروند باشد و چه مواردی احتیاج نیست و هزینه و مسئولیت نگهداری آنها هم تعریف شده است. اما در حوزه بانکی مشخص نیست که حداقل و ضروریترین اطلاعات چیست و مدتزمان نگهداری آن چقدر است و اینکه چه کارمزدی میتواند از مشتریان برای حفظ دادههای آنها دریافت کرد.
سرانجامی برای نظام معیوب توزیع کارمزد
عصر تراکنش: برخی بانکها تراکنشهای خرد خود را بستهاند. چرا باقی بانکها همین کار را انجام نمیدهند؟
رضازاده: عملا آنها در نبود قوانین جامع و مانع برای مدیریت کارمزدها، خودشان اقدام به مدیریت تراکنشهای ارسالی به بانک کردهاند و شاید بهمرور دیگر بانکها هم مجبور به همین کار شوند.
چهارلنگی: برای چنین کاری نوع بانک را هم باید در نظر بگیرید. هر بانکی مشتریان خودش را دارد. شاید بانک ملی چنین کاری انجام دهد، اما شاید بانکهای دیگر با در نظر گرفتن نوع مشتریان و خواسته آنها و اهدافی که دارند و دلیلهای دیگر نخواهند چنین کاری انجام دهند.
این مسائل تنها دغدغههای ماست و آنها را از مدیران PSPها نخواهید شنید. PSPها بهنوعی بنگاهدارند و مانند پمپ بنزین هرچه ماشین بیشتری در آنجا بنزین بزند، سود بیشتری میبرند.
رضازاده: با این تفاوت که پمپ بنزینها هم سرمایهگذارند و هم ارائهدهنده خدمت و هم صاحب تجهیزات. در حالی که PSPها فقط بخشی از این خدمات را بر عهده دارند.
بکا: ریشه در آنجاست که PSPها درآمد تثبیتشده دارند. کارمزد و فرهنگ غلط آن، دغدغه آنها نیست. حالا اگر از فردا بگوییم PSPها باید 50 درصد کارمزد را بدهند یا از جایی که دستگاه کارتخوان خود را گذاشتهاند، باید پرداخت شود، نظام بانکی را به هم خواهند زد. از طرفی بانکهایی که شرکتهای PSP خودشان را دارند، شاید با این مشکل مواجه نباشند، اما ما که از شرکتهای دیگر دستگاه دریافت میکنیم و با این PSPها قرارداد داریم، متوجه میشویم گاه به نفع خود، دستگاهها را به گونهای تقسیمبندی میکنند و برخی را به یک بانک میدهند و برخی را به بانک دیگر میدهند و بانکها هم اصلا در این تصمیمگیری نقشی ندارند.
عصر تراکنش: به نظر شما PSPها قبول میکنند که هزینه بخشی از کارمزدها را به عهده بگیرند؟
چهارلنگی: تصمیمگیری اینکه بخشی از کارمزد به PSPها داده شود یا نه، یک بحث رگولاتوری است و ما به آن وارد نمیشویم. به فرض اگر هم چنین قانونی تصویب شود، آنها ملزم به رعایت قانون هستند و فرقی نمیکند این قانون را قبول دارند یا نه. چکیده و خلاصه تمام صحبتها این است که در بحث پرداخت و کارمزدهای الکترونیکی باید یک بازنگری جامع صورت بگیرد.
عصر تراکنش: این مساله را هم نباید فراموش کنیم که شبکههایی مانند شتاب و شاپرک هم که به خود رگولاتور بازمیگردد در این میان ذینفع هست.
بکا: سهم شبکههای شتاب و شاپرک در این میان تفاوتی نمیکند. چه کارمزد را بانک پرداخت کند و چه شرکتهای PSP و چه مشتریان و هر کس دیگری، رگولاتور سهم خود را از این کارمزد بابت شبکه ارتباطی که دارد، برمیدارد؛ جدا از اینکه کارمزدهای شبکه شتاب را غیر از دریافت وجه که بانکها همگی کارمزد آن را میدهند، مشتریان پرداخت میکنند. حالا حرف ما این است که کسی كه از خدمات آسان، امنیت کاری و سرعت بالا در خدمترسانی استفاده میکند، باید هزینه آن را پرداخت کند و نباید بانک بپردازد.
موضوع دیگری که اکنون مطرح میشود، مساله رمزهای یک بار مصرف یا رمز پویاست. فراهم كردن تولید این رمزها برای بانک هزینه دارد. کارمزد هم برای آن دیده شده و هزینه تمامشده برای هر رمز حدود 25 تومان در سال است. در این بخش هم یک بانک کارمزد نمیگیرد و دیگری 50 تومان میگیرد و یک بانک 20 تومان میگیرد و در نهایت در بخش فناوری اطلاعات بانک است که هزینه را دارد و عدم وحدت رویه باعث فرهنگ نادرست خواهد شد.
عصر تراکنش: اگر شرایط بدون هیچ تغییری ادامه پیدا کند، در پنج سال آینده نظام بانکداری به چه سمتی پیش خواهد رفت؟
رضازاده: بهطور قطع نمیتوان پیشبینی کرد، اما بهمرور منجر به بروز مشکلاتی در سیستم بانکی میشود. تا چه اندازه و تا چه زمانی بانکها تجهیزات تهیه کنند و تراکنشهایی را در آن ذخیره کنند که خودمان شرایط آن را تهیه کردهایم و خودمان هم کارمزد را پرداخت کردهایم؟
چهارلنگی: در بخش فناوری اطلاعات، نخستین اتفاقی که میافتد این است که کیفیت سرویسها بهمرور کاهش پیدا میکند. در واقع از توسعه کاسته میشود. همین الان هم هیچ بانکی به فکر توسعه نیست. هیچکدام از بانکهای ما به فکر توسعه نیستند. يعني نمیتوانیم باشیم. بهمرور تعداد دستگاههای کارتخوان کمتر میشود و قطعی شبکه زیاد میشود و سوئیچها جواب نمیدهد. کارتها بیکیفیت میشود و مسائلی از این دست. سرانجام خوبی برای این وضعیت متصور نیست.
ای کاش رزومه آقایون را هم می گذاشتید تا با تحصیلات و کارهایی که کردند آشنا شویم و دیده شود آیا امکان قبول نظراتشان هست