راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

کدام یک از راهکارهای ارتباطی اینترنت اشیاء استاندارد آینده خواهد بود؟

با گشایش فرصت‌های جدید در زنجیره ارزش اینترنت اشیا (IoT) توسط فناوری‌های نوین ارتباطی، شرکت‌ها باید برنامه‌ریزی دقیقی برای بهره‌گیری از پتانسیل آن‌ها داشته باشند. کدام فناوری ارتباطی به‌عنوان استانداردی برای راهکارهای ارتباطی اینترنت اشیا خود را از رقبا متمایز خواهد کرد؟ صنایع فعال در صنعت اینترنت اشیا چگونه می‌توانند راهکار ارتباطی مناسبی را برای محصولات خود به‌کارگیرند؟

اینترنت اشیا

شبکه دستگاه‌های هوشمند مرتبط به هم که به‌صورت یکپارچه از طریق اینترنت با یکدیگر ارتباط دارند نحوه زندگی و کار ما را متحول کرده‌اند. حس‌گرهای بی‌سیم اینترنت اشیا در مزارع اطلاعات مربوط به رطوبت و مواد مغذی خاک را به متخصصان کشاورزی در گوشه دیگری از کشور انتقال می‌دهند. سامانه‌های هشداردهنده اینترنت اشیا با باطری‌هایی که چندین سال عمر می‌کنند، امنیت را برای ساکنان خانه به ارمغان می‌آورند. ابزارهای پوشیدنی سلامت برای انسان‌ها و حیوانات خانگی سطح فعالیت را اندازه‌گیری کرده و اطلاعات تنفس و ضربان قلب را هم ارائه می‌دهند.

اگرچه هریک از این کاربردها مقاصد متفاوتی دارند، یک ویژگی در آن‌ها مشترک است: وابستگی به ارتباطات قدرتمند

ازجمله کسانی که با اینترنت اشیا سروکار دارند و به دنبال راهکارهای ارتباطی هستند، می‌توان به سازندگان رادیو و چیپ‌ست، ارائه‌دهندگان پلتفرم، سازندگان دستگاه‌ و شرکت‌های فعال در صنایع گوناگون که خریدار محصولات با قابلیت اینترنت اشیا برای استفاده یا فروش هستند، اشاره نمود. این شرکت‌ها می‌توانند از میان بیش از ۳۰ گزینه ارتباطی با پهنای باند، برد، هزینه، قابلیت اعتماد ویژگی‌های مدیریت شبکه متفاوت مورد دلخواه خود را انتخاب کنند. این تنوع گسترده همراه با تکامل پیوسته الزامات فناوری باعث سردرگمی می‌شود. اگر روی یکی از گزینه‌های ارتباطی شرط ببندیم و گزینه دیگری در بازار مسلط شود، دستگاه‌ها، نرم‌افزارها و راه‌کارهای اینترنت اشیا ارائه‌شده به‌سرعت منسوخ خواهند گشت. اگر فعالان صنعت، چشم بر تکامل نحوه ارتباط ببندند رقبا از آن‌ها پیشی خواهند گرفت.

شبکه‌های سلولی ۵جی ممکن است در آخر به راهکاری جهانی برای ارتباط اینترنت اشیا تبدیل گردند. اگرچه برخی شبکه‌های جهانی ارتباطات مخابراتی و کاربردهای صنعتی هم‌اکنون از ۵جی استفاده می‌کنند، این فناوری به علت هزینه‌های بالای توسعه و پیاده‌سازی حداقل تا ۵ سال دیگر به‌صورت گسترده در دسترس نخواهد بود.

پیش‌بینی می‌شود منافع اقتصادی مربوط به اینترنت اشیا تا سال ۲۰۲۵ به ۳.۹ تا ۱۱.۱ تریلیون دلار برسد.

با توجه به این مهم شرکت‌ها نمی‌توانند سرمایه‌گذاری روی اینترنت اشیا را تا رسیدن ۵جی به تأخیر بیندازند.

برای کمک به رهبران کسب‌وکارها جهت شناسایی راهکارهای ارتباطی مناسب برای نیازهای مختلف، ۱۳ بخش صنعتی با مصارف اینترنت اشیا شامل خودرو، ساخت و تولید، عمران و مصرف‌کنندگان مورد تحلیل قرارگرفته‌اند.

در این تحقیق از تحلیل داده همراه با مصاحبه‌های تخصصی با اپراتورها، ارائه‌دهندگان فناوری‌های ارتباطی و متخصصان صنعت استفاده‌شده است. فهرست بخش‌های اقتصادی موردمطالعه به این قرار است:

  • خودرو
  • ساخت و تولید
  • دفاع
  • کشاورزی
  • معدن
  • عمران
  • نفت و گاز
  • بیمه
  • بهداشت و درمان
  • شهری
  • زیرساخت خدماتی آب و برق
  • سفر، حمل‌ونقل و لجستیک
  • مصرفی

در هر بخش‌بر روی الزامات ارتباطی برای کاربردهای احتمالی تمرکز شده است. به‌بیان‌دیگر وظایف و فعالیت‌هایی که تمایل بیشتری به استفاده از راه‌کارهای اینترنت اشیا دارند مورد بررسی قرارگرفته‌اند. سپس بهترین راهکار ارتباط برای هر بخش شناسایی‌شده است. علاوه بر این مؤلفه‌های کسب‌وکار مؤثر بر نحوه تکامل شیوه‌های ارتباطی و عناصر یک راهبرد ارتباطی قدرتمند موردبررسی قرارگرفته‌اند.

تقسیم‌بندی روش‌های ارتباطی

شرکت‌هایی که به گزینه‌های ارتباط اینترنت اشیا می‌اندیشند باید بین چهار دسته از راهبردهای زیر یکی را انتخاب نمایند.

  • بدون لیسانس (unlicenced)
  • توان پایین، محدوده گسترده (LPWA)
  • سلولی (cellular)
  • فرازمینی (خارج از جو) (extraterrestrial)

انتخاب بین این فناوری‌ها امری دشوار است، چراکه هرکدام از کاربردهای اینترنت اشیا نیازمند الزامات منحصربه‌فردی ازنظر پهنای باند، برد و دیگر مشخصات ارتباطی است. ارزیابی گزینه «LPWA» نیز به علت قرار داشتن در مراحل ابتدایی پیاده‌سازی کار سختی است و پتانسیل و ضعف‌های این فناوری تا پیاده‌سازی در مقیاس گسترده مشخص نخواهد شد.

۱) بدون لیسانس

این راه‌کارها به‌صورت اختصاصی برای یک شرکت خاص لیسانس نشده‌اند و همگان می‌توانند توسط دستگاه‌های اینترنت اشیایی که این قابلیت را داشته باشند به آن‌ها دسترسی بیابند. این‌گونه راهکار ارتباط اینترنت اشیا به‌صورت نسبی ارزان‌قیمت بوده و کسب‌وکارها را قادر می‌سازد که به‌جای وابستگی به اپراتورهای تلفن همراه، شبکه خودشان را مدیریت نمایند. نقطه‌ضعف فناوری‌های بدون لیسانس آسیب‌پذیری آن‌ها نسبت به تداخلات الکتریکی و موانع محیطی است. به‌طور مثال وجود ساختمان‌های متعدد می‌توانند با سیگنال ارسالی تداخل داشته باشند. همچنین برقراری ارتباط در فاصله‌های بیشتر از ۱۰۰ متر در این مورد با دشواری صورت می‌پذیرد.

شرکت‌ها گزینه‌های متعددی برای انتخاب از میان راهکارهای بدون لیسانس دارند که هر‌کدام ویژگی‌های مخصوصی دارا هستند. برای مثال وای فای به‌عنوان شناخته‌شده‌ترین گزینه بدون لیسانس قادر به ارائه پهنای باند تا سقف یک گیگابایت در ثانیه است. این میزان بیشتر از پهنای باند بلوتوث (Bluetooth)، زیگ‌بی (Zigbee) و زی-وِیو (Z-Wave) است.

۲) توان پایین، محدوده گسترده (LPWA)

فناوری‌های «LPWA» نسبتاً جدید به شمار می‌روند که همان‌گونه که از نام آن‌ها برمی‌آید دو مشخصه کلی دارند:

  • توان پایین: این فناوری دستگاه‌ها را قادر می‌کند (با فرض جمع‌آوری و تحلیل ساعتی داده و عمر مفید باطری) برای سال‌ها فعالیت کنند.
  • محدوده گسترده: برد سیگنال از دستگاه گِیت ‌وِی (gateway) تا نقطه نهایی حداقل ۵۰۰ متر است. پوشش در پیاده‌سازی‌های چالش‌برانگیز مانند زیرزمین و مرکز شهر به کم‌ترین حد خود می‌رسد.

علاوه بر ارائه عمر باطری طولانی و برد گسترده، فناوری‌های «LPWA» قابل‌اعتماد بوده و هزینه کمی دارند. هیچ فناوری دیگری نیست که بتواند همه چهار مورد را باهم تأمین نماید. برای مثال فناوری‌های بدون لیسانس قابلیت اطمینان پایینی دارند و فناوری‌های سلولی ‌هزینه‌بر هستند و نمی‌توانند با یک‌بار شارژ چندین سال کار کنند.

با توجه به این‌که در حال حاضر تنها ۲۰٪ از جمعیت جهان تحت پوشش شبکه‌های «LPWA» قرار دارند، این فناوری در ۵ سال آینده به راهکار پیش‌فرض مبدل نخواهد شد؛ اما دسترسی به آن‌ها به‌سرعت در حال رشد است. انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۲ اکثر کاربردهای اینترنت اشیا از شبکه‌های «LPWA» استفاده کنند که در آن زمان با توجه به محدودیت دسترسی به ۵جی انتخاب «LPWA» به‌عنوان راهکار ارتباط اینترنت اشیا عمومی‌تر خواهد بود.

بعضی شرکت‌ها فناوری «LPWA» اختصاصی خود را توسعه داده‌اند مانند:

  • اینگِنو (Ingenu) یا آن-رمپ وایرلس (On-Ramp Wireless) سابق
  • لینک لَبز (Link Labs)
  • لورا (Lora)
  • سیگ‌فاکس (Sigfox)
  • وِیت‌لِس (Weightless)

نسل سوم پروژه شراکتی (3rd Generation Partnership Project) سازمانی است که دستورالعمل‌های ارتباطی را توسعه می‌دهد و به دنبال استانداردسازی چندین فناوری غیرخصوصی است که توسط همه یا بخش بزرگی از سازندگان تجهیزات تلفن همراه، چیپ‌ست (chipset) و ماژول (module) حمایت می‌شوند.

از بین این فناوری‌ها می‌توان اینترنت اشیا باند باریک (narrowband IoT) را نام برد که جدید‌ترین گزینه «LPWA» بوده و به‌صورت اختصاصی برای اینترنت اشیا ایجادشده است. از دیگر فناوری‌های غیرخصوصی می‎‌توان به موارد زیر نیز اشاره نمود:

  • فناوری ارتباطی تکامل بلندمدت مخصوص ماشین (LTE machine-type communications) رده تجهیزات کاربر ۱، ۰ و «M».
  • سامانه جهانی ارتباطات همراه با پوشش توسعه‌یافته (extended-coverage GSM).
  • شبکه‌های با توان عملیاتی (throughput) پایین.

هر یک از فناوری‌های «LPWA» مزایا و الزامات پیاده‌سازی متفاوتی دارند. برای مثال شرکت سیگ‌فاکس شبکه خود را مدیریت می‌کند و شرکت لورا توسط ۴۰۰ شریک تجاری پشتیبانی می‌گردد. اینترنت اشیا باند باریک (NB-IoT) در پیاده‌سازی‌های کوچک پایلوت (pilot) وابسته به زیرساخت موجود سلولی است و در آینده نیز این وابستگی در مقیاس بزرگ‌تر نیز برقرار خواهد بود. با توجه به قرار گرفتن بازار «LPWA» در مراحل ابتدائی، پیش‌بینی این‌که کدام فناوری عاقبت پیروز میدان خواهد بود امری دشوار است.

۳) ارتباط سلولی

فناوری ۴جی ال‌تی‌ای (4G LTE) کنونی پهنای باند بالا تا سقف ۱۰۰ مگا‌بایت در ثانیه و برد وسیع تا ۱۰ کیلومتر را باقابلیت اطمینان و دسترسی بالا ارائه می‌نماید. در طرف دیگر فناوری ارتباطی تکامل بلندمدت ۴جی نسبت به وای فای هزینه به‌مراتب بیشتری دارد. مصرف بالای فناوری ارتباط سلولی آن را برای اینترنت اشیا که باطری باید تا چندین سال عمر کند کم‌تر ایده‌آل می‌سازد.

شرکت‌ها می‌توانند ارتباط نسل چهارم سلولی (۴جی) را روی شبکه‌های عمومی یا خصوصی پیاده‌سازی کنند. شبکه‌های عمومی از همان زیرساخت تلفن‌های همراه استفاده می‌کنند و شبکه‌های خصوصی با دریافت حق استفاده (sublicensing) از اپراتورهای تلفن همراه جهت بهره‌گیری از فرکانس‌های بلااستفاده و استفاده از زیرساخت‌های سازمانی دستگاه‌ها را به‌عنوان یک سیستم مجزا از شبکه جدا (segregate) می‌کنند. در تحلیل ما برخی شرکت‌ها وجود داشتند که شبکه‌های خصوصی خوشان را مدیریت می‌کردند، اما اغلب توانایی و بودجه لازم برای اجرای چنین شبکه‌ای را دارا نبودند. شرایط اکثر شرکت‌ها چنین است.

۴) ارتباط فرا-زمینی (Extraterrestrial)

این راهکار ارتباطی شامل ماهواره و دیگر فناوری‌های ماکروویو است. با توجه به هزینه بسیار بالای این راهکار فعالان اینترنت اشیا فقط در صورت نبود دسترسی یا توجیه شبکه‌های سلولی و فیبر نوری از آن استفاده می‌کنند. شرکت‌های فعال در حوزه دفاعی می‌توانند از ارتباط ماهواره‌ای برای ارتباط با پهپاد‌های بدون سرنشین استفاده کنند. در این نوع از ارتباط پهنای باند پایین و متوسط، برد متوسط و بلند و قابلیت دسترسی و اطمینان متوسط و بالا است. تنها صنایع بخصوصی هستند که این راهکار ارتباط اینترنت اشیا را برمی‌گزینند.

خلاصه‌ای از ۴ دسته راهکار ارتباط اینترنت اشیاء
خلاصه‌ای از ۴ دسته راهکار ارتباط اینترنت اشیا

الزامات راهکار ارتباط اینترنت اشیا در صنایع مختلف

اگرچه هیچ راهکاری بی‌نقص نیست، با شناسایی کاربردهای محتمل در صنایع مختلف توانسته‌ایم مناسب‌ترین گزینه ارتباطی را برای هر صنعت تشخیص دهیم. بسیاری از این کاربردها در حوزه‌های کاهش هزینه و ارتقاء بهره‌وری بود. برای مثال شرکت‌های بسیاری هستند که برای کاهش زمان خاموشی ماشین‌ها از طریق راهکارهای اینترنت اشیا به پیش‌بینی تعمیرات (predictive maintenance) مبادرت ورزند. همچنین اینترنت اشیا می‌تواند با بهبود دید نسبت به زنجیره تأمین (supply chain)، محدودیت‌ها (bottlenecks) را از بین ببرد.

با این‌ وجود هنوز کاربرد خارق‌العاده‌ای برای این خدمات یا وظایف دیگر وجود ندارد، اما با پیشرفت‌ فناوری‌های ارتباطی اینترنت اشیا در چند سال آینده و ارتقاء حجم و ارزش اینترنت اشیا ممکن است چنین کاربردهای خارق‌العاده‌ای هم به وجود آیند.

تحقیقات ما نشان می‌دهد که الزامات ارتباطی در صنایع مختلف، حتی زمانی که کاربردهای بالقوه یکسان هستند، متفاوت است. برای مثال پیش‌بینی تعمیرات و بهینه‌سازی عملیات ازجمله کاربردهای بالقوه اینترنت اشیا در ساخت‌ و تولید، معدن، عمران و نفت و گاز هستند؛ اما الزامات برد (Range) و قابلیت اطمینان در هر صنعتی با دیگری متفاوت است. در مورد توانایی و میل به مدیریت شبکه هم همین مسئله صادق بود.

الزامات ارتباطی در هر بخش متفاوت است.
الزامات ارتباطی در هر بخش متفاوت است.

پس از شناسایی کاربردهای احتمالی و الزامات وابسته، مناسب‌ترین راهکار ارتباط اینترنت اشیا برای هر صنعت در ۵ سال آینده شناسایی شد.

باور ما بر آن است که بسیاری از شرکت‌ها از فناوری‌های بدون لیسانس خداحافظی کرده و با گسترده شدن دسترسی به سمت «LPWA» که با الزامات ارتباطی آن‌ها هماهنگی بیشتری دارد متمایل خواهند شد.

یکی از شرکت‌های موردمطالعه مجبور بود کابل‌هایی را با عمق بسیار زیادی از زمین بکشد و برای تأمین ارتباط وای فای در یکی از سایت‌هایش اکسس پوینت‌های (access point) متعددی نصب نماید. استفاده از فناوری‌های دیگر ارتباطی برای این شرکت مقدور نبود؛ چراکه راهکارهای ارتباطی سلولی و فرازمینی دیگر توان نفوذ به عمق زمین را ندارند؛ اما «LPWA» می‌تواند از دیوارها و دیگر موانع به‌سادگی عبور کند و احتمالاً پس از تجاری‌سازی این فناوری در حوزه فعالیت شرکت به راهکار ارتباط محبوب این شرکت تبدیل خواهد شد. محتمل است که شرکت‌های بسیاری در صنایع دیگر مانند کشاورزی و ساخت و تولید هم از فناوری‌های ارتباطی بدون لیسانس به «LPWA» مهاجرت نمایند. درواقع شرایطی را می‌توان تصور نمود که اینترنت اشیا همگام با «LPWA» رشد می‌کند و ارتقاء توانایی ارتباطی باعث فراگیرتر ‌شدن دستگاه‌های اینترنت اشیا در مکان‌های مختلف و مصارف گوناگون گردد.

در ۵ سال آینده کاربردهای متفاوت اینترنت اشیاء و الزامات ارتباطی هر بخش نیازهای متفاوتی برای ارتباط را می‌طلبد.
در ۵ سال آینده کاربردهای متفاوت اینترنت اشیا و الزامات ارتباطی هر بخش نیازهای متفاوتی برای ارتباط را می‌طلبد.

علی‌رغم محبوبیت فزاینده «LPWA» فناوری سلولی به‌عنوان راهکار ارتباط اینترنت اشیا در بسیاری از صنایع انتخاب مناسبی خواهد بود. با توجه به هزینه گزاف ساخت و نگه‌داری شبکه‌های خصوصی سلولی بیشترین تقاضا برای ارتباط سلولی شامل شبکه‌های ال‌تی‌ای عمومی خواهد بود.

ماهواره و دیگر راهکارهای فرازمینی ارتباط اینترنت اشیا به نقش خود در ارائه ارتباط در موقعیت‌هایی که برای دیگر فناوری‌ها مقدور نیست ادامه خواهند داد.

تأثیر مؤلفه‌های کسب‌وکار در انتخاب راهکار ارتباطی اینترنت اشیا

تحلیل‌ها نشان می‌دهد که پیشرفت فناوری تنها عامل تعیین‌کننده در انتخاب راهکار ارتباطی اینترنت اشیا نخواهد بود. درواقع مؤلفه‌های کسب‌وکار زیر (شامل مؤلفه‌هایی که خارج از اختیار فعالان عرصه اینترنت اشیا است) ممکن است نقشی به همان اندازه مهم داشته باشند.

تغییر الگوی کسب‌وکار تولیدکنندگان دستگاه‌های صنعتی

بسیاری از سازندگان دستگاه‌هایی که راهکارهای صنعتی اینترنت اشیا خلق می‌کنند، در ابتدا الگوی کسب‌وکار پرداخت به ازای هر واحد (pay-per-unit) داشتند که در آن به ازای فروش هر دستگاه هزینه دریافت می‌کردند و بیشتر درآمدشان از طریق قراردادهای تعمیر و نگه‌داری بلندمدت بود. این امر سهواً باعث ایجاد تضاد منافع بین مشتریان که خواهان عملکرد بدون اشکال دستگاه‌ها بودند و سازندگان که از سرویس کردن دستگاه‌های مشکل‌دار درامد کسب می‌کردند، گردید. این تضاد منافع احتمال دارد به‌زودی پایان یابد.

تولیدکنندگان اینک به‌سوی الگوی کسب‌وکار دستگاه به‌عنوان یک سرویس (device-as-a-service DaaS) پیش می‌روند که در آن حق اشتراک محصولات به مشتریان فروخته می‌شود. این حق اشتراک هزینه خرید دستگاه و نیز هزینه‌های تعمیر و نگه‌داری را شامل می‌گردد. در چنین حالتی تولیدکنندگان حتی در صورت عملکرد بدون نقص تولیدات‌شان هم سود می‌کنند. در حقیقت شرکت‌ها انگیزه بیشتری برای تولید محصولات بادوام‌تر دارند، چراکه هزینه سرویس حاشیه سود آن‌ها را کاهش می‌دهد. برای تسهیل این مدل کسب‌وکار تولیدکنندگان نیاز به راهکارهای ارتباط دارند تا بتوانند از راه دور به اتصال، نظارت و به‌روزرسانی مبادرت ورزند. فناوری‌های بدون لیسانس، مانند وای فای، در محیط‌های شلوغ با تداخلات الکتریکی و محیطی به‌خوبی جواب نمی‌دهند ولی راهکارهای «LPWA» پاسخ‌گوی خوبی برای این مسئله هستند.

هزینه‌های وابسته

اگرچه چیپ‌ست‌های ارتباط اینترنت اشیا ممکن است نسبتاً ارزان به نظر برسند، برای نهادینه‌سازی راهکار نیاز به‌صرف هزینه‌های جانبی برای ماژول‌ها، کامل کردن سامانه‌ها و ساخت زیرساخت است. برای مثال قیمت یک ماژول وای فای برای شرکت‌ها کمتر از ۱ دلار است، اما نیاز به خرید چند اکسس ‌پوینت، سیم‌کشی و تنظیمات سامانه‌ها برای امکان استفاده از این ماژول‌ها هزینه‌های زیادی را به شرکت تحمیل می‌کند. اگر «LPWA» در چنین شرایطی یکی از انتخاب‌ها باشد، به دلیل پایین بودن هزینه‌های وابسته با اقبال بیشتری نسبت به بقیه مواجه خواهد بود.

فناوری‌های ارتباطی در دسته‌بندی یکسان هم می‌توانند هزینه‌های وابسته بسیار متفاوتی از هم داشته باشند و این مهم می‌تواند عاملی تعیین‌کننده در انتخاب شرکت‌ها باشد. برای مثال می‌توان به گزینه‌های مختلف «LPWA» اشاره کرد. برای راه‌اندازی سیگ‌فاکس نیاز به احداث دکل و خرید ماژول است، و در «NB-IoT» به دلیل استفاده از زیرساخت سلولی موجود فقط نیاز به تهیه ماژول مطرح است.

پشتیبانی اکوسیستم

به علت وجود اکوسیستم‌های قوی، راه‌اندازی برخی از راهکارهای ارتباط اینترنت اشیا ساده‌تر از بقیه است. برای مثال لورا یک انتخاب جذاب میان فناوری‌های «LPWA» به شمار می‌رود، چراکه کنسرسیوم لورا اکنون صدها عضو داشته و این تعداد در حال افزایش است.

آمادگی تجاری

تعدادی از راه‌کارهای ارتباط اینترنت اشیا هستند که در مقیاس بزرگ هنوز تست نشده‌اند. فناوری «NB-IoT» که یکی از «LPWA» های جدید است را در نظر بگیرید؛ که می‌تواند از طریق زیرساخت سلولی موجود پیاده‌سازی شود و مصرف بسیار پایینی هم دارد. اگرچه این فناوری در حال آزمایش در سطح پایلوت است اما هنوز به‌صورت گسترده‌ای برای مصارف تجاری در دسترس نیست. با توجه به اکوسیستم قدرتمند سیگ‌فاکس و لورا این شرایط برای این فناوری می‌تواند یک نقطه‌ضعف به شمار ‌آید.

مؤلفه راهبرد ارتباطی قدرتمند و کوتاه‌مدت

شرکت‌ها حین طراحی راهبرد اینترنت اشیا خود باید ذهنیت مثبتی نسبت به تغییر داشته باشند. آن‌ها باید برنامه‌ریزی خود را با الزامات استانداردهای ارتباطی و ترجیح مشتریان برای سادگی هماهنگ نمایند. همچنین آن‌ها باید با پیشرفت فناوری‌های ارتباط اینترنت اشیا و گشایش فرصت‌های جدید برای بررسی الگوهای جدید کسب‌وکار آماده باشند.

شرط‌بندی روی چند استاندارد ارتباطی اینترنت اشیا

از کنسرسیوم صنعتی اینترنت (Industrial Internet Consortium) گرفته تا شرکت‌هایی که از استانداردهای باز پشتیبانی می‌کنند؛ گروه‌های متعددی وجود دارند که در حال تلاش برای ارائه استاندارد آینده ارتباط اینترنت اشیا هستند. این گروه‌ها در حوزه‌های دیگر فناوری مجموعه‌ای موفق از استانداردهای ارتباطی را دارا هستند، اما کار آنان معمولاً با سرعت پایینی به‌پیش می‌رود که این مهم باعث تعویق رشد می‌گردد. کنسرسیوم‌هایی از شرکت‌ها و نیز بازیگرانی قدرتمند به‌صورت منفرد در تلاش برای طرح استانداردهای غیررسمی (de facto) هستند؛ قبل از اینکه مؤسسات رسمی استاندارد را تعریف نمایند.

تجربه فناوری‌های دیگر نشان می‌دهد که استانداردهایی برای ارتباط اینترنت اشیا انتخاب خواهند شد که ارزشی واقعی و واضح (مانند کاهش هزینه‌ها یا مزیت‌های فنی) برای همه فعالان در میان داشته باشند. هم‌چنین تمامی بازیگران در یک یا چندین اکوسیستم قدرتمند باید از آن حمایت کنند. در آخر استانداردهای از ترجیح بیشتری برخوردار خواهند بود که بر اساس آن بتوان فناوری را به‌سرعت ارائه کرده و در مقیاس بزرگ راه‌اندازی نمود و این امر با پشتیبانی و همکاری گروه‌های مختلف ممکن است.

تا زمانی که فعالان اینترنت اشیا نسبت به رسمیت استاندارد خاصی اطمینان حاصل نکرده‌اند باید انعطاف‌پذیری خود را حفظ نمایند. برای مثال اریکسون و هواوی در آستانه معرفی نسخه‌های متفاوتی از «NB-IoT» هستند و این در حالی است که عملاً معلوم نیست کدام‌یک از این دو نسخه با اقبال بیشتری روبرو خواهد شد؛ بنابراین ارائه‌دهندگان پلتفرم که قصد دارند در پیشنهادات اینترنت اشیا خود سهولت ارتباطی را تضمین کنند باید محصولات خود را با هر دو نسخه سازگار نمایند. اگرچه این راهبرد ارتباط دستگاه‌ها را تضمین می‌کند؛ باعث ایجاد پیچیدگی بیشتر و احتمالاً افزایش هزینه‌ها می‌گردد.

تمرکز روی سادگی

غنای فناوری‌های ارتباطی امروز ماحصل تلاش مهندسان بااستعداد و شرکت‌های پیشرو در لبه فناوری است. راه‌کارهای پیچیده و ظریف نمایانگر قدرت فناوری خالقان آن بوده و وبری بسیاری از محصولات مناسب هستند. در حوزه راهکارهای ارتباط اینترنت اشیا شرکت‌ها باید به‌جای تمرکز روی ظرافت‌های فناوری، روی کاربردها تمرکز کنند. این به آن معنی است که راهکارهای ارتباطی که نیازهای ابتدائی را پاسخ‌گو هستند و هزینه کم‌تری دارند به گزینه‌های پیشرفته‌تر ولی با هزینه بیشتر ارجحیت دارند.

الگوهای جدید کسب‌وکار

یکی از مهم‌ترین نیازهای اینترنت اشیا ارتباط همه‌جا حاضر (ubiquitous) است: امکان این‌که بتوان به هر دستگاهی در هرکجا وصل شد. اپراتورهای مجازی شبکه تلفن همراه (Mobile virtual-network operators) تنها بازیگرانی هستند که در حال حاضر این امکان را فراهم می‌سازند. این بازیگران ظرفیت بی‌سیم را از دیگر شرکت‌های مالک شبکه‌های سلولی (در نقاط مختلف) اجاره نموده و در اختیار فعالان اینترنت اشیا، مانند فروشندگان دستگاه‌‎ها، قرار می‌دهند. اپراتورهای مجازی شبکه تلفن همراه به علت این‌که شکاف بین شرکت‌هایی را پوشش نمی‌دهند ضرورتاً به رهبران ارتباط اینترنت اشیا تبدیل نخواهد شد. برای مثال اگر یک شرکت پست جعبه‌ها را بار کامیون می‌کند باید داده‌های خود را به شرکت حمل‌ونقل و کارخانه‌ای که جعبه‌ها را دریافت خواهد کرد نیز ارائه نماید. شرکت‌هایی که راهکارهای ارتباطی برای پوشش این شکاف بین شرکت‌ها ارائه کنند، می‌توانند رهبران اینترنت اشیا در آینده باشند.

منبع: McKinsey

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.