پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
صفاری عضو کمیسیون امنیت ملی: لیست سیاه FATF یعنی انزوای کامل مالی و بانکی
غلامرضا تاج گردون، بانی پیشنهاد مسکوت ماندن دوماهه لایحه CFT گفت: «این تصمیم با اتفاقنظر لیدرهای سیاسی مجلس گرفته شد؛ این یعنی حداقل رأس هر سه فراکسیون در جریان آن قرار داشتهاند.»
به گزارش ایران، همزمان اظهارنظر کاظم جلالی مبنی بر اینکه مسکوت ماندن دوماهه لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم از شکاف در مجلس و جامعه جلوگیری کردهام تأیید میکرد که فراکسیون مستقلین نیز موافق چنین کاری بوده. حالا اما سؤال این است که چرا در چنان لحظه حساسی مجلس به این تصمیم رسید و درواقع چرا قبل از شروع جلسه چنین تصمیمی اتخاذ نشده بود.
تاج گردون در این رابطه گفته است: «این کار مشورتی هر دو جریان در ۱۰ تا ۲۰ دقیقه بود و مشخص نبود که این لایحه تصویب شود یا نه و فرآیند شورای نگهبان نیز شفاف نبود.»
مرتضی صفاری نطنزی، نماینده عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس به همین دست دلایل برای طرح پیشنهاد مسکوت ماندن لایحه CFT اشاره کرده و البته فشارها و تهدیدهای روزهای اخیر و همینطور ترس از احتمال آبستراکسیون را هم به آن افزوده است. بااینحال او مخالف مسکوت ماندن 2 ماهه این لایحه است و میگوید: «دولت باید تلاش کند تا در اجلاس آینده FATF تعلیق ما از لیست سیاه تمدید شود.»
تصمیمی که روز یکشنبه مجلس برای مسکوت ماندن لایحه CFT گرفت، آیا محصول توافق سه فراکسیون بود یا به شکل دیگری روی آن تصمیمگیری شد؟
هیچ توافق اولیهای در کار نبود؛ اما فضایی که ایجاد شد احساس این بود که اگر این لایحه یک مدتی به تعویق بیفتد، از باب اینکه در حال مذاکره با اروپا هم هستیم بتواند به این مذاکرات کمک کند و باعث شود اروپاییها تصمیمات جدیتری بگیرند؛ یعنی بهعنوان ابزار فشار کمکی برای دولت دررسیدن جدیتر و قویتر به کار بیاید؛ اما خب اصل اینکه این لایحه به تعویق بیفتد خیلی هم اقدام مناسبی نبود.
این اجتهاد و دریافت خود نمایندگان بود که این میتواند برای دولت بهعنوان ابزار کمکی و فشار به اروپا استفاده شود یا سیگنالی هم از طرف دولت دریافت شده بود؟
بههرحال نمایندگان دولت هم که در جلسه بودند خیلی مخالفتی نکردند که بتواند ایجاد مانع کند؛ و الا میشد رأیگیری کرد و به نتیجه هم رسید.
به لحاظ شخصی فکر میکنید مسکوت گذاشتن کار صحیحی بود؟
اگر بهعنوان یک ابزار فشار و با دقت مورداستفاده قرار بگیرد احتمال دارد که بتواند فوایدی هم داشته باشد، ولی اگر نتوانیم از آن خوب استفاده کنیم میتواند مشکلآفرین هم باشد چون بر اساس توافقهای قبلی بین وزارت دارایی ما با FATF نهایتاً میبایست تا آخر خردادماه این مصوبات را ارائه میکردیم، در غیر این صورت به لیست سیاه برمیگردیم که این احتمال بسیار زیاد شد.
مسئله اصلی همین است؛ آیا تصمیم روز یکشنبه مجلس باهدف ایجاد یک ابزار فشار برای مذاکره با اروپاییها اینقدر ارزش داشت که در مقابلش ریسک بازگشت به لیست سیاه را بپذیریم؟
چرا این خطر کاملاً وجود دارد. بههرحال الآن تصمیم این شده و به نظر من دولت با توجه به اینکه خودش هم موافق این لوایح است بهتر است برود آنطرف با اروپاییها چانهزنی بکند که حداقل ظرف اینیکی دوماهه آینده آنها دست به اقدامی نزنند و یک فرصت دوباره بدهند؛ و الا اگر دوباره برگردیم به لیست سیاه مشکلات ما بشدت افزایش پیدا میکند، خصوصاً در حوزه مبادلات بانکی و جذب سرمایهگذاری خارجی تمام درگاههای ما بسته خواهند شد.
چانهزنی دولت ما با اروپاییها چقدر میتواند مانع تصمیمگیری FATF برای بازگشت ایران به لیست سیاه شود؟ به عبارتی آنها چقدر برای دادن این فرصت انگیزه و البته توانایی دارند؟
اگر اروپاییها تمایل داشته باشند که بحث برجام به شکلی حفظ شود و جلوی یکهتازی امریکا هم گرفته شود، میتوانند این کار را بکنند. چون بههرحال در FATF قدرت اصلی دست اروپاییها است و آنجا امریکا مثل شورای امنیت حق وتو ندارد؛ بنابراین امیدهایی در گفتوگوهای احتمالی ما با اروپاییها بر سر موضوع FATF وجود دارد.
چقدر فشارهای بیرون مجلس روی اتخاذ تصمیم روز یکشنبه تأثیرگذار بود؟
چون به نظر میرسد صبح روز یکشنبه، هنگام شروع جلسه مجلس چنین تصمیمی برای مسکوت گذاشتن لایحه CFT وجود نداشت و تصمیم در جریان جلسه گرفته شد.هم از بیرون مجلس فضاسازی میکردند و هم داخل مجلس فضاسازیهای زیادی صورت گرفت. فضاسازیها هم گاه تا تهدید علنی نمایندگان از مراکز ناشناس پیش میرفت و حجم آنها زیاد بود.
حتی نمایندگانی که در مجلس قبل هم حاضر بودند میگفتند در موضوع برجام همچنین حجمی از تهدیدها وجود نداشت. اینکه میگویید چنین تصمیمی هنگام شروع صحن وجود نداشت به نظرم برداشت درستی است و آنطور که من رصد کردم برخی نمایندگان که اتفاقاً از مدافعان لایحه CFT و اصل موضوع FATF بودند بانی این تصمیم شدند.
چرا؟
دو تا ترس وجود داشت؛ یکی اینکه لایحه رأی نیاورد و آنوقت فضا علیه کشورمان خیلی بدتر از وضعیت فعلی میشد و کار برای ما و دولت در گفتوگو با اروپاییها سخت میشد و دیگر هم اینکه از صبح کاملاً احتمال آبستراکسیون وجود داشت.
آنهم اگر رخ میداد برای ما خیلی بد بود و یک خلأ زمانی ایجاد میکرد که در آن خلأ گروههای مخالف امکان تحرک بیشتر و فضاسازی جدیتر علیه این لوایح را پیدا میکردند. لذا این دو نگرانی برخی همکاران ما که اتفاقاً موافق لایحه بودند را به این نتیجه رساند که چنین اقدامی انجام دهند.
در مجلسی که به لحاظ سیاسی معتدل و حتی در مواردی متمایل به اصلاحات محسوب میشود، برآورد رأی نیاوردن این لایحه چطور قابل توجیه است؟
فضاسازی علیه لایحه بسیار زیاد و پرحجم بود. چیزی حدود 600 پیامک تهدیدآمیز و هشداردهنده به نمایندگان رسیده بود که برخی همکاران میگفتند شمارههای ارسالکننده را وقتی بررسی کردند متوجه شدند که 90 درصد این شمارهها خاموش هستند و استفاده نمیشوند.
این یعنی یکجایی داشت این تهدیدها را هدایت و مدیریت میکرد. این روی جو مجلس قدری تأثیر گذاشت. مضافاً اینکه بحث FATF یک موضوع بسیار فنی است که خیلی از همکاران ما عمق مباحث آن را اطلاع ندارند و با آن آشنا نیستند.
یعنی اگر فشارهای بیرون و اتفاقات صحن نبود، احتمال رأی آوردن CFT وجود داشت؟
بله قطعاً در یک فضای آرام رأی میآورد و تعداد موافقان آنهم بسیار بیشتر از مخالفانش بود.
شما اشاره کوتاهی داشتید به مسائل بانکی و قفل شدن سیستم بانکی کشور. منتقدان این لوایح میگویند همین الآن سیستم بانکی ما قفل است پس چرا باید نگران آینده آن باشیم؟ پاسخ شما به این گزاره مطرحشده چیست؟ یعنی چه اتفاقی بدتر از این احتمال دارد که رخ دهد؟
قفل نیست، کند است و با مشکلاتی کار خود را انجام میدهد. الآن درست است که بانکهای بزرگ با ما کار نمیکنند که دو دلیل دارد؛ یکی تحریمهای امریکا و دیگر همین موضوع FATF؛ اما اینطور نیست که ما در دنیا با هیچ کجا کار بانکی نداشته باشیم.بانکهای متوسط و کوچکتر الآن با ما کار میکنند. خود دولتهای اروپایی هم بانکهایی را تعریف کردهاند که با ایران کار کنند.
اگر ایران وارد لیست سیاه FATF شود آنوقت نهتنها هیچ بانکی، اعم از بزرگ، کوچک و متوسط با ما کار نخواهد کرد که حتی مؤسسات مالی و در سطوح بسیار پایینتر صرافیها هم روابط مالی خود با ما را قطع میکنند؛ یعنی امکان هرگونه ارتباط مالی و بانکی بین ما با خارج از بین میرود، قفل شدن سیستم این است.
در آن صورت تمام حسابهای ایرانیان در خارج را میبندند، دانشجویان ما امکان انتقال ارز نخواهند داشت، تجار ما دچار مشکل میشوند و اساساً به هیچکدام از بانکهای ما اجازه نمیدهند که قرارداد کارگزاری با بانکهای دیگر ببندند. ورود به لیست سیاه یا شروع اقدامات متقابل شدت برخورد با ما را افزایش میدهد. درست است که ما الآن تحتفشار هستیم اما این به آن معنا نیست که فشار فعلی نمیتواند بیشتر شود.
این چطور اتفاق میافتد؟
لیست سیاه FATF درواقع یعنی انزوای مالی و بانکی کامل یک کشور. در آن موقعیت دیگر برای روابط بانکی دوست و دشمن و متحد و غیر متحد معنی ندارد. همه الزام دارند که ممنوعیتهای وضعشده علیه ما را رعایت کنند. آمریکاییها بهکل واضح هماکنون دنبال بهانه علیه ما میگردند.
امریکا تلاش میکند که سیستم بانکی ما را قفل کند و خودش هم تحریم یکجانبِ کرده، اما به دنبال بسط این تحریمها هم هست. این جوی که علیه FATF راه افتاده با توجه به واقعیت دنیای امروز نوعی خود تحریمی است. ما نباید خودمان مسبب زمینهسازی برای تحریمهایی بشویم که امریکا دنبالش است.
آنها فعلاً تحریمهایی که مطرح میکنند، یکجانبِ است. ما تحریم شورای امنیت و سازمان ملل نداریم و این همان موقعیتی است که ما را امیدوار به ادامه برجام با اروپا کرده؛ اما با ورود ما به لیست سیاه FATF هیچ بانکی در هیچ کشوری در هیچ جای دنیا با ما کار نخواهد کرد و حتی کشورهای متحد خودمان مثل روسیه و چین را هم از دست میدهیم.
همانطور که در زمان تحریمهای هستهای این دو کشور هم در شورای امنیت در مقاطعی علیه ما رأی دادند و هم درجاهای زیادی با تحریمها علیه کشورمآنهمراه شدند.
وارد شدن به این مرحله ما را به چه مقطعی برمیگرداند؟ یعنی امکان دارد به زمان اوج تحریمهای هستهای یعنی 90 تا 92 برگردیم؟
الآن با توجه به محدودیتهای جدید فدرال رزرو و سیاستهای دولت امریکا و مجموعه شرایطی که شکلگرفته به نظر من حتی حتماً بدتر از وضعیت اوج تحریمها در سالهای 90 تا 92 خواهد بود. در آن دوره از تحریم بههرحال ما بهصورت کج دار و مریز و نیمبند با برخی کشورها مثل چین یا هند یا ترکیه کار میکردیم.
بالاخره برخی نیازمندیهای ما حل میشد هرچند برایمان خیلی گران تمام میشدند؛ اما ورود به لیست سیاه با شرایط جدید FATF امکان آن همکاریهای کوچک را هم از بین میبرد.
حتی دیگر شرایط بهگونهای فرق کرده که امکان انتقال چمدانی ارز و دلار هم وجود ندارد. آن زمان برخی داروهای اساسی را نیز با چمدان میآوردیم اما با رفتن به لیست سیاه امکان همین را هم نداریم چون آنطرف امکان پرداخت وجه متقابل این دست ملزومات وجود ندارد.