پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پول چگونه باعث شکلگیری فلسفه در یونان شد؟
ماهنامه عصر تراکنش / حالا از زاویه فلسفه به پول نگاه کنیم، البته قصد ما بررسی فلسفی پول نیست بلکه میخواهیم ببینیم پول چه تأثیری روی فلسفه گذاشته است. فلسفه از شش قرن پیش از میلاد در یونان متولد شد؛ اما چرا یونان؟ متفکرانی هستند که میگویند پیدایش فلسفه در یونان به دلیل شکلگیری نهادهای قضاوت غیرشخصی و نهادهای دموکراتیک و برابری سیاسی شهروندان آتن است اما برخی دیگر مانند «سیفورد» و «شل» این را ربط میدهند به پول.
به نظر میرسد باور سیفورد و شل درباره نقش پول در پیدایش فلسفه در یونان انقلابیتر باشد. علی معظمی، پژوهشگر و روزنامهنگار حوزه فلسفه، اردیبهشتماه امسال در نشستی در دانشگاه تهران درباره «پول و برآمدن متافیزیک» سخن گفت و این موضوع را روشن کرد. معتقدان به تأثیر پول و نه دموکراسی در پیدایش فلسفه میگویند دموکراسی مدتها پیش از طرح دیدگاههای متافیزیکی وجود داشته است و فیلسوفها هم آن زمان خارج از آتن و دور از دموکراسی و تحت سیستمی جبار زندگی میکردند. از طرف دیگر سخنان این متفکران ازلحاظ فرم و محتوا با فضای بحث آزاد یا نهادهای دموکراتیک همخوانی ندارد و با توجه به این سخنان به نظر نمیرسد آنها در شرایط آزادی سیاسی این حرفها را زده باشند. به قول سیفورد «آدمها ممکن است خارج از سیاست زندگی کنند اما خارج از اقتصاد، نه.»
از رواج پول تا رواج فلسفه
پول چگونه در یونان رواج یافت؟ در قرن هشتم تا ششم پیش از میلاد، معابد و نذورات باعث انباشته شدن ثروت و بهویژه فلزات قیمتی شد؛ بنابراین مبادله با سکه بهجای مبادله کالا با کالا رواج یافت. خیلی طول نکشید که دولتها هم به این نکته پی بردند که سکه بهترین وسیله برای پرداخت مزد سربازها و دریافت مالیات و جریمه است.
رواج پول نهتنها زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد بلکه ازنظر ذهنی هم تأثیری عمیق دارد. در ادبیات یونان آن زمان برای پول تعاریفی به کار میرود مانند پول چیزی است همگن، غیرشخصی، مطلوب همگان، پول قدرت بیحدومرزی دارد، جمعکننده اضداد است چون ماهیتی مجسم دارد اما به آن فرو کاسته نمیشود، هم جنبه کالایی دارد و هم انتزاعی است و هیچچیز شبیه به پول نیست. به گفته سیفورد اینها توصیفاتی هستند که تا پیش از پیدایش پول برای هیچچیز دیگری یافت نمیشوند.
نکته جالب اینکه در تفکرات فلسفی اولیه صفتهایی برای توصیف جهان به کار رفتهاند که شبیه همین صفتهای پول هستند. سیفورد با ذکر نمونههای متعدد این ادعا را شرح میدهد که زمینه شکلگیری نگاه متافیزیکی در یونان، اقتصادی تحولیافته و به وجود آمدن پول در معنای جدید آن بوده است؛ با برآمدن پول همگن، شکلگیری مفاهیم جدید در ذهن ممکن شده است؛ سیفورد مدعی است که در یونان پول الهامبخش ذهنیت متافیزیکی بوده است.
سوفیست و جبار
اما مارک شل از جنبه دیگری به ارتباط میان پول و فلسفه نگاه میکند. شل با بیان روایتهایی از یونان باستان به این نکته اشاره میکند که با داشتن قدرت انجام کار بدون دیده شدن؛ قدرت عمل نامرئی، انسان از هرگونه قید اخلاقی که جامعه بر او گذاشته است، رها میشود. نامرئی بودن اجازه میدهد بدون اینکه به شخص یا اعتبارش لطمهای وارد شود، دست به اعمال شرورانه بزند.
جادوی نامرئی شدن چیست؟ پول. «پیش از پول معاملات دیدنی بودند، با سمبلهایی که جزئی از آنها بین دو طرف ردوبدل میشد و در حضور شاهدان حاضر انجام میشدند. پول معاملات را نادیدنی میکرد چون معامله بیشاهد انجام میشد و پول، نشانی را از کسی که خرج کرده بود، حمل نمیکرد پس منشأ و مقصد خرج کردنش پوشیده میماند.» بنابراین پول ابزاری بود که قدرت نادیدنی میآورد.
افلاطون در کتاب «جمهور» خود به دو اصل میپردازد که همواره در نزاع با هم هستند: پول و فلسفه؛ دو اصلی که حامل ارزشاند. «پول ارزش مبادله دارد و فلسفه ارزش حقیقی. با استفاده از این دو، دو گروه جباران و سوفسطاییان حقیقت را پنهان میکنند. سوفسطاییان حقیقت را همچون کالا میکنند و جبار پشت روابط نادیدنی قرار میگیرد.»
«سوفیست نشان داد که حکمت را میتوان با پول خرید. بهاینترتیب پول معیار حکمت شد. پول تعیین کرد چه حکمتی رواج یابد. درحالیکه برای فیلسوف، خیر اصل اساسی است، برای سوفسطایی کاسبکاری اصل است.»