پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بررسی تمام سناریوهای ممکن برای استفاده از ویزا و مستر در ایران / هیاهو برای هیچ
مینا والی / حجم تولید مطالب بیربط درزمینهٔ بانکداری و پرداخت هر روز در حال افزایش است و بهزودی در دریایی از اطلاعات بهدردنخور غرق خواهیم شد. در آخرین مورد گفتهشده «پس از برچیده شدن تحریمهای بینالمللی، بسیاری از کمپانیهای شناختهشده جهان برای ورود به بازار بکر ایران، رقابت میکنند. بر اساس اطلاعات ارائهشده حال یک استارتاپ ترکیهای (کمپانی شناختهشده؟) که مقر آن در شهر استانبول واقعشده، قراردادی را با یک شرکت داخلی به امضا رسانده که از طریق آن ۲۳۰ میلیون کارتبانکی موجود در ایران به شبکهٔ مالی جهان متصل خواهند شد.»
حتی این شرکت داخلی هم نمیتواند ادعا کند که به ۲۳۰ میلیون کارتبانکی ایران متصل است چه برسد به یک استارتاپ شکننده که تا پیشازاین هیچ نامی از آن در هیچ جای مهمی برده نشده. بماند که این ۲۳۰ میلیون کارتبانکی گمراهکننده است و بسیاری از این تعداد، کارتهای هدیه است و یا کارتهایی که از آنها استفاده نمیشود. پیشازاین هم مطالب بیهودهای درباره مستر کارت منتشرشده بود.
همه این مطالب در یکچیز اشتراک دارند و آن انتشار اولیه در یک وبسایت نسبتاً مطرح انگلیسیزبان است. گویا دیگر همه فهمیدهاند که اگر شما موفق شوید یکجوری چیزی در یک رسانه انگلیسیزبان منتشر کنید لشکر تولید محتوای فارسی بدون هزینه آن را برای شما بازنشر میکنند. همان حسی که سالها پیش مردم ما به تلویزیون داشتند و همه حرفهای درست و نادرست تلویزیون را وحی منزل میدانستند، اکنون برخی از سربازان پیاده لشکر تولید محتوای فارسی نسبت به هر چیزی که به زبان انگلیسی نوشتهشده دارند.
.
داستان متفاوت کارت در ایران
خبری منتشرشده بود که مستر کارت به ایران میآید. ازایندست خبرها بعد از برجام به شکلهای مختلف منتشرشده است. برای مثال مکدونالد به ایران میآید یا مرغ کنتاکی و آمازون و ایبی. همه اینها از سر ذوقزدگی بهسرعت بازنشر شد و با همان سرعت هم فراموش شد. بیایید یکبار به این بپردازیم که ورود مستر کارت به ایران به چه معناست.
در سالهای گذشته به دلیل تحریم، ما در ایران تکاملی به سبک خودمان در خیلی چیزها داشتیم ازجمله بانکداری و پرداخت. ساختار پرداخت در ایران بهگونهای است که بانکها و شرکتهای پرداخت یا PSP به کمک سامانههای ملی بانک مرکزی، مثل شتاب و شاپرک و ساتنا و پایا و بسیاری سامانههای دیگر، تراکنشهای بانکی و پرداختی انجام میدهند. در ایران بانکها مانند باقی دنیا صادرکننده کارتهای نقدی با بدهی (debit) هستند و این کارتها هم متعلق به هیچکدام از ۱۲ شرکت PSP مجوز دار نیست و حتی لوگوی شاپرک هم بر روی هیچ کارتبانکی وجود ندارد.
در ایران به دلیل انحصار شاپرک همه کارتهای بانکی مجبورند که از این روش استفاده کنند و مانند باقی دنیا انتخابهایی مثل ویزا و مستر و آمکس و غیره وجود ندارد. در ایران بهجای شرکتهای پرداخت مثل مستر کارت ما شتاب و شاپرک داریم و این سرویس بهصورت انحصاری در اختیار و کنترل مطلق بانک مرکزی ایران است و برخلاف باقی دنیا که شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت شرکتهایی خصوصی یا حاصل شراکت بانکها هستند در ایران با ۱۲ شرکت پرداخت روبهرو هستیم که همه مجبورند در لایهای که بانک مرکزی ساخته، فعالیت کنند و بهجز یکی از این ۱۲ شرکت الباقی ارتباطی از جنس سهامداری با بانکها دارند.
ارز تراکنشهای ما در ایران ریال است و چند ارزی هم فعالیت نمیکنیم. یک بانک به مشتری خود کارت نقدی میدهد که متصل بهحساب است و بهمحض انجام تراکنش مبلغ بلافاصله از حساب کسر میگردد و با تأخیر چندساعته بهحساب مقصد واریز میشود. در کارتهای اعتباری اما اینگونه نیست که مبلغ از حساب کسر گردد، بلکه پشت آن اعتبار است و بانک ضامن اعتبار. در پایان دوره که معمولاً ماهانه است میزان استفادهشده از کارت به همراه کارمزد از حساب مشتری کسر میگردد. این کارت را نباید با کارت وام و پرداخت قسطی تعهدات اشتباه گرفت. چیزی که از کارت اعتباری در ایران جاافتاده، گونهای ناشناخته از وام است. در ایران اندک کارتهای اعتباری موجود کاربرد وام با بهره بالا دارند. در ایران کسانی که کارت اعتباری دارند معمولاً در پایان دوره تنفس تسویه نمیکنند و آن را به وام تبدیل میکنند. درحالیکه فرض کارت اعتباری این است که فردی که از کارت اعتباری استفاده میکند آن را در پایان دوره تسویه میکند و توان کافی مالی برای تسویه را دارد. این سؤال مطرح میشود که اگر کسی توان پرداخت دارد چرا از کارت نقدی متصل بهحساب استفاده نمیکند؟ مانند ما.
این پرسش در جهان نیز مطرح است و به خصوص برای کسانی که توان مالی مناسب یا درآمد منظم ندارند استفاده از کارت نقدی توصیه میشود. درواقع کارت اعتباری مناسب افراد جاافتادهای است که درآمد منظم دارند. کارت اعتباری با ایجاد مکش، پیش برنده اقتصاد است. در کارت اعتباری پول جابجا نمیشود بلکه این اعتبار است که جابجا میشود. اعتبار پیش برنده تجارت است؛ یعنی نهادهایی داریم که بهصورت پیوسته در حال اعتبارسنجی هستند و افراد در طیفی قرار میگیرند که اعتبار آنها را مشخص میکند.
در اروپا و آمریکا نیز بانکها صادرکننده کارت اعتباری (یا نقدی) هستند و بر روی کارت لوگوی یکی از چند شرکت پرداخت وجود دارد. مثلاً ویزا یا مستر. بنابراین ویزا و مستر صادرکننده نیستند و بانک کارت را صادر میکند و حد اعتبار را هم مشخص میکند و ویزا و مستر پردازش کننده تراکنش هستند که در بازاری با انحصار نسبی هم فعالیت میکنند. همین انحصار نسبی ژاپن، روسیه، چین و ترکیه را به این فکر انداخته است که حداقل در درون مرزهای خود از ویزا و مستر استفاده نکنند. ویزا و مستر ویژگی مهمی دارند که اکنون حداقل در شتاب و شاپرک فعال نشده و آن چند ارزی بودن است. این ویژگی باعث میشود که فردی در انگلستان با کارت ویزا از آمازون خرید کند و پرداختش را با پوند انجام دهد و آمازون در آمریکا پول را به دلار بگیرد. بنابراین اولین مسئله در استفاده از کارتهای اعتباری بینالمللی در ایران چند ارزی بودن است.
.
بررسی چهار سناریو
بیایید ۴ سناریو محتمل را بررسی کنیم:
۱. یک خارجی در ایران
۲. یک ایرانی در خارج
۳. یک ایرانی در ایران
۴. یک خارجی در خارج
نیاز به گفتن نیست که همه این سناریوها به خصوص مورد چهارم نسبت به ما در ایران است و کاری به فعالیتهای پرداخت خارجیها در خارج از ایران نداریم.
یک غیر ایرانی، مثلاً یک توریست، برای انجام تراکنش باید بتواند کارت اعتباری ویزا و مستر خود را همراه داشته باشد و از طریق کارتخوان تراکنش انجام دهد. بهعنوان نمونه کارت مستر کارتش همراهش باشد و به ریال یا دلار پرداخت انجام دهد. برای مثال در هتل مشخص میشود که هزینه اقامت فلان ریال یا فلان دلار است و بهراحتی میتواند کارت بکشد و پرداخت انجام دهد. اینجا پای شتاب و شاپرک در میان است و اینکه چگونه میخواهند یا میتوانند به ویزا و مستر متصل شوند. این سناریو به بانک مرکزی و سیاستهایش وابسته است. درحال حاضر مشخص نیست که بانک مرکزی میخواهد چهکار کند.
یک ایرانی که به خارج رفته است هم باید بتواند با کارتی که در ایران از یک بانک گرفته تراکنش انجام دهد. کارتبانکی او میتواند ریالی باشد اما در خارج از ایران امکان پرداخت دلاری (یا هر ارز دیگری) را دارد. این سناریو هم مانند مورد قبلی است و پای اتصال شتاب و شاپرک به ویزا و مستر وسط است و سیاستهای بانک مرکزی.
در سناریو سوم همینالان هم امکان استفاده محدود از ویزا و مستر وجود دارد. در حال حاضر برخی از شرکتهایی که نظارتی روی آنها وجود ندارد با دور زدن تحریمها و به کمک اطلاعات نادرست و استفاده از امکان اتصال برخی کشورهای حاشیه مانند تاجیکستان به ویزا و مستر کارتهای قابلقبول به ایرانیها میفروشند که با مشکلات فراوانی هم همراه است. برای مثال بانکی در ازبکستان کارت هدیهای با مبالغ مشخص صادر کرده و این کارتها یکبارمصرف است؛ یعنی نه کارت نقدی متصل بهحساب است نه کارت اعتباری. با این کارتها میشود از فروشگاههای آنلاین نرمافزار خرید و با تمام شدن اعتبار هم معمولاً قابل شارژ نیستند. این کارتها معمولاً فاقد مشخصات کامل هستند در عمل مشابه کارتهایی میمانند که برخی از برندها مثل گوگل و اپل بهعنوان کارت هدیه میفروشند.
اما مورد چهارم که احتمالاً خیلی موردتوجه هم قرار نگرفته است. بهعنوان نمونه تصور کنید که فروشگاهی که صنایعدستی تولید میکند و میخواهد محصولاتش را از طریق سایت ارائه کند و جهان هم از آن خرید کنند. این یعنی اینکه خردهفروشیهایی که میتوانند به خارج از مرزهای ایران بفروشند.
در ایران موضوع شرکتهای طرف سوم کمتر موردتوجه قرارگرفته است. برخی شرکتها هستند که مثل ویزا و مستر پردازش کننده تراکنش نیستند بلکه خدمات خود را به کمک بستر ویزا و مستر ارائه میکنند و ویزا و مستر خودشان نمیتوانند (یا نمیخواهند) این خدمات را بدهند. برای نمونه پیپال معروفترین آنهاست. یا برای مثال این روزها اسکوایر از جذابترینهای آنهاست. این روزها فضای فینتک موجب شده استارتاپهایی ظهور کنند که شیوه استفاده از ابزارهای پرداخت را به کلی دگرگون کردهاند. اما تا زمانی که موضوع کارمزد خدمات پرداخت در ایران حلنشده، ما معضل دیگری داریم که آن میزان و نحوه محاسبه کارمزد تراکنش است.
احتمالاً دامن زدن به ذوقزدگی نسبت به استفاده از ویزا و مستر را باید بهپای شرکتهایی نوشت که کاسبان زمان تحریم بودند یا شاید خادمانی با قیمت زیاد. توجه کنیم که بسیاری از تبادلات مالی بانکی در جهان از طریق ویزا و مستر انجام نمیشود و شبکهای مانند سوئیفت این امکان را در اختیار بانکها قرار میدهد که بتوانند تبادل مالی داشته باشند.
بنابراین ترجمه جملههایی مثل «بر اساس اطلاعات ارائهشده، یک استارتاپ ترک موفق شده تا با امضای قراردادی با یک شرکت داخلی، به تجارت ۴۰۰ میلیارد دلاری ایران راه یابد» از بلومبرگ و هر رسانه معتبر یا غیر معتبر انگلیسی، با توجه به آنچه در ایران گزارش طرحشده جملهای بیمعنا است.
خلاصه اینکه اتصال به ویزا و مستر را نباید در لابهلای متنهای انگلیسی جستوجو کرد و باید دید که ساکنان ساختمان نیلی خیابان میرداماد چه در سر دارند، که برای آن دانستن زبان فارسی کفایت میکند.
منبع: هفته نامه عصر ارتباط