راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

رویداد زدتاک تینزآپ برگزار شد؛ روایت نسل زد از زبان خودش

در رویداد «زدتاک» تینزآپ، نوجوان‌ها از دغدغه‌ها، رویاها و روایت‌هایشان گفتند؛ از یادگیری تا کارآفرینی، از استایل تا استارتاپ، از بازی تا بیزینس، نسلی که آمده دیده شود، شنیده شود و خودش باشد

روز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت‌ماه، سالن قلم کتابخانه ملی میزبان رویدادی بود که کمتر شبیه باقی رویدادهای حوزه نوآوری و کارآفرینی بود؛ «زدتاک» با حضور نوجوانان نسل زد، تلاش کرد قصه‌های نسلی را روایت کند که اغلب از آن زیاد شنیده‌ایم اما کمتر از زبان خودش. این رویداد، توسط مجموعه آموزشی «تینزآپ» و با الگوبرداری از قالب شناخته‌شده TED، برای نخستین‌بار به‌صورت کامل توسط خود نوجوان‌ها طراحی و اجرا شده بود.

حامیان رویداد شامل گلرنگ سیستم، بازی‌سازان و آروین رایان سیستم بودند. همچنین برندهایی چون تلاونگ، کیتاریچ، نسکافه و آیس‌مانکی با پذیرایی از مهمانان، در تجربه این رویداد سهیم شدند. راه‌کار، کارنگ، ایفنا و نکس‌لوکس نیز از حامیان رسانه‌ای زد‌تاک بودند.


تینزآپ؛ پلتفرمی برای ساختن نسلی مستقل


پیش از آغاز ارائه‌ها، معرفی کوتاهی از تینزآپ انجام شد؛ پلتفرمی آموزشی برای نوجوانان ۱۳ تا ۱۹ سال که با تمرکز بر آموزش مهارت‌های نرم، توسعه فردی، کسب‌وکار و فناوری، بستری برای پرورش نسل آینده کارآفرینان ایران فراهم کرده است. دوره‌هایی مانند «بیزینسکده» برای نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ سال و «تینزاسکیل» برای سنین پایین‌تر، بخشی از این مسیر آموزشی هستند. زدتاک هم یکی از رویدادهای این مجموعه است؛ رویدادی برای روایت دغدغه‌ها، ایده‌ها و تجربیات نسل زد از زبان خودشان.


قصه‌هایی از زیست نسل زد


در سانس اول این رویداد که از ساعت ۱۴ تا ۱۶ برگزار شد، شش تیم از نوجوانان نسل زد در قالب ارائه‌هایی کوتاه، به روایت تجربه‌ها و دغدغه‌های روزمره خود پرداختند؛ آن‌هم در حوزه‌هایی که شاید برای بزرگ‌ترها ساده به نظر برسد، اما برای این نسل، تعریف دیگری دارد.


نسل زد و استایل


تیم اول از «استایل» گفت؛ اما نه فقط از پوشش. برای این نسل، استایل یعنی روایت خود از طریق ظاهر. جایی برای بیان فردیت، احساسات، روحیات و افکار. استایل‌های وینتیج، لباس‌های دهه ۸۰ و استفاده از آیتم‌های دسته‌دوم، به‌نوعی بازتعریف مد در نگاه نسل زد است؛ نسلی که در تلاش است تا اصالت و تفاوت خود را در دل تکرارهای دنیای مد پیدا کند.


نسل زد و یادگیری


در تیم دوم، نوجوانان درباره فاصله نگاه نسل‌شان با سیستم آموزشی سنتی صحبت کردند. به گفته آنها، یادگیری دیگر فقط محدود به کلاس درس و مدرسه نیست؛ پادکست، ویدئوهای یوتیوب، دوره‌های آنلاین، بازی‌های ویدئویی و حتی تعاملات شبکه‌ای، برای آنها به منابع یادگیری بدل شده‌اند. برای نسل زد، یادگیری یک تجربه شخصی، پیوسته و چندرسانه‌ای است.


نسل زد و گیم


بازی برای نسل زد فقط تفریح نیست. در سومین ارائه، تیم شرکت‌کننده توضیح داد چگونه بازی‌های آنلاین مثل Call of Duty یا Fortnite می‌توانند بستری برای تمرین مهارت‌های نرم، کار تیمی، تصمیم‌گیری و حتی ساختن روابط اجتماعی باشند. برای این نسل، بازی یک فضای یادگیری و تعامل جدی است.


نسل زد و سوشال مدیا


تیم چهارم به دنیای سوشال‌مدیا پرداخت. از دید آنها، شبکه‌های اجتماعی بخشی از هویت دیجیتال نوجوان امروز است؛ فضایی برای دیده‌شدن، بیان خود و حتی ساختن شغل. در این ارائه گفته شد که محتوای بصری، سریع و هیجانی، بیش از هر چیز جذب‌شان می‌کند. در عین حال، ضرورت آموزش سواد رسانه‌ای در مدارس و دانشگاه‌ها برای استفاده آگاهانه از این فضا هم مطرح شد.


نگاه متفاوت به نسل Z؛ از کشف علاقه تا اثرگذاری


علی آموزگار، هم‌بنیان‌گذار تینزآپ، در بخشی از رویدادزدتاک درباره کار با نوجوانان و تجربه فعالیت با نسل زد صحبت کرد. او با اشاره به دغدغه مشترک بسیاری از والدین و مدیران نسبت به «از شاخه‌ای به شاخه دیگر پریدن» نوجوانان، این رفتار را نه نشانه بی‌ثباتی بلکه مرحله‌ای طبیعی در مسیر شناخت علاقه‌ها و ساختن مسیر شغلی دانست.

به گفته آموزگار، نوجوانان ابتدا به دنبال کشف علاقه واقعی خود هستند و در این مسیر ممکن است از برنامه‌نویسی به هنر و از آن به ورزش تغییر جهت دهند؛ اما حتی پس از کشف علاقه نیز، اگر در محیط خود احساس اثرگذاری و مفید بودن نکنند، باز هم ممکن است از آن مسیر جدا شوند. او تأکید کرد که عزت‌نفس و حس کفایت نوجوانان وابسته به این است که نه‌تنها علاقه‌مندی خود را بشناسند، بلکه در فضایی قرار بگیرند که در آن مفید واقع شوند.

آموزگار نقش والدین و مجموعه‌هایی مانند تینزآپ را فراهم‌کردن بستری دانست که در آن نوجوانان بتوانند هم علاقه‌هایشان را کشف کنند و هم امکان تجربه اثرگذاری واقعی را داشته باشند.


نسل زد و تبلیغات


پنجمین تیم ارائه‌دهنده به رابطه‌ نسل زد با دنیای تبلیغات پرداخت. آنها گفتند نسل زد دیگر فریب تبلیغات پرزرق‌وبرق و شعارهای بزرگ را نمی‌خورد. تبلیغاتی برای آنها جذاب است که صادقانه باشد، داستان داشته باشد و تجربه‌ واقعی افراد را نشان بدهد، حتی اگر تجربه منفی باشد. به‌گفته‌ این نوجوانان، ما دنبال تبلیغاتی نیستیم که چیزی را به زور بخواهد به ما بفروشد، بلکه می‌خواهیم بدانیم محصول واقعاً به چه دردی می‌خورد. رسانه‌هایی مثل اینستاگرام، یوتیوب و تیک‌تاک خانه‌ اصلی آنهاست و برندهایی که می‌خواهند با نسل زد ارتباط برقرار کنند، باید در این فضاها صادق، ساده و همدل باشند.


نگاه متفاوت به آموزش نوجوانان؛ از مهارت‌های زندگی تا کارآفرینی


عارفه اسفندیاری، مسئول آموزش تینزآپ و روانشناس و مشاور، در بخش دیگری از رویداد زدتاک، درباره آموزش نوجوانان و مراحل شکل‌گیری هویت آنها صحبت کرد. او با اشاره به تقسیم‌بندی‌های علمی در مورد دوران نوجوانی، گفت که در گذشته سن نوجوانی تا ۱۸ یا ۱۹ سالگی بود، اما امروزه به‌دلیل پیچیدگی‌های هویتی، این دوران تا ۲۵ سالگی افزایش پیدا کرده است.

اسفندیاری تأکید کرد که در دوران نوجوانی، به‌ویژه بین سنین ۱۳ تا ۱۵ سالگی، شخصیت نوجوان در حال شکل‌گیری است و آنها نیاز به یادگیری مهارت‌های پایه مانند «نه گفتن» و «کار تیمی» دارند. این مهارت‌ها به نوجوانان کمک می‌کند تا در آینده در محیط‌های اجتماعی و شغلی موفق‌تر عمل کنند. به گفته او، این سن بهترین زمان برای یادگیری مهارت‌های زندگی است که می‌توانند به‌عنوان جعبه‌ابزار شخصیت نوجوان را شکل دهند.

او همچنین اشاره کرد که سن ۱۵ تا ۱۹ سالگی، زمانی است که نوجوانان شروع به پیدا کردن علاقه‌های واقعی خود می‌کنند و به همین دلیل بهترین زمان برای آموزش مهارت‌های فنی و کارآفرینی است. اسفندیاری افزود که در این مرحله، نقش والدین و مربیان بسیار مهم است؛ برای مثال، اجازه دادن به نوجوانان برای انجام کارهایی مانند خرید مستقل، می‌تواند به آنها در تقویت مهارت‌های اجتماعی و شغلی کمک کند.

اسفندیاری در پایان گفت که در این مسیر، والدین و مراکز آموزشی باید بستری را فراهم کنند که نوجوانان هم در آن به کشف علاقه‌هایشان بپردازند و هم در فضایی مؤثر و مفید قرار بگیرند تا در نهایت بتوانند هویت خود را به‌درستی شکل دهند.


مارکتین؛ بازتعریف تبلیغات در دنیای جدید


گروه مارکتین در بخشی از رویداد زدتاک درباره تفاوت‌های عمده‌ای که بین نسل جدید و نسل‌های قبلی وجود دارد صحبت کرد. آنها با اشاره به زبان و فرهنگ خاص خود، تأکید کردند که این تفاوت‌ها نه‌تنها در لباس پوشیدن، بلکه در نحوه تفکر و ارتباطات نیز خود را نشان می‌دهد. به گفته‌ اعضای این گروه، این تفاوت‌ها باعث شده تا بسیاری از قضاوت‌ها و برداشت‌های اشتباه در مورد نسل زد شکل بگیرد.

این گروه بیان کرد که هدف از حضورشان در این رویداد، برداشتن یک قدم کوچک و مهم برای آشنایی بیشتر با نسل جدید است. در ادامه، گروه مارکتین به مفهوم مارکتینگ پرداخت و گفت که در دنیای امروز، تبلیغات قدیمی و کلیشه‌ای دیگر برای جذب نسل زد کارآمد نیست. آنها معتقدند که تنها با شناخت دقیق‌تر فرهنگ، سلیقه و سبک زندگی این نسل، می‌توان کمپین‌های تبلیغاتی ساخت که نه تنها دیده شوند بلکه تأثیرگذار نیز باشند.


نسل زد و دنیای کسب‌وکار


ششمین تیم ارائه‌دهنده به رابطه‌ نسل زد با دنیای کسب‌وکار پرداخت. آنها توضیح دادند که نسل زد به دنبال شغل‌هایی است که نه تنها در آنها به استعدادهایشان پرداخته شود، بلکه از انعطاف‌پذیری بالا و آزادی در زمان و مکان برخوردار باشد. نسل زد دیگر علاقه‌ای به شغل‌های ثابت و محیط‌های خشک ندارد؛ آنها می‌خواهند در فضایی کار کنند که بتوانند از خانه یا هر جایی که راحت هستند، پروژه‌های آنلاین و فریلنسری خود را انجام دهند.

این نوجوانان همچنین بر مسئولیت اجتماعی و محیط‌زیست تأکید کردند و گفتند که فقط به دنبال کسب درآمد نیستند، بلکه می‌خواهند کارهایی انجام دهند که تأثیر مثبتی روی دنیا بگذارد. به گفته‌ آنها، شغل‌هایی که به رشد فردی و توسعه مهارت‌ها توجه داشته باشند، بسیار جذاب‌تر از شغل‌هایی است که تنها به دنبال پول هستند.


قصه‌هایی از اکوسیستم کارآفرینی و نوآوری


در سانس دوم این رویداد که از ساعت ۱۷ تا ۲۰ برگزار شد، نوجوانان نسل زد به روایت تجربیات و دغدغه‌های خود در اکوسیستم کارآفرینی و نوآوری پرداختند. آنها از دیدگاه‌های خود درباره اجزای مختلف این اکوسیستم مانند استارتاپ‌ها، شرکت‌های بزرگ، فضای کار اشتراکی و شتاب‌دهنده‌ها، رویدادها و رسانه‌ها، حاکمیت، دانشگاه‌ها و تشکل‌ها، پارک‌های علم و فناوری، سرمایه‌گذاری و مراکز رشد سخن گفتند.


استارتاپ؛ رویا، ریسک، آینده


اولین گروه از نوجوانان نسل زد، تیم زی‌وان بود که در قالب یک نمایش خلاقانه، مفهوم «استارتاپ» را برای مخاطبان بازتعریف کردند. آنها با زبانی ساده و در عین حال دقیق، استارتاپ را یک کسب‌وکار نوپا معرفی کردند که با ارائه یک ایده یا راه‌حل جدید، سعی می‌کند تغییری واقعی در جهان اطرافش ایجاد کند.

به گفته این تیم، یک استارتاپ موفق معمولاً با تیمی کوچک بین دو تا پنج نفر آغاز می‌شود؛ تیمی که اعضای آن ویژگی‌ها و مهارت‌های متفاوتی دارند تا بتوانند مسیر پرچالش رشد را با هم طی کنند. در دل این مسیر، چیزی که بیش از هر چیز نیاز است، «تاب‌آوری» است؛ چرا که استارتاپ یعنی «عدم قطعیت»، یعنی آمادگی برای مواجهه با ناشناخته‌ها.

آنها توضیح دادند که مفهوم استارتاپ نخستین بار از آمریکا آغاز شد؛ جایی که مردم تصمیم گرفتند برای خودشان شغل بسازند و منتظر دولت نمانند. در ایران نیز این موج از دهه ۹۰ شمسی آغاز شد و به‌تدریج جای خود را در فضای اقتصادی و فرهنگی باز کرد.

این گروه از نوجوانان، با شور و شوقی ملموس، استارتاپ را نه‌فقط یک مدل شغلی، بلکه ترکیبی از «رؤیا»، «ریسک» و «آینده‌ای تازه» توصیف کردند؛ سفری پرماجرا با مقصدی ناشناخته اما هیجان‌انگیز.


گفت‌وگوی نسل‌ها؛ از نوار ویدئو تا پلتفرم‌های دیجیتال


تیم دوم که با نام «زدکد» روی صحنه آمد، با یک نمایش تأثیرگذار که گفت‌وگوی یک مادربزرگ و نوه‌ نسل زد بود به مقایسه‌ای شیرین بین عادت‌های خرید و سرگرمی دیروز و امروز پرداخت.

از خاطره‌های صف ایستادن جلوی ویدئو‌کلوپ، نوارهای خراب برگشتی و رفتن با آژانس تا دنیای امروز که تنها با چند کلیک می‌توان سوار اسنپ شد یا هزاران فیلم را در گوشی تماشا کرد؛ آنها نشان دادند که چطور فناوری و سبک زندگی، نیازها و انتظارات نسل‌ها را تغییر داده است.


فضای کار اشتراکی، فقط یک میز و اینترنت پرسرعت نیست


تیم سوم، «زدآپ»، با نمایشی طنزآمیز و خلاق، مخاطبان را به دنیای فضای کار اشتراکی و شتاب‌دهنده‌ها برد. آنها نشان دادند که فضای کار اشتراکی، فقط یک میز و اینترنت پرسرعت نیست؛ جایی‌ است که آدم‌ها با رویاهای مشترک، در یک محیط حرفه‌ای دور هم جمع می‌شوند، قهوه‌ گرم می‌خورند و برای ساختن آینده‌ای تازه، همکاری می‌کنند.

در ادامه، زدآپ به سراغ شتاب‌دهنده‌ها رفت. روی یکی از اسلایدهای پاورپوینت‌شان نوشته شده بود: «سرمایه می‌خوای؟ دنبال شبکه‌ای؟ سؤال داری؟» و بعد توضیح دادند که شتاب‌دهنده‌ها، به تیم‌های نوپا کمک می‌کنند تا در مدت کوتاه (معمولاً بین ۳ تا ۶ ماه)، مسیر رشد را سریع‌تر طی کنند؛ با آموزش، منتورینگ، دسترسی به شبکه‌های سرمایه‌گذاری و حتی کمک به ساخت نسخه‌ اولیه محصول برای جذب سرمایه.

زدآپ با زبان ساده و تصویری، نشان داد که مسیر استارتاپی، اگرچه سخت و فشرده است، اما با وجود ابزارهایی مثل فضای کار اشتراکی و شتاب‌دهنده‌ها، می‌تواند کمتر تنها و بیشتر امیدوارکننده باشد.


رویداد و رسانه؛ پلی برای دیده‌شدن


تیم چهارم از تینزآپ در ارائه‌ای منسجم و نمایشی، به نقش کلیدی رسانه و رویداد در مسیر رشد استارتاپ‌ها پرداخت. آنها تأکید کردند که یکی از حیاتی‌ترین سرمایه‌های هر کسب‌وکار، «ارتباط» است؛ ارتباطی که از دل تعامل با رسانه‌ها و حضور در رویدادها شکل می‌گیرد.

در ابتدا، فضای رویداد به‌عنوان «یک مهمانی تخصصی» معرفی شد؛ بستری برای شبکه‌سازی، تبادل تجربه با حرفه‌ای‌ها و ارائه‌ استارتاپ‌ها به جامعه و سرمایه‌گذاران. آنها چالش‌هایی مانند نبود اطلاع‌رسانی کافی، تبلیغات محدود و عدم دسترسی برابر برای همه را از مشکلات رایج دانستند.

در ادامه، به نقش رسانه در دیده‌شدن پرداختند؛ رسانه به‌معنای رساندن اطلاعات، اخبار و روایت‌ها به مخاطب است. این تیم نمونه‌هایی از رسانه‌ها و رویدادهای بین‌المللی مانند GITEX Global و Expand North Star و نمونه‌های داخلی مانند INOTEX و Startup Weekend را معرفی کردند. همچنین به رسانه‌های تخصصی ایرانی همچون «راه‌کار» و «زومیت» و نمونه‌های خارجی مانند Entrepreneur اشاره شد.

در پایان، از تغییرات اخیر در سبک رسانه‌ای و رویدادی گفتند: کوتاه شدن متن‌ها، اهمیت روزافزون نیوزلترها و اخبار فوری و ورود گسترده‌ تبلیغات به شبکه‌های اجتماعی. همچنین از تجربه‌ جدید رویدادها گفتند؛ با امکان پرسش و پاسخ لحظه‌ای، پیام‌های صادقانه و حس ارزشمندی برای شرکت‌کنندگان.

جمع‌بندی‌شان روشن بود: بدون رویداد، استارتاپ‌ها تنها می‌مانند؛ و بدون رسانه، بهترین ایده‌ها هم شنیده نمی‌شوند.


نسل زد و هوش مصنوعی؛ دو نیروی بازآفرین مسیر حرفه‌ای


رضا قربانی، مدیرعامل کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار، در رویداد زدتاک تینزآپ درباره تأثیر نسل زد و هوش مصنوعی بر بازآفرینی مسیر حرفه‌ای خود سخن گفت. او با اشاره به تجربه زیسته‌اش به‌عنوان فردی چهل‌ساله، این دو عامل را مهم‌ترین دلایل برای بازتعریف دوباره مسیر ذهنی و شغلی خود عنوان کرد و گفت که هوش مصنوعی هر روز او را بیش از قبل نسبت به کاری که انجام می‌دهد شگفت‌زده می‌کند، اما از نظر او، تأثیر نسل زد حتی از هوش مصنوعی هم عمیق‌تر بوده است.

قربانی در ادامه به تجربه همکاری با نوجوانان و جوانان تینزآپ اشاره کرد و گفت که عملکرد این نسل آن‌قدر چشمگیر بوده که دیگر نمی‌توان تنها با نگاهی محافظه‌کارانه یا برچسب‌های رایج نسلی با آن‌ها مواجه شد. به گفته او، برچسب‌هایی مانند نسل زد نباید به ابزاری برای دور نگه‌داشتن این جوانان از میدان اثرگذاری تبدیل شوند، چرا که در عمل آن‌ها توانمند، موثر و آماده پذیرش مسئولیت هستند.

او همچنین به تغییر در تعریف سن و بلوغ فکری در جهان امروز پرداخت و تأکید کرد که دیگر نمی‌توان چهل‌سالگی را همانند گذشته نقطه‌ای از پختگی بی‌حرکت دانست. به باور قربانی، بسیاری از افراد می‌توانند در میانسالی دوباره آغاز کنند و این دیدگاه جدید نسبت به سن، بخشی از تحول عصر ماست.

در پایان، قربانی تأکید کرد که اگر شرایط برای سپردن مسئولیت به نسل زد فراهم شود، بسیاری از آنها آمادگی و توان لازم برای مدیریت و اصلاح آینده را خواهند داشت، شاید حتی بهتر از نسل‌های قبل از خود.


دانشگاه و تشکلات صنفی؛ تکیه‌گاه‌های ناشناخته


پنجمین تیم، زدفاند، در ارائه‌ای ترکیبی از نمایش و روایت، به نقش نهادهایی پرداخت که شاید کمتر به چشم بیایند، اما در پشت‌صحنه‌ اکوسیستم نوآوری، ستون‌های مهمی به شمار می‌روند: دانشگاه‌ها، تشکل‌های صنفی و نهادهای حمایتی.

آنها در ابتدا به اهمیت سرمایه‌گذاری پرداختند؛ موضوعی که به‌گفته‌‌شان «هم مهم است و هم پرریسک». به گفته آنها، یکی از اصلی‌ترین نهادهایی که در این مسیر می‌تواند به استارتاپ‌ها کمک کند، «معاونت علمی» است. اگر یک کسب‌وکار به‌عنوان شرکت دانش‌بنیان شناخته شود، می‌تواند از طریق «صندوق نوآوری و شکوفایی» وام کم‌بهره دریافت کند. هرچند این مسیر با چالش‌هایی همراه است، اما نقش کارگروه‌های تخصصی در تسهیل فرایندها قابل‌توجه است.

به گفته‌ تیم زدفاند، معاونت علمی تا امروز در حدود ۵۶۱۱ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری انجام داده و برای جذب بیشتر سرمایه‌گذاران، مشوق‌هایی از جمله معافیت مالیاتی برابر با مبلغ سرمایه‌گذاری ارائه کرده است؛ سیاستی دو سر سود برای سرمایه‌گذار و استارتاپ.

نهاد دیگر «اتاق بازرگانی» معرفی شد؛ نهادی که از طریق مرکز نوآوری خود می‌تواند وارد عمل شود، اما حمایت‌هایش عمدتاً مشروط به ثبت رسمی شرکت است. این در حالی است که استارتاپ‌ها پیش از رسیدن به این مرحله، بیش از هر زمان دیگری به حمایت نیاز دارند. از نگاه این تیم، ورود جوانان با تجربه‌ زیسته‌ استارتاپی می‌تواند جان تازه‌ای به ساختارهای سنتی این اتاق بدهد.

آنها همچنین به تأثیر تحریم‌ها اشاره کردند، اما از وجود کانال‌های قانونی بین‌المللی خبر دادند که می‌توانند راه‌هایی برای دور زدن محدودیت‌ها ایجاد کنند. از سوی دیگر، حمایت از محصولات ایرانی توسط معاونت علمی، راهی برای جایگزینی تولید داخلی با واردات است.

در ادامه، به «تشکل‌های صنفی» پرداختند؛ نهادهایی که در زمینه‌ مشاوره حقوقی، پیگیری مالکیت فکری و حمایت‌های داخلی نقش‌آفرینی می‌کنند. در پایان، به دانشگاه‌ها اشاره شد؛ به‌ویژه دانشگاه‌هایی چون شریف، تهران و امیرکبیر که مسیر نسبتاً مشخصی را تعریف کرده‌اند: از مرکز کارآفرینی تا مرکز رشد، شتاب‌دهنده و پارک علم و فناوری.

این گروه نشان دادند که مسیر رشد استارتاپ‌ها، فقط از دل سرمایه نمی‌گذرد؛ بلکه گاهی، آنچه بیشتر نیاز است، حضور نهادهایی است که بلدند گوش بدهند و حمایت کنند.


پارک‌های علم و فناوری؛ مهد کودک استارتاپ‌ها


ششمین گروه از نوجوانان نسل زد با نام «زدپارک»، ارائه‌ای خلاقانه درباره‌ پارک‌های علم و فناوری داشتند. آنها با اشاره به اولین نمونه‌های جهانی این فضاها، توضیح دادند که نخستین پارک علم و فناوری دنیا در دانشگاه استنفورد شکل گرفت؛ همان‌جایی که بعدها سیلیکون‌ولی از دل آن بیرون آمد. پس از آن، سوفیا آنتی‌پولیس در جنوب فرانسه، به‌عنوان یکی از نخستین پارک‌های علمی اروپا، الهام‌بخش بسیاری از دیگر کشورها شد.

اعضای تیم زدپارک با بیانی پرشور، مفهوم پارک علم و فناوری را به‌عنوان جایی معرفی کردند که استارتاپ‌ها در آن از زیرساخت‌های حرفه‌ای، مشاوره‌های تخصصی و حمایت‌های مالی بهره‌مند می‌شوند؛ جایی شبیه «مهد کودک استارتاپی» که به ایده‌ها جان می‌دهد.

در ادامه، آنها به نمونه‌ ایرانی این پارک‌ها پرداختند. پارک فناوری پردیس که در سال ۱۳۸۰ تأسیس شده و حالا میزبان بیش از ۲۰۰ استارتاپ است. پارکی با اینترنت قوی، فضای پویا و تخصصی و محیطی که نوجوانان آن را «یک پارک حرفه‌ای» توصیف کردند.

در پایان، تیم زدپارک به برخی چالش‌های موجود هم اشاره کرد: نبود سرمایه‌گذاری اولیه برای تیم‌های تازه‌کار و همچنین کمبود رقابت در سطح بین‌المللی، از جمله موانعی است که مسیر رشد را دشوار می‌کند.


سرمایه‌گذاری؛ بیش از یک معامله


تیم هفتم با نام Invest Z، در ارائه خود مفهوم سرمایه‌گذاری را این‌طور توضیح دادند که سرمایه‌گذاری تنها پول دادن نیست، بلکه فرایندی است که در آن پیشرفت انسان‌ها، رشد فناوری و ایجاد ارزش برای جامعه مشاهده می‌شود. این تیم بر اهمیت سرمایه‌گذاری در بهبود زندگی، جهش‌های بزرگ صنعتی و ایجاد شغل‌های جدید تأکید کردند.

آنها همچنین انواع سرمایه‌گذاران را معرفی کرده و توضیح دادند که سرمایه‌گذاران به ویژگی‌هایی مانند ایده‌ استارتاپ، منحصر به فرد بودن ایده، مشکلی که استارتاپ حل می‌کند، پتانسیل رشد، بنیان‌گذاران و تیم مدیریتی، سوابق تیم، تخصص و توانایی حل مسائل توجه می‌کنند. در نهایت تأکید کردند که سرمایه‌گذاری فقط یک معامله مالی نیست، بلکه اعتقاد به ایده، تیم و آینده آن است.


مراکز رشد؛ جایی برای روشن‌کردن اولین لامپ


هشتمین تیم با نام «پیشتازد»، ارائه‌ خود را به موضوع «مراکز رشد» اختصاص دادند؛ فضاهایی که به گفته‌ آنها، نقطه‌ شروع مسیر حرفه‌ای برای بسیاری از استارتاپ‌هاست. آنها با زبانی صمیمی و استعاره‌هایی جذاب، مرکز رشد را جایی معرفی کردند که ایده‌ات فرم می‌گیرد، فضای کار داری، منتور راه را نشانت می‌دهد و حتی «مشت‌زدن» یاد می‌گیری. در این ارائه، تیم پیشتازد به تولد اولین مرکز رشد در جهان نیز اشاره کرد و بعد، تصویری از حضور نسل زد در این مراکز ترسیم کرد.

اما همه چیز هم گل‌و‌بلبل نیست. آنها دلایل شکست برخی استارتاپ‌ها در مراکز رشد را هم بررسی کردند: وابستگی بیش از حد، بروکراسی فرساینده، منتورهای کم‌تجربه و از همه مهم‌تر، فاصله‌ فرهنگی با نسل زد.

جمع‌بندی آنها صادقانه بود. مرکز رشد جایی برای همه ایده‌ها نیست، اما می‌تواند جایی باشد که در میان هزاران ایده، یک لامپ روشن شود و همین کافی است.

در پایان این رویداد، اعضای تیم تینزآپ، همراه با فعالان اجرایی، کارآفرینان و بزرگان اکوسیستم استارتاپی، برای ثبت خاطره‌ای مشترک، عکس یادگاری گرفتند. این لحظه، به‌نوعی نمادی از اتحاد نسل جدید و پیشکسوتان دنیای نوآوری بود؛ جایی که دانش، تجربه و انرژی جوانی به هم پیوستند تا مسیری روشن‌تر برای آینده‌ اکوسیستم استارتاپی بسازند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.