راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

وقتی دارایی راکد می‌ماند، سرمایه قفل می‌شود و کسب‌وکار متوقف می‌ماند

حبیب ابوقداره، مدیرعامل شرکت تدبیر اندیشان نوین افروز (دایاچین) / ما دارایی داریم، اما پول نه. این جمله ساده، روایت تکرارشونده بسیاری از کسب‌وکارها در ایران است.

در فضای اقتصادی امروز ایران، مسئله نقدینگی همیشه در مرکز توجه بوده است. اما آن‌چه کمتر مورد بحث قرار گرفته، شکل پیچیده‌تری از این مسئله است، وجود دارایی‌های فیزیکی ارزشمند در دست بنگاه‌ها، بدون امکان استفاده از آنها در تأمین مالی.

در بسیاری از صنایع کشور، از تولید گرفته تا انبارداری، معدن، تجارت کالا و املاک، دارایی‌هایی در اختیار بنگاه‌هاست که از نظر حقوقی و فنی قابل‌اثبات هستند، اما از نظر مالی، عملاً بی‌اثر مانده‌اند. این دارایی‌ها نه قابل فروشند، نه قابل وثیقه‌گذاری در ساختار سنتی، و نه امکان استفاده در مکانیزم‌های مشارکت‌محور را دارند. در نتیجه، سرمایه وجود دارد، اما جریان نقد متوقف است.

طبق اعلام اتاق بازرگانی تهران، بیش از ۶۰ درصد از ظرفیت تولیدی کشور به دلیل کمبود سرمایه در گردش غیرفعال باقی‌مانده است. در عین حال، داده‌های بانک مرکزی نشان می‌دهد که رشد تسهیلات بانکی در سال گذشته بیش از ۳۲ درصد بوده است. اگر این دو واقعیت را کنار هم بگذاریم، به یک نکته مهم می‌رسیم. تأمین مالی سنتی در ایران وجود دارد، اما به جای درست تخصیص نمی‌یابد.


 چرا ساختار تأمین مالی ایران دچار ناکارآمدی شده؟


بررسی دقیق‌تر داده‌های رسمی و تجربیات میدانی نشان می‌دهد که ساختار تأمین مالی فعلی در ایران، به دلایل مختلف، ناکارآمد شده است. تمرکز بانک‌ها بر بنگاه‌های بزرگ و نهادهای خاص باعث شده تا سهم بنگاه‌های کوچک و متوسط از منابع بانکی به‌شدت پایین باشد تا جایی که طبق پیمایش اتاق بازرگانی تهران، بیش از ۷۰ درصد SME ها، بانک را غیرقابل‌اتکا برای تأمین مالی معرفی کرده‌اند. از طرف دیگر طراحی ابزارهای جایگزین برای تأمین مالی کم سرعت و ضعیف است. اگرچه در سال‌های اخیر اوراق سلف، صندوق‌های پروژه و تأمین مالی جمعی در مباحث سیاست‌گذاری مطرح شده‌اند، اما اجرای آ‌نها محدود، پیچیده و فاقد مقیاس‌پذیری است. در کنار همه اینها تورم ساختاری و نرخ بهره واقعی منفی هم باعث شده بانک‌ها با پدیده تقاضای مازاد مواجه شوند و در نتیجه، اعتباردهی را به سمت روابط خاص و مشتریان بزرگ سوق دهند.

در چنین شرایطی، بنگاه‌هایی که دارایی فیزیکی دارند، اما نمی‌خواهند یا نمی‌توانند آن را بفروشند، راهی برای فعال‌سازی آن ندارند.

شاید لازم باشد نقش دارایی‌های فیزیکی را در ساختار تأمین مالی بازنگری کنیم.

در کشورهای مختلف، خصوصاً در اقتصادهای نوظهور، طی دهه گذشته، راهکارهایی برای همین مشکل طراحی شده که مهم‌ترین آنها استفاده از مدل‌های توکنایز کردن دارایی‌ها با پشتوانه فیزیکی است. این مفهوم به معنای دیجیتالی کردن سند مالکیت یک دارایی نیست، بلکه ایجاد یک ساختار حقوقی، اقتصادی و فناورانه است که دارایی را بدون نیاز به فروش یا واگذاری فیزیکی، قابل‌استفاده در اکوسیستم مالی کند.

بر اساس گزارش BCG در سال ۲۰۲۳، پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۳۰، بیش از ۱۶ تریلیون دلار دارایی فیزیکی در جهان، به‌صورت توکنایز شده در اکوسیستم مالی گردش پیدا کند. در این مدل، توکن به نمایندگی از یک دارایی فیزیکی، می‌تواند در کنار ساختارهای مالی رایج، کاربردهای متعددی داشته باشد.


 تجربه ما در دایاچین؛ طراحی ساختار، نه صرفاً فناوری


در شرکت تدبیر اندیشان نوین افروز (دایاچین)، ما از ابتدا معتقد بودیم که فناوری بلاکچین اگر بخواهد در اقتصاد ایران مؤثر واقع شود، باید در بستر مشکلات واقعی تعریف شود. به همین دلیل تمرکز ما علاوه بر توسعه پلتفرم، بر طراحی مدل‌های مالی مبتنی بر دارایی‌های فیزیکی بوده است.

ما با کسب‌وکارهایی کار می‌کنیم که دارایی‌های فیزیکی زیادی دارند، اما امکان تأمین مالی برای آنها بسیار پائین است. ما تلاش می‌کنیم برایشان مدل‌هایی طراحی کنیم که این دارایی‌های منجمد را به ابزار تأمین مالی تبدیل کند تا بتواند در پلتفرم‌های پیش‌فروش عرضه شود، به‌عنوان وثیقه در قرارداد وام استفاده شود، در پلتفرم‌های تأمین مالی زنجیره تولید در نقش عامل تهاتر ایفای نقش کند و یا حتی در سازوکارهای مشارکتی خُرد با شفافیت بالا، سرعت بالا و بدون نیاز به نهادهای واسط سنتی نقش ایفا کند.

پروژه دایادایموند نمونه‌ای از این تجربه موفق ما است که توانست پشتوانه الماس را به ساختاری قابل معامله، قابل وثیقه‌گذاری و پیش‌فروش تبدیل کند. این پروژه نشان داد که امکان پیاده‌سازی چنین مدل‌هایی، حتی در فضای غیرشفاف اقتصاد ایران نیز وجود دارد، مشروط به آن‌که طراحی حقوقی و اقتصادی دقیق باشد و با استفاده از فناوری مناسب توسعه یابد.

یعنی محصول نهایی فقط یک محصول فناورانه نیست. توکنایز کردن دارایی، بیش از آن‌که یک نوآوری تکنولوژیک باشد، یک ضرورت ساختاری در اقتصادهای گرفتار ناکارآمدی مالی است. در اقتصاد ایران، دارایی وجود دارد. نیاز به تأمین مالی وجود دارد. اما سازوکاری برای اتصال این دو نیست.

ما در دایاچین باور داریم که آینده تأمین مالی در ایران، در متنوع‌سازی مسیرهای جذب سرمایه، شفاف‌سازی ساختار مالکیت و قابل‌استفاده کردن دارایی‌های منجمدِ نهفته است. این مسیر، البته ساده نیست. اما اگر قرار است کاری بکنیم که اثرگذار باشد، باید به سراغ مسائلی برویم که دغدغه واقعی کارآفرینان بزرگ کشور باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.