پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
شهرت بنیانگذار؛ سکوی پرتاب یا سقوط استارتاپ؟
عرفان دربندیزاده، کارشناس ارشد توسعه کسبوکار شرکت مدیریت ثروت ستارگان / سرمایهگذاری خطرپذیر مفهومی است که در اواخر دهه ۷۰ به اقتصاد ایران معرفی و با شکلگیری موجهای استارتاپی در اوایل دهه ۹۰ نقش پر رنگتری پیدا کرد.
به مرور با روشنتر شدن نقشه راه اکوسیستم استارتاپی کشور، سرمایهگذاری خطرپذیر به شکل هوشمندانهتر و هدفمندتری نسبت به گذشته انجام شده و به مرحلهای از بلوغ نسبی رسید. متخصصان این حوزه با درک عمیقتر از مفاهیمی چون مدل کسبوکار، شاخصهای کلیدی عملکرد، سوابق بنیانگذاران و ارزیابی موشکافانه طرحهای استارتاپی، به تحلیل قویتر و استراتژیهای بهینهتری برای انتخاب و سرمایهگذاری بر روی استارتاپها دست یافتند.
در سالهای نخست شکلگیری موج استارتاپی کشور با توجه به تازگی این اکوسیستم، تمرکز سرمایهگذاران بیشتر بر روی ایدهها و نوآوری محصولات و خدمات بود، ولی با گذشت زمان و افزایش تعداد ایدهها و محصولات نوآورانه، نقش بنیانگذاران به عنوان مجری طرحهای استارتاپی پررنگتر شده و سرمایهگذاران با درک اهمیت این موضوع، یکی از اصلیترین معیارهای بررسی طرحهای استارتاپی را سابقه و تجربه تیم بنیانگذار قرار دادند. این روند در برخی موارد تا حدی پیش رفت که سرمایهگذاران تحت تأثیر این عامل از ارزش واقعی ایدهها غافل شده و داشتن یک بنیانگذار شناختهشده و معتبر، به معیار اصلی ارزشگذاری استارتاپ تبدیل شد.
بدون شک وجود یک مدیر و بنیانگذار موفق در یک کسبوکار تأثیر زیادی بر موفقیت آن دارد، اما آیا این عامل همیشه منجر به افزایش ارزش واقعی یک استارتاپ میشود یا ممکن است باعث شکلگیری حباب قیمتی و در نهایت سقوط کسبوکار شود؟
برند شخصی بنیانگذاران؛ فرصت طلایی یا تهدید پنهان
برند شخصی به تصویری که از بنیانگذار در ذهن سرمایهگذاران، مشتریان و سایر ذینفعان شکل میگیرد اشاره دارد. این برند میتواند شامل اعتبار حرفهای، موفقیتهای قبلی، شبکه ارتباطی، حضور در رسانهها و قدرت تأثیرگذاری فرد در اکوسیستم باشد. بسیاری از بنیانگذاران موفق با استفاده از پرسونال برندینگ توانستهاند سرمایهگذاران را مجاب کنند که استارتاپشان یک فرصت استثنایی برای سرمایهگذاری است. برند شخصی با افزایش اعتماد سرمایهگذاران و مشتریان، ایجاد فرصت رشد سریعتر کسبوکار و افزایش رقابتپذیری در جذب نیروی انسانی توانمند، به رشد و موفقیت یک استارتاپ کمک میکند؛ اما سؤال اصلی اینجاست که آیا موفقیت یا شهرت بنیانگذار، میتواند دلیلی برای اعتبار مدل کسبوکار و ارزیابی دقیق از نیازها و روندهای بازار باشد؟
وقتی بنیانگذار مهمتر از مدل کسبوکار میشود
همانطور که پیشتر اشاره شد، حضور یک بنیانگذار موفق و شناختهشده میتواند نقش قابلتوجهی در رشد یک استارتاپ ایفا کند. با این حال، تمرکز بیشازحد بر این عامل ممکن است سرمایهگذاران را به ارزیابی استارتاپ بدون بررسیهای دقیق سوق داده و منجر به ارزشگذاری بالاتر از ارزش واقعی استارتاپ شود. این وضعیت میتواند به شکلگیری یک حباب قیمتی منجر شود که در صورت عدم تحقق انتظارات، سقوط شدید ارزش استارتاپ و شکست سرمایهگذاری را در پی خواهد داشت.
در ادامه به برخی از مهمترین دلایلی که تمرکز بیشازحد بر برند شخصی بنیانگذار به شکست استارتاپ منجر خواهد شد اشاره میشود.
تصمیمگیریهای غیرواقعبینانه
وقتی بنیانگذار به دلیل موفقیتهای گذشته مورد تحسین قرار میگیرد، ممکن است بیشازحد به شهود و تجربه قبلی خود تکیه کند و دادههای واقعی بازار را نادیده بگیرد. این موضوع میتواند باعث تصمیمهای اشتباه و شکست استارتاپ شود.
عدم تناسب میان سرمایه جذبشده و مدل کسبوکار
شهرت بنیانگذار میتواند سرمایهگذاران را به تصمیمگیری بدون ارزیابی دقیق مدل کسبوکار ترغیب کند و منجر به جذب سرمایه بیش از نیاز شود. در چنین شرایطی، به جای تمرکز بر ایجاد ارزش و سودآوری پایدار، استارتاپ ناگزیر به مدیریت نقدینگی و حفظ ارزشگذاری خود میشود. این رویکرد میتواند در بلندمدت، چالشهایی در تأمین مالی مراحل بعدی و تداوم رشد ایجاد کند.
نادیده گرفتن نقاط ضعف تیم و محصول
وقتی تمرکز روی برند شخصی بنیانگذار باشد، ضعفهای محصول، تیم اجرایی یا استراتژیهای رشد، ممکن است نادیده گرفته شوند. این موضوع میتواند باعث شود استارتاپ نتواند در بازار رقابتی دوام بیاورد.
اتکای بیشازحد به شبکه ارتباطی بنیانگذار
برخی از بنیانگذاران شناختهشده، به دلیل روابط قوی، میتوانند بهراحتی سرمایه و حمایتهای لازم را جذب کنند؛ اما این شبکهها همیشه جایگزین یک مدل کسبوکار پایدار، نیازسنجی واقعی بازار و یک تیم قوی نیستند. اتکا به این مزیت میتواند در درازمدت استارتاپ را آسیبپذیر کند.
افزایش انتظارات غیرواقعبینانه
وقتی بنیانگذار سابقه درخشانی دارد، انتظارات سرمایهگذاران، مشتریان و رسانهها از استارتاپ بسیار بالا میرود. اگر استارتاپ نتواند این انتظارات را برآورده کند، موجی از ناامیدی ایجاد میشود که میتواند به افت ارزشگذاری و شکست استارتاپ منجر شود.
غفلت از بازار و نیازهای مشتری
وقتی بنیانگذار به جای تمرکز بر بازار و نیازهای واقعی مشتریان، به دنبال حفظ برند شخصی خود باشد، استارتاپ از مسیر درست منحرف میشود. در این حالت، محصولی که توسعه داده میشود ممکن است با نیازهای واقعی بازار تطابق نداشته باشد و در نتیجه استارتاپ شکست بخورد.
برند شخصی بنیانگذار میتواند یک سلاح قدرتمند در جذب سرمایه و رشد استارتاپ باشد، اما اگر بیشازحد روی آن تمرکز شود، ممکن است منجر به ارزشگذاری غیرواقعی و در نهایت شکست کسبوکار شود؛ بنابراین، بهترین استراتژی این است که از برند شخصی بهعنوان یک ابزار کمکی استفاده شود، اما ارزشگذاری استارتاپ بر اساس دادههای واقعی و عملکرد کسبوکار صورت گیرد.