پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تب ماینینگ / استخراج هر بیتکوین نیازمند انرژی سوخت 107 بشکه نفت خام یا 15000 مترمکعب گاز طبیعی است
دکتر شهاب بهرامی، محقق حوزه انرژی دانشگاه بریتیشکلمبیا کانادا؛ دکتر محمدرضا جمالی، مدیرعامل شرکت نبضافزار؛ پیوست / تب ماینینگ و توسعه مزارع ماینینگ ارزهای رمزنگاریشده بهخصوص پس از کاهش شدید ارزش ریال، کشور را فرا گرفته است و حتی در سطح دولت و حاکمیت توسعه این مزارع و واردات دستگاههای Antminer S9 موردتوجه قرار گرفته است.
علیرغم هشدارهای کارشناسان در مورد مصرف انرژی و اقتصادی بودن ماینینگ در کشور به خاطر یارانه به حاملهای انرژی، حتی مواضعی حق به جانب از سوی طرفداران این حوزه میشنویم که اگر اینطور نگاه کنیم بسیاری از صنایع اقتصادی نیستند. در حالی که موضوع کاملا متفاوت است و نه تنها موارد قبلی باید اصلاح شود بلکه به هیچ وجه نباید به وضعیت کنونی مصرف بیرویه انرژی و هدر دادن حاملهای انرژی فسیلی و تجدید ناپذیر ادامه داد چرا که بیش از 80 میلیارد دلار هزینه یارانههای داده شده بهصورت مستقیم و غیرمستقیم توسط وزارت نفت به حاملهای انرژی است و 24 میلیارد دلار از این هزینه تنها صرف سوخت نیروگاههای فسیلی بهصورت گاز طبیعی و دیگر سوختهای فسیلی میشود.
از طرفی حاکمیت به دنبال روشهای دور زدن تحریم است و مشخص نیست منظور از دور زدن تحریمها چیست و بین تبادلات مالی با ارزهای رمزنگاریشده و بحث ماینینگ از یک سو و استفاده از فناوری زنجیره بلوک در تعاملات بینالمللی و کاربرد ارزهای رمزنگاریشده از سوی دیگر، تفاوتی در صحبتهای مدیران دولتی نمیبینیم.
در حالی که مشکل اصلی کشور سیاستهای نادرست پولی و بانکی و رشد بالای نقدینگی درونزا در سیستم بانکی است که کشور را از نظر امنیتی با ریسکها و مخاطرات بالایی مواجه کرده است. در بسیاری از جلسات، پس از ارایه تصویری روشن از وضعیت کنونی سیستمهای پرداخت و بانکی، مدیران ابتدا با خرسندی از راهکارها جهت بهبود شرایط استقبال میکنند اما پس از مدتی که صمیمی میشوند سوالی که میپرسند این است که حالا به ما بگویید چطور تحریمها را دور بزنیم. چطور با بیتکوین معاملات بینالمللی انجام دهیم و به فرشته نجات کشور بدل شویم.
واقعیت این است که در بسیاری از موارد با در نظر نگرفتن نتایج حاصل از تصمیمات اشتباه، به دنبال یک شاهکلید فناورانه میگردیم که همه مشکلات را حل کند و حتی مشاهده میکنیم که در سطح همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت صحبت از انقلاب زنجیره بلوک میشود و هیچکدام از اشتباهات صورت گرفته در سالهای اخیر در اثر سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و توسعه نامتوازن ابزارهای بانکداری و پرداخت الکترونیکی از تضعیف سکه و اسکناس تا تغییر سبد سپردههای کشور موردبررسی قرار نمیگیرند.
این در حالی است که فقط یک مورد تغییر سبد سپردهها به خاطر نظامهای پرداخت ناکارآمد باعث شده است که حداقل 67.5 هزار میلیارد تومان سود بیشتر به سپردهها تعلق گیرد و این میزان که معادل بیش از 16 میلیارد دلار بود ریشه بسیاری از مشکلات از بهمن 96 تاکنون در حوزه ارزی کشور بوده است.
جایگاه کنونی ارزهای رمزنگاریشده و موضع دولتها
متاسفانه در اکثر جلساتی که با دوستان مختلف دولتی و حاکمیتی داشتهایم، همیشه این عزیزان برای مخفی کردن اشتباهات خود پشت فناوریهای آینده پنهان میشوند و سعی میکنند با صحبت از آینده و فناوریهای جدید مشکلات ایجاد شده در رابطه با تصمیماتشان را مخفی کنند. همواره به این دوستان اعلام کردهایم که هر فناوری دوران جنینی، کودکی، بلوغ و پیری دارد و تشخیص این مساله برای هر فناوری موضوعی بسیار مهم است و این سیاستگذار و مجری در حاکیمت است که با تصمیم درست باید بهترین فناوری و اقتصادیترین شرایط را با کمترین ریسک از ابعاد مختلف برای کشور ایجاد کند و با ایجاد بازاری مناسب و پایش مداوم آن، شرایط را برای رشد فناوریهای نو و جایگزینی بهمرور آنها با ابزارهای قدیمی را فراهم کند.
در رابطه با فناوریهای جدید مانند زنجیره بلوک نیز مسیر به همین شکل است ولی همواره مشاهده میکنیم رگولاتورها بهخصوص بانک مرکزی در این چند سال بهدرستی عمل نکرده است. در جایی که باید اعلام موضع کند سکوت میکند، جایی که باید از این فرصت برای مهار نقدینگی استفاده کند استفاده نکرده است و اکنون که سیل ورود دستگاه برای ماینینگ با شعار دور زدن تحریم و به دست آوردن ارزهای دیجیتال با ماینینگ را مشاهده میکنیم رگولاتورهای امنیتی، انرژی و پولی کشور سکوت اختیار کردهاند. متاسفانه تحلیلهای درستی را شاهد نیستیم و در جایی که باید اعلام موضع کنند به نوعی عمل میکنند که منجر به ایجاد انحصار جدید در این حوزه میشود. همچنین مشاهده میکنیم که در دستورالعمل جدید بانک مرکزی در رابطه با ارزهای رمزنگاریشده، بهگونهای هوشمندانه زمینه پروژههای حاکمیتی جدید برای شرکتهای خصولتی ایجاد شده است.
دوره رشد هر فناوری باید در نظر گرفته شود و فناوری زنجیره بلوک نیز دوران رشد خود را دارد. ما باید در این حوزه دانش کافی داشته باشیم، سرمایههای دیجیتال خود را افزایش دهیم، هیجانزده نشویم و افراط و تفریط نکنیم. در گروههای تخصصی، ارزهای رمزنگاریشده را از نظر میزان گردش و قدرت با زیرساختهای سنتی انتقال پول مانند فدوایر، چیپس و سوییفت مقایسه کردهایم و نشان دادهایم که این ابزارها در دوران کودکی خود به سر میبرند و هنوز برای جابجاییهای مالی در سطح جابجاییهای کلان G2B و G2G راه طولانی دارند و بنابراین ماینینگ روش مناسبی برای دور زدن تحریمها نیست حتی اگر ارزهای رمزنگاریشده باشد.
همچنین، میان ماینینگ و تبادلات مالی مبتنی بر فناوری زنجیره بلوک و ارزهای رمزنگاریشده تفاوت وجود دارد. میزان مبادلات با ارزهای رمزنگاریشده بهطور معمول روزانه حدود 18 میلیارد دلار است و در روزهای اوج بیتکوین، کل معاملات به حدود 60 میلیارد دلار میرسید در حالی که زیرساختی مانند فدوایر تا 3000 میلیارد دلار در روز گردش دارد. به عبارتی، ارزهای رمزنگاری شده تا رسیدن به بلوغ زیرساختهایی مانند فدوایر، سوئیفت و چیپس راه زیادی دارند.
اگر به رفتار دولتها در کشورهای مختلف در رابطه با ارزهای رمزنگاریشده نگاهی بیندازیم، مشاهده میکنیم که چه در سطح تبادلات مالی و خریدوفروش و چه در سطح ماینینگ، دولتها تنها در سطح قانونگذاری وارد شدهاند و به این شکل نیست که شرکتهای دولتی و خصولتی به صورت هیجانی وارد این بازی شوند. در آن کشورها با توجه به قیمت انرژی، امکان سو استفاده از شرایط وجود ندارد و همچنین دولتها درآمد خود را بر مبنای مالیات بر نگهداری و تبادلات مالی مبتنی بر ارزهای رمزنگاریشده قرار دادهاند و بنابراین دولتهای بلوغیافته با شاخصهای قابل قبول حاکمیتی وارد چنین بازیهای با ریسک بالا مانند ماینینگ از نظر اقتصادی و زیستمحیطی نمیشوند.
کاهش ارزش ریال، کاهش ارزش بیتکوین
با سقوط ارزش پول ملی از فرودین ماه امسال و سقوط همزمان بیتکوین و بقیه ارزهای رمزنگاریشده، شاهد تبلیغات و سرمایهگذاریهای گسترده در حوزه ماینینگ هستیم. در ماینینگ دو مبحث داریم. مبحث اول سرمایه موردنیاز است و مبحث دوم مصرف انرژی است.
در ارتباط با کشورهای دیگر بهخصوص چین پیشنهادهای متنوعی در رابطه با توسعه مزارع در ایران میشنویم. افت ارزش ارزهای رمزنگاریشده باعث شده است که آستانه سود ماینینگ در کشورهای روسیه و چین به خاطر قیمت بالای انرژی توجیه نداشته باشد. به عبارتی در چند ماه اخیر دو اتفاق همزمان افتاده است. اتفاق اول کاهش ارزش دلاری بیتکوین و بقیه ارزهای رمزنگاری بوده است و اتفاق دوم سقوط ارزش ریال بوده است و با توجه به اینکه قیمت انرژی بهخصوص برق در ایران تغییر نکرده است کشور بستر مناسبی برای ماینینگ شده است و پیشنهادهای سرمایهگذاری بهصورت تامین انرژی و مکان از سمت ایرانی و تامین سختافزار از سمت شریک خارجی پیشنهاد میشود.
البته کاهش قیمت دستگاههای خاص ماینینگ نیز بر این تب افزوده است. ظاهرا چین بهعنوان یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران، تصمیم دارد برنامه کالا در برابر ارز را این بار در قالب سرمایهگذاری در حوزه ماینینگ در ایران پیادهسازی کند و در نتیجه سیل صادرات ماشینهای Antminer S9 و دیگر ماشینها به سمت کشور را شاهد هستیم.
میزان انرژی موردنیاز برای استخراج هر بیتکوین
در صورتی که ابزارهای قدرتمند مانند AntMiner S9 که بهنوعی در دستهبندی سختافزارهای خاص- منظوره یا ASIC قرار میگیرد برای استخراج بیتکوین و ارزهای مشابه استفاده شود با توجه به قدرت محاسباتی 13 تراهش برثانیه و میزان مصرف 1278 واتی این ابزار و با توجه به اینکه برای استخراج یک بیتکوین به 2 میلیون تراهش محاسبات نیاز است، بیش از 55 مگاوات ساعت انرژی برای استخراج یک بیتکوین مصرف میشود. این حداقل میزان مصرف است و میتواند تا دهها و حتی صدها برابر در کامپیوترهای معمولی یا لپتاپها بالاتر رود.
با توجه به اینکه هر بشکه نفت معادل 1.7 مگاوات ساعت انرژی است، بهصورت ایدهآل این میزان انرژی معادل است با سوخت 32.3 بشکه نفت خام که با فرض متوسط بازدهی 30 درصد نیروگاهها و خطوط انتقال، حدود 107 بشکه نفت انرژی برای به دست آمدن یک بیتکوین در حال حاضر نیاز است. این محاسبات بر مبنای قویترین سختافزارهای موجود در این حوزه صورت گرفته است و در صورتی که از کارتهای گرافیک و یا کامپیوترهای معمولی برای استخراج بیتکوین و دیگر ارزها استفاده شود بازدهی کمتر و به مراتب انرژی بیشتری مصرف خواهد شد.
با توجه به اینکه عمده سوخت مصرفی نیروگاهها گاز طبیعی است با توجه به بازدهی حداکثر 38 درصدی نیروگاهها، به ازای هر مترمکعب گاز طبیعی 3.7 کیلووات ساعت برق تولید میشود و بنابراین برای تولید یک بیتکوین نیاز به مصرف 15000 متر مکعب گاز طبیعی است.
لازم به ذکر است که تا روز نوشته شدن این متن، حدود 17.5 میلیون بیتکوین از 21 میلیون بیتکوین (معادل 83 درصد کل بیتکوینها) استخراج شده است و در حال حاضر جایزه هر بلوک 12.5 بیتکوین است و در آینده این پروسه سختتر خواهد شد و میزان جایزه برای هر بلوک به نصف این میزان میرسد. محاسبات و ارزیابیهای صورت گرفته نشان میدهد که بهرهوری سختافزارهای خاصمنظوره با نرخ رشد کمتری پیش میرود و کارایی آنها با این سرعت افزایش نمییابد.
هزینه برق هر بیتکوین و مقایسه با کشورهای دیگر
قیمت برق در افغانستان به ازای هر کیلووات ساعت حدود 4 افغانی (5 سنت دلار) ، در ارمنستان 10 سنت دلار، در ترکیه 7 سنت یورو( 8 سنت دلار) و در امارات 27 صدم درهم (7 سنت) است. این در حالی است که در ایران حدود 66 تومان است که با دلار 11 هزار تومان معادل 6 دهم سنت یا 6 هزارم دلار میشود. محاسبات نشان میدهد حداقل قیمت واقعی تمامشده برق در آبان ماه سال 97 برای هر کیلووات ساعت 721 تومان است. به عبارتی هزینه 55 مگاوات ساعتی برق برای استخراج هر بیتکوین در ایران با برق یارانهای حدود 331 دلار میشود. در حالی که همین هزینه در صورتی که قیمت واقعی برق در نظر گرفته شود معادل 3605 دلار میشود که نشان میدهد در ایران نیز در صورتی که یارانههای پرداختی به انرژی نباشد، این موضوع غیراقتصادی است و توجیه ندارد.
لازم به ذکر است با فرض اینکه عمر مفید هر دستگاه Antminer S9 پنج سال در نظر گرفته شود، هزینه جانبی سرمایهگذاری، تجهیزات و نگهداری بین 500 تا 600 دلار برای هر بیتکوین تقریب زده میشود.
به عنوان نمونه در ارمنستان هزینه برق برای استخراج هر بیتکوین 5516 دلار میشود. با در نظر گرفتن قیمت حال حاضر حدودا 3600 دلار برای هر بیتکوین، به این نتیجه میرسیم که برق ارزان در ایران جذابیت زیادی برای معدنکاوان ارزهای رمزنگاریشده حتی در مقایسه با کشورهای همسایه دارد.
بررسی از نظر اقتصادی، امنیتی و زیست محیطی
توسعه ماینینگ مبتنی بر ارزان بودن هزینه برق با توجه به یارانه پرداختی به انرژی برق، نه تنها از نظر اقتصادی توجیه ندارد، بلکه از نظر امنیتی و زیست محیطی نیز خسارات غیرقابل جبرانی به کشور وارد میکند و حضور دولت، نهادهای وابسته امنیتی و اقتصادی و شرکتهای خصولتی در این حوزه توجیه ندارد.
با توجه به اینکه بیش از 90 درصد برق ایران از نیروگاههای فسیلی تامین میشود هزینه واقعی استخراج هر بیتکوین برای کشور بسیار زیاد است. در حال حاضر ایده پردازانی صحبت از gas to coin و تبدیل گاز به سکه میکنند که این تبدیل نه تنها مزیتی اقتصادی برای کشور ایجاد نمیکند بلکه نوسانات شدید ارزهای رمزنگاریشده، بازدهی آنها را در هالهای از ابهام روبرو میکند.
در حالی که استفاده از گاز در حوزههای ارزش افزوده مانند صادرات، پتروشیمی و تزریق به چاههای نفت بین 25 سنت تا حدود 1 دلار و حتی بیشتر میتواند برای کشور درآمد ایجاد کند و بنابراین مصرف گاز حدود 15000 مترمکعبی برای تامین انرژی استخراج هر بیتکوین توجیهی نخواهد داشت. نوسانات قیمت ارزهای رمزنگاریشده نیز مساله دیگری است که لازم است به آن توجه شود و این روش نمیتواند بهعنوان روشی برای درآمد پایدار شناخته شود.
لازم به ذکر است که از کل هزینه 80 میلیارد دلاری که بهصورت یارانه به حاملهای انرژی داده میشود بیش از 24 میلیارد دلار مربوط به سوخت نیروگاههای تولید برق است که با بازدهی بین 25 تا 40 درصد فعالیت میکنند. به عبارتی با کاهش قدرت بالقوه کشور با توجه به معادل بودن یک بیتکوین معادل 107 بشکه نفت انرژی , فرض هزینه 500 دلاری برای بقیه هزینهها به جز انرژی برای هر بیتکوین و فروش 3600 دلاری آن، در واقع به ازای هر 107 بشکه نفت تنها 3100 دلار درامد ایجاد شده است که معادل صادرات نفت به قیمت 28 دلار به جای 60 دلار برای هر بشکه است. این محاسبات با فرض سود صد درصدی طرف ایرانی از فروش بیتکوین است و بنابراین با تقسیم سود بین طرفهای خارجی و ایرانی، استخراج یک بیتکوین معادل صادرات نفت با قیمتی بسیار کمتر از 28 دلار برای هر بشکه خواهد شد.
از طرفی باید در نظر داشت که مشخص نیست که قیمت بیتکوین در سال آینده چقدر باشد و به 1000 دلار کاهش یابد و یا به بالاتر از 10 هزار دلار برسد. اگر محاسبات بر مبنای گاز طبیعی نیز صورت گیرد، به ازای 15000 دلار گاز مصرفی، حداقل 3750 دلار یارانه داده میشود که با توجه به قیمت بیتکوین این مساله نیز توجیه ندارد.
از طرفی ماینینگ گسترده ظرفیت کنونی شبکه برق کشور و مصرف گاز را با معضلهای جدی مواجه میکند و میتوان نشان داد با افزایش پایه مصرف انرژی برق با توجه به 24 در 7 بودن مزارع استخراج بیتکوین مشکل کمبود برق در ساعتهای اوج مصرف حادتر خواهد شد. در صورتی که حتی 1 گیگاوات از انرژی مصرفی برق کشور به استخراج ارزهای رمزنگاریشده اختصاص یابد میتواند منجر به خاموشیهای گسترده در فصلهای پرمصرف در کشور شود.
لازم به ذکر است پیشبینی میشود که در سال آینده حداقل 8 گیگاوات کمبود ظرفیت نیروگاهی کشور در فصل تابستان خواهیم داشت که توسعه ماینینگ میتواند به بدتر شدن و وخامت شرایط موجود بینجامد و هیچ تضمینی برای خارج از سرویس شدن مزارع کوچک و خانگی ماینینگ در ساعتهای اوج مصرف وجود ندارد.
از نظر زیست محیطی نیز مصرف هر متر مکعب گاز طبیعی مشکلات زیادی را ایجاد میکند و لازم است توجه شود که از موارد غیرضروری مصرف برق حتیالامکان جلوگیری شود. باید توجه کرد که مصرف گاز در هر صورت وجود دارد چه نیروگاهها در اوج بار باشند و یا به صورت معمولی کار کنند و هر چه مصرف مدیریت شود یارانههای سوخت نیروگاهها کمتر خواهد بود و علاوه بر امکان استفاده از گاز طبیعی در حوزههای با ارزش افزوده بالاتر، آلودگی زیست محیطی کمتری ایجاد خواهد شد.
راهحل – ماینینگ بهانهای برای توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر
با توضیحات ارایهشده آیا ما باید بهطور کلی ماینینگ را کنار بگذاریم و یا اینکه با توجه به وضعیت ارزان انرژی شاهد باشیم که کشور با توجه به عدم نظارت درست شاهد حمله کلونی Antminer ها و مزارع ماینینگ به زیرساختهای انرژی برق و فسیلی کشور باشیم. آن چیزی که مساله ماینینگ را در ایران اقتصادی میکند هزینه پایین انرژی برق است. همچنین مشکلات کنونی در اوج مصرف برق به عنوان مساله دوم مطرح شد. موضوع سوم هم آلودگیهای زیست محیطی است که به دلیل سهم بالای نیروگاههای فسیلی در سبد انرژی کشور ایجاد میشود. به عبارتی با توجه به قیمت پایین انرژی در کشور در صورت عدم نظارت صحیح این موضوع میتواند تبعات اقتصادی، امنیتی و زیست محیطی غیرقابل جبرانی را به کشور تحمیل کند.
راهحلی که میتواند این بازی را به تعادل برساند، تصحیح نوع اجازه فعالیت به مزارع ماینینگ است که این مزارع حداقل به اندازه 1.5 برابر انرژی مصرفی خود برق تجدید پذیر به صورت خورشیدی یا بادی تولید کنند. این راهحل همه مشکلات قبلی را پوشش میدهد. با تولید برق تجدید پذیر آلودگیهای زیست محیطی از بین میرود. فشار از روی شبکه برق در زمانهای اوج مصرف برداشته میشود و در ساعات اوج مصرف، این مزارع با تولید برق در نیروگاه تجدید پذیر باعث تقویت شبکه به صورت گسترده میشوند. از طرف دیگر با اینکه مدل خرید تضمینی سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی (ساتبا) مشکلاتی دارد، آنها میتوانند برق تولیدشده خود را به وزارت نیرو بفروشند.
در صورتی که ماینینگ اقتصادی باشد آنها این کار را انجام میدهند و حتی برق اضافه را به قیمت واقعی از وزارت نیرو میخرند و در صورتی که این کار اقتصادی نباشد آنها در واقع به نیروگاههای تولید برق تبدیل میشود. با این مدل کسبوکار بازی به تعادل میرسد و در صورت شکست یا پیروزی صنعت ماینینگ و نوسانات قیمت رمزارزها مشکلی برای این صنعت و زیرساخت شبکه برق کشور به وجود نمیآید. از طرفی رشد نیروگاههای تجدید پذیر در کشور سرعت مییابد. فقط سوال این است که آیا سرمایهگذار خارجی یا داخلی حاضر است این هزینه سرمایهگذاری را تقبل کند.
البته این روش به سختی اقتصادی است ولی تنها راهی است که میتواند مشکلات کنونی ماینینگ در ابعاد اقتصادی، امنیتی و زیست محیطی را توجیه کند و به نوعی دو کسبوکار تولید برق تجدید پذیر و ماینینگ را ترکیب کند و اجازه مصرف از برق یارانهای را ندهد. سرمایهگذاری برای یک نیروگاه 1 مگاواتی تجدیدپذیر حدود یک میلیون دلار است که اگر 8 ساعت روزانه در 300 روز کار کند میزان انرژی تولیدشده برای ماینینگ حداکثر 53 بیتکوین در سال بدون در نظر گرفتن هزینه خنکسازی سایت است. برای به دست آمدن این تعداد بیتکوین نیاز به 261 تعداد Antminer S9 است که با قیمت حداقل 500 دلاری نیاز به 130 هزار دلار سرمایهگذاری دارد.
به عبارتی برای داشتن مزرعه ماینینگ با نیروگاه خورشیدی یا بادی تجدید پذیر نیاز به سرمایهگذاری حدود 1.13 میلیون دلار است. میزان ارزش بیتکوین به دست آمده در اثر این سرمایهگذاری با در نظر گرفتن قیمت 3500 دلار، سالانه 185 هزار دلار ارزش خواهد داشت حدود 6 سال طول میکشد که بدون در نظر گرفتن هزینههای خرید زیرساختها و دستگاههای ماینینگ هزینه نیروگاه و سرمایهگذاری صورت گرفته تامین شود. در صورتی که برق این نیروگاهها با مدل فعلی و به ازای هر کیلووات ساعت 450 تومان به فروش برسد حدود 98 هزار دلار با فرض دلار برابر با 11 هزار تومان درآمد در سال ایجاد خواهد شد که در 11 سال سرمایهگذاری برای نیروگاه به دست خواهد آمد.
محاسبات فوق نشان میدهد که با ترکیب این دو کسبوکار با هم هزینه سرمایهگذاری میتواند در سالهای کمتری به دست آید و از افزایش قیمت برای توسعه بیشتر بهره جست و کاهش قیمتها نیز باعث میشود که ماینینگ با سرعت کمتر صورت گیرد و سرمایهگذاری صورت گرفته بر روی درآمد ریالی حاصل از فروش برق تمرکز کند.
مزیت این روش این است که نسبت به نوسانات قیمت بیتکوین مقاوم است و با ایجاد دو محصول انرژی و بیتکوین بهصورت همزمان میتواند در هر دو شرایط افزایش یا کاهش قیمت بیتکوین پایدار بماند. از طرفی با خریدوفروش برق با شبکه سراسری، برق با کیفیتتر از شبکه دریافت و در مواقع اوج مصرف نیز باعث ایجاد مشکل برای شبکه برق نمیشود. البته باید در نظر گرفت که سرمایهگذاری با دوره بازگشت سرمایه بالاتر از 5 سال به سختی صورت میپذیرد و عمر مفید نیروگاههای خورشیدی حدود 30 سال تقریب زده میشود.
اندازه کل بازار ماینینگ در حال حاضر و وضعیت کنونی
بد نیست ببینیم کل بازار ماینینگ چقدر است. در حال حاضر بیتکوین که بیش از 50 درصد بازار را دارد، هر دقیقه یک بار یک بلوک تولید میشود که در کل روز حدود 144 بلوک تولید میشود که مجموع کل بیتکوینهای تولید شده روزانه 1800 بیتکوین میشود که با قیمت حدود 3500 دلار معادل 6.3 میلیون دلار میشود که در کل سال حدود 2.3 میلیارد دلار میشود. در نظر داشته باشیم که بیتکوین 53 درصد بازار را دارد و حداکثر این بازار میتواند 4.6 میلیارد دلار ارزآوری در حالت ایدهآل و اینکه صددرصد ماینینگ دنیا در کشور صورت گیرد برای کشور درآمد داشته باشد که البته هیچ هزینهای در این محاسبات لحاظ نشده است.
در اوج قیمت بیتکوین که در یک روز به بالاتر از 19000 دلار رسید و سهم بیتکوین به حداقل میزان حدود 30 درصد رسید بزرگی بازار با فرض ثابت ماندن میتواند تا 12 میلیارد دلار برای بیتکوین و تا 37 میلیارد دلار در کل سال برسد.
این اعداد را با درآمدهای 40 میلیاردی نفت ایران، هزینه 80 میلیارد دلاری حاملهای انرژی و 24 میلیارد دلاری یارانههای سوخت نیروگاهی در ایران مقایسه کنید تا متوجه شویم این صنعت هنوز اقتصادی نیست و با مدلهای اقتصادی پیچیده و به عنوان یک سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت شاید به سختی بتواند توجیه داشته باشد. در نظر داشته باشیم که هیچ پیشبینی موثقی در رابطه با قیمت بیتکوین و سایر کوینها وجود ندارد و حتی وضعیت اتریم و دیگر ارزها از بیتکوین بدتر است و افت بیشتری در قیمت آنها مشاهده میشود. به عبارتی نمیتوان پیشبینی کرد که در سال آینده قیمت این ارز 1000 دلار باشد یا اینکه ارزش آن به 10 هزار دلار برسد.
جایگاه دولت و حاکمیت در رابطه با ارزهای رمزنگاریشده و ماینینگ
جایگاه دولتها و رگولاتورهای مختلف در کشورهای دیگر بهعنوان ناظر و تنظیمکننده قوانین است. در مورد خریدوفروش ارزهای رمزنگاریشده نیز ممنوع کردن بهصورت کامل در حوزه خریدوفروش و انجام معاملات تا گرفتن مالیات و آزادی کامل مشاهده میشود. ولی آنچه مشاهده میشود این است که در حوزه ماینینگ بههیچوجه یارانهای در حوزه انرژی داده نمیشود و ورود دولتهای بلوغ یافته به این بازار پرریسک و آشفته مشاهده نمیشود.
علاوه بر قیمت برق در بعضی از موارد مالیاتهایی هم از ماینرها به صورت مستقیم و غیرمستقیم گرفته میشود تا کسبوکارها با مدلهای اقتصادی، امنیتی و زیستمحیطی مناسب در این حوزه فعالیت کنند و اثرات جانبی این صنعت به حداقل ممکن برسد.
به عبارتی با این مدلها،ایدهپردازان و فعالان این حوزه به فکر نوآوری و کاهش هزینه مصرف انرژی و افزایش کارایی دستگاهها میشوند و دولت نیز درآمدهای مالیاتی خود را خواهد داشت و با تنظیم مالیات و قوانین منافع کلی کشور را در حوزههای پولی، امنیتی و زیست محیطی در نظر میگیرد. به عبارتی از این بازار پرآشوب، دولتها درآمدهای مالیاتی خوبی میتوانند کسب کنند.
نتیجهگیری
با توجه به توضیحات ارایهشده متوجه میشویم که قیمت پایین انرژی در ایران و یارانههای پرداختی به انرژی در حوزه تولید برق باعث شده است که ماینینگ در ایران جذابیت داشته باشد و با افت ارزش ریال و عدم افزایش قیمتهای حاملهای انرژی این جذابیت دو چندان شده است. مخاطرات اقتصادی، امنیتی و همچنین زیست محیطی باعث میشود که ماینینگ توجیه نداشته باشد و راهحل درست میتواند مدلهایی باشد که برق به قیمت واقعی به این حوزه داده شود و یا با مدلهای ترکیبی باعث توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر در کشور شود.
راهحل ماینینگ به تنهایی به هیچ عنوان راهحلی اقتصادی نیست و به نوعی ارزشافزودهای ندارد. حاکمیت باید بین ماینینگ و استفاده از ابزارهای مبتنی بر فناوری زنجیره بلوک تفاوت قایل شود و لازم است که ورود Antminerها و دیگر دستگاهها تحت نظارت و کنترل قرار گیرد و خشتی کج بنا نشود و سرمایههای انرژی کشور به این صورت با بازدهی غیرقابلتوجیه نابود نشود.
از طرفی مقایسه نیازهای ارزی کشور و اندازه بازار ماینینگ نشان میدهد که به هیچ وجه این روش نمیتواند در حد دهها میلیارد دلار نیاز ارزی کشور را فراهم کند و باید توجه کرد که بیتکوین نیز ارزی است که وقتی قرار است فروخته شود باید با ارزهای فیات مانند دلار و یورو مبادله شود و فرآیندهای کنترلی شدید در تبدیل این ارزها به ارزهای فیات وجود دارد.