پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مدیران عامل سه PSP و یک شرکت تحلیلگر از وضعیت آشفته صنعت پرداخت میگویند / صنعت پرداخت بر لبه پرتگاه؟
ماهنامه عصر تراکنش / در عصری هستیم که سرعت تغییرات در صنایع فناوریمحور آنقدر بالاست که حتی متخصصان هم گاهی از تغییرات عقب میمانند؛ در زمانی بهسر میبریم که ارزهای رمزنگاریشده، صنعت بانکداری و پرداخت را در دنیا دستخوش تغییراتی جدی کردهاند یا حداقل زنگ خطر را برای این صنایع به صدا درآوردهاند. با این حال، در ایران صنعت پرداخت تقریبا نماینده فناوریهای مالی روز در کشور است و 12 شرکت PSP نیز شریانهای اصلی این صنعت را هدایت میکنند که در چند سال گذشته، در خط مقدم کشمکشها و چالشهای نظام بانکداری و پرداخت در حوزه فناوری اطلاعات بودهاند و هر وقت پای درددل مدیران ارشد این صنعت بنشینید یک دنیا حرف برای گفتن دارند.
به بهانه برپایی هفتمین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت، میزگردی با حضور مدیران عامل سه PSP و محمدرضا جمالی مدیرعامل شرکت نبضافزار در دفتر راه پرداخت ترتیب دادیم تا کمی درباره چالشهای این صنعت صحبت کنیم. در این میزگرد محمدمهدی صادق؛ مدیرعامل شرکت پرداخت الکترونیک سداد، صادق فرامرزی؛ مدیرعامل شرکت کارت اعتباری ایرانکیش، سیدابراهیم حسینینژاد؛ مدیرعامل شرکت پرداخت الکترونیک سامان و محمدرضا جمالی حضور داشتند. با آنها درباره شش موضوع از جمله تغییرات صنعت پرداخت طی سال جاری، بحث جذاب کارمزد، استارتآپهای فینتک، ارتباط با جهان، واگذاری انحصاری تبلیغات خدمات ارزش افزوده صداوسیما به یکی از اپراتورهای تلفن همراه و بحث همیشگی پرداختهای خرد سنتی صحبت کردیم. صادق فرامرزی از اواسط میزگرد بهدلیل جلسه مهم دیگری که داشت، ما را ترک کرد و در سه سوال آخر میزگرد حضور نداشت، هچنین با ترک فرامرزی، سیدابراهیم حسینینژاد به این میزگرد ملحق شد که در دو سوال اول حضور نداشت.
تغییرات خطرناک سال 96 برای شرکتهای پرداخت
امسال شاهد رشد ابزارهای موبایلی بودیم و همینطور تغییر رفتارهای مردم. به نظر میرسد بازار کارتخوان در ایران به نقطه اشباع رسیده است. از آن طرف، شاهد سهمخواهی بخشهای دیگر مانند اپراتورها هستیم. مواردی مانند کارمزدخواهی را داشتیم که بهمرور عادی شد. بارها صحبت از این شد که قرار است ساختار کارمزد تغییر کند؛ منتها در عمل اتفاقی نیفتاد.
عصر تراکنش: سال ۹۶ بر پرداخت ایران چگونه گذشت؟ در یک جمعبندی خوب، بد و زشت سال ۹۶ را چگونه میبینید؟
صادق فرامرزی: به نظر من از دید مدیران عامل PSP، امسال سال سختتری نسبت به سال گذشته بود. در واقع میتوان گفت که ترسناکتر از سال قبل بود. به این صورت که سرعت تغییر و تکنولوژی را در همه ابزارها به شکل فزایندهای شاهد بودیم. یکی بحث مهاجرت ابزار به ابزار بود که همان شروع ابزارهای موبایلی و اپلیکیشنها بود و دیگری هم تغییری بود که در نسل و شکل دستگاههای کارتخوان شاهد بودیم. بهطور مثال، در دستگاههای کارتخوانی که طی سال 94 تا اوایل سال 95 بهوفور وارد میشد، با یک تغییر شکل روبهرو شدیم که صفحات و شکل دستگاهها عوض شد و صفحات آنها لمسی شدند؛ بهطوری که این تغییرات باعث شد تا سالی سخت را داشته باشیم. این نکته برای من بهعنوان شرکتی که سرمایهگذاری انجام میدهد، خیلی مهم است؛ چون ما شرکتها اکنون با انبوهی از دستگاههای کارتخوان روبهرو هستیم که مشتری دیگر آنها را نمیخواهد. شرکتهایی هم که این موضوع تا به حال گریبانگیرشان نشده است، دچار آن خواهند شد.
در واقع ما خودمان مشتری را بدعادت کردهایم تا سطح سلیقه آنها نسبت به دستگاههای کارتخوان عوض شود؛ بنابراین در سال 96، دو جنس تغییر ایجاد شد؛ یکی مهاجرت از تکنولوژی بود؛ یعنی مهاجرت از دستگاه کارتخوان زمینی به موبایلی و دومین تغییر نیز نوع و شکل دستگاههای کارتخوانی بود که مردم از آنها استفاده میکنند و به نظر من هر دوی این تغییرات بسیار خطرناک هستند. البته نوع دوم در کوتاهمدت خطرناکتر است؛ زیرا ما را مجبور به سرمایهگذاری در نقطهای میکند که این نقطهای اشباع است و چند سالی هم هست که میگوییم این نقطه دیگر نقطه اشباعشدهای است، ولی دست برنمیداریم. میدانم که همین حالا هم یک میلیون دستگاه کارتخوان سفارش داده شده و به نظر میرسد تا پایان سال 97، این عدد به بیش از هشت میلیون دستگاه برسد. در صورتی که ترند کوچکترین تغییری نکرده و شواهد گویای این است که این تغییرات با سرعت زیادی به سمت جلو در حال حرکت هستند و در نهایت باعث میشوند دستگاههای کارتخوان قدیمی از بازار کنار بروند؛ در صورتی که تنها دو سال از عمر مفید آنها میگذرد و ما شرکتها با یک استهلاک انباشته سهسالمانده مواجه خواهیم شد و این موضوع در حالی اتفاق میافتد که هیچیک از ما حواسش نیست.
در یک سال گذشته ما با چند نسل (تغییرهای کوچک سختافزاری و نرمافزاری که سلیقه مردم را عوض میکند) دستگاه کارتخوان مواجه بودیم؛ اول از دستگاههای کارتخوان عادی به سمت دستگاههای کارتخوان صفحه دیجیتال رفتیم، سپس به سمت دستگاههای صفحه لمسی و رنگی و اکنون به یکباره داریم به سمت دستگاههای کارتخوان اندرویدی میرویم.
دوستان میدانند که ما در محاسباتمان ابزارهایی مانند کامپیوتر یا دستگاه کارتخوان را پنجساله مستهلک میکنیم، ولی این اتفاق به ما این را میگوید که این دستگاهها را دو سال و نیمه یا سهساله باید در هزینههای مالی مستهلک کنیم که در نتیجه آن نرخ هزینههای ما دوبرابر میشود؛ بنابراین به نظر بنده، اوضاع در سالهای آینده برای شرکتهای PSP که سرمایهگذارمحور بودند، سخت خواهد بود.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
صادق فرامرزی
وی فارغالتحصیل کامپیوتر از دانشگاه علم و صنعت و دکترای کسبوکار از دانشگاه صنایع و معادن است. فرامرزی از سال 1393 مدیرعامل شرکت کارت اعتباری ایران کیش است.
[/mks_pullquote]
محمدمهدی صادق: به نظر من از نظر اجرایی سال جاری برای مدیران عامل شرکتهای PSP، سال سختی نبود؛ زیرا اتفاق عجیبوغریبی در این سال نیفتاد؛ اما از دیدگاه برنامهریزی سالی سخت بود؛ چون بحث تغییر کارمزد بهصورت خیلی جدی مطرح شد که برنامهریزیهای شرکتهای بورسی و غیربورسی را تحت تاثیر خود قرار داد. از دیدگاه تجاری هم وضعیت بهخاطر مواردی که آقای فرامرزی فرموده بودند، خیلی سخت شده بود. همچنین موضوع دامپینگ شرکتها و از آن بدتر بحث کارمزد دادن که برای بعضی از درگاهها امری عادی شده است نیز سال را دشوار کرد. مثلا در IPG بسیار عادی شده است که به پذیرندهها باید کارمزد و هزینه داده شود تا از سرویس شما استفاده کنند و نقشآفرینی جدی شرکتهایی که نرمافزار فروشگاهی تولید میکنند، در حوزه کارمزدخواهی بهشدت شرکتها را آزار میدهد و بعضی وقتها پذیرندهها را هم تحت سلطه خودشان قرار میدهند. شرکتهایی هم که سعی میکنند کارمزد ندهند، بخشی از بازار را بهصورت خودکار از دست میدهند.
در خصوص تکنولوژی و اشباع شدن بازار باید بگویم که بازار از نظر تعداد دستگاه کارتخوان تا حدودی اشباع شده است، ولی با توجه به گردش مالی بالای کسبوکارها که هر روز یکسری از کسبوکارها تعطیل میشوند و یکسری دیگر به وجود میآیند، همچنان تقاضا برای دستگاه کارتخوان جدید وجود دارد. تغییر ذائقهای را نیز که در حوزه دستگاههای کارتخوان اتفاق میافتد، میتوان به مهاجرتی که از موبایلهای قدیم به موبایلهای هوشمند داشتیم، تشبیه کرد، چون خود مشتری علاقهمند به تکنولوژی است و بخشی از تقاضا هم در آن قسمت وجود دارد.
به نظر من، دستگاههای کارتخوان اندرویدی بهشدت بازار را تحت تاثیر قرار میدهند و هزینههایی را بر شرکتهای PSP تحمیل میکنند که این هزینه جمع میشود و با منقضی شدن PCI2، دستگاههای کارتخوانی که PCI2بودند، از نظر عملیاتی از رده خارج میشوند و همه اینها باعث میشود هزینههایی بابت جایگزینی دستگاههای کارتخوان؛ چه به لحاظ تکنولوژیکی و چه از جنبه امنیتی به PSPها وارد شود. ولی ظاهرا این موضوعات شرکتهای PSPرا تحت تاثیر قرار نداده است.
فرامرزی: فکر میکنم چون میخواهیم در مقطعی خاص، در رتبهبندیها جایگاه خوبی داشته باشیم و لقب اول بودن را بگیریم، این اتفاقات میافتد؛ زیرا میخواهیم به هر قیمتی که شده، آمارمان را در بولتن شاپرک بالا ببریم و بگوییم که اول شدهایم و کمتر پیش میآید که چهره ترسناک این تصویر نشان داده شود.
صادق: به نظر من بخشی از اینها بهخاطر این است که مدل درآمدی PSPها دارد مثل استارتآپها میشود. خیلی وقتها استارتآپها هزینه میکنند تا بتوانند سهامشان را با قیمت بالاتری بفروشند. اکنون نیز چون تب ورود PSPها به بازار بورس داغ شده است و چند PSP هم وارد بورس شدهاند و همچنین بهدلیل اینکه وضعیت بورس پایدار نیست، میخواهند در این وضعیت ناپایدار با یکسری اقدامات مانند بالا بردن رنکینگ شاپرک، ارزششان را بالا ببرند.
محمدرضا جمالی: ما با اثرات شلاقی و بازخورد مثبت زیادی در توسعه نامتقارن و افزایش بیرویه تعداد کارتخوانها طرف هستیم که ریشه همه آنها مدل کسبوکار است. برای مثال زمانی که در سال 94، مدل کارمزد تغییر کرد، بنده بهشدت با این موضوع مخالفت کردم و گفتم که این تغییر، اثری منفی در کسبوکار و اقتصاد کشور خواهد گذاشت. خب کارمزدها توسط بانکها پرداخت میشود. نرخ هزینه تمامشده پول بالا رفته است. بانکها بر سر منابع رقابت میکنند. حساب دارنده کارت بدون کارمزد شده است و عملا نهتنها کارمزد را برداشتهایم، بلکه حساب قرضالحسنه نیست و حداقل را بهصورت کوتاهمدت درآوردهایم و به او سود میدهیم. همچنین نهتنها به حساب پذیرنده به حسابهای با سربار بالای پذیرنده بهصورت مجانی سرویس میدهیم، بلکه داریم به او سود هم میپردازیم؛ بنابراین همه اینها باعث شده است تا هزینه تمامشده پول و در نتیجه نرخ تسهیلات بالا رود. وقتی داشتم 15 سال اخیر را بر مبنای دادههای بانک مرکزی بررسی میکردم، به این نتیجه رسیدم که سبد سپردهها کاملا تغییر کرده؛ یعنی سبد کوتاهمدت زیاد شده و قرضالحسنه و جاری بهشدت کم شده است و این تغییر بهخصوص در حسابهای جاری مشکلات زیادی را به وجود آورده است. از طرفی شرکتهایی را که درآمدهای ثابت و قابل پیشبینی دارند و درآمد آنها از هزینه تمامشده پول است، وارد بورس کردهایم و بازار سرمایه را هم با مشکل مواجه ساختهایم؛ یعنی نهتنها پرداختهای خرد را پوشش ندادهایم، بلکه بانکها را هم در ایجاد جریان نقدینگی با مشکل مواجه کردهایم و جذب سرمایه در بورس را هم برای شرکتها و صنعتهای دیگر با مشکل مواجه کردهایم.
در دنیا با فعال کردن دستگاه کارتخوان، عملا کارت را بهصورت اعتباری تعریف میکنند و همراه با آن یک بسته اعتبار به مشتری میدهند تا با جریان نقدینگی بسیار کم، بسیاری از فضاهای کسبوکارهای متوسط مثل پوشاک، کفش و… شکل بگیرند؛ بنابراین زمانی که این کار انجام میشود، عملا ابزاری تولید شده است که ارزش افزوده ایجاد میکند، نه اینکه ابزار گرانی باشد که جایگزین یک ابزار سنتی ارزان مانند پول خرد و اسکناس شود. یعنی ابزارهای سنتی و سکه را فلج کردهایم. ابزار مناسب اعتباری برای کسبوکارها یا توسعه کسبوکارها ایجاد نکردهایم. قدرت وامدهی بانکها را کاهش دادهایم و در نهایت در بازار سرمایه هم مشکل ایجاد کردهایم. این با فلسفه صنعت بانک و پرداخت در تضاد است. فلسفه ابزارهای بانکی و پرداخت در دنیا جریان نقدینگی برای کسبوکارها و در نهایت افزایش تولید ناخالص داخلی است؛ ما نمیتوانیم با موتور نادرست ابزارهای پرداخت، انتظار بالا رفتن و افزایش تولید ناخالص داخلی را داشته باشیم.
عصر تراکنش: ساختار کارمزد را در این چیدمان غلطی که وجود دارد، چقدر دخیل میدانید؟
جمالی: صد درصد دخیل میدانم. تمام این اتفاقاتی که افتاده، فقط بهخاطر مدل غلط کسبوکاری است که توسط حاکمیت تعیین شده و حاکمیت در جایگاه خود ننشسته است.
برج کج سربهفلک کشیده کارمزد
مساله کارمزدخواهی یکی از آن مسائل پیچیدهای است که چند سالی میشود در صنعت پرداخت الکترونیکی ریشه دوانده است. اصلاح هرچه زودتر آن میتواند جلوی بسیاری از مشکلات پیشآمده در صنعت را بگیرد.
عصر تراکنش: الان چند سالی هست که درباره تغییر مدل کسبوکار صحبت میشود. اگر خوشبین باشیم که در سال آینده شاهد تغییر مدل کارمزدخواهی خواهیم بود، این اتفاق چه تاثیری روی شرکتهای PSP میگذارد؟
فرامرزی: یک واقعیت را نباید فراموش کرد و آن هم اینکه اصلا نمیتوان یک گوشه نشست و گفت که حاکمیت فردا فرمول کارمزد را استاندارد میکند. اصلا نگران خودم بهعنوان مدیرعامل یک PSP نیستم. این دیوار کج بالا رفته است و صاف کردن ناگهانی این دیوار باعث ریخته شدن آن میشود و این امری طبیعی است؛ بنابراین باید یک جراحی آهسته و پیوسته انجام شود و ابعاد مختلف این کار هم در نظر گرفته شود. ذهنیتها را هم باید با یک مدیریت واحد آماده کنیم.
بیایید سریع مدلهای مختلفی را که در این چند سال عوض کردهایم، مرور کنیم. اول یک درصد کارمزد میگرفتیم و اجاره. بعد بانکها شروع کردند به حذف آن یک درصد کارمزد، ولی اجاره ماند. سپس دیدیم که سازوکارها جور درنمیآیند؛ بنابراین اجارهها را بالا بردیم. بعد از مدتی گفتند که من از صندوق مشاع به شما کارمزد میدهم، ولی اجاره را پایینتر بیاورید که در نتیجه آن، از صندوق مشاع کارمزد دادند، ولی اجاره را پایین نیاوردند. سپس صندوق مشاع را قطع کردند و دیگر کارمزد ندادند. بنابراین اجاره را بردیم بالاتر و این کارمزدها را یواشکی به اسم یارانه به ما دادند؛ ببینید اجارهای که هزینه ثابت بانک بود، سر جایش باقی ماند و حتی متورم هم شده است و… . پس بهعنوان یکی از اضلاع این جماعت بزرگ، خود ما هم در ضربه زدن به اقتصاد کشور نقش داشتیم و داریم.
بنده با این موضوع نیز موافق نیستم که از فردا یکباره بگوییم که کارمزد را باید به پذیرنده داد. در واقع ما باید طرف مقابلمان را شناسایی کنیم. حتی در سال 93 یا چند وقت پیش هم گروه معترض، گروه خردهفروشها بودند که ما باید این گروه را از دامنه اعتراضها حذف کنیم و آنها را وارد مردم کنیم و برای مردم راهحل ایجاد کنیم و بگوییم که اگر نمیخواهید کارمزد دهید، پول نقد بپردازید؛ اما در این صورت هم مردم میگویند که پول نقد در کشور نیست، کارمزد هم نمیخواهیم بدهیم، پس ما باید بگوییم که آقای رگولاتور لطفا کمک کن تا این کیف پول زودتر راه بیفتد، زیرا در کیف پول هم میشود کارمزد نگرفت و هم میشود کمتر گرفت. در یک طیف بالاتر از خردهفروشان، یعنی فروشندگانی که آن یک درصد کارمزد برایشان تاثیری ندارد، میشود از آنها کارمزد گرفت. در واقع میشود بخشی از کارمزد را مردم بدهند و از یک جایی به بعد، پذیرنده و بانکهای پذیرنده؛ بنابراین تمام حرف بنده این است که نمیشود یکشبه تمام این کارها را انجام داد و باید آرامآرام همه طیفها با هم هماهنگ شوند و این مدل را اصلاح کرد.
جمالی: ما برای پرداختهای خرد نمیتوانیم از ابزارهای گران استفاده کنیم. وقتی خدمتی گران است، اگر هزینه آن را مردم بدهند؛ به گرانی و اگر دولت بدهد؛ به کسری بودجه و تورم منجر میشود و اگر بانکها بدهند؛ بدتر از همه اینها باعث بالا رفتن هزینه تمامشده پول و نرخ بهره میشود. باید به این توجه کنیم که تکنولوژی در دنیا هنوز به جایی نرسیده است که برای پرداختهای خرد، اقتصادی باشد.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
محمدرضا جمالی
وی از سال 1390 مدیرعامل شرکت نبضافزار رایاناندیش است. جمالی در سال 1387 در رشته مهندسی برق و کامپیوتر؛ گرایش هوش ماشین و رباتیک در مقطع دکترا فارغالتحصیل شده است.
[/mks_pullquote]
صادق: نکتهای که در بحث کارمزد وجود دارد، این است که مدل کسبوکاری موجود در ایران با اغلب کشورهای توسعهیافته تفاوت دارد. ما بسیار بیشتر از آنها کسبوکارهای خرد داریم، یعنی شما در آنجا خیلی کم میبینید که فروشنده و صاحب کسبوکار یکی باشند. آنجا منفعتهای ذینفع چیزهای دیگری است که بهطور مثال مدیریت و جمعآوری وجوه است که بسیار هم برایشان مهم است، ولی در ایران فروشنده میخواهد دخلش را آخر شب خالی کند و معمولا بخشی از آن را هم خرج کند؛ بهعنوان مثال، در کسبوکارهای خرد اگر آن پول، نقد باشد، فرد آن را داخل جیبش میگذارد و اگر داخل کارت باشد با استفاده از کارت آن را خرج میکند؛ به همین خاطر شاید واقعا ظرفیت پرداخت کارمزد را نداشته باشند، ولی از آن طرف مردم میتوانند کارمزد را پرداخت کنند، چون بین آنها پخش میشود و مردم هم به این ترتیب پرداختهایشان را مدیریت خواهند کرد.
تا به حال نیز پذیرنده کارمزدی طلب میکرد که خیلی ربط مستقیمی به خود او نداشت، یعنی نه خودش و نه طرف مقابل او آن را پرداخت نمیکرد، بلکه یک شخص ثالثی آن را انجام میداد. ولی واقعا نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد اگر پذیرنده متوجه شود که از هر تراکنشی که مشتری او انجام میدهد، ما از همان مشتری هم داریم یک عددی میگیریم. در این صورت به احتمال زیاد او احساس خواهد کرد که یک سهم مستقیمی در این وضعیت دارد و پدیده کارمزدخواهی آنجا بدتر گریبانگیر خواهد شد و اگر PSPها اکنون به فکر مدیریت مساله کارمزدخواهی نباشند، در آینده حتی اگر مدل کارمزد تغییر کند و به سمت دارنده کارت برود، همچنان باید این وضعیت را با پذیرندهها ادامه دهند و حتی ممکن است توقع آنها بیشتر شود؛ چون عملا آن بخشی که کارمزد را میدهد، مشتری آنهاست و طرف مقابل آنها نیز هست و توقع منطقیتری هم به نظر میآید.
توهم وجود استارتآپ فینتک در ایران
استارتآپها در ایران هنوز راه زیادی را برای طی کردن دارند و اگر به آمارها نگاه کنیم، نمیتوانیم بگوییم استارتآپها بخش زیادی از بازار را گرفتهاند. در بخش مالی هم نمیتوان ادعا کرد استارتآپهای این حوزه یعنی استارتآپهای فینتک، بازار را در دست گرفتهاند. هنوز بانکهای سنتی و شرکتهای پرداخت بازیگران اصلی بازار هستند.
عصر تراکنش: امسال استارتآپهای فینتک، بهخصوص در حوزه پرداخت سروصدای زیادی داشتند. شاید به اندازه سروصدایی که داشتند، نتوانستند منشاء تاثیر و تغییر باشند، اما به نظر میرسد صدایی که از آنها بلند شده است، خبر از تغییرات جدیتر میدهد. چقدر موافق این هستید که استارتآپها منشاء تاثیر و تغییر خواهند بود؟ اگر قرار باشد فضای استارتآپی بر جامعه تاثیر بگذارد، با همین فرمانی که میروند آیا آمادگی تاثیرگذاری دارند؟ به عبارتی این استارتآپهایی که میشناسیم، میتوانند تغییر ایجاد کنند یا خیر؟
صادق: به نظر من، در ایران فینتک نداریم. در واقع جایی نداریم که ایده خوبی داشته باشد یا کار خارقالعادهای انجام داده باشد. فینتکهای ما حول یکسری محدودیتهایی شکل گرفتهاند که شرکتهای پرداخت بهخاطر ریسک بالای آنها، نمیخواهند ورود کنند و شرکتهای کوچکتر با ریسک کمتر دارند آن کار را انجام میدهند. بیشتر آنها در این نقطه تمرکز کردهاند، ولی اساس خدمات مالی را که فینتکها در دنیا به مشتریانشان ارائه میدهند، فینتکهای ما با یک سطح پایین ارائه میدهند.
عصر تراکنش: از فینتک یک تعریف ساده داریم و آن هم کاربرد نوآورانه فناوری در ارائه خدمات مالی است. همانطور که بانکها و شرکتهای PSP ما با دنیا قابل مقایسه نیستند، استارتآپهای فینتکی ما هم با آنها قابل قیاس نیستند؛ با وجود این باز هم کاری انجام دادهاند که میتوان اسمش را نوآوری گذاشت.
صادق: من با شما مخالفم که شرکتهای PSP و بانکهای ما با دنیا قابل مقایسه نیستند. بهجز wealth management، چه عملکرد دیگری وجود دارد که بانکهای ایرانی آنها را ارائه نمیکنند؟
جمالی: آقای صادق میفرمایند که ما همهچیز داریم و از نظر سبد خدمات، بانکهای ما کامل هستند؛ یعنی خط اعتباری داریم، چک داریم و فقط دستور پرداخت مستقیم نداریم یا دایرکت دبیت نداریم، ولی کارت اعتباری و موارد دیگر را داریم؛ در صورتی که به نظر بنده، ما همه اینها را تنها به اسم داریم. مثلا ما کارت اعتباری داریم، ولی در واقع هیچیک از آنها، کارتهای اعتباری نیستند و کارت وام هستند. بهعنوان نمونه، کارت اعتباری موردی بوده که میتوانسته در کار ما هم تاثیر بگذارد، ولی همین کارت اعتباری با یک مکانیسم نادرست اجرا شده و سه هزار میلیارد هم برایش هزینه میشود و حداقل 0.3 درصد نرخ بهره را بالا میبرد، ولی در عمل راه نمیافتد. در کل بانک هم نداریم. بانکهای ما الان در نقش پروسسورهای پرداخت هستند؛ وقتی 95 درصد زیرساختهای آنها صرف تراکنشهای کمتر از 50 هزار تومان شده است.
صادق: اگر ما یک کاری را بر خلاف قوانین شاپرک انجام دهیم، شاپرک کارمزدهای ما را یک روز نگه میدارد و ما ضرر میبینیم، ولی یک شرکت کوچک میآید و آن کار را با ریسک کمتر انجام میدهد و این موضوع به این خاطر است که قانون شفاف نیست و یک محدودههای خاکستری وجود دارد که برای عدهای ممنوع و برای عدهای دیگر ممنوع نیستند.
جمالی: البته این بحث کوچک بودن است. فرض کنید اگر شما تا یک حدی آلودگی هوا تولید کنید، کسی با شما کاری ندارد، ولی اگر شما یک کارخانه سیمان راه بیندازید، حتما سراغ شما میآیند، چون دیگر میتوان محاسبه کرد و اثرات منفی آن کاملا مشخص است. حتی اگر برای خلق پول هم رگولاتور بخواهد ایراد بگیرد، اگر از حدی کمتر باشد معمولا رگولاتور ورود نمیکند، ولی اگر از یک حدی به بعد بخواهند بزرگ شوند، رگولاتوری ورود میکند. مثال من سیارک هست که وقتی کوچکی هر جایی میتوانی در فضا بروی، ولی از حدی بزرگتر شوی، مثلا اندازه ماه شوی، خب باید حول زمین بگردد.
درباره استارتآپها هم آقای صادق درست میفرمایند. آنها نتوانستند در عمل تجمیع تراکنشی انجام دهند و ارزش افزوده زیادتری ایجاد نکردند، فقط در یکسری از جاها که برخی از پذیرندههای خاص وجود داشتند، آمدهاند و واسطه شدهاند. حتی از نظر توسعه منابع انسانی هم استارتآپها و فینتکهای ما مسیر درستی را نرفتند. یعنی اگر شما در دنیا نگاه کنید، متوجه میشوید که اکثر مدیرهای استارتآپها و فینتکهای قوی، آدمهایی هستند که بین 30 تا 40 سال سن دارند و آدمهایی هستند که بهتنهایی «یکی مرد جنگی به از صد هزار» هستند؛ در صورتی که ما در کشور بهگونهای دیگر هستیم و بهعنوان اشتغال به آن نگاه کردهایم و بهعنوان روشی که مشکل اشتغال حل شود و جوانهای آموزشندیده سرگرم شوند درآمده است و همه آنها هم فکر میکنند چون پول ندارند پس مشکل دارند.
فرامرزی: واقعیتی وجود دارد و آن هم اینکه همانطور که گفته شد، برخی از PSPها چون میخواهند سهامشان را بفروشند، شروع به هدفسازی میکنند، یک جریانی هم راه افتاده است که شرکتها، فینتک راه میاندازند تا پولهایی را که در ایران هست و میگویند نمیشود منتقلشان کرد، به فلان شرکت بفروشند. این فینتکها کاربرمحور هستند و چون کاربرمحور هستند،User base آن را میفروشند، یعنی با توجه به تعداد مشتریانی که آن فینتک دارد، آن را میفروشند که به آن سرمایهگذاری پرخطر میگویند. ما نیز بر سر واقعیتی با خودمان کنار آمدهایم که بهعنوان یک PSP، وظیفه من درگاه پرداخت بودن، است؛ بنابراین بد هم نیست کسانی آمدهاند که چابکتر هستند و ریسک کمتری دارند و کارهایی را انجام میدهند که اگر قرار باشد منِ PSP آن را انجام دهم، شاید چندین برابر سختتر و پرهزینهتر انجام شود.
سیدابراهیم حسینینژاد: اول از همه باید استارتآپ را از فینتک جدا کرد. هر که از فرصتهای موجود در بازار استفاده کند و آن فرصت را پرورش دهد و نهایتا آن را به یک کسبوکار درآمدزا تبدیل کند، میتواند استارتآپ نامیده شود. البته اگر درباره فینتک صحبت کنیم، حق با آقای صادق است که میفرمایند ما استارتآپ داریم، ولی فینتک نداریم؛ چون هیچچیز جدیدی ایجاد نمیشود یا آنها از حدی کوچکتر هستند که رگولاتور به آنها گیر نمیدهد یا دارند از لختی شرکتها استفاده میکنند. عموما آنهایی که به ما مراجعه میکنند، خودشان چیز جدیدی نیافریدند تا بخواهند بگویند که این چیز، یک شکل جدید از پرداخت است. 90 درصد از این شرکتهایی که به سمت ما میآیند، دست روی عدم بهرهوری شرکتها میگذارند.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
سیدابراهیم حسینینژاد
سیدابراهیم حسینینژاد فارغالتحصیل رشته مدیریت اجرایی در مقطع کارشناسی ارشد است. او از سال 1384 بهعنوان مدیر برنامهریزی وارد صنعت پرداخت شد. حسینینژاد از خرداد 1395 مدیرعامل پرداخت الکترونیک سامان شده است.
[/mks_pullquote]
عصر تراکنش: یک چیز را باید تفکیک کنیم و آن هم اینکه ما دو دسته نوآوری داریم؛ یکی از آنها نوآوریهای توفنده و برهمزننده هست و دیگری، کمی بهتر از قبلی بودن.
حسینینژاد: نگرانی همیشگی من این است که وقتی ما فلسفه و پارادایم حاکم را فراموش میکنیم، در لایههای پایین گمراه میشویم. در پارادایم حاکم نمیشود خیلی کار فینتکی انجام داد؛ یعنی به نظر من در پارادایم حاکم، نوآوری برهمزننده تقریبا نشدنی است.
امکانش نیست!
بحث ارتباط با جهان مدتهاست که مطرح است؛ حداقل بحث ارتباط با همسایهها که ظاهرا جدیتر هم هست. مدتی است از اتصال ایران به روسیه صحبت میشود که هنوز اتفاقی رخ نداده است. اوایل برجام صحبت از اتصال به ویزا و مستر بود که همان زمان گفته میشود این اتصال باید از مسیری خاص انجام شود که هنوز اتفاق مهمی رخ نداده است.
عصر تراکنش: اساسا صنعت پرداخت چقدر باید اتصال به جهان برایش مهم باشد؟ به عبارتی همان کارهای همیشگی انجام میشود یا ممکن است تغییر و تحول جدی در فعالیت کسبوکارها را شاهد باشیم؟
صادق: در مشکلات مالی که در ایران و در دنیا وجود دارد، مساله پرداخت در اولویت آخر است و کشور مشکلات بسیار مهمتری دارد که بهدنبال حل آنهاست که خیلی از آنها هم هنوز حل نشده است، بنابراین به نظر من در آینده نزدیک این اتصال بینالمللی رخ نخواهد داد؛ یعنی به نظرم اتصال به سوئیچ مستر و ویزا حداقل در آینده نزدیک اتفاق نمیافتد، ولی وقوعش میتواند برای شرکتهای پرداخت بسیار تاثیرگذار باشد.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
محمدمهدی صادق
وی هر دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر را در دانشگاه شریف به اتمام رسانده است. هماکنون صادق مدیرعامل پرداخت الکترونیک سداد است.
[/mks_pullquote]
حسینینژاد: به نظر بنده هم حداقل در سه سال آینده، این اتصال اتفاق نمیافتد، بهخصوص شبکههای بینالمللی؛ ولی در شبکههای همسایه امکان دارد اتفاقاتی بیفتد؛ البته از این جهت میگویم که اقدامات عملی انجام شده است؛ مثلا شرکت خدمات انفورماتیک و بانک ملی سوئیچ خریدهاند و مذاکراتی انجام دادهاند، اما حتی در آن مرحله هم این مدلی است که به شبکهای وصل میشوند که شبکهای ایزوله است و با شبکه بینالمللی ارتباطی ندارد و فقط بحث گردشگری را در آن کشور تسهیل میکند؛ ولی منافع عمدهای برای ما ندارند. در هر صورت اگر اتفاقی بیفتد، ارتقای استاندارد اولین خروجی آن خواهد بود و استانداردهای ما از این سطحی که وجود دارند، شکافته میشوند و به لایه بالاتری منتقل میشوند.
بهطور مثال، همه بانکها صورتهای مالی دارند، ولی وقتی سراغ کار با سازمانها و بانکهای بینالمللی میروی استانداردهای گزارشدهی تغییر میکند و این استانداردها بانکها را ناچار به شفافسازی میکنند تا عدم بهرهوری خود را در لابهلای صورتهای مالی مخفی نکنند. در مورد سوئیچهای بینالمللی هم به همین ترتیب است که در صورت همکاری ناگزیر هستیم از روالهای اولیه ثبت پروفایل مرچنت تا انواع تراکنشهای مختلف تغییرات بنیادی داشته باشیم که این خود موجب ارتقای دیدگاه و استانداردها میشود.
جمالی: صحبتهای آقای حسینینژاد متین است، اما من خودم در دو سال گذشته بیشتر روی ترکیه تمرکز کردهام. در تبادلات مالی بین دو کشور چند پارامتر دخیل است؛ یکی اندازه اقتصاد کشور A و کشور B، دوم فاصله مراکز اقتصادی این دو کشور از یکدیگر؛ بنابراین تبادلات مالی در صورتی که بازار آزاد باشد و یکسری از محدودیتها نباشد، بین دو کشور حاکم میشود.
ما با قطر رابطه مالی کمتری داریم، در صورتی که با دوبی چندین برابر میزانی که باید داشته باشیم، ارتباط داریم. از طرف دیگر ترکیه را میبینیم که از نظر خرد خیلی خوب است. دقت داشته باشید وقتی پرداختها خرد است، این پرداختها توسط صرافیها انجام میشوند و یک هزینه زیادی صرف کارمزد و تبدیل ارز میشود، ولی وقتی سیستمهای پرداخت بین این دو کشور قرار بگیرد، برکتشان برای کشور خیلی زیاد است و میتواند وضعیت بهتری ایجاد کند. با تلاشهایی که در ترکیه انجام دادیم، بعد از حدود دو سال ما نتوانستیم یک حساب لیر از طرف بانک ایرانی در یکی از بانکهای ترکیه ایجاد کنیم، این در صورتی است که همهچیز روی کاغذ خوب است، روح برجام حاکم است و قولها در سطح رئیس دولتها داده میشود، ولی در عمل Compliance بانکهای آن طرف با توجه به شرایط موجود اجازه نمیدهد. اگر الان بروید استانبول، میتوانید دستگاههای کارتخوان ایرانی را آنجا ببینید و میتوانید با آنها کارت شتابی بکشید تا به شما دلار داده شود، تبدیل ارز آن هم خوب هست و کارمزد کمتری میگیرند، ولی هیچکدام از آنها رسمی نیست. اما وقتی تبادلات بین دو کشور انجام میشود، سیستمهای پرداخت باید تسویه انجام دهند که این تسویه هم باید زیر نظر رگولاتورها صورت گیرد. اما در نهایت چیزی که همه این حسابوکتابها را تعیین میکند، اقتصاد است و باید دید حواله ارزی ارزانتر میشود یا کارمزدهای بانکی و پرداخت؛ وقتی نمیتوانیم یک حساب بین بانک ایرانی در کشورهای دیگر باز کنیم، خیلی نمیتوان امیدوار بود که پرداختها شکل گیرد، چون در نهایت باید تسویه بین بانکها صورت گیرد.
صادق: یکی از موضوعاتی که در ارتباط با سیستمهای پرداخت بینالمللی وجود دارد، قوانین پولشویی است که برای آنها یک موضوع بسیار جدی است، ولی برای ما تنها یک قانون نوشته شده است؛ بنابراین به نظر بنده یکی از مواردی که در این ارتباطات مشکل ایجاد میکند، عدم رعایت قوانین پولشویی توسط بانکها و شرکتهای پرداخت در ایران است.
مقصر اصلی صداوسیماست
چند وقت پیش صدور ابلاغیه رسمی سازمان صداوسیما خطاب به شبکههای تلویزیونی و سایر فعالان حوزه تبلیغات ارزش افزوده، سروصدای زیادی به پا کرد؛ ابلاغیهای که از توافق سازمان صداوسیما با یک شرکت تبلیغاتی که زیرمجموعه یکی از اپراتورهای تلفن همراه است و واگذاری انحصاری تبلیغات خدمات ارزش افزوده به این شرکت واسطهای خبر میداد.
عصر تراکنش: اپراتور تلفن همراه و رگولاتور بانکی و پرداخت در سالهای گذشته رابطه خوبی نداشتند و تلاشهایی هم که انجام شد، نتیجه خاصی نداشته است. اخیرا شاهد ورود جدی اپراتور تلفن همراه به حوزههای پرداخت هستیم و صحبتهایی هم درباره ایجاد انحصار برای حضور در تلویزیون مطرح شده بود. کسبوکارهای پرداخت چقدر تحت تاثیر این جریانات قرار میگیرند و اساسا ما چقدر باید این جریانها را جدی بگیریم؟
حسینینژاد: در تمام دنیا همه شرکتها بهدنبال این هستند که بازار بیشتری را در اختیار داشته باشند و این خیلی سخت است که به درجهای از درک برسی که یک اتحادیه اروپا ایجاد کنی و بگویی که من قبول میکنم که منافعم را تسهیم کنم، اما به شرطی که کشورها هم این را قبول کنند؛ ولی در کل در دنیا همه شرکتها بهدنبال انحصار هستند.
نگاه من در این قضیه خیلی اپراتوری نیست، چون اپراتور دنبال حداکثر کردن منافع خودش است و نگاه من بیشتر به سمت صداوسیماست که تنها رسانه فراگیر در اختیار اقتصاد مملکت است و دارد انحصار ایجاد میکند و مناقصهای برگزار کرده که این مناقصه خلاف منویات مقام معظم رهبری است. صداوسیما انحصاری را ایجاد کرده است که دیگر شرکتها باید کلا از این قسمت حذف شوند. پس اینکه مخابرات دنبال انحصار است، اختیار خودش است؛ اما در کل من صداوسیما را در این قضیه مقصر میدانم؛ چون صداوسیما به همه تعلق دارد. اگر صداوسیما رقیبی داشت، دیگر انتظاری از آن نداشتیم، ولی چون ما تنها یک رسانه فراگیر داریم که برخلاف منویات 10ساله رهبری و سیاستهای کلان مملکت اقدام به ایجاد انحصار دیگری کرده که این موضوع ناراحتکننده است.
جمالی: به نظر من این رویههایی که ایجاد شده، اصلا درست نیست. ما نگرانیهای زیادی در این حوزه داریم و در صورتی که میزان پول در گردش و فعالیتهایی که انجام میدهند، تحت مدیریت رگولاتورهای مالی درنیاید و رگولاتور مالی نتواند برنامهریزی درستی در این زمینه انجام دهد، تنها این فجایع بزرگتر میشوند؛ در عین حال اگر این کار درست انجام شود، میتواند بخشی از بار پرداختهای خرد را، هم از سیستم بانکی و هم پول خرد و اسکناس بردارد و شرکتهای پرداخت ما هم در جایگاه مناسب قرار بگیرند؛ ولی در کل این موضوع به تعیین استراتژی نیاز دارد و پتانسیل بالایی در شرکتهای مخابراتی برای انجام پرداختهای خرد وجود دارد. توجه کنیم که شرکتهای همراه اول و ایرانسل، سالانه چندین هزار میلیارد تومان درآمد دارند و با هماهنگی مناسب با رگولاتور پولی و بلوک کردن بخشی از پول آنها میتوان در سطح محدود اجازه تبادلات مالی و ایجاد کیف پول با مدل کسبوکار مناسب به آنها داد.
صادق: به نظر من با توجه به انحصار قانونی که صداوسیما در کشور دارد، عملا ایجاد یک انحصار با یک شرکت خاص در هر ابعاد و شکلی، نه قانونی و نه منطقی است، ولی موضوعی که در این قسمت مشخص نیست، این است که جدای از بحث انحصار، آیا اپراتور میخواهد سرویس جدیدی ارائه دهد که شرکتهای پرداخت آن را نمیتوانند ارائه کنند، یا نه فقط میخواهد کسبوکار شرکتهای پرداخت را خراب کند که به نظر من در مقطع زمانی فعلی، مورد دوم است.
بزرگترین کارمزدخواه دوران، اپراتورها بودند؛ چون قبل از اینکه کسی بفهمد که میتوان از PSP کارمزد گرفت، آنها شروع به این کار کرده بودند و هنوز هم دارند آن را ادامه میدهند. من فکر میکنم اپراتور بدون کمک PSP یا PSPها نمیتواند این کار را انجام دهد. سناریوی متصور این است که اپراتور، این انحصار را ایجاد کرده و توسط یک یا چند PSP در نهایت قرار است این سرویس را دلیور کند و در این میان شاید تنها بتواند سود PSPها را کاهش دهد و سهم بیشتری از این PSPها را با پمپ کردن تراکنش بیشتری به سمت خود ایجاد کند. یعنی همان بحثی که درباره Aggregation استارتآپها برای کارمزدخواهی بیشتر وجود دارد تا اپراتور بتواند تراکنش را تجمیع کند و مسیر تراکنشها را خودش مشخص کند و بهجای اینکه با 10 نفر روی یک نرخ صحبت کند، بیاید و با افراد کمتری روی نرخ بیشتری با انحصاری که دارد، صحبت کند، ولی به نظر من این اتفاق واقع نمیشود؛ مگر اینکه شرکتهای PSP با اپراتور همراهی کنند.
عذاب همیشگی پرداختهای خرد سنتی
زمانی که درباره پرداختهای خرد صحبت میکنیم، منظور ما پرداختهای روزانه کمتر از 50 هزار تومان است. این پرداختها در حال حاضر توسط سکه و اسکناس یا از طریق شبکه بانکی با استفاده از کارتهای عضو شتاب صورت میگیرد. استفاده از شبکه بانکی بهمنظور انجام این قبیل پرداختها، باعث ایجاد سربار پردازش سنگین در این نظام شده است و به همین دلیل باید رویکردی منحصربهفرد و مستقل برای پرداختهای خرد صورت پذیرد.
عصر تراکنش: کیف پول و پرداختهای خرد الکترونیکی در کشور رشد قابل قبولی نداشته است. کسبوکارهای پرداخت چقدر باید برایشان مهم باشد که از حجم تراکنشهای خرد کم شود؟
حسینینژاد: اگر ما کیف پول داشته باشیم، تا حد زیادی هزینهها پایین میآید، ولی نکتهای که وجود دارد این است که دو مانع بزرگ در این مسیر وجود دارد؛ یکی شبکه صد درصد آنلاین موجود و دوم قانونگذاری است که خیلی در این حوزه قانونی وجود ندارد و قوانین موجود هم کمکی به پیشرفت پرداختهای برونخط نمیکند و تا زمانی که این دو مانع رفع نشوند، شاهد اتفاق خاصی نخواهیم بود.
صادق: به نظر من وجود شبکه آنلاین یکی از موانع ایجاد شبکه آفلاین است و بیشتر بانکها در حذف تراکنشهای خرد، ذینفع هستند؛ چون PSPها در نهایت اگر بخواهند پذیرش تراکنشهای خرد را انجام دهند، درآمد خود را کسب خواهند کرد و از نظر خود ما تراکنشهای پایینتر از یک مبلغی، تراکنشهایی نیستند که علاقهمند به حذف آنها باشیم، ولی چندان علاقهای هم به افزایش آنها نداریم؛ اما در خصوص سیستمهای بانکی که روزبهروز از نظر زیرساخت فنی ارتقا مییابند، حذف تراکنشهای خرد بهشدت به آنها کمک میکند، ولی چون از گذشته تعداد این تراکنشها رو به افزایش بوده و بانکها هم زیرساختهایشان را متناسب با آنها گسترش دادهاند، شاید دیگر بانکها هم علاقهای به این کار نداشته باشند.
جمالی: من عرض کردم که ما در پرداختهای خرد مشکل داریم و معتقدم سه تا پنج درصد تولید ناخالص داخلی ما بهخاطر نبود ابزار مناسب در این حوزه تحتالشعاع قرار گرفته است و اگر بخواهید ابعاد این مساله را بدانید، سه تا پنج درصد میشود 30 هزار تا 50 هزار میلیارد تومان و اگر در پرداختهای خرد، درآمد را متناسب با درآمد وزارت کار در نظر بگیریم، معمولا آستانه سود بین 30 تا 50 درصد برای آنها فراهم هست و یک تا دو میلیون شغل تحتالشعاع پرداختهای خرد قرار گرفته است؛ واقعیت این است که اگر بخواهیم کیف پول ایجاد کنیم، یکسری مشکل تکنولوژیک وجود دارد که هزینه شبکه آنلاین، با این سطح از تکنولوژی که وجود دارد، پایینتر نمیآید و نهایتا 70 درصد تمام هزینههایی که وجود دارد، باز هم خواهد بود.
به نظر من رگولاتور باید در جایگاه مناسب خودش قرار بگیرد و تنها راهکاری که ما بتوانیم با آن مدل کارمزد را اصلاح کنیم، این است که سکه و اسکناس را در پرداختهای خرد به اندازه کافی قرار دهیم. در این دنیایی که ما زندگی و فکر میکنیم که دنیای بسیار پیشرفتهای است، ایالات متحده روزانه 16 میلیون اسکناس یکدلاری چاپ میکند؛ بنابراین ما باید هم از نظر الکترونیکی و هم از نظر سنتی، روی ابزارهای خردمان توجه ویژهای داشته باشیم. تا زمانی که مشکل پرداختهای خرد سنتی به نقطه مناسبی نرسند، امکان اینکه جراحی کارمزد را در کشور انجام دهیم، وجود ندارد؛ بنابراین بانک مرکزی باید در جایگاه خودش قرار بگیرد و سکه و اسکناس به قدر کافی چاپ کند؛ مثلا در حد 160 تا 500 میلیارد تومان که با توجه به 1350 هزار میلیاردی که در اقتصاد کشور وجود دارد، اثر سوء اقتصادی هم ندارد؛ بنابراین زمانی که بانک مرکزی این کار را انجام دهد، زمینه برای این جراحی آماده میشود.