راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چگونه تتر به بهشت پول‌شویان تبدیل شد؟ / داستان واقعی یک پول‌شویی دیجیتال در مقیاس جهانی

داستان زیر به قلم الیور بولو، روایتی از یکی از مهم‌ترین تحقیقات اخیر در حوزه ارزهای دیجیتال است که از نوامبر سال ۲۰۲۱ در مکانی کاملاً آفلاین آغاز شد؛ مسیر جنوب‌غرب اتوبان M1 بریتانیا. مأموران پلیس متروپولیتن به راننده‌ای مشکوک شدند که گمان می‌رفت پول نقد غیرقانونی حمل می‌کند و او را در نزدیکی لندن متوقف کردند.

تصاویر دوربین‌های پلیس نشان می‌دهد که راننده، فواد سعیدی، در صندلی عقب خودروی بدون نشان پلیس نشسته، دست‌هایش با دستبند بسته شده و چهره‌ای کمی عبوس دارد، در حالی که دو مأمور مشغول بازرسی صندوق عقب خودروی او هستند. اطلاعات دریافتی پلیس درست بود. آن‌ها بیش از ۲۵۰ هزار پوند (معادل ۳۴۰ هزار دلار) پول نقد پیدا کردند؛ بسته‌هایی از اسکناس‌ها که هر کدام با مبلغ مشخصی، عمدتاً ده و بیست پوندی و چند اسکناس پنجاه پوندی بسته‌بندی شده بودند.

مأموران پلیس از این دستاورد خوشحال بودند، اما می‌دانستند که این تنها پیروزی کوچکی در مبارزه با جرایم سازمان‌یافته است. تجارت مواد مخدر در بریتانیا سالانه ۱۰ میلیارد پوند درآمد دارد و این توقیف حتی به یک درصد درآمد یک روز این تجارت هم نمی‌رسید، اما چیزی که در گوشی سعیدی پیدا شد، این دستگیری را از یک اتفاق معمولی در جنگ بی‌پایان علیه مواد مخدر به چیزی بسیار بزرگ‌تر تبدیل کرد. ویلیام لین، رئیس بخش اطلاعات سایبری آژانس ملی جرم بریتانیا (NCA)، می‌گوید: «ما به‌طور اتفاقی سنگی را زیر و رو کردیم و برای سه سال به عمیق‌ترین و تاریک‌ترین گودال فرو رفتیم.»

باندهای مواد مخدر در سراسر جهان با مشکلی یکسان روبه‌رو هستند؛ چگونه از پول نقد خود استفاده کنند؟ آن‌ها نمی‌توانند به‌راحتی اسکناس‌ها را در بانک سپرده‌گذاری کنند، زیرا قوانین ضد پول‌شویی این اجازه را نمی‌دهد. بنابراین، نیاز به کسی دارند که این پول‌های کثیف را از آن‌ها بگیرد و به پول تمیز تبدیل کند. مأموران پلیس می‌دانستند که سعیدی بخشی از یک سازمان بزرگ‌تر است که وظیفه بازگرداندن پول‌های کثیف به چرخه اقتصاد قانونی را بر عهده دارد، اما وقتی متوجه شدند او با چه کسی همکاری می‌کند، شگفت‌زده شدند.

اکاترینا ژدانووا، تاجر روس زاده سیبری، زنی پرزرق‌وبرق و از چهره‌های برجسته محافل اجتماعی بود. او برند ساعت لوکس خود را تبلیغ می‌کرد و گفته می‌شد شعار شخصی‌اش این بود: «خودت را دوست داشته باش، قدر خودت را بدان، فقط به جلو نگاه کن و آرزو کن.»

اما برای نهادهای اجرای قانون در سراسر جهان، او به‌عنوان کسی شناخته می‌شد که به هکرهای کامپیوتری کمک می‌کند تا پول‌هایشان را خرج کنند. باندهای باج‌افزار معمولاً با ارزهای دیجیتال مانند بیت‌کوین اخاذی می‌کنند. بیت‌کوین دارای یک دفتر کل عمومی است که به هر کس اجازه می‌دهد مسیر انتقال پول از یک کیف دیجیتال به دیگری را ردیابی کند، حتی اگر هویت واقعی گیرندگان مشخص نباشد. این موضوع باعث می‌شود هکرهای موفق نتوانند به‌راحتی و بدون جلب توجه نهادهای قانونی از پول خود استفاده کنند. در تئوری، آن‌ها می‌توانند توکن‌های خود را در صرافی‌های رسمی ارز دیجیتال نقد کنند، اما مبالغ بزرگ توجه ناخواسته‌ای را جلب می‌کند.

اینجا بود که ژدانووا وارد ماجرا می‌شد. او و همکارانش پول هکرها را شست‌وشو می‌دادند. گزارش‌ها حاکی از آن است که آن‌ها در بلندترین آسمان‌خراش مجموعه برج فدراسیون روسیه، ساختمانی ۹۷ طبقه در آسمان مسکو که به نمادی از حضور بدنام‌ترین مجرمان سایبری روسیه تبدیل شده، فعالیت می‌کردند. (وکیل ژدانووا از اظهارنظر درباره این داستان خودداری کرد.) در گوشی سعیدی، پلیس پیام‌های مستقیمی از یکی از همکاران ژدانووا پیدا کرد. چگونه یک باند خیابانی بریتانیایی می‌توانست با یک چهره تأثیرگذار جرایم سایبری روس چنین ارتباط نزدیکی داشته باشد؟

تحقیقات بعدی، که با نام عملیات «بی‌ثبات‌سازی» شناخته شد، سال‌ها طول کشید و نهادهای اجرای قانون در اروپا، خاورمیانه و آمریکا را درگیر کرد. این تحقیقات ابعاد یک اقتصاد پنهان جهانی را آشکار کرد. مشخص شد که باندهای مواد مخدر بریتانیا و هکرهای مسکو تنها دو گره از یک شبکه عظیم جنایی بودند که ژدانووا آن‌ها را به هم متصل می‌کرد. این شبکه همچنین شامل الیگارش‌های تحت تحریم، مأموران اطلاعاتی روسیه و یک خانواده جنایی ایرلندی بود.


رمزارزهای خانوادگی ترامپ و رویکرد آرام به استیبل‌کوین‌ها


زیرساخت عملیات ژدانووا بر پایه ارز دیجیتالی به نام تتر (Tether) بنا شده بود. فناوری و مدل تجاری تتر به او امکان داد تا اقتصادهای زیرزمینی مختلف را به نفع یکدیگر به هم متصل کند. عملیات او پول باندهای مواد مخدر را شست‌وشو می‌داد و همزمان به مشتریان روس کمک می‌کرد تا پول‌هایشان را جابه‌جا کنند. تنها یک ماه پس از تهاجم تمام‌عیار به اوکراین، ژدانووا توانست برای یک الیگارش امکان دسترسی به ۲.۳ میلیون دلار در غرب اروپا را فراهم کند. کمی بعد، او به یکی دیگر از مشتریانش کمک کرد تا بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به امارات متحده عربی منتقل کند و این‌ها تنها معاملاتی بودند که از آن‌ها اطلاعی در دست بود.

اگر ژدانووا سعی می‌کرد این حجم از پول را به‌صورت اسکناس جابه‌جا کند، تقریباً به‌طور قطع در مرزها توقیف می‌شد. اگر از سیستم مالی سنتی استفاده می‌کرد، بانک‌ها متوجه دور زدن تحریم‌ها می‌شدند و انتقال را مسدود می‌کردند. تبدیل پول نقد به ارز دیجیتالی مانند بیت‌کوین می‌توانست به او کمک کند تا از این نظارت‌ها فرار کند، اما این روش گران و غیرقابل‌اعتماد بود، اما تتر جابه‌جایی ارزانی دارد. تتر یک استیبل‌کوین است، به این معنا که ارزش آن به ارزهای سنتی وابسته است. هر توکن تتر (که به آن «تتر» با حرف کوچک یا با نماد تجاری «USDT» اشاره می‌شود) همیشه یک دلار ارزش دارد. می‌توان از آن مانند دلار استفاده کرد، اما بدون هیچ‌گونه بررسی و نظارتی که با جابه‌جایی دلار واقعی همراه است. تتر در دنیای مالی مانند این است که بتوانید در فرودگاه به یک در مخفی بروید و مستقیم سوار هواپیما شوید، بدون اشعه ایکس، بازرسی پاسپورت، کنترل گمرک یا سؤالات مزاحم. محصولات کمی وجود دارند که برای مجرمان این‌قدر مفید و برای سیستم مالی این‌قدر تهدیدآمیز باشند، اما با این حال اجازه یافته‌اند با چنین نظارت اندکی رشد کنند.

وقتی از تتر درباره نگرانی‌های مربوط به پول‌شویی سؤال شد، این شرکت اعلام کرد که «کاملاً متعهد به مبارزه با فعالیت‌های غیرقانونی» است و تاکنون ۲.۵ میلیارد دلار از دارایی‌های غیرقانونی را مسدود کرده است.

در سال ۲۰۲۴، شرکت منتشرکننده تتر سودی بیش از ۱۳ میلیارد دلار به دست آورد، تقریباً دو برابر سود شرکت بلک‌راک، بزرگ‌ترین مدیر دارایی جهان. با توجه به اینکه تتر تنها حدود ۱۵۰ کارمند دارد، احتمالاً بالاترین سود به ازای هر کارمند را در میان تمام شرکت‌های تاریخ دارد. این شرکت ادعا می‌کند که نزدیک به نیم میلیارد کاربر دارد و کاربران جدیدی مدام به آن اضافه می‌شوند. هرچند تتر «استفاده غیرقانونی از استیبل‌کوین‌ها را به‌طور قاطع محکوم می‌کند»، اما هرچه بیشتر گسترش می‌یابد، برای مجرمان مفیدتر می‌شود.

برای مدتی کوتاه، به نظر می‌رسید کشورهای غربی قصد دارند علیه استیبل‌کوین‌ها اقداماتی سخت‌گیرانه انجام دهند. در اکتبر ۲۰۲۴، وال‌استریت ژورنال گزارش داد که دادستان‌های آمریکایی در حال بررسی این موضوع هستند که آیا تتر برای «تأمین مالی فعالیت‌های غیرقانونی مانند تجارت مواد مخدر، تروریسم و هک یا شست‌وشوی عواید حاصل از آن‌ها» استفاده شده است (تتر اعلام کرد که از چنین تحقیقی اطلاعی ندارد) اما این خبر حالا انگار متعلق به دنیایی دیگر است.

گفتن اینکه دولت ترامپ ارزهای دیجیتال را پذیرفته، کم‌گویی است. از زمان انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری در نوامبر ۲۰۲۴، او و همسرش هر دو میم‌کوین‌هایی به نام‌های $TRUMP و $MELANIA راه‌اندازی کرده‌اند و ایالات متحده متعهد شده است که یک ذخیره استراتژیک بیت‌کوین ایجاد کند. با این حال، رویکرد آرام او به استیبل‌کوین‌ها شاید نگران‌کننده‌ترین تغییر در سیاست‌گذاری ارزهای دیجیتال باشد.

استیبل‌کوین‌هایی مانند تتر از فناوری مشابه ارزهای دیجیتالی مثل بیت‌کوین استفاده می‌کنند، اما عملکردشان کاملاً متفاوت است. تتر، که پراستفاده‌ترین استیبل‌کوین است، به افراد امکان می‌دهد پول خود را در جایی امن ذخیره کنند و آن را بدون دردسر بین کشورها جابه‌جا کنند. از این نظر، همان‌طور که یکی از کارشناسان به من گفت، تتر کمتر شبیه یک ارز و بیشتر شبیه «یک بانک زیرزمینی کاملاً غیرمسئول» عمل می‌کند.

تتر در زمانی متولد شد که شور و شوق برای ارزهای دیجیتال تازه شروع به بالا گرفتن کرده بود. اولین ارز دیجیتال، بیت‌کوین، در سال ۲۰۰۹ همراه با بلاکچین غیرمتمرکز و انقلابی‌اش، یک دفتر کل عمومی که به‌صورت جمعی مدیریت می‌شود، ظاهر شد. علاقه‌مندان، بیت‌کوین را ابزاری انقلابی می‌دیدند که بشریت را از بانک‌های حریص، دولت‌های اسراف‌کار و مکانیزم‌های پرداخت ناکارآمد آزاد می‌کند. ارزهای دیجیتال دیگر نیز با همان آرمان‌گرایی و اشتیاق پدید آمدند، اما حتی بزرگ‌ترین حامیان آن‌ها هم مجبور بودند بپذیرند که مشکلاتی دارند.

ورود پول به دنیای ارزهای دیجیتال اغلب نیازمند اعتماد به واسطه‌های مشکوکی بود که ممکن بود پول را بدزدند، و تبدیل دوباره پول به پول نقد احتمالاً سؤالات ناخوشایندی از سوی بانک‌ها به دنبال داشت. علاوه بر این، ارزش ارزهایی مانند بیت‌کوین می‌توانست به شدت نوسان کند، گاهی تنها به دلیل یک توییت از یک حامی برجسته.


حذف واسطه‌ها یا حذف نظارت؟


در سال ۲۰۱۴، بنیان‌گذاران تتر، که بعداً مشخص شد گروهی سه‌نفره از علاقه‌مندان به ارزهای دیجیتال، استیبل‌کوین را اختراع کردند: ارز دیجیتالی که همیشه یک دلار ارزش داشت. آن‌ها شرکت خود را در جزایر ویرجین بریتانیا ثبت کردند. دارندگان تتر می‌توانستند از آن برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال استفاده کنند، بدون اینکه نگران جابه‌جایی پول به حساب‌های بانکی خود باشند. بنیان‌گذاران تتر قصد داشتند با ارائه ابزاری امن و قابل‌اعتماد، که حد واسطی بین ارز سنتی و پول آینده بود، جریان سرمایه را به سمت بیت‌کوین تسهیل کنند.

این شرکت تضمین کرد که هر توکن تتر همیشه معادل یک دلار دارایی سنتی برای پشتیبانی از ارزشش خواهد داشت. بسیاری از ناظران به این ادعا مشکوک بودند، از جمله مقامات ایالت نیویورک. در سال ۲۰۲۱، دادستان کل ایالات متحده تتر را به دلیل ارائه اطلاعات نادرست درباره امور مالی‌اش جریمه کرد (این شرکت تخلف را نپذیرفت، اما با پرداخت جریمه موافقت کرد). با این حال، مردم به خرید توکن‌های تتر ادامه دادند و در چهار سال بعدی، میزان سپرده‌های دریافتی این شرکت بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش یافت.

«محصول ما آن‌قدر ساده است که هر کسی می‌تواند از آن استفاده کند و بسیار فراگیر است،» این را پائولو آردوینو، مدیرعامل تتر، سال گذشته در یک مصاحبه پادکستی اعلام کرد: «ما می‌توانیم همه واسطه‌هایی که از هر تراکنش سود می‌برند و چندین بار از هر معامله سهم می‌گیرند را حذف کنیم… همه این‌ها با استیبل‌کوین‌ها از بین خواهند رفت.»

این حرف‌ها جذاب به نظر می‌رسند، تا زمانی که به نقش واقعی این «واسطه‌ها» فکر کنیم. بانکداران، وکلا، حسابداران و دیگرانی که در سیستم مالی سنتی فعالیت می‌کنند، تحت محدودیت‌های سخت‌گیرانه دولتی قرار دارند تا جلوی ورود مجرمان و تروریست‌ها به این سیستم گرفته شود. آن‌ها موظف‌اند تراکنش‌های مشکوک را به مقامات گزارش دهند و در صورت تخلف، جریمه‌های سنگینی متحمل می‌شوند. صنعت مالی جهانی اکنون سالانه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار برای رعایت قوانینی که طی پنج دهه گذشته برای جلوگیری از پولشویی و جرایم مالی وضع شده‌اند، هزینه می‌کند. بانک‌ها ده‌ها میلیون تراکنش را به واحدهای اطلاعاتی مالی داخلی خود گزارش می‌دهند و بسیاری از آن‌ها را در حین بررسی مسدود می‌کنند.

تتر این سیستم را به‌طور کامل دور می‌زند. این ارز دیجیتال در ابتدا به‌عنوان دروازه‌ای به اکوسیستم کریپتو طراحی شده بود، اما نقش آن بسیار فراتر رفت: تتر پول را آزاد کرد.

طرح ژدانوا هم پیچیده بود و هم به‌طرز شگفت‌آوری ساده. ابتدا، گروهی از پیک‌های او پول نقد را از مجرمان در سراسر اروپای غربی جمع‌آوری می‌کردند؛ مجرمانی که این پول را از فروش مواد مخدر یا دیگر محصولات غیرقانونی به دست آورده بودند. آن‌ها برای شناسایی یکدیگر از روش سنتی «توکن» استفاده می‌کردند: پیک شماره سریال یک اسکناس با ارزش پایین را برای مجرمان پیامک می‌کرد و سپس در دیدار حضوری، همان اسکناس را تحویل می‌داد تا گروه مطمئن شود فردی که پول را دریافت می‌کند، همان شخص مورد نظر است. بین سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، تیم ژدانوا تنها از مجرمان بریتانیایی بیش از ۱۲ میلیون پوند جمع‌آوری کرد.

در مرحله بعد، پیک‌ها این پول نقد را به الیگارش‌ها، آژانس‌های جاسوسی، رسانه‌های تبلیغاتی و مهاجران روس تحویل می‌دادند که به دلیل تحریم‌ها دسترسی به سیستم بانکی جهانی را از دست داده بودند و نیاز به پرداخت هزینه برای امور مختلف داشتند. در مرحله سوم، دریافت‌کنندگان پول نقد از حساب‌های بانکی خود در مسکو به ژدانوا پرداخت می‌کردند.

اما این کار باعث می‌شد ژدانوا به گروه‌های مواد مخدر بریتانیایی که پول نقد خود را تحویل داده بودند، بدهکار شود. او این بدهی را با USDT (تتر) تسویه می‌کرد؛ ارزی که به مقدار زیاد در اختیار داشت، زیرا بیت‌کوین‌های گروه‌های باج‌افزاری را دریافت و به تتر تبدیل می‌کرد.

ژدانوا از USDT برای انتقال پول از یک کیف دیجیتال در کشوری مانند روسیه به کیف دیجیتالی در کشوری دیگر مانند بریتانیا استفاده می‌کرد، گویی مرزهای بین‌المللی وجود ندارند. گروه‌های مواد مخدر از این ارز دیجیتال برای خرید کوکائین از صادرکنندگان در کشوری ثالث مانند کلمبیا استفاده می‌کردند و این چرخه دوباره آغاز می‌شد.


آخرین سنگر دلار، در دست یک دیکتاتور


لین، افسر آژانس ملی جرم بریتانیا (NCA)، اظهار کرد: «ما بخش‌های مختلفی از این فعالیت پولشویی را به‌صورت جداگانه می‌شناختیم. اما عملیات دِستابیلیز (Destabilise) همه این‌ها را به‌صورت یکپارچه کنار هم قرار داد و حالا می‌توانیم درک کنیم که این سیستم جهانی چگونه کار می‌کند. این برای ما واقعاً تازگی دارد.»

یکی از نکات شگفت‌انگیز این طرح، هزینه پایین اجرای آن بود. پولشویان به‌طور سنتی حداقل ۱۰ درصد از مبلغی که پاک می‌کنند، به‌عنوان کارمزد دریافت می‌کنند. اما بر اساس تحلیل کارشناسان اجرای قانون بریتانیا، ژدانوا از مشتریان خود کمتر از ۳ درصد برای هر تراکنش دریافت می‌کرد. کارایی تتر، پولشویی را چنان ساده کرده که هر کسی می‌تواند آن را انجام دهد.

در ماه مارس، آردوینو تصاویری را در حساب اینستاگرام خود منتشر کرد که شبیه عکس‌های تعطیلات به نظر می‌رسیدند. در یکی از آن‌ها، بنای یادبود واشنگتن مانند سوزنی در دوردست، بالای شانه راست او دیده می‌شد. در عکسی دیگر، او روی پله‌های کاپیتول بود، در حالی که سایه‌ها در نور کم بهاری تیز و واضح بودند.

آردوینو، متخصص ارزهای دیجیتال که در سال ۲۰۱۷ به‌عنوان مدیر ارشد فناوری به تتر پیوست و شش سال بعد به چهره عمومی این شرکت تبدیل شد، یک ایتالیایی خوش‌چهره است که لباس‌های ساده اما شیک به سبک ثروت پنهان می‌پوشد. او با اشتیاق درباره کارکرد تتر صحبت می‌کند، بدون استفاده از اصطلاحات تخصصی یا تکبر رایجی که گاهی در میان تبلیغ‌کنندگان دیگر ارزهای دیجیتال دیده می‌شود.

یکی از عکس‌هایی که آردوینو در مجموعه تصاویر واشنگتن منتشر کرد، کمی با بقیه متفاوت بود. او روی کفپوشی شطرنجی و براق ایستاده بود و پشت سرش دری قرار داشت. توضیح عکس چندان روشن نبود، «بازدید از کاخ سفید» با یک پرچم آمریکا، اما آن در بسیار شبیه در ورودی اتاق آبی کاخ سفید بود، سالن بیضی‌شکلی که رؤسای جمهور در آن به‌صورت رسمی از مهمانان خود استقبال می‌کنند.

محصولات کمی وجود دارند که به اندازه تتر برای مجرمان مفید و برای سیستم مالی تهدیدآمیز باشند و در عین حال با این سطح از نبود نظارت اجازه رشد پیدا کرده باشند. آردوینو انگار از ایجاد ابهام درباره فعالیتش در کاخ سفید لذت می‌برد. او چند روز بعد در گفت‌وگو با بلومبرگ با شوخی گفت: «این اولین سفرم به آمریکا بود. خیلی هیجان‌زده‌ام که اینجا هستم، عاشق این کشورم و باید چند عکس در اطراف پایتخت می‌گرفتم.» (او بعداً گفت که هرگز با ترامپ ملاقات نکرده است.) فارغ از جزئیات برنامه سفرش، این سفر نشان داد که تتر در حال ورود به جریان اصلی است.

تا همین چند وقت پیش، این شرکت در حاشیه اعتبار فعالیت می‌کرد. دولت بایدن درباره استفاده گروه‌های تروریستی، دولت روسیه و دیگر دشمنان از استیبل‌کوین برای دور زدن تحریم‌ها صحبت می‌کرد. فعالان شفافیت مالی امیدوار بودند که رویکرد سخت‌گیرانه‌تری نسبت به ارزهای دیجیتال در پیش گرفته شود. در آن روزها، اگر آردوینو حتی در فرودگاهی در آمریکا توقف می‌کرد، دیوانگی بود، چه برسد به اینکه بخواهد در پایتخت آمریکا روابط عمومی راه بیندازد.

با این حال، شش ماه بعد، او درِ بازی را پیش رو داشت. از زمان به قدرت رسیدن ترامپ، دیگر صحبتی از تحقیقات وزارت خزانه‌داری نشده و دولت جدید با اشتیاق از ارزهای دیجیتال استقبال کرده است.

پس از واشنگتن، آردوینو به نیویورک رفت تا در کنفرانس فناوری که توسط بانک سرمایه‌گذاری کانتر فیتزجرالد برگزار شده بود، شرکت کند؛ بانکی که بخش بزرگی از دارایی‌های عظیم تتر را مدیریت می‌کند تا ارزش USDT را تضمین کند.

وقتی آردوینو با شلوار خاکی و ژاکت آبی تنگ با آستین‌های بالا زده روی صحنه رفت، تشویق شد. طبق گزارش یکی از رسانه‌های حاضر در رویداد، او گفت: «ما از جهنم عبور کرده‌ایم. مردم می‌گفتند اگر به آمریکا بیایم، دستگیر می‌شوم.» او درباره برنامه‌های شرکتش برای سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی، آموزش و دیگر پروژه‌ها صحبت کرد.

آردوینو از هر فرصتی استفاده می‌کند تا به ادعاها درباره اینکه کاربران اصلی تتر پولشویان هستند، اعتراض کند. برعکس، او می‌گوید این ارز دیجیتال خدمات بانکی را برای مردم در کشورهای فقیر و بدمدیریت فراهم می‌کند که پیش‌تر به ارز پایدار یا حساب پس‌انداز امن دسترسی نداشتند.

او درست می‌گوید که دسترسی به سیستم مالی رسمی برای مردم کشورهای در حال توسعه می‌تواند بسیار دشوار و پرهزینه باشد. برای مثال، اگر آن‌ها در خارج از کشور کار کنند و بخواهند مبالغ کوچکی برای خانواده‌هایشان بفرستند، شرکت‌های انتقال پول معمولاً حدود ۱۰ درصد کارمزد می‌گیرند. اما تراکنش با تتر تنها کسری از این هزینه را دارد.

تتر دسترسی به USDT را برای مردم عادی آسان‌تر کرده است و کیوسک‌هایی ساخته که افراد می‌توانند در آن‌ها با اسکناس، توکن‌های تتر بخرند یا بفروشند. شما دلار، پوند یا یوروی خود را به تتر تبدیل می‌کنید، سپس آن را به مادرتان در آن سوی جهان انتقال می‌دهید؛ او تتر را به ارز محلی تبدیل می‌کند و می‌تواند آن را برای غذا، اجاره یا هر چیز دیگری خرج کند، بدون اینکه بانک‌ها بخش بزرگی از پول ارسالی شما را بردارند. چه کسی چنین چیزی را نمی‌خواهد؟

این برای تتر هم معامله خوبی است. مردم دلارهای واقعی به این شرکت می‌دهند که می‌تواند در دارایی‌های سودآور سرمایه‌گذاری شود و در ازای آن، دلارهای دیجیتال دریافت می‌کنند که سودی تولید نمی‌کنند. این یعنی تمام درآمد حاصل از ۱۵۵ میلیارد دلار دارایی به تتر می‌رسد. این سودها به تتر امکان داده تا سهامی در باشگاه فوتبال یوونتوس ایتالیا بخرد (که بزرگ‌ترین سهام‌دار آن، بزرگ‌ترین سهام‌دار گروه اکونومیست نیز هست). تتر همچنین ۷۵۰ میلیون دلار در رامبل، یک وب‌سایت اشتراک ویدئو که مورد توجه گروه‌های راست افراطی است، سرمایه‌گذاری کرده است.

تتر بیشتر پول خود را در امن‌ترین سرمایه‌گذاری موجود نگه می‌دارد: اوراق خزانه‌داری آمریکا. در ژانویه ۲۰۲۵، تتر اوراقی به ارزش ۱۱۳ میلیارد دلار در اختیار داشت. اگر تتر یک کشور بود، در فهرست دارندگان خارجی بدهی آمریکا، بین کره جنوبی و امارات متحده عربی قرار می‌گرفت.

احتمالاً سودآوری خارق‌العاده تتر بود که کانتر فیتزجرالد را در سال ۲۰۲۱ به همکاری با آن ترغیب کرد، نه فراگیری فناوری‌اش. کانتر نه‌تنها دلارهای تتر را مدیریت می‌کند، بلکه اوراق قرضه قابل‌تبدیل در این شرکت دارد که می‌تواند به سهام تبدیل شود. وال‌استریت ژورنال گزارش داده که این سهام بالقوه می‌تواند تا ۵ درصد باشد. این دو شرکت همچنین در ماه آوریل یک سرمایه‌گذاری مشترک برای خرید بیت‌کوین راه‌اندازی کردند.

ارتباط با یک نهاد مالی بزرگ نیویورکی مثل کانتر فیتزجرالد به تتر اعتبار بخشید، به‌ویژه وقتی مدیرعامل کانتر، هاوارد لوتنیک، به‌عنوان وزیر بازرگانی ترامپ انتخاب شد (او بعداً کنترل شرکت را به فرزندانش واگذار کرد). پیش از جلسه تأیید لوتنیک، سناتور الیزابت وارن نامه‌ای مفصل برای او فرستاد و اتهامات علیه تتر را شرح داد، از جمله نگرانی‌ها درباره استفاده از این ارز دیجیتال برای پولشویی. لوتنیک این اتهامات را بی‌اساس خواند و گفت: «این مثل این است که اپل را سرزنش کنیم چون مجرمان از گوشی‌های اپل استفاده می‌کنند. این فقط یک محصول است.»

استدلال برای اینکه USDT چیز بدی نیست، از زمان عرضه این محصول تقریباً ثابت مانده، اما استدلال برای خوب بودن آن تکامل یافته است. ابتدا موضوع شمول مالی مطرح بود. اما از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، آردوینو بر این تأکید کرده که تتر به‌عنوان تأمین‌کننده بدهی آمریکا و ابزاری برای قدرت این کشور چقدر مفید است. او هشدار می‌دهد که چین قصد دارد ارز دیجیتال خود را، شاید مرتبط با قیمت طلا، راه‌اندازی کند که می‌تواند برای تأمین مالی معاملات تجاری این کشور استفاده شود و دلار را از تخت سلطنت به زیر بکشد. آردوینو استدلال می‌کند که گسترش USDT تتر به دفع چنین تهدیدهایی کمک می‌کند.

او در ماه مارس به بلومبرگ گفت: «ما مهم‌ترین مورد استفاده برای هژمونی دلار آمریکا در جهان هستیم. ما با حضور در میدان، در حال ساخت زیرساخت برای دلار آمریکا از پایه در همه بازارهای نوظهور هستیم. من باور دارم که USDT آخرین سنگر برای حمایت از دلار آمریکا است.»

مقامات دولت ترامپ ظاهراً اشتیاق زیادی به استیبل‌کوین‌ها دارند و اخیراً قوانینی را برای روشن کردن چارچوب قانونی و نظارتی این بخش به‌سرعت تصویب کرده‌اند تا رشد آن را تشویق کنند. لوایح مجلس نمایندگان و سنا (که با نام‌های مخفف STABLE و GENIUS شناخته می‌شوند) هنوز باید با یکدیگر هماهنگ شوند تا به قانون تبدیل شوند، بنابراین جزئیات دقیق اختیارات اجرایی که به نهادهای فدرال می‌دهند، هنوز مشخص نیست.

در هر صورت، این قوانین تأثیر چندانی بر تتر نخواهند داشت، زیرا این شرکت در آمریکا مستقر نیست. در ژانویه، تتر دفتر مرکزی خود را از جزایر ویرجین بریتانیا به السالوادور منتقل کرد، آردوینو گفت که دولت نایب بوکله دیدگاه او درباره آزادی مالی را به اشتراک می‌گذارد. یکی از بزرگ‌ترین دارندگان بدهی آمریکا در جهان حالا تحت صلاحیت مردی است که خود را «باحال‌ترین دیکتاتور جهان» توصیف کرده است.


چرخش فضای سیاسی آمریکا به‌سوی پذیرش رمزارزها


برای درک بهتر فضای جدید پیرامون رمزارزها در ایالات متحده، اوایل امسال به واشنگتن دی‌سی سفر کردم تا در رویداد سالانه «بلاکچین سامیت» شرکت کنم. این کنفرانس در فضایی صنعتی و مدرن برگزار شد؛ جایی با دیوارهای بتنی و صف‌های طولانی قهوه، و در طبقه بالا بخشی اختصاصی برای ارتباطات ویژه به میزبانی شبکه بلاکچینی «ترون» تدارک دیده شده بود. شرکت‌کنندگان عادی تنها می‌توانستند از پایین، پاهای مهمانان ویژه را در حال گفت‌وگو تماشا کنند.

برخی از مهم‌ترین مقامات نظارتی آمریکا نیز در این نشست حاضر بودند؛ از جمله نمایندگان کنگره، سناتورها، فرماندار ایالت وایومینگ و چند تن از چهره‌های برجسته دنیای رمزارز.

در سالن اصلی، تیم اسکات، سناتور جمهوری‌خواه از کارولینای جنوبی و رئیس کمیته بانکی سنا، حضار را به شکلی نمایشی به «هو کردن» دولت پیشین آمریکا تشویق کرد. پس از او، تام اِمِر، رئیس اکثریت جمهوری‌خواه در مجلس نمایندگان، از تلاش‌های دولت بایدن برای پیگرد قانونی توسعه‌دهندگان فناوری انتقاد کرد و گفت: «افرادی که فناوری را خلق می‌کنند، مسئول سوء‌استفاده دیگران از آن نیستند.»

او با لحنی هیجان‌زده ادامه داد: «برای همه‌مان خیلی هیجان‌زده‌ام. مسیر طولانی‌ای رو طی کرده‌ایم. ما لب پرتگاه یک اتفاق بزرگ ایستاده‌ایم و این تازه شروع ماجراست.» تشویق پرشور حضار، سخنان او را همراهی کرد.

شرکت‌کنندگان در رویداد از نظر ظاهر و سبک پوشش متنوع بودند؛ بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها معمولاً هودی به تن داشتند، سرمایه‌گذاران پیراهن‌های بدون کراوات پوشیده بودند و اکثر حاضران کت‌وشلوار رسمی با گردنبندهای شرکت‌های حقوقی به گردن داشتند. بیشتر آن‌ها در جلسات رسمی شرکت نمی‌کردند، بلکه در راهروها به تبادل کارت و گفت‌وگو درباره قراردادهای مراکز داده مشغول بودند. معمولاً حضور پررنگ وکلا نشانه‌ای از نزدیک بودن جهش بزرگ یک صنعت است.

در میان جمعیت، چند نماینده دموکرات نیز حضور داشتند که در یک نشست فرعی و خلوت درباره لزوم حفظ بی‌طرفی حزبی در حوزه رمزارز سخنرانی کردند. با این حال، فضای کلی نشست به‌طور محسوسی به سمت حامیان دونالد ترامپ متمایل بود.

چهره اصلی کنفرانس، دونالد ترامپ جونیور بود که همراه با اعضای خانواده‌اش شرکت رمزارزی «World Liberty Financial (WLF)» را اداره می‌کند؛ شرکتی که استیبل‌کوین اختصاصی خود را نیز منتشر کرده است.

او به‌صورت ویدیویی در نشست شرکت کرد و تصویر بزرگ چهره‌اش بر صفحه نمایش، سالن را تحت‌تأثیر قرار داد. ترامپ جونیور با اشاره به تجربه شخصی‌اش از تبعیض، اعلام کرد همین تجربه باعث شده به قدرت رمزارزها در «دموکراتیزه‌کردن نظام مالی» باور پیدا کند. به گفته او، با حذف واسطه‌ها و بانکداران پرهزینه، شرکت WLF می‌تواند خدمات مالی ارزان‌تر و کارآمدتری ارائه دهد. او گفت: «این آینده سیستم مالی ما است و می‌خواهم مطمئن شوم که این آینده در آمریکا ساخته می‌شود، به دست آمریکایی‌ها. اگه بتوانیم استفاده از آن را آسان کنیم، دیگر جای شکی باقی نمی‌ماند و ما اکنون لب مرز این موفقیت ایستاده‌ایم.»

پس از پایان سخنرانی، همراه با دو روزنامه‌نگار باسابقه حوزه مالی، در راهرو ایستادیم و در میان ازدحام، گیج از فضای غیرمنتظره حاکم، تلاش می‌کردیم کلمات مناسبی برای توصیف آن بیابیم. یکی از آن‌ها پرسید: «واقعاً داریم چی می‌بینیم؟!» اما هیچ‌کدام پاسخی نداشتیم.


همکاری تتر، ترون و TRM برای مقابله با جرایم مالی


در اوت سال گذشته، شرکت تتر در همکاری با شبکه ترون و شرکت تحقیقات بلاکچینی TRM، واحدی جدید برای مقابله با جرایم مالی راه‌اندازی کرد. این واحد که T3 نام دارد، با هدف کمک به نهادهای قضایی برای جلوگیری از جابجایی ثروت‌های غیرقانونی از طریق استیبل‌کوین USDT طراحی شده است.

در جریان نشست بلاکچین، پائولو آردوینو، مدیرعامل تتر، از طریق تماس ویدیویی درباره پیشرفت‌های T3 سخن گفت. او تأکید کرد که استفاده از بلاکچین، شفافیت لازم برای ردیابی تراکنش‌ها را فراهم می‌کند و مانع دستکاری در تاریخچه آن‌ها می‌شود.او اظهار کرد: «در فناوری بلاکچین، همه‌چیز شفاف است. هیچ‌کس نمی‌تواند تاریخچه تراکنش‌ها را تغییر دهد.» گرچه این نکته صحیح است، اما واقعیت آن است که این شفافیت در عمل مانع از جابجایی پول‌های کثیف نمی‌شود، چرا که این وجوه با سرعتی بسیار زیاد منتقل می‌شوند و اغلب قبل از هر واکنشی، از دسترس خارج می‌شوند. در نتیجه، مفیدترین کاربرد تتر برای نهادهای قضایی، ارائه تصویر روشنی از «مقصدهای قبلی پول‌های مجرمانه» است.

آردوینو با افتخار اعلام کرد که تیمی ۲۰ تا ۳۰ نفره در قالب T3، تاکنون به درخواست‌های متعدد نهادهای قضایی پاسخ داده و ده‌ها میلیون دلار از توکن‌های تتر را مسدود کرده‌اند.

در نگاه اول، همکاری شرکت تتر با نهادهای قضایی اقدامی مثبت به نظر می‌رسد؛ اما کافی‌ است آن را با استانداردهای نهادهای مالی سنتی مقایسه کنیم. تتر هر فصل حدود ۴۰ میلیون مشتری جدید جذب می‌کند، در حالی که تیم بررسی‌های قضایی آن تنها ۲۰ تا ۳۰ نفر است. در مقابل، بانکی مانند HSBC هزاران نیروی «کامپلاینس» (مطابقت با مقررات) در اختیار دارد؛ تعداد نیروهایی که چندین برابر کل کارکنان شرکت تتر است.

یک تحلیل‌گر حوزه رمزارزها در این‌باره می‌گوید: «تتر حرف‌های قشنگی می‌زند، اما در عمل، رفتارشان با این ادعاها تطابق ندارد. در سال‌های اخیر، بخش عمده‌ای از فعالیت‌های غیرقانونی و جابه‌جایی دارایی‌های مشکوک، به تتر منتقل شده است.»

تتر حتی بابت همکاری‌اش با نهادهای قضایی نیز از خود چهره‌ای قهرمانانه ارائه می‌دهد. در مصاحبه‌ای با پادکست Odd Lots بلومبرگ، پائولو آردوینو، مدیرعامل تتر، لحنی شبیه به یک مقام ارشد سیاسی داشت؛ گویی در حال انتخاب متحدان بین‌المللی است. او گفت: «تمرکز ما بر همکاری با نیروهای قضایی ایالات متحده است. ما تمایلی به همکاری با کشورهای استبدادی نداریم.»

اما مشکل دقیقا همین‌جاست. مؤسسات مالی نباید خودشان انتخاب کنند که با کدام کشورها همکاری کنند. اگر شرکتی در قلمرو یک کشور فعالیت دارد، موظف به رعایت قوانین آن کشور است. اما تتر و سایر استیبل‌کوین‌ها در فضای ابری فراملی فعالیت می‌کنند؛ جایی بیرون از قلمرو حاکمیت‌های ملی. این یعنی دولت‌ها به‌جای الزام‌آوری، باید از آن‌ها درخواست همکاری کنند و امیدوار باشند با پاسخ مواجه شوند.

تتر نسبت به انتقادات نیز واکنشی سخت و تدافعی دارد. این شرکت، گزارش‌های انتقادی وال‌استریت ژورنال را «بسیار غیرمسئولانه» خوانده است. در همین حال، بسیاری از نهادهای قضایی نیز ترجیح می‌دهند حتی در صورت وجود نارضایتی، سکوت کنند؛ چون نمی‌خواهند در آینده در صورت نیاز به همکاری، با مقاومت تتر مواجه شوند.

با توجه به رشد روزافزون فعالیت‌های مشکوک مالی، نیاز به همکاری تتر برای شناسایی و مقابله با آن‌ها هر روز بیشتر می‌شود. اگرچه زهدانووا، از چهره‌های شناخته‌شده در حوزه پولشویی رمزارزی، در انتهای سال ۲۰۲۳ در فرودگاه نیس فرانسه دستگیر شده و ممکن است اکنون در زندان باشد، اما تتر در بسیاری از فعالیت‌های مجرمانه دیگر همچنان نقش دارد.

از جمله، گزارش‌هایی وجود دارد که تتر در کلاه‌برداری‌های موسوم به «سلاخی خوک‌ها» در آسیای جنوب‌شرقی، فعالیت‌های هکرهای کره شمالی، و تأمین مالی گروه‌های تروریستی نقش کلیدی ایفا کرده است.

در این شرایط، نیروهای قضایی بیش از آنکه به ابزارهای حقوقی اتکا کنند، باید امیدوار باشند خوش‌شانس باشند؛ همان‌طور که در جریان کشف پول نقد در خودروی بریتانیایی در اتوبان M1 اتفاق افتاد. در واقع، آن‌ها باید در عین هشدار نسبت به تهدیدها، مراقب باشند رابطه خود را با «رمزارزهای بزرگ» خراب نکنند.

یکی از مقامات پلیس در این‌باره گفت: «استیبل‌کوین‌ها رؤیای هر پول‌شوی حرفه‌ای هستند. اما نمی‌توانیم این را به‌صورت علنی بگوییم، چون نمی‌خواهیم ارتباط‌مان با تتر خراب شود.»

منبع the economist
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.