راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

صنعت پرداخت، یک دارایی ملی است

در میزگردی با حضور مدیران عامل چهار شرکت PSP درباره چالش‌ها و وضعیت شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت مطرح شد

از قدیمی‌ترهای ساکن جنوب کشور که بپرسید به شما خواهند گفت که روزی توسعه صنعت نفت چطور باعث آبادانی شهرهای جنوبی کشور شد و با خود آسفالت و راه‌آهن و تلفن و ده‌ها زیرساخت دیگر را برای مردم به‌سرعت به ارمغان آورد. حالا صنعت پرداخت همین حکم را برای کشور پیدا کرده است. حالا در سطح ملی هر پروژه‌ای که می‌خواهد پیاده شود، یک سرش به زیرساخت‌های صنعت پرداخت می‌رسد. ممکن است هنوز در مناطقی از کشور گاز یا آب لوله‌کشی نرسیده باشد، ولی صنعت پرداخت آنجا هم هست. صنعت پرداخت در کشور به یک زیرساخت پایدار و قابل‌اتکا برای پیاده‌سازی پروژه‌های ملی تبدیل شده است و PSPها به یک دارایی ملی تبدیل شده‌اند.

یک دارایی بزرگ ملی که حاصل سرمایه‌گذاری‌های گذشته است و حالا در حال فرسودگی است! صنعتی که به دلیل نداشتن مدل درست کارمزدی یا درآمدی دچار مشکل نقدینگی است و درگیر روزمرگی شده است. صنعتی که حالا به‌جای تمرکز روی توسعه و نوآوری باید نگران بیلان قدرت‌نمایی مدیران که هیچ، حتی کارشناسان نهادهای بالادستی باشد؛ بلکه همان درآمد نصفه‌نیمه را هم سر وقت بتوانند بگیرند! صنعتی که دولت و حاکمیت پروژه‌های ملی و حاکمیتی را بر دوشش می‌گذارد؛ ولی بدون اینکه برایش درآمدی متصور باشد.

صنعتی که با پوست‌واستخوان با فرسودگی ناوگان دست‌وپنجه نرم می‌کند، ولی روند افزایشی دلار و مسائل گمرک نفسش را بریده است. صنعتی که قانون‌گذاری‌های یک‌شبه، آن را از نوآوری تهی کرده است. طنز تلخی است، ولی آیا ممکن است در سال‌های آتی پرداخت را هم در صنایع یا مناطق گوناگونی مثل برق، ساعتی کنیم؟ پاسخ به این ابهام‌ها چیزی بود که در میزگردی با حضور احسان ترکمن، مدیرعامل پرداخت الکترونیک سامان؛ محمدمهدی تقی‌پور، مدیرعامل به‌پرداخت ملت؛ حمزه آقابابایی، مدیرعامل ایران کیش؛ امین مطیعی، مدیرعامل پرداخت نوین آرین و با مدیریت رسول قربانی، رئیس هیئت‌مدیره کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار به آن پرداختیم.

احسان ترکمن: به نظر من اجرایی‌شدن کهربا را می‌توان مهم‌ترین دستاورد صنعت پرداخت کشور در سال ۱۴۰۳ دانست. اگر کهربا راه بیفتد و اپلیکیشن سپ، یعنی ۷۲۴، کهربامند شود، این بهترین دستاوردی است که می‌تواند در سال ۱۴۰۳ به آن اشاره کرد.

ترکمن: به دلیل ساده‌تر شدن فرایندهای پرداخت و اینکه تراکنش‌ها در بستری امن و سریع انجام خواهند شد. امروز بسیاری از مردم برای پرداخت از کارت‌به‌کارت استفاده می‌کنند. عده‌ای به‌خاطر مالیات و عده‌ای هم به این دلیل که کارت همراهشان نیست، کارت‌به‌کارت را به روش‌های دیگر پرداخت ترجیح می‌دهند. اگر کارت خود را جا بگذاریم، قطعاً برنمی‌گردیم که آن را برداریم، ولی برای موبایل حتماً این کار را می‌کنیم، زیرا کارهایمان از طریق اپلیکیشن قابل‌انجام است. اگر اپلیکیشنی کهربامند داشته باشیم و کارت‌خوان‌ها NFC-able شوند، قطعاً به افزایش تراکنش‌ها کمک می‌کند.

محمدمهدی تقی‌پور: به نظر من، امسال سرویس‌های اعتباری کمک زیادی به صنعت پرداخت کرده‌اند. باتوجه‌به کاهش قدرت خرید مردم، آنالیزهای ما نشان می‌دهند که مبلغ تراکنش‌ها کمتر از نرخ تورم افزایش داشته است. یعنی حجم تراکنشی که انتظار داشتیم اتفاق نیفتاده و قدرت خرید مردم کاهش یافته است. اینجاست که سرویس‌های اعتباری در صنعت پرداخت به کمک مردم می‌آیند.

تقی‌پور: بعضی از شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت خودشان قدم به عرصه گذاشتند و در پروژه‌هایی مثل SCF و اعتبار در زنجیره تأمین فعال شدند. عده‌ای هم از طریق هلدینگ‌هایشان فعالیت‌هایی در این حوزه انجام داده‌اند. به نظرم، در سال آینده این تلاش‌ها خیلی پررنگ‌تر می‌شود و سرویس‌های اعتباری به کمک صنعت پرداخت می‌آیند. هنوز درگاه‌های پرداخت اعتباری، آن‌طور که بایدوشاید فعال نشده‌اند و CPGها هنوز فعال نیستند، چون تعرفه‌ای ندارند یا باید خودشان تعرفه‌شان را تعیین کنند، اما سرویس‌های اعتباری یک پایه خیلی خوب را شکل می‌دهند و امسال هم نقش تعیین‌کننده‌ای در صنعت پرداخت ایفا کردند.

امین مطیعی: به‌جز دو موردی که دوستان اشاره کردند، عمده PSPها از نظر سطح انطباق با الزامات امنیتی و فنی توانسته‌اند خودشان را ارتقا دهند. همه ما خودمان را با الزامات جدید رگولاتور منطبق‌تر کرده‌ایم و سطح امنیت و کیفیت سرویس همه شرکت‌ها افزایش‌ یافته است. برای این دستاورد، کار اجرایی و هزینه‌های زیادی شده است و همه دوستان درگیر عملیات گسترده‌ای شدند. در مورد SLAها نیز تمام PSP‌ها توانستند خود را بالا بیاورند.

مطیعی: همه چیز را شامل می‌شود.

مطیعی: الزاماتی که من می‌گویم، تقریباً یک کتابچه است که صدها مورد الزامات گوناگون امنیتی و انطباق با PCI، شبکه، نرم‌افزار و نحوه برخورد با مشتری و سامانه‌ها و… را در برمی‌گیرد؛ از کوچک‌ترین مورد در یک PSP تا موارد عمده، همه را شامل می‌شود. به اعتقاد من، تمام شرکت‌ها صرف‌نظر از اینکه شاپرک چه نمره‌ای به آنها بدهد، کارهای خیلی جدی انجام داده‌اند. مثلاً گذاشتن سایت بک‌آپ و HSM و تجهیزات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری که باید در شبکه باشد و…عمده PSP‌ها از این بابت رشد چشمگیری داشته‌اند.

حمزه آقابابایی: سؤال شما را به دو بخش تقسیم می‌کنم و بد نیست تفاوتی بین واژه‌ها قائل شویم. ما تعدادی outcome داریم و تعدادی output که این دومی را به معنی خروجی می‌شناسیم و متکی به کارایی (efficiency) است، اما outcome ریشه در اثربخشی (effectiveness) دارد. اگر بخواهم راجع‌به خروجی صنعت در سال جاری صحبت کنم، به تاب‌آوری‌اش اشاره خواهم کرد. با وجود تمام حملات سایبری که به انحای گوناگون برای شبکه پرداخت کشور اتفاق افتاد، حفظ پایداری سطح سرویس‌ها و ارائه خدمات به مشتریان، بیانگر کارایی و خروجی مطلوب این شبکه بود. اگر بخواهم راجع به outcome یا دستاورد صحبت کنم نیز باید به پروژه ریال دیجیتال و پروژه میر – شتاب اشاره کنم که شرکت ایران‌کیش به‌عنوان شرکتی پیشرو در این حوزه نقش‌آفرینی کرد. به نظرم، ریال دیجیتال در آینده به‌شرط تعیین تکلیف نظام کارمزدی و مدل کسب‌وکار آن و نوع سرویس‌هایی که می‌تواند به یک جامعه خاص از مشتریان ارائه کند، حرف‌های زیادی برای گفتن خواهد داشت. حتماً لازم است نهاد تنظیم‌گر، شاپرک و بانک مرکزی این مدل را تعیین  کنند و شرکت‌ها هم متناسب با آن دست به بازاریابی بزنند و تنوع‌بخشی به ابزارها در آن لایه اتفاق بیفتد. این موضوع در سال آینده جزو دستاوردهای شبکه پرداخت خواهد بود.

آقابابایی: بهدو، سه مورد که جزو مهم‌ترین‌ها هستند، اشاره می‌کنم. به نظر من، اولین آنها که مهم‌ترین چالش به شمار می‌رود، مربوط به سرمایه انسانی است. ما با نرخ بالای مهاجرت و هزینه سنگین حقوق و دستمزد مواجهیم و نگهداشت سرمایه انسانی بسیار سخت شده است. سطح تورم، کارمان را دشوارتر می‌سازد. در لایه عملیاتی، لایه فنی و لایه‌های صف و ستاد، همکاران ما خودشان را با صنایع دیگر از جمله شرکت‌های فین‌تک مقایسه می‌کنند و این برای ما چالش‌آفرین شده است. چالش دوم مربوط به امنیت است. امسال، شبکه پرداخت تحت شدیدترین حملات سایبری بود و این موضوع برایمان هزینه‌های ریالی و اعتباری سنگینی به دنبال داشت و به‌سختی توانستیم خودمان را پایدار نگه داریم و پاسخ مشتریان را بدهیم.

چالش دیگری که از سال گذشته با آن مواجه بودیم، این است که برخی ریسک‌ها در مجاورت صنعت پرداخت ظهور می‌کنند که اندازه و شدت اثر آنها و زمان بروز و ظهورشان شفاف نیست. یکی از آنها مربوط به TSPها است. اکنون در سامانه مؤدیان به‌خاطر مشخص‌نبودن مدل کسب‌وکار و درآمد، ناخودآگاه بخشی از تمرکز ما را به سمت آن مجموعه‌ها کشیدند و مجبور شدیم برای اینکه سهم بازارمان را از دست ندهیم و با استانداردها همگام باشیم، به توسعه اپلیکیشن‌ها و انعقاد تفاهم‌نامه‌های جدید روی بیاوریم. همین باعث شد که در بعضی قسمت‌های صنعت پرداخت موضوع رقابت، سهم بازار و ورود بازیگران جدید تحت شعاع قرار بگیرد؛ اینکه شاید قرار باشد PSP‌ها در مرکز این ماجرا قرار بگیرند. این سه مسئله در سال ۱۴۰۳ برای ما مهم‌ترین چالش‌ها بودند.

ترکمن: یک چالش که چند سال است شروع شده و در سال آینده نیز شدت می‌گیرد، ناترازی انرژی است؛ از ناترازی برق گرفته تا گاز و آب. اکنون این ناترازی‌ها گریبان همه ما را گرفته است. در دو، سه سال آینده ناترازی شبکه پرداخت نیز نمایان می‌شود، زیرا کارمزدها را ۹ سال تغییر نداده‌ایم. در طول این ۹ سال، فرصت‌های زیادی از دست رفته‌اند. در بعضی سال‌ها تحریم نبودیم و تورم و نرخ ارز پایین‌تر از امروز بود و ما می‌توانستیم تجهیزات فنی را با سرمایه‌گذاری به مبالغ آن زمان به‌روز کنیم و شبکه نوسازی می‌شد، ولی فرصت‌ها از دست رفت.

برای این ناترازی باید فکر جدی‌ای کنیم، زیرا هزینه‌ها با نرخ بالای ۵۰ درصد افزایش پیدا می‌‌کند و درآمدها ۹ سال است که ثابت بوده است و حالا هم فقط با نرخ ۲۰ یا ۲۵ درصد افزایش پیدا کرده است و مشکلات روی هم انباشته شده‌اند. در ۵ سال هزینه‌هایمان ۲۵۰ درصد بالا رفته است، ولی درآمدمان ۱۰۰ درصد. این موضوع برای شبکه‌ای که روی لبه فناوری کار می‌کند و به زیرساخت‌های فنی روز دنیا نیاز دارد و هر لحظه برای حفظ امنیت و پایداری خودش فناوری روز را می‌خواهد، خطرناک است. برای دفع حملات سایبری، تجهیزات و لایسنس نرم‌افزاری به‌روز دنیا را می‌خواهیم که بسیار‌ گران و تأمین آنها به دلیل تحریم سخت است. رگولاتور باید این ناترازی را بررسی و ما را در این راستا یاری کند. این چالش چند سال است که آغاز شده و در سال‌های آینده قطعاً استمرار می‌یابد.

تقی‌پور: به نظر من هم چالشی که امسال شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت را خیلی درگیر کرد، نقدینگی و مسائل مالی بود. همان‌طور که آقای ترکمن اشاره کردند، هزینه‌ها افزایش یافته و در کنار آن تأمین نقدینگی برایمان تبدیل به چالشی سنگین شده است. کمبود نقدینگی باعث می‌شود که فرصت‌های بازار را از دست بدهیم و نتوانیم سرمایه‌گذاری جدیدی کنیم. امسال اگر هر شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت در ابتدای سال نقدینگی داشت، می‌توانست خریدهای خیلی بهتری نسبت به انتهای سال کند. اگر این کار را می‌کرد، حداقل ۳۰ درصد جلوتر بود. این کمبود نقدینگی ناشی از آن است که درآمد شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت متناسب با تورم رشد نکرده است و ضمناً درآمد آنها هم خیلی سخت به دستشان می‌رسد و  بعضاً مجبور می‌شوند پولشان را از بانک و شاپرک بگیرند. حجم نقدینگی ما خیلی کم شده و این برایمان یک بحران است و سال بعد هم بدتر خواهد شد.

هزینه‌هایمان به طور چشمگیری افزایش یافته و برای اینکه شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت درآمد داشته باشد، باید ابتدا هزینه کند. تا وقتی که دستگاه کارت‌خوان نخریم و سرورها را به‌روز نکنیم و در لبه فناوری قرار نگیریم، قطعاً نمی‌توانیم سهم بازارمان را افزایش دهیم. موقعی که سهم بازار رشد پیدا نکند، درآمد ما افزایش پیدا نمی‌کند. تمام اینها با نقدینگی گره می‌خورد. ابتدا باید هزینه کنیم تا به درآمد برسیم. این جزو چالش‌های بزرگی بوده است که امسال درگیرش شده‌ایم.

مطیعی: من هم با دوستان موافقم. به نظرم، دغدغه عمده همه ما مشکل نقدینگی است. اکنون ما به همه بدهکاریم؛ به پرسنل بدهکاریم، به شرکت‌های پیمانکار بدهکاریم، به تولیدکننده بدهکاریم و طلب آن‌چنانی نداریم؛ همان مقدار ‌طلبی هم که وجود دارد، خیلی با مشقت و سختی و جریمه به دستمان می‌رسد. تراز سود و زیان هم یک دغدغه دیگر است. در حال حاضر در صورت‌های مالی ما، عمدتاً تلاش کرده‌ایم که درآمدهایمان را افزایش دهیم؛ یکی درآمدش را ۵۰درصد بالا برده و یکی ۱۰۰درصد. موقعی که صورت‌های مالی را نگاه کنید، می‌بینید که اگر درآمدها ۵۰ درصد رشد کرده، هزینه‌ها ۲۰۰ درصد بیشتر شده‌اند. عمده ما با کاهش سود مواجهیم. همین مختصر سودی هم که بعضی از شرکت‌ها نشان می‌دهند، به‌مرور کاهش می‌یابد. با وجود افزایش درآمد، دستخوش کاهش سود هستیم. به نظرم این مسئله کاملاً گویای شرایط است. نهادهایی که باید به ما کمک و تزریق مالی کنند، به‌شدت سخت‌گیر هستند.

هر کدام از ما بانک‌های سهام‌دار پشتیبان خودمان را داریم و به همین دلیل توانسته‌ایم به حداقلی از تراز برسیم. اگر بانک‌ها پشتمان نباشند، قادر به فعالیت نخواهیم بود. برخی مقررات و قوانین هم مرتب وضع می‌شوند که اوضاع را بدتر می‌کنند. اگر قبلاً می‌توانستیم از بعضی از بانک‌ها مبالغی بابت اجاره بگیریم، الان دیگر نمی‌توانیم. این مطلب را بعداً می‌توانم بیشتر توضیح دهم. من هم با دوستان موافقم که مهم‌ترین چالش ما مربوط به درآمد و جریان نقدینگی است. به نیروی انسانی نمی‌توانیم ایرادی وارد کنیم. نمی‌توانیم هزینه منابع انسانی را زیاد بدانیم. اگرچه هزینه حقوق بچه‌ها برای ما سنگین است، ولی کفاف زندگی روزمره ساده و معمولی آنها را هم نمی‌دهد. پس نیروی انسانی تقصیری ندارد. مشکل از سمت ما است.

مطیعی: این مسائل حتماً بزرگ‌تر و بحرانی‌تر می‌شود. شما وضعیت فعلی ارز و مشکلات اقتصادی را خوب می‌دانید؛ مسائلی که در سال آینده هم تشدید می‌شوند. مگر که دست‌به‌دست هم دهیم و بعضی از مشکلات را حل کنیم. حداقل باید یکی، دو سال دوام بیاوریم و بنیه‌مان را تقویت کنیم. الان هزینه‌های عملیاتی ما، مثلاً هزینه تأمین رول کاغذ، خیلی زیاد است و باید آن را کاهش دهیم. من حساب کردم و دیدم که کاهش رول کاغذ شاید یک سال بتواند بخشی از هزینه‌هایم را کاهش دهد، ولی با روند کنونی تورم و رشد نرخ ارز سال بعد از آن دوباره به مشکل می‌خوریم و از حالا نمی‌دانیم چه باید کرد. به نظرم، بعضی از راهکارها می‌تواند وضعیت را تا حدی تعدیل کند. امسال، قیمت و هزینه هر کدام از قراردادهای ما حداقل ۵۰ درصد رشد داشته است، ولی آیا کارمزد هم به همین اندازه رشد کرده است؟ آیا فضا را فراهم آورده‌ایم که درآمدهای جدیدی را شکل دهیم؟

به نظر من، این مشکلات در سال آینده تشدید خواهند شد. هرکدام از نهادهای دولتی دارند از ما تعدادی سرویس‌ و خدمت مجانی می‌گیرند. موضوع TSP یکی از همین خدمات است. شما می‌خواهید از پذیرنده‌ها مالیات بگیرید، می‌توانید مبلغی بابت این کار به PSP‌ها پرداخت کنید، چون عملیات اجرایی را برایتان تسهیل کرده‌اند. برخی نهاد‌ها به نام TSP شکل می‌گیرند که هیئت‌مدیره، مدیرعامل، ساختمان، تشکیلات و انواعی از هزینه‌ها دارند. آنها کار را از PSP می‌خواهند و موقعی که PSP برایشان کار را انجام داد، کارمزدی به TSP نمی‌پردازند و در عمل هیچ‌چیزی گیر PSP نمی‌آید. ما تبدیل به عامل اجرایی بسیاری از پروژه‌های دولتی شده‌ایم. پروژه‌هایی مثل فارا را دیده‌اید؟ خدا می‌داند چقدر از PSPها انرژی گرفته و باعث شده که ما کسب‌وکار روتین خود را چند ماه کنار بگذاریم و به آن برسیم.

اکنون که من در خدمت شما هستم، ما بابت آن قضیه حتی یک ریال دریافت نکرده‌ایم و تماماً برایمان هزینه بوده است و نمی‌دانیم چه کسی متولی این است که مسئله را حل کند و هیچ امکان مخالفتی هم وجود ندارد. آیا می‌توان جلوی پروژه‌های دولتی ایستاد؟ هیچ راهی ندارد. به‌محض اینکه بگوییم فلان کار را انجام نمی‌دهم، همان ماه صورت‌حسابمان را مسدود می‌کنند یا با انواع‌واقسام نامه‌های چالشی مواجه می‌شویم. پروژه‌های دولتی مدام روبه‌افزایش هستند. ما از شاپرک و بانک مرکزی درخواست کرده‌ایم که قدم به عرصه بگذاریم. هر پروژه‌ای که قرار است از کانال PSP اجرا شود؛ نهاد رگولاتور باید خودش مجری آن باشد و مدل درآمد و هزینه‌ها را بررسی کند و نقش هر کسی در این میان مشخص شود. در حال حاضر، پروژه‌های دولتی هم مزید بر علت شده‌اند و این مسئله برای ما در سال آینده تبدیل به یک چالش جدی خواهد شد و ضمناً هزینه‌هایمان را افزایش می‌دهد، درحالی‌که خبری از افزایش کارمزد و درآمد نیست.

آقابابایی: چالشی که در سال آینده احتمالاً همراه صنعت پرداخت خواهد بود، باتوجه‌به نرخ تورم و نرخ ارز، همین چالش نقدینگی و تأمین سرمایه در گردش است. در صنعت پرداخت، درآمدها ریالی، ولی هزینه‌ها ارزی هستند. هر وقت که بازار دچار نوسان می‌شود، مثل سه سال گذشته، آخر سال که دوران پیک نرخ ارز است، یک جهش قابل‌توجه رخ می‌دهد و تمام پیش‌بینی‌ها و برنامه‌های ما را به هم می‌ریزد. نکته دیگر اینکه چالش سرمایه انسانی در سال آینده جدی‌تر می‌شود. نکته سوم، هم فرصت است، هم چالش؛ وقتی الگوهای جهانی صنعت پرداخت را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که بعضی از تفکیک‌ها می‌تواند به کمک ما بیاید یا برعکس چالش‌برانگیز شود. مثلاً الان ویزا و مستر را مطالعه می‌کنیم. شبکه مستر در کنار خودش ۱۱ شرکت دیگر را در صنعت پرداخت دارد که به او کمک می‌کنند و هر کدام برخی از وظایف و رسالت‌ها را پیش می‌برند. ویزا ۱۷ نوع شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت را شناسایی و از یکدیگر تفکیک کرده است. در صنعت پرداخت دنیا، تعدادی شرکت‌ بزرگ‌مقیاس و تعدادی هم شرکت‌ ریتیل داریم. ما تقریباً شبیه شرکت‌های ریتیل (Retail) هستیم؛ نوع ابزارها، تراکنش‌ها و مدل‌های تسویه و تعاملات ما شبیه به شرکت‌های ریتیل است.

وظایف و تفکیک کار شرکت‌های بزرگ‌مقیاس در شرایط کنونی متفاوت است. شاید ما هم در سال آینده بتوانیم در شبکه پرداخت به این موضوع بیندیشیم و رگولاتور نیز آن را مقرره‌گذاری کند و به غنای شرکت‌ها و سطح درآمد‌ آنها بیفزاید و سود و کیفیت بالاتری نصیبمان شود. وقتی به اپل‌پی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که ۱۰ سال پیش ظهور کرد و در این مدت، ویزا کار خود را به دو بخش تفکیک کرده است. یعنی به دو شکل مجوز می‌داد: یکی مجوز 3rd Party Servicers و یکی مجوز Merchant Servicers. یعنی تعدادی از شرکت‌ها به نمایندگی از بانک به سراغ فروشگاه‌ها می‌رفتند. اپل این موارد را از هم تفکیک کرد و شب افتتاحیه، سرویس اپل‌پی را نشان می‌دهد که اعلام می‌کند: «من به نمایندگی از ۲۰ هزار فروشگاه، در قالب Merchant Servicer به سراغ بانک‌ها می‌روم.»

در ایران نیز نهادهایی هستند که می‌توانند این شرایط را داشته باشند. این تفکیک اگر در سال بعد اتفاق بیفتد، برای برخی شرکت‌ها فرصت است، برای برخی چالش. درعین‌حال، به همگامی با الگوهای جهانی و تنوع مدل‌های کسب‌وکار کمک می‌کند و اینکه شرکت‌های پرداخت از فضاهای خونین بازار فاصله می‌گیرند و به نیش‌مارکت (Niche Market) می‌رسند. چالش چهارم هم مربوط به قوانینی است که به‌یک‌باره پیدا می‌شوند و ما را درگیر مسائلی می‌کنند که از رسالت اصلی‌مان دور بمانیم. به طور خلاصه می‌گویم: چالش تأمین سرمایه در گردش، چالش سرمایه انسانی، تفکیک وظایف و نقش‌های شرکت‌های پرداخت و قوانین و مقرراتی که خلق‌الساعه پدید می‌آید، جزو مهم‌ترین چالش‌های سال آینده خواهد بود.

ترکمن: تمام نکاتی که دوستان گفتند، قطعاً جزو چالش‌های سال آینده خواهد بود و من سه نکته را اضافه می‌کنم. اول اینکه حتماً شاهد رشد تعداد تراکنش‌ها در شبکه پرداخت خواهیم بود؛ اگرچه که مبلغ آن به دلیل تورم ممکن است کاهش پیدا نکند. رشد تعداد تراکنش‌ها حتماً پایین می‌آید و با اجراشدن قانون جدید ارزش افزوده روی تراکنش‌ها، بخشی از تراکنش‌ها به سمت کارت‌به‌کارت می‌رود. چالش بعدی اینکه حتماً حاشیه سود شرکت‌ها بسیار پایین می‌آید و به صفر نزدیک می‌شود و شاید در سال آینده چند PSP زیان‌ده داشته باشیم. برای اینها باید فکری بکنیم. حملات سایبری نیز به شکل شدیدتر استمرار پیدا می‌‌کند.

تقی‌پور: من صحبت‌های آقای ترکمن را تکمیل می‌کنم. بزرگ‌ترین چالش سال آینده را مربوط به بازار می‌دانم. متأسفانه، تمام سرویس‌های شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت مانند هم شده‌اند و هیچ ارزش افزوده آن‌چنانی نسبت به هم ندارند. در بازار کنونی که تراکنش‌هایش، نه‌تنها زیاد نمی‌شود، بلکه روبه‌کاهش هم می‌رود، باید برخی ارزش‌های افزوده جدید را شکل دهیم. این ارزش افزوده‌ها نیازمند قدری خلاقیت و سرمایه‌گذاری خواهند بود. ازآنجا که شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت مشکلاتی دارند و نمی‌توانند زیاد سرمایه‌گذاری کنند و در کنار خودشان برخی شرکت‌های همراه را شکل نداده‌اند، کاهش بازار برایشان چالش‌ساز می‌شود.

یکی از اهداف اصلی ورود کارت‌خوان‌های اندرویدی به شبکه پرداخت، همین ارائه سرویس‌های جدید بوده است. ما کارت‌خوان اندرویدی را به‌عنوان یک دستگاه لاکچری وارد شبکه نکردیم، بلکه می‌خواستیم سرویس‌های جدید روی آن ارائه دهیم. الان موقع ارائه آن سرویس‌ها برای ایجاد تمایز است. یکی از چالش‌هایی که در سال آینده برای شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت پیش می‌آید، همین ایجاد تمایز در سرویس‌ها و ارائه سرویس بهتر نسبت به بقیه خواهد بود.

تقی‌پور: به نظر من، نوآوری سه پیش‌نیاز می‌خواهد. اولین آنها این است که درگیر کارهای روزمره نباشیم. الان تمام شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت درگیر مشکلات روزمره‌اند و اصلاً نمی‌توانند تکان بخورند. حجم مشکلات روزمره خیلی زیاد شده است. مشکلات کم نمی‌شوند و هر سال اضافه‌تر می‌شود. هر سال مشکلات سال پیش را در کنار دو مشکل جدید تجربه می‌کنیم. متأسفانه همه ما دچار روزمرگی شده‌ایم. دومین پیش‌نیاز نوآوری، وجود بودجه و سرمایه است. نوآوری سرمایه می‌خواهد. وقتی حاشیه سود پایین می‌آید، اولین جایی که مجبوریم آن را تعطیل کنیم، اگرچه اشتباه به نظر می‌رسد، بخش R&D است. بودجه R&D را کاهش می‌دهیم که حقوق افراد را بپردازیم. به‌این‌ترتیب، فضای نوآوری کوچک‌تر و محدودتر می‌شود. همان‌طور که اشاره کردید، با اتفاق‌هایی که می‌افتد و با قوانینی که یک‌شبه می‌آید، هر لحظه با ریسک‌هایی مواجهیم. هر سرویسی که در یکی، دو سال اخیر به وجود آمده، قانون‌گذار جلوی آن را گرفته است.

آخرین نمونه‌اش فروش آنلاین طلا بود. البته من قضاوت نمی‌کنم که کار درستی بوده یا نه، ولی اخیراً گفتند که متولی این امر وزارت صمت است و باید سازمان بورس به آن نظارت داشته باشد. عدم شفافیت قوانین، ریسک سرمایه‌گذاری را دائماً بالا می‌برد. هر چه ریسک سرمایه‌گذاری بالا باشد، نوآوری کمتر می‌شود. دوره ورود سرمایه‌گذاران خارجی به بازار ما به اتمام رسیده و هر کس هم که وجود داشته، تمام دارایی خود را فروخته و از ایران رفته است. سرمایه‌گذاران داخلی هم وقتی بازارهای موازی را نگاه می‌کنند و می‌بینند حاشیه سود خیلی بیش‌تری دارد، چرا باید به سمت نوآوری بیایند و انواع خطرات را به جان بخرند؟ عدم اشتغال به مسائل روزمره، تأمین بودجه کافی برای سرمایه‌گذاری و رگولیشن سه عاملی هستند که وقتی کنار هم قرار می‌گیرند، فضای نوآوری را به طور کامل قفل می‌کنند. الان نوآوری فقط به‌واسطه شرکت‌هایی در قالب فین‌تک به وجود می‌آید که دو فاکتور پول و عدم مشغله را دارند، ولی مانع سوم یعنی رگولیشن، حسابشان را می‌رسد.

مطیعی: این واژه نوآوری که ما را منتظر یک اتفاق جدید یا اتفاق خارق‌العاده بگذارد، محل انتقاد است.

مطیعی: باید ببینیم که اساساً نقش PSPها چیست. نقش PSPها تأمین ابزار پرداخت است. از این بابت خیلی خوب داریم کار می‌کنیم. از PSP شماره یک تا PSP شماره ۱۲، همه دارند سرویس‌های خوبی را در سطح معینی ارائه می‌دهند. اکنون، عمده کارت‌خوان‌ها پایدار هستند، درگاه‌ها پایدار هستند، اپلیکیشن‌های موبایل صنعت پرداخت هم عمده کارهای روزمره مردم را انجام می‌دهند. ما نمی‌توانیم کار محیرالعقولی که خیلی فراتر از کشورهای پیشرفته باشد، انجام دهیم. حتی از کشورهای پیشرفته منطقه هم نمی‌توانیم جلوتر باشیم. مثلاً اینکه سرویس‌های جدیدی بیاوریم که کارت‌خوان را حذف کنند. الان همه جای دنیا کارت‌خوان در حد معقولی استفاده می‌شود. در حال حاضر، هر کدام از سرویس‌های اپلیکیشن‌ها با خلاقیت همراه است. فروش بیمه، بلیط، شارژ و پرداخت قبض نیز از خدماتی بود که PSPها آغازکننده‌شان بودند. فراموش نکنیم که تا وقتی که ما با اپراتورها صحبت نکردیم، امکان پرداخت قبض و شارژ و بسته‌های اینترنت در اپلیکیشن‌ها فراهم نبود. الان مقداری فقیر شده‌ایم و نمی‌توانیم کارهای عجیب‌و‌غریب بکنیم.

امروز یک ریسک دیگر را نیز پیش روی خود می‌بینیم. قبلاً می‌گفتند: «یک سرویس را روی اپلیکیشن شروع کن. حتی اگر رگولاتور با آن مخالف باشد، بعد از مدتی با شما همراه می‌شود.» این در حالی است که  مثلاً اگر بخواهم روی کیف پول سرویس جدیدی تعریف کنم، لازم است که  مبلغ برداشت از حساب را بالا ببرم. اگر این کار را بکنم، فردا صورت‌حساب من را می‌بندند و تمام پرداختی‌های من به کارگزاران و کارمندان و عوامل معطل می‌ماند. پس ریسک نمی‌کنم و کارهای خارق‌العاده انجام نمی‌دهم و  دنبال انجام امور روزمره و سینک‌کردن خودم هستم. با وجود تمام این مشقت و سختی‌ها، باز هم عمده خلاقیت‌های نظام بانکی در صنعت پرداخت بوده‌ است. من مدت‌هاست که به این جمله «کدام نوآوری به وجود می‌آید؟» نقد دارم. در حال حاضر، نمی‌توان انتظار یک کار خیلی خاص و محیرالعقول را داشت که هیچ جای دنیا انجام نشده است. فعلاً داریم خودمان را به دنیا می‌رسانیم و همه ما هم مشکلاتی که وجود دارد را می‌دانیم.

آقابابایی: کاملاً درست می‌گویند.

ترکمن: نباید انتظار داشت کارهای خارق‌العاده‌ای انجام شود.

مطیعی: من هم گفتم که اتفاق خارق‌العاده‌ای نمی‌افتد. وگرنه کارهای جدید انجام می‌شود.

آقابابایی:  بهتر است بین واژه‌های نوآوری و نخستین‌بار در کشور تفکیک قائل شویم و تعاریف را با هم قاتى نکنیم. دومین نکته اینکه مقدمه نوآوری، تأمین منابع است. منابع فقط شامل پول نمی‌شود. آقای تقی‌پور توضیح دادند که برای هر کار نوآورانه در کار منابع مالی نیاز به وقت و انرژی کافی و ایجاد یک تیم دارید که فکر کند، R&D کند و یک سرویس را بالا بیاورد. باتوجه‌به مشغله‌هایی که در صنعت پرداخت داریم و تکالیف مکرری که به گردن ما گذاشته شده است، از حیث منابع محدودیت زیادی داریم. در مورد منابع مالی باید مفصل صحبت شود. در مورد منابع سخت‌افزاری و مغزافزاری نیز احساس نیاز جدی می‌کنیم. برای مصادیق نوآوری در صنعت پرداخت، با وجود تمام دستاوردها و سرویس‌هایی که در این حوزه ارائه شده است، به نظرم جای کار زیادی در زمینه EMV وجود دارد.

بررسی من نشان می‌دهد که در قاره آفریقا ۹۲ درصد از تراکنش‌ها روی EMV است. درحالی‌که ما همچنان روی کارت‌های مگنتی مانده‌ایم. شاید پروژه‌هایی مثل کهربا که مبتنی بر استاندارد EMV هستند، بتوانند ما را به الگوهای جهانی نزدیک و تجربه خوبی برای مشتریان خلق کنند. این موضوع، بستری برای نوآوری خواهد بود. موضوع دوم، راهکارهای اعتباری است. واقعیت این است که قدرت خرید مردم جامعه ما روبه‌کاهش می‌رود و بخشی از جامعه که طبقه متوسط و حقوق‌بگیر هستند، فقط بخشی از ماه را می‌توانند سپری کنند و بعد از آن باید به فکر تأمین مالی باشند. تأمین مالی خانوار با راهکارهای گوناگونی انجام می‌شود. PSP‌ها بعضی اقدامات را شروع کرده‌اند. برای مثال اخیراً از کارت رفاهی متصل به اوراق گام رونمایی شد. این سرویس‌های نوآورانه احتمالاً در سال آینده گسترش بیشتری خواهد داشت. به نظرم EMV و راهکارهای اعتباری محل عرضه خدمات نوآورانه خواهند بود. ضمناً PSPها می‌توانند همکاری‌هایی را با مجموعه‌های استارتاپی، فین‌تک‌ها و شرکت‌های نوآور انجام دهند.

ترکمن: من می‌خواهم به نوآوری با دید کلان‌تری نگاه کنم. بیش‌تر صنایع بالادستی مثل نفت و پتروشیمی که پول زیادی دارند، در دست دولت هستند. آنچه در زندگی مردم اثر می‌گذارد، بیش‌تر توسط بخش‌های خدماتی و خصوصی تولید می‌شود؛ آن چیزی که من و شما به طور روزمره از آن استفاده می‌کنیم، لذتش را می‌بریم و روی زندگی ما تأثیر زیادی دارد. علی‌رغم اینکه  بخش خدمات فقط ۵ درصد از GDP کل کشور را به خود اختصاص می‌دهد، ولی تأثیر زیادی بر زندگی مردم می‌گذارد. ابتدای روز که می‌خواهی از یک پلتفرم آنلاین تاکسی اینترنتی بگیری، بخش خصوصی انجامش می‌دهد. وقتی به خرید هدیه یا مایحتاج روزمره‌ای نیاز داری که تنوع بالا و امکان مقایسه را نیز فراهم کند، به دیجی‌کالا می‌روی، مقایسه و خرید می‌کنی، فوری هم تحویل می‌گیری. بعدازظهر موقع بازگشت به خانه از یک پلتفرم آنلاین تاکسی می‌گیری و می‌توانی در حین سفر، فیلم ببینی. شب هم در یک پلتفرم آنلاین کتاب می‌خوانی. همه اینها را بخش خصوصی انجام داده است.

تأثیر نوآوری در زندگی مردم بالا است و پیشران این نوآوری بخش خصوصی است. هیچ فضایی برای خلق نوآوری، مناسب‌تر از سرمایه‌گذاری توسط شرکت‌های پرداختی و بانکی وجود ندارد، زیرا تحت‌نظر رگولاتور هستند. در گذشته پرداخت قبض با صف‌های طولانی و چالش‌های فراوان همراه بود و گاه ۵۰ نفر برای انجام آن منتظر می‌ماندند. با معرفی سیستم نوبت‌دهی، برای نخستین‌بار یک بانک خصوصی پیش‌گام شد و اولین پرداخت قبض الکترونیکی در بخش خصوصی رقم خورد. رگولاتور باید فضای نوآوری را با تأکید بر رعایت الزامات و خط‌ قرمزها برای زیرمجموعه‌اش فراهم کند. بانک، PSP، کارگزاری، تأمین سرمایه، بیمه و پرداخت‌یار‌ها همگی زیرمجموعه رگولاتور و قطعاً به دستورالعمل‌ها واقف هستند.

بانک مرکزی، بورس و بیمه مرکزی مجموعه‌های زیادی را زیرمجموعه خود دارند و خوب است تا فضای نوآوری را باز کنند و بپذیرند که هر نوآوری، چند اشتباه هم دارد. هدف از نوآوری و خلاقیت، ایجاد مزیت رقابتی است که زمان ارائه آن به بازار بسیار مهم است تا بتوان سهم بازار مناسبی را کسب کرد. قطعاً هر محصول جدید و نوآورانه‌ای ضمن اهتمام به رعایت الزامات و انطباق با مقررات بانک مرکزی و بالادستی، ممکن است ایرادات جزئی یا قابل‌بهبودی هم داشته باشد که ما از رگولاتور تقاضا داریم تا اجازه بهره‌برداری از محصول را  بدهد و دست شرکت‌های تحت‌نظر خود را برای خلق نوآوری باز بگذارد. باید پذیرفت که هر نوآوری حتماً نقاط قابل‌اصلاح و بهبودی دارد و برای رفع آنها زمان‌بندی لازم است. وگرنه اینکه هر نوآوری را در قالب طرح در بیاوریم و آن را به نهادهای گوناگون ارائه کنیم، نه ارزش زمان عرضه آن به بازار حفظ می‌شود، نه مزیت رقابتی ایجاد می‌کند.

آقای مطیعی درست می‌گویند که نوآوری‌های ما نمی‌تواند خیلی عجیب‌وغریب باشند. نهایت کارمان این است که همپای دنیا باشیم. صنعت BNPL در سال ۲۰۱۳ به دنیا معرفی شد و سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ به ایران رسید. شاید نوآوری‌های فعلی دنیا هم با پنج سال تأخیر به ایران بیاید؛ به‌خصوص که تحریم هم هستیم و بعضی امکانات را باید با قدری اغماض و تغییرات راه بیندازیم. اولین گام این است که نوآوری را به رسمیت بشناسیم. امروز بیش از حد درگیر کارهای روزمره و پروژه‌های حاکمیتی هستیم که بابتش هیچ دریافتی هم نداریم. درست است که شاپرک و سازمان امور مالیاتی به تمام مؤدیان دسترسی دارند، ولی ما مجبوریم به تک‌تک پذیرندگان زنگ بزنیم که کد مالیاتی آنها را بگیریم و ثبت‌نام کنیم و تمام کارهایش را انجام دهیم و شماره‌حساب و مشخصاتشان را در سامانه مالیاتی بگذاریم. این کارها یک سال وقت ما را گرفت؛ آن هم با محدودیت نیروی انسانی. امروز موضوع مالیات ارزش افزوده روی هر تراکنش هم مطرح است. اینها دستورات حاکمیتی است که پیاده‌سازی آن زمان و انرژی زیادی را از شرکت‌ها می‌گیرد و علی‌رغم محدودیت منابع و هزینه‌ها آنها را انجام می‌دهیم و در مقابل، اصلاً یا متناسب با آن عایدی نداریم.

ترکمن: شبکه زیرساخت و تجهیزات فنی نیاز به نوسازی دارند. این ناوگان از سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ شروع به کار کرد‌ه‌اند و به لحاظ تجهیزات فنی و دستگاه کارت‌خوان به بهبود نیاز داریم، ما نمی‌توانیم امروز سرورهای G6 و G7 را استفاده کنیم. سرور G11 برای این حجم از تراکنش مناسب است. حجم تراکنش‌های سال ۱۴۰۳ با ۱۰ سال قبل قابل‌قیاس نیست. تجهیزات‌ فنی و لایسنس‌های امنیتی که باید تهیه کنیم، قابل‌قیاس با سه سال پیش هم نیست. اگر اصلاح کارمزد به‌ شکل درست و کافی اتفاق نیفتد، ناترازی استمرار می‌یابد. این کمبودی است که ۹ سال ناوگان سخت‌افزاری PSP‌ها را فرسوده کرده است و درصورت عدم اصلاح، باید از این‌‌ به بعد نگران اختلال و قطعی در شبکه پرداخت باشیم و این ناترازی باید هر چه سریعتر حل شود.

ترکمن: اصلاح درست آن است که متناسب با افزایش هزینه‌ها و تورم باشد. اگر PSPها به دلیل سرمایه‌گذاری هنگفت و گستردگی شبکه، تبدیل به یک بازیگر مهم در کشور شده‌اند و به حاکمیت در رسیدن به برنامه توسعه هفتم کمک می‌کنند. در پروژه فارا و پروژه مالیاتی هم بتوانند درآمد و مزایا داشته باشند. حداقل در پروژه مالیاتی، می‌توانستند فرایند TSP شدن را بردارند و مجوز TSPرا هم به PSP‌ها بدهند که خودشان تمام کار را انجام داده‌‌اند. ما الان مجبور شده‌ایم که با برخی  از TSPها قرارداد کش‌بک و امثال آن را بنویسیم.

تقی‌پور: برای اینکه کار آنها هم موازی است، درست انجام نشده است.

تقی‌پور: شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت باید به مرحله درآمدی تازه‌ای برسند. یکی از منابع این درآمد، شاپرک است که با تعرفه‌های کنونی واقعاً مستمر نیست. قبلاً به ما قول دادند که تعرفه تراکنش‌های خرد را متفاوت کنند و به سمت کیف پول بفرستند. خیلی از شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت، روی کیف پول سرمایه‌گذاری کردند، ولی آنجا هم هیچ اتفاقی نیفتاد. الان ما حجم بالای تراکنش را در شبکه شاپرک پردازش می‌کنیم که نیازمند سخت‌افزار و تجهیزات قدرتمند است و همه هزینه‌هایش را با دلار می‌پردازیم. هزینه نیروی انسانی را هم باید با تعرفه نیروی فنی بپردازیم که آنها هم توقع دلاری دارند.

همان‌طور که آقای ترکمن اشاره کردند، نوعی aggregation می‌تواند در شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت اتفاق بیفتد. چرا   استارتاپ‌هایی که از بیرون پروژه می‌گیرند، به بچه‌های فنی ما حقوق دلاری می‌دهند؟ چرا دائم دنبال آن هستیم که شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت قدرت نگیرند؟ چرا قوانین گوناگون می‌گذاریم که حتی مجوز کالابرگ را هم به سازمان دیگری بسپارند؟ وقتی شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت می‌توانند کار کالابرگ را انجام دهند، چرا برای کالابرگ هم نهاد تازه‌ای می‌سازیم؟ حتی زمانی مطرح شد که کالابرگ را اپراتورها بر عهده بگیرند. اپراتورها محل درآمدشان جای دیگر است و شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت جای دیگر.

اگر شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت به معنی واقعی Payment Service Provider باشد، هر آنچه به  پرداخت ربط دارد، از جمله کالابرگ، مالیات و کارهایی که نهادهای موازی آن انجام می‌دهند، باید همگی بر عهده شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت گذاشته شود و هزینه‌اش را بپردازند. فرض کنید سال بعد سرویس‌های اعتباری هم به ما اضافه شوند. آیا کارمزد سرویس اعتباری نباید بخشی از درآمد ما باشد؟ چرا دوباره برخی شرکت‌های موازی برای کارت اعتباری بسازیم که فقط CPG ارائه می‌دهند؟ اینها نهادهای موازی شبکه پرداخت هستند که باید ساختمان و تجهیزات و سخت‌افزار و… را برایشان تأمین کرد. در کنار افزایش محل‌های درآمد فعلی، تنوع و تعدد منابع درآمدی شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت باید افزایش پیدا کند. الان برخی پروژه‌های بی‌مورد را به نهادهای موازی می‌سپارند. یک TSP عملاً همان شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت است. کارت‌خوان را از من می‌گیرد، نرم‌افزار را از من می‌گیرد و سیستم خودش را روی مشتری من پیاده‌ می‌کند.

نقش TSP در این میان چیست؟ فقط نیاز به یک هیئت‌مدیره و یک مدیرعامل جدید داشتیم؟ آیا فقط برای اشتغال‌زایی ساخته شده‌اند؟ تمام TSPها روی شبکه شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت سوارند و حتی هیچ سرمایه‌گذاری‌ای نمی‌کنند. خیلی وقیحانه می‌آیند و می‌خواهند که خود را در کارمزد شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت شریک کنند. این یعنی چه؟ یعنی نوعی تعرض به درآمد شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت. بخشی از درآمد ما را نهاد دیگری برمی دارد و این اتفاق واقعاً بدی است.

مطیعی: دوستان مهم‌ترین نکات را مطرح کردند. من دو نکته کلیدی را دراین‌رابطه می‌گویم که شاید یک جا به درد بخورد و قابل‌استفاده باشد. به نظر من، صنعت پرداخت یک دارایی برای کشور است. یک زمان می‌گفتند: «در تمام جاده‌های روستایی و شهرهای دورافتاده، به‌خصوص در استان‌های جنوبی، شرکت نفت به همه‌جا رفته است». چون دکل‌ها و امکانات نفتی در همه‌جا وجود داشت، خود شرکت نفت جاده‌سازی می‌کرد. اکثر جاده‌های جنوب کشور را شرکت نفت به‌روز کرد. صنعت پرداخت هم نقش مشابهی دارد. خود ما در شرکت پرداخت نوین در هر شهر کشور که نام ببرید، حداقل یک نیرو داریم. ولو اینکه به‌صورت ساعتی باشد. در تمام کشور، انواع تشکیلات، امکانات و نفرات را داریم. همین عدد را ضرب‌ در ۱۲ کنید تا دریابید که شرکت‌های پرداخت، تمام شهرهای کشور را تحت پوشش خود درآورده‌اند. نظام حاکمیتی کشور وقتی می‌خواهد یک پروژه ملی را اجرا کند، بستر آن را PSP‌ها فراهم می‌کنند. مدل کارمزد، درآمد و هزینه را می‌توانند در بیاورند و PSP با کمترین هزینه آن را انجام دهد. چرا هر پروژه‌ای که می‌خواهیم در کشور انجام دهیم، یک تشکیلات جدید ذیل وزارت‌خانه یا سازمان خاصی به وجود می‌آوریم و جواز جدید می‌گذاریم که دنبال جواز بیایند و پول بپردازند؟

نکته دیگر اینکه رگولاتور هیچ چشم‌انداز مشخصی برای صنعت پرداخت کشور ندارد. یک مثال روشن این ادعا این است که نظام‌های اقتصادی دنیا با هم متفاوت هستند. بعضی کشورها به دنبال نظام اقتصادی کمونیستی می‌روند و از بالا تا پایین در جهت تئوری کمونیستی قرار می‌گیرند و کشورهای دیگر نظام سرمایه‌داری را می‌پسندند و تمام عمل‌ها در جهت رسیدن به هدفی که در بالا تعریف شده حرکت می‌کند. نظام سرمایه‌داری می‌گوید: «بین کارگر و کارفرما، همیشه اولویت را به کارفرما می‌دهم.» در کشور ما، تمام عمل‌هایی که انجام می‌شود، همدیگر را خنثی می‌کنند و علیه هم هستند. این آسیب را در صنعت پرداخت نیز می‌بینیم. هیچ نظام رفتاری مشخصی نداریم و نمی‌دانیم از کجا به کجا می‌خواهیم برسیم. وقتی این نظام در کار نباشد، مجبوریم هر روز یک مقرره برای صنعت بنویسیم. مثلاً یک روز می‌گوییم: «کار بانک‌ها نباید با ‌PSP‌ها خیلی نزدیک باشد.»

به یاد دارم که یک زمان اگر PSP اسم یک بانک را در تبلیغات خودش می‌آورد، جریمه می‌شد. بعداً گفتند: « باید حتماً ۵۱ درصد از سهام PSPها متعلق به بانک باشد». بعدتر گفتند: «تعداد کارت‌خوان‌ها را در شبکه پرداخت نباید افزایش دهیم. کارت‌خوان‌های فعلی را هم خاموش کنید و دور بریزید». بعضیPSPها هزینه را به سمت مشتری بردند و مشتری مجبور شد که پول کارت‌خوان را بپردازد. حالا می‌گویند: «نه. کارت‌خوان را زیاد نکنید.» PSP دیگر کارت‌خوان‌هایی که باید را خریده و الان باید آنها را کنار بگذارد!

امروز همه کارت‌خوان‌ها را دور می‌ریزیم. فردا در جلسه دیگری می‌نشینیم و می‌گویند: «به میر – شتاب قول داده‌ایم که این تعداد کارت‌خوان را به سیستم کهربا وصل کنیم.» می‌پرسیم: «حالا باید چه‌کار بکنیم؟ دوباره کارت‌خوان بخریم؟» چون هیچ چشم‌انداز مشخصی نداریم، رفتار ثابتی با صنعت پرداخت نمی‌شود. این را از جنبه نقد نمی‌گویم. به‌عنوان پیشنهاد می‌گویم که باید برنامه‌ای برای صنعت داشته باشیم.

الان تعداد مقرره‌هایی که در دو، سه ماه اخیر برای PSPها وضع شده را بشمارید و ببینید چند قانون، تبصره و بند جدید به آن اضافه کرده‌اند. علت این است که ما نظام‌مند نیستیم. اگر یک‌بار این نظام را به‌درستی طراحی و تعریف کنیم، دیگر نیاز نیست که هر روز برایش قانون بگذاریم و لازم نیست یک روز بگوییم: «PSP خدمات ندهد و TSP بدهد. پرداخت‌یار را قطع کن و به جایش TSP را بگذار.» ما تصمیم‌های لحظه‌ای می‌گیریم و هیچ برنامه‌ کلی و از قبل تعیین‌شده‌ای برای صنعت پرداخت نداریم. این یک باگ برای صنعت به شمار می‌رود.

آقابابایی: کارمزد را از سه بعد بررسی می‌کنم و ابتدا مزیت‌های آن را می‌گویم. به نظر من، صنعت پرداخت تا قبل از تیرماه ۱۴۰۱ که نظام کارمزد اصلاح شد، دچار نوعی تعادل بد شده بود؛ نوعی کژمنشی و کژرفتاری در پذیرندگان می‌دیدیم. اگر بازیگران اصلی صنعت پرداخت را بشماریم، هفت جزء اصلی دارد: بانک صادرکننده، بانک پذیرنده، کارت‌هولدر، پذیرنده، شتاب، شاپرک و PSP. تا قبل از اصلاح نظام کارمزد، بعضی از ذی‌نفعان شبکه پرداخت سهم خود را نمی‌پرداختند. مشخص‌ترین آنها پذیرنده بود. اصلاح کارمزدها این تعادل بد را تا حدی اصلاح کرد و به سمت اصلاح این جمله همیشگی رفت که «سقف نرخ خدمات ارائه‌شده به پذیرندگان با نرخ صفر است.» این خیلی خوب بود و حداقل دستاوردش می‌توانست این باشد که بخشی از ذی‌نفعان شبکه پرداخت سهم واقعی خود را طبق نظام‌نامه مدون بپردازند. این یک حسن اصلاح نظام کارمزد بود و آثاری هم داشت.

آثار اصلاح نظام کارمزد در صورت‌های مالی شرکت‌ها نمود داشت. چهار یا پنج شاخص مهم در صورت‌های مالی دیده می‌شود. یکی ROA بازده دارایی، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت سود قبل از بهره و مالیات به دارایی، حاشیه سود ناخالص و همچنین شاخص های دیگر. الان شش PSP در بورس هستند که من صورت‌های مالی آنها را بررسی کرده‌ام. تا قبل از اصلاح نظام کارمزد، شیبِ تنزل حاشیه سود شرکت‌ها در شاخص‌هایی که گفتم به‌شدت نزولی بود. بعد از این اصلاح، که نقش مسکّن را داشت، این شیب قدری کندتر شد و شرکت‌ها کمی نفس کشیدند، ولی الان باز هم اعداد و ارقام سودآوری ما قابل‌قیاس با دوران قبل از سال ۱۴۰۱ نیست، زیرا هزینه‌ها به شکل فزاینده‌ای بالا رفته است، ولی درآمدها افزایش ندارد.

من چند دوره گوناگون را از حیث تعداد و مبلغ تراکنش بررسی کردم. از لحاظ تعداد در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ تراکنش‌ها ۲۵ درصد افزایش داشته که در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ این عدد به ۱۵ درصد هم رسیده است و سال ۱۴۰۲ حدود ۱۰ درصد بوده است. در دی‌ماه ۱۴۰۳ در قیاس با دی‌ماه ۱۴۰۲ این افزایش معادل ۴ درصد بوده است. پس تعداد تراکنش‌ها هر سال کاهش می‌یابد. به یاد دارم که در مجموعه‌ای که کار می‌کردم، سال ۱۳۹۹ مفروض افزایش نرخ تعدادی ۲۰ درصد بود و  تعداد تراکنش‌ها را ۲۰ درصد بالاتر گزارش دادیم،  ولی الان به ۲/۴ درصد رسیده است. از حیث شاخص مبلغ تراکنش، به‌‌غیر از سال ۱۳۹۹ به ۱۳۹۸ که معادل ۶۷ درصد افزایش و ۴۷ درصد تورم داشتیم، در تمام سال‌های دیگر، تورم حدود  درصد بوده است، ولی افزایش مبلغ معادل ۳۰ درصد  یعنی نوعی شکاف بین تورم و افزایش مبلغ تراکنش‌ها.

ارزش حقیقی تراکنش‌ها معادل مقدار اسمی آنها منهای نرخ تورم است. این عدد، در حال حاضر منفی یا نزدیک به صفر است و در گزارش‌های اقتصادی شاپرک مرتباً دیده می‌شود. همه انتظار داشتند که نرخ رشد مشخصی در تراکنش‌ها وجود داشته باشد و بخشی از هزینه‌های ما را جبران کند، ولی در عمل به دلیل کاهش تعداد و مبلغ چنین انتظاری بیهوده بود. تا اینجا، نتیجه می‌گیرم که اصلاح نظام کارمزد لازم بود، ولی کافی نبود.

از تصمیم‌گیران، بانک مرکزی و شرکت شاپرک انتظار می‌رود که بازنگری جدی‌ای در نظام کارمزد داشته باشند. در سال ۱۴۰۱ همت به خرج دادند و کارمزدها را اصلاح کردند. این یک شیفت پاردایمی خیلی خوب برای رفع نگرانی‌های دوستان بود که فازبه‌فاز به شکل موفق اجرا شد. بعضی از دوستان در گفت‌وگوها می‌گویند: «کارمزد شبکه پرداخت‌ بالاست. PSPها پول زیادی می‌برند.» که بابت این موضوع می‌توانند این مبالغ را با دیگر صنایع مقایسه کنند.

الان یک شرکت کارگزاری بورس، معادل ۱۲۵ ده هزارم کارمزد خریدوفروش می‌گیرد، فکر می‌کنم کارمزد خرید معادل ۰۰۳۷/۰ و کارمزد فروش معادل ۰۰۸۸/۰ باشد. یعنی یک تراکنش ۱۰۰ میلیون تومانی در کارگزاری بورس که انجام دهید، یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان کارمزد می‌پردازید. چه سرویسی در آنجا ارائه می‌شود؟ آیا سطح شبکه ما را دارد؟ آیا گستردگی ابزار و تراکنش‌ها و زیرساخت و عملیات آن و الزامات رگولاتوری آنها به اندازه ما است؟ واقعاً اینطور نیست. ما هم باید به همین الگوها نزدیک شویم. الان سقف کارمزدی که می‌گیریم ۲۰ هزار تومان است، ولی کدام ۲۰ هزار تومان؟ ۹۰ درصد از تراکنش‌های ما خرد هستند. یعنی کمتر از ۶۰۰ هزار تومان هستند و فقط ۱۲۰ تومان کارمزد دارند. آن سمت هم باید سهم کارمزد بانک پذیرنده را معادل پنج ده هزارم تا سقف ۱۶ هزار تومان در نظر بگیریم.

به نظرم، در بهترین وضعیت اصلاح کارمزد توانسته ۳۰ یا ۳۵ درصد افزایش درآمد برای شرکت‌های پرداخت داشته باشد. یعنی درآمد ما بعد از ۱۰ سال توانسته ۳۵ درصد افزایش یابد. آیا این رقم با تورم تناسب دارد؟ به نظرم، اصلاح نظام کارمزد لازم بود، ولی کافی نبود. این اصلاح باید مثل تمام الگوهای جهانی باشد. ما سه نوع هزینه داریم: Assessment Fee، Markup Fee و Interchange Fee که Interchange Fee سهم بانک‌های صادرکننده و پذیرنده است، Assessment Fee سهم شاپرک و شتاب است و این دو قسمت را می‌توانند هر سال به مقدار ثابت اعلام کنند، ولی Markup Fee که سهم PSPهاست را می‌توان سالی دو بار، متناسب با روندهای قیمتی به‌روز کرد و هیچ اشکالی ندارد. باید تورم شش‌ماهه را در نظر بگیرند و هزینه‌های PSPها را نیز با الگوی مشخص بسنجند و به‌روزرسانی کارمزد به کمک پی‌اس‌پی‌ها بیاید. اگر اصلاح نظام کارمزد به معنی واقعی اتفاق بیفتد، خودش را در صورت‌های مالی شرکت‌ها نشان می‌دهد. وقتی ما در مجامع بورسی حضور پیدا می‌کنیم و صورت‌های مالی خود را افشا می‌کنیم، سهام‌دار خرد انتظار دارد که به‌ازای سرمایه‌گذاری که انجام داده، سود باکیفیت بگیرد و این سود نزدیک به الگوی شرکت‌های بیمه و شرکت‌های کارگزاری بورس و سایر صنایع مرتبط با فناوری مالی باشد.

مطیعی: PSP‌ها اصلاً وقت این کارها را ندارند. ما کی می‌رسیم دنبال چنین چیزهایی برویم؟

ترکمن: درباره نوآوری صحبت کردیم. یکی از نوآوری‌های حوزه اینترنت را همین پرداخت‌یارها انجام دادند. باتوجه‌به نیاز بازار، در بعضی بخش‌ها ممکن است بخش‌نامه و مقررات بانک مرکزی رعایت نشده باشد، ولی نیاز بازار را جواب‌گو بودند. آنها برای بخشی از مشتریان اینترنتی امکاناتی فراهم کردند و حوزه رمزارز به دلیل حجم مبادلات و اینکه باارزش شدن رمزارزها از مرحله انکار گذشت و همه به ارزش بیت‌کوین، اتریوم و دیگر رمزارزها اعتماد پیدا کردند، تا‌ حدی جان گرفت. تعدادی از پرداخت‌یارها دنبال نیچ‌مارکت (NicheMarket) رفتند و چون حجم مبالغ در آنجا بالا بود، تمام تمرکز خود را بر رمزارز گذاشتند. برخی هم به بخش‌های متنوع رفتند و فقط ۱۰ یا ۱۵درصد از فعالیتشان مربوط به رمزارز بود. آنها به معنی واقعی سرویس می‌دادند.

در سال ۱۳۹۵ ما به این نتیجه رسیدیم که دیگر نباید تمام تمرکزمان را روی نصب کارت‌خوان بگذاریم، چون این کار را همه انجام می‌دهند. باید به سمتی برویم که One-Tear Foil را اجرا کنیم و پذیرنده به ما وابسته شود. پرداخت‌یارها همین نقش را در اینترنت بازی کردند. ما PSP‌ها تا یک سال قبل برایمان به‌صرفه نبود که وارد این بازی شویم، چون کارمزدها بسیار ناچیز و تعداد تراکنش‌های اینترنتی پایین بود. ما چندان علاقه‌‌ای به ورود به این حوزه نداشتیم و پرداخت‌یارها زحمت زیادی برای آن کشیده‌اند.

پرداخت‌یارها هم از بانک مرکزی مجوز داشتند، ولی باتوجه‌به بازار ارز و جان‌گرفتن رمزارزها، کم‌کم مورد توجه واقع شدند. به نظر من، بهتر بود که این‌طور با آنها برخورد نکنند و بگذاریم که قوانین و مقررات مدنظر رگولاتور تأکید شود و هر کجا که عدول رخ داده، اصلاح شود. نوآوری و هوش ‌مصنوعی با هدف بهبود تجربه کاربری استفاده می‌شوند. آنها مقداری بهبود تجربه کاربری برای مشتریانشان رقم زده‌اند که با قوانین و مقررات تناسب ندارد. در این موارد باید به آنها بگوییم بهبود تجربه مشتری را نادیده بگیرند و قابلیت را خاموش کنند، اگرچه این اقدام مغایر با نوآوری است. باید مقرراتی را اعمال می‌کردیم و فرصت اصلاح می‌دادیم که فعالیت آنها استمرار یابد. آنها یک شبکه فعال زیر نظر رگولاتور هستند که با سرمایه‌گذاری خوبی شکل گرفته‌اند. می‌توانستیم در طول شش ماه یا یک سال از آنها بخواهیم که هر کجا قوانین را رعایت نکرده‌اند، در چهارچوب بیایند و رعایت کنند. فارغ از این که چقدر از سرویس آنها با قوانین منطبق باشد و چقدر نباشد، این سرویس‌ها به کار می‌آمد و باید PSP‌ها نیز همین خدمات را ارائه کنند. قبلاً سفیر یک پلتفرم آنلاین، ۴۸ ساعت طول می‌کشید که هزینه سفر را دریافت کند و معمولاً درخواست پرداخت نقدی داشتند، اما پرداخت‌یارها کمک کردند تا تسویه بلافاصله از طریق کیف پول اتفاق بیفتد. به اعتقاد من، می‌توانستند خیلی مهربان‌تر با آنها برخورد کنند و اکوسیستم را حفظ کنند و هر کجا هم که خط قرمز رگولاتور است، از آنها بخواهند که سرویس را متوقف کنند یا راه دیگری برایش بیابند.

ترکمن: فکر نمی‌کنم این‌طور باشد. هنوز هیچ موضوعی به سمت PSP‌ها نیامده است. PSP‌ امکان انجام این کار را ندارد و اگر هم بخواهد انجامش دهد، باید بتواند تجربه کاربری را مشابه مشتری پرداخت‌یارها رقم بزند. اگر قرار باشد با همان مدل‌های قبلی خودمان کار کنیم، شاید نتوانیم سرویس مشابهی به مردم بدهیم. قبلاً تعدادی سرویس‌ خاص را پرداخت‌یارها به وجود آورده‌اند. اگر PSP‌ها بخواهند، سرویس‌های مشابهی را فراهم کنند، ناچارند طبق همان قوانین، مقررات و الزامات اقدام کنند. مثلاً تسویه طی ۲۴ ساعت اتفاق میفتد و مقررات شاپرک بر آن حاکم است. هنوز هیچ اجازه‌ای به PSP‌ها داده نشده است و اگر هم اجازه بدهند، ما در قالب همیشگی خودمان می‌توانیم خدمت بدهیم.

تقی‌پور: به نظر من، پرداخت‌یارها مدتی توانستند فضای اقتصاد آزاد را تجربه کنند؛ فضایی که ما شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت همیشه حسرت آن را می‌خوردیم. آنها توانستند برخی سرویس‌های جدید را در فضایی اجرا کنند که سخت‌گیری کمتری از حیث قانون‌گذاری دارد. مهم‌تر از همه اینکه آنها می‌توانستند بهای سرویس خود را بگیرند و هیچ‌کس ناراضی نبود. در قسمت قبل هم گفتیم که علی‌رغم تمام انتقادهایی که به تغییر تعرفه‌ها وجود داشت، هیچ‌کس گلایه نمی‌کرد. الان یک پرداخت‌یار، هم هنگام cash-in، هم هنگام cash-out، هزینه‌هایی را از دارنده و پذیرنده به طور هم‌زمان می‌گیرد و هیچ‌کس گلایه نمی‌کند. تعرفه آنها چقدر است؟ مثلاً ۴۰۰۰ تومان بابت cash-in و ۴۰۰۰ تومان بابت cash-out و آن طرف هم مبالغی از صاحب سایت دریافت می‌کنند. آیا کسی صدایش در آمده؟ اتفاقاً همه خوشحال هستند. کسی که امروز به پولش نیاز داشته، همین امروز رمزارز را می‌فروشد و پول می‌گیرد که چک خود را پاس کند یا ماشین بخرد یا فعالیت اقتصادی خود را پیش ببرد.

ما همیشه در آرزوی همین تعرفه‌های غیردستوری بوده‌ایم که بر اساس عرضه و تقاضا و بازار واقعی شکل بگیرد. پرداخت‌یارها این را تجربه کرده‌اند. شاید بعضی کارهای پرداخت‌یارها با برخی قوانین پولی کشور منطبق نباشد. اتفاقاً همان شب دو، سه مورد از پرداخت‌یارها به من زنگ زدند و گفتند: «آیا این اتفاق، کار تو بوده است؟» گفتم: «من الان در کیش هستم و روحم هم خبر ندارد.» من در نمایشگاه بورس کیش بودم و حتی روحم خبر نداشت که چنین اتفاقی افتاده است. آنها اتفاقاً به کمک ما می‌آ‌مدند. پرداخت‌یار هرگز سرویس پرداخت ارائه نمی‌دهد و من از این بابت ناراضی نیستم. او پرداخت را از طریق ما به انجام می‌رساند، ولی برخی از سرویس‌هایشان ارزش افزوده ایجاد می‌کرد و خیال ما راحت بود که اگر فلان صرافی بخواهد پولی مبادله کند، باید از طریق پرداخت‌یار باشد و بعضی سایت‌ها نیز به آنها وابسته هستند. اقتصاد آزاد آنها برای مشتریان چسبندگی زیادی ایجاد می‌کرد و جذابیت تجاری داشت. برای ما هم منفعت داشت که مشتریان به سمتمان بیایند.

درست است که ما گاهی در مورد کارمزد با آنها اختلاف‌نظر داشتیم، ولی هرگز سرویس پرداخت نداشتند که ما نگران باشیم که جایگاه ما را بگیرند. حتی تمام درگاه‌های آنها درگاه شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت بود. این‌طور نبود که لوگوی خودشان را روی درگاه بزنند یا بخواهند جای ما را بگیرند. به نظر من، با کنار رفتن آنها، شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت نمی‌توانند کیفیت سرویس مشابهی را فراهم کنند. شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت اگر بخواهد با همان کیفیت سرویس را بدهد، باید تعرفه‌های مشابه آنها را هم بگیرد. آیا ما الان می‌توانیم به‌ازای هر تراکنش خرید، ۵۰۰۰ تومان اضافه بر کارمزد معمول بگیریم؟ نمی‌توانیم، چون شاپرک اجازه نمی‌دهد. این‌جاست که کیفیت سرویس طبیعتاً پایین می‌آید. آنها فقط یک سرویس نداشتند؛ خدمات پیامک و انتقال وجه و بیمه و استعلام و… را هم‌زمان فراهم می‌کردند.

من اگر بخواهم یک سرویس جدید مثل تطبیق کد پستی بگیرم، هزار جور بلا به سرم می‌آورند. سرویس‌ها یک روز قطع است، یک روز وصل است و… این پرداخت‌یارها چرا ایجاد شدند؟ اگر شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت خیلی راحت می‌توانستند در تمام حوزه‌ها ورود کنند، نیازی به پرداخت‌یار نبود. الان چند شرکت تخصصی داریم که صرفاً در حوزه پرداخت قبض فعالیت می‌کنند. این نشان می‌دهد که توانسته‌اند نوعی ارزش افزوده به وجود آورند و هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی با شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت داشته باشند. ما هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشتیم و نیازی نبود که جای آنها را بگیریم.

مطیعی: من هم با نظر بزرگواران موافقم. در صنعت ما یک معضل همیشگی دیده می‌شود که آقای ترکمن به‌درستی به آن اشاره کردند. هر جایی که قوانین یا عملکرد ما باعث نقصی در ارائه سرویس مورد نیاز صنعت شود، یک پدیده جدید شکل گرفته است. مثلاً ما شرکت‌های پرداخت درگاه‌های پرداخت را جدی نگرفتیم، چون چندان به‌صرفه نبود. پرداخت‌یارها اینجا وارد شدند و سرویس‌های خاصی ارائه دادند و قیمت سرویس را گرفتند. همه راضی بودند، ولی برخی ایرادات در عملکردشان وجود داشت و شلختگی‌هایی به چشم می‌خورد که به‌عنوان عدم تطبیق با قوانین و مقررات شناخته شد. راهش این نیست که بزنیم و ببندیم. راهش این است که نظام‌مندی و چشم‌انداز داشته باشیم که همه در همان مسیر حرکت کنند. بالاخره، این نهادها هزینه کرده‌اند تا شکل گرفته‌اند و عمدتاً از قشر جوان هستند و ساختارهایی را به وجود آورده‌اند. من هم این موضوع را اصلاً دنبال نکردم و موافق چنین رفتارهای چکشی با فعالان صنعت نیستم. این فعالان باید راهبری شوند.

یکی از معضلات همیشگی صنعت این بوده که شرکت‌های پرداخت، کارت‌خوان را می‌خرند و امانی دست مردم می‌دهند و حتی بابتش کش‌بک هم می‌دهند و پول‌هایی به پذیرنده می‌پردازند. بعضی پدیده‌ها به دلیل کارمزد نادرست شکل گرفته که صنعت ناچار بود آن را جبران کند. کارت‌خوان را الان بعضی‌ها می‌خرند و به مردم می‌فروشند و پولِ رول و پول سرویس را هم جداگانه می‌گیرند، ولی مسیر را کج می‌روند. کارت‌خوان‌های قدیمی و دست دوم می‌آورند. پرداخت‌یارها دارند اتفاق خیلی خوبی را برای ما PSP‌ها رقم می‌زنند و بعضی هزینه‌ها را از دوش ما برمی‌دارند و به سمت مشتری می‌برند، ولی هر روز می‌بینیم که آن شرکت‌ها مسدود شده‌اند. آن شرکت‌ها هم شبیه به پرداخت‌یارها هستند. صدای پرداخت‌یارها گاهی شنیده می‌شود، ولی این شرکت‌ها صدایشان به هیچ جا نمی‌رسد.

مطیعی: بله. هم پرداخت‌یارها تخلف دارند، هم شرکت‌های هدایت تراکنش! ولی آنها دارند برخی مسیرها را اصلاح می‌کنند و رویه‌های درست را شکل می‌دهند. شاید بعضی عمل‌‌ها غلط باشد، ما اینجا هستیم که مسیر را اصلاح کنیم، نه این که همه مسیرها را ببندیم. اگر قرار باشد همه چیز را ببندیم. باز هم تمام مسئولیت به دوش PSP می‌افتد و ما مجبوریم سرویس مجانی بدهیم و حتی بعضی جاها به پذیرنده پول بپردازیم و همان اشتباه‌های پیشین تکرار شود. نوآوری‌های صنعت برای رفع بعضی باگ‌ها شکل می‌گیرد. با برخورد چکشی با آنها موافق نیستم. باید اصلاح لازم را انجام دهیم.

آقابابایی: از دید من، رمزارز حاصل طغیان گروهی از مهندسان فناوری در مقابل نظم نوین حاکم بر پول در دنیا با مدیریت بانک‌ها بود. این حوزه در حال طی‌کردن مسیر خودش است و روز‌به‌روز، اخبار و اطلاعات گوناگونی از آن منتشر می‌شود. بالاخره کشورها ناگزیرند که این فناوری را بپذیرند و پذیرفته‌اند.

در سند چهارچوب سیاست‌گذاری و تنظیم‌گری بانک مرکزی که در دی‌ماه منتشر شده است، گفته شده که رمزارز نمی‌تواند ابزار پرداخت باشد، درحالی‌که در کل دنیا رمزارز به‌عنوان ابزار پرداخت و ذخیره ارزش به طور هم‌زمان شناخته می‌شود. این نکته خیلی مهم است. باتوجه‌به وسعت و گسترش تراکنش‌های رمزارز، این حوزه تقریباً کنترل‌ناپذیر است. به نظرم، باید بانک مرکزی ورود جدی به آن عرصه انجام دهد. شاید لازم باشد سیاست‌گذاری بانک مرکزی اصلاح شود. در همه جای دنیا، این ابزار جدید را به رسمیت می‌شناسند و ایران نمی‌تواند نسبت به دنیا عقب بماند. از سوی دیگر، کاربران میلیونی هستند که هر روز در آن بازار نوظهور معامله می‌کنند و هر روز میلیون‌ها دلار پول در آنجا جابه‌جا می‌شود. در تدوین قوانین و مقررات پیش‌فرض این است که قانون را نتیجه خرد جمعی بدانیم. هر قانون و مقرره‌ای که می‌خواهد تصویب شود، باید حاصل تعامل با ذی‌نفعان فعال در آن حوزه باشد که این موضوع قدری کم‌رنگ بوده و اتفاقی که افتاد این بود که یک متن تبدیل به قانون شد.

حالا فرض می‌کنیم که یک متن تبدیل به قانون شده است. ذی‌نفعان آن قانون، کسانی که در آن بازار فعال‌اند و شرکت‌های پرداخت‌یار که بازوی چابک PSP‌ها به‌حساب می‌آیند. کسانی که سرویس‌های بانکداری باز می‌دهند و شبکه‌ای از جوانان نخبه را در شرکت‌های خود جمع کرده‌اند، با مقرره‌نویسی اخیر، کسب‌وکارشان مختل شده است. همان‌طور که آقای ترکمن هم اشاره کردند، ما PSP‌ها تمایل چندانی به ورود به آن بازارها نداریم، زیرا بازارهای حوزه پرداخت‌یاری، الزامات خاص خود را دارد. ما اگر الزامات شبکه پرداخت خودمان را بتوانیم اجرایی کنیم، شاهکار کرده‌ایم. ناگهان یک مقرره‌نویسی اتفاق افتاد که دو گروه را مقابل هم قرار ‌داد. گروه اول بر اساس متن قانون اراده کردند که آن کسب‌وکار را محدود کنند و گروه دوم سر از فضاهای دیگر در آوردند. به‌این‌ترتیب، تضاد منافع بالا گرفت و اخیراً بانک مرکزی ورود کرد و شرکت شاپرک هم نامه‌ای فرستاد که بر اساس اصل شفافیت درخواست برخی اطلاعات را داشت که آن حوزه پرداخت‌یاری مجدداً فعال شود.

به نظرم، بخش‌های خاکستری را باید با قوانین آگاهانه و از پیش اعلام‌شده تنظیم‌گری کنند و این برخوردهای قهری و سلبی اتفاق نیفتد. در این صورت همان شرکت‌ها با همان شکل قبلی، ولی با کنترل بیش‌تر به فعالیت خود ادامه می‌دادند. ما PSPها نیز همان سرویس‌هایی که از قبل به شرکت‌های پرداخت‌یار می‌دادیم را استمرار می‌بخشیدیم. الان چند پرداخت‌یار متضرر شده‌اند. بخشی از تراکنش‌ها به سمت سانا و پایا رفته و عده‌ای هم ناراضی هستند؛ علی‌رغم اینکه در خبرها می‌شنیدیم که از مردادماه برخی کارگروه‌ها با حضور شرکت‌های پرداخت‌یاری و رمزارز و پلتفرم‌های گوناگون تشکیل شده‌اند که با حاکمیت صحبت کنند، اما ناگهان سکته‌ای به همه آنها وارد شد. امیدواریم که این ماجرا هم به‌خوبی و خوشی بگذرد.

منبع ماهنامه عصر تراکنش
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.