پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تنظیمگری صحیح پلتفرمها چگونه باید انجام شود؟ / اکنون باید از مدلها و مفاهیم بگذریم و زمان اجراست و زمان پیادهسازی و آزمون و خطا
سؤالی که در تیتر این یادداشت پرسیده شده، سؤال سادهای است که پاسخی چند صد میلیون دلاری دارد. پاسخ به این سؤال که تنظیمگری پلتفرمها چگونه باشد که نه سیخ بسوزد نه کباب؛ سؤالی نیست که در یک یادداشت یا حتی چند کتاب خوب این حوزه بتوان پاسخ آن را داد. این سؤال برای بسیاری از کشورهای مهم دنیا سؤال جدی است. پلتفرمها در چند سال اخیر اقتصاد را تحت تأثیر قرار دادهاند؛ هرچقدر که دستاوردهای مثبت داشتهاند، به همان اندازه یا کمتر و بیشتر تأثیر منفی گذاشتهاند. بهعنوان نمونه پلتفرم دیوار در ایران را ببینید.
زمانی بود که افراد برای فروش کالاهایشان از آگهیهای روزنامه همشهری استفاده میکردند؛ نه KYC درستی انجام میشد و نه معلوم بود که آگهیدهنده چه کسی است و نه حتی کسی که مشتری و مخاطب آگهی بود. واقعیت این است که همان زمان هم آگهیهای روزنامه همشهری زمینه بسیاری از تخلفات را فراهم میکرد. منتها کمتر کسی مشکل را از روزنامه همشهری میدانست. جامعه و اقتصاد هم این همه رشد نکرده بودند و سرعت تغییرات هم این همه زیاد نبود. حالا در دیوار KYC حداقلی وجود دارد و این پلتفرم هم ادعا میکند برای مقابله با تقلب تلاش میکند، اما در عمل پلیس فتا در برابر این پلتفرم گارد گرفته و شنیده میشود که نیمی از پروندههای پلیس فتا مربوط به همین پلتفرم است.
هرازچندگاهی هم چالشهایی مانند بازداشت و زندانیشدن مدیرعامل این پلتفرم مطرح میشود و اکوسیستم نوآوری ایران یکپارچه از این مدیر دفاع میکند. ولی آیا دیوار در همه این مسائلی که رخ میدهد، بیتقصیر است؟ آیا گفتن اینکه پلتفرم مسئولیتی در برابر محتوا ندارد، کافی است؟ قاعدتاً گذشته ما همیشه حمایت از پلتفرمها و کسبوکارهای نوین بوده و هست و همین الان هم هر جایی لازم باشد از کسبوکارهای نوآورانه دفاع میکنیم، ولی بیایید صحبتهای کسانی را هم که در خط مقدم مبارزه با تقلب و تخلف و جرم هستند، گوش دهیم؛ پلیس فتا میگوید چرا بخش اعظم انرژیاش باید صرف پروندههای یک پلتفرم شود؟ چه باید کرد؟ آیا پلتفرم مسئولیتی ندارد؟ اگر اینچنین است، پس فردی مانند «راس اولبریکت» هم که پلتفرم سیلکرود را راه انداخته بود، مقصر نیست؛ پس چرا این فرد امروز در آمریکا تا آخر عمرش باید در زندان باشد؟ یا مثلاً همین امروز فیسبوک زیر شدیدترین فشارهای رگولاتورهاست و کشورهای اروپایی تا جایی که میتوانند دستوپای این پلتفرم را بستهاند.
آیا در جهان پلتفرمها آزادند به هر شیوهای میخواهند عمل کنند؟ پس اگر قرار است تنظیمگری انجام شود، این تنظیمگری تا چه زمانی قرار است به تعویق بیفتد؟
موضوع یادداشت این نیست که پلتفرمها چه باید بکنند. موضوع این است که ما در این مرحله ماندهایم و اکنون وارد فاز بعدی تقلبها و سوءاستفادهها شدهایم. حالا پلتفرمهایی مانند دیوار زمینه انجام تخلف توسط افرادی را فراهم میکنند که دستشان از حوزههای دیگر کوتاه مانده است. بهطور خاص درباره حوزه رمزارزها صحبت میکنم. در هفتههای گذشته کلاهبرداریهایی در سطح کشور شروع شده، مانند تیمون.
یکی از بسترهای این کلاهبرداری پلتفرم دیوار بوده است. ببینید زمانی روزنامه همشهری صرفاً واسطهای بود برای فروش کالای دستدوم؛ حالا پلتفرم دیوار این حوزه را گسترش داده و فقط کالای دستدوم نیست که اینجا مبادله میشود؛ اکنون خدمات هم بر این بستر ارائه میشود و برخی از این فرصت سوءاستفاده میکنند و کلاهبرداریهایی مانند تیمون در بستر دیوار قابلیت گسترش مییابند.
راهحل چیست؟ ما هنوز مرحله اول تنظیمگری پلتفرمها را اجرایی نکردهایم و رسیدهایم به مرحله دوم؛ همیشه خلافکاران از آدمهای خوب جلوتر هستند و اگر دیر بجنبیم، مشکلات از مرحله قبلی جهش مییابند و به مرحله بالاتری تکامل پیدا میکنند.
اگر پلتفرمها درست رگوله نشوند، در نهایت آسیبهایی به بازارهای دارایی دیجیتال وارد خواهند کرد و اگر بازارهای دارایی دیجیتال درست رگوله نشوند، در نهایت آسیبهایی به پلتفرمها وارد میکنند. اکنون باید از مدلها و مفاهیم بگذریم و زمان اجراست و پیادهسازی و آزمونوخطا.