پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کامیار کیمیابیگی، مدیر فنی و برنامهنویس ارشد نرمافزار / در این مقاله تلاش شده به این موضوع بپردازیم که چگونه فناوری بلاکچین میتواند صنعت بانکداری سنتی را تغییر دهد و درعینحال مدلهای کسبوکاری جدید را از طریق فناوری امکانپذیر کند.
فناوری بلاکچین راهی را برای طرفهای غیر قابل اعتماد فراهم میکند تا در مورد وضعیت پایگاه داده بدون استفاده از واسطه به توافق برسند. با ارائه دفتری که هیچکس آن را مدیریت نمیکند، یک بلاکچین میتواند خدمات مالی خاصی – مانند پرداختها یا اوراق بهادار – را بدون نیاز به بانک ارائه دهد.
بهعلاوه، بلاکچین امکان استفاده از ابزارهایی مانند «قراردادهای هوشمند» و قراردادهای خوداجرای مبتنی بر بلاکچین را فراهم میکند که بهطور بالقوه میتواند فرایندهای دستی؛ از انطباق و پردازش ادعاها تا توزیع محتوای یک وصیتنامه را خودکار کند.
برای موارد استفادهای که به درجه بالایی از تمرکززدایی نیاز ندارند، اما میتوانند از هماهنگی بهتر بهره ببرند، پسرعموی بلاکچین، «فناوری دفترکل توزیعشده DLT» میتواند به شرکتها کمک کند تا حاکمیت و استانداردهای بهتری را در مورد اشتراکگذاری دادهها و همکاری ایجاد کنند.
فناوری بلاکچین و DLT فرصتی عظیم برای ازهمگسیختن صنعت بانکداری جهان (بیش از پنج تریلیون دلار) با از بین بردن خدمات کلیدی ارائهشده توسط بانکها ایجاد کردهاند. از جمله این خدمات:
- پرداختها: با ایجاد یک دفترکل غیرمتمرکز برای پرداختها (بهعنوان مثال بیتکوین)، فناوری بلاکچین میتواند پرداختهای سریعتر را با کارمزد کمتر نسبت به بانکها تسهیل کند.
- سیستمهای تسویهحساب و ترخیص مالی: دفترکل توزیعشده میتواند هزینههای عملیاتی را کاهش دهد و ما را به تراکنشهای آنی بین مؤسسات مالی نزدیکتر کند.
- جذب سرمایه: عرضههای اولیه در حال آزمایش مدل جدیدی از تأمین مالی هستند که دسترسی به سرمایه خدمات و شرکتهای سنتی افزایش سرمایه را باز میکند.
- اوراق بهادار: با توکنکردن اوراق بهادار سنتی مانند سهام، اوراق قرضه و داراییهای جایگزین و قرار دادن آنها در زنجیرههای بلوکی عمومی، فناوری بلاکچین میتواند بازارهای سرمایه کارآمدتری ایجاد کند.
- وام و اعتبار: با از بین بردن نیاز به ضامن در صنعت وام و اعتبار، فناوری بلاکچین میتواند قرضگرفتن پول را ایمنتر کند و نرخ بهره پایینتری ارائه دهد.
- تأمین مالی تجارت: فناوری بلاکچین با جایگزینی صورتحسابهای سنگین و دستوپاگیر در صنعت مالی تجارت، میتواند شفافیت، امنیت و اعتماد بیشتری را در بین طرفهای تجاری در سطح جهانی ایجاد کند.
- شناسایی مشتری (KYC) و جلوگیری از تقلب: با ذخیره اطلاعات مشتری در بلوکهای غیرمتمرکز، فناوری بلاکچین میتواند اشتراکگذاری اطلاعات بین مؤسسات مالی را آسانتر و ایمنتر کند.
پرداختها
فناوری بلاکچین راهی امن و ارزان برای ارسال پرداختها ارائه میکند که نیاز به تأیید از طرف اشخاص ثالث را کاهش میدهد و زمان پردازش برای نقلوانتقالات بانکی سنتی را کاهش میدهد و همچنین 90 درصد از اعضای شورای پرداخت اروپا معتقدند فناوری بلاکچین تا سال 2025 صنعت را بهطور اساسی تغییر خواهد داد.
امروزه، تریلیونها دلار در سراسر جهان از طریق سیستمهای قدیمی پرداخت و کارمزدهای اضافه هزینه میشود. اگر در سانفرانسیسکو کار میکنید و میخواهید بخشی از حقوق خود را به خانوادهتان در لندن برگردانید، ممکن است مجبور شوید مبلغی معادل 25 دلار برای انتقال و تا 7 درصد هزینههای اضافی بپردازید. بانک شما کارمزد نرخ ارز دریافت میکند. حتی ممکن است بانک خانواده شما تا یک هفته بعد تراکنش را ثبت نکند. تعداد تراکنشهای تأییدشده بیتکوین در روز ششبرابر شده و از 50000 در سال 2014 به بیش از 300000 تا فوریه 2021 رسیده است.
تسهیل پرداختها برای بانکها بسیار سودآور است و انگیزه کمی برای کاهش کارمزدها برای آنها فراهم میکند. بهعنوان مثال، تراکنشهای فرامرزی، از پرداختها تا اعتبار اسنادی، 224 میلیارد دلار درآمد از پرداخت در سال 2019 ایجاد کرد.
ارزهای رمزپایه مانند بیتکوین و اتریوم روی بلاکچینهای عمومی ساخته شدهاند که هرکسی میتواند برای ارسال و دریافت پول از آنها استفاده کند. به این ترتیب، بلاکچینهای عمومی، نیاز به اشخاص ثالث قابل اعتماد برای تأیید تراکنشها را کاهش میدهند و به مردم سراسر جهان دسترسی به پرداختهای سریع، ارزان و بدون مرز را میدهند.
تسویه تراکنشهای بیتکوین بهطور متوسط 10 دقیقه طول میکشد، اگرچه این مدت در مواردی که شبکه بلاکچین شلوغ باشد، ممکن است ساعتها یا حتی روزها طولانی شود. این هنوز هم کامل نیست، اما نشاندهنده یک مرحله بالاتر از میانگین زمان پردازش سهروزه برای نقلوانتقالات بانکی است و بهدلیل ماهیت غیرمتمرکز و پیچیدهبودن تراکنشهای مبتنی بر رمزنگاری، برای دولتها و نهادهای نظارتی، کنترل و مشاهده آنها دشوار است.
سیستمهای تسویهحساب و ترخیص مالی
فناوری دفترکل توزیعشده میتواند به تراکنشها اجازه دهد تا بهطور مستقیم تسویه شوند و تراکنشها را بهتر از پروتکلهای موجود مانند سوئیفت پیگیری کنند. ریپل و R3، در میان دیگر رمزارزها، با بانکهای سنتی کار میکنند تا کارایی بیشتری را به این بخش بیاورند.
این واقعیت که یک انتقال بانکی متوسط (همانطور که در بالا توضیح داده شد) سه روز طول میکشد تا تسویه شود، ارتباط زیادی با نحوه ساخت زیرساختهای مالی ما دارد.
این فقط یک مشکل برای مصرفکننده نیست. انتقال پول در سراسر جهان برای خود بانکها یک کابوس لجستیکی است. امروزه، یک انتقال بانکی ساده (از یک حساب به حساب دیگر) قبل از اینکه به هر نوع مقصدی برسد، باید سیستم پیچیده واسطهها، از بانکهای خبرنگار تا خدمات نگهبانی را دور بزند. دو موجودی بانکی باید در یک سیستم مالی جهانی، متشکل از شبکه گستردهای از معاملهگران، صندوقها، مدیران دارایی و غیره با هم تطبیق داده شوند.
اگر میخواهید از یک حساب UniCredit Banca در ایتالیا به یک حساب بانکی ولزفارگو در ایالات متحده پول ارسال کنید، انتقال پول از طریق انجمن ارتباطات مالی بینبانکی جهانی (سوئیفت) انجام میشود که روزانه 37.7 میلیون پیام برای بیشتر از 11 هزار مؤسسه مالی ارسال میکند. از آنجایی که UniCredit Banca و ولزفاررگو رابطه مالی ثابتی ندارند، آنها باید در شبکه سوئیفت بهدنبال یک بانک گزارشگر (رابط مالی) بگردند که با هر دو بانک ارتباط داشته باشد و بتواند تراکنش را با هزینهای تسویه کند. هر بانک گزارشگر دفاتر متفاوتی را در بانک مبدأ و بانک دریافتکننده نگهداری میکند، به این معنی که این دفاتر مختلف باید در پایان روز با یکدیگر تطبیق داده شوند.
پروتکل متمرکز سوئیفت در واقع وجوه را ارسال نمیکند، بلکه صرفاً دستورات پرداخت را ارسال میکند. سپس پول واقعی از طریق سیستمی از واسطهها پردازش میشود. هر واسطه هزینه اضافهای به تراکنش میافزاید و نقطه شکست احتمالی ایجاد میکند. علاوه بر این، 60 درصد از پرداختهای B2B نیاز به مداخله دستی دارد که هر کدام بین 15 تا 20 دقیقه طول میکشد.
فناوری بلاکچین که بهعنوان دفترکل غیرمتمرکز تراکنشها عمل میکند، میتواند این وضعیت بازی را مختل کند. به جای استفاده از سوئیفت برای تطبیق دفترکل هر مؤسسه مالی، یک بلاکچین بینبانکی میتواند تمام تراکنشها را بهصورت عمومی و شفاف پیگیری کند. این بدان معناست که به جای تکیه بر شبکهای از خدمات نگهبانی و بانکهای خبرنگار، تراکنشها میتوانند مستقیماً روی یک بلاکچین عمومی تسویه شوند.
علاوه بر این، فناوری بلاکچین امکان تراکنشهای اتمی یا تراکنشهایی را فراهم میکند که به محض پرداخت، پاکسازی و تسویه میشوند. این بر خلاف سیستمهای بانکی فعلی است که روزها پس از پرداخت، تراکنش را پاکسازی و تسویه میکنند. این ممکن است به کاهش هزینههای زیاد حفظ شبکه جهانی بانکهای خبرنگار کمک کند. یک نظرسنجی اکسنچر در بین هشت بانک جهانی نشان داد که فناوری بلاکچین میتواند میانگین هزینه پاکسازی و تسویه تراکنشها را سالانه 10 میلیارد دلار کاهش دهد.
جذب سرمایه
کارآفرینان با فروش توکنها یا سکهها پول جمعآوری میکنند و به آنها اجازه میدهند بدون سرمایهگذار سنتی یا شرکت ویسی (و احتیاط لازم برای سرمایهگذاری از یک شرکت) سرمایهگذاری کنند. شرکت بلاکچین EOS بیش از چهار میلیارد دلار در عرضه اولیه سکه یکساله خود که در سال 2018 به پایان رسید، جمعآوری کرد.
جمعآوری پول از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر فرایندی دشوار است. کارآفرینان، در جلسات بیشماری با شرکا مینشینند و مذاکرات طولانی بر سر ارزش سهام و ارزشگذاری را به امید مبادله بخشی از شرکت خود با چک تحمل میکنند. در مقابل، برخی شرکتها از طریق عرضه اولیه (ICO) که توسط بلاکچینهای عمومی مانند اتریوم و بیتکوین تأمین میشود، سرمایه جذب میکنند.
در یک عرضه اولیه، پروژهها توکنها یا سکهها را در ازای دریافت بودجه (اغلب به بیتکوین یا اتر) میفروشند. ارزش توکن (حداقل در تئوری) با موفقیت شرکت بلاکچین مرتبط است. سرمایهگذاری در توکنها راهی است که سرمایهگذاران میتوانند مستقیماً روی استفاده و ارزش سرمایهگذاری کنند. از طریق عرضه اولیه، شرکتهای بلاکچین میتوانند با فروش مستقیم توکنها به عموم، فرایند جمعآوری سرمایه مرسوم را کوتاه کنند. برخی از عرضه اولیههای پرمخاطب صدها میلیون (حتی میلیاردها) دلار قبل از اثبات یک محصول قابل دوام جمعآوری کردهاند. فایلکوین، یک استارتاپ ذخیرهسازی دادههای بلاکچین، 257 میلیون دلار جمعآوری کرد، در حالی که EOS که در حال ساخت یک کامپیوتر جهانی است، بیش از چهار میلیارد دلار در عرضه اولیه یکساله خود جمعآوری کرد.
اول، عرضه اولیهها در سطح جهانی و آنلاین رخ میدهند و به شرکتها امکان دسترسی به مجموعهای از سرمایهگذاران را میدهند. شما دیگر محدود به افراد، مؤسسات و سایر افراد با ارزش خالص بالا نیستید که میتوانند به دولت نشان دهند که سرمایهگذاران معتبری هستند.
دوم، عرضه اولیهها به شرکتها دسترسی فوری به نقدینگی میدهند. لحظهای که یک توکن را میفروشید، قیمت آن در بازار جهانی 24ساعته تعیین میشود. آن را با ۱۰ سال برای استارتاپها سرمایهگذاری مقایسه کنید. همانطور که «بالاجی سرینیواسان»، مدیرعامل Earn میگوید: «نسبت بین 10 سال و 10 دقیقه برای دریافت گزینه نقدینگی تا 500 هزار برابر سرعت در زمان است.» ما در حال حاضر شاهد تأثیر عرضه اولیهها بر بازار جذب سرمایه هستیم.
شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر توجه کردهاند، از جمله سکویا، اندریسن هوروویتز، و یونیون اسکوئر ونچرز که همگی مستقیماً در عرضه اولیهها سرمایهگذاری میکنند و همچنین با سرمایهگذاری در صندوقهای تأمینی ارزهای دیجیتال، در معرض دید قرار میگیرند.
اوراق بهادار
فناوری بلاکچین واسطهها را در انتقال حقوق دارایی حذف میکند، کارمزد مبادله دارایی را کاهش میدهد، دسترسی به بازارهای جهانی گستردهتر و کاهش بیثباتی بازار سنتی اوراق بهادار را کاهش میدهد. جابهجایی اوراق بهادار روی بلاکچین میتواند 17 تا 24 میلیارد دلار در سال در هزینههای پردازش تجارت جهانی صرفهجویی کند.
برای خرید یا فروش داراییهایی مانند سهام بدهی و کالاها، به راهی برای پیگیری اینکه چه کسی مالک چه چیزی است، نیاز دارید. امروزه بازارهای مالی این کار را از طریق زنجیره پیچیدهای از کارگزاران، صرافیها، سپردهگذاریهای مرکزی اوراق بهادار، اتاقهای پایاپای و بانکهای نگهبان انجام میدهند. این احزاب مختلف حول یک سیستم منسوخ مالکیت کاغذ ساخته شدهاند که نهتنها کُند است، بلکه میتواند نادرست و مستعد فریب باشد.
فرض کنید میخواهید سهمی از سهام اپل بخرید. شما ممکن است از طریق بورس اوراق بهادار سفارش دهید که شما را با یک کارگزار مرتبط میکند. در قدیم، این بدان معنا بود که در ازای دریافت گواهی مالکیت سهم، پول نقد خرج میکردید. وقتی میخواهیم این تراکنش را بهصورت الکترونیکی انجام دهیم، این بسیار پیچیدهتر میشود. ما نمیخواهیم با مدیریت روزانه داراییها مانند مبادله گواهیها، حسابداری یا مدیریت سود سهام سروکار داشته باشیم؛ بنابراین ما سهام را برای نگهداری به بانکهای متولی برونسپاری میکنیم. از آنجایی که خریداران و فروشندگان همیشه به بانکهای متولی یکسانی متکی نیستند، خود متولیان باید برای حفظ تمام گواهیهای کاغذی به شخص ثالث قابل اعتماد متکی باشند.
تسویه یک سفارش در صرافی مستلزم چندین واسطه و نقاط شکست است. در عمل، این بدان معناست که وقتی یک دارایی را میخرید یا میفروشید، آن سفارش از طریق یک دسته کامل از اشخاص ثالث منتقل میشود. انتقال مالکیت پیچیده است؛ زیرا هر یک از طرفین اطلاعات خود را در یک دفترکل جداگانه نگهداری میکنند. این سیستم نهتنها ناکارآمد است، بلکه نادقیق نیز هست. تسویه معاملات اوراق بهادار بین یک تا سه روز طول میکشد؛ زیرا دفاتر همه باید در پایان روز، بهروز شده و تطبیق شوند. از آنجایی که طرفهای مختلفی درگیر هستند، تراکنشها اغلب باید بهصورت دستی تأیید شوند. هر یک از طرفین هزینهای دریافت میکند.
فناوری بلاکچین با ایجاد یک پایگاه داده غیرمتمرکز از داراییهای دیجیتال منحصربهفرد، نوید انقلابی در بازارهای مالی را میدهد. با یک دفترکل توزیعشده، امکان انتقال حقوق یک دارایی از طریق توکنهای رمزنگاری وجود دارد که نشاندهنده داراییهای خارج از زنجیره است. در حالی که بیتکوین و اتریوم این کار را با داراییهای کاملاً دیجیتالی انجام دادهاند، شرکتهای جدید بلاکچین در حال کار روی راههایی برای توکنکردن داراییهای دنیای واقعی، از سهام گرفته تا املاک و مستغلات و طلا هستند.
وام و اعتبار
وامدهی مبتنی بر بلاکچین راه امنتری برای ارائه وامهای شخصی به گروه بزرگتری از مصرفکنندگان ارائه میدهد و فرایند وام را ارزانتر، کارآمدتر و ایمنتر میکند. اولین وام اوراق بهادار زنده در سال 2018 با معامله 5,30 میلیون دلاری بین Credit Suisse و ING انجام شد.
بانکهای سنتی و وامدهندگان وامها را بر اساس سیستم گزارشدهی اعتبار مینویسند. فناوری بلاکچین امکان وامهای همتابههمتا (P2P)، وامهای برنامهریزیشده پیچیده که میتوانند ساختار وام مسکن یا سندیکایی را تقریبی کنند و بهطور کلی فرایند وام سریعتر و مطمئنتر را مهیا میکنند.
وقتی درخواستی را برای وام بانکی پر میکنید، بانک باید ریسک عدم بازپرداخت آنها را ارزیابی کند. آنها این کار را با بررسی عواملی مانند امتیاز اعتباری، نسبت بدهی به درآمد و وضعیت مالکیت خانه انجام میدهند. برای دریافت این اطلاعات، آنها باید به گزارش اعتباری شما که توسط یکی از سه آژانس اعتباری اصلی ارائه شده است (Experian، TransUnion و Equifax) دسترسی داشته باشند. بر اساس این اطلاعات، بانکها ریسک پیشفرض را نسبت به کارمزد و بهره جمعآوریشده از وامها قیمتگذاری میکنند. پنج بانک بزرگ ایالات متحده 3.7 تریلیون دلار وام تجاری را کنترل میکنند.
این سیستم متمرکز میتواند با مصرفکنندگان در تضاد باشد. کمیسیون تجارت فدرال (FTC) تخمین میزند که از هر پنج آمریکایی، یک نفر در امتیاز اعتباری خود دارای «خطای بالقوه مادی» است که بر توانایی آنها برای دریافت وام تأثیر منفی میگذارد. علاوه بر این، تمرکز این اطلاعات حساس در سه نهاد آسیبپذیری زیادی ایجاد میکند. هک Equifax در سپتامبر 2017 اطلاعات اعتباری نزدیک به 150 میلیون آمریکایی را فاش کرد.
وامهای جایگزین با استفاده از فناوری بلاکچین، راه ارزانتر، کارآمدتر و مطمئنتری برای وامهای شخصی به مجموعه وسیعتری از مصرفکنندگان ارائه میدهد. با استفاده از یک ثبت رمزنگاری امن و غیرمتمرکز از پرداختهای تاریخی، مصرفکنندگان میتوانند بر اساس امتیاز اعتبار جهانی درخواست وام کنند. در حالی که پروژههای بلاکچین در فضای وامدهی هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند، چند پروژه جالب در مورد وامهای P2P، اعتبار و زیرساخت وجود دارد. پروتکل بلوم بهدنبال صدور اعتبار بر اساس سابقه گواهی هویت موفق در شبکه، بدون اشخاص ثالث قابل اعتماد است.
تأمین مالی تجارت
استفاده از فناوری بلاکچین و دفترکل توزیعشده میتواند از تراکنشهای تجاری فرامرزی پشتیبانی کند که در غیر این صورت بهدلیل هزینههای مربوط به تجارت و فرایندهای مستندسازی، غیراقتصادی خواهند بود. همچنین زمان تحویل را کوتاه میکند و استفاده از کاغذ را کاهش میدهد. با توجه به اینکه تقریباً 80 تا 90 درصد تجارت جهانی به تأمین مالی تجارت متکی است، تأثیر بلاکچین بر بازار در سراسر همه صنایعی که از تجارت فرامرزی استفاده میکنند، در سطح جهانی احساس میشود.
تأمین مالی تجارت برای کاهش خطرات، افزایش اعتبار و اطمینان از اینکه صادرکنندگان و واردکنندگان میتوانند در تجارت بینالمللی شرکت کنند، وجود دارد. این بخش مهمی از سیستم مالی جهانی است، ولی با این حال اغلب بر اساس اسناد قدیمی، دستی و مکتوب عمل میکنند. بلاکچین فرصتی برای سادهسازی دنیای پیچیده تأمین مالی تجارت ارائه میدهد و هرساله میلیاردها دلار صرفهجویی میکند.
چند سالی است که فناوری بلاکچین بهطور فزایندهای در برنامههای تجاری حضور داشته، اما نقش اصلی آن در بارنامه و اعتبار اخیراً مشخص شده است. مانند بسیاری از صنایع، بازار تأمین مالی تجارت نیز بهدلیل فرایندهای اسناد دستی قدیمی و غیراقتصادی برای سالها از مشکلات لجستیکی رنج میبرد. اعتبار اسنادی فیزیکی که توسط بانک یکی از طرفین به بانک طرف دیگر داده میشود، هنوز اغلب برای اطمینان از دریافت پرداخت استفاده میشود.
فناوری بلاکچین، با امکاندادن به شرکتها برای اثبات ایمن و دیجیتالی جزئیات کشور مبدأ، محصول و مبادلات (و هر مدرک دیگر)، میتواند به صادرکنندگان و واردکنندگان کمک کند تا بر محمولههایی که از طریق خطوط لوله انتقال مییابند، کنترل بیشتری داشته باشند و اطمینان بیشتری از تحویل داشته باشند.
یکی از بزرگترین خطرات برای طرفهای تجاری، تهدید کلاهبرداری است که بهدلیل عدم محرمانهبودن و نظارت اندک بر جریان کالاها و اسناد، رخ میدهد. این امر امکان رهن مکرر همان محموله را فراهم میکند؛ یک اتفاق ناگوار که آنقدر اتفاق میافتد که بانکهای تأمین مالی تجارت کالا آن را بهعنوان هزینه تجارت حذف میکنند. از طریق فناوری بلاکچین، پرداختها بین واردکنندگان و صادرکنندگان میتواند بهصورت توکنشده و مشروط به تحویل یا دریافت کالا انجام شود. از طریق قراردادهای هوشمند، واردکنندگان و صادرکنندگان میتوانند قوانینی را تنظیم کنند که پرداختهای خودکار را تضمین میکند و احتمال محمولههای ازدسترفته، ناقص یا رهن مکرر را از بین میبرد.
پذیرش فناوری بلاکچین در تأمین مالی تجارت میتواند به معنای اعتماد بیشتر بین طرفهای تجاری و همچنین افزایش تجارت جهانی باشد، در حالی که در صورت لزوم، اطلاعات محرمانه مانند قیمتگذاری و اسرار تجاری را نیز پنهان میکند.
همچنین به خریداران بینش بهتری نسبت به اینکه کالاهایشان از کجا منشأ گرفته و چه زمانی ارسال شده، میدهد. در سیستمهای سنتی، این اطلاعات اغلب ناقص است، اما یک بلاکچین میتواند مصرفکنندگان را قادر سازد در هر مرحله از تجارت بهروز شوند و اعتماد و شفافیت را بیشتر کنند.
شناسایی مشتری (KYC) و جلوگیری از تقلب
بلاکچینها میتوانند اطلاعات مشتری را در بلوکهای مختلف ذخیره کنند که میتواند به جلوگیری از حملات به اطلاعات مشتری کمک کند. فناوری بلاکچین برای اهداف KYC میتواند هزینههای بخش بانکی را تا 160 میلیون دلار در سال کاهش دهد.
جدا از فعالیتهای روزانه تسویه تراکنشها، پردازش پرداختها و معاملات، یک بانک همچنین باید مشتریان خود را شناسایی کند، هویت آنها را تأیید کند و از درستبودن اطلاعات آنها اطمینان حاصل کند. این فرایند «مشتری خود را بشناسید» (KYC) نامیده میشود. بانکها میتوانند حداکثر تا سه ماه را برای اجرای کلیه اقدامات KYC که شامل تأیید شناسههای عکسدار، اسنادی مانند اثبات آدرس و بیومتریک میشود، صرف کنند. تأخیر در فرایند KYC ممکن است باعث شود برخی مشتریان به رابطه خود خاتمه دهند. طبق نظرسنجی تامسون رویترز، 12 درصد از شرکتها گفتند که بانک خود را بهدلیل تأخیر در فرایند KYC تغییر دادهاند.
جدا از زمان و تلاش، رعایت قوانین KYC برای بانکها نیز هزینه دارد. بانکها سالانه تا 500 میلیون دلار برای رعایت KYC و بررسی دقیق مشتری هزینه میکنند. فناوری بلاکچین میتواند به کاهش تلاش و هزینههای انسانی در انطباق با KYC کمک کند. با ذخیره اطلاعات مشتری در یک بلاکچین، ماهیت غیرمتمرکز پلتفرم به همه مؤسساتی که به KYC نیاز دارند، اجازه میدهد به آن اطلاعات دسترسی داشته باشند. استفاده از بلاکچین برای اهداف KYC میتواند نیازهای پرسنل بانکها را تا 10 درصد کاهش دهد که معادل صرفهجویی در هزینه تا 160 میلیون دلار در سال است.
یکی دیگر از فرایندهای امنیتی که در آن بلاکچین میتواند به بانکها کمک کند، شناسایی کلاهبرداری و حملات سایبری است. به گفته خدمات خزانهداری BNY Mellon، افزایش کلاهبرداری و حملات سایبری یکی از دلایل اصلی نگرانی برای صنعت بانکداری است. از آنجایی که اکثر بانکها سیستمهای دفترکل متمرکزی دارند که تمام اطلاعات مشتریان را ذخیره میکند، حمله و دسترسی هکرها به آن اطلاعات آسانتر میشود.
با غیرمتمرکز کردن ذخیرهسازی اطلاعات، فناوری بلاکچین به جلوگیری از دسترسی آسان یک هکر به تمام اطلاعات در آن واحد کمک میکند. یکی دیگر از راههای اطمینان از تراکنشهای آنلاین ایمن، استفاده از قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاکچین است. این قراردادها بر اساس «اگر/آنگاه» عمل میکنند، به این معنی که اگر مرحله قبلی تکمیل نشده باشد، آنگاه مرحله بعدی فرایند اتفاق نمیافتد و این امکان را به وجود میآورد که امنیت بیشتری در فرایند معامله وجود داشته باشد.