پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
لطفا عینکتان را بردارید! / نسل جدید شرکتهای فناوری ایران دیگر با آن چارچوبهای ذهنی قبلی ما سازگار نیستند
آیا شما هم مثل من گیج هستید؟ آیا شما هم مثل من هنوز وقتی از جلسه با مدیران نسل جدید شرکتهای فناوری ایران بیرون میآیید تهش پیش خودتان میگویید بالاخره اینها چکار میکنند؟ آیا شما هم ته ذهنتان هنوز اذیت میشوید وقتی نمیتوانید یک جایگاه محکم در ذهنتان برای جای دادن این نسل از شرکتها پیدا کنید؟ اشکال از کجاست؟
در طول ۱۱ سال فعالیتم در راه پرداخت، افتخار آشنایی و حضور در بیش از ۱۰۰۰ شرکت فناوریمحور در ایران را داشتهام که البته با توجه به ماهیت راه پرداخت تمرکز اصلی شرکتهایی که با آنها تعامل و ارتباط داشتهام بیشتر فناوریهای مالی بوده است. در طول این سالها به شکل تجربی، شمایی کلی از شرکتهای فناوری در کشور را بهدست آوردم که در تمام بخشهایش تا کوچکترین بازیگرانشان را میشناسم و میدانم دقیقا جایگاهشان چیست و هر شرکتی در چه دستهبندی و حوزهای قرار میگیرد.
اما راستش را بخواهید در دو سال گذشته و مخصوصا در یک سال گذشته، با نسل جدیدی از شرکتهای فناوریمحور مواجه شدهام که هنوز هم نمیدانم این شرکتها دقیقا در چه دستهبندی و بخشی قرار میگیرند. این نسل از شرکتهای جدید دیگر در آن بخشبندیهای قبلی من و احتمالا شما جا نمیگیرند! مثلا میگفتیم فلان شرکت کارش کربنک است! یا آن یکی PSP است و یا این یکی در کار پرداخت خرد است! یا بهمان شرکت در حوزه سختافزار بانکی است! یا آن یکی کارش کراینشورنس است! یا حتی در استارتاپها هم تا حد زیادی چنین دستهبندیهایی حاکم بود، مثلا فلان استارتاپ پرداخت است یا آن یکی لندتک است! یا این یکی اینشورتک است و همین فرمان بروید تا دهها دستهبندی دیگر!
در یک سال گذشته، با نسل جدیدی از شرکتهای فناوری مواجه شدهام که دیگر در هیچ کدام از این دستهبندیهای قبلی نمیگنجند. مشکل اینجاست که این شرکتها در دستهبندیهای جدید هم نمیگنجند و نمیتوان آنها را به حوزههای مبتنی بر تکنولوژیهای لبه نسبت داد.
این نسل جدید از شرکتهای فناوری در ایران که درباره آنها صحبت میکنم شرکتهای بینرشتهای هستند که هسته شکلگیریشان حل یک مسئله بوده است که حل کردنش از عهده شرکتهایی با آن دستهبندیهای قدیمی ممکن نیست. این نسل از شرکتها اغلب در جرقه بین چندین متخصص از چندین حوزه مختلف شکل گرفتهاند که احتمالا چنین ترکیبی را قبلا کسی تجربه نکرده است.
بگذارید برای اینکه درک موضوع کمی آسان شود یک مثال بزنم. این روزها مفهومی داریم به نام «گردشگری سلامت». مفهومی بینرشتهای که حاصل دو صنعت بزرگ گردشگری و سلامت است. حالا در همین مثال سوال این است کسبوکارهای حوزه گردشگری سلامت را چه کسی باید رگولاتوری کند؟ رگولاتور حوزه گردشگری یا رگولاتور حوزه سلامت؟ پاسخ روشن نیست! نتیجهاش هم میشود همان گیجی و اینکه دو رگولاتور در این حوزه همدیگر را تکهپاره میکنند و دیگری را قبول ندارند. میدانید چرا؟ چون بازیگران این حوزه هم در این هستند و هم در آن و در عین حال در هیچ کدام نیستند.
برچسبی برای زدن نیست!
حالا از این مثال تقریبا ساده بگذریم و برگردیم سر موضوع اصلی صحبتمان که نسل جدید شرکتهای فناوری در کشور است؛ شرکتهایی که بر خلاف مثال ما در حوزه گردشگری سلامت، نه از دو حوزه که در برخی موارد از ترکیب ۵ یا حتی ۶ حوزه شکل گرفتهاند.
این نسل جدید از شرکتها دیگر آن شرکتهای تک حوزهای نیستند! شرکتهایی هستند که مجوز پرداختیاری دارند، ولی سرویس پرداخت نمیدهند! زیرساخت هوش مصنوعی دارند، ولی سرویس اختصاصی هوش مصنوعی نمیدهند! زیرساختهای بانکداری باز دارند، ولی بانکداری باز ارائه نمیدهند! از بلاکچین بهره میبرند ولی سرویس بلاکچین نمیدهند! برای خودشان سوئیچ مینویسند ولی سوئیچفروش نیستند! داشبوردهای تحلیل و نظارت دارند ولی داشبورفروش نیستند. زیرساختهای تحلیل تکنیکال دارند ولی سیگنالفروش نیستند! زیرساختهای تولید اپ دارند ولی اپنویس نیستند! این نسل جدید از شرکتهای فناوری در ایران که حداقل برای من تازگی دارند، مثل هیچ کدام از آن دستهبندیهای قبلی ذهنی من و شما نیستند.
برای مثال شاید به خودمان برگردیم و بگویم خب مثلا توسن، فناپ، خدمات و یا حتی دهها شرکت دیگر هم مجموعی از این موارد و حتی فراتر را نیز در خود دارند و چیز تازهای نیست! شاید حق با شما باشد اما فرق بزرگ اینجاست که همین شرکتهای بزرگی که نام بردم اغلب در یک دستهبندی مشخص فعالیت میکنند و دستآویزیشان به هر کدام از سایر حوزهها صرفا برای تکمیل سبد محصولشان در همان دسته اصلی بوده است. ولی در نسل جدید شرکتها فناوری دیگر نمیتوان به همین راحتی یک برچسب زد و بقیه کارهایشان را پیرامون آن برچسب دید.
برای اینکه درک موضوع برایتان سادهتر شود به این عکس نگاه کنید. من و شما به تصویر اول عادت داریم و فکر میکنیم هر چیزی باید سر جای خودش باشد.
احتمالا دارید به خودتان میگویید: «نخیر هم! اتفاقا من به فکر کردن خارج از این چهارچوب هم عادت دارم!» اگر واقعا چنین فکری در مورد خودتان میکنید یک نگاهی به تصویر دوم بیندازید.
اگر شما هم مثل من از دیدن تصویر دوم اذیت میشوید و ذهنتان درگیر میشود و میخواهید این قطعهها را کمی از حاشیه میز به سمت داخل هل دهید، تا در حاشیه امن قرار بگیرند، یعنی شما هم ته ذهنتان به این چارچوبهای فکری نانوشته عادت کردهاید. دقیقا برعکس آن چیزی که نسل جدید شرکتهای فناوری در پیش گرفتهاند؛ نسل جدید شرکتها دیگر به آن حاشیه امن من و شما پایبند نیستند.
نسل جدید شرکتهای فناوری ایران
این دقیقا همان چیزی است که این یادداشت بهانهای شد تا دربارهاش صحبت کنم. لطفا عینکتان را بردارید! نسل جدید شرکتهای فناوری دیگر با آن چارچوبهای ذهنی قبلی ما سازگار نیستند. اگر این عینک را برنداریم، به زودی تصویری که از این صنعت خواهیم داشت اذیتمان خواهد کرد! شاید نتوانسته باشم هنوز هم تصویر درستی از نسل جدید شرکتهای فناوری ایران به شما بدهم و این را بگذارید پای اینکه هنوز خودم هم نتوانستهام تصویر یا برداشت درستی از این نسل داشته باشم و شاید دو سال دیگر که صحبت کنیم برای همین شرکتها هم جایی در چارچوبهای فکریمان برایشان در نظر گرفته باشیم. ولی چیز که خوب میدانم این است که نسل جدید شرکتهای فناوری ایران در راهند.