پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا ارزش بیتکوین را میتوان با طلا مقایسه کرد؟
آیا رمزارزها بهزودی سقوط خواهند کرد؟ نه لزوماً. یک واقعیت که منتقدانی مانند من را به تأمل وامیدارد، دوام طلا بهعنوان یک دارایی بسیار ارزشمند است. بههرحال، طلا تقریباً همین مشکلات بیتکوین را داشته است. مردم ممکن است به آن بهعنوان پول نگاه کنند، اما طلا فاقد ویژگیهای یک ارز مفید است؛ شما نمیتوانید از طلا برای انجام تراکنش استفاده کنید (یکبار تلاش کنید با شمش طلا، یک ماشین بخرید!). ضمناً قدرت خرید آن شدیداً بیثبات بوده است.
پل کروگمن، ترجمه: محمدحسن هاشمخانلو / تعدادی از خوانندگان نیویورکتایمز از من خواستهاند که در مورد بیتکوین و رمزارزهای دیگر که بخش قابلتوجهی از اخبار بازار به نوسانات آنها اختصاص پیدا کرده است، اظهارنظر کنم. آنها از من خواستهاند که توضیح بدهم ماجرا تاکنون چیست و چگونه خواهد شد. خب، من میتوانم بهآسانی بگویم ماجرا تاکنون چه بوده است، اما پیشبینی اتفاقات آتی سختتر است.
داستان ماجرا تا الآن این بوده است: بیتکوین که اولین و بزرگترین رمزارز است، در سال ۲۰۰۹ معرفی شد. این رمزارز از یک کلید رمزگذاری شده که مشابه کدهای شدیداً ایمن است (و به خاطر همین رمزارز صدا میشوند) استفاده میکند. با استفاده از این رمزگذاری، زنجیره مالکیت توکنها ایجاد میشود تا حق مالکیت دارنده فعلی بیتکوینها احراز شود. [فرض این است که] امروزه ما از بیتکوین استفاده میکنیم تا خانه و ماشین بخریم، قبضهایمان را بپردازیم، در کسبوکارها سرمایهگذاری کنیم و غیره.
اما درواقع ما هیچکدام از این کارها را انجام نمیدهیم. با گذشت دوازده سال از زمان معرفی بیتکوین، رمزارزها هیچ نقشی در فعالیتهای اقتصادی عادی ایفا نکردهاند. تقریباً تنها زمانی که میشنویم از آنها بهعنوان ابزار پرداخت استفاده شده است، در دلالیهاست و برای فعالیتهای غیرقانونی مانند پولشویی یا موردی است که «کولونیال پایپلاین» [یک شرکت خط لوله انتقال سوخت که در ۷ می ۲۰۲۱ موردحمله هکرها قرار گرفت] به هکرهایی باج داد که فعالیت آن را متوقف کرده بود.
دوازده سال در فناوری اطلاعات یک دوره زمانی طولانی محسوب میشود. سرویس پرداخت ونمو (Venmo) که من امروز میتوانم با استفاده از آن صورتحساب رستوران را به اشتراک بگذارم، میوههای تازه را از کیوسکهای کنار پیادهرو بخرم و کارهای بسیار دیگری را انجام دهم، در سال ۲۰۰۹ معرفی شد. اپل از اولین نسل آیپد در سال ۲۰۱۰ رونمایی کرد و زوم در سال ۲۰۱۲ در دسترس کاربران قرار گرفت. اگر یک فناوری، عمر رمزارزها را داشته باشد، ما توقع داریم که یا بخشی از بافت زندگی روزمره ما بشود یا اینکه به خاطر ناکامی کنار گذاشته شود.
پل کروگمن برنده جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۰۸ برای تحقیقات خود در زمینه الگوهای تجارت بینالمللی است. او اکنون استاد اقتصاد و روابط بینالملل دانشگاه پرینستون و دانشکده اقتصاد لندن و نویسنده سرمقالههای ویژه در روزنامه نیویورک تایمز است. کروگمن در تالیف ۲۳ کتاب و ۲۰۰ مقاله مجلات تخصصی دانشگاهی نقش داشته است.
اگر شهروندان عادی و قانونمدار از رمزارزها استفاده نمیکنند ناشی از کوتاهی تقویتکنندگان رمزارزها نیست. بسیاری از افرادی که حقوق بالایی دریافت میکنند در حال تلاش برای پیدا کردن راهکار نهایی برای کشاندن تودههای مردم به استفاده روزانه از بیتکوین، اتریوم و برندهای دیگر هستند.
من در جلسات زیادی با علاقهمندان به رمزارز و یا بلاکچین و مفاهیم زیربنایی این فناوریها بودهام. در این جلسات، من و دیگران در کمال ادب پرسیدهایم: «این فناوری به چه دردی میخورد؟ چهکاری انجام میدهد که فناوریهای ارزانتر و با کاربرد آسانتر نمیتوانند مشابه آن یا حتی بهتر از آن را انجام دهند؟» من هنوز پاسخ روشنی برای این سؤالها نشنیدهام.
بااینحال هنوز سرمایهگذاران، مبالغ هنگفتی را برای توکنهای دیجیتالی پرداخت میکنند. ارزش رمزارزهای اصلی نوسانات شدیدی داشته است و برای مثال درحالیکه صبح چهارشنبه گذشته ارزش بیتکوین ۳۰ درصد کاهش پیدا کرد، عصر همان روز با صعود ارزش آن، بیشتر این ضرر جبران شد. ارزش جمعی رمزارزها در برخی از بازههای زمانی از ۲ تریلیون دلار هم فراتر رفت که بیش از نیمی از ارزش کل داراییهای معنوی متعلق به کسبوکارهای آمریکاست.
چرا مردم حاضرند مبالغ زیادی را برای داراییهایی بپردازند که به نظر میرسد هیچ فایدهای ندارند؟ پاسخ واضح است، قیمت این داراییها دائماً در حال افزایش است و سرمایهگذاران اولیه پول بسیاری زیادی به دست آوردهاند. موفقیت این افراد، سرمایهگذاران جدید را جذب میکند.
این ممکن است مانند یک حباب دلالی یا کلاهبرداری پانزی به نظر برسد (البته حبابهای دلالی در عمل کلاهبرداریهای پانزی طبیعی هستند). سؤال این است که آیا ممکن است یک کلاهبرداری پانزی برای اینهمه مدت، دوام داشته باشد؟ درواقع، بله. برنی مادوف کلاهبرداری خود را برای تقریباً دو دهه ادامه داد و اگر بحران مالی مانع نمیشد، آن را همچنان پیش میبرد. البته یک کلاهبرداری پانزی طولانیمدت به یک روایت احتیاج دارد و روایت، نقطه قوت رمزارزهاست.
در درجه اول تقویتکنندگان رمزارز در استفاده از اصطلاحات فنی بسیار ماهرند. آنها از واژگان مبهم استفاده میکنند تا خود و دیگران را قانع کنند که در حال ارائه یک فناوری جدید انقلابی هستند. این در حالی است که بلاکچین با توجه به استانداردهای فناوری اطلاعات درواقع بسیار قدیمی بوده و هنوز کاربرد جالبی پیدا نکرده است.
دوم، نقطه قوت دیگر آنها مربوط به لفاظیهای آزادیخواهانه در مورد رمزارزهاست؛ آنها ادعا میکنند که ارزهای دولتی و پولهای صادرشده که پشتوانه ملموسی ندارند، روزی سقوط خواهند کرد. پول بریتانیا که ۹۰ سال پیش از استانداردهای پشتوانه با طلا خارج شد تاکنون به کار خود باقوت ادامه داده است، اما چه کسی اهمیت میدهد؟!
با توجه به اینها، آیا رمزارزها بهزودی سقوط خواهند کرد؟ نه لزوماً. یک واقعیت که منتقدانی مانند من را به تأمل وامیدارد، دوام طلا بهعنوان یک دارایی بسیار ارزشمند است. بههرحال، طلا تقریباً همین مشکلات بیتکوین را داشته است. مردم ممکن است به آن بهعنوان پول نگاه کنند، اما طلا فاقد ویژگیهای یک ارز مفید است؛ شما نمیتوانید از طلا برای انجام تراکنش استفاده کنید (یکبار تلاش کنید با شمش طلا، یک ماشین بخرید!). ضمناً قدرت خرید آن شدیداً بیثبات بوده است.
بنابراین هنگامیکه جان مینارد کینز بسیار پیشتر از حالا، در سال ۱۹۲۴ استاندارد طلا را یک «یادگار بدوی» میخواند، اشتباه نمیکرد. باوجوداین، جذابیت رازآلود این فلز و ارزشگذاری آن، دوام یافت. میتوان درک کرد که یک یا دو رمزارز هم به نحوی به طول عمر مشابه دست پیدا کنند. شاید هم این اتفاق نیافتد. اول اینکه حکومتها از بازیگران بدی که از رمزارزها استفاده میکنند، آگاهاند و میدانند رمزارزها ممکن است بهنحویکه در مورد تجارت طلا سابقه نداشته، یکدفعه فروبریزند. ضمناً، تکثیر رمزارزها ممکن است مانع از دستیابی به وضعیت شبهمقدسی شود که طلا [ناشی از کمیاب بودن خود] در اذهان بخشی از مردم دارد.
خبر خوب این است که هیچکدام از این اتفاقات خیلی مهم و تأثیرگذار نیستند. بیتکوین و خویشاوندان آن نتوانستهاند نقش اقتصادی مهمی به دست بیاورند و به همین علت، اتفاقی که برای ارزش آنها رخ خواهد داد، اساساً برای افرادی مثل ما که با رمزارزها بازی نمیکنیم، اهمیتی ندارد.